نقش مسیحیت صهیونیستی در حمایت از اسرائیل
امروزه، اکثر اندیشمندان به این باور رسیدهاند که مشترکات دینی، اعتقادی و متافیزیکی در پیشبرد استراتژی و اهداف نظامی آمریکا و اسرائیل در خاورمیانه نقشی اساسی و غیر قابل انکار دارد. این وجوه مشترک آنقدر قوی و محکم میباشد که منافع مشترک اقتصادی را به حاشیه رانده و خود در اولویت نخست قرار گرفته است.
این راهبرد و استراتژی بر پایهی باورهای شکل گرفته، ریشه در تعالیم و تفاسیر نورانی دارد، مانند اعتقاد به بازگشت مسیح در آخر الزمان . ولی در باور مسیحیان بنیادگرا و یهودیان صهیونیست، وقوع این واقعه، منوط به بروز وقایعی میباشد که از جملهی آنها میتوان به اجتماع و استقرار یهودیان در سرزمین فلسطین، ویرانی قبلهی اول مسلمین و مساجدالاقصی و صخره در بیتالمقدس و ساختن معبد بزرگ یهود به جای آنها و وقوع نبرد آخر الزمان یا جنگ بزرگ آرماگدون در صحرای آرماگدون و در سرزمینهای اشغالی فلسطین اشاره کرد.
این پیش شرطها بین مسیحیت بنیادگرا و معتقدان به عهد عتیق و یهودیان بنیادگرا مشترک میباشد و این وجوه اشتراک بین این دو گروه یک جریان اعتقادی- سیاسی را به وجود آورده که به مسیحیت صهیونیستی و یا صهیونیسم مسیحی معروف گشته است. مطالعات تاریخی در ارتباط با این پدیده نشان میدهد که این جریان در بسیاری از تحولات سیاسی و تغییرات ژئوپولیتیکی و خصوصاً پیدایش کشور نامشروع اسرائیل نقش اساسی و جدی داشته است.
در حال حاضر مسیحیت صهیونیستی در تدوین دکترین و هدایت سیاست خارجی آمریکا و پیشبرد آن در راستای دسترسی به اهداف سیاسی- دینی متاثر از نگرش و جهانبینی مسیحیت صهیونیستی، نقش غیر قابل انکاری دارد؛ به طوری که نیروهای راست سنتی آمریکا را نیز به کناری زده و آنها را از صحنهی سیاست خارجی این کشور تقریباً حذف نموده است.
پیدایش و سیر تطور تاریخی پدیدهی مسیحیت صهیونیستی را باید در آموزههای پروتستانیزم و پیوریتانیسم جستجو کرد. در واقع، این دو را باید بستر ظهور و شکلگیری جریان مسیحیت صهیونیستی دانست. وجود عناصر عبرانی و آموزههای ایدئولوژیکی عهد عتیق در پروتستانیسم مسیحی که وجه تمایز بارز و شاخص میان مسیحیت کاتولیک و پروتستان است، این ظن و گمان را ایجاد نموده است که پروتستانیسم و پیوریتانیزم نوعی یهودی گری در مسیحیت میباشد.
لازم به ذکر است که براساس آرا و نظرات موجود، رهبران و بنیانگذاران پروتستانیزم، خود به یهودی بودن یا یهودی گری متهم میباشند و این موضوع نه تنها از جانب منابع کلیسای کاتولیک بیان شده بلکه در بسیاری از منابع یهودی نیز مورد تایید قرار گرفته است. بنابراین نقش یهود و یهودی گری در پیدایش پروتستانیسم مسیح غیر قابل انکار است . با روشن شدن این موضوع شاید بتوان ادعا کرد علت هم آواییی انگلیس یک دولت اروپایی میباشد ولی در بسیاری از مسائل خصوصاً حمایت از رژیم نامشروع صهیونیستی، مسألهی نفت خاورمیانه، مسائل خلیج فارس، صلح خاورمیانه، حرکتهای نظامی آمریکا در افغانستان و عراق و بالاخره ضدیت و دشمنی با جمهوری اسلامی، کاملاً با دولت آمریکا هماهنگ و در بسیاری از موارد نیز به صورت متحد آمریکا عمل میکند. این مساله پیش از اینکه ریشه در منافع مشترک داشته باشد ریشه در یک بستر تاریخی و اعتقادی مشترک دارد که در جنبش پروتستانیزم و پیوریتالیزم نهفته است؛ جنبشی که در انگلیس سر برآورد و سپس به آمریکا رفت و در پیدایش و تکوین و شکلگیری هویت اعتقادی- فرهنگی آمریکا نقش تاریخی و مهمی ایفا نمود.
آیا میدانید صهیونیزم مسیحی چیست؟
وقتی از گروههای دینی رادیکال در رویارویی اسرائیل و فلسطین سخن به میان میآید بلافاصله گروههای دینی که تحت نام اسلام و یهودیت قرار دارند به ذهن متبادر میگردد. در صورتی که گروههای رادیکال و افراطی مسیحی که نامی از آنها برده نمیشود در این رابطه اهمیت غیر قابل انکاری را دارا هستند.
این گروهها از آن جهت که نقش فعلی را در رویارویی اسرائیل و فلسطینیان بر عهده داشته و مخالف هرگونه برقراری صلح بین آنها هستند به گروههای افراطی معروفند.
گروههای مسیحی مذکور عموماً بنیادگرا (رادیکال) بوده و جانبدار و هوادار اسرائیل هستند. آنها حتی در ارتباط با اهداف وجودی خود، حتی از بسیاری از اسرائیلیها هم بنیادگراترند؛ در حالی که میان اعضای آنها هیچ اسرائیلی و یا فلسطینی وجود ندارد و فقط رهبران بعضی از این گروهها اسرائیلی هستند. برخی از این گروهها با حمایت از سیاستهای صهیونیستی دولت اسرائیل و با حمایت مستقیم از تعدادی گروههای دیگر یهودی به توسعه و تشدید درگیری و رویارویی در خاورمیانه دامن میزنند. گروههای دیگر نیز غیر مستقیم در این رابطه فعال هستند. این گروهها، در حال جمعآوری اعانه و کمک برای اسرائیل و گروههای اسرائیلی در دیگر کشورها بوده و در این کشور، اطلاعات نادرستی را به جانبداری از اسرائیل و در ارتباط با درگیری و رویاروییهای داخلی در اسرائیل پخش میکنند. علاوه بر این، این گروهها در حکومتهای کشورهای خود گروههای نفوذی (لابی) را در حمایت از اسرائیل تشکیل داده یا میدهند .
از جملهی این گروههای نفوذ، لابی موجود در کنگرهی آمریکاست که در حد قابل توجهی کارایی دارد. لابی گروههای مذکور که جانبدار اسرائیل بوده و در کنگره صاحب نفوذ است به قدری بزرگ و قدرتمند است که هر ساله به واسطهی آن 5/5 میلیارد دلار به صورت بلاعوض از جانب دولت آمریکا به اسرائیل پرداخت میشود. گروههای صهیونیست مسیحی از آنجایی که معتقد به وجود هفت مرحلهی گذار در کتاب مقدس هستند خود ار تقدیر گرایان میدانند. در عین حال، این گروههای مسیحی به دلیل این که قبل از جنگ آرماگدون بودهاند و از فلاکت و مشقات و درد و رنج آن جنگ دور نگه داشته شداند خود را بخشوده شدگان مینامند.
این مراحل هفتگانه که در کتاب مقدس پیشگویی شده و بخشوده شدگان به آن اعتقاد دارند عبارتند از:
1- بازگشت یهودیان به فلسطین
2- ایجاد دولت یهود
3- موعظه شدن انجیل به بنی اسرائیل و دیگر مردم دنیا
4- به بهشت رفتن تمامی کسانی که به کلیسا ایمان آوردهاند.
5- دوران فلاکت که هفت سال طول خواهد کشید. در این مرحله، یهودیان و یا به اصطلاح مومنان، ظلم خواهند دید، امام سرانجام صالحان با پیروان دجال به نبرد خواهند پرداخت.
6- وقوع جنگ آرماگدون یا جنگی که در صحرای مگیدو در اسرائیل به وقوع خواهد پیوست.
7- شکست لشگریان دجال و استقرار پادشاهی مسیح. پایتخت این پادشاهی اورشلیم(قدس) خواهد بود و به وسیلهی یهودیان اداره خواهد شد و یهودیان به مسیح خواهند پیوست و یا مسیحی خواهند شد.
مراحل یاده شده بنیانهای اعتقادی بخشوده شدگان است؛ اما در میان گروههای یاد شده بعضی تفاوتها نیز وجود دارد. به عنوان مثال، نقطه نظرات متفاوتی در ارتباط با عاقبت و فرجام یهودیان در میان آنها وجود دارد.
بخشوده شدگان از تعیین و بازشناسی مکانهای پیشگویی شده توسط کتاب مقدس بسیار خوششان میآید؛ مثل بازشناسی صحرای مگیدو در اسرائیل. بخشوده شدگان با داشتن این تلقی که بعضی از کلمات عبرانی به کار رفته در مورد دجال در بخشهایی از کتاب مقدس در انگلیسی مترادف روسیه و مسکو است چنین تعبیر میکنند که دجال از سمت روسیه خواهد آمد . آنها اعتقاد دارند که نبرد آرماگدون نبردی با سلاحهای هستهای خواهد بود و آمریکا که در این جنگ در کنار اسرائیل قرار خواهد گرفت دچار انحطاط اقلامی خواهد شد.
بخشوده شدگان معتقدند که دیاسپورا یا سرگردانی یهود و متفرق شدن آنها و حتی قتل عام آنها توسط نازیها و مجازاتی الاهی، ناشی از ایمان نیاوردن یهودیان به مسیح و کشته شدن مسیح توسط آنها است.
منابع :
1- تاریخ سیاسی معاصر ایران نوشته دکتر سید جلال الدین مدنی ، ناشر: دفتر انتشارات اسلامی تاریخ نشر : 1361 – ج 1 ص 152
2- همان ص 149
3- همان ص 157
4- نطق ها و مکتوبات دکتر مصدق – جلد دوم دفتر سوم – اسفندماه 1350 – نشر قیام
5- ایران در دوره دکتر مصدق – پروفسور سپهر ذبیح ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی – موسسه انتشاراتی عطایی – آشیانه کتاب – سال 1381 ص 56
6- پنجاه سال نفت – مصطفی فاتح – انتشارات کاوش تهران مقابل دانشگاه – ص 506
7- همان – ص 605
8- تاریخ سیاسی معاصر ایران نوشته دکتر سید جلال الدین مدنی – دفتر انتشارات اسلامی – تاریخ نشر 1361 – ج 1 ص 235
9- وقایع تیر 1331 نوشته مرحوم حسین مکی – ص 207 - 208
10 - مجله خواندنیها سال 12 شماره 102 ص 124
11 – روزنامه کیهان شماره 2982 مورخ 12/2/1332
12 – آخرین مصاحبه دکتر غلامحسین صدیقی – مولف حمید سیف زاده – ناشر مولف – چاپ نهضت – بهار 1371
13 – مصاحبه با دکتر کریم سنجابی – مولف حمید سیف زاده – ناشر مولف – چاپ توحید – بهار 1371