دانلود مقاله تاریخچه پیدایش مدیریت

Word 84 KB 28938 21
مشخص نشده مشخص نشده اقتصاد - حسابداری - مدیریت
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • تاریخچه پیدایش مدیریت

    فلسفه نوین مدیریت منابع انسانى، با وقوع انقلاب صنعتى در انگلستان(1760م.) آغاز شده است.

    منظور از انقلاب صنعتى، جانشین کردن ماشین به جاى انسان در صنعت است.

    با ورود ماشین به صحنه، امکان تقسیم کار به اجزاى کوچک‏تر فراهم شد و هرکس موظف به انجام دادن بخش کوچکى از کل کار در کارخانه یا سیستم تولیدى گردید.

    کارگر مجبور به کار پراکنده نبود، بلکه مأمور کار با ماشین مشخص و در نتیجه، یافتن مهارت در آن کار بود.

    از ویژگى‏هاى دیگر نظام صنعتى، بى‏اعتنایى به جنبه‏هاى عاطفى و عدم رعایت اصول انسانى در کارخانه‏ها بود.

    استفاده از کودکان، منع قانونى نداشت.

    آنان گاهى از طلوع آفتاب تا شب کار مى‏کردند.

    انقلاب صنعتى آثار اقتصادى مثبت(افزایش تولید و بازدهى سرمایه، رونق فوق‏العاده تجارت و...) و آثار اجتماعى منفى داشت (کالا تلقى شدن کارگر، براى خریدوفروش).

    - نهضت کارگرى‏
    در پى ستم کارفرمایان، کارگران به جان آمده و متحد شدند، اتحادیه و سندیکا تشکیل دادند، دست به اعتصاب زدند و نتایجى نیز گرفتند.

    کشورهاى صنعتى با وضع قانون و مقرراتى با نهضت کارگرى به مقابله برخاستند؛ اما مقاومت کارگران ادامه یافت و هم‏بستگى آنان و پیدایش اتحادیه‏ها، طرز فکر جامعه و دولت را به نفع آنان تغییر داد و موجب توازن قدرت، میان کارگر و کارفرما شد و «دموکراسى صنعتى» تحولات اجتماعى عمیقى را در جوامع صنعتى به وجود آورد.

    - نهضت مدیریت علمى (1878م.)
    تیلور (1856 - 1917م.) در سال 1878 چهار اصل اساسى و مهم مدیریت علمى را ارائه کرد که عبارتند از:
    اصل اول: مدیریت باید علمى باشد.
    اصل دوم: انتخاب کارکنان باید اساس علمى داشته باشد.
    اصل سوم: آموزش و تربیت کارکنان باید جنبه علمى داشته باشد.
    اصل چهارم: روابط نزدیک و دوستانه و روحیه هم‏کارى باید بین مدیر وکارکنان وجود داشته باشد.
    این نهضت توانست گام بلندى در جهت افزایش تولید و کارآیى در کارخانه‏ها و سازمان‏ها بردارد.

    - روان‏شناسى صنعتى (1913 م.)
    در کتاب مشهورى که مانستربرگ در سال 1913 منتشر ساخت، آورده بود که بعضى از کارکنان براى برخى کارها مناسب‏تر از دیگرانند.

    او آزمون‏هایى طراحى کرد تا تفاوت استعدادها و توانایى‏هاى افراد را بسنجد.

    او به این پرسش پاسخ داد که چگونه مى‏توان افراد را براى مشاغلى که بانیرو، استعداد و توانایى‏هاى بالفعل و بالقوه آنان مطابقت داشته باشد، انتخاب کرد.

    وى بر خلاف تیلور، که مهندس بود، روان شناس بود و اصرار داشت از رشته خود در صنعت استفاده‏کند.

    تیلور کار گروهى را مفید نمى‏دانست و معتقد بود که هرگاه کارکنان به طور گروهى کار مى‏کنند، کارآیى آنان به سطح کارآیى ضعیف‏ترین گروه تنزل پیدا مى‏کند؛ ولى مانستربرگ کار گروهى و وجود روابط اجتماعى در محیط کار را مفید مى‏دانست.

    - متخصصان امور نیروى انسانى‏
    در پى تحولات ناشى از انقلاب صنعتى، نهضت کارگرى، نهضت مدیریت علمى و روان‏شناسى صنعتى، مدیریت منابع انسانى، خود را به عنوان یک وظیفه تخصصى نمایاند.پیدایش پنج وظیفه تخصصى، که در زیر خواهد آمد، زمینه‏ساز ظهور این مدیریت بود(سال 1912 م.):
    1.

    انتخاب و استخدام شایسته‏ترین‏ها
    2.

    رعایت مسائل رفاهى کارکنان‏
    3.

    قیمت‏گذارى کار
    4.

    ایمنى کار
    5.

    مسائل آموزشى و بهداشتى‏

    - مکتب روابط انسانى(1923 م.)
    دو محقق به نام‏هاى بوش و بارکر در سال 1923 تحقیقاتى انجام داده و نتیجه گرفتند که افزایش نور باعث افزایش تولید مى‏شود؛ ولى با کاهش آن، تولید کاهش نیافت.

    از این رو، پیش‏نهاد کردند که از دانشمندان علوم اجتماعى نیز در این زمینه استفاده شود.

    تحقیق دیگرى توسط التون مایو، در سال 1930 نشان داد که میزان تولید، تابع هم‏کارى‏هاى گروهى است.

    ایجاد روحیه هم‏کارى و شور و اشتیاق در کارکنان، به علت علاقه و توجه سرپرستان کارخانه، به جاى روابط خشک معمول در آن زمان، هم‏چنین اعتبار دادن به نظریات آنان و دخالت دادنشان در تصمیم‏گیرى‏ها،از جمله عوامل مهمى بودند که در ایجاد انگیزه و روحیه قوى در کارکنان تأثیر به‏سزایى داشتند.مى‏توان گفت که ایجاد روابط انسانى میان کارگران و سرپرستان، عاملى مهم در افزایش تولید و کارآیى بوده است.

    در مقایسه بانهضت مدیریت علمى، که طراحى درست مشاغل، انتخاب مناسب،آموزش و ایجاد انگیزه در فرد را از جمله عوامل مهم در افزایش تولید مى‏داند، در مطالعات التون مایو در هاتورن، گروه و رفتار گروهى، مهم‏ترین عامل در تقویت روحیه، ایجاد فضایى مناسب و در نتیجه،افزایش تولید شناخته شده است.

    مطالعات التون مایو درهاتورن سرآغاز جنبشى بود که بعدها به «نهضت یا مکتب روابط انسانى» مشهور شد و تابه امروز ادامه دارد؛ همان گونه که نظریات و مفاهیم نهضت مدیریت علمى نیز امروزه در قالب مهندسى صنایع متبلور گشته است.

    عوامل مؤثر در شکل‏گیرى مدیریت منابع انسانى به صورت امروزى، به طور خلاصه عبارتند از:
    1.

    پیش‏رفت و تحول سریع فناورى و تخصصى شدن مشاغل، در اثر انقلاب صنعتى.
    2.

    اوج‏گیرى نهضت‏هاى کارگرى و ظهور اتحادیه‏ها که به نمایندگى از سوى همه کارگران، با کارفرمایان وارد مذاکره شدند.
    3.

    مدیریت علمى.
    4.

    روان‏شناسى صنعتى.
    5.

    ظهور و ورود متخصصان و کارشناسان نیروى انسانى به صحنه و انجام مجموعه‏اى از وظایف تخصصى در زمنیه‏هایى از قبیل استخدام، رفاه کارکنان، قیمت‏گذارى کار، ایمنى،آموزش، خدمات پزشکى و ایجاد حوزه‏اى خاص در سازمان براى نظارت بر این فعالیت‏ها.
    6.

    مکتب روابط انسانى.(1) موضوع بخش نخست این تحقیق، «مدیریت منابع انسانى» بود.

    بخش دوم، از وظایف یا اصول مدیریت بحث مى‏کند.

    تفاوت این دو مبحث مشخص است.

    مدیریت منابع انسانى، از مدیریت امورى بحث مى‏کند که به انسان منتهى مى‏شود؛ مانند گزینش فرد، آموزش، حقوق و دست‏مزد، پاداش و تنبیه او؛ اما در مبحث وظایف مدیریت، مستقیماً از انسان بحث نمى‏شود، بلکه از امورى بحث مى‏شود که وظیفه مدیر است؛ مانند برنامه‏ریزى و کنترل برنامه‏ها، سازماندهى و بودجه بندى.

    البته بخش سومى نیز از مباحث مدیریت، تحت عنوان «رفتار سازمانى» مطرح است که موضوعاتى هم‏چون انگیزش، رهبرى و قدرت در آن مطرح مى‏شود؛(1) ولى این تحقیق به همان دو بخش اکتفا مى‏کند؛ زیرا آن دو را براى ایفاى حق، کافى مى‏داند.

    - وظایف مدیریت چیست؟
    مقدمه: مکاتب مدیریت، شامل دوران‏هاى زیر مى‏شود:(2)
    الف.

    دوران قبل از مدیریت علمى‏
    ب.

    دوران مدیریت‏هاى کلاسیک‏
    ج.

    مکتب روابط انسانى‏
    د.

    ترکیبى از ب و ج.(3)

    دانش مدیریت و فن اداره، مانند هر اندیشه دیگر، در حال تطور و تکامل است.

    در دوران پیش از مدیریت‏هاى علمى، مدیریت‏ها به شکل فطرى و بدون فرمول‏هاى مدون و مبین بود؛ مانند واحدهاى تجارى در زمان چینیان و رومیان(4) که داراى یک نوع بینش مدیریتى ساده بودند.

    با ظهور فردریک تیلور، دوران مدیریت علمى آغاز شد،(5) که به پدر مدیریت علمى معروف شد و در اوایل قرن حاضر، نوشته‏هایش در باره نظریه مدیریت، خوانندگان بسیار داشت.

    مبناى مدیریت وى بر اساس فناورى بود.

    به گمان وى بهترین راه افزایش بازده، بهبود فنون و روش هایى بود که کارگران به کار مى‏برند.

    او افراد را ابزار مى‏دانست و در طرح او بیش‏تر به نیازهاى سازمانى توجه مى‏شد، نه به نیازهاى افراد.(6)

    بعدها التون مایو ظهور کرد و نهضت «روابط انسانى» را در فاصله سال‏هاى 1920 تا 1930 میلادى مطرح و جانشین آراى تیلور کرد.

    او و پیروانش مى‏گفتند که غیر از این‏که باید
    بهترین روش‏هاى فناورى را براى افزایش بازده مورد توجه قرار داد، باید به روحیات و امور انسانى نیز توجه کرد.

    آنان ادعا مى‏کردند که روابط انسانى بر روابط فناورى و کارى ترجیح دارد و این را از آزمایش‏هاى معروف به «هاتورن» به دست آورده بودند.(7)

    پیش از التون مایو و پس از فردریک تیلور، دوران مکاتب نظرى مدیریت بود که حدود پنجاه سال به درازا کشید و بوروکراسى وبر و اصول‏گرایى فایول، شاخص‏ترین آن‏ها است.(8) برخى تکنوکراسى فردریک تیلور را از زمره این مکاتب شمرده‏اند.(9)

    ولى به نظر مى‏آید که نظریات مدیریت، بسیار بیش‏تر و نامنظم‏تر از این باشد، به گونه‏اى که به نظر بعضى از صاحب‏نظران علم مدیریت، جنگلى از نظریه‏ها است(10) و به نظر بعضى، از علوم ناموفق است.(11) حال چگونه مى‏توان در این جنگل نظریه و علم ناموفق، به اصولى ثابت دست یافت که مورد اتفاق باشد تا بتوانیم از آن‏ها به عنوان اصل موضوعى استفاده کنیم؟

    باید گفت که رهبر اصول‏گرایان، که کارش تأسیس اصل در علم مدیریت و سازمان است و اصول او در این علم، معروف است و او را پدر اصول‏گرایان این علم مى‏دانند، یعنى هنرى فایول مى‏گوید که من دراطلاق کلمه «اصل »تردید دارم و این اصول، راهنماى عمل است، نه قانون.

    او مى‏افزاید که اصول مدیریت، بیش‏تر از قوانین طبیعى، در معرض تغییر و تبدل قرار دارند و تا زمانى قابل پیروى هستند که بر اساس منطقى صحیح و قابل توجیه، از آن روى گردانده شود.(12)

    وقتى رهبر اصول‏گرایان، چنین عقیده‏اى در باره اصول دارد، پس دل بستن به این جنگل و به چنگ آوردن اصل از آن، روا نیست؛ اما با وجود این، به اصول او توجه مى‏کنیم.

    فایول ضمن بیان این واقعیت که هیچ چیز در مدیریت، مطلق نیست، روش‏ها و فنونى را که در تجربه بدان‏ها رسیده بود و آن‏ها را در تقویت پیکره سازمان یا انجام وظایف مدیریت، مفید مى‏ دانست، به عنوان اصول چهارده گانه مدیریت ارائه داد:
    تقسیم کار، اختیار، انضباط، وحدت فرماندهى، وحدت مدیریت، وابستگى منافع فردى به هدف کلى، جبران خدمات کارکنان، تمرکز، سلسله مراتب، نظم، عدالت، ثبات، ابتکار عمل و احساس یگانگى.(13)

    وقتى رهبر اصول‏گرایان، چنین عقیده‏اى در باره اصول دارد، پس دل بستن به این جنگل و به چنگ آوردن اصل از آن، روا نیست؛ اما با وجود این، به اصول او توجه مى‏کنیم.

    فایول ضمن بیان این واقعیت که هیچ چیز در مدیریت، مطلق نیست، روش‏ها و فنونى را که در تجربه بدان‏ها رسیده بود و آن‏ها را در تقویت پیکره سازمان یا انجام وظایف مدیریت، مفید مى‏ دانست، به عنوان اصول چهارده گانه مدیریت ارائه داد: تقسیم کار، اختیار، انضباط، وحدت فرماندهى، وحدت مدیریت، وابستگى منافع فردى به هدف کلى، جبران خدمات کارکنان، تمرکز، سلسله مراتب، نظم، عدالت، ثبات، ابتکار عمل و احساس یگانگى.(13) او اصول بالا را در سال 1916 میلادى در کتابى به نام اصول فن اداره اعلام کرد.(14) بعدها افرادى مانند ارویک و گیولیک به آرایش اصول یاد شده پرداختند و هم از تعداد آن‏ها کاستند و هم براى آن‏ها علامت اختصارى قرار دادند.(15) واژه «POSDCROB» نشانه هفت عنوان (برنامه‏ریزى، سازماندهى، کارگزینى، هدایت، هماهنگى، گزارش‏دهى و بودجه‏بندى) است.

    دانشمندان امروزین مدیریت، بر سه اصل معتقد و متفق شده‏اند که عبارتند از: برنامه‏ریزى، سازماندهى و کنترل.

    وى مى‏افزاید که هماهنگى، رکنى از سازماندهى است و استقلالى در عرض آن ندارد و از این رو، نیازى به ذکر آن به عنوان یک اصل نیست؛ زیرا مدیریت، همان هماهنگى است.(16) برخى به این اصول، انگیزش یا رهبرى را نیز افزوده‏اند.(17) از مجموع آن‏چه گذشت، دانسته شد که اتفاق و اتحادى در زمینه اصول مدیریت و تعداد آن‏ها وجود ندارد.

    با وجود این، در یک جمع‏بندى نهایى شاید بتوان وحدتى را براى عناوین پنج گانه زیر تصویر کرد: برنامه‏ریزى، سازماندهى، هماهنگى، رهبرى (انگیزش) و کنترل (نظارت).

    بیش‏تر علماى مدیریت، به این اصول پاى‏بند هستند.(18) نویسنده نیز با پژوهشى که کرده است، این امر را تأیید مى‏کند و معتقد است که در یک روند کلى، از دوران بى‏اصلى به اصول‏گرایى انبوه و سرانجام، به اصول تقریباً متسالم بالا رسیده است که مى‏توان بر آن، تکیه و اعتماد کرد.

    این اصول، در حقیقت، وظایف مدیریت هستند که بخش دوم این تحقیق را تشکیل مى‏دهند.

    البته وظیفه هماهنگى، در ذیل سازماندهى طرح مى‏شود اصول مدیریت ظهورسازمانهای اجتماعی وگسترش روزافزون انها یکی از خصیصه های بارز تمدن بشری است .

    وبه این ترتیب وبا توجه به عوامل گوناگون مکانی و زمانی و ویژگیها و نیازهای خاص هر جامعه هر روز بر تکامل و توسعه این سازمانها افزوده می شود .بدیهی است هر سازمان اجتماعی برای نیل به اهدافی طراحی شده و با توجه به ساختارش نیازمند نوعی مدیریت است .

    یکی از پیامدهای مهم در هم ریخته شدن نظام ارزشی غرب حاکم شدن مکتب اصالت نفع بر روند فعالیتهای اقتصادی و تولید است .معتقدین به این مکتب یک عمل را تا انجا درست قلمداد میکند.

    که برای فرد یا افرادی بیشترین خوشی و اسایش را به بوجود اورد به بیان دیگر ملاک درستی یک عمل نتایج ان است نه شیوه انجام ان عمل.

    تعریف مدیریت مدیریت فرایند به کارگیری مؤثرو کارآمد منابع مادی وانسانی در برنامه ریزی سازماندهی بسیج منابع وامکانات هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول صورت می گیرد.

    واقعا باید گفت ؛که در ابتدا انسانها درباره مدیریت چقدر میدانند؟دانش مدیریت تا چه حد علمی است و آیا مدیریت علم است یا هنر؟

    بخشی از مدیریت را میتوان از طریق مدریت آموزش فرا گرفت و بخشی دیگررا ضمن کار باید آموخت در واقع بخشی را که با آموزش فرا گرفته می شود علم مدیریت است .

    و بخشی را که موجب به کار بستن اندوختها در شرایط گوناگون می شود هنر مدیریت می نامند.

    «به عبارتی دیگر سخن علم دانستن است و هنر توانستن .» نظریه نقشهای مدیریتی جدیدترین نظریه مدیریت نظریه نقشهای مدیری است اساس این نظریه این است که آنچه را مدیر انجام میدهد باید ملاحظه نمود و بر پایه چنین ملاحظاتی فعالیتها یا نقشهای مدیری را معین کرد .

    آدیزس (adizes ) با مطالعه مدیریت برای اداره موثرهر سازمان چهارنقش « مدیر تولید ـ اجرای ـ ابداعی و ترکیبی » را لازم میداند هر یک از این نقشهای مدیری با یکی از خرده سیستم و یک سیستم اجتماعی ارتباط دارد .

    زیرا هر نوع سازمانی خواه بازرگانی،صنعتی یا اداری یک سیستم اجتماعی است و بیشتر خرده سیستم های اجتماعی مرکب از خرده سیستم های به هم پیوسته زیادی هستند .

    که شامل خرده سیستم های انسانی ، اجتماعی ، اداری ، ساختاری ، اطلاعاتی ، تصمیم گیری و تکنولوژی اقتصادی است .

    ادریزس این چنین استدلال می کند که به طور کامل هر چهار نقش را ایفا کنند و هیچ گونه سبک مدیری غلط نداشته باشند اندکند زیرا چنین مدیری باید تکنسینی عالی ، رئیس ،مبتکر و نیز ترکیب کننده باشد.

    هر مدیری با توجه به نوع کار سطح سازمان و شرایط محیطی به درجاتی از مهارتها ی مدیری نیاز دارد .

    مدیریت به شکل یک هرم است که در پایین ان عالی ،در وسط میانی ، در بالا عملیاتی ؛مدیران عملیاتی ،این مدیران سرشان بسیارشلوغ است و مراجعه مکرر افراد موجب انقطاع کارشان می شود .

    و اغلب مجبورند برای نظارت در رفت وامد باشند و برای پرسنل خود ماموریتهای کاری خاص تعیین کنند وبا برنامه عملیاتی تفصیلی کوتاه مدت طرح ریزی کنند.

    مدیران میانی؛ انها به طور مستقیم به مدیریت رده بالا گزارش میدهند کارشان مدیریت بر سرپرستا ن است و نقش حلقه واسطی را میان مدیریت عالی و مدیران عملیاتی به عهده دارند بیشتر وقتها به تحلیل دادهها ،اماده کردن اطلاعات برای تصمیم گیری تبدیل تصمیمهای مدیریت عالی به پروژههای معیین برای سرپرستان و جهت دادن به نتایج کار مدیران عملیاتی است .

    مدیریت عالی ؛ مدیری که در نقشهای عملیاتی و میانی موفق بوده و عملکرد کلی واحدهای عمده را ارزیابی می کنند و درباره موضوعات و مسائل کلی با مدیران سطح پایین به تبادل نظر می نشینند و بیشتر وقتشان را با همکاران یا افراد خارج از سازمان واندک زمانی را با افراد زیردست می گذرانند .

    هرمدیری باید خلاقیت داشته باشد خلاقیت یعنی به کارگیری توانایهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید تداوم حیات سازمانها به باسازی انها بستگی دارد؛ باسازی سازمانها از طریق هماهنگ کردن اهداف یاـ وضعیت روز و اصلاح و بهبود روشهای حصول این اهداف انجام می شود .

    ماکسیم گورکی می گوید :اگر کار تفریح باشد زندگی لذتبخش است و اگر وظیفه باشد زندگی بردگی است .

    خلاقیت مدیران هر مدیری باید خلاقیت داشته باشد خلاقیت یعنی به کارگیری توانای های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید .

    تداوم حیات سازمان ها به باسازی آنها بستگی دارد باسازی سازمان ها از طریق هماهنگ کردن اهداف با وضعیت روز و اصلاح و بهبود روش های حصول این اهداف انجام می شود .

    چه کسی خلاقیت و نوآوری می کند ؟

    هر انسان مدیر یا غیرمدیری از استعداد خلاقیت برخوردار است بنابرین نباید خلاقیت فقط در انحصار مدیران خاصی باشد زیراآنچه که محکمتر از وجود استعداد خلاقیت است جلوگیری از عوامل بازدارنده ظهور آن است که در صورت آزاد سازی ذهن از پیش فرض ها و الگو های زنجیرهای ذهنی در مدت کوتاهی توان خلاقیت و به کارگیری فکر های نو در عمل را می توان دو برابر افزایش داد.

    مدیریت موفق و مؤثر مدیریت موفق و مؤثر عبارت است ؛ از کسب اهداف سازمانی یا چیزی بیش از آن .

    « ویلیام جمیز» با تحقیقی که درباره انگیزش انجام داد ، به این نتیجه رسید که کارکنان ساعتی ، تقریباً با میزان کاری در حدود20الی 30 درصد توانایی یشان می توانستند شغل خود را حفظ کنند و اخراج نشوند؛ این تحقیق همچنین نشان داد که اگر کارکنان، انگیزش بیشتری داشته باشند تفریباً با 80 الی 90 درصد توانای خود، کارمی کنند .

    مدیری که بتواند حداقل کار مورد قبول را با استفاده از امکانات مدیری مانند : توبیخ ، کسر حقوق و ....

    فراهم سازد ؛ مدیر موفق نامیده می شود ولی مدیر مؤثر کسی است که بتواند 80الی 90درصد توانای های افراد را به کار گیرد .

    .

    چگونه می توان مدیرموفق ومؤثری بود ؟

    برای موفق و مؤثر بودن ، توانای های ذاتی و اکتسابی معینی لازم است .

    مدیر مؤثر نیاز به توانای های فنی ، انسانی ادراکی ، طراحی و حل مسائل دارد .

    یک مدیر موفق ، نگرش و انگیزه های معینی دارد.

    پاداش های سازمانی (اضافه حقوق ، ارتقاء و ...) و جو سازمانی بر انگیزه و انگیزش وی اثر دارد .

    یکی دیگر از موفقیت ، رویدادهای پیش بینی نشده وامدادهای غیبی است ؛ زیرا همیشه توانای های افراد نیست که برای ایشان موفقیت می اورد .

    بررسی میزان موفقیت و مؤثر بودن هر مدیر بر اساس دیدگاه و معیارهای سازمانی صورت می گیرد .

    برنامه ریزی هنگامی که آدمی در مسیر رشد عقلانی خود به ضرورت برنامه ریزی در زندگی خویش پی برد، آن را در نظام های اجتماعی به عنوان ابزاری در خدمت مدیریت و رهبری ، مورد توجه قرار داد و امروز می بینیم که ساختار وجودی سازمان ها پیچیده گشته اند ، که بدون برنامه ریزی های دقیق نمی توانند به حیات خود تداوم بخشند.

    تعریف برنامه ریزی برای دست یافتن به هدف مورد نظر ، باید قبل از تلاش فیزیکی یا اقدام به انجام کار، تلاش ذهنی یا برنامه ریزی کافی صورت بگیرد.« برنامه ریزی شالودۀ مدیریت را تشکیل می دهد.

    فلسفۀ و ضرورت برنامه ریزی فلسفۀبرنامه ریزی به عنوان یک نگرش و راه زندگی که متضمن تعهد به عمل بر مبنای اندیشه ، تفکر و عزم راسخ به برنامه ریزی منظم و مداوم می باشد ، بخش انفلاک ناپذیر مدیریت است؛ فرد و سازمان برای رسیدن به اهداف خویش نیاز به برنامه ریزی دارند ، بنابراین ضرورت برنامه ریزی ، برای رسیدن به جز ئیترین اهداف یک واقعیت انکار ناپذیر است .

    نیاز به برنامه ریزی از این واقعیت نشأت گرفته است .« همۀ نهادها در محیطی متحول فعالیت می کنند.

    سازماندهی انسان ذاتاً کنجکاو است با حواس پنجگانۀ خود به جستجو در دنیای اطرافش پرذاخته تلاش می کند تا مشاهداتش را در قالب های منسجم نظم بخشد .

    انسان امروزی نه تنها نیمی از روزش را به همکاری در تلاش های گروهی می گذراند بلکه نیم دیگر را به تماشای تلویزیون ، خواندن روزنامه و کتاب یا به مجامع عمومی برای سرگرمی سپری می کنند که همگی حاصل تلاش گروهی انسانها در واحدهای سازمانی است .

    نظریه پردازان سازمان از حوزه های گوناگون نظیر : مدیریت ، روانشناسی ، جامعه شناسی ، علوم سیاسی، اقتصاد، مردم شناسی، مهندسی ، مدیریت بیمارستانی و ...

    پدید آمده اند و هر یک چیزی براین موضوع افزوده اند .

    تعریف سازماندهی سازماندهی ، فرایندی است که طی آن تقسیم کار میان افراد وگروه های کاری و هماهنگی میان آنان ، به منظور کسب اهداف صورت می گیرد .

    انواع مختلف سازماندهی روش های بسیار متفاوتی برای دسته بندی سازمان ها هست ؛ سازمان رسمی و سازمان غیر رسمی سازمان رسمی وغیر رسمی :سازمان رسمی را مسؤلین به طور قانونی بنیانگذاری و تصویب می کنند و در آن تعداد مشاغل ، حدود وظایف و اختیارات و چگونگی انجام آن مشخص می شود .

    ساختارهای رسمی در واقع تخیلی هستند زیرا سازمان آن گونه که پیش بینی عمل نمی کند ؛ اما سازمان های غیررسمی بیانگر حالت واقعی است، یعنی چگونگی عمل سازمان را به طور واقعی نشان می دهد .

    بعد از انکه ساختار رسمی ایجاد می شود ، سازمان غیر به طور طبعیی در چارچوب آن پدیدار میگردد؛ سازمان غیر رسمی حاصل تعامل اجتماعی مداوم است و ساختار رسمی تعدیل ، تحکیم یا گسترش می دهد .

    تعریف سازمان رسمی : در سازمان رسمی ، مدیر روابط سازمانی را به طور مکتوب و به کمک نمودار با دقت هر چه بیشتر برای کارکنان تشریح می کند .

    تغیرات بعدی در صورت لزوم می تواند به طور رسمی یا غیر رسمی انجام شود .

    تعریف سازمان غیر رسمی : دراین سازمان ، مدیر روابط سازمانی را به طور شفاهی برای کارکنان توضیح می دهد و این روابط را بر حسب نیاز تغییر می دهد .

    برنامه ریزی فرایندی است که به موجب آن شما آینده خود را دائماً می سازید « روجرفریتز.

    مدیریت چگونه پدید آمد در روزهایی که اقتصاد و اجتماع و فرهنگ و ادب و زبان محاوره یا مکاتبه با دشواریها وناسازگاریهای فراوانی روبرو شده است، هر صاحب فکر و اندیشه ای، به دنبال علت و علل آن بر می‌آید، بدون آنکه بتواند راه حل درستی را بیابد و به کل جامعه ارایه دهد تا شاید بتواند گامی ولو بسیار کوچک و اندک، در این مسیر طولانی و پر از سنگ و سنگلاخ بردارد.

    در صورتی که ما در هر نقطه و مکانی، در هر مؤسسه و بنگاهی، در هر اداره و نهادی و در هر زمین و ماوایی، آن را به چشم می بینیم.

    لکن آنقدر در این گستره گسترده گرفتار آمده‌ایم که متوجه آن نمی‌شویم.

    نه در جامعه ما، که در بسیاری از جوامع امروز هم، می‌توانیم شاهد و ناظر آن باشیم به گونه ای که در برخی از کشورها، ناملایمات و ناگواریها و دشواریهای برآمده از آن، همه ارکان حکومتی را زیر سئوال برده و در برخی دیگر کمی کمتر!

    این دشواریهای قرن تکنولوژی و اینترنت و ماهواره، حتی دامن آمریکا، انگلیس، فرانسه و روسیه را هم دربرگرفته است که نمونه هایی از آن را می توان در حادثه یازدهم سپتامبر امریکا، مساله پردرد سر مهاجرت های غیرقانونی به بریتانیا، یا تیراندازی روز جشن انقلاب کبیر فرانسه به ژاک شیراک مشاهده کرد.

    این پدیده، عمری به درازای تاریخ خلقت دارد.

    چون از روزی که بشر، قدم در غارهای سنگی گذاشت و برای فرار از حوادث آن روزگار، فرار از حملات حیوانات درنده و گوشتخوار، یا رهایی از گرمای تابستان و سرمای زمستان به غارها پناه برد که تا امروز همچنان وجود دارد.

    گاهی سازنده و کارآمد و زمانی دیگر مخرب و ناسازگار، جریانی که بی هیچ تردید تا فردا و فرداهای بسیار دیگری هم در برابر اقوام و ملت های بیشمار جهان عرض اندام خواهد کرد.

    آن سحرگاه شفاف و نورانی که یکی از آدمیان لخت و عور و برهنه اولیه در کوههای سر به فلک کشیده تبت، اولین "سیاه چال کوهی" را دریافت و آن را مامن محکم و استواری برای حفظ و حراست خود و همجنسان و همنوعان خود قرار داد و برای رهایی از شکنجه ها و ترس و وحشت های ناخواسته ولی همیشگی، دوستان و خویشان خویش را گرد آورد و با توجه به بنیه های فیزیکی آنها، هریک را به کاری گماشت و مسئولیت انجام آن را به وی سپرد.

    بدون آنکه بداند نخستین "پله مدیریت" را بنیان گذاشت.

    راه ترقی و پیشرفت، راه فکر و اندیشه و تحقیق و سازندگی و راه ابتکار و خلاقیت و آفریدن را در برابر بشر آن روز و قرن های بعد از آن به تصویر کشید.

    راهی که اگر با تامل و تحمل و طمأنینه انجام شود، مسلماً نتیجه و ثمره ای پربارتر و نیکوتر ارایه خواهد داد.

    در صورتی که پرهیز از مطالعه و بررسی، خرابی و ویرانی را به نمایش می گذارد.

    نقشی که می تواند نه تنها آن خاندان و آن قوم را با مشکلات و معضلات بیشماری درگیر کند که حتی در این روزها که اینترنت و ماهواره هم با همان "مدیریت"های فرهیخته و متبلور ظاهر شده و مردم سایر جهان را به سوی خود کشانده است، باز هم همان جنگ و ستیزها، همان کشت و کشتارهای بی دلیل ناشی از خودخواهی و خود محوری‌ها و تعصب‌های خشک و خالی از منطق، یا قحطی و گرسنگی و ظهور انواع و اقسام بیماریهای شناخته و ناشناخته درمان پذیر و غیرقابل درمان، یا کمبودها و نبودهای وسایل و ابزار زندگی ادامه دارد.

    ناهمواریها و ناهنجاریهایی که دو روی یک سکه را به تصویر می‌کشند.یک روی آن، علم و دانش، تخصص و کارشناسی، کشف و اختراع را نشان می‌دهد، ولی روی دیگرش بلای جان مردم بینوا و تنگدست و ناتوان شده است.

    همانهایی که پیوسته از دردها و ناراحتی‌ها می‌نالند و فریادشان به آسمان می‌رود.

    آنهایی که به خاطر نبود "مدیریت" در سیلاب های مهیب و کشنده پاراگوئه غرق می‌شوند، یا در اندونزی و مالزی و هند و پاکستان و الجزایر، خویشان و همشهریان خویش را به قتل می رسانند.

    قتل‌هایی با تیر و تفنگ و مسلسل و بمب، یا اسارت در چنگال تیز تورم و گرانی و بیکاری، از آمریکا تا چین و از روسیه تا آفریقا و آمریکایی جنوبی؟!

    مسایلی که باید برای حل آنها به جای خودمحوری، راه و رسم "مدیریت" صحیح و تخصصی را برگزینند.مدیریت کارشناسانه و محققانه با شور و مشورت مشاوران ورزیده و کاردان، مدیران چاره ساز و کارساز، نه آشوبگران و فتنه گران حیله گر و سارقان مسلح یا قاچاقچیان بدسگال و مافیاهای قدرتمند و خونریز و دولتمردان انحصارطلب.

    در همینجا، رخصت می خواهم تا پیش از هر چیز از "مدیریت" بگویم، از مدیریت که بودنش، حلاّل تمامی مشکلات است و نبودنش عامل همه ناراحتی‌ها، ناهنجاریها، نارسایی و کمبودها در تمام زمینه‌های سازندگی و پیشرفت.

    چرا که مدیریت "انواع" مختلف دارد.

    لکن پیش از هر مسأله‌ای باید بدانیم که "مدیریت" چیست؟

    و چه معنایی دارد؟بسیاری از محققان و دانش‌پژوهان "مدیر" را "اداره کننده و هماهنگ کننده" دانسته اند و در فرهنگستان ما نیز او را راهنما، مرشد ، رهبر و اداره‌کننده مجموعه زیر نظرش معنا کرده اند.

    لیک آنچه که مورد باور همه کارشناسان و متخصصان فن "مدیریت" است، این است که "مدیر" را به عنوان رهبری کننده، هماهنگ کننده، اداره‌کننده، یا به معنای دیگر - که اخیراً به آنها اضافه شده - "مددکار پرسنل زیرمجموعه" خود اعلام کرده اند.

    به گفته ارسطو، مدیر در تمام زمینه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و نظایر آن حضور دارد.

    از یک خانواده چندنفری تا یک کشور یک میلیارد نفری.

    چرا که در یک خانواده، بزرگ خانواده را در حکم "مدیر یا سرپرست" آن خانواده می دانند.

    زیرا اوست که می تواند امور خانواده را بین همسر، پسران و دختران خود تقسیم کند و بنابر دانش و تجربیات و استعدادهای آنان، مسئولیت هر کاری را به یکی از آنان واگذار کند تا محیطی به وجود آید که مملو از صمیمیت و سرشار از محبت باشد و دقیقا به همین سبب است که افراد بسیاری از خانواده ها، حتی پسران و دختران خردسال آنها را هم می بینیم که مبادی آداب، اهل فضل و دانش و یا از رفتارهای معقول و منطقی اجتماعی برخوردار هستند.

    اما در مقابل آنها، خانواده‌های دیگری دیده می‌شوند که 180 درجه با خانواده نخست تفاوت دارند یا به سخن دیگر بین آنها تفاوت از زمین تا آسمان است.

    چرا که پدر یکی از آن خانواده ها - خاندان نخست - یا به کلام دیگر "مدیر" آن خانواده "مدیریت" داشته و فرزندان خود را به درستی تربیت کرده است.

    اما در خانواده دیگر متأسفانه "مدیریت" به معنای واقعی کلمه وجود نداشته است تا بتواند آنها را افرادی کاردان و کارکشته و فعال، افرادی مودب و تربیت شده و خوش زبان، افرادی که دست کم بتوانند روی پای خود بایستند، تحویل جامعه بدهد.

    خانواده هایی که هماره با یأس و ناامیدی، با جنگ و جدال‌های دایمی، نه فقط با غریبه‌ها و غیرخودی‌ها، که حتی با خودشان هم درگیری دارند.

    از نوعی “مدیریت ناکارآ” یا می‌توان گفت عدم مدیریت اصولی رنج می‌برند.

    طبیعی است نبود مدیریت صحیح خانواده‌هایی را پرورش می‌دهد که افراد آن خانواده می‌توانند نقش تخریبی و ناهنجار خود را در جامعه پیاده کنند و فضای بیرون از خانه را دچار ناملایمات سازند.

    آن روی تصویر هم، مدیریت های بسیار پرتوان و کارسازی را می بینیم که اجتماعات، ملتها و اقوام یا کشورهای یک میلیارد نفری را اداره می کنند که اگر با کشورهای بسیار کوچکتری بسان کشورهای آمریکای جنوبی یا آفریقایی به محک و مقایسه کشیده شوند، هیچ‌کس در "مدیریت" بسیار خوب آنها، کوچکترین تردیدی به خود راه نمی‌دهد انواع مدیریت گفتیم که مدیریت انواع مختلف دارد.

    روی همین کلمه ایستادگی و تاکید می‌کنم.

    زیرا بعدها به جایی می رسیم تا مکاتب مختلف آن را مورد بحث و بررسی قرار دهیم و بانیان و پایه گذاران آنها را!

    برخی از این مدیریت ها، جنبه مکتبی ندارد.

    بلکه جنبه های دیگری دارد بسان "مدیریت سنتی" "مدیریت قبلیه ای" و… مدیریت سنتی مدیریت سنتی نه این روزها که از بدو طلوع خود، هیچ ضابطه و معیاری، هیچ الگو و جدولی نداشته است.

    این مدیریت به قولی آنقدر در و پیکرش باز بوده و باز هست که توجیه و تعریف جنبه‌های مثبت و منفی آن، ساعتها وقت لازم دارد.

    در مدیریت سنتی، هیچ کتاب و کتابچه ای و هیچ خط و ربطی و هیچ چیزی که بتواند جنبه علمی و آموزشی داشته باشد، وجود ندارد.

    آنچه که در مدیریت سنتی، موجبات ماندنش را فراهم کرده، انتقال تجربه ها و عملکردهای نسل پیشین به نسل های جوانتر، بوده است.به عنوان مثال، در همدان فعلی یا اکباتان و هگمتانه گذشته از قدیم‌الایام هنر کوزه‌گری مرسوم و معمول بوده و با کوزه‌گری ها و سفال‌پردازیهایی روبه‌رو بوده‌ایم که این کوزه‌گران از لحاظ یادگیری فوت و فن کارشان، به هیچ مدرسه و دانشگاهی نرفته اند و هیچ کتاب و دفتر آموزشی هم ندیده‌اند.

    اما، استادان فن تمام زیر و بم های کوزه‌گری را به شاگردان خود، با صبر و حوصله تمام آموختند که چه موقع، با چه ابزاری و چگونه با فوت مستمر خود به آنها بدمند و لعاب بدهند.

    در مدیریت سنتی آن چیزی که می‌تواند کارساز باشد، استعداد انسانها است.

    در مدیریت سنتی، صاحب کار و سرمایه گذار از فوت و فن تمام رشته ها، آشنایی کامل دارد و بر همه ابزار و ادوات کار هم تسلط و اشراف!

    و همین اشراف به او اجازه می دهد که به کارگرانش نیز تسلط فکری و روحی پیدا کند.

    مثال دیگری بزنیم، برخی از کارمندان و پرسنل اداری نهادها، سازمانها و وزارتخانه ها یا همه کارکنان و استادکاران و مهندسان صنعت و تولید و کارگاه و کارخانه ها، گاهی در برابر رییس یا رئیسان بالاتر خود مقاومت می کنند.

    دستورات و اوامر او را به "هیچ" می‌گیرند.

    چون او را به اصطلاح قبول ندارند و درک و فهم و منزلت خودشان را بالاتر از او می دانند.

    لیک روزی که دانش مدیر یا رییس بالاتر خودشان را دیدند و به علم و مهارت و استادی او پی بردند، بی‌هیچ گفت و گویی ریاست و مدیریت او را هم با کمال میل و رغبت می‌پذیرند.بنابراین، یکی از "مدیریت"ها همین مدیریت سنتی، قدیمی و فراگیر است که به هرکجا نظر افکنیم، نمونه‌هایی از آن را در اداره و سازمان های دولتی، در کارگاه‌ها و صنایع تولیدی کوچک یا در دفتر و حجره و بنگاه‌های مختلف به چشم می‌بینیم

فلسفه نوین مدیریت منابع انسانی ؛ ساختار وسازماندهی آن به شکل امروزی همگی نتیجه تعامل میان مجموعه ای حوادث و تحولاتی است که با وقوع انقلاب صنعتی در انگلستان (حدود 1760) آغاز شده است و تا به امروز ادامه دارد . البته پیدایش و رشد تدریجی مدیریت منابع انسانی به پیشتر از آن و به دوران باستان باز می گردد و شواهدی از تشکیل اصناف و بروز اعتصابات کارگری منظم و سازمان یافته در روم ...

تاريخچه پايگاه داده‌ها در اولين روزهاي پيدايش محاسبات الکترونيک به کار گرفته شدند. اما اکثر آنها برنامه‌هاي سفارشي‌اي بودند که براي دستيبابي به پايگاه داده‌هاي سفارشي نوشته مي‌شدند . اين سيستم‌ها بر خلاف سيستم‌هاي مدرني که مي‌توانند در پايگاه داده‌ه

فصل اول‏: ماهیت مدیریت منابع انسانى‏ مدیریت منابع انسانى را «شناسایى، انتخاب، استخدام، تربیت و پرورش نیروى انسانى به منظور دست‏یابى به اهداف سازمان» تعریف کرده‏اند. منظور از منابع انسانى، همه افرادى است که در ادارات و سازمان‏هاى دولتى، اعم از کشورى و لشکرى، مؤسسات غیردولتى بازرگانى و صنعتى، مدارس و دانشگاه‏ها، روستاها و دیگر فعالیت‏هاى مؤثر در تولید ملى اشتغال دارند. هدف اساسى ...

مدیریت بهای تمام شده هدف، به فرایند منظم برنامه ریزی عرضه کالا و خدمات، قیمت گذاری، تعیین هزینه های چالش انگیز هدف و ترغیب کارکنان به بررسی مداوم راهکارهای منطقی کاهش هزینه ها اطلاق می شود. براساس مدیریت بهای تمام شده هدف، هر سازمانی به دنبال ایجاد توازن میان کیفیت و کارایی محصول خود با قیمتهایی است که هم نیازهای مشتری و هم سودآوری سازمان را تامین کند. برخلاف نظامهای سنتی مدیریت ...

مقدمه : استان اصفهان به عنوان يکي از قطبهاي صنعتي کشور همواره در راستاي افزايش توليد انرژي الکتريکي به منظور تامين برق صنايع مهمي که در اين منطقه وجود دارد، مورد توجه خاصي بوده است، صنايعي همچون پالايشگاه اصفهان ، مجتمع فولاد مبارکه،

- مقدمه در دنیای رقابتی امروز با توجه به ویژگی های محیط های جدید تولیدی و طبیعت مشتریان، دیگر شیوه های مدیریت تولید گذشته که یکپارچگی کمتری را در فرآیندهایشان دنبال می کردند، کارآیی خود را از دست داده اند و امروزه شرکت ها نیازمندند تا یکپارچگی منظمی را در تمام فرآیندهای تولیدی، از ماده خام گرفته تا مصرف کننده نهایی، ایجاد کنند (شان[1]، 2006). رویکرد جدیدی که در سال های اخیر بر ...

بخش اول‏: ماهیت مدیریت منابع انسانى‏ مدیریت منابع انسانى را «شناسایى، انتخاب، استخدام، تربیت و پرورش نیروى انسانى به منظور دست‏یابى به اهداف سازمان» تعریف کرده‏اند. منظور از منابع انسانى، همه افرادى است که در ادارات و سازمان‏هاى دولتى، اعم از کشورى و لشکرى، مؤسسات غیردولتى بازرگانى و صنعتى، مدارس و دانشگاه‏ها، روستاها و دیگر فعالیت‏هاى مؤثر در تولید ملى اشتغال دارند. هدف اساسى ...

مدیریت مدیریت به منزله ستون فقرات همه تشکیلات و نهادهای اجتماعی نظیر خانواده، دولت و سازمان های اداری است و هیچ سازمانی چه کوچک نظیر خانواده و چه بزرگ نظیر دولت، بدون بهره مندی از مدیریت صحیح نخواهد توانست به اهداف خود دست یابد. تعریف مدیریت مدیریت فرایند به کارگیری موثرو کارامد منابع مادی و انسانی در برنامه ریزی ، سازماندهی ، بسیج منابع و امکانات ، هدایت و کنترل است که برای ...

اصول بر مبنای علمی حرف اول تیلور بود. او گفت کار تخصصی انجام دهید و به ازا کار بیشتر پاداش ایراد: تیلور آدمها را ماشین فرض کرد. برای رفع این ایراد ؟؟ نئوکلاسیک بوجود آمد. مشکلات این مکتب این بود که اجزا هر کدام به سمت خودش می رفت مثلا اگر شهرداری، دانشگاه،‌ بیمارستان و … را در نظر بگیرم هر کدام کار خود را میکرد بری رفع این کمبود تفکر سیستمی نیاز داریم. این تفکر می خواهد: اجزا را ...

تاریخچه کونگ فو ( بوکس چینی ) تاریخچه کونگ فو با ورود بودیهارما و یا به گفته چینی ها تامو از هند به معبد شائولین چین آغاز می گردد . در ضمن معبد شائولین در ایالت هوتان قرار دارد و هنرهای رزمی موجود دنیا از این مکان سر چشمه گرفته است . راهب تامو که مشغول تعلیمات مذهبی به جوانان ( راهبان ) معبد بود . با توجه به حالات جسمی و روحی آنها شروع به ابداع 18 حرکت فیزیکی کرد . که بعدها همین ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول