دانلود مقاله جلال آل احمد

Word 41 KB 29379 55
مشخص نشده مشخص نشده ادبیات - زبان فارسی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مختصری درباره جلال آل احمد و آثار او

    سال و محل تولّد:  2 آذر 1302 – تهران

    سال و محل وفات: 18 شهریور 1348 - اسالم گیلان

    جلال آل احمد دوم ، آذرماه سال 1302 در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود ، او هرگز نتواست در یک جا حتی در بستر آرامش بخش باورهای دینی ، آرام گیرد و شاید تحت تاثیر همین زندگی پرتکاپو و سرشار از مسا له بود که آل احمد به شیوه و سبک جدیدی از نویسندگی دست یافت و تا مدت ‏ها نویسندگان جوان نسل بعد از خود را ، شیفته زبان و اندیشه خویش کرد .

    به گزارش بخش ادبی خبرگزاری کار ایران ایلنا ، جلال در سال 1322 در نجف درس طلبگی خواند و پس از بازگشت به ایران در سال 1323 به احزاب سیاسی پیوست و چندی با حزب توده همکاری کرد ، اما در این محیط نیز چیزی را که می‏خواست به‏دست نیاورد .

    وی ، از سال 1326 به شغل معلمی روی آورد . آل احمد نخستین داستان خود را در سال 1324 با عنوان "زیارت" در مجله سخن منتشر کرد .مجموعه دید و بازدید او نیز در همین سال منتشر شد .

    مجموعه " از رنجی که می‏بریم " ، بیشتر تحت تاثیر شعارهای حزبی درباره فشاری که حکومت برکارگران و افراد سیاسی اعمال می‏کرد ، در سال 1326 منتشر شد . در دو مجموعه داستان " سه‏تار " و "زن زیادی" تعصب و نادانی مردم کوچه و بازار را با لحنی انتقادی تصویرکرده‏است .

    مشهورترین اثر داستانی آل‏احمد ، داستان بلند " مدیر مدرسه " است که به سال 1337 منتشر شد . مدیر مدرسه سرگذشت مدیری بی‏پناه است که بعد از کودتای 28 مرداد 1332 ، فضای اداری فاسد سرانجام او را به ناامیدی می‏کشاند .

    نثر پرشتاب و بریده بریده جلال که به نثر تلگرافی شهرت یافته ، در همین اثر به کمالی شایسته رسید و نسل جوان آن روز و دهه بعد را به شدت تحت تاثیر قرارداد . رمان " نون و القلم (1340) " کوشش دیگری است برای بازگویی اوضاع اجتماعی ، داستان "نفرین زمین "(1346) درواقع ادامه مدیر مدرسه است و در آن معلم روستا به گزارش تحولات روستاها در روزگار اصلاحات ارضی می‏پردازد . این کتاب یکی از نخستین رمان‏هایی است که در آن ، نویسنده به مسائل روستا و ادبیات روستا می‏پردازد .

    مجموعه پنج داستان که پس از مرگ او به سال 1350 منتشر شد ، در برگیرنده داستان‏هایی است که نویسنده از دوران کودکی خود به یاد آورده‏است . او همچنین از همان آغاز به نوشتن مقالات اجتماعی و انتقادی پرداخت و نگارش مقالات (تک نگاری) مونوگرافی و سفرنامه نویسی روی آورد .

    از جلال ، در زمینه مقاله نویسی انتقادی ، مجموعه‏های "هفت مقاله " ، " سه مقاله دیگر " ، " کارنامه سه ساله " ، " ارزیابی شتابزده " ، " در خدمت و خیانت روشنفکران" و "غرب زدگی" به رشته تحریر درآمده است که به ویژه در دو کتاب اخیر ، نویسنده به مهم‏ترین مسائل جامعه ایران یعنی دو موضوع "غرب "و "روشنفکران " پرداخته و با دیدی ناقدانه و سنت‏گرا با توجه به موازین جامعه‏شناسی ، آرای معروف به غرب‏زدگی خود را پرشتاب و کوبنده مطرح کرده‏است .

    استحکام نثر جلال در مقاله‏های انتقادی و سبک مقطع او ، شیوه کار وی در داستان‏نویسی را به شدت متاثر ساخته و داستان‏های کوتاه و بلند وی را هم به ساختار و محتوای مقاله نزدیک کرده‏است .

    در قلمرو سفرنامه ، تک‏نگاری و مشاهدات ، اورازان ، تات نشین‏های بلوک زهرا و جزیره خارک در تیم خلیج فارس ، یادگارهایی است که از قلم آل‏احمد برجای مانده‏است .

    وقتی به سال 1345 سفرنامه حج او به نام " خسی در میقات " انتشار یافت ، توجه بسیاری از

    حج‏کنندگان و اهل قلم را به خود معطوف کرد . به طوری که می‏توان گفت این اثر با تقلیدهای فروانی که به دنبال داشت ، توانست سبک نوینی در سفرنامه نویسی حج پدید آورد .

    آل احمد ، ترجمه‏هایی از آثار نویسندگان بزرگ چون داستایوفسکی ، ژان پل سارتر ، آندره ژید و اوژن یونسکو نیز دارد که در مجموع نسبت به دیگر زمینه‏های نویسندگی برای او به عنوان یک مترجم ، شان چندانی به بار نیاورده است ، چنان‏که تلاش ‏های او در کار مطبوعات نیز شهرتی برای او به بار نیاورد .
    زندگی آل احمد ، در شهریور 1348 در حالی که 45 سال بیشتر نداشت به پایان رسید .

    آثار: 1- از رنجی که می بریم 2-اورازان 3-پنج داستان 4-تات نشین های بلوک زهرا 5-جزیره خارک در یتیم خلیج فارس 5- چهل طوطی 6- خسی در میقات 7- در خدمت و خیانت روشنفکران 8- دست های آلوده 9- دید و بازدید 10- زن زیادی 11- سرگذشت کندوها 12- سفر آمریکا 13- سفر به ولایت عزرائیل 14- سفر روس 15- سه تار 16- غرب زدگی 17- مدیر مدرسه 18- مکالمات 19- نفرین زمین 20- نون وا لقلم 21- یک چاه و دو چاله

     

    بویین زهرا و آوج آذربایجان

    شهرستان بوئین زهرا در جنوب استان آذربایجانی قزوین، در دشت قزوین و در دامنه های شمالی رشته کوهی که در بعضی از نقاط مرز بین استان های قزوین، همدان و مرکزی می باشد بنا شده و از نظر ارتباطی در مسیر جاده تهران همدان و جاده ساوه قرار دارد. این راهها نواحی جنوبی و شرقی آذربایجان (نواحی مجاور ترک نشین استانهای تهران ، مرکزی و همدان) را به نوحی شمالی آذربایجان (استانهای قزوین و زنجان) متصل می کند .

    مرکز شهرستان بوئین زهرا، شهر بوئین در 135 کیلومتری تهران و 55 کیلومتری شهر قزوین واقع شده است. این شهرستان دارای 5 بخش مرکزی (بوئین)، آوج، شال، اسفروردین و دانسفهان می باشد. مرکز بخش آوج شهر آوج است که در فاصله 123 کیلومتری جنوب غربی بوئین زهرا واقع شده است. آب و هوای غالب این بخش هم مثل سایر نقاط آذربایجان کوهستانی است . ارتفاعات خرقان غربی در غرب و کوههای آق داغ در شرق این بخش از جمله مهمترین کوهستانهای آن را تشکیل می دهد. خره رود ( طویلترین و پر آب ترین رود شهرستان)، ساوه چای، آوه رود از رودهای مهم بوین زهرا میباشند.

    با وجود مراتع سرسبز در دامنه کوهستانها اساس فعالیتها و اشتغالات مردم این بخش را مانند دیگر نقاط آذربایجان، کشاورزی، دامداری و باغدرای (تولید انگور) تشکیل می دهد. ، در زمینه صنایع دستی نیز مانند تمام نواحی ترک نشین ایران و آذربایجان قا لی بافی (بویژه فرش های افشار و تکاب) و منجق دوزی رواج دارد. موردی مهم از دید تاریخی ، زلزله خیز بودن این ناحیه باز هم مانند اکثر نقاط دیگر آذربایجان است. زلزله اخیر که در استان های آذربایجانی قزوین٫ زنجان و همدان در اول تیرماه گذشته رخ داد ، براساس آمار رسمی بیش از دویست نفر کشته به جا گذاشت و خسارات و ضایعات فراوانی در مناطق روستایی به بار آورده تعدادی از روستاها را صددرصد تخریب نمود.

    زبان های رایج در شهرستان بویین زهرا، ترکی و جزایر زبانی تاتی می باشند. با این همه اکثریت مطلق مردم شهرستان ترک می باشند: " "سازمان شهرداریهای استان قزوین" "...زبان رایج در شهرستان بویین زهرا، ترکی وتاتی می باشد. اکثریت مردم ترک زبان می باشند. ..."

    توضیحاتی در باره چند کلمه ترکی بکار رفته در نوشته فوق:

    آغ [آق، آغجا، آقجا، آغجه، آقجه] : سفید٫ کم شمار٫ کم تراکم. آق داغ به معنی کوه سفید (کم تراکم) است. مثالهایی از اسامی جغرافیایی شهرستان بویین زهرا و تاکستان و...: آغ بولاغ, آق قویو (یعنی چاه سفید), آقجه دام (یعنی ساختمان سفید), آغجا قیه (یعنی صخره سپید) ، آقجاکند (ده سفید)، آغ کهریز، آق میر, آق بابا....
    داغ [داق، تاق، تاغ] : کوه. مثالهایی از اسامی جغرافیایی شهرستان بویین زهرا و تاکستان و... : آقداغ=آق داغ , جرن داغ (کوه آهوی زرد), قوشا داغ(جفت کوه) , تکین داغ (کوه شاهزاده), قازان داغ (کوه قازان=پیروز)، سوری داغ (کوه گله)....
    چای: رودخانه. مثالهایی از اسامی جغرافیایی شهرستان بویین زهرا و تاکستان و... : ساوه چای٫ چای بلاغ (رود چشمه), میانچای

    قارا[قرا، خره ، قره:] سیاه، متراکم، قوی و انبوه. . مثالهایی از اسامی جغرافیایی شهرستان بویین زهرا و تاکستان و... : قارارود, خره رود ، قره بلاغ, قره داش, قارا تپه, قره تپه,کوه قره قلعه, قره آغاج, قره بایر, قشلاق قارا، قلعه قرا داش, قره قلعه، قره چنگول، قره کوسه لر، قره باغ،قره قرقان، قره تیره،قره یاتاق، کوه قره میل.....

    آوه، [اویا، اووا، یووا] : در کلمه آوه رود و نیز نامهای بسیار مختوم به آباد. اوبا و یا اووا در ترکی قدیم به معنی محل زندگی، جلگه، مرغزار، دشت باز و غیره بوده است. این کلمه در زبانهای ترکی به شکل“iy. ey. oy. uy. Iay. yuy. ev. oba وجود دارد. بسیاری از نامهای جغرافی آذربایجان و خراسان و ایران که متاسفانه از طرف فرهنگستان زبان فارسی به خطا به شکل ختم شده به "آباد" ثبت شده اند،در واقع به اوبا-اووای ترکی(uwa، oba/uba،-wa, -oa, va, -uo ) ختم میشده اند. کلمه یووا در ترکی (به معنی لانه ) نیز با اوبا همریشه میباشد.
    قالی: ضخیم و کلفت. کلمه قالین ترکی (+ن: پسوند تاکید) از این کلمه ریشه میگیرد.
    منجق:[ مینجیق، بنجق، بونجوق، مونجوق] دانه های سنگهای قیمتی، چنین دانه هایی (و نیز ناخن شیر و ...) که بر پرچمها (توغها) ویا طبق باورهای ترکی برای جلوگیری از چشم زدن به دم اسب بسته میشد. پرچمهایی که دارای چنین سنگهای قیمتی ویا دانه هایی بوده اند. همچنین نام پدر آتیللا از

    ترکهای هون .(کلمات پرچم و طوغ نیز ترکی میباشند)

    ساوه: [ساو-سابو ، ساوا] به معنی زدن،کوبیدن و دفع کردن است.(ریشه کلمات ترکی امروزین ساواش، سووماق، سوووشماق...سوورماق).سابیر ویا ساوار همچنین نام اقوامی از ترکان باستانخزر ، کومان، اوقور و بولغار و...و نام شخص نیز بوده است. همچنین ساو- چاو با بسط معنی از دفع و پخش کردن به معنی شان، شهرت، صدا و پیغام ...نیز میباشد. که به این معنی اخیر در نامهای سبلان=ساو آلان و ترکیب سوز سوو باقی مانده است.

    آوج : به ترکی نام نوعی پرنده

    خرقان:[قره قان] (معادلQôroxan قرخان مغولی) به معنی رود کوچک ویا باریکه آب کوهستانی. مثالهایی از اسامی جغرافیایی شهرستان بویین زهرا و تاکستان و... : قره قرقان، و خرقان. در ریشه شناسی خرقان نام ترکهای قاراخانی نیز پیشنهاد شده اند. (هنوز در استان قزوین و مناطق ترک نشین جوار آن در استان تهران به نام چیگیل ویا چگین برخورد میشود که طائفه ای ازترکهای قاراخانیان هستند که در این نواحی از آذربایجان ساکن شده بودند)

    زبان تاتی

    زبان تاتی که از گروه شمالی زبان‌های غربی ایرانی می‌باشد یکی از کهن‌ترین زبان‌های این مرز و بوم است که بسیاری از ویژگی های زبان‌های باستانی ایرانی را حفظ کرده و به عقیده برخی از زبان شناسان و محققین بازمانده زبان مادی می‌باشد. در این مورد دیاکونف دانشمند روسی در کتاب تاریخ ماد خود می‌گوید:

    "هنوز هم تات‌ها و تالش‌ها و گیلک‌ها و مازندرانی‌ها به لهجه‌هایی سخن می‌گویند که خود بقایایی از زبان هند و اروپایی می‌باشد که در آغاز لسان ماد شرقی بوده است، امتیاز  ویژه این لهجه‌ها کهنگی و مهجوری ترکیب اصوات است که در بسیاری از موارد با زبان پارسی تفاوت داشته و با مادی و پارتی و اوستایی شباهت دارد. بدین سبب اگر تات‌ها و تالش‌ها را مادهایی بشماریم که به عنف، پارسی شده‌اند کاملاً راه خطا پیموده‌ایم."

    جا دارد در اینجا به نظر دکتر یار‌شاطر نیز اشاره گردد او می‌نویسد:

    " اینجانب در طی چند سال گذشته در ضمن جستجویی که برای یافتن زبان‌های ایرانی در سرزمین قدیم ماد در پیش گرفته بودم، موفق شدم، به عده‌ای از این زبان‌ها دسترسی پیدا کنم و آنها را ضبط نمایم، این زبان‌ها در سرزمینی که میان رود ارس در شمال و سمنان و سنگسر در شرق و حدود ساوه و همدان در جنوب و مغرب گسترده است، پراکنده‌اند و با یکدیگر رابطه قوی دارند و اکثر آنها را می‌توان از یک گروه به شمار آورد. از آنجا که سرزمین این زبان‌ها در ماد قدیم قرار دارد و قواعد صوتی و دستوری آنها نیز منافی با آنچه که از زبان مادها می‌دانیم نیست به جا خواهد بود. اگر این زبان‌ها را به عوض "تاتی" که نارساست و ظاهراً ترک زبانان مصطلح کرده‌اند "مادی" بخوانیم، خاصه آن که در تاریخ ایران دلیلی در دست نیست که "تات زبان‌های" این نواحی از محل دیگری به این سرزمین کوچ کرده باشند و تردید نیست که لهجه‌های ایرانی این نواحی به جز فارسی و کردی بازمانده لهجه‌های مادهاست، که تاکنون در نواحی دور افتاده و در پناه کوهستان‌ها و یا در میان گروه‌هایی که نیرو و استقلال فطری بیشتری داشته‌اند دوام یافته است."

    دو نکته دیگر نیز وجود دارد که نزدیکی تاتی با مادی را اثبات می‌کند. یکی نزدیکی جغرافیایی تات‌های استان قزوین با پایتخت مادها یعنی هگمتانه و این که این مناطق در اصل جزء سرزمین ماد سفلی بوده و نکته دیگر که مهمتر است این است که هردوت پدر تاریخ، وقتی به ایران می‌آید چهار واژه وچنداسم خاص از زبان مادی ثبت می‌کند که آن چهار واژه هم‌اکنون در بین تات‌های استان قزوین به خصوص در تاکستان کاربرد دارد که عبارتند از:

    اسپیکا، اسپ، کوتک (کوته)، زان که هم‌اکنون در تاکستان به صورت اسپه به معنی سگ – اسب به معنی اسب – کوتیکا به معنی توله سگ – بزون یا بزونستن به معنی دانا یا دانستن به کار برده می‌شوند.

    برخی از محققین از جمله یار شاطر، تاتی تاکستانی را مادر زبان تاتی مناطق دشت قزوین می‌داند و می‌گوید تاکستانی دارای لهجه‌های متعددی می باشد که از آن جمله می‌توان به اشتهاردی، رامندی، چالی یا شالی و غیر اینها – میان قزوین و زنجان و تهران اشاره کرد که تاکستانی از جهتی با سمنانی و از جهتی با تالشی شبیه است.

سال و محل تولّد: 2 آذر 1302 – تهران سال و محل وفات: 18 شهریور 1348 - اسالم گیلان جلال آل احمد دوم ، آذرماه سال 1302 در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود ، او هرگز نتواست در یک جا حتی در بستر آرامش بخش باورهای دینی ، آرام گیرد و شاید تحت تاثیر همین زندگی پرتکاپو و سرشار از مسا له بود که آل احمد به شیوه و سبک جدیدی از نویسندگی دست یافت و تا مدت ‏ها نویسندگان جوان نسل بعد از خود ...

در شماره نوروز 1324 مجله سخن داستانی به چاپ رسید که تولد نویسنده‌ای دیگر را نوید می‌داد، نویسنده‌ای که همچون چوبک با تأثیر از هدایت شروع کرد اما خیلی زود در پی یافتن استقلال هنری برآمد و پاره‌ای از «ایرانی» ترین داستان‌ها را پدید آورد. داستان « زیارت » نام داشت و جوان 22 ساله‌ای به نام جلال آل احمد (1348-1302) آن را نوشته بود. آل احمد موفق شده بود با شوری مذهبی شرحی دقیق و درونی ...

زندکينامه نويسنده ايراني که در خانواده اي روحاني در تهران به دنيا آمد .پس از آنکه تحصيل در دبستان را به پايان رساند، پدرش او را به کسب و کار در بازار واداشت. پنهان از پدر، در کلاسهاي شبانه دبيرستان دارالفنون تحصيل را ادامه داد. سپس، به دانشکده ا

مختصري درباره جلال آل احمد و آثار او سال و محل تولّد: 2 آذر 1302 – تهران سال و محل وفات: 18 شهريور 1348 - اسالم گيلان جلال آل احمد دوم ، آذرماه سال 1302 در يک خانواده مذهبي ديده به جهان گشود ، او هرگز نتواست در يک جا حتي در بستر آرامش بخش باورهاي دي

جلال آل احمد، در يازدهم آذر ماه 1302 شمسي، در تهران و در خانواده اي مذهبي بدنيا آمد. پدرش سيد احمد طالقاني، از روحانيان برجسته زمان خويش و مورد توجه علماي بزرگي چون آيت الله بروجردي، امام خميني (ره) و آيت الله مرعشي نجفي بود. جلال، پس از دوره دبست

در يازدهم آذر 1302 در تهران ، در خانواده‌اي روحاني، به دنيا آمد. در نخستين سالهاي جواني با انتشار مجموعه داستان کوتاه ديد و بازديد، به جمع نويسندگان پيوست. خصوصيات رفتاري و سلوک قلمي جلال چنان بود که خيلي زود نامش را در ميان قشرهاي مختلف، اعم از ج

جلال آل احمد جلال در سال 1302 در خانواده روحانی به دنیا آمد . دبستان را که به پایان رساند ، پدرش دیگر اجازه درس خواندن را به او نداد و او ناچارا به سمت بازار کار رفت ، تا اینکه پنهانی در کلاسهای دارالفنون ثبت نام کرد . روزها به کار سیم کشی برق و ساعت سازی مشغول بود و شبها درس می خواند. در سالهای آخر دبیرستان با حزب توده آشنا شد و با دوستان و همفکرانش به برگزاری میتینگ ها و ...

نويسنده معاصر ايران زندگي نامه سيمين دانشور سيمين دانشور در سال ???? ش. در خانواده اي تحصيل کرده در شيراز به دنيا آمد. بعدها تحصيل در ادبيات فارسي را تا دريافت درجه دکتراي آن دريافت کرد و سالها به تدريس تاريخ هنر در دانشکده ادبيات دانشگاه تهرا

به نام خدا جلال آل احمد جلال در سال 1302 در خانواده روحاني به دنيا آمد . دبستان را که به پايان رساند ، پدرش ديگر اجازه درس خواندن را به او نداد و او ناچارا به سمت بازار کار رفت ، تا اينکه پنهاني در کلاسهاي دارالفنون ثبت نام کرد . روزها به کار سي

جلال آل احمد در يازدهم آذرماه 1302 در خانواده‌اي مذهبي-روحاني به دنيا آمد. دوران کودکي و نوجواني جلال در نوعي رفاه اشرافي روحانيت گذشت. پس از اتمام دوران دبستان، پدر جلال به او اجازه‌ي درس خواندن در دبيرستان را نداد. اما او که همواره طالب و جوياي حق

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول