دانلود تحقیق مدیریت نیروی انسانی

Word 93 KB 28593 21
مشخص نشده مشخص نشده عمومی - متفرقه
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  •     تفکر خلاق چیست ؟

              ممکن است از خود بپرسید : چرا باید تفکر خلاق را یاد بگیریم .

    برای پاسخ به سئوال شما می خواهم ذهن شما را برگردانم به مواقعی که در زندگی تان احساس کرده اید به بن بست رسیده اید .

    زمان هایی که واقعاً مستأصل مانده اید و نمی دانسته اید چه باید بکنید .

    نمی دانسته اید راهی که به صلاحتان باشد کدام است .

    نمی دانسته اید با مشکل خود چگونه کنار بیایید .

    در این میان دنبال کسی می گشته اید که از او راه حل بخواهید و البته گاه با پیدا کردن راه حل خیالتان راحت می شده است .

    بعد با خود می گفته اید :

              « راه ، چه جالب ، چرا به فکر خودم نرسید ؟

    »

              خلاقیت در واقع به جریان انداختن قوه تخیل و اندیشه و توانایی های فکری  است که به جریان افتادن در رویارویی با موانع فکری یا عملی خود را نشان می دهد .

              خوب ، یک سئوال طرح می کنم تا فکر شما حرکت کردن و به جریان افتادن را تجربه کند :

              به یک عدد آجر سفال فکر کنید آن را تجسم کنید .

    حال بگویید این آجر چه فوایدی می تواند داشته باشد و چه استفاده هایی از آن می شود کرد ؟

    شاید اولیه جواب شما این باشد : با آجر می توان خانه درست کرد .

    اما سئوال این بود که با یک عدد آجر چه می کنید و شما آجر را در کل در نظر گرفتید .

              پس اولین اصل در جریان تفکر ، درست اندیشیدن و دقت کردن نقش اصلی را در این جریان دارد .

    شاید گفته باشید با یک عدد آجر می توانیم جلو به حرکت درآمدن یک اتومبیل خاموش در سراشیبی را بگیریم و 0000 دهها استفاده دیگر از آجر را می توانید ذکر کنید که در ابتدا به نظرتان نرسیده بود ولی جریان یافتن فکر شما آنها را خلق کرد .

    پس خلاقیت یعنی جریان یافتن یک فکر که می تواند به عمل درآید .

              فرد خلاق ، هم ایده های جدی می آفریند و هم ایده هایش را به عمل نزدیک می کند تا از آن نتیجه بگیرد .

    تا زمانی که فکر در ذهن باقی بماند تنها فکر است و به هیچ دردی نمی خورد چون اگر به عمل درنیاید چیزی در مسیر زندگی شما عوض نمی شود .

    دنیا پر است از افکار گوناگونی که به عمل درنیامده اند و به همین سبب فایده ای هم به صاحب فکر نرسانده اند .

              ژول ورن روزی در افکار خود سفر به اعماق زمین را می پروراند ولی جایی نخوانده ام که خودش آن را به عمل درآورده باشد .

    او به سفر به دور دنیا در هشتاد روز فکر می کند ولی آن را در عمل پیاده نکرد به سفر هوایی و مسافرت به فضا می اندیشید ولی بعدها کسانی هواپیما را ساختند و اولین پرواز انسان را به نام خودشان ثبت کردند چون آن را به عمل درآوردند .

              ادیسون به اختراع برق فکر کرد و آن را به عمل درآورد و استفاده اش را از این فکر برد و به دیگران هم استفاده رسانید .

    تفکر در تمام ادیان و فلسفه ها مورد ستایش بوده است ولی مهمتر از آن بر جریان عملی درآوردن تفکر است.

    اگرخلاق نباشیم چه می شود ؟

    زندگی مان نمی گذرد ؟

    قطعاً می گذرد ولی نحوه گذشتن زندگی مان با زمانی که خلاق باشیم فرق می کند .

    شما می توانید یک عمر زندگی کنید بدون آنکه حتی یک بار فکر تازه و سازنده ای کرده باشید .

    ولی شما آنگاه احساس پویا بودن و زنده بودن و زندگی کردن می کنید که در زندگی خود و دیگران تأثیر بگذارید .

    غنای زندگی ما در خلاقیت است .

