مسیحیت و یهودیت
آیین مسیحی
یکی از دینهای بزرگ جهان است و پیروان این دین را مسیحی مینامند.
دین و گرایش های مسیحی
مسیحیت بهطور کلی به سه گرایش بزرگ کاتولیک "Catholic" ارتودوکس "Orthodox" و پروتستان"Protestant" تقسیم شدهاست که گرایشهای کوچک و زیادی نیز از آنها شاخه می گیرند.
مسیحیت آغازین
تعدادی از مذاهب در طول سدههای دوم و سوم میلادی در سراسر امپراتوری روم، پیروانی را برای خود جلب کردهاند.
مراسم نیایش ایسوس و میتراپرستی طرفداران زیادی داشت، اما مهارت سنت پل (پل مقدس) در تبلیغ کمک کرد تا مسیحیت به صورت مذهب اصلی مردم روم، در دوران او در آید.
مسیحیان غالباً توسط امپراتوران رومی مورد شکنجه شدیدی قرار میگرفتند، اما سرانجام مسیحیت به عنوان دین رسمی این امپراتوری پذیرفته شد.
[نیاز به ذکر منبع]
امپراتوری روم در مقابل دین های که با آیین رسمی و خدایان رومی در جنگ نبودند و یا تقدیس امپراتور را به زیر سؤال نمیبردند، با آزاد اندیشی و تحمل برخورد میکرد.
دین ملی رومیها قدری سرد و بی جان بود و تعجبی ندارد که دین های دارای جنبههای روحانی و احساسی بیشتربودند، محبوبیت بیشتری پیدا کردند.
دینهای دیگر
دین میترا الههٔ ایرانی نور، روی عشق و برادری و اهمیت آن تکیه میکرد.
این دین بهویژه در بین سربازان رومی محبوبیت داشت.
آیین لیموس، الههای مصری، بسیاری از زنان رومی را جلب نمود.
مسیحیت به سرعت در میان قشرهای مختلف جامعه محبوبیت پیدا کرد.سخنان مسیح که برای تمام مردم بسیار نو و تازه بود، تصویری متفاوت از مفاهیم اصلی زندگی ارائه می داد.
مفاهیمی همچون مرگ، زندگی، گناه، دنیای پس از مرگ و از همه مهمتر این سخنان چهره متفاوتی از خداوند ارائه می داد که با بسیاری از تعالیم خرافی و غلطی که در آن دوران خداوند را به شکل یک جبّار همیشه خشمگین معرفی می کردند، تفاوت اساسی داشت.
در «انجیل»(لغتی یونانی به معنای مژده)که «عهد جدید» نیز خوانده شده و کتاب مقدس مسیحیان است؛ برای نخستین بار از خداوند،با عبارات «خدای محبت» و «پدر آسمانی» نام برده می شود.
مخالفان
اولین گروه مسیحیان از دیدگاه پاگانها (افرادی که خدایان متعددرا میپرستیدند) مورد تردید بودند.
دلیل این مسئله آن بود که آنها تصور میکردند مسیحیان برای برگزاری «جشنهای انس» و آدمخواری، جلسات سری تشکیل میدهند.
چرا که گوشت حیوانات قربانی شده در معبد پاگانها (کافران بت پرست) را خریداری نکرده و همچنین در تفریحات عمومی وحشیانه، شرکت نمیکردند.
یهودیان و به ویژه روحانیون یهودی، از مخالفین درجه اول مسیحیت و گسترش آن به شمار می رفتند.
روحانیون یهودی در منطقه یهودیه و سایر مناطق یهودی نشین آن زمان تنها قدرت های رسمی و پذیرفته شده سیاسی به شمار می آمدند.
تعالیم مسیح و اقدامات عملی او، در ابتدا این صاحبان قدرت را شگفت زده می نمود.
این تعالیم به طور کلی و ریشه ای مذهب مورد قبول و پذیرفته شده ای را که سالها در میان مردم آن منطقه رواج داشت و اصولاً پایه قدرت سیاسی روحانیون به شمار می آمد، مورد تردید قرار می داد.
به علاوه این تعالیم بسیاری از رسوم و قوانینی را که روحانیون یهودی صرفاً برای حفظ و تثبیت قدرت و همچنین توجیه لزوم وجود خود با آیین یهودممزوج ساخته بودند را از اعتبار ساقط می نمود.
نگرانی هایی که این مسائل در میان قدرتمندان یهود ایجاد می نمود، سبب شد که به مقابله با این حرکت برخیزند.
دولت حاکمه بر منطقه در آن زمان،(که توسط امپراطور قیصر روم تعیین می گردید)به خاطر مسائلی از قبیل نفوذ بیشتر در میان مردم، حفظ انسجام منطقه و جلوگیری از ایجاد آشوب و مسایلی از این دست، با روحانیون یهود که در میان مردم صاحب قدرت سیاسی و معنوی بودند؛ گونه ای رابطه دو طرفه و مسالمت آمیز داشت.
مأموران دولتی به خاطر حفظ مصالح امنیتی، با مشورت روحانیون هر چند وقت یکبار مسیحیان را مورد اذیت و آزار قرار میدادند.
بسیاری از مسیحیان شکنجه شده و مردند.
اما به هر حال، علی رغم شکنجه و آزار فراوان، مسیحیت به گسترش خود ادامه داد.
دوران آشوب
در دوران آشوب بزرگ، که امپراتوری روم مورد تهدید حملهٔ بربرها و امپراتوری ایران قرار داشت، همه امپراتورها درجستجوی خدایی قدرتمند برای کمک به دفع بلا از روم، بودند امپراتور دیوکلتیانوس (۲۴۵ ۳۱۳ میلادی)، میترا،الههٔ نور ایرانیان را به عنوان خدای خود اعلام کرد، که از امپراتوری حمایت و حفاظت کند.
امپراتور کنستانتین (۲۸۰ ۳۳۷)خدای مسیحیت را گزینش نمود.
کنستانتین
در سال ۳۱۲، کنستانتین در حالی که به طرف روم میرفت تا آن را از رقیب پس بگیرد، اعلام کرد که نشان مسیحی را روی خورشید دیدهاست و جملهٔ «شما با این علامت پیروز خواهید شد»، را به لاتین روی آن خواندهاست.
روی پل میلویان بر روی رودخانهٔ تیبر، ارتش کنستانتین، به پیروزی رسید.
در مدت کوتاهی، مسیحیت به عنوان مذهب رسمی امپراتوری روم، جایگاه خود را تثبیت کرد.[نیاز به ذکر منبع]
گروه(فرقه) های گوناگون ترسایی
گنوستی سیسم،مارسیون،مونتانوس،سابلیوس،ترتولیان،آنکراتیت ها،دناتیست ها،باور سه خدایی،آریوس،آریانیسم بنمایه:تاریخ قرون وسطا
تاریخشمار ابتدای مسحیت
۳۰ میلادی
در این سال عیسی مسیح از سوی مقامات رومی که آموزههای او را تهدیدی علیه خود میپنداشتند، مورد محاکمه قرار گرفته و مصلوب گردید.
۳۷ میلادی
پولس اهل تارسوس(از شهرهای یونان قدیم)، با دیدن صحنهای در جادهٔ دمشق، به دین مسیحیت میگرود و مأموریت خود را برای تبلیغ و مسیحی کردن غیر یهودیان، آغاز میکند.
۴۲ میلادی
شمعون ملقب به پطرس(از حواریون مسیح)که برای قرنهای متمادی به عنوان اولین پاپ، مقام او را جشن میگیرند، اولین جامعهٔ مسیحی را در رم بنیانگذاری میکند.
۶۴ میلادی
مسیحیان به خاطر آتش سوزی شهر رم مورد اتهام قرار گرفتند.
امپراتور نرون طی تلاشی برای بدست آوردن مجدد محبوبیت خود، آنها را مورد شکنجه و آزار قرار میدهد.
پطرس قدیس(سنت پیتر)در این زمان کشته میشود.
۷۰ میلادی
رومیها اورشیلم (بیت المقدس) را بعد از شورش یهودیان بر علیه حکومت آنها، شدیداً تخریب میکنند.
بسیاری از یهودیان از اورشلیم اخراج میشوند.
مسیحیان در این شورش بر علیه رومیان شرکت نمیکنند.
رم به مرکز حرکتهای رو به رشد مسیحی تبدیل میشود.
رومیها اورشیلم (بیت المقدس) را بعد از شورش یهودیان بر علیه حکومت آنها، شدیداً تخریب میکنند.
رم به مرکز حرکتهای رو به رشد مسیحی تبدیل میشود.
۳۰۴ میلادی جوامع مسیحی در اطراف مدیترانه به صورت گروههایی جمع شده و از آنجا تا بریتانیا و درهٔ نیل در مصر، رفتند.
۳۱۳ میلادی به سبب پشتیبانی امپراتور کنستانتین، مسیحیت خیلی سریع به قویترین مذهب در امپراتوری روم تبدیل شد.
۳۲۵ میلادی اولین گردهمایی رهبران کلیسای مسیحیت، برای تبیین عقاید مسیحیت و سازماندهی جامعهٔ مسیحیت، در نیقیه، تشکیل شد.
اعتقاد نامهٔ حواریون با اعتقاد نامهٔ نیسن(مجموعهای از جملات اعتقادی مسیحیان) نوشته میشود.
۳۳۰ میلادی روم جدید در بیزانس توسط کنستانتین، تأسیس شده و دوباره به کنستانتینوپول (بعداً استانبول)، نامگذاری شده وبه عنوان پایتخت امپراتوری مسیحیت، ساخته میشود.
۳۸۱ ـ ۳۹۱ میلادی در طول حکومت امپراتور تئودوسیوس، مسیحیت به صورت دین رسمی امپراتوری روم در میآید.
ادیان غیر مسیحی ،کافرو بدعت گذاری در مسیحیت (افکار مخالف دیدگاههای کلیسا) غیر قانونی اعلام میشود.
مسیحیت در اروپا و امپراتوری روم بانی انتشار مسیحیت در اروپا پولس(سنت پل) بود.
این شخص که در ابتدا از مخالفین سرسخت مسیحیان بود و از مأمورین لایق دربار روم در زمینه آزار مسیحیان به شمار می رفت، پس از برخورد فرا طبیعی خود با مسیح (در مسیر جاده دمشق)کاملاً متحول گردید.
او سپس پیرو مأموریتی که خود عیسی مسیح در همان برخورد ماورایی به او محول نمود به جمع شاگردان مسیح پیوست و سفیر مسیح برای غیر یهودیان گردید.پولس رسالههای خود را (نامه هایی به اقوام مختلف در شرح چیستی مسیحیت و ارتباط با نخستین کلیساها) بعد از صعود مسیح به آسمان نگاشت.در این نامه ها او عقاید کلی مسیحیت رادر مورد فلسفه زندگی، مژده های آمدن مسیح پیش از ظهور او (در کتب عهد عتیق)، تفاوت ایمان و شریعت(مجموعه دستوراتی که خداوند برای نخستین بار در زمان موسای پیامبر برای نوع بشر وضع نمود و در کتاب تورات مکتوب است)، آموزه های مسیح در مورد محبت و سایر آموزه های اخلاقی، خداوند بودن عیسای ناصری(برابری عیسای مسیح با ذات خداوند)و مسائلی از این دست را بیان داشته است.بزرگترین حادثهای که در قرن چهارم میلادی اتفاق افتاد، موضوع طرفداری کنستانتین امپراتور روم از مسیحیان در سال ۳۱۳ میلادی بود.
کتاب مقدس چیست ؟
«کتاب مقدس» مرکب از « عهد عتیق» و « عهد جدید» است .
عهد عتیق نام این بخش از کتاب مقدس یعنی «عهد عتیق» بر خلاف معنایی که از کلمه «عهد» در زبان فارسی برداشت شده(یعنی عهد به مفهوم یک دوره زمانی) به معنای «دوره کهن» نیست.
این عبارت به معنی دقیق به عهد و پیمانی اشاره می کند که خداوند با ابراهیم بست.
مفهوم کلی این پیمان این بود که خداوند او را انتخاب نمود تا نخستین انسان پس از آدم باشد که با او ارتباط نزدیک برقرار می نماید و او نیز به خداوند ایمان آورد.
خداوند همچنین وعده ازدیاد نسل را به وی داد که مدتی بعد توسط اسحاق (همان پسر که ابراهیم او را برای قربانی کردن به کوه برد) عملی گردید.
خداوند همچنین نشانه ای برای این عهد و پیمان مقرر نمود که آن بریدن قسمتی از پوست اضافی آلت تناسلی مردانه(ختنه) می باشد.این بخش از «کتاب مقدس» شامل: شرح چگونگی خلقت جهان و نوع بشر و سپس شرح زندگی و ارتباطات روحانی نخستین پیامبران از ابراهیم به بعد می باشد.
این بخش با کتاب پیدایش شروع می گردد و پس از چند بخش که حاوی توضیحات کلی در مورد زندگی پیامبران پس از ابراهیم است، کتاب تورات وسپس کتب پیامبران پس از موسی را شامل می شود.
دو بخش متفاوت نیز در کتاب عهد عتیق وجود دارد که به اشعار دو پیامبر یعنی داوود و سلیمان نبی می پردازد.
این دو کتاب به ترتیب «مزامیر داوود» و «امثال سلیمان» نام دارند.
بخش قابل توجهی از اشارات به آمدن مسیح در آینده،در کتاب «مزامیر داوود» - که حاوی گفتگوی داوود نبی با خداوند و نیز سخنانی که داوود به هدایت روح و وحی خداوند می گوید (در قالب بیش از 500 قطعه شعری)- آمده است.
عهد عتیق کلا شامل 39 کتاب می باشد.
یهودیت یهودی یکی از سه دین ابراهیمی است که پیروان آن از دوران کهن تاکنون خود را فرزندان قوم بنی اسرائیل میدانند.به راستین ، این دین نخستین دین ابراهیمی به شمار می رود.
پیامبر یهودیان موسی نام دارد و کتاب آسمانی وی تورات نام دارد.
گفتنی است که در کتاب های آسمانی انجیل و قرآن از موسی به نیکی و از پیامبران بزرگ منش یاد شده است.
یهودیان و فرزندان قوم بنی اسرائیل بیش از پنج هزار سال است که در سرزمین اسرائیل می زیسته اند.
همکنون کشور اسرائیل تنها کشور یهودی در جهان شناخته میشود.
پیدایش یهودیت پیدایش این دین با آمدن دستور خدایی بر موسی (ع) در کوه حوریب آغاز شد، و به نامهای چون: دین عبری، دین بنیاسرائیل، دین کلیمی و دین یهودی آشنا است.
رابرت هیوم در کتاب ادیان زنده جهان میگوید «این واژه نخستین بار در حدود یکصد سال پیش ازمیلاد مسیح در ادبیات یونانی- یهودی به کار رفته است و واژه دیگری که تمام تاریخ این دین را در بر بگیرد، وجود ندارد.».
مأموریت اصلی، موسی، برد و چرخه ی استوار بود.
نخست دعوت بنیاسرائیل به عبادت خدای یکتا یا یهود و دوم آزادی قوم بنیاسرائیل از اسارت فرعون مصر بود.
موسی با آوردن تورات از جانب خداوند، قوم خود را به راه رستگاری هدایت نمود.
بعد از موسی، یوشع رهبری بنیاسرائیل را برعهده گرفت و بعد از یوشع، پیامبران زیادی با آوردن کتاب مقدس، هدایت قوم بنیاسرائیل را عهدهدار شدند.
یهودیان، عهد قدیم را محصول تعالیم انبیا، خود میدانند، تعالیمی که از موسی (حدود 1250سال قبلا از میلاد)شروع و به ملاکی (حدود 160 قبل از میلاد) ختم میشود.
عهد قدیم، میراث گرانبهای موسی و پیامبران بنی اسرائیل محسوب میشود.
از عهد قدیم دو نسخه مهم قدیمی موجود و در دسترس است: یکی به زبان اصلی، یعنی عبری و دیگری به زبان یونانی که به ترجمه سبعینیه (با هفتادتنان) معروف است.
قدیمیترین نام عبری کتاب مقدس هاسفریم به معنای الکتب میباشد.
زمان کهن عهد قدیم شامل 39 کتاب است که در دورهای بیش از هزار سال به رشته تحریر در آمدهاند.
یهودیان برای کتاب مقدس، تقدس والائی قائلند و آن را الهام خداوند بر نویسندگان کتاب مقدس میدانند و بر این باورند که کتاب مقدس دو مؤلف دارد یکی خدا و دیگری بشر و بینایند و عنصر خدایی و بشری جدایی وجود ندارد.
البته بعضیها هم وجود دارند که ایراداتی را بر کتاب مقدس گرفتهاند و این کتاب را از قلمرو الهی بودن خارج دانستهاند که در اینجا مجالی برای بحث در مورد آن وجود ندارد.
عهد قدیم به سه بخش تورات (قانون یا اسفار پنجگانه)، نبودیم (پیامبران)، و کتوبیم (نوشتهها) تقسیم میشود.
تورات شامل پنج کتاب موسی (ع) میباشد که در مدت 40 سال بر موسی وحی شد.
این بخش سرچشمه اصلی وحی و نبوت است.
تورات دارای پنج کتاب (سفر) به نامهای پیدایش، خروج، لاویان، اعداد و تثینه است.
بخش پیامبران، دارای دوبخشچه ی پیامبران پیش گام (متقدم) (صحیفه یوشع، داوران، سموئیل اول، سموئیل دوم، پادشاهان اول و دوم) و پیامبران پایانی (متأخر) که دارای کتابهای اشعیا، ارمیا، و تمام پیامبران کوچک دیگر است که تا پیش از مسیحی (160 سال پیش از میلاد) ظهور کردهند.
بخش نوشتهها، گردایش سوم از زمان کهن است که شمار آن به دوازده میرسد و دارای مزامیر، امثال، غزل غزلها و ...
میشوند.
البته باید اضافه کنیم که بسیاری از پژوهش گران بر این باورند که اسفار را موسی ننوشته ,بلکه سرگذشت موسی مبتنی است بر در روایات سیصد و چهارصد سال بعد از او که به رشته نوشتاری درآمده و به صورت حکایت موجود است.
اما اکنون درباره ی اسلام و قرآن سخن میرانیم.
صهیونیسم و مهاجرت یهودیان اولین موج مهاجرت به اسرائیل در عصر مدرن ، مربوط به سال ۱۸۸۱ میگردد که طی آن یهودیان طبق عقاید سوسیال – صهیونیستی موسی هس و یا صرفاً به علت خلاص شدن از آزار دیگران[نیاز به ذکر منبع] اقدام به بازخرید زمین از دولت عثمانی و یا زمین داران عرب نمودند.
پس از اسکان یهودیان و شروع فعالیتهای کشاورزی آنان ، درگیری و تنش بین اعراب و یهودیان جوانه زد.[نیاز به ذکر منبع] تئودور هرتزل(۱۸۶۰-۱۹۰۴) یک یهودی اتریشی، بنیان گزار جنبش صهیونیسم بود.او در سال ۱۸۹۶ کتاب «کشور یهودی» را به چاپ رساند و در این کتاب خواستار ایجاد کشوری از یهودیان شد.سال بعد او در تشکیل اولین «همایش صهیونیسم بین الملل» فعالیت کرد.
تشکیل صهیونیسم سبب موج دوم مهاجرت به اسرائیل شد که طی آن و مابین سالهای ۱۹۰۴ و ۱۹۱۴ حدوداً ۴۰٫۰۰۰ نفر به این منطقه سرازیر شدند.در سال ۱۹۱۷ وزیر امور خارجهٔ انگلیس ، آرتور ج.
بالفور، «اعلامیهٔ بالفور» را صادر نمود که در آن ایجاد خانهای بین اللمللی برای یهودیان در منطقهٔ فلسطین لحاظ شده بود.در سال ۱۹۲۰ فلسطین به صورت اتحادیهای از ملتها و تحت نظارت و ادارهٔ بریتانیا در آمد.
پس از جنگ جهانی اول ، مهاجرت یهودیان طی موجهای سوم(۱۹۱۹-۱۹۲۳) و چهارم(۱۹۲۴-۱۹۲۹) ادامه یافت.
در سال ۱۹۲۹ شورش اعراب سبب کشته شدن ۱۳۳ یهودی شد.
پا گرفتن جنبش نازیسم در سال ۱۹۳۳، پنجمین موج مهاجرت یهودیان را سبب شد.یهودیان که تا سال ۱۹۲۲ یازده درصد ساکنان منطقه را تشکیل میدادند ، تا سال ۱۹۴۴ افزایش یافته و ۳۰٪ جمعیت را تشکیل دادند.
پیش از این، علاوه بر املاک خصوصی یهودیان در منطقه،۲۸٪ از کل زمینها نیز به صورت کاملاً قانونی توسط سازمانهای صهیونیست خریداری شده بود.
شایان ذکر است که مناطق جنوبی کشور را زمینهای لم یزرع ، بیابان و مرداب تشکیل میداد و یهودیان در حقیقت با خشک کردن مردابها گام مهمی در آباد کردن منطقه برداشتند متعاقب هولوکاست در اروپا، مهاجرتهای دیگری نیز به مقصد اسرائیل انجام گرفت .با پایان گرفتن جنگ جهانی دوم عدهٔ یهودیان ساکن منطقهٔ فلسطین به ۶۰۰٫۰۰۰ نفر رسید.
در سال ۱۹۳۹ بریتانیا احتمالاً به علت شورش عظیم اعراب منطقه بر ضد یهودیان(۱۹۳۶-۱۹۳۹) طرحی موسوم به «کاغذ سفید ۱۹۳۹» را عملی نمود که مطابق آن مهاجرت یهودیان طی جنگ جهانی را به ۷۵٫۰۰۰ نفر محدود و هم چنین خرید زمین توسط یهودیان را در این منطقه ممنوع میکرد.
کاغذ سفید از دید یهودیان و صهیونیستها چیزی جز خیانت و توهین نبود و البته با مفاد اعلامیهٔ ۱۹۱۷ بارفور نیز مغایرت داشت.از آن طرف اعراب نیز با «کاغذ سفید» راضی نشدند و خواستار توقف کامل مهاجرت یهودیان به منطقه بودند.به هر حال «کاغذ سفید» تا پایان یافتن دورهٔ قیمومیت بریتانیا بر «اتحادیهٔ ملتهای فلسطین» راهگشای سیاست آنها در منطقه بود.
در ایران یهودیان به اسامی دیگری از قبیل کلیمی وجهود نامیده میشوند همچنین در کتب مذهبی و روایات به نامهای بنی اسرائیل وعبریان نیز معروف میباشند که هر کدام از این القاب واسامی در کارنامه وتاریخ این ملت ریشۀ خود را دارد.
اصل نام این ملت که امروزه یهودیان نامیده میشوند، عبریان بود که ریشه یابی وفلسفه این نام از نظر یک ایرانی قابل تعمق است.
در توراه آمده است زمانی که حضرت ابراهیم جد بزرگ ملت یهود در عراق بر علیه بت پرستی قیام کرد برای جدا بودن از این طایفه بت پرست وی و پیروانش به طرف دیگر رودخانه فرات رفته و از آن رو به حضرت ابراهیم وپیروانش لقب عبری را دادند که از کلمۀ ( Eber ) به معنی عبور کرده گرفته شده و مشخص کننده گروهی بود که از فرات عبور کرده وخود را از آن نظام فکری فاسد جدا ساختند وکلمه عبور در زبان فارسی همان کلمه عبری עבר است که اگر آن را حرف به حرف همانطور که میبینیم به فارسی یا عربی بنویسیم همان عبور میشود وباز لازم به تذکر است که اصولاً اکثر کلمات عربی همان کلمه عبری است که با حروف عربی نوشته شده وکلاً گرامر این زبان ریشه در زبان عبری دارد.
از دیگرنامهای قوم یهود بنی اسرائیل است که در توراه ودیگر کتب مقدس به کرات به آن اشاره شده.
کلمه اسرائیل لقبی است که خداوند به حضرت یعقوب داد واز آنجا که دوازده سبط ملت یهود از حضرت یعقوب میباشند از این جهت به آنان بنی اسرائیل یعنی فرزندان حضرت یعقوب نیز گفته میشود.
نام دیگری که یهودیان به آن معروف میباشند و بیشتر در ایران مورد استفاده است نام کلیمی است و دلیل این نام این است که چون در قرآن آمده حضرت موسی کلام به کلام با خداوند صحبت میکرده از این رو به وی لقب کلیم الله داده شده به همین جهت پیروان حضرت موسی را کلیمی مینامند.
کلمۀ یهودی از نام یهودا یکی از دوازده پسر حضرت یعقوب گرفته شده وهمچنین ماشیح یا ناجی که یهودیان در انتظارش میباشند از نسل یهودا خواهد بود.
از آنجا که یهودا در زبان لاتین Judah جودا تلفظ میشود به همین جهت به یهودیان Jew میگویند وکلمۀ جهود در زبان فارسی از همین جا آمده با این تفاوت که در ایران کلمۀ جهود را زمانی مورد استفاده قرار میدهند که بخواهند یهودیان را مسخره کرده ویا با بی احترامی از آنان یاد کنند.
اما دلیل دیگر که نام یهودی به آنان داده شده این است که در عبری کلمۀ یهودیم یعنی مردمان خدا وسه حروف اول نام یهودا در عبری وسه حروف اول نام اعظم خداوند در عبری که یهودیان اجازۀ تلفظ آن را ندارند یکی میباشد.
در اصل یهودی به کسی گفته میشود که از نسل حضرت ابراهیم، حضرت اسحاق وحضرت یعقوب وهمسرانشان باشند و یهودیت باور واجرای قوانینی الهی است که در زمان این پیامبران اجرا میشده و پس از خروج بنی اسرائیل از مصر خداوند توسط حضرت موسی از طریق توراه در کوه سینا رسماً به یهودیان اعطا فرمود.
یک فرد یهودی کسی است که مادرش یهودی باشد ویا از طریق آموزش توسط مراجع صلاحیت دار جامعۀ یهودی به این دین گرویده شود.
حتی اگر فردی پدرش غیر یهودی بوده ولی مادر یهودی داشته باشد وبه هیچ عنوان قوانین یهود را رعایت نکند این شخص از نظر قانون یهودیت، یهودی به حساب میاید اگر فردی از پدر یهودی متولد شود ولی مادری غیر یهودی داشته باشد و حتی کاملاً با قوانین یهودی بزرگ گردد طبق قانون یهود، یهودی نبوده وچنین شخصی میبایست وقتی به سن قانونی رسید مانند یک غیر یهودی مراحل گرویدن به دین یهود را انجام داده و یهودی شود.
اما به مجرد اینکه شخصی غیر یهودی پس از گذراندن مراحل قانونی به یهودیت گرویده شد او همانند یک یهودی است که جد آن به حضرت یعقوب میرسد.
اصولاً در یهودیت تبلیغ دین مجاز نبوده ویک یهودی نمی تواند دیگران را مجبور به تغییر مذهب کند مگر خودشان بخواهند تغیر مذهب داده و طبق قوانین شرعی و آموزش قوانین یهودیت، یهودی شوند.
چرا که در باور یهودیت همانطور که اشاره شد انسانیت، خداپرستی و کسب علم ودانش هدف بوده و فقط با عوض کردن دین به تنهائی مسئله ای حل نمیشود واگر اینگونه بود در بین ادیان دیگر این همه اختلاف و برادر کشی مشاهده نمیشد.
در طول هزاران سال از تاریخ یهود افراد بسیاری چه از مردم عامی ویا رهبران دیگر مذاهب، وزرا وشاهزادگان به یهودیت گرویده اند که وابستگی وخدمت بعضی از آنان به یهودیت به حدی بوده که میتوان گفت ادامۀ حیات یهودیت مدیون آنان است که برای نمونه میتوان از بتیا دختر فرعون مصر، ییترو پدر زن موشه ( حضرت موسی ) که رهبر و کاهن اعظم سرزمین خود بود، اونقلوس پسر برادر امپراتور روم، ربی عقیوا که پدر بزرگش به یهودیت گرویده بود نام برد، امروزه در کشورهای آزاد به یهودیانی بر میخوریم که از آفریقا، هند، چین، ژاپن ، مکزیک و حتی کشورهای عربی به یهودیت گرویده اند.
امر مهمی که بر عکس دیگر ادیان در یهودیت به آن اشاره وتاکید میشود این است که برای رضای خداوند و به بهشت رفتن حتماً نباید که یهودی بود بلکه انسانیت است که شرط اصلی است و زیر بنای هر نظام وباوری میبایست بر انسانیت وانسان دوستی برقرار باشد، جان هر انسانی ارزشمند بوده و کسی که در زندگی گذرای امروز دست یاری و کمک ونجات به دیگر انسانها بدهد، خداوند نیز او را نیز دوست داشته و با اوست چه یهودی باشد ویا غیر یهودی و از نظر روحانی مقامی در عالم باقی دارد وبهشت از آن اوست واین یک شعار نیست بلکه در تاریخ یهود بسیار به این مطلب اشاره شده و مورد اهمیت است وبرای پی بردن به امر انسان دوستی و نوع دوستی خیلی ساده به ماهیت کلمۀ عبری آدم که طبق معمول درعربی و فارسی کپی شده توجه کنیم به عمق و درایت فلسفۀ یهود پی میبریم .