مقدمه :
اندیشه درطبیعت پهناور و گشودن گنجینه های راز جهان هرگز پایان نمی پذیرد. همچنان تفکر در زندگانی و شخصیت بی نظیری چون محمد (ص) نیزبا همه ی تکرار وتعمق هرگز پایان نمی گیرد.
زیرا موجودی که خلاصه ی دسترنج چرخ و فلک و قله ی نورانی حیات بشری است با طبیعت زنده و جاوید همدوش و هماهنگ است ودست فرسودگی و ابتذال به دامانش راه نمی یابد.
هر چه تاریخ جهان ورق می خورد و بر آن قطره می افزاید, فصل طلوع اسلام دیباچه ی پیروزی های بشری برجسته تر و نورانی تر جلوه می کند.
وقتی شرح تحلیلی زندگی محمد (ص) مورد دقت قرار می گیرد گذشت ها , رافت ها , شجاعت ها و انصاف و ایثار و عدالت و... (8) دروجود این بزرگوار موج میزند.
ایشان همان کسی هستند که امام باقر (ع) درموردشان می فرمایند :
در رسول اکرم (ص) سه چیز بود که در هیچکس جز او نبود ,
سایه نداشت (زیرا نور او را تحت الشعاع خورشید نمی گشت).
گواهی ده که عا لم را خدایی است نه برجا و نه حاجتمندی جایی است
خدایی که آدمی را سروری داد مرا برآدمی پیغمبری داد (نظامی)
رهبران و پیامبران اسلام درهمه ی زمینه های زندگی ,راهنمایی های لازم را بیان کردند تا
هر عضو جامعه ی اسلامی ازهر جهت فردی و اجتماعی کامل باشند .(9)
اما یکی از اهداف مقدس پیامبر درجهت تکامل انسان این بود که فاصله ها را کم کنند و افراد
بشر را تحت لوای انسانیت و پرهیزگاری گرد آورند وملاک فضیلت و شخصیت را فضایل
اخلا قی و سجا یای انسانی معرفی نمایند .
بنابراین می بایست هر چه زودتر رسوم زشت کهن عرب (دختران اشراف نباید با طبقه ی
تهیدست ازدواج کنند )رابکوبد .(6)
به همین دلیل هم پیامبر (ص)خود در طی عمر شریفشان دست به ازدواج هایی زدند تا به
دیگران بفهمانند که اعتقادات غلط و پوچ را باید کنار گذاشت..
البته هریک از ازدواج های پیامبر اهداف والایی داشت که بیان آنرا در این مقاله معذوریم
وتنها به ذکر همسران و شخصیت آنان می پردازیم .
در این مبحث نمایی کلی از اخلاق پیامر (ص) وهمسرانش را – که سرمش اعلا و با لا ترین
اسوه و نمونه ی برجسته ی اخلاق الهی است و برای تکمیل اخلاق مبعوث شد –(9) تصویر
می کنیم تا با الهام گیری از سیره ی والا ی او زندگی خدا پسندانه و محمدی داشته باشیم .و به
گونه ای سخن بگوییم که آن حضرت سخن میگفت ,آنجایی غضب کنیم که آن عزیز خشمگین
می شذ وجایی عفو کنیم که آن جنا ب بخشید .(11
همسران پیامبر:
محمد (ص) پیامبر اسلام نه زن داشتند و این نه زن را بعد از وفات خدیجه تزویج نمودند
زیرا تا روزی که خدیجه حیات داشت ,پیغمبر اسلام زن دیگری انتخاب ننمودند .
البته ازدواج پیامبر با همسرانش به خصوص با خدیجه یک امر خدایی بود زیرا پیامبر بی سر-
پرست بود وخداوند امر ازدواج او و خدیجه رافراهم کرد تا به او سرپناه دهد .
درحدیث قدسی می خوانیم:
(آیا خداوند تو را یتیم نیافت ولی به تو سرپناه داد.خداوند تو را بی سرپرست یافت و یک
سرپرست به تو عطا کرد و خداوند تو را فقیر دید ولی تو را غنی کرد).1
اما اسامی دیگرزنان پیامبربعد از همسری حضرت خدیجه از این قرار است :
ام سلمه دختر ابی امیه
سوده دختر زمعه
عایشه دختر ابوبکر
ام حبیبه دختر ابوسفیان
(حفصه دختر عمربن الخطاب)2
صفیه دختر حی بن اخطب خیبری
میمونه دختر حجش اسدی
جویریه دختر حدث مصطلق
که البته هر یک به دلایل خاصی به همسری پیامبر درآمدند .
نویسنده گان سیره می گویند پیامبر فردی به نام (ریحانه)3 را برای خویش برگزید واو در [1]
نزد پیامبر بود وتا زمان وفات پیامبر در خانه ی آ ن حضرت خدمت می کرد برخی می گویند
پیامبر به وی پیشنهاد نمود که با وی ازدواج کند و اورا به زنان خویش بپیوندد ولی او
نخواست و دوست داشت در کنیزی آن حضرت باقی بماند وی در ابتدا از اسلام آوردن
خودداری می کرد ولی بعد ها اسلام آورد .(2)
[1] - سوره ی وضحی آیه ی 93
2- حفصه بعد از ازدواج سه چیز را وارد خانه ی پیغمبر نمود :
اول شعر سرودن
دوم کتاب خواندن
سوم نوشتن با خطی خوش- به طوری که روایت می کنند حفصه با خط خوش یک دوره قران را نوشت و ان را به اسم قرآن حفصه خوانده اند .
3- دختر عمروبن خضاقه