    چرا ما را اشرف مخلوقات نامیده اند ، آیا به خاطر وجود عقلمان نبوده است ؟

    عقلی که خلاقیت کند و پدیده های نو بیافریند .

    پس وظیفه و رسالت ما استفاده صحیح از این موهبت خدادادی است .

    مهمتر از همه باید شکرگزار خدایی باشید که این توان را در اختیارتان گذاشته است .

    قدرت تفکر و نیروی منطق و استدلال ، مهمترین ابزاری است که انسان در برابر مشکلات زندگی و موانع پیشرفت و کمال در اختیار دارد .

    این خطاست که فکر کنید فقط بعضی افراد ( نخبگان و هوشمندان ) استعداد خلاقیت دارند و دیگران چنین استعدادی را ندارند ، علم و تجربه ، هر دو ، ثابت کرده اند که تمام افراد با فراگیری مجموعه ای از دانش ها و مهارت ها خواهند توانست خلاق باشند و قوه درک و استدلال خود را در امور مختلف قوی تر کنند .

    اگر شما جزو گروهی هستید که خلاقیت کمتری در خود احساس می کنید احتمالاً یا راهکار آن را بلد نیستید و یا به آن عمل نکرده اید ، اگر بخواهید خلاق باشید ، قطعاً می توانید ، می گویند خواستن توانستن است .

    اما « خواستن ، توانستن است به شرط دانستن » باید راهکارها را یاد بگیرید و عمل کنید تا به خواسته خود برسید .

    در واقع تفکر خلاق ، همان تفکر نقادانه است .

    یعنی تفکری که همه چیز را بررسی و ارزیابی و به اصطلاح نقد می کند و نتیجه این بررسی ها یافتن راهکاری جدید است که به خلق یک اثر می انجامد . 

    در واقع تفکر خلاق ، همان تفکر نقادانه است .

    یعنی تفکری که همه چیز را بررسی و ارزیابی و به اصطلاح نقد می کند و نتیجه این بررسی ها یافتن راهکاری جدید است که به خلق یک اثر می انجامد .

    با استفاده از تفکر نقادانه فرصت می یابید تا اطلاعات لازم برای تصمیم گیری درست را جمع آوری ، دسته بندی و تجزیه و تحلیل کنید .

    این مهارت شما را قادر می سازد تا واقعیت ها را دریابید و خودتان را اسیر حدس و گمان نکنید .

    قبل از آن که دست به عمل بزنید می توانید در مورد عواقب آن به مطالعه بپردازید و اطلاعات خود را کامل کنید .

    در نتیجه احتمال خطای خود را کاهش می دهید و جلو اشتباهات احتمالی شما گرفته می شود .

    مهارت تفکر نقادانه می تواند از آسیب های روانی – اجتماعی مثل دزدی ، اعتیاد فرار از منزل ، فرار از مدرسه ، بزهکاری ، خیانت و 000 پیشگیری کند .

    مهارت تفکر نقاد راهی برای زندگی سالم تر و موفق تر را پیش روی شما می گذارد .

    جمع بندی : چه کنیم تا تفکرمان نقادانه باشد .

    به موضوع مورد نظرتان دقیق شوید .

    اگر چیزی برایتان مبهم مانده است ، بپرسید .

    همیشه فکر کنید ممکن است راه دیگری هم وجود داشته باشد .

    مسایل را برای خودتان تجزیه و تحلیل کنید .

    برای تجزیه و تحلیل درست و اصولی نیازمند اطلاعات هستید .

    هوشمندانه رفتارکنید نه متعصبانه همیشه در نظر بگیرید اگر این کار را بکنید چه می شود و اگر نکنید چه می شود ؟

    دست به عمل بزنید .

    نکته مهم آن است که پس از جمع آوری اطلاعات ، تجزیه و تحلیل نکات مثبت و منفی و احتمالاً مشاوره ای که انجام می دهید باید دست به عمل بزنید .

    تا اقدام نکنید تفکر نقاد شما فقط به همان صورت فکر باقی می ماند .

    دراقدام کردن تردید نکنید و زمان را از دست ندهید .

    موانع ذهنی تفکر خلاق فکر و قضاوت ما ، مستقیماً وابسته به فشار خون و قوت اعصاب و عضلاتمان است .

    « آلکسیس کارل » سوء تفاهم ها : اولین مانع ذهنی ، سوء تفاهم هایی است که در ذهن شما وجود دارد .

    مثل این که « افراد باهوش ، متفکران خوبی هستند .

    پس چون من باهوش نیستم ، نمی توانم متفکر خوبی باشم » هرکسی می تواند باهوش نباشد ولی متفکر باشد .

    شما هم با هر اندازه هوشی که دارید می توانید تفکر خلاق داشته باشید .

    این فن ، اکتسابی و قابل یادگیری است تفکر همه یا هیچ : دومین مانع ذهنی آن است که فکر کنید فقط یک راه حل هست ولاغیر .

    این در واقع همان تفکر همه یا هیچ است .

    به راه حل های مختلف فکر کنید و یادداشت کنید .

    تفکر منفی : سومین مانع ، تفکر یا ذهنیت منفی است .

    ترس از شکست : چهارمین مانع ، پرهیز از خطر یا ترس از شکست است .

    ما عادت کرده ایم از چیزهایی که آنها را تجربه نکرده ایم می ترسیم .

    یکی از این چیزهای تجربه نشده همین تفکر جدید است .

    ما از فکرهای جدید می ترسیم چون نمی دانیم عواقب آنها چیست .

    تفکر خشک و جدی : مانع پنجم این باور است که برای خلاقیت داشتن باید جدی و رسمی عمل کرد .

    در بسیاری از جوامع و فرهنگها افراد آموخته اند که جدی و رسمی باشند .

    اگر شما همیشه جدی باشید خلاقیت را از خود می گیرید .

    همرنگی با جماعت : مانع ششم را همرنگ شدن با جماعت نامیده اند .

    این که دایم به فکر این باشید که دیگران راجع به من چگونه فکر می کنند ، خلاقیت شما را محدود می کند .

    « ترس مانع خلاقیت می شود » از تعبیر کردن نترسید تا خلاقیت شما شکوفا شود .

    تفاوت نظم و خلاقیت : انسان های منظم کارها را با یک روال همیشگی و از پیش تنظیم شده اجرا می کنند ولی انسان های خلاق به دنبال روشهای جدیدی برای اجرای برنامه های خود هستند .

    خلاقیت و حل خلاقانه مسئله تا به حال مدل های زیادی برای فرآیند خلاقیت ارائه شده است اما در این بخش فقط به اولین مدل که پایه و اساس کلیه مدل هاست اکتفا می کنم .

    مدل گراهام والاس 1962 این مدل که پایه و وجه مشترک بیشتر مدل های خلاقیت است فرآیند را در 4 مرحله خلاصه می کند : دوره آمادگی « Prepavation » دوره خواب ( پرورش ) « incubation » دوره بصیرت ( روشنایی ) « insight » دوره آزمایش و ارزش گذاری «validation » دوره آمادگی : شخص در مورد موضوع یا مسئله و شکل مورد نظرش به جستجوی اطلاعات می پردازد و سعی می کند موضوع را به خوبی شکافته تا ریشه آن را دریابد .

    همچنین فرد پیش فرض های درست ، غلط یا پنهان خود را درباره مشکل شناسایی می کند .

    دوره خواب ( پرورش ) : چنانچه فرد بعد از دوره اول به نتیجه نرسد بعد از مدتی دچار دلسردی ، ناامیدی ، عصبانیت و احتمالاً نسبت به توانایی های خود شک می کند و در این هنگام ادامه کار عمداً متوقف می شود .

    ممکن است این توقف یک ساعت یک هفته و بلکه ماهها و سالها به طول انجامد ، در این دوران در حقیقت کار یا حل مسئله متوقف نمی شود بلکه موضوع از ضمیر خودآگاه به ضمیر ناخودآگاه سپرده می شود و هرلحظه ممکن است فرد به راه حل مسئله درست یابد .

    آنچه که در این دوره اهمیت دارد این است که فرد به ارزش ضمیر ناخودآگاه خود و قدرت آن پی می برد و برای حل مشکل ، کار عمداً و آگاهانه متوقف و به آن بسپارد .

    دوره بصیرت ( روشنی ) : بعد از سپردن موضوع به ضمیر ناخودآگاه شخص باید حواس یا آنتن های خود را به امواج و فرکانس های ارسالی از ضمیر ناخودآگاه تنظیم نماید و چشم به راه و گوش به زنگ بماند تا اشاره های رسیده از آن منبع لایزال و پرقدرت را جذب ، ثبت و درک کند .

    دوره آزمایش و ارزش گذاری : راه حلی که در مرحله بصیرت به ذهن شخص می رسد در واقع راه حل عملی است و لازم است ابتدا آزمایش و سپس مطابق وضعیت و شرایط مورد نیاز فرم داده شود و نهایتاً کاربردهای مختلف آن شناسایی گردد .

    شایان ذکر است که مرزهای هر یک از دوره های فوق چندان شفاف و تفکیک شده نیستند .

    حتی مرز هر دوره با دوره بعدی تا حدودی همپوشی دارد .

    همچنین ممکن است به دلیل سرعت زیاد و یا طولانی شدن بیش از حد فرآیند هیچ یک از دوره ها برای فرد مشخص نشود .

    ضمن اینکه اغلب افراد به دلیل عادت به استفاده از سمت چپ مغز علاقه دارند ذهن خود را خیلی سریع از مرحله اول به مرحله سوم هدایت کند .

    دمیدن روح خلاقیت در کارمندان : فرض کنیم شما مدیر یک قست در یک شرکت هستید .

    چکار باید بکنید تا کارمندان شما خلاقیت بیشتری از خود بروز بدهند ؟

    اول اینکه باید مطمئن باشید که آنها روی کار خودشان تسلط کافی دارند .

    برای اینکار باید برای آنها دوره های آموزشی در نظر بگیرید و کار بکنید که دانش و مهارت آنها همواره به روز باشد .

    بعدش باید به خودتان نگاه کنید و ببینید تاچه حد نگرشتان به سمت متفاوت انجام دادن کارهاست .

    مثلاً چقدر اینجور جملات را بیان می کنید : « ما نمی توانیم این کار را اینطور انجام بدهیم چون 0000 » یا « این کار خیلی هزینه می برد » یا « ما این کار را همیشه اینطور انجام می دهیم » یا « آنها اجازه نمی دهند این تغییر رو در اجرا بدهیم » یا « خیلی سخته » و 00000 عباراتی از این دست قاتل واقعی خلاقیت هستند .

    راه حل این است که این جور جملات منفی را به عبارات مثبت تبدیل کنید : ( ممکن است کار مشکلی باشد اما چند راه حل ممکن وجود دارد که بشود انجامش داد ) یا ( خرجش زیاده ولی بگذارید ببینیم چطور می شود آنها را با بودجه کمتر انجام داد ) و امثالهم .

    مثبت اندیشی با خودش ریسک پذیری هم به همراه می آورد .

    چون انجام برخی ایده ها نیاز به ریسک هم دارد .

    منتها این ریسک هم تا به محدوده خاصی قابل قبول است .

    شما هر وقت با یک ایده جدید مواجه می شوید از خودتان بپرسید بدترین اتفاقی که ممکن است در صورت اشتباه بودن آن ایده ممکن است رخ بدهد چیست .

    به این ترتیب می توانید تصمیم بگیرید که آیا می شود روی آن کار کرد یا نه ؟

    نکته دیگر این است که آیا کارکنان شما از بیان ایده های تازه احساس ترس می کنند یا نه ؟

    مثلاً آیا می ترسند که اخراج بشوند ؟

    آیا از کار گروهی بدشان می آید ؟

    آیا از برخورد رؤسا نگران هستند ؟

    اگه اینطور است پس باید روش برخوردتان رو عوض کنید .

    آخرین مطلب هم اینکه بد نیست گاهی یک جمله تحسین آمیز بکار ببرید : « کارت خوب بود » یا « چه پیشرفت جالبی » یا « زحمت کشدید » یا « عالی بود » و امثالهم با وجود سادگی ولی تأثیر روحی قابل ملاحظه ای دارند که باعث می شوند محیط کار افراد جنبه مثبت بگیره و خلاقیت شکوفا بشود .

    چند نکته در باره خلاقیت مدیران در انجام کارها روی شیوه ای خاص تأکید نکنید .

    شاید کسی بتواند از مسیرکوتاه تر و بهتری شما را به مقصد برساند .

    توجه داشته باشید دانش و تجربه ، هیچ کدام به تنهایی رهگشا نیستند ، مثل اکسیژن و هیدروژن که از ترکیب معینی از آنها هوای تنفس ما تأمین می شود می توان با آمیختن دانش و تجربه ، راهکارهای حیاتی و استثنایی خلق کرد .

    از هر فرصتی برای استخدام و به کارگیری افراد برجسته استفاده کنید .

    به خاطر داشته باشید رعایت استانداردهای محیط کار در کارایی کارمندان مؤثر است .

    با فرق گذاشتن بیهوده بین افراد گروه ، انگیزه کاری آنها را از بین نبرید .

    از مشورت و نظر خواهی با نیروی جوان ابایی نداشته باشید .

    با رفتارهای ضد و نقیض ، اعتماد زیردستان را از خود سلب نکنید .

    دربه وجود آوردن فضای رقابتی سالم ، کوشا باشید .

    برای ارتقای سطح دانش کارمندان و افزایش بهره وری آنان ، کلاس های آموزشی ترتیب دهید و از لوازم کمک آموزشی بهره گیرید .

    دقت کنید که توبیخ کارمند خطا کار ، باید متناسب با اشتباهاتش تعیین شود مطمئن شوید مامور خریدی که برای سازمان درنظر گرفته اید ، علاوه بر کاردانی و رعایت اصول درست بازاریابی ، مورد اعتماد ، زرنگ و خوش سلیقه نیز هست و همان گونه که بر قیمت کالاها توجه دارد ، بر زیبایی و کیفیت آنها نیز اهمیت می دهد .

    سعی کنید با اصول ساده و روانشناسی آشنا شوید .

    طوری رفتار کنید که دیگران شما را بعنوان الگو انتخاب کنند و آینده کاری دلخواه خود را در قالب شخصیت شما مجسم کنند .

    هرگز در حضور کارمندان با دیگر معاشرین خود ، پشت سرافراد بدگویی نکنید .

    برای آزمودن کارمندانتان با آزمایش های فاقد ارزش و بی اساس ، شخصیت آنان را زیر سئوال نبرید .

    با شروع به موقع جلسات ، وقت شناسی را عملاً به حاضرین بیاموزید .

    برای گیراتر شدن سخنان خود ، همیشه چند عبارت کلیدی از بزرگان و افراد برجسته در ذهن داشته باشید و در موقع لزوم آنها را بکار ببرید .

    در انجام کارها به سه نکته بیش از بقیه نکات توجه کنید : اعتماد به نفس ، اعتماد به نفس ، اعتماد به نفس .

    انتقاد پذیر باشید .

    با بی توجهی ، تلاش و زحمات زیردستان را بی ارزش نکنید .

    نقش تبلیغات را در سودآوری سازمان نادیده نگیرید .

    خواسته های خود را واضح و روشن بیان کنید و اطمینان حاصل کنید که کارمندان به خوبی از جزئیات وظیفه ای که به عهده آنان است ، مطلع هستند .

    خلاقیت مدیران هر مدیری باید خلاقیت داشته باشد .

    تداوم حیات سازمان ها به بهسازی آنها بستگی دارد .

    بهسازی سازمان ها از طریق هماهنگ کردن اهداف با وضعیت روز و اصلاح و بهبود روش های حصول این اهداف انجام می شود .

    مدیریت موفق و مؤثر مدیریت موفق و مؤثر عبارت است از : کسب اهداف سازمانی یا چیزی بیش از آن .

    « ویلیام جیمز » با تحقیقی که در باره انگیزش انجام داد ، به این نتیجه رسید که کارکنان ساعتی ، تقریباً با میزان کاری در حدود 20 الی 30 درصد توانایی شان می توانستند شغل خود را حفظ کنند و اخراج نشوند .

    این تحقیق همچنین نشان داد که اگر کارکنان ، انگیزش بیشتری داشته باشند تقریباً با 80 الی 90 درصد توانایی خود ، کار می کنند .

    مدیری که بتواند حداقل کار مورد قبول را با استفاده از امکانات مدیری مانند : توبیخ ، کسر حقوق ، و 000 فراهم سازد ، مدیر موفق نامیده می شود .

    ولی مدیر مؤثر کسی است که بتواند 80 تا 90 درصد توانایی های افراد را بکار گیرد .

    خصوصیات افراد خلاق کنجکاو غریزی و در عین حال منطقی با احساس نکته سنج و شوخ ریسک پذیر با استقامت منظم دارای انگیزه درونی علاقه مند به موضوعات مختلف تکنیک های خلاقیت گروهی تکنیک هایی که به منظور استفاده در گروه طراحی شده اند : تکنیک T.

    K .

    J T.

    J یک تکنیک حل گروهی مسئله است که توسط جیروکاواکتیا در سال 1964 ابداع و در مؤسسه تکنولوژی توکیو گسترش و تکمیل یافته است و به همین لحاظ به نام تکنیک T.

    J که مخفف نام مبدع و مؤسسه تکنولوژی توکیو است نامگذاری شده است .

    این روش مبتنی بر مجموعه واقعیت هایی است که شرکت کنندگان تولید می کنند .

    این واقعیت باید سه شرط را تأمین کنند : 1- به مسئله مورد نظر مربوط باشند .

    2- به طور عینی اثبات پذیر باشند .

    3- همه باشند .

    این روش را می توان چنین خلاصه کرد : 1) تعریف مسئله : مسئله مورد نظر را مشخص کنید .

    پس از اینکه شرکت کنندگان ، واقعیت های مربوط به این مسئله را روی کارت نوشتند کارتها را جمع آوری کنید .

    سپس کارتها را طوری توزیع کنید که کارت هیچکس به دست خودش نرسد .

    نوشته یک کارت را با صدای بلند بخوانید .

    شرکت کنندگان روی کارتهای خود واقعیت هایی را که به واقعیت قرائت شده مربوط می شود انتخاب می کنند و آن را بلند می خوانند و بدین ترتیب یک مجموعه می سازند .

    روی این مجموعه نامی بگذارید که منعکس کننده جوهر آن باشد و یک کارت نیز به نام مجموعه تهیه کنید .

    این کار را ادامه دهید تا یک مجموعه فراگیر حاصل شود .

    2) حل مسئله : شرکت کنندگان راه حل های پیشنهادی را روی کارت می نویسند .

    نوشته روی یک کارت را با صدای بلندی بخوانید .

    شرکت کنندگان روی کارت های خود راه حل هایی را که به راه حل قرائت شده مربوط باشد انتخاب می کنند و آن را بلند می خوانند .

    بدین ترتیب مجموعه ای تشکیل می شود .

    مجموعه را نام گذاری کرده و یک کارت نام تهیه کنید .

    این کار را ادامه دهید تا همه راه حل های پیشنهادی در یک مجموعه واحد قرار گیرند .

    منابع مهارت تفکر خلاق و نقادانه 000000000000000000000 دکتر مهدی فتحی تکنیک های خلاقیت فردی و گروهی 00000000000000 جلیل صمد آقایی اینترنت

  • تفکر خلاق چیست ؟

    موانع ذهنی تفکر خلاق چیست ؟

    خلاقیت و حل خلاقانه مسئله

    دمیدن روح خلاقیت در کارمندان

    خلاقیت مدیران

    خصوصیات افراد خلاق

    تکنیک های خلاقیت گروهی 

مقدمه (خلاقیت ) مقوله ای است که اغلب ابعاد زندگی اجتماعی بشر را در بر می گیرد اما به جرات می توان گفت خلاقیت در آموزش و پرورش نکته ای کلیدی و حائز اهمیت است . با عنایت به اینکه ،زمینه اساسی خلاقیت باید در خانواده ، مدرسه و دانشگاه فراهم گردد و مدارس در این زمینه نقشی مضاعف دارند در این مقاله کوشش می شود برخی از ابعاد اساسی ( خلاقیت و آموزش ) مورد توجه قرار گیرد. تعریف خلاقیت : ...

مقدمه زندگی را می توان بابهره وری جمع و از تفریط منهاواز تنبلی جذرگرفت. «میوری» دنیای کنونی،دنیای تحولات ودگرگونیهاست سرشار ازتغییرات، تغییراتی که نه به طور کامل ، به تبع خواسته ها و اراده افراد پدید می آید. آن هم خواسته هایی که ازنیاز های متفاوت وگسترده نهاد پیچیده انسانها سرچشمه میگیرد. انسان به عنوان غامض ترین مخلوق خداوند سبحان منشاء تغییرات شگرفی است که میلیون ها سال است ...

مقدمه تغيي و تحول در عرصه هاي مختلف اجتماعي,اقتصادي, سياسي, فرهنگي و در عصر حاضر امري اجتناب ناپذير است و اين تغيير و تحول به نوبه خود از پيشرفتهايي که بطور روزمره در علوم و تکنولوژي هاي مختلف در سطح جهان نشأت مي گيرد, از اين گذشته نيز در عرصه

توانمندسازي(توانا سازي) فرايند قدرت بخشيدن به افراد است. در اين فرايند به کارکنان خود کمک مي کنيم تا حس اعتماد به نفس خويش را بهبود بخشند و بر احساس ناتواني و درماندگي خود چيره شوند. تواناسازي در اين معني به بسيج انگيزه هاي دروني افراد مي انجامد.(

چکیده این مقاله به تشریح مفاهیم و مبانی خلاقیت و نوآوری می‌پردازد. تعاریف مختلفی از خلاقیت ارائه می‌شوند و از دیدگاه روانشناسی و سازمانی مورد بررسی قرار می گیرند. سپس موضوع نوآوری و ارتباط آن با خلاقیت شرح داده می‌شود. ارتباط خلاقیت و نوآوری، تأثیر ساختار بر نوآوری، تأثیر فرهنگ سازمانی بر نوآوری، تأثیر متغیرهای منابع انسانی بر نوآوری از دیگر مباحث این بخش هستند. ویژگی‌های افراد ...

مدیریت تعارض تعارض پدیده ای است که آثار مثبت و منفی روی عملکرد افراد و سازمان ها دارد،.استفاده صحیح و مؤثر از تعارض موجب بهبود عملکرد و ارتقای سطح سلامتی سازمان می گردد و استفاده غیر مؤثر از آن موجب کاهش عملکرد و ایجاد کشمکش و تشنج در سازمان می شود.استفاده مؤثر از تعارض مستلزم شناخت و درک کامل ماهیت آن و همچنین علل خلق کننده و کسب مهارت در اداره و کنترل آن است که البته امروز به ...

تفکر خلاق چيست ؟ ممکن است از خود بپرسيد : چرا بايد تفکر خلاق را ياد بگيريم . براي پاسخ به سئوال شما مي خواهم ذهن شما را برگردانم به مواقعي که در زندگي تان احساس کرده ايد به بن بست رسيده ايد . زمان هايي که واقعاً مستأصل مانده ايد و نمي

دانایی» در سالهای اخیر «مدیریت دانش» به یک موضوع مهم و حیاتی و مورد بحث در متون تجاری تبدیل شده است. جوامع علمی و تجاری هر دو بر این باورند که سازمانهای با قدرت دانش می‌توانند برتری‌های بلند مدت خود را در عرصه‌های رقابتی حفظ کنند. منابع نقد و بررسی و چشم‌اندازهای رقابتی سازمان‌ها نشان‌ دهنده تأثیرات این دیدگاه در عرصه‌های استراتژیک سازمان‌های تجاری است. (نلسون و وینتر، 1982) اگر ...

سخن ناشر سازمانها (درمعنای وسیع کلمه) از شالوده‌های اصلی اجتماع امروزی هستند و مدیریت، مهم‌ترین عامل در حیات، رشد و بالندگی و یا مرگ سازمان‌هاست. مدیر، روند حرکت از “وضع موجود” به سوی “وضعیت مطلوب” را هدایت می‌کند و در هر لحظه، برای ایجاد آینده‌ای بهتر در تکاپوست. گذشته با تمام اهمیت و آموختنی‌هایش و با تمام تأثیری که می‌تواند بر آینده داشته باشد، اتفاق افتاده است و هیچ نیروی ...

مقدمه زندگی پیچیده امروزی ، هرلحظه در حال نوشدن است و خلاقیت و نوآوری ، ضرورت استمرار زندگی فعال . انسان برای خلق نشاط و پویایی در زندگی نیازمند نوآوری و ابتکار است تا انگیزه تنوع طلبی خود را ارضاع کند . جامعه انسانی برای زنده ماندن و گریز از مرگ و ایستایی به تحول و نوآوری نیاز دارد . امروز شعار (( نابودی در انتظار شماست مگر اینکه خلاق و نوآور باشید )) در پیش روی مدیران همه ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول