سابقه و تاریخچه
شاید به طور رسمی و جدی، نخستین بار لعنت «بهره وری» در مقاله ای توسط فردی به نامه «کوئیزنی» در سال 1766 میلادی ظاهرشد.
بعد از بیش از یک قرن یعنی در سال 1883 – آن طور که فرهنگ لغت شناسی لاروس بیان می کند- فردی به اسم «لیتر» بهره وری را بدین گونه تعریف کرد:
«قدرت و توانائی تولید کردن«، که در واقع در این جا بهره وری اشتیاق به تولید را بیان می کند»
از اویل قرن بیستم این واژه مفهوم دقیق تری، به عنوان رابطه بازده (ستانده)،وعوامل و وسایل به کار رفته برای تولید آن بازده (نهاده یا داده)، را به دست آورد.
فردی به نام«ارلی» در سال 1900 بهره وری را ارتباط بین بازده و وسایل به کار رفته برای تولید این بازده عنوان کرد.
در سال 1950 «سازمان همکاری اقتصادی اروپائی یا OEEC»، تعریف کاملتری از بهره وری به این شرح ارائه داد:
«بهره وری خارج از قسمت بازده به یکی از عوامل تولید است، بدین ترتیب می توان از بهره وری سرمایه، بهره وری سرمایه گذاری، بهره وری موادخام، بسته به این که بازده در ارتباط با سرمایه گذاری یا موادخام و غیره مورد بررسی قرار گید، نام برد.»
تعاریف دیگری از دهه شصت به بعد ارائه شدند که اهم آنها به شرح زیر است:
1/2- تعاریف و مفاهیم اساسی بهره وری و شرح تاریخی برخی تعاریف مهم
قرن هیجدهم: کوئیزنی 1766 ظهور واژه بهره وری برای نخستین بار در کتابها
قرن نوزدهم: لیتر 1883 توان تولدی کردن
قرن بیستم: ارلی 1900 ارتباط بین بازده و وسایل به کار رفته برای تولید این مقدار بازده
سازمان همکاری اقتصادی اروپائی (OEEC) 1950 خارج ثیمت بازده (میزان تولید یا خروجی) به یکی از عوامل تولید
دیویس 1955 تغییراتی که در میزان محصول بر اثر منابع به کار رفته ایجاد می شود.
فابرینکت 1962 همیشه نسبت بین بازده و نهاده
کندریک و کریمر 1965 ارائه تعاریف فونکسینلف موضعی و وظیفه ای برای بهره وری عامل منحصر یا منفرد و بهره وری جمعی و کلی عوامل
سیگل 1976 مجموعه نسبتهای بازده به نهاده
سومانث 1979 بهره وری کلی عوامل- نسبت بازده ملموس به ناده های ملموس (خروجی های ملموس به طور کلی/ ورودیهای ملموس).
2/2- تعریف سازمان بین المللی کار(LLO ):
سازمان بین المللی کار بهره وری را این طور بیان م یکند که محصولات مختلف با ادغام چهار عامل اصلی تولید می شوند.
این چهار عامل عبارتند از: زمین- سرمایه- کار و سازماندهی.
نسبت ترکیب این عوامل بر محصولات، معیاری برای سنجش بهره وری است.
3/2- تعریف آژانس بهره وری اروپا (EPA):
آژانس بهره وری اروپا، بهره وری را به طرق زیر مطرح می سازد:
1- بهره وری ، درجه ی استفاده ی مؤثر از هر یک از عوامل تولید است.
2- بهره وری در درجه اول، یک دیدگاه فکری است که همواره سعی دارد آنچه را که در حال حاضر موجود است بهبود بخشد.
بهره وری مبتنی بر این عقیده است که انسان می تواند کارها و وظایفش را هر روز بهتر و یا اخذ نتایج برتر از روز پیش، به انجام رساند و علاوه بر آن بهره وری مستلزم آن است که به طور پیوسته تلاشهایی در راه انطباق فعالیت های اقتصادی با شرایطی که دائماً در حال تغییر است، و نیز تلاشهایی به منظور به کارگیری نظریه ها و شیوه های جدید، انجام پذیرد.
در واقع، بهره وری ایمان راسخ به پیشرفت انسانهاست.
بدین ترتیب با بررسی تعاریف یاد شده، نهایتاً هدف از بهبود بهره وری، عبارت است از، استفاده بهینه از منابع مادی، نیروی انسانی، تسهیلات و غیره به طریق علمی، کاهش هزینه های تولید، بازارها، افزایش اشتغال و کوشش برای افزایش دستمزدهای واقعی و بهبود معیارهای زندگی آن گونه که به سودکارگر، مدیریت و عموم مصرف کنندگان است.
