دانلود مقاله معنی دعای کمیل

Word 43 KB 28672 7
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • معنی دعای کمیل

    خدایا از تو درخواست می کنم به آن رحمت بی انتهایت که همه موجودات را فراگرفته است و به توانائی بی حدت که بر همه چیز مسلط و قاهر است و همه اشیاء مطیع اوست و تمام عزت ها در مقابلش ذلیل است و به بزرگیت که سراسر عالم را محشون کرده است و به پادشاهیت که بر تمام قوای عالم برتری دارد و به ذات پاکت که پس از فنای همه موجودات باقی، ابدی است و به نام های مبارکت که در همه ارکان تجلی کرده است و به علمت که بر تمام موجودات محیط است و به نور تجلی ذاتت که همه عالم را روشن ساخته است، ای نور حقیقی و ای منزه از توصیف، ای پیش از همه سلسله و ای بعد از همه موجودات پسین.

    خدایا، ببخش آن گناهانی که پرده عصمتم را می درد، خدای، ببخش، آن گناهانی که بر من کیفر عذاب نازل می کند، خدای، ببخش، آن گناهانی را که در نعمتت را به روی من می بندد، خدای، ببخش ، آن گناهانی را که مانع قبول دعاهایم می شود، خدایا، ببخش آن گناهانی را که بر من بلا می فرستد.

    خدایا، هر گناهی که مرتکب شده ام و هر خطائی که از من سرزده همه را ببخش .

    ای خدا، من با یاد تو به سوی تو تقرب می جویم و تو را سوی تو شفیع می آورم و از درگاه وجود و کرمت مسئلت می خواهم که مرا به مقام قرب خود نزدیک سازی و شکر و سپاست را به من بیاموزی و ذکر و توجه حضرتت را بر من الهام کنی.

    خدایا، از تو مسئلت می خواهم با سوالی از روی خضوع و ذلت و خشوع که کاربر من آسان گیر و به حالم ترحم کنی و مرا به قسمت مقدر خود خشنود و قانع سازی و در هر حال مرا متواضع گردانی.

    خدایا، من از تو مانند سائلی درخواست می کنم که در شدت فقر و بیچارگی باشد و تنها به درگاه تو در سختی های عالم عرض حاجت کند و شوق و رغبتش به نعم ابدی که حضور توست باشد.

    ای خدا پادشاهی تو بسیار با عظمت است و مقامت بسی بلند است و فکر و تدبیرت در امور پنهان است و فرمانت در جهان هویدا است و سطوت و قهرت بر همه غالب است و قدرتت در همه عالم نافذ است و کسی از قلمرو حکومت تو فرار نتوان کرد.

    خدایا، من کسی را که گناهانم را ببخشد و بر اعمال زشتم پرده پوشد و کارهای بدم به کار نیک بدل کند، جز تو نمی یابم، خدایی جز تو نیست ای ذات پاک و منزه و ستایش مخصوص توست، و من به عصیان بر خود ستم کردم و از نادانی بر نافرمانی تو جرات یافتم و دلم آرام و خاطرم آسوده به این بود که همیشه مرا یاد کردی و بر من لطف و احسان فرمودی.

    ای خدای ای مولای من، چه بسیار کارهای زشتم مستور کردی و چه بسیار بلاهای سخت از من دور بگردانیدی و چه بسیار از لغزش ها که مرا نگاه داشتی و چه بسیار مکروه و ناپسند ها که از من دور کردی و چه بسیار ثنای نیکو که من لایق آن نبودم و تو از من بر زبان ها منتشر ساختی .ای خدا، غمی بزرگ در دل دارم و حالی بسیار ناخوش و اعمالی نارسا.

    زنجیرهای علایق مرا در بند کشیده و آرزوهای دور و دراز دنیوی از هر سودی مرا بازداشته و دنیا به خدعه و غرور و نفس به جنایت مرا فریب داده است.

    ای خدای بزرگ و سید من، به عزت و جلالت قسم که عمل بد و اعمال زشت من دعای مرا از اجابتت منع نکند و به قبایح پنهانم که تنها تو بر آن آگاهی مرا مفتضح و رسوا نگردانی و بر آنچه از اعمال بد و ناشایسته در خلوت به جا آورده ام و تقصیر و نادانی و کثرت اعمال غفلت و شهوت که کرده ام زود مرا به عقوبت مگیر.

    ای خدا، به عزت و جلالت سوگند که با من در همه حال رافت و رحمت فرما و در جمیع امور, عطوفت و مهربانی کن.

    ای خدا, ای پروردگار، جز تو من که را دارم تا از او درخواست کنم که غم و رنجم را برطرف سازد و به حالم از لطف توجه کند، این خدا، ای مولای من، تو بر من حکم و دستوری مقرر فرمودی و من در آن به نافرمانی وپیرو هوای نفس گردیدم و خود را از وسوسه دشمن که معصیت ها را در نظرم جلوه گر ساخته و فریبم داد، خود را حفظ نکردم و قضای آسمانی نیز مساعدت کرد تا آنکه من در این رفتار از بعضی حدود و احکامت قدم بیرون نهادم و در بعضی اوامرت راه مخالفت پیمودم ، حال در تمام این امور، تو را ستایش می کنم.

    و حال آنکه مدت آن عذاب طولانی است و زیست در آن همیشگی است و هیچ بر اهل عذاب در آن جا تخفیفی نیست، چنانچه آن عذاب تنها از قهر و غضب و انتقام توست که هیچکس از اهل آسمان و زمین تاب و طاقت آن را ندارد.

    ای سید من ، پس من بنده ناتوان و ذلیل و حقیر و فقیر و دورمانده تو چگونه تاب آن عذاب را دارم؟

    ای خدای من ای پروردگار من و سید و مولای من ، از کدامین سختی های امورم به سوی تو شکایت کنم؟

    و از کدام یک به درگاهت بنالم و گریه کنم؟

    از دردناکی عذاب آخرت بنالم یا از طول مدت آن بلای سخت زاری کنم؟

    پس تو مرا با دشمنانت اگر به انواع عقوبت مغرب گردانی و با اهل عذابت همراه  کنی و از جمع د وستان و خاصانت جداسازی در آن حال در آتش عذاب تو قرار گیرم.

    ای خدای من و سید و مولای من و پروردگار من ، صبوری کنم؟

    چگونه بر فراق تو صبر توانم کرد و گیرم آنکه بر حرارت آتشت شکیبا باشم، چگونه چشم از لطف و کرمت توانم پوشید یا چگونه در آتش دوزخ آرام گیرم با این امیدواری که به عفوت دارم، باری به عزتت ای سید و مولای من به راستی سوگند می خورم که اگر مرا با زبان گویا گذاری من در میان اهل آتش مانند دادخواهان ناله همی کنم و بسی فریاد می زنم و مانند آنکه عزیزی گم کرده بر تو زار زار می گریم و به صدای بلند تو را می خوانم ، که ای یاور اهل ایمان و ای منتهای آرزوی عارفان و ای فریاد رس فریاد خواهان و ای دوست دل های راستگویان و ای خدای عالمیان .

    ای خدای من و سید و مولای من و پروردگار من ، صبوری کنم؟

    چگونه بر فراق تو صبر توانم کرد و گیرم آنکه بر حرارت آتشت شکیبا باشم، چگونه چشم از لطف و کرمت توانم پوشید یا چگونه در آتش دوزخ آرام گیرم با این امیدواری که به عفوت دارم، باری به عزتت ای سید و مولای من به راستی سوگند می خورم که اگر مرا با زبان گویا گذاری من در میان اهل آتش مانند دادخواهان ناله همی کنم و بسی فریاد می زنم و مانند آنکه عزیزی گم کرده بر تو زار زار می گریم و به صدای بلند تو را می خوانم ، که ای یاور اهل ایمان و ای منتهای آرزوی عارفان و ای فریاد رس فریاد خواهان و ای دوست دل های راستگویان و ای خدای عالمیان .

    آیا درباره تو ای خدای منزه وستوده صفات، گمان می توان کرد که بشنوی در آتش فریاد بنده مسلمی را که به نافرمانی در دوزخ زندانی شده و سختی عذابت را به کیفر گناه می چشد و میان طبقات جهنم به جرم و عصیان محبوس گردیده و ناله اش با چشم انتظار و امیدواری به رحمت به سوی تو بلند است و به زبان اهل توحید تو را می خواند و به ربوبیت تو متوسل می شود باز چگونه در آتش عذاب خواهد ماند؟

    در صورتی که به سابقه حلم نامنتهایت چشم دارد یا چگونه آتش ب او الم رساند و حال آنکه به فضل و کرمت امیدوار است؟

    یا چگونه شراره های آتش او را بسوزاند با آنکه تو خدای کریم ناله اش را می شنوی و مکانش را در آتش می بینی یا چگونه شعله های دوزخ بر او احاطه کند با آنکه ضعف و بی طاقتی او را می دانی یا چگونه در طبقات آتش به خود بپیچد و مضطرب بماند با آنکه تو به صدق او آگاهی یا چگونه ماموران ، او را زجر دهند با آن که به صدای یا رب، تو را می خواند، یا چگونه به فضل تو، امید آزادی از آتش دوزخ داشته باشد و تو او را به دوزخ واگذاری.

    هیهات که هرگز چنین معروف نباشد و این گمان به فضل تو نرود و به رفتار با بندگان موحدت که همه احسان و عطا بوده، این معامله شباهت ندارد.

    پس من به یقین قاطع می دانم که اگر تو بر منکران مرا در آن چه رفته است بر تو هیچ حجتی نخواهد بود، با آنکه در او قضای تو بوده و حکم و امتحان و آزمایش تو مرا به آن ملزم ساخته و با این حال بارخدایا، به درگاهت پس از تقصیر و ستم بر نفس خود بازآمده ام، با عذرخواهی و پشیمانی و شکسته دلی و تقاضای عفو و آمرزش و توبه و زاری و تصدیق و اعتراف بر گناه خود، نه آنچه کردم جای فراری دارم و نه جایی برای اصلاح کارم که بدانجا روی کنم و پناه برم، مگر آنکه تو باز عذرم را بپذیری و مرا در پناه رحمت بی منتهایت داخل کنی، ای خدا، عذرم بپذیر و بر این حال پریشانم ترحم فرما و از بند سخت گناهانم رهایی بخش.

    ای پروردگار من، بر تن ضعیف و پوست رقیق و استخوان بی طاقتم ترحم فرما، ای خدایی که اول به خلعت وجودم سرافراز کردی و مرا خلق کردی و مرا به لطف و کرم یاد فرمودی و به تربیت و نیکی پرورش دادی و به غذا از نخست عنایت داشتی، اینکه به همان سابقه کرم و احسانی که از این پیش با من بودت بر من ببخش.

    ای خدای من، ای سید و مولای من، آیا باور کنم که مرا در آتش می سوزانی با وجود آنکه به توحید یکتائیت گرویدم وبا آنکه دلم به نور معرفت روشن گردید و زبانم به ذکرت گویا شد و در باطنم عقد محبتت استوار گردید و بعد از آنکه از روی صدق و خضوع و مسکنت به مقام ربوبیت اعتراف کردم؟

    هیهات که باور نمی کنم، تو ای خدا از آن کریم تر و بزرگوارتری که آنکس که خود تربیت کرده ای ضایع گذاری و آنرا که مقام قرب عطا کردی بازدورگردانی، و آنرا که بر در خود پناه دادی باز از اردوگاه رحمت برانی و آنرا که خود کفایت امرش نموده و در حقش مهربان بودی باز به دست عقوبت بسپاری و ای خدای من و ای سید من، کاش می دانستم که آیا تو آتش قهر و عذابت را مسلط می کنی بر آن رخسارها که در پیشگاه عظمتت سر به سجده عبودیت نهاده اند؟

    یا بر آن زبان ها که از روی راستی ناطق به توحید تو و گویا به حمد و سپاس تو هستند یا بر آن دلها که از روی صدق و یقین به خدایی تو معترف هستند یا بر آن جان ها که از علم و معرفت در پیشگاه جلالت خاضع و خاشع هستند یا بر آن جوارحی که مشتاقانه به مکان های عبادت و جایگاه طاعتت می شتابند و با اعتقاد کامل از درگاه کرمت آمرزش می طلبند و هیچکس به تو این گمان نمی برد و چنین خبری از تو ای خدای با فضل و کرم به ما بندگان نرسیده، در صورتی که تو خود بی طاقتی مرا بر اندک رنج و عذاب دنیا و آلامش می دانی و آنچه جاری شود در آن از بد آمدنی های آن بر اهل آن با آنکه رنج و الم دنیا اندک است و زمانش کم است و دوامش ناچیز است و مدتش کوتاه است، پس چگونه طاقت آورم و عذاب آخرت و آلام سخت آن عالم را تحمل کنم؟

    خدایی ات حکم به آتش قهر خود نکرده و فرمان همیشگی عذاب دوزخ را به معاندان نداده بودی محققاً تمام آتش دوزخ را سرد و سالم می کردی و هیچکس را در آتش جای و منزل نمی دادی و لیکن تو ای خدا نام های مبارکت مقدس است و قسم یادکرده ای که دوزخ را از جمیع کافران جن وانس پرگردانی و معاندان را در آن عذاب داخل سازی و تورا ستایش بی حد و عظیم سزاست که با وجود آن که خویش را ثنا گفتی و به همه خلق از بزرگواری، لطف و کرم انعام نمودی، باز در کتاب خود فرمودی آیا اهل ایمان با فاسقان یکسان هستند؟

    هرگز یکسان نیستند ، ای خدای من.

    ای سید من از تو درخواست می کنم به مقام قدرتت که مقدرات عالم بدان کردی و به مقام قضای مبرم که بر هر که فرستادی غالب و قاهر شدی که مرا در همین شب و همین ساعت ببخشی و درگذری از هر جرمی و هر گناهی که کرده ام و هر کار زشتی پنهان داشته ام و هر علمی آشکار یا پنهان به جهالت مرتکب شده ام و هر بدکاری که فرشتگان عالم پاک را مامور نگارش آن نموده ای که آن فرشتگان را به حفظ هرچه کرده ام موکل ساختی و شاهد اعمال با جوارح و اعضای من گردانیدی و فوق آن فرشتگان تو مراقب من و شاهد و ناظر بر آن اعمالم بودی و از فرشتگان هم به فضل و رحمتت پنهان داشته ای همه را ببخشی و نیز درخواست می کنم که مرا حظ زیاد بخشی و هر خیری که می فرستی و هر احسانی که می افزایی و هر نیکویی که منتشر می سازی و هر رزق وروزی که وسیع می گردانی و هر گنه که می بخشی و هر خطا که بر آن پرده می کشی.

    ای پروردگار من ای پروردگار من، ای خدای من ای سید و مولای من، ای کسی که زمام اختیارم بدست اوست، ای واقف از حال زار و ناتوانم، ای آگاه از بینای و وضع پریشانم ای آگاه به احتیاجم و بی چیزیم.

    ای پروردگار من، ای پروردگار من از تو درخواست می کنم به حق حقیقت و به ذات مقدست و بزرگترین صفات و اسماء مبارکت که اوقات مرا در شب و روز به یاد خود معمور گردانی و پیوسته به خدمت بندگیت بگذرانی و اعمالم را مقبول حضرتت فرمایی تا کردار و گفتارم همه یک جهت و خالص برای تو باشد و احوالم به خدمت و طاعتت مصروف گردد.

    ای سید من ، ای کسی که تمام اعتماد ، توکلم بر اوست و شکایت از احوال پریشانم به حضرت اوست.

    ای پروردگار من ، ای پروردگار من، به اعضاء و جوارحم در مقام بندگیت قوت ببخش و دلم را عزم ثابت ده و ارکان وجودم را به خوف و خشیت سخت بنیان ساز و پیوسته به خدمت در حضرتت بدار تا آنکه من در میدان طاعتت بر همه پیشینیان سبقت بگیرم و از همه شتابندگان به درگاهت زودتر آیم و عاشقانه به مقام قرب حضرتت بشتابم و مانند اهل خلوص به تو نزدیک گردم و بترسم از تو مانند ترسیدن یقین کنندگان و با اهل ایمان در جوار رحمتت همنشین باشم ، خدای، هرکس نسبت به من بد اندیشد تو مجازاتش کن و هرکه مکر ورزد تو به کیفرش برسان و مرا به لطف و رحمتت نصیب بهترین بندگانت عطا کن و مقام مقرب ترین و مخصوص ترین خاصان حضرتت کرامت فرما که هیچکس جز به فضل و رحمتت این مقام نخواهد یافت و جود و بخشش بی عوضت را از من دریغ مدار و بزرگی و مهربانی کن و مرا به رحمت واسعه ات از شر دو عالم محفوظ بدار و زبانم را به ذکرت گویا ساز و دلم را از عشق و محبتت بی تاب گردان و بر من منت گذار و دعایم را مستجاب فرما و از لغزشم بگذر و خطایم ببخش که تو خود به بندگان از لطف دستور عبادت دادی و امر به دعا فرمودی و اجابت دعا را ضمانت کردی و اینک من با دعا رو به سوی تو آوردم و دست حاجت به درگاه تو دراز کردم، پس به عزت و جلالت قسم که دعایم مستجاب گردان و مرا به آرزویم برسان و امیدم را به فضل و کرمت ناامید مگردان، و از شر دشمنانم از جن و انس کفایت فرما، ای که از بندگانت بسیار زود راضی و خشنود می شوی، ببخش بر بنده ای که به جز دعا و تضرع به درگاهت مالک چیزی نیست که تو هرچه بخواهی با قدرت کاملت البته می کنی.

    ای که نامت دوای دردمندان و یادت شفای بیماران است و طاعتت بی نیاز از هرچه در جهان، ترحم کن به جان کسی که سرمایه اش امید به تو و اسلحه اش گریه است.

    ای بخشنده کاملترین نعمت ، ای دفع کنند هر بلا و مصیبت، ای نور دلهای وحشت زده در ظلمات، ای دانای علم ازل تا ابد بی آموختن، درود فرست بر محمد و آل محمد و با من آن کن، که لایق حضرت و درود و رحمت خدا بر رسول و امامان با برکت از اهل بینش و سلام بسیار بر آن بزرگواران باد.

گاهی دانش آموزان ودوستان درمورد تهران قدیم سوالاتی می کنند که یا تحقیق وتامل می توان به سوالات آنها کامل تر پاسخ داد لذا اینکه تهران چگونه ازدیلمی کوچک ومردمانی اندک با خانه های زیرزمینی تبدیل به شهری بی سروبن شده با آسمان خراش ها وبرج های بلند ومیلیون ها نفرمردمی که ازبام تا شام درتلاش هستند ؟ وقتی به دنبال جواب سوالات به کتاب مراجعه کنیم می بینیم که برای پاسخ به این سوالات ...

خداوند انسان را آفريده و از يک طرف به او توانايي تعقّل وانديشيدن را داده و از طرف ديگر انگيزه ها و اسباب خواسته هاي نفساني و حيواني را در اختيارش قرار داده است. وبه همين خاطر دو نيروي دروني عقلاني و خير خواهي، نفساني و شرارت، هر يک او را به طرف خويش

علم‌ و فرضيه By علي ميرشاهي | On June 23, 2007 | In دين - فلسفه | Rated ‌ميزگردي‌ با حضور کارل‌ پوپر و ديگران‌ ‌ ترجمه: شهرام‌ انصاري‌ نوشتار حاضر، حاصل‌ گفت‌وگويي‌ است‌ که‌ ميان‌ کارل‌ پوپر،() و چند تن‌ از صاحب‌نظران‌ (رم

مقدمه: معني لغوي دليل به معناي راهنما، مرشد و نيز به معني صحبت و برهان آمده است و آنچه براي ثابت کردن امري بياورند ادله و ادلاء جمع آن است[1] و از نظر حقوقي دليل هرگونه وسيله اي است که در دعاوي براي اثبات ادعاي خود ازآن استفاده مي گردد. و در تع

«نرخ بهره» با عنایت به اینکه نرخ بهره از اصلی ترین اصول نظام بانکداری لیبراستی حاکم بر مغرب زمین و پیروان مکتب آنهاست و شاید منحنی به خراف و ادعایی آمیخته با انحراف نباشد اگر چنین بگوییم که نرخ بهره اس اساس سیستم بانکداری اقتصاد آزاد سرمایه داری است؛ تا آنجا که بنا به اعتماد شد- اقتصاددانان به نام آلمانی- هیچ فرضی در کل نظام بانکی- اثر گذار تر از نرخ بهره است. لذا در این قسمت از ...

مقدمه در انواع مؤسسات اعم از انتفاعی یا غیر انتفاعی دولتی یا خصوصی کوچک یا بزرگ و نیز در زندگی شخصی ما ، بسیاری از تصمیمات بطور مستقیم و غیر مستقیم بازتابهای مالی دارد. بدیهی است اتخاذ تصمیمات آگاهانه و کارآمد و موفقیت آمیز بدون آشنایی با مفاهیم و تئوریهای مربوط امکان پذیر نخواهد بود .[1] و اما بعد در بعضی از متون ، حسابداری را زبان تجارت نامیده اند. به وسیله زبان معمولاً ...

1.مقدمه این مقاله از پنج بخش تشکیل شده است . پس از مقدمه ، در بخش دوم ، دو اصطلاح میان افزایی و میان افزود معرفی می شوند ؛ میان افزایی پدیده ای است که در آن میان افزود ها (بدلها و معترضه ها ) با ایجاد وقفه ای کوتاه ، در جمله جا خوش کرده و سخنگو برای لحظه ای در دنیای دیگر سیر می کند . در این بخش ، این سؤال مطرح می شود که آیا به گفته برخی دستور نویسان صفت می تواند بدل باشد یا خیر ...

سخنان دلنشين از سفر آخرت از مرگ سخن بسيار رفته است اما سختي دلنشين تر از گفته هاي مرد الهي شهيد راه محراب آيت الله شهيد عبدلحسين دستغيب قدس سره در 25 سال قبل سراغ ندارم با آن احاطه اي که به آيات و اخبار و کتابهاي مذهبي داشت، يکماه مبارک رمضان دربار

شهید عزیز روحانی مبارز حجه الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ غلامرضا سلطانی به سال 1322 شمسی در اشتهارد از خانوده ای پاک دیده به جهان گشود. آقای سلطانی پس از پیمودن مقدمات علوم اسلامی در اشتهارد در حدود سالهای 1336 آماده برای ورود به حوزه علمیه قم گردید و در دانشگاه بزرگ جعفری به تحصیل ادامه داد . ایشان درس کتاب مکاسب و رسائل را می خواندند ، اساتید معظم ایشان در دوره خارج ، حضرت ...

بوژان يکي از قراء خيلي تاريخي و قديمي شهرستان نيشابور است کيفيت منطقه اي آن حاکي از تمام آن است . آنجا که سبزه هاي مخملي زيبا دامنه کوهها را ميآرايد . آب رودخانه غرش کنان راه پر پيچ و خمي را در پيش مي گيرد . در اين طبيعت زيبا بغير از روح زيبايي چيز

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول