مقدمه
مرحله اول :
هرگز روزی که قرار شد از یک هنرمند و آثارش برای تهیه پروژه دانشجویی استمداد بطلبم به سراغ دلسوخته ای از بارگاه مطهر امام رضا (ع) رفتم.
فکر نمی کردم با پیرمردی آشنا شوم که در اولین برخورد پدرانه اش با آن همه مشغولیات کاری این باور را در ذهنم بیشتر جای دهد که هر کسی را به در این خانه راه نیست. و ظاهراً امام رضا (ع) ما را هم طلبید و تلفن های اولیه به آستان مقدسه و هماهنگی ها را انجام دادم با ضبط صوتی کوچک به حضورش رفتم آنچنان خاضعانه من را در اتاقش به حضور پذیرفت و به سؤالاتم پاسخ داد که تا وقتی کارگاه و کارهایش را نشانم نداد و پیشنهاد فیلم برداری را مطرح نکرد باورم نشد که مردی بزرگ است و دستی چیره دارد بر عالم هنر!
چون من عادت کرده بودم به ژست های ادعا مدارانه به ظاهر هنرمندان دور و برم که حالا می دانم هیچ در چنته ندارند
مرحله دوم:
از سازمان تبلیغات حرم مطهر کتاب راهنمای جامع اماکن متبرکه حرم امام رضا (ع) را گرفتم و از مؤسسه آفرینش های هنری آستان قدس رضوی سی دی های : باغ ملکوت ، نور و آینه ، ( آب و آبی، ستاره ، کاشی )، آستان عشق را تهیه کردم در منزل مطالعه نمودم و با استاد قراری گذاشتم و دوربین هم کرایه کردم
مرحله سوم:
دوربین به دست با قلم و دفتر راهی خانه دوست شدم. ساعت 8 صبح صحن جمهوری رو به روی ایوان طلا اتاق 21.
« السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)»
« السلام علیک ایها الصدیق الشهید»
پنجره فولاد است و التماس، ایوان طلا است و روح نیاز، باران اندک باریده و بوی بهشت را با تمام وجود می توان حس کرد.
در اتاق او هم مثل همه اتاق های صاحب خانه باز است ضربه ای به در وارد می شوم سلام من را به گرمی پاسخ می دهد می گوید در اتاقش مانده تا بیاید.
این لطف را بعد فهمیدم چون سرزدن به همه کارگاه ها ( کاشی ، معرق ، طلا و …) و مدیریت این همه پرسنل، نشستن نمی طلبید که دائماً راه رفتن آن را مهیا می کرد. از آقای یعقوبی می خواهد من را به چای گرم دعوت کنند و چقدر در آن صبح سرد مائده امام رضا (ع) پیمانکار، جوش کار، مغنی، کارگر ، مهندس و …. هر یک حرفی و حدیثی دارند.
یکی برای مقرنس کاری سر در غری چک 2 میلیونی می خواهد، دیگری برای سند مخارج جوش کاری معنا می گیر و چند کارگر روزمزد مغنی حرف از رسیدن به نتیجه مطلوب بعد از همه کندن می زنند و او با چشم باز و دقیق به همه می رسد چرا که از خزان ای اعتبار می گیرد که پاسخ اخروی سنگینی تری دارد.
شروع به صحبت می کند.
بعد به کارگاههای مختلف می رویم همراه و همگام با او می روم بعضی از جاها امکان فیلم برداری وجود نداشت خیلی دوست داشتم هر چه می بینم ثبت کنم و ضبط کنم.
نمی دانم چرا با شما می آیم ، می دانم که این عنایت آقایی است که ما را بسیار دوست
می دارد . و به دل این پیرمرد پر کار انداخته که امروز کار ما را هم جزء فراوان کارهایش به حساب آورد.
از این کارگاه به آن کارگاه، از این صحن به آن صحن خجالت تنها چیزی است که برایم مانده، نصیحتهای پدرانه اش هم چاشنی قدم زدن های حرم است که قانع باشید و صبور و هرگز بچه هایتان را به دروغ وادار نکنید تا همیشه صادق باشند.
زندگی امام رضا ( ع ) :
امام آیت حق:
مسلمانان جهان در سال 148 ه. ق هدیه ای بزرگ و الهی را دریافت نمودند و آن میلاد هشتمین حجت خدا بود. نام مبارکش علی، لقب مشهور آن حضرت رضا (ع) و کنیه معروف ایشان ابوالحسن است. پدر بزرگوارش ، امام موسی بن جعفر (ع)، هفتمین امام شیعیان و مادر آن حضرت بانوی پاکدامن و پرهیزکار به نام تکتم که بعدها طاهره نامیده شد. همسر مکرمه حضرت رضا (ع) ام ولد و مادر امام جواد (ع) است.
جایگاه علمی امام:
حضرت رضا مانند اجداد بزرگوار خود از مقام علمی والایی برخوردار بود تا آنجا که به وی لقب عالم آل محمد دادند.
عبد السلام بن صالح هروی ( ابوالصلت ) گفته است:
کسی را داناتر از علی بن موسی الرضا (ع) ندیدم هیچ دانشمندی با آن روبرو نشد مگر اینکه وی نیز چنین شهادت می داد. دوران پر شکوه امامت حضرت از سال 183 ه . ق آغاز شد. در این سال امام موسی کاظم (ع) در زندان هارون در بغداد به شهادت رسید، مدت ده سال امامت حضرت رضا (ع) مصادف با زمانی بود که حکومت سیاسی به دست هارون الرشید اداره می شد و شیوه حکمرانی وی بر اساس اعمال زور بر مردم بود.
در آن روزها بیت حضرت در مدینه مرجع مردم و پناه مسلمانان و مرکز تجمع دانشمندان، فقها و مجتهدان بود، به طور کلی دوره امامت 20 ساله امامت و رهبری حضرت به دو بخش تقسیم می شود.
بخش اول: از آغاز امامت تا سفر به خراسان یعنی از سال 183 تا سال 201 ه . ق
بخش دوم : از نیمه سال 201 ه . ق تا پایان عمر امام یعنی آخر صفر سال 203 ه . ق
وقوع قیامها و نهضت های سیاسی و نظامی در خراسان علیه هارون الرشید وی را بر آن داشت که در سال 193 ه . ق به منظور کشتن رافع بن لیث و مصادره علی بن عیسی بن ماهان رهسپار آن دیار شد. وی در حالی که بیمار بود وقتی که به گرگان رسید بیماری اش شدت یافت و در توس درگذشت بدن او در یکی از تالارهای باغ منسوب به حمید بن قحطبه در روستای سناباد ( مهشد فعلی ) به خاک سپردند.
پس از مرگ هارون، جنگ قدرت بین مدعیان خلافت، امین و مأمون در گرفت، در این مبارهخ امنی دستگیر و به هلاکت رسید. این پیروزی ظاهری حکومت پر فراز و نشیبی را برای مأمون ایجا کرد و واکنش ها و نتایج منفی علیهخ او و اهدافش به وجود آورد که منجر به بوجود آمدن شرایط سیاسی عصر امام ( ع) شد زیرا مخالفت شدید شیعیان و علویان با خاندان عباسی از یکسو و قیام هواداران امین در بغداد که قتل او را جرمی سنگین می دانستند از سوی دیگر، قیام ها و نهضتهای گسترد ای را علیه حکومت عباسی و مأمون به وجود آورد.
مأمون پس از رویارویی با اوضاع ناآرام حکومت و احساس ناامنی و نگرانی شدید، دریافت که این خطر جدی نه تنها خلافت وی بلکه حکومت عباسیان را تهدید می کند.
از طرفی موقعیت و شخصیت برجسته و ممتاز حضرت رضا (ع) و توجه و گرایش شدید مردم به آن حضرت نیز تهدیدی دیگر برای براندازی حکومت عباسی بود و از این رو درصدد برآمد که فریاد انقلابیون را خاموش و اعتماد مردم بغداد را به خود جلب کند.
پس از مشورت با وزیر خود فضل بن سهل، تصمیم گرفت که حضرت رضا (ع) که نزد علویان و شیعیان از محبوبیت خاص برخوردار بود و در ایران پایگاه مردمی استواری داشت را از مدینه به خراسان دعوت کند ، تا با مطرح کردن مسئله ولایت عهدی از خطر جدی
پیش گیری کند
از این رو دعوت نامه های متعددی برای ان حضرت فرستاد حضرت که از واقعیت ها آگاهی داشت به شدت با این دعوت مخالفت نمود تا اینکه با پافشاری مأمون و سرانجام با تهدید وی مواجه شد و سفر خراسانم را به گونه ای طی کرد که معلوم شد سفری اجباری است.
پس از مطرح نمودن مسئله ولایت عهدی و خود داری حضرت از پذیرش، مأمون او را با اصرار و اجبار وادار به پذیرش شروط ولایت عهدی نمود، اما مواضع منفی امام (ع) در برابر ترفندهای مأمون وی را آگاه کرد که نیرنگش موفقیت آمیز نیست، زیرا او می خواست با تحمیل ولایت عهدی به هدفهای خاصی برسد که مهم ترین آنها عبارت بود از:
1 دور نگه داشتن امام رضا (ع) از پیروان و شیعیان خود
2 کاستن وجه معنوی امام و متهم کردن او به دنیا پرستی و حب جاه و مقام
3 مراقبت دقیق از حضرت و زیر نظر داشتن ایشان
4 مشروح و جلوه دادن خلافت خود
5 یافتن پایگاه مردمی و سرانجام فرو نشاندن نهضت ها و قیام ها
علل و انگیزه های پذیرش اجباری ولایت مهدی:
الف) امام احساس نکرد پذیرفتن ولایت عهدی ، تنها به قیمت جان او تمام شود، بلکه جان تمام شیعیان و علویان هم به خطر می افتد.
اگر در آن شرایط برای امام رضا (ع) جایز بود جان خود را به خطر اندازد، اما علویان و شیعیان چنین روا نمی دانست چنانچه امام با رد مقام ولایت عهدی، خود و پیروانش را به نابودی می کشاند کفر و انحاد همه جا را فرا گرفت و در نتیجه مأمون به اهداف شوم خود دست می یافت
ب )امام دریافت پذیرش ولایت عهدی، یک اعتراف ضمنی از طرف عباسیان که علویان هم در این حکومت سهم شایسته ای دارند.
ج) انگیزه دیگر اینکه عموم مردم تلاش اهل بیت را بر خلاف شایعات. در صحنه سیاست ببینند و گمان نکنند که آنها عالمانی هستند که فقط در گوشه ای به عبادت می نشینند و در امور سیاسی دخالت نمی کنند
د) دیگر اینکه امام فرمود: همان انگیزه ای که جدم امیر المؤمنین علیه السلام داشت را وادار به شرکت در شوراهای شش نفره نمود ، مرا نیز به پذیرش ولایت عهدی واداشت .
در پذیرش شروط ولایت عهدی، امام به خوبی به توطئه ها و هدفهای پنهان اشکار مأمون آگاهی داشت . گفتار و رفتار حضرت حکایت از اجبار و عدم رضایت او در این پذیرش نمادین می کرد و به همین جهت ولایت عهدی را با شرایط خاص زیر پذیرا شد :
1 به امر قضاوت و داوری نپردازد.
2- هیچ رسم و سنتی را جابه جا و نقض نکند.
بدهی است، این شرایط خط بطلان بر اهداف مأمون کشید و این امر موجب شد تا حکومت نتواند کارها را به نام امام پیش برد و امور را به صورت شرعی و دینی جلوه دهد.
منابع و مأخذ
اداره کل آستان قدس رضوی
موسسه آفرینش های هنری آستان قدس رضوی
ویژه نامه جامع اماکن متبرکه حرم مطهر، انتشارات آستان قدس رضوی
هفته نام اطلاع رسانی حرم مطهر
تبلیغات اسلامی حرم مطهر
اطلاع رسانی حرم مطهر
سایت های مرتبط به حرم مطهر امام رضا