در نتیجه تعریف سومانث که همانا مجموعه خروجیهای جامع و ملموس به مجموعه ورودیهای جامع و ملموس است، در این فضا و شرایط بهتر می تواند موردتوجه قرار گیرد.
4/2- تعریف ایمگل از بهره وری
نسبت میان بازده و مرتبط به عملیات تولیدی شخص و معین است.
5/2- تعریف ماندلا از بهره وری
بهره وری به مفهوم نسبت بازده تولید به واحد منتبع معرف شده است که با یک نسبت مشابه به دوره باید مقایسه شده و به کار می رود.
3- استعمال نادرست واژه
بهره وری در غالب موارد به نحوی گونه گون و غیر از آنچه به واقع هست، مورد استفاده قرار می گیرد و لازم است درباره ی مفاهیم آن توضیحی بیشتری داده شود تا بدین وسیله بازدودن زنگارها و تاریکیها، گام در مبهمات زده نشود.
واژه«بهره وری» عموماً با واژه «تولید» اشتباه و جا به جا به کار برده می شود.
بسیاری افراد فکر می کنند که هرچه تولید بیشتر شود، لزوماً بهره وری نیز افزایش خواهد یافت.
ین موضوع ضرورتاً صادق نیست.
بدواً بهتر است مفاهیم تولید و بهره وری روشن و با هم مقایسه شوند.
واژه«بهره وری» عموماً با واژه «تولید» اشتباه و جا به جا به کار برده می شود.
بدواً بهتر است مفاهیم تولید و بهره وری روشن و با هم مقایسه شوند.
1/3- تولید «تولید» مربوط می شود به عملیات و فعالیت های فیزیکی ساختن کالاها و ایجاد و ارائه خدمات، حال آن «بهره وری» مربوط می شود به استفاده همراه با کارایی منابع (نهاده ها)برای تولید کالاها و ارائه خدمات (بازده).
اگر بخواهیم مطلب فوق را به صورت کمی بیان کنیم،»تولید« عبارت است از میزان بازده(محصول)تولید شده؛ در حالی که «بهره وری» حاکی است از نسبت میان بازده (محصول) تولید شده، به منابع (نهاده های) به کار رفته.
1/1/3- مثال1 شرکتی را در نظر بگیرید که ماشین حساب تولید می کند.
این شرک 10000 ماشین حساب را با 50 کارگر در 25 روز کار در ماه و 8 ساعت کتر در روز تولید می کند رد این حال 10000 ماشین حساب = میزان تولید یک ماشین حساب در هر ساعت = 10000 ماشین حساب = بهره وری کار نفر ساعت حتل تصور بفرمایید این شرکت، تولید را به 12000 ماشین حساب در ازای به کارگیری 10 کارگر اضافی- با همان 25 رو زکاری و 8 ساعت کار در روز افزایش دهد.
در این صورت 12000 ماشین حساب= میزان تولید یک ماشین حساب در هر ساعت = 12000 ماشین حساب = بهره وری کار نفر ساعت اکنون به وضوح مشاهده می شود که میزان تولید ماشین حساب 20 درصد بالا رفته است (از10000 عدد به 12000 عدد)، لکن در بهره وری کار تغییری حاصل نشده است.
با محاسبات به آسانی می توان ثابت کرد که حتی با افزایش تولید، بهره وری کار ممکن است کاهش پیدا کند؛ یا برعکس بهره وری کار همراه با افزایش تولید بالا رود.
به هر حال نکته مهم آن است که «تولید اضافی الزاماً معنای افزایش بهره وری را نمی دهد و همراه با بالا رفتن قدرت تولیدی نیست».
کاهش در میزان«نفر ساعت مستقیم» نیز غالباً افزایش در بهره وری کار تلقی و تعبیر می شود.
مثال زیر اشتباه در تعبیر لغت بهره وری را نشان می دهد.
2/1/3- مثال 2- فرض کنید که در شرکتی میزان نفر ساعت کار مستقیم از 1000 درماه گذشته به 800 دراین ماه کاهش می یابدو شاید مدیران این شرکت عجولانه و بذدون مطالعه نتیجه گیری، قضاوت و ادعا کنند که این کاهش در نتیجه 20 درصد افزایش در بهره وری بوده است در حالی که پس از بررسی معلوم شود که در حقیقت این کاهش در نفر ساعت کار مستقیم، همراه با 20 درصد کاهش در تولیدات رخ داده باشد.
در واقع افزایش میزان غیبت در این ماه، باعث کاهش نفر ساعت کار مستقیم شده و مبین ضعف مدیریت باشد، به حای ادهای غلط افزایش بهره وری.
در این صورت این شکرت استنباط نادرستی از مفهوم بهره وری داشته است.
در غالب موارد، واژه های بهره وری، کاراییو اثر بخشی نیز به طور نابجا به کار گرفته شده یا با هم اشتباه می شوند.
2/3- کارایی: نسبت بازده واقعی به دست آمده به بازدهیی استاندارد و تعییم شده (مورد انتظار) کارایی یا راندمان است، یا در واقع نسبت مقدار ماری که انجام می شود به مقدار کاری به باید انجام شود.
برای مثال، اگر میزان بازده کارگری 120 قطعه در ساعت باشد و میزان تولید تعیین شده- پس از بررسیهای مهندسی روشها و کار سنجی- 180 قطعه در ساعت تعیین شده باشد، کارایی این کارگر برابر یا در واقع 67/66 % است.
نکته یشسار مهم آن است که طبق قوانین فیزیکی در ماشین (سیستمهای بسته و مکانیکی)، کارایی و راندمان که خارج قسمت ظرفیت فعلی/ ظرفیت اسمی می باشد، تقریباً هرگز به 1 نمی رسد و همواره کوچکتر از 1 است، لکن در مورد انسان (سیستم باز) بر اثر انگیزش و رهبری صحیح می تواند از 1 بزرگتر شود.
3/3- اثر بخشی اثر بخشی عبارت از درجه و میزان نیل به اهداف تعیین شده است.
به بیان دیگراثر بخشی نشان می دهد که تا چه میزان از تلاشها انجام شده نتایج مورد نظر حاصل شده است.
در حالی که نحوه استفاده و بهره برداری از منابع برای نسل به نتایج، مربوط به کارایی شود.
در واقع اثر بخشی مرتبط با عملکرد و فراهم آمدن رضایت انسان از تلاشهای انجام شده، و کارایی مرتبط با بهره برداری صحیح از منابع است.
ملاحظه می شود که کارایی جنبه کمی دارد، ولی اثر بخشی جنبه کیفی داراست.
لازم است توجه شود که کارایی و اثر بخشی لزوماً هم سود نیستند پا به پای هم حرکت نمی کنند، زیرا کارایی دربرگیرنده سطح یا میزانی از نتایج است که لزوماً ممکن اس در مجموع مطلوب و ایده آل نباشند.
به عنوان مثال حمل و تحول یک بسته پستی به فردی که با ما 200 متر فاصله دارد با پای پیاده به جای استفاده از اتومبیل یا هر وسیله حمل و نقل دیگری که هزینه راننده، کرایه، استهلاک، و...
دارد، ممکن است عملی توام با کارایی باشد؛ اما اگر بسته دیر به دست فرد مورد نظر رسد و او محل مربوط را به خاطر فقط چند ثانیه دیر رسیدن ما ترک گفته باشد، کار با اثر بخشی انجام نشده است.
یا اگر یک بیمار حمله قلبی به سرعت تمام به بیمارستانی رسانیده شود و تمام امکانات انسانی و مادی بیمارستان به بهترین شکل برای خدمت به او به کار گرفته شودف ولی بیمار فوت کند\ عملیات با کارایی کامل انجام شده لکن نتیجه اثر بخش از اقدامات مزبور حاصل نشده است.
مدیری شکایت داشت که مستخدم دفترش مرد بسیار خوبی است، لکن هر وقت ارباب رجوع می آید و او دستور جای می دهد، مستخدم وقتی چای را می آورد که آنان ارباب رجوع کارش تمام شده و رفته است.
آن وقت او ادعا می کند که می خواسته است از چای تازه دم از میهمان محترم مدیرش پذیرایی کند!
در واقع این مستخدم وظیفه خود را به نیت و نحو احسن انجام می دهد (کارایی)، اما خدمتش به جا و مؤثر نمی باشد(اثر بخشی).
بدین ترتیب لازم است در کاربرد صحیح واژه های «بهره وری»، «کارایی» و «اثر بخشی» دقت شود.
با توضیحات فوق، بدین ترتیب می توان گفت : فصل دوم روشهای اندازه گیری بهره وری 1- عامل: عامل مهمی که باید به آن توجه شود، استفاده از ارقام واقعی داده و ستانده به جای مقادیر اسمی آنها می باشد.
به سخن دیگر، وقتی مقادیر داده وستانده به واحد پول کشور بیان می وشند باید به جای قیمتهای جاری بازار از قیمتهای ثابت استفاده شود؛ زیرا در این صورت وجود تورم، فروشها و هزینه ها افزایش می یابند.
برای ارائه تصویری واقعی تری، قیمتها در سالی مختلف باید بر اساس ارزش واقعی آنها بیان شوند.
این کار با تبدیل قیمتهای سالهای مختلف به قیمتهای یک سال پایه انتخاب شده به وسیله شاخص قیمتها یا تعدیل کننده ها صورت می گیرد.
به هر حال اندازه گیری بهره وری ابزاری سودمند برای تحلیل تغییرات عملکرد بهره وری در طی زمان و علل آن است.
یک تولید کننده با اندازه گیری بهره وری خواهد فهمید که بهره وری کدام بخش یا قسمت، کاهنده یا افزاینده می باشد، و یک کشور و بدینوسیله می تواند تغییرات در بخشها و صنایع مختلف را با هم مقایسه کند.
استفاده از بهره وری به عنوان یک استاندارد برای محاسبه کارایی مفید می باشد و می تواند عملیات لازم را برای تخصیص بهینه و مطلوب منابع هدایت کند.
بدین سان، بهره وری می تواند به عنوان یک متغیر در پیش بینی و برنامه ریزی عمل کند.
به عنوان مثال کل ستانده را در آینده می توان با طراحی رشد نیروی کار و بهره وری نیروی کار پیش بینی کرد.
2- مقایسه بهره وری گرچه محاسبه سطح و روند بهره وری یک سازمان یا یک کشور مفید است، اما به هیچ وجه کفایت نمی کند و لازم است که سطوح و روند بهره وری با دیگر سازمانها وکشورها مقایسه شود تا موقعیت آن شرکت و کشور در بین آنها معلوم گردد.
ممکن است سطح بهره وری یک کشور نسبت به کشور دیگر پایینتر باشد، اما اگر با نرخ بالاتری نسبت به آن کشورل رشد کند، در آینده ی نه چندان دور همسان با آن کشور خواهد شد و چه بسا از آن پیشی خواهد گرفت.
ممکن است بهره وری یک شرکت در سال گذشته بهبود نیافته باشد، اما اگر وضع رقبای شرکت نیز چندان تعریفی نداشته باشد، در این صورت محصولات شرکت کماکان قابل رقابت خواهد بود.
البته برا یحفظ این امتیاز باید گامهایی برای افزایش بهره وری برداشت.
همچنین برای دستیابی به ابزار و روشهایی به منظوربهبود بهره وری، پی بردن به این امر که چرا دیگران دارای سطح و نرخ رشد بالاتری هستند، سودمند خواهد بود.
در نتیجه مقایسه بهره وری به کشورها و سازمانها کمک می کند تا از تجارب دیگر کشورها و سازمانها استفاده کنند و به بهبود سطح بهره وری خود بپردازند.
به علاوه آگاهی از بهره وری سایر کشورها و سایر کشورها و سازمانها، هم از جهت نسبت ستانده به داده و هم از جهت تغییرات حاصله در طی زمان، سودمند است.
همچنین مقایسه یافته های حاصل از اندازه گیری بهره وری با یافته های سایرین، به منظور بهبود بهره وری حایز اهمیت بسزایی است.
در محاسبه بهره وری در برخی موارد می توان بهره وری را از مقایسه مقدار کار انجام شده با اهداف از قبل تعیین شده یا استاندارد در نظر گرفته شده به دست اورد.
در آزمایشگاه های تحقیقاتی، صنعت ساختمان یا سازمانهایی که بر مبنای طرح (پروژه) کار می کنند، بهره وری کلی از طریق مقایسه ی طرحهای تکمیلی شده با طرحهای برنامه ریزی شده، اندازه گیری می شود.
بدین ترتیب معمولاً استانداردها تعیین می شوند و عملکرد سازمان با این استانداردها مقایسه می گردند.
3- سنجش میزان داده ها(نهاده ها) و ستانده ها به نظر" سالتر" اندازه کیری بهره وری به مفهوم میزان تولید در ازاء یک واحد داده یا نهاده مورد نظر می باشد.
به این ترتیب، به تعداد داده ها یا نهاده هایی که قابل تشخیص است، می توان مدلهای اندازه گیری بهره وری نیز ارائه کرد.
بنابراین در مدلهایی که ارائه می شود، میزان تولید یا ستانده ها به ازاء هر یک ساعت " نفر– کار"، میزان تولید به ازاء هر واحد انرژی مصروفه، میزان تولید به ازاء هر واحد سرمایه گذاری شده و...
مورد سنجش قرار خواهد گرفت.
بنابراین در مسیر تعریف و تشریح بهره وری، بسنده کرده به ارائه فرمول یا مدلی به صورت (که در آن P بهره وری، O مقدار تولید یا ستانده و I میزان داده است).
بیش از حد جلوه دادن قضیه است.
زیرا به محض مواجهه با این فرمول دو موضوع اساسی زیر مطرح می شود: اندازه گیری میزان ستانده- اندازه گیری میزان نهاده.
1/3- اندازه گیری میزان ستانده میزان بازده یا تولید (اعم از کالا یا خدمت به عنوان ستانده سیستم یا O) را چگونه باید اندازه گیری کرد؟
آیا رقم مورد نظر باید به صورت حجم فیزیکی ذکر شود یا به گونه ی ارزش پولی یا به شکب شاخص دیگر؟
2/3- اندازه گیری میزان نهاده میزان (I) را به چه ترتیب و چگونه باید سنجید؟
آیا به دنبال ترکیبی از کلیه ی عوامل تولید یعنی: کار، سرمایه، مواد و...
رفت، یا آن که باید فقط یکی از عوامل تولدی را در مخرج کسر قرارداد؟
اگر به صورت نخست عمل شود؟
نتایج حاصله نمایشگر بهره وری بخشی یا جزئی یا قدرت تولید عامل منفرد خواهد بود.
در هر دو مورد باز این بحث مطرح است که مقدار نهاده یا داده باید به صورت حجم فیزیکی ذکر شود یا ارزش پولی، باید به دنبال یافتم شاخص دیگری بود؟
برای نشان داده اهمیت واقعی موضوع، اشاره به بخشی از متن آخر توصیه نامه دفتر مرکزی سازمان بهره وری آسیائی، خطاب به مراکز ملی بهره وری کشورهای عضو، مفید بنظر می رسد.
در توصیه نامه مزبور که در آوریل سال 1972 منتشر گردید، عنوان شده است که در انجام ماموریتی که از طرف نمایندگان کشورهای عضو در مورد یافتن یک مدل مشترک جهت اندازه گیری بهره وری به عهد دفتری مرکزی واگذار شده بود، هیاتی مرکب از چند تن از کارشناسان امر با شرکت " فابریکانت" (اقتصاددان آمریکائی) موضوع را مورد بحث و مداقه قرار دادند و سرانجام فرمول زیر را برای اندازه گیری " بهره وری مجموع عوامل" در کشورهای عضو سازمان بهره وری اسائی پیشنهاد کردند: در این فرمول P بهره وری مجموع عوامل مورد سنجش،L میزان نیروی انسانی به کار گرفته شده، K میزان سرمایه مورد استفاده و b و a به تریب یا ضریب L و K هستند.
در همین توصیه نامه ذکر شده است که اصولاً مبادرت به اندازه گیری " بهره وری مجموع عوامل" در حال حاضر عملاً امکان پذیر نمی باشد و هیات مامور بررسی هیچ یک از فرمولها و مدلهای موجود را به عنوان مدلی که بتواند مورد استفاده تمام کشورهای عضو قرار کیرد، مناسب تشخیص نمی دهد.
دفتر مرکزی سازمان در همین توصیه نامه اطلاع می دهد که اجرای مطالعات و تحقیقات و بررسیهای مقدماتی برای یافتن مدلی که قابل پیاده کردن در کشورهای عضو باشد، مستلزم صرف هزینه ای معادل یک میلیون دلار است.
3/3- مشکل نارسائی ارقام و آمار مطالعه تالیفات گوناگون در زمینه سنجش بهره وری نشان می دهد که تقریباً همه مؤلفان، صرفنظر از ملیتشان، مورد عدم صحت و عدم کفایت آمار و ارقام موجود و عدم قابلیت اعمال آنها اتفاق نظر دارند.
" دفتر بین المللی کار" نیاز مبرم به ارقام و آمار به هنگام را قویاً مورد تاکید قرار می دهد و عنوان می کند که قسمت اعظم ارقام و آمار، هنگامی که در دسترس قرار می گیرند، دیگر کهنه شده اند و عملاً به کار انجام محاسبات بهره وری نمی آیند.
"فابریکانت" هنگام بحث درباره اندازه گیری بهره وری در ممالک متحده آمریکا، ناخرسندی خود را نسبت به آمار و ارقام در دسترس صریحاً ابراز می دارد و می نویسد: "علت اساسی وجود اختلافات فاحش در نتایج حاصل از اندازه گیری بهره وری آن است که آمار مربوط به حجم و ارزش محصولات تولید شده و حجم و ارزش منابع مصروفه هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی ناکافی و محدوداند." 4- مدلهای سنجش بهره وری گفته شد که بهره وری به عنوان یک مفهوم قابل سنجش به صورت میزان تولید یا میزان محصول در ازاء هر واحد از داده یا نهاده تعریف شده است.
همچنین ذکر شد که اشکال اساسی مساله از آنجا ناشی می شود که در مورد تعیین میزان ستانده و میزان داده یا نهاده و به ویژه شیوه ای که باید در اندازه گیری این دو کار رود، اختلاف نظر فاحش وجود دارد.
مع ذالک همچنان که اشاره رفت مولفان همه در این باب متفقند که در امر سنجش بهره وری از دو مفهوم اساسی می توان سخن گفت: یکی بهره وری مجموع عوامل و دیگری عامل منحصر به منفرد.
این دو مفهوم در زیر مورد بحث قرار می گیرند.
1/4- بهره وری مجموعه ی عوامل "فابریکانت" بهره وری مجموعه عوامل را به این نحو تعریف می کند: "هنگامی که مجموعه محصول تولید شده را در مقابل مجموعه نهاده ها یا داده ها به سنجش می گیریم- یعنی محصول را با مجموعه منابعی که درایجاد آن به کار گرفته و مصرف شده و به هر یک بر حسب مورد ضریب ویژه ای داده شده است مورد مقایسه قرار می دهیم- بهره وری مجموعه عوامل حال می شود." توجه داریم که مجموعه عوامل به کار گرفته شده د رتعریف فوق تنها شامل نیروی انسانی نمی شود، بلکه علاوه بر آن سرمایه گذاری در کارگاه، تجهیزات، وسائل، ابزار و همچنین مصرف مواد اولیه، مصالح و ملزومات را نیز در بر می یگرد.
گاه عنوان می شود که مبالغی که صرف آموزش کارکنان یک واحد تولیدی به منظور پیشبرد میزان مهارت و در نتیجه کیفیت کار آنان می گردد نیز باید تحت عنوان سرمایه گذاری غیر ملموس در محاسبه کل نتابع مروفه منظور شود.
"فوراستیه" برای محاسبه بهره وری مجموعه عوامل، فرمول زیر را ارئه میدهد: در فرمول P بهره وری مجموعه عوامل، O/Pحجم فیزیکی محصول، DL کار مستقیم، IL غیر مستقیم، M مواد و مصالح مصروفه،E انرژی مصروفه، و O هزینه سرباری یا بالاسری می باشد.
در نظر نخست، در مدلهای ارائه شده برای اندازه گیری بهره وری عوامل، پیچیدگی و ابهام خاصی مشاهده نمی شود.
اشکال واقعی هنگامی مطرح می گردد که بخواهیم عوامل مورد نظر در مخرج کسر را موزوم نمائیم و به هر یک ضریب ویژه ای انتساب دهیم.
چرا که روشهای گوناگون موزوم کردن عوامل، نتایج حاصله را به نحو قابل ملاحظه ای دگرگون می سازد؛ و هر قدرشیوه اندازه گیری پیچیده تر شود، احتمال خطا و سوء تعبیر فزونی می گیرد.
فرمول که قبلاً به عنوان مدلی برای اندازه گیری بهره وری مجموعه عوامل ارائه شد، فقط هنگامی در عمل قابل پیاده شدن است که مقادیر ضرائب a و b به دقت مشخص شود.
"فابریکانت" در این زمینه می نویسد که در حال حاضر و با مبانی و روشهای موجود آمارگیری و تحلیل آمار و ارقام، ضرایب مورد نظر بار موزون کردن عوامل را می توان در هر مورد به نحوی تعیین کرد که دقیقاً پاسخگوی نیاز محابه کننده باشد و هدف وی را تامین کند.
به همین دلیل است که به عنوان مثال در ممالک متحده آمریکا اتحادیه کارگران صنابع فولاد سازی برای صنعت فولادسازی یک نوع شاخص بهره وری تنظیم کرده اند، مدیریت شاخصی دیگر تنظیم نموده است و هنگامی که پای دولت به میان می آید دولت شاخص سومی ارائه می دارد.
2/4- بهره وری عامل منفزد دومین مفهوم اساسی در سنجش بهره وری، بهره وری بخشی یا عامل منفرد می باشد.
در این مورد برعکس بهره وری مجموعه عوامل، مدلهای اندازه گیی فقط بر حسب هر یک از عوامل منفرد ارائه می شود.
به این ترتیب در بحث حاضر نخست بهره وری سرمایه و بهره وری مواد اولیه به ترایب و به طور اجمال مورد بررسی قرار می گیرد، و سپس بهره وری کار و نقش عامل کار در ارزش افزوده با تفصیل بیشتر مطرح می شود.
1/2/4- بهره وری سرمایه مدل سنجش بهره وری سرمایه یا به بیان دیگر "میزان تولید به ازاء هر واحد از سرمایه به کار گرفته شده " در ساده ترین شکب به صورت زیر ارائه می شود: در فرمول فوق بهره وری سرمایه، O مقدار تولید و K میزان سرمایه به کار گرفته شده است.
در صورت کسر فقوق ممکن است حجم فیزیکی یا ارزش پولی تولید را منظور کرد.
اما باز مشکلی که پیش می آید آن است که میزان سرمایه به کار گرفته شده را چگونه باید تعیین نمود.
یکی از عواملی که د رتعیین سرمایه به کار گرفته شده شدیداً دخالت دارد، روش محاسبه استهلاک است و از آنجا که برای محاسبه استهلاک در واحد های مختلف تولیدی شیوه های گوناگون به کار می رود، انجام مقایسه های معنی دار بین دو واحد در یک صنعت یا صنایع مختلف، یا حتی اقتصادهای مختلف، بر مبنای شاخصهای به دست آمده از طریق محاسبه بهره وری سرمایه بی نهایت دشوار می باشد.
به این ترتیب می توان به درستی حکم کرد که بار انجام محاسبات بهره وری سرمایه- با استفاده از مدلهای ناقص موجود- براسا استدلالی که شد، تقریباً هیچ ونه نتیبجه عملی مترتب نیست.
2/2/4- بهره وری مواد قبلاً اشاره شد که یکی از دلایل ازدیاد روز افزون علاقه پژوهشگران به انجانم مطالعات بهره وری، تعیین این مطلب است که چگونه می توان منابع محدود را به بهترین وجه و به منظور تولید حداکثر محصول مورد استفاده قرار داد.
با چنین برداشتی، مطالعه شاخصهای بهره وری مواد بسیار سودمند هستند.
مدل سنجش بهره وری مواداولیه در ساده ترین فرم عبارت است از : که در آن بهره وری مواد اولیه، O میزان محصول تولید شده و M مقدار مواد اولیه مصروفه است.
این مدل به اقتضای مورد می تواند اشکال پیچیده ای بخود گیرد، ینی مخرج کسر می تواند مجموعه ای از انواع مواد خام، مصالح و مبزومات باشد؛ که هر یک می تواند به اقتضای سهمی که در توید دارد، با ضرایب ویژه ای بر اساس محاسبه موزون شود.
شاخصهائی که در نتیجه محاسابات بهره وری مواد به دست می آیند می توانند طی دوره ای از یمان شواهد ارزشمندی در این باب به دست دهند و نشان دهند که آیا کیفیت بهتر مواد خام و مرغوبیت آنهاست که موجبات ارتقاء سطح بهره وری را فراهم می کند، یا آن که به خاطر استفاده کمتری صورت می گیر و درنتیجه بهره وری فزونتری عاید می شود.
با آن که تجزیه و تحلیل یافته های ناشی از محاسبات بهره وری مواد می تواند برای افزایش سطح تولید و اعتلای میزان بهره وری بسیار مفید باشد، مع ذالک به سبب اشکالات بنیادین که در تعیین مقدار واقعی رقم مخرج کسر یاد شده وجود دارد، استفاده از مدلهای سنجش بهره وری مواد بسیار محدود است.
3/2/4- بهره وری کار متداولترین مفهوم بهره وری، " بهره وری عامل کار" یا «بهره وری نیروی انسانی» است و هنگامی که از بهره وری بدون توصیف یا تحدید بیشتری سخن گفته می شود، مراد اشاره به بهره وری کار یا بهره وری نیروی انسانی است.
به همین سبب امروزه اندازه گیری بهره وری کار معمولترین طریق اندازه گیری بهره وری است.
در سنجش بهره وری عامل کار حجم فیزیکی محصول تولید شده یا ارزش پولی آن به ازاء هر واحد نیروی کار مصروفه (مثلاً ساعت نفر) تعیین می شود.
یافته های منتج از این سنجش در واقع ارائه پاسخ به سؤال یر است: در مقابل هر ساعت نفر کار انجام شده چند واحد محصول بیشتر(بیشتر نسبت به سابق، یا بیشتر در مکان "ب" نسبت به مکان "الف" به دشت آورده ایم؟
و روشن است که پاسخ به پرسش یاد شده میزان اثر بخش بودن نیروی کار انسانی را تحت اوضاع و احوال و شرائط گوناگون معلوم می دارد.
علت عمده این امر که انجام محاسبات بهره وری کار به خلاف سایر روشهای سنجش بهره وری تا این پایه مورد استقبال و عمل پژوهشگران قرار گرفته آن است که برای ا نجام محاسبات شاخصهای بهره وری کار، در دست داشتن اطلاعات زیاد ضروری نمی باشد و محاسبه تقریباً آسان صورت می پذیرد و آمار و ارقام بیشتر و صحیح تر در این زمینه نسبتاً فراوانتر یافت می شود.
مدل پایه ای سنجش بهره ور ی کار را می توان به صورت زیر ارائه کرد: که در آن بهره وری عامل کار، O میزان محصول تولید شده و L مقدار نیروی انسانی به کار گرفته شده است.
همانطور که توضیح داده شد، صورت کسر را می توان به صورت حجم فیزیکی کل محصول یعنی : (که در آن O حجم فیزیکی کل محصول، Q مقدار تولید هر محصول و K ضریب تبدیل هر محصول است.) یا به صورت ارزش پولی کلی محصول یعنی : (که در آن O ارزش کل محصول، Q مقدار هر محصول و V ارزش واحد هر محصول می باشد) بیان کرد.
اکنون باید دید مخرج کسر چگونه تعیین می شود.
طبق نظر "اشتاینر" و "گلدنر" کل ساعات کار مشتمل است بر میزان کار کارکنان تولیدی یبا عامل، به علاوه میزان کار کارکنان اداری و دفتری، کارکنان کادر تعمیراتی و کارکنان کادر سرپرستی.
اما از دید " فوراستیه " کار مورد نظر در کسر یاد شده فقط جمع کار مستقیم و کار غیر مستقیم است.
در واقع کارهای قراردادی (خرید خدمت) وارد در محاسبه نمی شود.
اگر نظر اخیر را بپذیریم، فرمول فوق به صورت زیر بسط می یابد: که در آن DL میزان کار مستقیم و IL میزان کار غیر مستقیم است.
بسط این مدل همگام با درجه وسواس و دقت در محاسبه ادامه یابد.
مثلاً اگر قرار باشد میزان چهار نوع کار (مستقیم، غیر مستقیم، کنتراتی، مدیریت و سرپرستی) را به تفکیک تعیین کرد و در محاسبه دخالت داد، آنگاه ارزش تولید به ازاء هر واحد نیروی کار مصروفه با استفاده از مدل زیر به دست خواهد آمد: در مورد بهره وری کار نیز چنانچه اعتقاد به عدم تساوی مطلق اجزاء مخرج کسر بوده و تمایل به موزون کردن آنها از طریق انتساب ضرایب ویژه وجود داشته باشد، بازمشکلات عدیده پدیدار خواهد شد.
به همین سبب است که امروزه در اکثر محاسباتی که در این زمینه انجام می پذیرد، اجزاء مخرج کسر مورد اشاره همگن و متجانس فرض می شود.
4/2/4- تفسیر شاخصهای بهره ور ی کار این امر که در سنجش بهره وری میزان ستانده یا نهاده، نیروی کار به عنوان معیار مرسوم از مقبولبت عام برخوردار است، نباید منجر به این استنتاج شود که تغییرات حاصله در شاخصهای بهره وری منحصراً به تلاش کارگران و بهبود کیفیت و کمیت نیروی کار و مهارت آن مرتبط می شود." فابریکانت " در این مورد می نویسد: " پیدایش تغییر در شاخص میان تولید به ازاء هرنفر- ساعت کار،" متاثر از ایجاد تغییر در سه عامل است: 1- تغییر ناشی از میزان سرمایه ای که به ازاء هر نفر- ساعت کار به خدمت گرفته می شود.
2- تغییر ناشی از میزان کارآئی مجموع کار و سرمایه مصروفه.
3- تغییر ناشی از متوسط کیفیت و مهارت نیروی انسانی به کار گرفته شده.
" اشتاینر"و " گلدنر" با ذکر یک مثال فرضی این نکته را به نحو جالبی روشن می کنند.
این دو مؤلف ابتدا فرض می کنند که بهره وری کار در یک واحد تولیدی در فاصله پنج سال به ترتیبی که ذیلاً نشان داده می شود از 40 به 50 افزایش می یابد.
(واحد به ازاء هر نفر- ساعت کار) 40= (واحد همگن) 1000000 (نفر- ساعت کار) 25000 (واحد به ازاء هر نفر- ساعت کار) 50= (واحد همگن) 1500000 (نفر- ساعت کار) 30000 و سپس دلایل ایجاد این افزایش را طی پنچ مورد به شرح زیر خلاصه می کنند: 1- ممکن است مهارت کارگران افزایش یافته باشد، یا آن که ممکن است کارگران صرفاً به تلاش و کوشش خود افزوده باشند.
2- ممکن است واحد تولیدی، تعداد ماشین آلات را به ازاء هر کارگر افزایش داده باشد، یا آن که ماشینهای بهتری را به کار گرفته باشد.
3- ممکن است درجه مرغوبیت مواد خام افزایش یافته باشد.
4- ممکن است روش و سازمان تولید تغییر یافته باشد.
5- افزایش مشاهده شده ممکن است ناشی از بهره برداری از ظرفیت کامل واحد تولیدی باشد.
5- استفاده از ارزش افزوده