دانلود مقاله مظاهر غفلت در انسان

Word 48 KB 29118 9
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مظاهر غفلت در انسان

    قال الله تبارک و تعالى فى کتابه:

    «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله ولتنظر نفس ما قدمت لغدو اتقوا الله‏ان الله خبیر بما تعملون و لاتکونوا کالذین نسوا الله فانسیهم انفسهم اولئک هم الفاسقون‏».

    ملاک ارزش اعمال انسان ارزش انسان به آگاهى اوست، هر قدر کارهاى انسان‏آگاهانه‏تر باشد، و انسان نسبت‏به کار خود توجه بیش‏تر و شناخت‏بیش‏تر داشته باشدآن کار انسانى‏تر است و هر اندازه کار به انگیزه غرایز و امیال حیوانى که‏طبعا در آن‏ها شناخت و آگاهى هم کم‏تر است انجام گیرد آن کار حیوانى‏تر هست وانسان را به حیوانیت نزدیک مى‏کند.

    شاید همین باشد سر این که در آن آیه شریفه‏مى‏فرماید: «اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون‏».

    کسانى که از حیوانات پست‏ترند اهل غفلت‏اند و آگاهى ندارند.

    پس غفلت و ناآگاهى‏انسان را آن‏قدر تنزل مى‏دهد و پست مى‏کند که از حد چهارپایان هم فروتر مى‏رود.

    مظاهر غفلت (اشباع غرائز حیوانى) مظاهر غفلت و ناآگاهى در زندگى انسان فراوان‏است و هر اندازه انسان در فکر اشباع غرایز حیوانى باشد از آگاهى انسانى دورترمى‏شود، تا آن جا که خدا را فراموش مى‏کند، خدا هم به واسطه کفران این نعمت وعقوبت این گناه خودش را از یاد خودش مى‏برد; یعنى انسان از خودش هم غافل مى‏شود.

    و دیگر توجه ندارد که کى هست و کجا هست و از کجا آمده و کجا خواهد رفت.

    عینامثل حیوانى که فقط چشمش به علف و همش پر کردن شکم و توابع و لوازمش است.

    این‏هم به همین نحوه مى‏شود که این نسیان نفس به دنبال نسیان خدا «نسوا الله‏فانسیهم انفسهم‏» از مظاهر بزرگ این غفلت و ناآگاهى انسان است.

    معناى آیه شریفه «یا ایها الذین امنوا اتقوا الله ولتنظر...» خداوند متعال‏در آیه شریفه‏اى که در ابتدا آوردیم مى‏فرماید: از خدا بترسید و بیندیشید که‏براى فرداى خود چه پیش فرستاده‏اید:

    «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله‏» بعد مى‏فرماید: «ولتنظر نفس ما قدمت‏لغد» نمى‏فرماید: وانظروا ماذا قدمتم لغد شاید اشاره باشد به این که کم هستندکسانى که در این باره بیندیشند یک کسى هم بیندیشد، فکر کند، ببیند، که براى‏فرداى خود چه فرستاده است.

    همان طور که غفلت انسان را از سرحد انسانیت تنزل مى‏دهد، توجه و آگاهى به خود،جهان و خدا، انسان را از یوانیت‏بالا مى‏برد.

    هر قدر انسان از نعمت‏هایى که خدابه او داده بیش‏تر بهره بردارى کند و چشم و گوش و دل و قلب و وسائل ادراک و فکرخود را در راه حقیقت‏به کار بیاندازد به مرز انسانیت نزدیک‏تر مى‏شود.

    این یکى‏از مهم‏ترین مسائلى است که انبیا و اولیاى خدا و مصلحانى که از طرف خدا براى‏اصلاح جامعه‏ها مى‏آمده‏اند بر آن تکیه داشتند.

    عروض نسیان و غفلت از یاد خدا در حین انجام عمل:

    البته ما معتقدیم که آخرتى هست و باید براى آخرت فکرى کرد و چه بسا کارى رابه خاطر هدف اخروى شروع کنیم، و انگیزه ما در شروع آن کار هم خدا و رسیدن به‏پاداش الهى باشد ولى موقعى که به کار مشغول مى‏شویم و توجه ما به مقدمات آن کارمعطوف مى‏شود کم کم غفلت عارض ما مى‏شود; مثلا به فکر مى‏افتیم امروز از فامیل‏مریضى عیادت کنیم، در بین راه قدم به قدم عواملى انسان را از خدا غافل مى‏کند:

    مناظرى که مى‏بیند چیزهایى که مى‏شنود و بالاخره اگر از همه این‏ها گذشتیم و سالم‏رسیدیم بدون این که شیطان ما را به طرف خودش بکشاند، در صحبت‏ها مسائلى پیش‏مى‏آید که کم کم انسان را غافل مى‏کند.

    غافل مى‏کند از این که اصلا براى چى آمده‏بود این جا، گاهى گله از این و آن، یا فرض کنید رفتار بد بعضى نسبت‏به دیگرى وخلاصه غیبت و تهمت و کم کم افترا و چیزهاى دیگر.

    براى آن کار واجب یا مستحبى که‏آمده بودیم کم کم خود ما هم کشیده مى‏شویم به اینها و به جاى این که در این راه‏تقربى به خدا پیدا کرده باشیم و بنده‏اى از بندگان خدا را به خدا نزدیک کرده‏باشیم نه تنها او را نجاتش نمى‏دهیم از آن غفلتى که دارد خود بلکه ما هم غافل‏مى‏شویم که اصلا آمده بودیم این جا چه کار داشتیم.

    آن کارى که به قصد خدا شروع‏کرده بودیم به کجا رسید تازه وقتى رسیدیم به موقع عمل هدف فراموش مى‏شود، مى‏افتیم توى امور دنیا و حتى گاهى به حرام هم کشیده مى‏شویم.

    این است که در دعاى ابوحمزه عرض مى‏کند که خدایا پناه مى‏برم از آن کارى که‏براى تو آن کار را شروع کردم و بعد عارض شد براى من چیزى که من را از آن راه‏حق و هدف صحیح منحرف و منصرف کرد.

    لذا انسان باید توجه داشته باشد که صرف نیت اولیه براى یک کار کافى نیست که‏آن کار سالم انجام بگیرد و به نفع انسان تمام شود، بلکه باید تا آخر کار، اخلاص‏داشته باشد و غافل نشود.

    یکى از نمونه‏هاى بزرگ این مساله، که سختى‏هاى بیشترى دارد، کارهاى اجتماعى‏است.

    کارى که سال‏ها باید فرد یا افرادى به کمک افراد دیگر انجام دهند. 

    یکى از نمونه‏هاى بزرگ این مساله، که سختى‏هاى بیشترى دارد، کارهاى اجتماعى‏است.

    کارى که سال‏ها باید فرد یا افرادى به کمک افراد دیگر انجام دهند.

    بسیار پیچیده‏تر و مشکل‏تر از کار یک ساعتى و زودگذر است، براى یک کار یک ساعتى‏آن‏قدر باید انسان خودش را مواظبت کند که شیطان گولش نزند، در بین راه از هدف‏خارج نشود، هدف را فراموش نکند، که بتواند کار خود را درست انجام دهد.

    اما یک‏کارى که چند سال باید دنبالش را گرفت، روز و شب را باید وقت صرف کرد،بى‏خوابى‏ها کشید، خطرها را تحمل کرد، پول‏ها خرج کرد.

    هر لحظه‏اش با خطر غفلت وشیطان روبه رو است.

    اگر مقدارى در کارهایى که کم و بیش کرده‏ایم تامل کنیم، متوجه مى‏شویم که کم‏کارى هست که بتوانیم حسابش را درست پس بدهیم.

    تمام کارهایى را که در روز، ماه،سال و سال‏ها کرده‏ایم آیا براى خدا بوده است؟

    در بین این راه از مسیر منحرف نشده‏ایم؟

    هدف را فراموش نکرده‏ایم، یا نه؟

    خیلى‏وقت‏ها به جایى رسیدیم که فراموش کرده‏ایم که اصلا براى چه حرکت کرده بودیم گاهى‏کارى را شروع کردیم و بعد فهمیدیم که یک گروه دیگرى هم هستند که همین کار رامى‏خواهند انجام دهند; مثلا کلاس یا درس خاصى را شروع مى‏کنیم بعد متوجه مى‏شویم که‏دوست و یا همکاران ما هم درس مشابه‏اى را دارند.

    آیا آن‏ها را تقویت مى‏کنیم یا تضعیف؟

    مساله شخص مطرح نیست، مساله اسلام است، مساله دین است، اسم این شخص باشد یاآن شخص، اسم این گروه باشد یا آن گروه، فرقى نمى‏کند چون هدف خدا و پیشرفت دین‏است.

    لذا هر فردى باید خودش حساب کند که آیا کارهاى من براى خدا بوده تا مزدزحماتش را از خدا بخواهد و یا براى دیگران بوده.

    وقتى در پیشگاه عدل الهى به‏حسابها رسیدگى مى‏شود و مو را از ماست مى‏کشند آن وقت انسان مى‏بیند دستش خالى‏است.

    خسر الدنیا والاخره.

    نه در دنیا بهره‏اى برده و نه براى آخرت توشه‏اى‏فرستاده است.

    یادآورى دائمى هدف یکى از راه‏هاى مبارزه با غفلت، یادآورى هدف‏اصلى است، انسان براى این که از این خطرها نجات پیدا کند به توفیق خدا بایدهمیشه هدف را در نظر داشته باشد، به خود تلقین کند که من دنبال چه مى‏گردم براى‏چى کار مى‏کنم، مبادا هدف را فراموش کنم.

    صبح براى چه از خانه بیرون مى‏آیم براى چى در مى‏آییم؟

    کجا مى‏رویم؟

    هدف ما چیست؟

    آیا کسب ، تجارت، درس و بحث و تدریس را براى خدا انجام مى‏دهیم؟

    اگر براى خداست‏پس چرا دم خروس از جیب‏مان پیداست؟

    گوشه و کنارش همه‏اش نفس است.

    امیرالمومنین سلام الله علیه در خطبه‏۱۳۳ نهج البلاغه مى‏فرماید: «انما الدنیا منتهى بصر الاعمى لایبصر مما وراءها شیئا والبصیر ینفذها بصره ویعلم ان الدار وراءها فالبصیر منها شاخص والاعمى الیها شاخص والبصیر منها متزودوالاعمى لها متزود; دنیا منتهاى دید کوردلان است که در ماوراى آن چیزى نمى‏بیند،اما شخص بصیر، دیدش در آن نفوذ مى‏کند و از آن مى‏گذرد و مى‏داند که سراى جاویدان‏در وراى آن است.

    بنابراین شخص بصیر در دنیا آماده کوچ است، و کوردل چشمش را به‏آن دوخته، بینایان از آن زاد و توشه برمى‏گیرند و نابینایان براى آن زاد و توشه‏مى‏اندوزند.» بینا آن کسى است که نگاهش از دنیا عبور کند و به آخرت برسد، کورآن است که نگاهش همین جا مى‏ماند، اگر من به شیشه‏هاى عینکم نگاه کنم هیچ جا رانمى‏بینم و گویى که کور هستم، اما اگر با عینک بیرون را ببینم، همه چیز را بهترمشاهده مى‏کنم.

    تحولاتى که در دنیا پیدا مى‏شود باید ما را متوجه کند که این دنیا، جاى ماندن‏نیست، و الا این همه تحولات پیدا نمى‏شد، کودکى به جوانى، جوانى به پیرى، صحت‏به‏مرض، مرض به صحت، چهار فصل سال سبزى و زردى زمین، طلوع و غروب خورشید، همه چیزدر حال حرکت، تغییر و دگرگونى است.

    با دیدن این همه نشانه‏ها، باز چرا غافلیم؟

    چون به دنیا نگاه کرده‏ایم نه با دنیا.

    «فالبصیر ینفذ بصره فیها و یعلم ان الدار وراءها» آدم بینا مى‏داند که خانه،پشت این دنیاست این جا خانه نیست، گذرگاه است، اما کسى که بینا نیست‏خیال‏مى‏کند همین است که این جاست چیزهاى دیگرى نیست، طبعا تمام همتش هم صرف همین جامى‏شود: خوردن، پوشیدن، زندگى کردن، چه کار کردن، غافل است از این که این‏ها همه‏ابزار، وسیله آزمایش و زمینه کار است.

    این غفلت نه فقط در امور مادى است‏بلکه در امور فرهنگى هم چنین است; مثلا درهنگام مطالعه و درس و بحث، چنان غرق مى‏شویم که از وسیله بودن این کتاب و دفترغافل مى‏شویم و آن را هدف مى‏پنداریم.

    دیگران یک دکان مادى ناشى از غفلت‏ساخته‏اند من هم دکان فرهنگى و معنوى و سراسر غفلت، حتى نماز که یک کار معنوى‏بزرگ است اگر با ریا و خودنمایى توام شود باعث غفلت و فراموشى از هدف خواهدشد، ریا کردن در نماز، غفلت از یاد خداست.

    یا ذکر گفتن که باید آدمى را ازغفلت‏بیرون آورد، گاهى خود، وسیله غفلت مى‏شود، ذکرى که بر قلب انسان نتابد واز وجود آدمى نگذرد و فقط بر سر زبان باشد، عامل غفلت و خودنمایى مى‏شود.

    «فالبصیر منها شاخص والاعمى الیها شاخص‏» فرق خوب و بد، کور و بینا همین‏«من‏» و «الى‏» است.

    آن که چشم دارد از دیدگاه دنیا به آخرت چشم دوخته است.

    البته اگر به این دنیا قدم نگذاشته بود که نمى‏توانست چنین فرصتى پیدا کند.

    باید بچه از مادر متولد شود، به دنیا بیاید، تا استعداد پیدا کند خدا را بشناسد و آخرت را درک کند.

    آیا انسان به وسیله دنیا و از دیدگاه دنیا به جاى دیگرى نگاه مى‏کند یا به‏دنیاى خودش.

    با عینک، ماوراء عینک را مى‏بیند یا خود عینک را.

    کور و بینا فرقش همین است.

    «هل یستوى الاعمى و البصیر ام هل تستوى الظلمات والنور، لهم قلوب‏لایفقهون بها و لهم اعین لایبصرون بها و لهم آذان لایسمعون بها اولئک کالانعام بل هم اضل‏».

    اگر انسان نظرش را به همین زندگى دنیا بدوزد که ارزشى ندارد.

    بحث از بینایى وکورى این چشم نیست چون نور چشم بعضى از حیوانات به مراتب از انسان قوى‏تر است‏بلکه منظور چشم دل است، ببین دل به کجا توجه دارد، این دل آخرت را مى‏بیند یاغافل است وبه آخرت توجهى ندارد.

    اگر کسى توجهش معطوف به ماوراء دنیا شد، درلسان قرآن، در لسان حضرت امیر سلام الله علیه بیناست و اگر توجهش معطوف به‏دنیا، کسب و کار، بازار، درس و بحث و زندگى است در لسان قرآن و لسان‏امیرالمومنین سلام الله علیه کور است «فالبصیر منها شاخص والاعمى الیها شاخص‏» کسى که به یاد آخرت باشد و توجهش معطوف به آنجا باشد گرچه در بازار است‏یامشغول درس و بحث است‏یا با زن و بچه‏اش معاشرت مى‏کند اما دل جاى دیگرى است.

    حضرت امیر سلام الله علیه مى‏فرماید: گرچه اینها در میان مردم‏اند بدن‏هایشان درمیان مردم است اما روح‏هاى اینها، دل‏هاى اینها با عالم بالا بسته شده.

    «فالبصیر منها متزود والاعمى لها متزود» اینجا فرق این کور و بینا به «من‏» و «لام‏» است.

    آدم بینا از این دنیا توشه برمى‏دارد براى جاى دیگر اما آدم کورتوشه برمى‏دارد براى همین جا و غافل است از این که مسافر است و براى تهیه توشه‏به اینجا آمده.

    خیال مى‏کند هرچه هست همین است.

    این فرق کور و بیناست‏حال هر فردى خود قاضى خود شود که آیا جزو کورهاست‏یاجزو بیناها و وقتى بیدار شویم که دیگر دیر است عمرى گذشته و غافل بوده‏ایم‏«ولتنظر نفس ما قدمت لغد».

    منبع : http://www.imamjawad.net/htm/far/library/akhlagh/fardi/mazaher.htm

مظاهر غفلت در انسان قال الله تبارک و تعالى فى کتابه: «يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله ولتنظر نفس ما قدمت لغدو اتقوا الله‏ان الله خبير بما تعملون و لاتکونوا کالذين نسوا الله فانسيهم انفسهم اولئک هم الفاسقون‏». ملاک ارزش اعمال انسان ارزش

در شرایط معمولی وقتی بشر از انجام دادن کاری لذت ببرد و به عبارتی دیگر پاداش بگیرد، از مناطق پایینی مغز او موادی به اسم دوپامین و نوراپی نفرین ترشح می شود و بر روی قشر و سایر مراکز حیاتی آن اثر می کند و احساس لذت و پاداش به او دست می دهد و سعی در تکرار آن عمل دارد. ● آثار موادمخدر بر بدن مهمترین محل اثر موادمخدر بر مغز است. در مغز گیرنده هایی وجود دارد که این مواد بر آنها اثر می ...

کمال انسان از نظر دين کتاب: مبادى اخلاق در قرآن، ص 51 نويسنده: آيت الله جوادى آملى خداى سبحان کمال محض و کمال‏آفرين است؛ هر چه از او ظهور کند کامل است. عالم و آدم از او ظهور کرده و هر دو از مظاهر کمال حقند، هم کمال نفسى دارند و هم از کمال نسبى

مقدمه: بدون شک در عصر ما، که بعضی نام آن را عصر برهنگی و آزادی جنسی گذارده‌اند، و افراد غرب زده، بی بند و باری زنان را جزئی از آزادی او می دانند، سخن از حجاب گفتن برای این دسته ناخوشایند و گاه، افسانه ای است متعلق به زمان های گذشته. ولی فساد بی حساب و مشکلات و گرفتاری های روزافزونی که از این آزادی های بی قید و شرط به جود آمده است سبب شده که تدریجاً گوش شنوایی برای این سخن پیدا ...

عاشق ورنه و نظر بازم و می گویم فاش تا بدانی که به چندین هنر آراسته ام عوام عیب ام کنند که عاشقی همه عم کدام عیب که سعدی همین هنر دارد با گذر از مکتب ها و سبک های فکری فرهنگی و با همه تعاریفی که متفکران و فیلسوفان از هنر و عوالم هنری کرده اند: هنر، شاید به دلیل بازگشت اش به حس انسانی و شاید به خاطر تکیه اش بر شهود و مکاشفه کارآیی بسیار در انتقال تجربه های درونی و باطنی زندگی آدمی ...

سرآغاز: گردشگری، یکی از پویاترین فعالیت‌های اقتصادی عصر حاضر است که نقش مهمی در توسعه پایدار محلی ایفا می‌کند. این صنعت از طریق ترکیب و به‌کارگیری همزمان منابع داخلی و خارجی منافع اجتماعی، اقتصادی، زیست‌محیطی و فرهنگی زیادی را به همراه دارد. در بسیاری از کشورها، امروزه گردشگری نیروی اصلی بهبود و رشد اقتصادی کشور محسوب شده و با فراهم آوردن فرصتی راهبردی به اقتصاد محلی تنوع ...

بدون شک در عصر ما، که بعضي نام آن را عصر برهنگي و آزادي جنسي گذارده‌اند، و افراد غرب زده، بي بند و باري زنان را جزئي از آزادي او مي دانند، سخن از حجاب گفتن براي اين دسته ناخوشايند و گاه، افسانه اي است متعلق به زمان هاي گذشته. ولي فساد بي حسا

محمد غفاری فرزند میرزا بزرگ به سال 1224 شمسی در یکی از قراء کاشان متولد شد. خانواده ی او مخصوصاً عمویش «صنیع الملک» از نقاشان زبردست بود که کمال الملک به همراه او به تهران آمد و در مدرسه ی دارالفنون به تحصیل پرداخت که در ضمن آن نقاشی هم می کرد تا جایی که تابلوهای او توجه ناصرالدین شاه را جلب کرده و او را به دربار برد و لقب «کمال الملک» را به او داد. نخستین تابلوی او بعد از گرفتن ...

فصل اول تئوري هاي مديريت ( بدبختانه هيچ سازمان و مقرراتي نمي تواند در زمينه رشد و توسعه اقتصادي - اجتماهي کشورها موثر باشد مگر مرداني که آن را اداره مي کنند بدانند چه کاري مي خواهند انجام دهند ) . بنيامين هي گيتر تئوري کلاسيک

بسم‌ الله‌ الرّحمن‌ الرّحيم‌ معاد شناسي مقدمه : سپاس‌ و حمد بي‌اندازه‌ و قياس‌ از ويژگيهاي‌ حضرت‌ ربّ ودود ذوالجلال‌ و الاءکرام‌، خداي‌ منّان‌ است‌ که‌ بشر را بعد از آفرينش‌ و هدايت‌ تکوينيّه‌ به‌ خلعت‌ حرکت‌ بسوي‌ کمال‌

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول