ورزشکاری که برای شرکت در بازیهای المپیک واجد شرایط است باید با ورزشکارانی رقابت کند که شایسته ،قوی ،قابل انعطاف ،قدرتمند و ماهر میباشند.تمام این افراد انرژی و وقت زیادی را صرف نموده اند ،تا ورزشکاری نمونه شوند.ولی به هر حال ،در نهایت فقط یک قهرمان و دو برنده مدال وجود خواهند داشت .اغلب تفاوت بین فردی که مدال می گیرد با فردی که مقام مثلاً هشتم را می آورد ،فقط عدم توفیق در احراز یک یا چند ثانیه بیشتر است.مصاحبه با ورزشکارانی که موفق به احراز مقامهای عالی شده اند اغلب نشان دهنده نوعی آمادگی است که آنها را از سایرین متمایز می سازد و از بین هر ده نفر از این ورزشکاران بزرگ ،نه نفر اعلام نموده اند که مدتی از نظر روانی دوره ای سخت و دشوار داشته اند.
ورزشکاری که می خواهد با سایر ورزشکاران برجسته رقابت کند باید در مورد آمادگی ذهنی خود به درستی بیاندیشند .انتظار برنده شدن فقط به این دلیل که مسافت بیشتری را نسبت به ورزشکار دیگر طی کرده اید و یا چون وزنه سنگین تری را بالا برده اید کافی نیست .در تجزیه و تحلیل نهایی این موضوع بسیار مهم است که بتوانید تحت فشار شدید مسابقه ،آرامش خود را حفظ کنید.
این بخش به ارائه راهنماییها و پیشنهاداتی جهت آماده سازی شما برای شرکت در مسابقه می پردازد.ورزشکاران مختلف بارها این راهنمائیها را بکار برده و آن را امتحان نموده اند .به کار بستن این نکات توسط ورزشکاران باعث شده است که آنها در زمان مسابقه موفق به کسب ثبات در اجرای مهارتهایشان گردند.هر چند که کاربرد این روش معجزه نمی کند.و هیچ موفقیتی را نیز تضمین نمی نماید .اما به هر حال با استفاده از این روش مانع از بروز وقفه ای در جریان فعالیتهایشان و نیز عدم حصول آمادگی لازم برای شرکت در مسابقه می گردید.
چرخه پیروزی
تحقیقاتی که پیرامون روانشناسی ورزشی انجام شده ،نشان داده است که اجرای مهارتهای ورزشی بر اساس چرخه پیروزی قرار دارد.این چرخه نشانگر رابطه بین نحوه احساس شما در مورد خودتان و اینکه احتمالاً در مسابقه چطور ظاهر می شوید،می باشد.
اگر تصور مثبتی از خود دارید،احتمال بیشتری دارد که طرز تلقی مثبتی نیز داشته باشید.و این موضوع به نوبه خود منجر به انتظارات بالاتری می گردد.این موضوع معمولاً منجر به بهبود رفتار(کمی زودتر به رختخواب رفتن یا وقت بیشتری را صرف آمادگی نمودن)می شود.و این ترتیب سطح اجرای مهارتها افزلیش می یابد.در نتیجه تصور مثبت شما از خودتان در پیشرفت بیشتر موثر خواهد بود.
به هر حال اثرات یک تصور منفی از خود نیز به همان اندازه می تواند قوی باشد،بنابر این حفظ جهت چرخه به سمت مثبت بسیار حائز اهمیت می باشد.برای مطمئن شدن از این موضوع ،ساده ترین راه،اطمینان یافتن از حضور شما در اکثریت جلسات تمرین و مسابقه می باشد.ویکی از روشهای اطمینان از تحقق آن،تعیین اهداف و مقاصد خودتان است.
میدانیم که آمادگی کلید موفقیت است.یکبار یک میلیونر تکزاسی می گفت که برای موفقیت سه راز وجود دارد .اول اینکه ،افراد باید بدانند که از یک موقعیت معین دقیقاً چه می خواهند-نه بطور تقریبی و مبهم بلکه بطور اخص.بعد باید مشخص گردد که برای دستیابی به این اهداف باید چه بهایی بپردازند و چه فداکاریهائی انجام دهند.و بالاخره اینکه باید آماده پرداخت این بها و انجام این فداکاریها باشندومتأسفانه ،بسیاری از ورزشکاران فقط 2 مورد از سه مورد فوق را کسب می کنند و در دستیابی به موفقیت با شکست مواجه می گردند.
آمادگی برای شرکت در مسابقه عبارتست از ایجاد عاداتی که منجر به پیروزی می گردد.تحقیقاتی که در کانادا درباره ورزشکاران شرکت کننده در المپیک انجام شد.مبین این نکته است .که فقط چند قانون اساسی خانه داری می تواند در این امر موثر باشد .شما باید در کارهای روزانه خود اهدافی را تعیین نمایید.این اهداف ممکن است در ارتباط با مدرسه ،کار یا تعهدات خانودگی و همچنین ورزش باشد.انجام هر یک از جلسات تمرین دارای هدفی در دستور العمل کار شما می باشد ،و اینکه شما در هر وضعیتی هدفی را تعیین کنید بسیار اهمیت دارد.
اهداف باید قابل اندازه گیری باشند،برای مثال شاید بخواهید در زمانی معین بدوید ،یا پرش طولی خود را بهبود بخشید یا از تعداد دفعات خطاهای غیر ضروری خود در حرکت فورهند بکاهید.به هر حال ،اهداف همچنین می توانند با تقویت تمرکز شما در طول یک جلسه تمرین بسیار طولانی ارتباط داشته باشند و یا در افزایش عملکرد شما در ارتباط با عوامل موجود در زمان بعد از تمرینات مربوط باشند.
اهداف باید قابل اندازه گیری باشند،برای مثال شاید بخواهید در زمانی معین بدوید ،یا پرش طولی خود را بهبود بخشید یا از تعداد دفعات خطاهای غیر ضروری خود در حرکت فورهند بکاهید.به هر حال ،اهداف همچنین می توانند با تقویت تمرکز شما در طول یک جلسه تمرین بسیار طولانی ارتباط داشته باشند و یا در افزایش عملکرد شما در ارتباط با عوامل موجود در زمان بعد از تمرینات مربوط باشند.
به هر صورت تعیین هدف قبل از شروع هر جلسه تمرین و سپس ارزیابی خودتان بعد از اتمام آن بسیار اهمیت دارد در بعضی از رشته های ورزشی مثل شنا و دومیدانی ،ما ببیشتر وقتمان را صرف تمرین می کنیم تا اینکه به مسابقه بپردازیم البته بهره گیری هر چه بیشتر از زمان تمرین بسیار ضروری می باشد تمرینات نباید به شکلی باشد که به آسانی بتوانید وارد عمل شوید.بلکه مربی اول نکات مهم و شدت تمرینات را در هر جلسه توضیح می دهد ،شما باید ذهنتان را آماده کنید و بر روی عناصر کلیدی هر جلسه تمرین تمرکز دهید.
شاید زمانی که تازه شروع به گرم کردن خودتان می نمایید هدفی را برای بقیه کارتان در نظر بگیرید.
تخیل یکی دیگر از جنبه های مهم جهت آمادگی برای شرکت در مسابقه ،تخیل صحنه ها یعنی مرور ذهنی و یا تصویری ،نام دارد .آلیسون رو دونده ماراتن اهل نیوریلند که در سطح جهانی فعالیت می کند،گفته است که همیشه قبل از شروع مسابقه ،در برابر فشارهای شدید روانی از طریق مرور تک تک مسابقات و یا قسمتهایی از آن مقابله می کنم،همیشه بر موارد مثبت تاکید می ورزم و به آن می اندیشم.
بطور مشخص در سالهای 1950و1960 ،ورزشکاران برجسته عنوان کردند که آنها برای کسب آمادگی در مواجهه با وقایع از تصورات ذهنی استفاده می نمودند.افرادی مثل آل اورتر که چهار مرتبه در رشته پرتاب دیسک قهرمان المپیک شده بود،می گوید که او خود را بارها در شرایط مختلفی در حال پرتاب دیسک تصور کرده بود.او زمانی خود را در داخل دایره ای خشک ،زمان دیگر در دایره ای خیس،زمانی در معرض وزش باد شدید،زمانی در معرض طوفان و تگرگ تصور می کرد و حتی گاهی خود را در حالی می دید که بعد از 5 بار پرتاب ،هنوز پایش به خارج از خط کشیده می شد.استیو بکلی ورزشکار برجسته بریتانیایی در رشته پرتاب نیزه گفته است در زمانی که برای شرکت در مسابقه بزرگی آماده می شد،از تکنیکهای تخیل اورتر استفاده می نمود.جک نیکولاس اغلب اظهار می نمود که او هیچگاه نه در ضمن تمرینات و نه در مسابقه ،بدون اینکه ابتدا شلیک تیری را در ذهن خود مجسم کند،تیر اندازی ننموده است.دیوید همری دارنده رکورد جهانی دو 400 متر با مانع ،در مورد آمادگی ذهنی خود برای المپیاد مونیخ و مکزیک اینطور بیان نموده است که در مرور ذهنی خود بیشتر بر جزئیات وقایع آتی تاکید داشته است .به هر حال وقتی که ورزشکاران این روشها و تکنیکها را مستقیماً ادراک می نمایند،دیگر کوچکترین شکی باقی نمی ماند که تمرینات رسمی با استفاده از تکنیکهای ذهنی و تخیلات میتواند منجر به بهبود مهارتها گردد.
اساساً تخیل شکلی از تمرین مهارتهایی است که مکمل مهارتهای مربوط به فعالیتهای جسمانی و حرکات بدنی می باشد .شما بسهولت می توانید ،در یک صندلی راحتی بنشینید .و یا روی تختخوابی دراز کشیده ،در حالت آرمیده قرار گیرید و به وزش باد ببیاندیشید .اگر این روش واقعیت می یافت خیلی خوب بود اما تمامی تحقیقاتی که در سراسر دنیا انجام شده است نشان داده اند که اگر تمرینهای ذهنی همراه با تمرینهای بدنی بکار روند،موثرترین روش جهت بهبود یک مهارت وایجاد آمادگی برای یک مسابقه می باشد.اگر می خواهید تکنیک نادرستی را بهبود بخشید،این روش می تواند موثر واقع شود.این وضع همیشه نسبت به زمانی که یک ورزشکار مبتدی سعی در یادگیری مهارت جدیدی دارد،بسیار مشکلتر می باشد.
تخیل و تجسم ذهنی روش بسیار موثری است زیرا در تهیه و نقشه مناسبی برای پیروزی به ورزشکار کمک می کند اگر ورزشکاران بتوانند بطور موثر به تجسم اعمال ورزشی بپردازد،مغزشان در همان زمان پیامهای الکتریکی به عضلات می فرستد آنچنانکه بنظر می آید آنها واقعاً در حال اجرای آن حرکت خاص می باشند.تنها تفاوت در این است که شدت جریان آنقدر قوی نیست که عضلات را به حرکت در آورد.به هر حال ،وقتی ورزشکاری دراز کشیده و در ذهن خود تکنیکی را(برای مثال تکیک پرتاب نیزه را در نظر بگیرید)مرور میکند،مشاهده حرکات کوچک و غیر ارادی در عضلات ران و شانه هایش غیر عادی نمی باشد.
کریستومارکوف قهرمان پرش سه گام در المپیک 1988 از کشور بلغارستان ،تاکید زیادی بر این نکته داشت که اکثر پیروزیهای او در سئوال ،حاصل پایبندیش در بکارگیری تمرینات تخیلی بود که از سال 1987 به آن پرداخته بود.او در مصاحبه اش با روزنامه ها گفت که بسیار سخت تلاش کرده بود تا دفعات تکرار پرش خود را در هر هفته افزایش دهد و این کار را با استفاده از فکرش انجام داده بود.سپس افزوده بود که «مبارزه من در سئول بیشتر ذهنی بود تا جسمی .اما من آمادگی بسیار خوبی داشتم .بارها خود را در آن استادیوم در حال پرش مجسم کرده بودم.» دبی بومن قهرمان المپیک در رشته هاکی از کشور استرالیا در سال 1988 در کشور سئول،آخرین ضربه را در بازی نهایی خود مقابل کره جنوبی وارد دروازه نمود.این ضربه بن بست را شکست و استرالیا در مقابل پارتیزانهای کره ای با امتیاز 0-2 بازی را به نفع خود پایان داد.دبی حدود 18 ماه قبل از مسابقه در ذهن خود در مورد برنامه بازی به تخیل پرداخته بود و بعدها می گفت که «دقیقاً میدانستم چه باید بکنم.آنرا قبلاً هزاران بار در ذهن خود تصور کرده بودم.این عمل به شکل کاملاص خود کاری انجام می شد.این کار مثل آب خوردن آسان بود.» ژاکیم کروز قهرمان رشته نیمه استقامت از کشور بررزیل ،بعد از اینکه در مسابقه 800 متر نهایی در لوس آنجلس پیروز شد گفت که «روز قبل از مسابقه ،صدها بار خود را در حال پیروزی تصور می کردم .هیچوقت اجازه نمی دادم که خود را در حال شکست تصور کنم».گر چه او از این عمل تحت عنوان تخیل ،مرور ذهنی و یا تجسم نام نمی برد ولی به هر حال از آن استفاده می کند.او بدون احساس خستگی ،در خود ایجاد اعتماد بنفس می نماید و تدابیر ماهرانه ای را بارها در ذهن خود مرور می کند.با اینکه بسیاری از مربیان طی سالهای زیادی به آموزش معنای پندارگرائی و تأثیر تخیل می پردازند ولی من احساس می کنم انجام تمرینات در پی کاربرد چند قانون بنیادی و اساسی می تواند تأثیر بیشتری داشته باشد .برای بهبود چنین آموزشی ،هفت اصل مهم موجود است.این اصول خلاصه ای است از آخرین اطلاعات حاصل از برخی تحقیقات گردآوری شده از سراسر دنیا .فهرست این اصول در جدول شماره 24 آمده است.
ورزشکارانی که در بهبود مهارتهایشان بسیار جدی و کوشا هستند،باید بیشتر و موثرتر به تخیل در مورد عوامل تکنیکی و تاکتیکی رشته ورزشی خود بپردازند.برای کسب این توانایی،آنها در هر زمان و مکانی که بخواهند می توانند از این روش استفاده کنند.برای مثال،در یک دهکده المپیک ،بیشتر ورزشکاران برای مسابقه آماده می شوند و نسبتاً کمتر آموزش می بینند.زمان زیادی که در اختیار دارند سبب می شود تا به انجام تمرین بیشتر،تناول غذای بیشتر (سالن غذاخوری اغلب مرکز تجمع افرادی است که در این دهکده ساکن می باشند)گرایش یابند و یا مثل پروانه به اطراف سر سزنند تا تعدادی از مسابقات ورزشی را تماشا کنند چنین رفتاری ممکن است مانع از ایجاد آمادگی برای مسابقه گردد.
می توان ورزشکاران را تشویق نمود تا با استفاده از تمرینات تخیلی ،بهره بیشتر و مؤثرتری از اوقاتشان ببرند.به این طریق آنها هم به گذران وقتشان می پردازند ،و هم با طرح نقشه دقیق و کاملی از مسابقه ای در خود ایجاد اعتماد بنفس می نمایند.
مقابله با حالات عصبانیت قبل از مسابقه بسیاری از ورزشکاران برای اینکه پیشرفت کنند،وقت و انرژی بسیاری را در ورزش صرف می کنند.و نیز گذشت و فداکاری زیادی از خود نشان می دهند.حتی اغلب آنها به امید برطرف نمودن موانع بزرگ دست به اقدامات مالی می زنند.علی رغم تلاشهای مداوم آنها و نیز علی رغم عملکرد عالی آنها در تمرینات و یا در مسابقات کوچک ،بعضی از این ورزشکاران به انتظارات و آرزوهای خود نمی رسند.آنها در دنیای مسابقات بین المللی ورزشی به اهداف خود دست نمی یابند و این وضعیت با عنوان ناخوشایند «رکود»معروف است.
به هر حال چرا بعضی از ورزشکاران حتی فشار شدید حاصل از مسابقه نیز همواره عملکرد خوب و مناسبی را نشان می دهند ولی بعضی دیگر هیچوقت نمی توانند عملکرد خوبی ارائه دهند؟چرا همه ورزشکاران دچار رکود نمی شوند؟
در سال 1984 آمریکائیها امیدوار بودند که استیو اسکات استعدادهای خود را نمایان سازد و مدال طلای دو نیمه استقامت را در المپیک لوس آنجلس از آن خود سازد.به هر حال بعد از اینکه او یکبار دیگر نا امید شد،گفت که «فشارهای محیط خیلی بر من اثر گذاشت،و به همین دلیل بود که خودم مانع آن نشدم.در آن مسابقه افراد زیادی چون کارل لوئیس و ادوین موزس شرکت داشتند که با فشارهای شدید محیط مسابقه مقابله می کردند.این فشار به طور پیوسته هر روز وجود داشت ،تقریباً مثل یک شریان بند ،هر چه زمان مسابقه نزدیکتر می شد،کسب آرامش دشوارتر بود.گر چه قبل از مسابقه من کاملاً آرامش داشتم.»این ورزشکار برجسته درست در زمانی که وضعیت بسیار مهم و حساس است یعنی در زمان بازیهای المپیک از دستیابی به هدف باز می ماند و دچار رکود می گردد.
در حالیکه عملکرد وررزشکار در طی یک فصل،در دفعات مختلف متفاوت است،اگر بدترین عملکرد خود را در یک مسابقه مهم ارائه دهد،نتیجه مناسبی کسب نخواهد کرد.در این امر ،ضعف قوای جسمانی به وضوح موثر است،اما دلیل واقعی تر آن ،عوامل روانشناختی است که منجر به ناامیدی می گردند.
یکی از طرق کاستن این اختلاف عملکرد در یک زمان حساس و معین،استفاده از روشهای مقابله است.تکنیکهای مربوط به کنترل استرسهای معین در فصل 3 ذکر شده است.این تکنیکها به شما امکان می دهد تا بر عکس العمل های خود نسبت به فشارهای محیط کنترل داشته باشید.اگر در طی روزها ،ساعتها و یا حتی دقایقی قبل از مسابقه دچار آشفتگی و یا گزافه گویی در عملکرد خود شدید،بسیار مهم است .که فوراً به این تکنیکها رجوع کنید .گروهی این وضعیت را در «محدوده بودن» می نامند.آنها به محدوده عملکرد مطلوب و مطبوع (Zof)اشاره دارند.
Zofمحدوده ای است که در آن ورزشکاران احساس می کنند که حالشان خوب است و هوشیار می باشند،آنها حاتهای عصبی خود را پیش از مسابقه کنترل می کنند.آنها نه خیلی راضی و نه بیش از اندازه سر حال هستند،ولی پرتکنیکهای اساسی یا عوامل تاکتیکی تمرکز دارند.
اینکه ورزشکاران توجهشان را به عواملی معطوف می کنند که قادر به کنترلشان هستند،بسیار اهمیت دارد.موارد اندکی برای نگرانی در مورد سایر ورزشکاران وجود دارد .دبی فلینتاف کینگ از استرالیا ،قبل از پیروزیش در رشته 400 متر با مانع در المپیک سئول،گفت که «در زمان مسابقه تمام افرادی را که می شناسم فراموش می کنم و فقط در کنترل مسیر مسابقه هستم،بنابراین مسیر مسابقه تنها چیزی است که توجه خود را بر آن متمرکز می سازم.»فاتیما ویت برد نیز توضیح مشابهی دارد و می گوید :«امکان اینکه ما تحت تأثیر عوامل نامربوطی چون جمعیت از اجرای عملکرد مناسب دلسرد شویم وجود دارد،بنابراین من عمداً روش دید تونلی را اتخاذ می نمایم و فقط بر آنچه که باید انجام دهم ،توجه و تمرکز می کنم.»این ورزشکاران ،هر دو توجه خود را بر این نکته جلب می کنند که آنها می توانند،عملکرد خوبی ارائه دهند.حتی اگر تحت فشارهای شدیدی قرار داشته باشند.آنها هر دو بسیار موقف بوده و نیز هر دو یک منظور دارند.به هر حال حالات عصبی بسیار شدید مانع از موفقیت ورزشکاران می گردد،حتی اگر ورزشکاران بدانند که در مورد چه چیز باید بیاندیشند.در این مواقع اتخاذ روش جهت تسلط بر موقعیت بسیار حیاتی می باشد .عموماً بیشتر تکنیکها و روشهای مورد استفاده بر کنترل تنفس تکیه دارند.
تمرکز روشی است که 2000 سال پیش توسط تیبتان مونک ابداع شد و رشد یافت .امروزه این روش معمولترین روش جهت تمرینات ذهنی می باشد.اساساً تمرکز روشی است که می تواند شما را جهت کاهش تنشهای قبل و یا حتی ضمن یک مسابقه یاری دهد .این روش به ورزشکاران امکان می دهد تا بدنشان را کنترل نمایند و باعث می شود تا میزان هیجان پیش از مسابقه را تحت کنترل خود داشته باشند.
ورزشکارانی که وقت خود را صرف یادگیری تمرکز می نمایند،می توانند این روش را مانند اسلحه ای در اختیار داشته باشند.آنها نیاز ندارند که از این مهارت در هر مسابقه ای استفاده کنند ،اما می دانند که در صورت نیاز آنرا در اختیار دارند.این روش می تواند جهت افزایش اعتماد بنفس باشد و یکبار دیگر شما را یاری دهد تا در چرخه پیروزی قرار گیرید.
بطور معمول ،اگر ورزشکاران مهارت تمرکز را به مدت یک دقیقه در روز و در طول دو هفته (در مقابل آینه )تمرین کنند ،برای ادامه زندگیشان به این مهارت نیاز خواهند داشت.
بنابراین این یک یا دو دقیقه تمرین در هفته بسنده است .از این روش در مواقعی که حالات عصبی شما شدت می یابد،و می خواهید مجدداً کنترل خود را بازیابید،استفاده نمایید.
ورزشکاران کلیه رشته ها می توانند از این روش بهره ببرند .من این روش را به بازیکنان اسکواش ،اتومبیل رانی ،گلف ،قایق رانی ،کریکت،هاکی و دو میدانی آموزش داده ام.از این روش می توان در زمان استراحت ،در فاصله بین ضربه ها در زمان تحویل توپ به تیم مقابل نیز استفاده نمود.این روش در زمانی که توپ در انتهای دیگر زمین است و یا در زمانیکه منتظرید تا استارتر بازی را شروع کند،به کار می رود.معمولاً تمرکز اولین روش است که به ورزشکاران مبی آموزم و بسیاری از ورزشکاران که در بازیهای المپیک شرکت کرده اند نیز فواید آنرا به من اعلام نموده اند.
1-راحت بایستید و پاهایتان را به اندازه عرض شانه هایتان باز کنید و کمی زانوانتان را خم کنید.
2-عضلات گردن،بازو و شانه هایتان را شل کنید .به آرامی لبخند بزنید تا از کشش عضلات فکتان کم کنید.
3-بر روی حرکات عضلات شکمی خود تمرکز نمایید .توجه داشته باشید که عضلات شکمتان راسفت و شل کنید.
4-با استفاده از عضله دیافراگم خود نفس آرام و عمیقی بکشید .توجه کنید که عضلات شکمتان را منبسط نمایید.
5-هوشیارانه در سینه و شانه های خود ایجاد آرامش نمایید.باید حرکات ریزی در سینه وجود داشته باشد و نباید هیچ خمیدگی یا انحنا در شانه ها وجود داشته باشد.
6-به آرامی نفس خود را بیرون دهید .بگذارید که این وضع ادامه یابد .تا احساس کنید همینطور که همه عضلاتتان شل می شود،سنگین تر می شوید.
علی رغم فوایدی که این روش در بر دارد،اما نمی تواند برای رسیدن به محدوده ی مطلوب ( Zof)کافی باشد.در موارد خاصی ورزشکاران نیاز به بر انگیختگی بیشتری دارند.به عبارت دیگر،آنها باید سر حال باشند.و یا انرژی کسب کنند.برای اینکه ورزشکاران بتوانند کاملاً در حالت آرامش قرار بگیرند و بیش از اندازه برای مسابقه هیجان زده نباشند،دو روش وجود دارد.روش اول،روش ذهنی است که موجب کسب انرژی شده و به سادگی می توان از قدرت تخیل استفاده کرد.در این مورد ،شنیده ام که ورزشکاران خود را بر فراز سکوی نتایج در حال کسب مدال تصور نموده اند .و یا اگر مبارزه خود را ادامه دهند،به این دلیل است که فکر می کنند ،شاید در اثر ادامه مبارزه بتوانند ،برانگیختگی خود را افزایش داده و به محدوده مطلوب (Zof)برسند.
روش دیگری که جهت کسب انرژی بکار می رود.و با روش فوق کمی متفاوت است مربوط به استفاده از روشهای جسمانی می باشد.ورزشکاران برجسته اغلب از روش انقباض و انبساط سریع گروه عضلات کوچک خود استفاده می نمایند.مثلاً ممکن است بازیکن تنیسی را ببینید که به سرعت و مکرراً یک یا هر دو مشت خود را باز و بسته می کند و یا ممکن است یک کریکت باز را خیلی به سختی امتیاز می آورد مشاهده کنید که ناگهان ضمن ضربه زدن به توپ خیلی سریع و شدید شروع به جویدن آدامس می کند.
در هر یک از موارد فوق،ورزشکاران از تکنیکها در روشهایی که برای ایجاد انگیزه و جرقه ای در قبل و یا ضمن مسابقه مورد نیاز است .استفاده می کنند .یا اینکه بنظر من متمرکز ،در چنین موارد تکنیک بسیار مهمی می باشد ولی همواره به این مطلب توجه دارم که تکنیکهای کسب انرژی را نیز آموزش دهم.ورزشکار بدون استفاده از مهارتهای کسب انرژی ،برای یک مسابقه کاملاً آماده نمی باشد.
تمرکز قبل از مسابقه هیچوقت نباید قدرت خودمان را دست کم بگیریم .همانطور که شکل 26 نشان می دهد،کاملاً روشن است که اغلب نحوه تفکرات و تعبیر و تفسیر موقعیتها ،تعیین کننده واکنشهای جسمانی ما نسبت به مسائل و اتفاقات می باشد .در دهه اخیر روانشناسان ورزشی شروع به بررسی ماهیت پدیده «با خود حرف زدن»نموده اند .به عبارت دیگر،آنها بطور فزاینده ای نسبت به آنچه ورزشکار در خلال آخرین ساعات،دقایق یا ثانیه های قبل از مسابقه و در حقیقت در ضمن مسابقه با خود می گوید و یا فکر می کند بسیار علاقه مند شده اند.
مدارک موجود نشان می دهند که ورزشکاران نمونه در کلیه رشته های ورزشی ظاهراً علائم معینی را به عنوان کمکی جهت آمادگی خود مورد استفاده قرار می دهند .آنها ظاهراً بر مکانیزمهایی که به موفقیت منتهی می شوند،بیشتر تاکید دارند،تا برخورد موفقیت تاکید داشته باشند.این موضوع را از یک نقطه نظر علمی مورد توجه قرار دهید.در سال 1987 پت کش به کمک روانشناس ورزشی استرالیایی خود،جف بوند که او را در ایجاد آمادگی پیش از مسابقه یاری داده بود،موفق شد تا در مسابقات مردان بی همتا در ویمبلدون برنده شود.یکبار جف گفت که«من مجبور شدم پت را وادارم تا نتیجه ای را که از کسب هر امتیازی بدست می آید ،نادیده بگیرد(فی المثل اگر من این امتیاز را بگیرم ،فقط یک گیم بازی تمام شده است و بعد من این ست بازی را خواهم برد،یا اگر من اجازه دهم که سرویس او امتیازی برایش بیاورد،5 به 3 عقب خواهم بود و در نتیجه بازی را خواهم باخت.)و فقط بر مراحل بازی تمرکز کند.
تعیین طرح و نقشه برای پیروزی در ورزش عوامل بیشماری وجود دارند که ما هیچ کنترلی بر آنها نداریم .بازیهای تیمی با حوادثی چون ضربه های اریب،پرشهای شانسی ،داوریهای عجیب با صدمات و جراحات نابهنگامی که به یک بازیکن مهم وارد می شود،توأم است.دو و میدانی کاران،بازیکنان گلف و ورزشکاران رشته های قایق رانی ،می توانند در مورد باد و باران شکوه کنند ،در حالیکه دوچرخه سواران و رانندگان فرمول 1 اغلب غیر قابل اعتماد بودن ماشینهای خود را مورد لعن و نفرین قرار می دهند.از زمانی که انسان شروع به برگزاری مسابقات ورزشی نموده است،همواره عوامل غیر قابل کنترلی وجود داشته اند که باعث شکست آنها شده است.
همچنان که برای مسابقه بزرگی آماده می شوید،این موضوع اهمیت زیادی داردکه عوامل غیر قابل کنترل ،شما راکاملاً افسرده و مأیوس نسازد اما در عوض توجه خود را به آنچه که قابل کنترل می باشد معطوف سازید.اگر بتوانید مسابقه ای را با این فکر شروع کنید که «خوب،من هر چه را که برای آمادگی در این مسابقه لازم بود،انجام داده ام.تمام نواقص را از بین برده ام و حالا ،وجود همه چیز علی السویه است.من واقعاً میخواهم مسابقه را شروع کنم.»سپس میتواند یک حضور مشخص یا اعتماد بنفس لازم از خود نشان دهید که بر واقعیت استوار باشد.به هر حال اگر سعی کنید مسابقه را خوب شروع کنید اما به این موضوع فکر کنید که چقدر دلتان می خواست وقت بیشتری را صرف امکانات یا انجام تمرینات خود می کردید،به این طریق من دیگر نمی توانم شانس پیروزی شما را تعیین کنم.
اگر تا حالا فرصتی جهت تماشای ژیمناستها و بسکتبالیستها ،اسکیت بازانی که در سطح جهانی کار می کنند،داشته اید احتمالاً متوجه این نکته شده اید که بنظر می آید،نحوه اجرای مهارتها و حرکاتشان همواره یکسان است.اگر آنها را از نزدیک تماشا کرده باشید،این نکته برایتان کاملاً روشن می شود،که آنها حرکات را بخوبی آموخته اند و هر بار به شکل ثابتی انجام می دهند.بنظر می آید که آنها هر چیز را با یک ترتیب معین و با یک هماهنگی خاص انجام می دهند.اگر این موضوع را با نحوه کار ورزشکاران بی تجربه مقایسه کنید تناقضاتی را در جریان عادی تمرینات آمادگی آنها خواهید دید.
احتمالاً این موضوع قابل فهم است،که بگوییم اگر شما می خواهید،همیشه در مسابقات عملکردتان ثابت و از کیفیت بالایی برخوردار باشد ،پس آنچه که می خواهید انجام دهید باید پایه و اساس محکمی داشته باشد.این موضوع شامل عملکرد ثابت،حس تاکتیکی قوی،میزان ثابتی از آمادگی جسمانی و مجموعه ثابتی از جریان عادی امور رفتاری یا روانی می گردد.شاید کسی بتواند بپذیرد،که مهارتهای ویژه شما همواره ثابت می باشد و سطح معلومات تاکتیکی شما نیز یک شبه ناگهان افزایش نمی یابد .بنابراین احتمالاً ورزشکاران ضعیف بیشتر در ارتباط با عوامل غیر قابل کنترل ،عدم کنترل خود در برابر فشارها ،عدم موفقیت در ایجاد تمرکز ،عدم موفقیت در تمرکز حواس و غیره،مورد سرزنش قرار می گیرند.
سیستمی که در اینجا باید به شرح آن بپردازیم ،به عنوان تقسیمات عملکردی شناخته شده است.و روشی جهت افزایش کنترل روانی مهارتها می باشد.علت اینکه تقسیمات عملکردی موثر می باشد این است که اگر شما از قبل پایه محکمی در اجرای عملکرد معینی داشته باشید،احساس می نمایید که دارای اعتماد بنفس بیشتری هستیدکنترل بهتری در ایجاد هماهنگی در حرکاتتان دارید،بهتر تمرکز می کنید ،بر مراحل عملکردتان می اندیشید،عکس العمل جسمانیتان در برابر فشارها و حالات هیجانی بهبود یافته است .اگر چیزی مانع آمادگی یا تمرکز شما در ضمن مسابقه گردد،احتمالاً به سرعت آن را رفع می کنید.و بر جنبه های مثبت کاری که انجام می دهید،تمرکز می نمایید .این شبیه سیاست بیمه است که شما را قادر می سازد تا در زمان بروز خطا یا اشتباهی ،خونسردی خود را حفظ نمایید.به جای ترس و وحشت بی دلیل و از دست دادن کنترل ،می توانید به سرعت عوامل مزاحم و مخل را از میان بردارید.
برای روشن شدن دقیق نحوه تقسیمات عملکردی ،لازم است که چهار مرحله مختلف را شرح دهیم.
مرحله اول باید در مورد نقطه معینی برای شروع و نقطه ای برای پایان در طرحتان تصمیماتی اتخاذ کنید.بعضی ورزشکاران تمایل دارند که طرحشان را شب قبل از مسابقه شروع کنند،در حالیکه سایرین طرح خود را از بدو ورود به میدان مسابقه به کار می برند .در تدارک برای المپیاد لس آنجلس و سئول ،بعضی از ورزشکاران تمام وقت خود را در دهکده المپیک به طرحریزی در مورد مسابقاتشان پرداختند.برای این ورزشکاران داشتن یک طرح روزانه به عنوان قسمتی از برنامه آمادگی و تدارک برای مسابقه ای با کیفیت بالا بسیار اهمیت داشت .واضح است که طرحهای آنها در زمان نزدیک شدن به مسابقه ای فوری،صحیح تر و دقیق تر می شد،و در ضکمن مسابقه باز هم صریح تر و دقیق تر نیز می نمود.
مرحله دوم برای تعیین نقاط شروع و پایان یک طرح ،باید از سیستم شمارش عددی که بی شباهت به شمارش معکوس NASA نمی باشد ،استفاده کنید.تقریباً تمام ورزشکارانی که از این سیستم استفاده می کنند،اعداد را این شکل بکار می برند:4،3،2،1 10،9،8،7،6،5 و شروع کن.بعضی از ورزشکاران سیستم دیگری مثل ماههای سال را مورد استفاده قرار می دهند(ژانویه،فوریه و غیره)اما همه آنها دارای یک کیفیت ترتیبی هستند.از شروع تا پایان ،باید بخشها یا قسمتهایی را که برایتان مهم هستند،به صورت فهرست در آورید.تعداد تقسیمات بستگی به این دارد که می خواهید طرح شما تا چه اندازه دقیق باشد و یا اینکه چه مدت زمانی برای آن مورد نیاز است.
مرحله سوم کلیه ورزشکاران ،پیش از مسابقه احتیاجاتی دارند و دلیلی وجود ندارد که چرا دو ورزشکار با وجود اختلافاتی که دارند ولی طرحهای آنها مشابه است.
قدم بعد تکمیل پیش نویس طرحی از یک مسابقه کم اهمیت و یا سطح پایین می باشد.باید روی طرحتان کار کنید،آنرا ارزیابی نمائید و سپس احتمالاً بعضی از عوامل آنرا تصحیح کنید.بعد از گذشت مدت زمانی باید به آنچه که برای شما و برای رفع نیازهای شما مناسب است .نزدیک شوید.باید متناسب با نوع مسابقه ای که قصد شرکت در آن را دارید،بیش از یک طرح داشته باشید.وقتی طرح شما آماده شد،باید بتوانید آنرا ساده کنید.برای مثال ،شاید بتوانید جمله ای را فقط با یک کلمه کلیدی جایگزین کنید.این کلمات می تواند روشی بسیار مؤثر جهت حفظ و نگهداری اطلاعات در زمانی باشند که فشار واقعاً زیاد است.آنها همچنین می توانند تصاویر ذهنی درستی را که به آن نیاز دارید،ایجاد کنند.
مرحله چهارم حالا باید طرحتان را ثبت کنید و شروع به یادگیری درست آن نمایید.امروزه ورزشکاران تکنیکها و روشهای مختلفی را جهت افزایش سطح یادگیری خود بکار می برند.روش استانداردی که مورد استفاده قرار گرفته عبارتست از قرعه کشی کارتهایی که بر آنها عوامل مهم یک طرح ثبت شده است .این کارتها در همه جا به همراه ورزشکاری است که قصد شرکت در مسابقه را دارد.
امروزه با ظهور تکنولوژی اطلاعات ،ورزشکاران از کامپیوتر به عنوان وسیله ای جهت حفظ اطلاعات استفاده می نمایند.آنها همواره می توانند در مواقع لزوم طرحشان را متناسب با وضعیت روز تطبیق دهند و از یک نوار کاست و یک استریوی شخصی ،در یک زمان می توانند هم بیاموزند و هم آموزش دهند.
واضح است که فقط یادگیری طرح پیش از مسابقه نمی تواند هر فردی را مبدل به ورزشکار موفقی نماید.طرح باید تکمیل،ارزیابی،تصفیه و دوباره امتحان گردد.به هر حال کاری که این تقسیم بندی انجام می دهد،به وضوح متمرکز نمودن ذهن بر آن چیزی است که برای رسیدن به ثبات و سازگاری باید انجام شود.اگر شما از آن دسته ورزشکارانی هستید که بر موضوعاتی مثل(اگر من این مسابقه را ببرم،آنوقت...)تمرکز می نمایید .اغلب در تمرکز بر کاری که در دست اقدام دارید موفق نمی شوید،پس تقسیمات عملکردی احتمالاً بسیار مفید خواهد بود.
مع هذا هنوز مجبورید .که اهدافتان را معین کنید،موانع را مشخص نمائید،اسباب و لولزم را مهیا کنید،با برنده ها برخورد نمایید و غیره اما حداقل اینکه هر چه را قابل کنترل باشد،کنترل می نمایید ،به علاوه اینکه با استفاده از این اصل ثابت،برای مقابله با وقایع غیر قابل انتظاری که همواره وجود دارد.بهتر مهیا می گردید.
نتیجه این فصل مبین این نکته است که آمادگی ذهنی برای مسابقه ،بطور معمول چیزی نیست که شب قبل از یک مسابقه بزرگ شروع شود.البته ،این یک فلسفه عمومی است که باید تقریباً هر چیزی را که در آمادگی عمومی خود انجام می دهید ،تحت تأثیر قرار دهد.
/آمادگی رمز موفقیت است و هیچ راه کوتاهی برای قهرمان شدن شما وجود ندارد...
وقتی فرد از مرحله قول به مرحله عمل می رسد،پس بیشتر استعدادهای نهانی خود را به کار گرفته است.تا زمان ،فرصت برای موفقیت محدود است.
ورزشکار متعهد کسی است که روشهای تمرکز ،تخیل و تقسیمات عملکردی را می آموزد .این ورزشکار وقت زیادی صرف می کند و برای آزمون تمرکز قبل از مسابقه تلاش می نماید،انرژی کسب می نماید و اهداف خود را برای تمرین و مسابقه تعیین می کند.
وقتی با ورزشکاران حرف می زنم،اغلب آنها را به یاد اصطلاح یا ایده ای پیش پا افتاده می اندازم اما علی رغم پیش پا افتادگی ،بسیار مهم است: