معنی اصطلاحی انقلاب و اقسام آن :
به نظر می رسد که ابتدا انقلاب و اسلام تعریف شود گر چه هر دو واژه و کلمه با اینکه عربی است بسیار مانوس و آشنا برای ملت مسلمان ایران و بلکه برای همه کسانی است که در این مدت با انقلاب اسلامی از طریق رسانه ها و نوشته ها آشنا شده اند .
انقلاب به معنای لغوی دگرگونی - حالی به حالی شدن چیزی - بازگشت و به معنای روشن تر ، پذیرش دگرگونی است زیرا قلب به معنای واژگون کردن و زیر و رو کردن است و انقلاب به معنی پذیرش دگرگونی است مثل اینکه چیزی به خاطر علل و عواملی دگرگونی را بپذیرد که البته پس از پیدایش علل و عوامل پذیرش حتمی است مثل دگرگونی مایعی به مایع دیگر برگشتن شراب به سرکه گر چه هر دو مایعند ولی اولی دارای خواص و آثار و احکامی بوده که پس از انقلاب و تبدیل تبدیل به سرکه آن خواص ، آثار و احکام عوض شد ، بنا بر آنچه ذکر شد معنای انقلاب از نظر لغت و به ویژه زبان قرآن کریم روشن شد . معنای انقلاب در اصطلاح : سرنگونی یک نظام اجتماعی کهنه فرسوده و جایگرین کردن آن با نظام اجتماعی نو و مترقی و به عبارت دیگر سرنگونی یک نظام اجتماعی کهنه و فرسوده و سرنگونی حکومت طبقه یا طبقات رو به زوال و ارتجاعی و جایگزین کردن آن با نظام اجتماعی جدید و پیشرو ، و حکومت طبقه یا طبقات پیشرو و بالنده است .
و معنای انقلاب اجتماعی : دگرگونی در ساخت اجتماعی جامعه ، تحولی که به تغییر رژیم و ساخت سیاسی محدود نمی شود و تا زیر بافت اجتماعی گسترش می یابد .
انقلاب روحی را به معنای : پیدایش انسان نو از نظر اندیشه ، شیوه عمل ، عواطف و احساسات و آرمانها گرفته اند . بعضی انقلاب اسلامی را تغییر حاکمیت طاغوت ( هر تجاوزگر یا هر معبودی غیر از خداوند) به معنی استقرار الله معنی کرده اند انقلاب اسلامی یک انقلاب سیاسی یا دگرگونی اجتماعی محض نیست ، بلکه تجدید حیات اسلام را در تمام وجوه و ابعاد در نظر دارد و متضمن بازگشت به اصول اساسی اسلام است .
شهید مطهری می گوید : انقلاب عبارت است از طغیان و عصیان مردم یک ناحیه و یک سر زمین علیه نظم حاکم موجود برای ایجاد نظمی مطلوب ، به بیان دیگر : انقلاب از مقوله عصیان و طغیان است علیه وضع حاکم به منظور استقرار وضعی دیگر .
به این ترتیب معلوم می شود که ریشه هر انقلاب دو چیز است ، یکی نارضائی و خشم مردم از وضع موجود . و دیگر آرمان یک وضع مطلوب ، شناختن یک انقلاب یعنی شناخت عوامل نارضائی و شناخت آرمان مردم .
آنچه به عنوان معنای اصطلاحی آورده شد بدون تردید با قطع نظر از دیدگاه اسلام است لکن بدان معنا نیست که معنای انقلاب اسلامی کلا متضاد و مباین با این معنای انقلاب است ، چه بسا بعضی از این مفاهیم یا همه آنها رد انقلاب اسلامی باشند منتها به علاوه اسلام به آن خواهیم پرداخت .
معنای اسلام -آیات 19 و 125 سوره مبارکه انعام
با توجه به کلمه اسلام که در قرآن کریم بطور گسترده بدان اشارت رفته است و بهترین و مناسبترین آیات با مقام بحث شاید آیه 19 سوره مبارکه آل عمران باشد : ان الدین عندالله الاسلام: دین محققا نزد خداوند دین اسلام است و آیه مبارکه 125 سوره انعام است : فمن یر د الله ان یهدیه یشرح صدر اللاسلام : کسیکه خداوند ارداه راهنمائی او را فرموده باشد سینه اش را برای پذیرش اسلام باز می کند ، و همچین آیه 22 از سوره مبارکه زمر : افمن شرح الله صدره للاسلام فهو علی نور من ربه : آیا آن کسیکه خداوند سینه اش را برای پذیرش اسلام باز کرده است او بر راه روشنی از طرف خدایش قرار ندارد ؟
و با توجه به اینکه اسلام و یا دین اسلام عبارت از مجموعه ای از اصول اعتقادی و فروع عملی اعم از عبادات ، معاملات و سیاسات و اخلاقیات و اجتماعات است انقلاب اسلامی معنای خاص خودش را خواهد داشت غیر از آنچه مصطلح در جهان مادی و استکباری است .
طلوع اسلام و پایان نابسامانیها
اکنون می بینیم که اسلام چگونه با برپائی انقلاب همه جانبه درونی ، اجتماعی و سیاسی ، اوضاع نابسامان را به سامان آورد و چگونه به سرعت جای خودش را در جهان باز و تثبیت کرد .
پیامبر بزرگ اسلام در سنه 609 میلادی آنطوریکه جرجی زیدان می گوید مبعوث به رسالت گشت و در آنوقت چهل سال تمام از عمر مبارکش گذشته بود ، باز هم او می گوید در سنه 611 میلادی در غار حراء اولین وحی و سوره قرآن بر او نازل گشت که همان سوره علق باشد که بعد از بسم الله امر و فرمان قرائت و خواندن بر او نازل شد و فرمود : بخوان به نام خدایت ، آن خدائیکه جهان را آفریده و انسان را از آبی گندیده آفرید بخوان و حال اینکه خدای بزرگوار تو کسی است که نوشتن با قلم را تعلیم انسان نمود و به انسان آموخت آنچه را که نمی دانست : و بنا به نقل یعقوبی فردای آن روز که اولین پیام خدا بر او نازل گشت ، جبرائیل پیامبر را دید که جامه بر خود پیچیده و استراحت می کند دومین سوره را بر او نازل کرد و بعد از بسم الله مخاطب شد : ای گلیم به خود پیچیده به پاخیز و مردم را بترسان و خدایت را تکبیر بگو ، و جامه ات را تطهیر نما ، و از گناه و پلیدی دوری نما ، به نقل یعقوبی ، پیامبر اسلام سه سال در مکه امر رسالت را پوشیده میداشت فقط خدیجه و علی بن ابیطالب و زید بن حارثه به او گرویده بودند و سپس خدای عزوجل او را امر فرمود تا رسالت خویش را آشکار سازد پس از دعوت خود را علنی ساخت .
ایجاد انقلاب روحی بوسیله پیامبر
هدف بعثت پیامبر اسلام بطور فشرده روشن شد . که اولا از نظر فردی با خواندن آیات خداوند بر مردم تزکیه وپالایش جان مردم از بدیها و ایجاد انقلاب در فکر و اندیشه آنها است .
لذا به دنبال تزکیه ، تعلیم کتاب و حکمه بیان شده زیرا مردم پیش از آن در گمراهثی روشنی بودند ثانیا از نظر اجتماعی انقلاب سیاسی بود که با ایجاد حکومت الهی حاکمیت طاغوت را نابود و در سایه حکومت الله دادگری و دادگستری نماید و لازمه آن انقلاب اجتماعی می باشد که در سایه برقراری حکومت الله روابط و اخلاق اجتماعی مردم بر اساس دستورات خداوند و پیامبر تنظیم می گردد .
با توجه به تقسیثم انقلاب روحی همچنانکه در آغاز بحث آورده شده معنای آن بحسب آنچه ذکر شد : پیدایش انسانی نو از نظر اندیشه ، شیوه عمل ، عواطف و احساسات آرمانها بود .
می توانیم بطور جزم ادعا نمائیم که پیامبر بزرگوار اسلام در آغاز دعوت دست به ایجاد یک انقلاب روحی در یمان مردم زد که ما این مدت را به زمان سازندگی و زمینه سازی برای انقلاب سیاسی و اجتماعی تعبیر می نمائیم و این مدت دقیقا ده سال طول کشید با توجه به اینکه تبلیغ علنی پس از گذشت سه سال از بعثت آن حضرت شروع شد ، و آنقدر کلمات آن حضرت نافذ بود که افراد غیر معاند تا دعوت را می شنیدند می پذیرفتند به حدی که کفار قریش با راهنمائی ولید ابن مغیره مخزومی که بزرگ و خردمند آنها به حساب می آمد گفتند ساحر است .
پی ریزی نظام اسلامی بر محور امامت و ولایت
پس از اینکه یاد آور شدیم که در آغاز دعوت علنی پیامبر اسلام انقلاب روحی و تزکیه افراد وجهه همت و نظر پیامبر اسلام بود و پس از ایجاد دگرگونی روحی و ساختن افراد و آماده سازی زمینه دست به انقلاب سیاسی و اجتماعی زد ، پیامبر اسلام (ص) پس از هجرت دست به تشکیل حکومت زد که معنای آن حاکمیت الله و قواعد و قوانین اسلام بود و قهرا نفی نظامات غیر الهی بود گر چه ما گفتیم نظام مشخصی در جزیرالعرب حاکم نبود ، بلکه نظام قبیله ای و اشرافیت جاهلی حاکم بود چرا در ایران و روم دو نظام پادشاهی حاکم بود که مبتنی بر دیکتاتوری بود ، حاکمیت نظام اسلامی روشن بود که با همه اینها مخالف و همه را طرد و نفی می کرد از این رو هم همه با این انقلاب مخالفت می کردند و بهرحال پیامبر اسلام با کمک خداوند و مومنین که به او گرویدند حاکمیت ایجاد کرد ، خداند به او فرمود : آن خداوند است که شما را با یاری خود و بوسیله مومنین نصرت می کند .
پیامبر بزرگوار اسلام با انتخاب 12 نفر بعنوان نقیب از اوس و خزرج و سر پرستی دادن به آنها اختلاف دیرینه بین اوس و خزرج را رفع و با تلاوت وحدت بخش و اتحاد آفرین قرآن اتحاد کلمه بوجود آورد : همه تان به ریسمان خدا چنگ بزنید و پرآکنده مشوید نعمت خداوند را بر خودتان به یاد آورید ، در وقتی که دشمن همدیگر بودید بین دلهای شما الفت برقرار کرد و به سبب نعمت خداوند ( یعنی راهنمای شما بدین حق و گرویدن شما به آن ) برادر همدیگر شدید .
ریشه های انقلاب اسلامی
منظور از ریشه های انقلاب علل و انگیزه هائی ست که باعث به حرکت در آمدن مردم گردید و آنها را به طغیان و عصیان علیه حاکمیت موجود وادار کرد تا انقلاب محقق و پیروز گردید . ما در آغاز که انقلاب را معنا کردیم گفتیم معنای و تعاریفی که برای انقلاب شده با اینکه با قطع نظر از دیدگاه اسلام است ولی بدان معنا نیست که تضاد و تباین با تعریف اسلامی آن داشته باشد چه بسا همه آن مفاهیم در انقلاب ما موجود است بعلاوه مفهوم اسلامی ، حقیقت مطلب هم همین است و ما به خواست خداوند در فصل ماهیت انقلاب مفصل در این زمینه بحث خواهیم کرد .
همه جانبه بودن انقلاب اسلامی
بطور خلاصه باید گفت همچنانکه انقلاب اسلام در عصر طلوع اسلام انقلابی همه جانبه یعنی هم انقلابی سیاسی زیرا یعنی هم انقلابی روحی و درونی بود و هم انقلابی سیاسی زیرا حاکمیت موجود را نابود کرد و حاکمیت الله را برقرار ساخت وهم انقلابی اجتماعی و هم انقلابی اقتصادی ، پس می توانیم ادعا کنیم که ریشه های انقلاب یعنی عوامل و عللی که باعث انقلاب شد همه اینها بوده است ، نابسامانیهای اقتصادی و حیف و میل بیت المال به وسیله دربار و ایدی آن ، دست و پا زدن بقیه مردم در فقر و رنج و فلاکت ، سلب آزادیهای مشروع مردم و برقراری حکومت پلیسی به وسیله ساواک مخوف شاه ، وابسته شدن کشور به غرب و از بین رفتن استقلال سیاسی کشور و تحقیر مردم که نمونه بارزش مسئله کاپیتولاسیون بود .