مدیریت تولید در صنایع کوچک
یکی از مهمترین نقطه قوتهای صنایع کوچک استعداد بالقوه آنها در برقراری رابطه بین تولیدات بخش کشاورزی و بخش صنعت است. صنایع کوچک در هر دو زمینه فراوردهسازی محصولات کشاورزی و تولید ماشینآلات و وسایل موردنیاز برای استفاده در بخش کشاورزی سهم مهمی را ایفا میکند.
مهمترین مسئله کشورهای جهان سوم، بیکاری و افزایش مهاجرت روستاییان به شهرهاست. لذا برنامهها و سیاستهای صنعتی باید در راستای کاهش بیکاری و بهبود وضع اکثریت مردم باشد. با توجه به این هدف اولا فرصتهای اشتغال باید در مناطق روستایی و شهرهای کوچک به وجود آید، ثانیا این فرصتها به طور متوسط باید به اندازه کافی ارزان باشد، ثالثا با توجه به این که جمعیت کشورهای در حال توسعه از آموزش کافی برخوردار نیست و نرخ بیسوادی بالاست، روشهای تولید باید نسبتا ساده باشد. رابعا روشهای تولید باید به صورتی باشد که از منابع محلی استفاده کند و در نهایت اهداف فوق از رهگذر ایجاد صنایع کوچک قابل تحقق باشد.
یکی از مهمترین نقطه قوتهای صنایع کوچک استعداد بالقوه آنها در برقراری رابطه بین تولیدات بخش کشاورزی و بخش صنعت است. صنایع کوچک در هر دو زمینه فراوردهسازی محصولات کشاورزی و تولید ماشینآلات و وسایل موردنیاز برای استفاده در بخش کشاورزی سهم مهمی را ایفا میکند.
پیشرفتهای سریع کشورهای در حال توسعه نظیر کره جنوبی، تایوان، مالزی، هندوستان، ترکیه، اندونزی و دهها کشور دیگر نشاندهنده این است که با برنامهریزیهای جامع، اتخاذ سیاستهای اصولی در جهت تقویت کارآفرینی و ایجاد انگیزه در جهت جذب کارآفرینان میتوان خلا موجود در کشور را پر کرد. با مروری بر علل پیشرفت کشورهای صنعتی چون آلمان، ژاپن، امریکا، انگلیس و دیگر کشورهای پیشرفته صنعتی متوجه میشویم که صنایع کوچک در این کشورها به عنوان پایههای اصلی رشد و توسعه و دستیابی به صنایع فوق مدرن بوده است. به دلیل انعطافپذیری و استفاده از تکنولوژی ساده، صنایع کوچک نقش بسزایی در تولید، اشتغالزایی، صادرات، ارزش افزوده و در یک کلام توسعه اقتصادی کشور دارند. با عنایت به وابستگی شدید صنایع واسطهای و مادر در زمینه تکنولوژی و توان سرمایهگذاری کشورهای صنعتی، امکان هرگونه حرکت اساسی در جهت صنعتی شدن برای کشورهای درحال توسعه کند و مشکل خواهد بود و برای رهایی از این تنگناها و حداکثر بهرهگیری از امکانات و استعدادهای داخلی و افزایش تولید ناخالص داخلی کشور و اشتغال، حمایت از صنایع کوچک یکی از بهترین راهها میتواند باشد. مطابق مطالعات و بررسیهای انجام شده در سطح جهان توسط سازمان جهانی کار (ILO) حدود ۷۰ درصد از نوآوریها و اختراعات در صنعت، توسط کارآفرینانی به وجود آمده که در واحدهای کوچک و متوسط مشغول بودهاند.
در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه، سیاستگذاریها در جهت حمایت هرچه بیشتر از صنایع کوچک است و این بنگاههای کوچک به شدت مورد توجه قرار گرفتهاند تا جایی که به عنوان مثال در قانون اساسی کره جنوبی بر حمایت و پشتیبانی هرچه بیشتر از این صنایع تاکید شده است، یا در ژاپن صنایع کوچک با سازماندهی بسیار قوی نقش مهمی در تحولات صنعتی و تکنولوژیک این کشورها ایفا میکنند.
●مزایای کلی صنایع کوچک
مزایا و برتریهای صنایع کوچک در دنیای امروز به حدی است که بدون اغراق قابل شمارش نیست و محدودیتی برای این مزایا وجود ندارد. این مزایا از زوایای مختلف قابل بررسی است اما به طور کلی میتوان این مزایا و ویژگیها را برای صنایع کوچک در سطح جهانی به شرح ذیل برشمرد:
۱ - تنوع در مصرف منابع انرژی
با عنایت به رشد نامحدود تکنولوژی در زمینههای مختلف علوم الکترونیک، علوم ژنتیک و... میزان مصرف انرژی در صنایع معدنی بسیار کاهش یافته و در آینده نیز همچنان این کاهش ادامه خواهد یافت و به همت و ابتکار و خلاقیت کارآفرینان واحدهای کوچک، منابع جدید انرژی با قیمتهای بسیار پایینتر جایگزین منابع قبلی شده که از این منابع میتوان به تبدیل انرژی خورشیدی به الکتریسیته و حرارت، انرژی حرارت مرکزی زمین، امواج دریا، انرژی باد، انرژی رعد و برق، هیدروژن و بیوگاز اشاره کرد که واحدهای تحقیقاتی صنایع کوچک پیوسته روی این مسائل مطالعه نموده و آنها را مدنظر قرار دادهاند.
۲ - کاهش اتلاف انرژی مواد
رشد تکنولوژی و طراحی هوشمندانه و بکارگیری ابزارهای نوین سبب کاهش قیمت بإ؛ توجه به کاهش ضایعات، مصرف کم انرژی، حذف کارهای غیرضروری و مصرف کامل مواد اولیه شده است.
۳ - تمرکززدایی
وجود مراکز متعدد کارگاههای تولیدی در شهرها و روستاهای مختلف کشورها موجب تمرکززدایی از جهات مختلف صنعتی، تولیدی و نیروی انسانی شده و توزیع تقریبا همگونی را از نظر جمعیتی و ... در سرتاسر هر کشور سبب شدهاند.
۴ - کارآیی اقتصادی
صنایع کوچک در صورت گسترش مطلوب، محیط رقابتی و سالمی به وجود میآورند که در کارایی اقتصادی کشور نقش بسزایی خواهد داشت. صنایع کوچک میتوانند به عنوان اقمار صنایع بزرگ، سهم بسزایی در تحول صنعتی و به وجود آوردن پیوندهای مستحکم صنعتی ایفا کنند. امروزه در اغلب کشورهای جهان و خصوصا در ژاپن، صنایع بزرگ تدریجا خط تولید خود را کوچکتر کرده و آنرا به صنایع کوچک میسپارند. در کارگاههای کوچک تولیدات بر اساس درخواست مشتری و باب میل و سلیقه آنها ساخته میشود و محصولات بسیار متنوعی با کیفیتهای بسیار بالا و از نظر زیبایی نیز در حد بالایی تولید میکنند. زمان ساخت محصول در این کارگاهها نسبت به کارخانههای بزرگ خیلی کوتاهتر است و لذا مشتریان بیشتر راغب هستند تا کالاهای موردنیاز خود را از اینگونه واحدها تهیه نمایند. این صنایع:
- دارای بالاترین ظرفیت ایجاد اشتغال برای قشر جوان و نیروی فعال هستند
- توانایی لازم در راستای تامین قطعات موردنیاز صنایع مادر بزرگ را دارند
- توانایی انعطافپذیری بالایی در تنوع بخشیدن به نوع فعالیتهای تولیدی را دارند - توان لازم در جهت جذب سرمایههای سرگردان جامعه را دارند
- این صنایع میتوانند سکوی پرتاب مدیران و کارآفرینان اقتصادی باشند و مرکزی برای مدیران و نیروهای متخصص موردنیاز صنایع و تکنولوژی پیشرفته باشند
مدیران این کارگاهها و واحدها دارای مزایا و ویژگیهای خاص هستند که برخی از این ویژگیها عبارتند از:
- در تصمیمگیری برای انجام کار جدید و تغییر و تحول در روند کار قاطع هستند
- خواهان سبک موفقیت و موقعیت اجتماعی ویژه هستند
- حداکثر استفاده را از حداقل امکانات مینمایند
- گرایش شدید به آگاهی یافتن از روشهای جدید و نوین تولیدی و بکارگیری بهینه روشها را دارند
- دارای قدرت سازماندهی موثر و پویا هستند
- صبور بوده و دست به مخاطره میزنند
- برنامهریز دقیق و آیندهنگر هستند
- به سرعت خود را با منابع موجود تولید هماهنگ میکنند
- در زمینه تولیدات نیز دارای ویژگیهای خاصی هستند که اغلب صنایع بزرگ فاقد آن هستند.
دانشنامه کلمات:-
الکتریسیته