مقدمه :
یکی از گسترهها در «تربیت دینی» استفاده از روش (Method) هایی است که نه تنها شایسته، بلکه بایسته است که در تربیتدینی مربیان و فراگیران - بویژه نوجوانان، جوانان، دانشآموزان و دانشجویان - به کار گرفته شود و استفاده از روشهایتربیتی صحیح، از اصول و مبانی مهمی است که همه دست اندرکاران مسایلتربیتی نوجوانان و جوانان باید به آن توجهی وافر کنند، زیرا «دنیای امروز، دنیای به کارگیری روشها و بهرهگیری از راه کارهاست.»
تربیت دینی:
یکی از گسترهها در «تربیت دینی» استفاده از روش (Method) هایی است که نه تنها شایسته، بلکه بایسته است که در تربیتدینی مربیان و فراگیران - بویژه نوجوانان، جوانان، دانشآموزان و دانشجویان - به کار گرفته شود و استفاده از روشهایتربیتی صحیح، از اصول و مبانی مهمی است که همه دست اندرکاران مسایلتربیتی نوجوانان و جوانان باید به آن توجهی وافر کنند، زیرا «دنیای امروز، دنیای به کارگیری روشها و بهرهگیری از راه کارهاست.»
امام رضاعلیه السلام در این زمینه میفرماید : «هر کس در پی کاری، از همان راه و روش آن رود، هرگز نلغزد و اگر بلغزد، راهکار رهاییاش را نیز بیابد.» (۱)
به هر ترتیب شایسته است تا دو نکته مهم را فراروی خویش داشته باشیم:
۱. در این نگاشته، ما روشهای تربیتی را از آموزههای وحیانی و اندیشههای ولایی برگرفتهایم. به همین جهت، در فهرست منابع چیزی از دیگران ارایه نکردهایم .
۲. به جهت رعایت اختصار، بیشتر به جنبههای تئوریک موضوع پرداختهایم، اگر چه به جنبههای کاربردی آن نیز توجه داشتهایم. از اینرو، حتی ازآوردن متن آیات و روایات و غالبا از ذکرمثال، تجربهها و نمونههای عملی، پرهیختهایم و به تعبیر مولانا«بحر در کوزه» کردهایم، اما:
گر بریزی بحر را در کوزهای چند گنجد؟ قسمتیک روزهای اکنون به تبیین برخی از روشهای تربیت دینی - بویژه برای نوجوانان، جوانان، دانشآموزان و دانشجویان - میپردازیم که عبارتند از:
۱. روش تربیت تقلیدی
تقلید بر چهار نوع است: الف. تقلید آگاهانه و سودمند (مانند تقلید در کارهای مثبت)
ب. تقلید آگاهانه و زیانمند (مانند تقلید در کارهای منفی)
ج. تقلید ناآگاهانه و سودمند (مانند تقلید کودک در یادگیری سخن گفتن)
د. تقلید ناآگاهانه و زیانمند (مانند تقلید کودک در به کارگیری سخنان زشت)
نوع اول و دوم از تقلید، همان الگوبرداری مثبت، یا منفی از دیگران است که در «روش تربیتی الگویی» به آن خواهیم پرداخت.
در قرآن کریم و در داستان هابیل و قابیل به نوع اول از تقلید اشاره شده است. «پس، خدا زاغی را برانگیخت که زمین را میکاوید، تا به قابیل نشان دهد چگونه جسد برادرش هابیل را پنهان کند. (۲)
به نوع چهارم از تقلید نیز در قرآن مجید و در مورد کافران نیز اشاره شده است. «چون به آنان گفته میشود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید، گویند: نه، بلکه از چیزی که پدران خود را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم. آیا هر چند پدرانشان چیزی را درک نمیکرده و به صواب نمیرفتند شایسته تقلیدند». (۳)
پس، این گونه تقلیدهای کورکورانه و بدون دلیلهای خردمندانه کاملا نکوهیده است و باید درباره این نوع تقلیدها گفت:
خلق راتقلیدشان بر باد داد ای دو صد لعنتبر این تقلید باد در این جا لازم است تا به دو نکته مهم اشاره کنیم:
الف: استفاده مثبت از روش تقلیدی در تعلیم و تربیت، شایسته و گاه بایسته است، ولی استفاده منفی از آن شایسته نیست.
ب: با توجه به تقلیدورزی شدید فرزندان و دانشآموزان، باید همه ما کاملا مواظب گفتار و رفتار خود باشیم. برای نمونه، یکی ازمربیان ورزش به علت زانو درد به هنگام ورزش کردن، زانوبندی را به پای چپ خود میبندد. پس از سپری شدن چند جلسه آموزشی و تمرین ورزشی، متوجه میشود که برخی از شاگردان وی بدون داشتن هیچ گونه زانو دردی هنگام ورزش کردن، زانوبندی را به پای چپ خویش و حتی پای راستشان هم میبندند، و این مساله نشان میدهد که رفتارمربیان، حتی به طور ناخواسته، تا چه میزانی میتواند مورد تقلید متربیان و فراگیران قرار بگیرد و بر آنان تاثیر بگذارد.