تصمیم گیری در برنامه ریزی درسی دارای قلمرو گسترده ای است وگروهها ی متعدد ومختلفی به دنبال تاثیرگذاری وسهیم شدن در تصمیمات مربوط به برنامه ریزی درسی هستند این گروهها به تناسب نقش های گوناگون خود همواره قصد مداخله ومشارکت در جریان تصمیم گیری برنامه درسی دارند.تعیین حدود دخالت هر یک از این گروهها وافراد در تصمیم گیری از جنبه های مختلف سیاسی , اجتماعی و نظری دارای اهمیت است.
برنامه درسی مرحله عملی وعینی برنامه ریزی آموزشی است .هر برنامه ی آموزشی باید در پایان کار به آموزش ویادگیری منتهی شود.مدرسه,کلاس درس , آزمایشگاه , کارگاه , کتابخانه , زمین بازی ونظایر آن صحنه ی عمل برنامه ریزی آموزشی یا به عبارت دیگر حوزه ی برنامه ریزی درسی هستند .برنامه ریزی درسی در حقیقت ایجاد زمینه وفرصت برای ایجاد تغییرات در دانش آموزان است .برنامه ریزی درسی از وظایف مهم مدیران ومعلمان آموزشگاهها است که متاسفانه کمتر مورد توجه قرار می گیرد. در تعاریفی که از برنامه ریزی درسی به عمل آمده به نکات متنوعی اشاره شده است.برمن( (berman که برفرایند تاکید دارد برای برنامه ریزی درسی سه عنصر اساسی را مطرح می کند.عمل اول , آموزش های مدرسه ای است که به تمام فعالیت ها وتجربیاتی که دانش آموز در مدرسه دست می زند اطلاق می شود .بازی ها , مشارکت ها , تعاملات , الگوپذیری ها وغیره در این مقوله قرار می گیرند .عامل دوم آموزش نام دارد که توسط معلم طراحی واجرا می شود ودانش آموزان را به اهداف آموزشی از پیش تعیین شده می رساند.عامل سوم که بیشتر به روش ها وقالب های خاص ارائه ی آنچه باید آموزش داه شود می پردازد.(میر کمالی,1375, ص 178)
امروزه مفهوم برنامه ریزی درسی وسیع تر از تهیه وتدوین رئوس مطالب درسی است وآن عبارتست از پیش بینی کلیه فعالیتهایی است که دانش آموز تحت رهبری وهدایت معلم در مدرسه ( وگاهی خارج از آن ) برای رسیدن به هدفهای معین باید انجام دهد .به سخن دیگر برنامه ریزی درسی عبارت از پیش بینی وتهیه مجموعه فرصت های یادگیری برای جمعیتی مشخص به منظور نیل به آرمانها وهدفهای آموزش وپرورش است که معمولاً در مدرسه انجام می گیرد.به این اعتبار برنامه درسی چهار عنصر اساسی 1. هدفهای کلی, جزی, عینی2. طرح ها 3.اجرا(آموزش) 4. ارزشیابی است. ( تقی پور , 1381, ص42).
شعاری نژاد در کتاب روانشناسی یادگیری گفته است : هر برنامه درسی وقتی جالب ودارای ارزش خواهد بود که براساس احتیاجات فردی واجتماعی دانش آموزان ودانشجویان تهیه وتنظیم شود ومعلم ورزیده وموفق کسی است که بتواند درس هایش را به زندگی واحتیاجات دانش آموزان مربوط کند ورغبت ایشان را به یادگیری برانگیزد.( شعاری نژاد,1370, ص67).
معلمان با دانش آموزان بیشترین ارتباط ونزدیکترین تماس را دارند واز مهمترین عوامل موثر در توسعه کیفی آموزش وپرورش ورشد همه ی جانبه کودکان به شمار می روند اگر معلمان به تمام جنیه های وجودی دانش آموزان توجه نشان دهند آن گاه به اجرای برنامه ها در کلاس های خود نشان خواهند داد وبه تمام روابط خود با دانش آموزان توجه خواهند کرد. صاحب نظران معلمان رامبدا هر گونه تحول آموزشی وپرورشی دانسته وبراین باورند که آنان با معلومات , مهارت ها وآمادگیها.یی که در دوران تربیت خود در مراکز تربیت معلم ویا دانشسرا ها کسب می کنند قادرند چهره سازمانهای آموزشی را به نحو چشمگیری دگرگون سازند ومحیطهای آموزشی را به فضاهای آکنده از محبت , صمیمیت , رشد وبالندگی مبدل ساخته وجو کلاس را فرح بخش ولذت آور سازند وبا شیوه ها ی مناسب انتقال عناصر وعوامل فرهنگی به دانش آموزان وبا به کار گیری روشهای مطلوب تربیتی زمینه ی رشد شخصیت آنان را فراهم سازند( وکیلیان, 1375,ص66)..
اصطلاح برنامه درسی به منظورهای گوناگونی به کار برده شده است .از جمله به عنوان برنامه ای برای موضوع درسی خاص در یک پایه تحصیلی مشخص , در طول یک دوره تحصیلی , یا به عنوان برنامه ی موضوعهای مختلف در طول یک دوره ی تحصیلی .در سالهای اخیر مفهوم برنامه درسی گسترش یافته تا آنجا که برنامه ی تفصیلی کلیه فعالیت های یادگیری فراگیرنده , انواع وسایل آموزشی , پیشنهاداتی در مورد راهبردهای یادگیری وشرایط اجرای برنامه و... را شامل شده است.(مشایخ,1383,صص 24_25)
یکی از محصولات نهایی هر طرح برنامه درسی تولید انواع گوناگون مواد آموزشی است .هر گاه معلم شخصاً تدوین برنامه درسی را بر عهده داشته باشد, می تواند به آسانی از انواع مواد آموزشی که در دسترس است استفاده کند ولی اگر برنامه درسی , توسط یک سازمان مرکزی برای جمعیت کثیری از دانش آموزان تهیه شود,انواع مختلف مواد آموزشی به صورت ( بسته یا کیت) چنان تهیه وعرضه می شود که به سهولت برای توزیع آماده باشد.(مشایخ, 1383,ص63)
اگر تجدید ساختار کل برنامه های درسی مورد نظر باشد شرکت وسیع وهمگانی اعضای آموزشی در آن ضرورت پیدا می کند .در واقع برنامه های آموزشی با توجه به تجارب یادگیری که دانش آموزان باید داشته باشند اجرا می شود وزمانی می توان برنامه های آموزشی وتربیتی را وسیله موثر پیش بردن مقاصد آموزشگاهی دانست که هدف ها برای هر یک معلمان به طور روشنی تفهیم شده باشد و معلم با انواع تجارب یادگیری که بتوان از آنها برای رسیدن به هدف ها استفاده کرد آشنا یاشد همچنین هر معلم بتواند فعالیتهای دانش آموزان را در جهتی هدایت کند که بتواند تجارب مورد نظر را کسب کنند بنابراین معلمان نیاز دارند در طرح ریزی برنامه درسی دست کم تا جایی که آشنایی کامل با مقاصد و وسایل تربیتی داشته باشد شرکت کنند.( تایلر ترجه تقی پور, 1383,ص 150)
در برنامه ریزی درسی مدرسه محور معلمان به طور فعال در کارهای گروهی شرکت می جویند وعلاقه وانگیزه ورضایت شغلی آنان بیشتر می شود.دانش آموزان احساس می کنند آنچه یاد می گیرند با نیازهایشان سازگار است ودیدگاهشان بخش مهمی از برنامه آموزشی مدرسه را تشکیل می دهد.برنامه درسی انعطاف پذیر است و عنوان های متناسب با نیازهای جدید به سادگی در آن گنجانده می شود .همچنین از شرکت پدران ومادران در برنامه درسی استقبال می شود وآنان تشویق می شوند وتجربیات ونظریات واولویت های آموزشی مورد نظر خود را بیان دارند.( جوادیان, 1382) .