دانلود مقاله محمد رسول الله

Word 81 KB 29111 16
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  •  لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه لمن کان یرجوالله والیوم الاخر وذکر اله کثیراً

    براستی که پیامبر(ص) برای شما  الگو و اسوه نیکویی است در تمامی کارها برای آنکس که به پاداش خدا  و روز قیامت امید وار باشد  و بسیار به به یاد خدا باشد.                                      احزاب20

     

    محمد رسول الله

    مقدمه:

    از روزگاریکه ابرهای تراکم جهل و نادانی سراسر عالم بشریت را تیره و تار ساخته بود زشتخویی و فساد همه جا رواج داشت.

    شرکت و بت پرستی جایگزین یکتا پرستی و توحید گشته بود.

    مزدک ها ومانی ها بنام مذهب و آئین بر عقول و افکار مردم حکومت می کردند.

    هرزگی و گناه در هر جای جهان افتخار شمرده می شد، خونریزی و ستم امری عادی بود.

    بشریت در پرتگاه نیستی قرار گرفته و آخرین دوران انحطاط خود را می پیمود، زنها از مزایای زندگی محروم و با آنها معامله برده وحیوان می شد و بهمراه شوهران مرده خود با آتش می سوختند .

    در سرزمینی دور از مدنیت و در میان دره ای خشک و بی حاصل طفلی یتیم که از رعایت پدر و محبت مادر محروم و از تعلیم بی بهره بود پرورش یافت.

    دوران طفولیت وی به گوسفند چرانی گذشت.فقیر بود اما امین و درستکار  و روح او از زشتی ها برکنار ماند.

    در سن چهل سالگی بر ضد بت پرستی و بیداد گری قد برافراشت و مردم عرب را که دایم با یکدیگر در جدال و ستیز بودند به یگانگی فرا خواند و فرمود: از بتان چشم پوشیده و خدا را عبادت کنند.

    نابخردان همواره با او در ستیز بودند ولی او ایمانی تزلزل ناپذیر داشت.

    به نیروی ایمان و پشتیبانی خدا توانست  مردم را از بت پرستی نجات داده و به اسلام و خداپرستی فراخواند

    و توانست به وضع نکبت بار دنیای آنروز خاتمه و به روزگار سیاه بشر پایان دهدو جهانیان را سروسامان بخشد و پرچم توحید با اشعار مقدس لا اله الا الله را در روی زمین به اهتراز در آورد.

    در این جزوه به سجایای اخلاقی و صفات پسندیده  آن بزرگ مرد خدا، که خداوند در وصفش فرمود« یا محمد لولاک لما خلقت الافلاک» ای محمد، اگر بخاطر تو نبود جهان را خلق نمی کردم.

    می پردازیم باشد که پیرو راه و روش مسلمانان وارسته قرارگیریم.

    انشاء الله.

    از آنجا که تمامی علماء و دانشمندان را اجماع بر آنست که اجداد پیامبر خدا پرست بوده اند و هیچگاه بت پرست نبوده اند و پیامبر بزرگ اسلام حضرت ختمی مرتبت محمدبن عبدالله(ص)  نیز از این امر مستثنی نیست.

    جهت آشنایی خوانندگان محترم تعدادی از اجداد پیامبر و اسماء و القاب آنحضرت را بر می شماریم.

     

    اجداد پیامبر:

    اجداد پیامبر(ص) محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف بن قصی بن کلاب بن مره بن کعب من لوی بن غالب بن فهربن مالک بن المنضر بن کنانه بن خزیمه بن الیاس بن مضربن نزاربن سعدبن عدنان و...که بقیه را ذکر نکردیم

     

    ولادت:

    پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد(ص) در هفدهم ربیع الاول نزدیک طلوع آفتاب درسال عام الفیل در شهر مکه بدنیا آمد از اسماء و القاب آن حضرت می توان: محمد- مصطفی- احمد- قائم- ابوالقاسم-را نام برد.مادرش آمنه و پدرش عبدالله نام داشت  در هنگام ولادت آنحضرت اتفاقات بسیار نادر و عجیب در جهان آنروز افتاد  از جمله صبح روزی که حضرت محمد(ص) متولد شد تمامی بتها در هر جای دنیا که وجود داشت، به زمین افتاد.

    طاق کسری بلرزید و چهارده کنگره از کنگره های طاق کسری افتاد.

    دریاچه ساده که مورد پرستش مردم بود،خشک شد.

    و آتشکده فارس که هزاران سال بود خاموش نشده بود در آنشب خاموش شد.

     وی را برای تربیت آنچنان که دربین عرب مرسوم بود به حلیمه سعدیه سپردند و حلیمه سعدیه مدت 5 سال آنحضرت را شیر داد و تربیت نمود..

    دوران جوانی و ازدواج :

     پیامبر(ص) در سن 25 سالگی با حضرت خدیجه که از بانوان بزرگ و ثروتمند مکه بود ازدواج کرد و حضرت خدیجه نیز تمامی ثروت خود را در اختیار حضرت محمد(ص) نهاد تا در راه اسلام و پیشبرد اهداف آن خرج کند.

    بعثت:

    حضرت محمد (ص) که از کودکی عبارت و خلوت با خدا را دو ست داشت برای عبادت به غار حرا می رفت در یکی از همین روزها که مصادف با 27 رجب سال 6203 میلادی، در غار حرا برای عبادت رفته بود فرشته وحی حضرت جبرئیل بر او  ظاهر شد و فرمود اقراء یعنی  بخوان.

    پیامبر (ص) نظر به جبرئیل کرد در حالی که  می لرزید گفت چه بخوانم در حالی من خواندن بلد نیستم و جبرئیل  فرمود اقراأ بسم ربک الذی خلق- خلق الانسان من علق- اقراء وربک الاکرم- الذی علم بالقلم علم الانسان ما لم یعلم و اولین آیات الهی و وحی الهی اینگونه بر پیامبر (ص) نازل شد.

    پیامبر(ص) در حالی که می لرزید به خانه برگشت.

    خدیجه از پیامبر(ص) پرسید یا محمد(ص) این چه نوری است که من با تو می بینم پیامبر(ص) فرمود نور نبوت است.

    و من به پیامبری برگزیده شدم .

    حضرت خدیجه گفت من  سالهاست که می دانم تو پیامبر خدایی، و او اولین کسی بود که به پیامبر(ص) ایمان آورد.

    و بدینگونه رسالت خطیر پیامبر(ص) آغاز شد.

    مدت سه سال دعوت پیامبر (ص) بصورت پنهانی و در بین نزدیکان خودش ( حضرت علی(ع)- حضرت خدیجه- زیدبن حارث)  ارائه داشت تا اینکه فرشته وحی بر پیامبر(ص) نازل شد و آیه و أنذر عشیرتک الاقربین» نازل گشت.

    پیامبر (ص) مجلسی ترتیب داد و اقوام خویش را دعوت کرد و خواست که پس از صرف غذا سخن بگوید ولی ابی جهل مانع شد.

    پیامبر(ص) مجدداً مجلس دیگری ترتیب داد و پس از صرف غذا شروع به صحبت کرد و اقوام خویش را به اسلام دعوت کرد و پس از دعوت پیامبر(ص) ابوطالب عموی پیامبر(ص) شروع بصحبت کرد و ضمن تأیید سخنان پیامبر(ص) آمادگی خود را جهت پذیرش اسلام اعلام نمود ولی ابی لهب مخالفت نموده و دیگران را نیز تشویق به مخالفت  کرد.

    چندی گذشت و پیامبر(ص) از طرف خدا مأموریت  یافت که تمامی مردم را به دین اسلام دعوت کند لذا از کوه صفا بالا رفت و مردم و قبایل مختلف را نداداد وقتیهمه گردآمدند فرمود ای مردم اگر من بگویم سوارانی در این وادی خیال غارت اموال شما را دارند باور می کنید.

    همه به اتفاق گفتند بلی ای محمد زیرا تا کنون دروغی از تو نشنیده ایم.

    آنگاه فرمود( فانی نذیر لکم بین یدی عذاب شدید) براستیکه من شما را از  کیفر زشتکاریهایتان بعذابی سخت بیم می دهیم دست از بت پرستی بردارید و خدای حقیقی را پرستش کنید ای فرزندان عبدالمطلب ای فرزندان عبدمناف ای فرزند مخزوم...

    و تمامی قبایل را نام برد و فرمود خدا به من فرمان داده تا خویشاوندان نزدیک خود را پیش از دیگران انذار نمایم اکنون از شما هیچ نمی خواهم جز اینکه بگویید ( لا اله الا الله) ابوسهب  فریاد زد وای بر تو برای همین ما را اینجا جمع نموده ای.

    بدینگونه مخالفت آغاز شد.

    13 سال با سختی و مشقت بر پیامبر گذشت و جز معدودی از مردم  مکه به او ایمان نیاوردند و بالاخر پیامبر (ص) تصمیم گرفت به مدینه هجرت کند.

    و در سال سیزدهم بعثت به مدینه هجرت کرد و این هجرت مبدأ تاریخ مسلمانان شد.

    مردم مدینه که برای ورود  پیامبر به یثرت لحظه شماری می کردند تا اینکه خبر ورود پیامبر در بین مردم پیچید مردم به استقبال او شتافتند و چون نگین انگشتر  او را در میان گرفتند.

    آنحضرت چند روزی را در محله قبا توقف کرد و مسجد قبا را نیز  که اولین مسجد بنا شده بدست  پیامبر بود در آنجا نمود و آنگاه مهارشتر خود را رها کرد تا درهر جا که ناقه ایستاد در آنجا سکنی گزیند  تا بالاخره ناقه مقابل خانه ابوایوب انصاری توقف کرد.

    13 سال با سختی و مشقت بر پیامبر گذشت و جز معدودی از مردم مکه به او ایمان نیاوردند و بالاخر پیامبر (ص) تصمیم گرفت به مدینه هجرت کند.

    مردم مدینه که برای ورود پیامبر به یثرت لحظه شماری می کردند تا اینکه خبر ورود پیامبر در بین مردم پیچید مردم به استقبال او شتافتند و چون نگین انگشتر او را در میان گرفتند.

    آنحضرت چند روزی را در محله قبا توقف کرد و مسجد قبا را نیز که اولین مسجد بنا شده بدست پیامبر بود در آنجا نمود و آنگاه مهارشتر خود را رها کرد تا درهر جا که ناقه ایستاد در آنجا سکنی گزیند تا بالاخره ناقه مقابل خانه ابوایوب انصاری توقف کرد.

    مردم مقدم او را گرامی داشته و فریاد شادی و سرورسرداده و دسته جمعی سرود می خواندند طلع البدرعلینا من ثنیات الوداع وجب الشکر علینا مادعالله وداع ایها المبعوث فینا جئت بالامر مطاع ترجمه: ماه شب چهارده از گردونه کوه محل (وداع) سرزد و شب تار و آشفته ما را روشن ساخت و مجالس ما را رونق بخشید پس تا خداوند پرستنده ای دارد شکر این نعمتش بر ما واجب است.

    ای پیامبر گرامی به شهر و دیار ما آمدی و قدم بر چشم ما نهادی، بر ما مبعوث گشتی آنچه باید و شاید و خواهی فرمان ده، همگی مطیع و گردن نهادگان امر توئیم و اینگونه از پیامبر0ص) خود استقبال نموده و از وی بنحو احسن و شایسته پشتیبانی نمودند و مدت 10 سال پیامبر (ص) در مدینه (یثرب) که به میمنت ورود پیامبر به مدینه النبی تغییر یافت دین اسلام را تبلیغ کرد و بسیاری از مردم به دین اسلام در آمدند پیامبر (ص) تبلیغ خود را به خارج از مرزهای عربستان مثل ایران و روم و دیگر کشورهای آنزمان گسترش داد.

    غزوات و جنگهای پیامبر(ص) پیامب(ص) جهت بسط و گسترش اسلام همواره تلاش می کردند و از آنجا وحدانیت و خداپرستی با مزاق بت پرستان سازگار نبود و چه بسا دین اسلام و خداوند یکتا را قبول داشتند ولی بخاطر اینکه با پذیرفتن دین وبه دنبال آن پذیرش عدالت منافع مادی آنها بخطر می افتاد و نمی توانستند از انسانها بهره کشی نمایند لذا همواره به دنبال مشکل تراشی و سنگ اندازی در مقابل پیامبر بودند و از جمله جنگهای زیادی که بر علیه آنحضرت ایجاد کردند پیامبر(ص) در بسیاری از این جنگها خودشان شخصاً حضور داشتند و فرماندهی را بعهده می گرفتند که به این جنگها غزوه می گفتند.

    و در بعضی از جنگها خودشان به دلایل مختلف حضور نداشتند و فرماندهی را به دست مسلمانان می سپردند (که به این جنگها سریه ) می گفتند.

    از جمله غزوات پیامبر(ص) می تون جنگهای بدر، احد، احزاب، خیبر، و از سرایای پیامبر(ص) می توان سریه دومه الجندل، بفرماندهی عبدالرحمن بن عوف- ندک به فرماندهی علی (ع)- غمر به فرماندهی عکاشه بن محصن- ذی القصه بفرماندهی ابوعبیده جراح- و...

    را نام برد.

    حجه الوداع: پیامبر(ص) پس از هجرت به مدینه ده سال در مدینه بسر بردند و چند بار حج عمره بجای آوردند و حج تمتع بجا نیاوردند در سال دهم هجری رسول خدا اراده حج خانه خدا کرد چرا که زمانی که علی (ع) رابرای اخذ زکات به یمن فرستاده بود این آیه نازل شد « وأذن فی الناس بالحج و یأتوک رجالاً و علی کل ضامر یاتین من کل حج عمیق لیشهدوا و منافع لهم[ سوره حج آیه 27] بانگ برآور در میان مردم بحج بیایند مردانی پیاده وبر هر اشتری لاغر میان که در دره های ژرف و دور باشندحاضر شوند برای سودها که ایشانراست ( و بمنافع دینی و دنیوی خود برسند) لذا فرمان داد تا موذنان مردم را آگاه سازند که پیامبر در این سال حج می روند، هر کس که توانایی دارد آماده شود این اعلام تا دور ترین نقاط اسلام رسید و جماعت زیادی در مدینه گرد آمدند تا با پیامبر اراده حج کنند.

    پیامبر(ص) در 24 ذیقعده بقصد حج از مدینه راهی شدند چون به ذی الحلیفه رسیدند پیامبر(ص) فرمود تا مردم احرام بپوشند.

    و چون به محلی به نام (بیداء)رسیدند مردم دو طرف راه صف کشیدند و پیامبر(ص) تلبیه را آغاز کرد«لبیک اللهم لبیک لبیک لا شریک لک لبیک.

    ان الحمد والنعمه لک والملک لا شریک لک لبیک» و مشغول اعمال حج گردیدند.

    و علی (ع) هم که در یمن بود در مکه به پیامبر(ص) پیوست.

    پیامبر اسلام در مشعر الحرام خطبه ای ایراد کردند و احکام الهی را بر مردم تبلیغ و تأکید کردند و سپس فرمود: ایها الناس: انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی لن یفترقاً ابدا حتی یردا علی الحوض من دوچیزگرانبها در میان شما به امانت می گذارم مادام که به آندو مستمسک شوید هرگز گمراه نخواهید شد و ایندو از هم جداشدنی نیستند تا در کنار حوض کوثر به من ملحق شوند.

    و در سیزدهم ذی الحجه اعمال حج را در مکه به اتمام رسانیدند و از حرام خارج شدند.

    غدیر خم: در برگشت از مکه در روز هیجدهم ذی الحجه پیامبر(ص) بمکانی به نام غدیر خم رسیدند و آنجا محلی بود که کاروان حجاز و یمن از هم جدا میشدند.

    در نزدیکی این سرزمین این آیه بر پیامبر(ص) نازل شد.

    یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک فان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس.

    ای پیامبر آنچه را که بتو دستور دادیم فوری انجام بده(انتخاب جانشین) چنانچه در آن تسامح کنی بدانکه رسالت خدایرا نرسانده ای و مطمئن باش که خداوند تو را نگهدارست.

    هوا بسیار گرم بود.

    مردم را متوقف ساختند آنانکه جلوتر رفته بودند دستور دادند برگردند و همه جمع شدند جمعیت به روایتی 70 هزار و به روایتی 120 هزار تن بود از جهاز شتران منبری ساختند.

    پیامبر(ص) بالای منبر رفتند و پس از حمد و ثنای الهی و موعظه مردم ایشانرا از رحلت خود خبر داد سپس فرمود« آیا من برای شما از جانهای شما اولی نیستم همه گفتند چرا یا رسول الله آنگاه بازو های علی(ع) را گرفت و بلند کرد و فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه« یعنی هر کس را که من مولای اویم بعد از من این علی مولای اوست.» و سپس فرمود: اللهم وال من والاه وعاد من عاداه والنصر من نصره واخذل من خذله.

    پروردگارا دوست بدار هر که علی را دوست بدارد و دشمن بدار هرکس علی را دشمن بدارد و یاری ده هر که او را یاری دهد.

    و ذلیل کن آن کسکه او را ذلیل کند و آنگاه از منبر به پایین آمدند تمامی مسلمانان به علی (ع) تبریک گفتند و در همان روز آیه الیوم الکلمت لکم دینکم والتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا» امروز من دینم را کامل کردم و نعمتم را برای شما تمام کردم و راضی شدم که دین اسلام دین شما باشد و دین اسلام را که بهترین دین است برای شما برگزیدم.

    و همچنین آیه الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلاتخشوهم سوره مائده آیه پنجم نازل گردید.

    امروز کافران از اینکه به دین شما دستبرد بزنند یا اختلاف ایجاد کنند مأیوس شوند پس از آنها نترسید.

    رحلت پیامبر(ص) پس از برگشت از مکه (حجه الوداع) مردم را از عذاب آخرت و مخالفت با علی(ع) و ایجاد فتنه بر حذر می داشت و باتفاق در محبت و دوستی عترت و اهل بیتش ترغیب و تشویق مینمود و در همان سال اسامه بن زیدبن حارثه را مأمور ساخت تا با لشکر خود بطرف مردم حرکت کند و همین طور که مشغول کار لشکر اسامه بود مرضششدت گرفت.

    روزی دست علی (ع) را گرفت و آهنگ قبرستان بقیع کرد و فرمود یا علی(ع) در اینحال جبرئیل دو بار قرآن را بر من عرضه کرد و من یقین دارم که مرگم نزدیک شده است آنگاه برای مردگان بقیع استغفار کرد وسپس به خانه مراجعه کرد.

    تب شدیدی بر پیامبر عارض شد و سه روز در خانه بستری بود.

    روز چهارم فرمود مرا به مسجد ببرید پس به کمک علی و فضل بن عباس به مسجد امد و بر روی منبر نشست و فرمود ای مردم من بزودی از بین شما می روم وفرمود بخدا سوگند نجات نمی دهد بنده ای را از عذاب مگر عمل او یا رحمت خداوند.

    و سپس نماز را به سختی به جای آوردو به خانه بازگشت.

    پس از چند روز مجدداً بلال را فرمود که مردم را در مسجد دعوت کند و در حالی که که به عصایی تکیه داده بود بالای منبر رفت پس از حمد و ثنای الهی فرمود ای مردم هر کس حقی بر من دارد باید قصاص نماید سواده بن قیس گفت یا رسول الله روزی که از طائف می آمدید و بر ناقه سوار بودید و شما خواستید با چوبی که در دست داشتید ناقه را برانید که چوب شما بر شکم من خورد و من می خواهم قصاص نمایم.

    پیامبر فرموداکنون آن چوب مرا از منزل بیاورید چوب را آوردند و فرمود به آن مرد بگویید بیاید و قصاص نماید.

    آن مرد جلو آمد و فرمود ای پیامبر خدا شکم خود را برهنه کن زیرا شکم من برهنه بود.

    حضرت انجام داد آنمرد جلو آمد به پیامبر عرض کرد ای رسول خدا آیا اجازه می دهید شکم شماراببوسم.

    پیامبر اجازه داد آن مرد شکم پیامبر را بوسید و فرمود ای پیامبر من شما را عفو نمودم و پیامبر پس از چند روز به رحمت الهی رفت رحلت آن حضرت روز دوشنبه 28 ماه صفر بود.

    اخلاق پیامبر: انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق.

    من مبعوث شدم نا فضایل اخلاقی را تکمیل کنم.

    خداوند از وصف پیامبر فرمود « انک لعلی خلق عظیم» همانا تو صاحب خلق بزرگی هستی.

    از اخلاق پیامبر (ص) که قلم را یاری نگارش نیست فقط به اندکی بسنده می کنیم که بمانند قطره ای از دریای بیکران می باشد.

    از آشامیدن ابتدا بسم الله می گفت: نظافت را بسیار دوست می داشت و می فرمود النظافه من الایمان.

    نظافت و پاکیزگی نشانه ایمان است.

    مزاح می کرد ولی هیچگاه حرف باطل و بیهوده نمی گفت در سلام گفتن بر همه پیشی می گرفت گشاده رو بود هیچگاه با کسی که سخن می گفت پشت به او نمی کرد .

    در جنگها از همه کس به دشمن نزدیکتر بود و باید گفت ای رسول خدا کتابفضل ترا آب بحر کافی نیست که تر کنم سر انگشنت و صفحه بشمارم.

    پیامبر(ص) بزرگ اسلام در مدت 63 سال زندگی با برکت و 23 سال پیامبری خود با تلاش فراوان و با عزمی استوار و توکل بر خداوند متعال موفق شدند دین اسلام را در جای جای دنیای آنروز گسترش دهند در مدت زندگی با برکت خود همواره با سخنان گهربار خود مردم را هدایت و راهنمایی می فرمودند.

    دراینجا اندکی از کلمات قصار آنحضرت را که در کتاب نهج البلاغه بقلم ابوالقاسم پاینده گردآوری شده جهت آشنایی دانش آموزان عزیز و خوانندگان گرامی ذکر می کنیم که با بهره گیری از این دریای علم ومعرفت و انسان برگزیده الهی یعنی حضرت محمد(ص) بتوانیم چراغ هدایت الهی را فراسوی زندگی دنیوی و اخروی خود روشن نموده و با الگو قرار دادن فرمایشات پیامبر عظیم الشأن اسلام، به سعادت و نیکبختی برسیم.

    انشاءالله 1.

    آفه العلم النسیان و اضاعته ان تحدث به غیر اهله : آفت دانش فراموشیست و دانش که به نا اهل سپاری تلف می شود.

    2.

    ابدا الموده لمن وادک فانها ائبت: آنکه با تو در دوستی می زند با وی ره دوستی گیر که اینگونه دوستی پایدار تر است.

    3.

    ابی الله ان یرزق عبده المومن الامن حیث لا یحتسب: خداوند روزی بنده خویش را از جائی که انتظار ندارد می رساند.

    4- اشجع الناس من غلب هواء: شجاعترین مردم کسی است که بر هوای نفس غالب شود 5.

    ابغض الرجال الی الله الالد الخصم : منفور ترین مردان در نزد خدا مرد لجوج و ستیزه جوست 6.

    اتق الله فی عسرک و یسرک: در سختی و سستی از خدا بترس 7.

    اتق المحارم تکن اعبد الناس و ارض بما قسم الله لک لکن اغنی الناس: از چیزهای حرام بپرهیز تا از همه کس عابد تو باشی و بقسمت خویش راضی باش تا از همه کس ثروتمند تر باشی.

    8.

    إثنان یعجلهما الله فی الدنیا البغی و عقوق الوالدین: دو چیز را خداوند در این جهان کیفر می دهد تعدی و ناسپاسی پدر و مادر 9.

    أجتنب الغضب از خشم بپرهیز 10.

    اجملوا فی طلب الدنیا فأن کلا میسر لما کتب له منها در طلب دنیا معتدل باشید زیرا بهر کسی هر چه قسمت اوست می رسد.

    11.احب الاعمال ابی الله حفظ اللسان: بهترین کارها در پیش خدا نگه داری زبان است.

    12.

    احب عبادالله الی الله احسنهم خلقاً: بهترین بندگان در پیش خدا کسی است که خلقش نیکتر باشد.

    13.

    اجب للناس ما تحب لنفسک: آنچه برای خود می خواهی برای مردم بخواه.

    14.

    اختبرو الناس باخدانهم فان الرجل یخادن من یعجبه: مردم را از معاشر انسان بشناسید زیرا کند هم جنس با هم جنس پرواز 15.

    اذا اتی علی یوم لا ازدا دفیه علما یقر بنی الی الله تعالی فلا بورک لی فی طلوع الشمس ذلک الیوم: اگر روزی بر من بگذرد و در آن روز دانشی نیاموزم که مرا به خداوند نزدیکتر کند طلوع آفتاب آن روز بر من مبارک مباد.

    16.

    اذا احب الله عبدا إبتلاه لیسمع تضرعه: وقتی خداوند بنده ای را دوست دارد ویرا مبتلا سازد تا تضرع او را بشنود.

    17.

    إذا اراد الله بقریه هلاکا اظهر فیهم الزنا: وقتی خدا بخواهد مردم قریه ای را نابود سازد زنا را در میان آنها پدید می آورد.

    18.

    إذا اردت امرا فعلیک بالتوده حتی یریک الله منه المخرج: وقتی خواستی کاری را انجام دهی تأمل کن تا خدا راه آنرا بتو نشان دهد.

    19.

    اذا استشاط السلطان تسلط الشیطان: وقتی سلطان به غضب آید شیطان تسلط یابد.

    20.

    إذا اردت أن تذکر عیوب غیرک فاذکر عیوب نفسک: وقتی می خواهی عیوب دیگران را یاد کنی عیوب خویش را بیاد آور 21.

    إذا استکتم فاستاکوا عرضاً: وقتی مسواک می کنید مسواک را به عرض دهان بکشید.

    22.

    إذا جاإالموت بطالب العلم مات و هو شهید: وقی مرگ طالب علم فرا رشپسد شهید می میرد.

    23.

    إذا غضبت فاسکت: وقتی خشگین شدی خاموش باش 24.

    إذا کانئوا ثلاثه یتناجی أثنان دون الثالث: وقتی سه تن با همند دو تاشان آهسته با هم سخن نگویند.

    25.

    إذا وسد الامر الی غیر إهله فانتظر الساعه: وقتی کار را بدست نا اهلان بسپارند منتظر رستاخیز باش.

    26.

    إذل الناس من اهان الناس: خوارترین مردم کسی است که مردم را خوار شمارد.

    27.

    إذکر الله فانه عون لک علی ما تطلب: خداوند را یاد کن زیرا خداوند در کارها یاور توست.

    28.

    إستتمام المعروف خیر من إبتدائه انجام دادن کار نیک بهتر از آغاز کردن آنست.

    29.

    إذا اسرتک حسنتک و ساءتک سیئتک فأنت مومن: اگر از کار نیک خود خوشحال و از کار بد خود دلگیر می شوی مومن هستی 30- من طلب العلم تکفل الله برزقه .

    هر که علم جوید خدا عهده دار روزی او شود.

    2824 31- من لا ادب له لا عقل له: هر که ادب ندارد عقل ندارد 2418 32- لیس منی الا عالم او متعلم: هیچکس از من نیست.

    بجز دانشمند یا دانش آموز 33-العلم الفضل من العباده و ملاک الدین الودع:علم ازعبادت بهترست واساس دین ترس از خداست 34-لکل شیء طریق و طریق الجنه العلم: هر چیز راهی دارد وراه بهشت دانش است.

    35- من سره ان یکون اتوی الناس فلیتوکل علی الله: هر که دوست دارد از همه مردم نیروند تر باشد بخدا توکل کند.

    36- ان الله تعالی لیعجب من الشاب لیست له صبوه: خداوند جوانی را که جوانی نمی کند بدیده تحسین مینگرد.

    37- ان احدکم مراه اخیه فاذا رای به رأی فلیمطه عنه: هر یک از شما آئینه برادر خویش است.

    وقتی عیبی بر او دیدی باید بزداید.

    38- ان شئتم انباتکم عن الاماده و ماهی، اولها ملامه و ثانیها ندامه وثالثها عذاب یوم القیامه: اگر بخواهید شما را از ریاست خبر می دهم که چیست اولین مرحله آن ملامل است و دومین مرحله آن ندامت و سومین مرحله آن عذاب روز قیامت.

    39-ان الله تعالی یحب الشاب التائب: خداوند جوان توبه کار را دوست دارد.

    40-اول ما یحالب به الصلوه : نخستین چیزی که به حساب او می رسند نماز است.

    41-ان افواهم طرق للقرآن فطیبوها بالسواک دهانهای شما معبرقرآن است ان را با مسواک پاکیزه نگهدارید.

    42-اکثر الناس قیمه اکثرهم علماً: هر که از نظر علم و دانش از دیگران پیش تر است قیمتش از دیگران بیشتر است.

    442 43-انشو السلام بینکم تحابونا: اسلام را آشکار سازید تا رشته دوستی شما استوار گردد.381 44-اغد عالماً او متعلما او مستعما او محبا و لا تکن الخامسه فتهلک دانشمند باش یا دانش آموز یا مستمع و یا دوستدار علم و پنجمی مباش که هلاک خواهی شد.

    375 45- اطلبوا الرزق فی خیاباً الارض: روزی را از دل زمین بجوئید.323 تحف العقول شعبه حرانی: از علمای قرن چهاردهم 46-پیامبر(ص) فرمود :دانش بیاموزید زیرا آموختن دانش نیکی است .

    ممارست به آن تسبیح الهی و تحقیق در علم و یاد دادن به دیگران صدقه است.

    47- فضل علم نزد من از فضل عبادت برتر است.

    48- برترین شما در دیانت خوش اخلاق ترین شماست.

    49-دو دسته از امتم هر گاه خوب باشند امتم خوب و اگر بد باشند امتم بدند.

    فقها و امراء 50-آرامش از خدا و شتابزدگی از شیطان است.

کلمات کلیدی: محمد رسول الله

مقدمه: از روزگاريکه ابرهاي تراکم جهل و ناداني سراسر عالم بشريت را تيره و تار ساخته بود زشتخويي و فساد همه جا رواج داشت. شرکت و بت پرستي جايگزين يکتا پرستي و توحيد گشته بود. مزدک ها وماني ها بنام مذهب و آئين بر عقول و افکار مردم حکومت مي کردند.

لايتحرک ذره الا باذن الله تعالى در بيان فضيلت حبيب رب العالمين صلى الله عليه و آله اگرچه در هر ملل و مذاهب, فضايل آن برگزيده خداوند متعال مبين و هويداست; چنان که کتاب هاى سماوى تماما شاهد و براهين بر اين مطلب است که اشرفيت و افضليت آن مهر سپهر نبوت

قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم: انى تارک فيکم الثقلين کتاب الله و عترتى أهل بيتى فانهما لن يفترقا حتى يردا على الحوض. الحمدلله و سبحانک اللهم صل على محمد و آله مظاهر جمالک و جلالک و خزان أسرار کتابک الذى تجلى فيه الأحديه بجميع أسمائک حتى ا

دکتر محمد مصدق(1345-1261) نخست‌وزير دولت مردمي ايران و يکي از رهبران جنبش ملي‌کردن صنعت نفت بود. او که از دانشگاه نوشاتل سوييس در رشته‌ي حقوق درجه‌ي دکترا گرفته بود، توانست بر حق بودن مردم ايران را در موضوع نفت در دادگاه لاهه ثابت کند. اما کودتايي ک

نگاهي اجمالي به زندگي حضرت محمد مصطفي( ص) ؛ پيامبر اعظم و امام جعفر صادق (ع) ميلاد برگزيده ترين رسول آسماني جناب عبدالمطلب، پدر بزرگ پيغمبر (ص)، پس از آن که به کمال رشد رسيد و مناصب کعبه به او منتقل گرديد، چيزي نگذشت که فوق العاده عظمت يافته بر مردم

لقد کان لکم فى رسول الله اسوه حسنه ... (1) زندگينامه رسول مکرم اسلام حضرت محمدبن عبدالله صلى الله عليه و آله کتاب قطور و بزرگى است که عصاره همه خوبيهاى عالم در آن جمع شده است . زندگى اين اسوه بزرگ خلقت ، عظمت و اعجازى است که در تاريخ بشريت نظير ندار

مقدمه فاطمه (علیها السلام) در نزد مسلمانان برترین و والامقام ترین بانوی جهان در تمام قرون و اعصار می‌باشد. این عقیده بر گرفته از مضامین احادیث نبوی است. این طایفه از احادیث، اگر چه از لحاظ لفظی دارای تفاوت هستند، اما دارای مضمونی واحد می‌باشند. در یکی از این گفتارها (که البته مورد اتفاق مسلمانان، اعم از شیعه و سنی است)، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند: "فاطمه ...

: محمد بن عبد الله در تورات و برخى کتب آسمانى «احمد» ناميده شده است. آمنه، دختر وهب، مادر حضرت محمد (ص) پيش از نامگذارىِ فرزندش توسط عبدالمطلب به محمّد، وى را «احمد» ناميده بود. کنيه: ابوالقاسم و ابوابراهيم. القاب: رسول اللّه، نبى اللّه، مصطفى،

اسم آن بزرگوار محمد و کنيه مشهور او ابوالقاسم و لقب مشهور او احمد و مصطفي است. عمر آن بزرگوار شصت و سه سال است. در صبح روز جمعه هفدهم ربيع الأول سنه عام الفيل متولد شد سالي که پروردگار عالم به وسيله پرستوها خانه خود را حفظ فرمود و اصحاب فيل را که به

داستان معراج حضرت محمد (ص)در يک شب از مکه معظمه به مسجد الاقصى و از آنجا به آسمانها و بازگشت‏به مکه در قرآن کريم در دو سوره به نحو اجمال ذکر شده، يکى در سوره‏«اسراء»و ديگرى در سوره مبارکه‏«نجم‏»، و تاويلاتى که از برخى چون حسن بصرى، عايشه و معاويه نق

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول