دزدیهای کودکان
دزدی، یعنی برداشتن بدون اجازهٔ وسایل دیگران. کودکان خردسال اغلب این کار را بدون آگاهی از نفس عملشان انجام میدهند. آنها بارها پیش میآید که چیزی را که متعلق به خودشان نمیباشد، بر میدارند و بدون اجازه با خود به خانه میآورند...
دزدی، یعنی برداشتن بدون اجازهٔ وسایل دیگران. کودکان خردسال اغلب این کار را بدون آگاهی از نفس عملشان انجام میدهند. آنها بارها پیش میآید که چیزی را که متعلق به خودشان نمیباشد، بر میدارند و بدون اجازه با خود به خانه میآورند. در اینگونه موارد، پدر و مادر هم با شنیدن عمل فرزندشان چنان ناراحت، دلخور و گاه عصبانی میشوند که ممکن است رفتاری خشن و پرخاشآمیز با کودکشان داشته باشند. آنها نگرانند که مبادا فرزندشان در بزرگسالی نیز دست به دزدیهای دیگری بزند. در اینجا به چند نکتهٔ ساده که والدین میتوانند با به کار بستن آنها مانع از بروز چنین رفتارهائی در کودکانشان شوند اشاره میشود.
● کودکان ۵۳ سال
برای کودکان ۵۳ ساله، برداشتن وسایل دیگران عملی عادی و معمولی است، چراکه هنوز مفهوم مالکیت و حریم خصوصی را درک نمیکنند. آنها به سختی میفهمند که نباید چیزی را که متعلق به آنها نیست، بدون اجازه بردارند، زیرا که در مرحلهٔ خودمحوری از رشد خود هستند و تصور میکنند که همه چیز در اختیار آنهاست و هر کار بخواهند میتوانند انجام دهند. بنابراین بهتر است پدر و مادرشان آنها را بهدلیل این رفتار (برداشتن بدون اجازه اشیاء دیگران) تنبیه و سرزنش نکنند. در عوض، فرصت خوبی برای آنهاست که دربارهٔ موضوع مالکیت و اشتباه بودن عمل کودک با او صحبت کنند.
● کودکان ۱۲۷ سال
کودکان از حدود ۶ سالگی به بعد، نه تنها مفهوم مالکیت را درک میکنند، بلکه بهتدریج قادرند به اشتباه بودن عملشان نیز پی ببرند. زمانیکه آنها شروع به درک اینگونه مفهومها میکنند، والدین باید حد و مرزهای مالکیت و رفتارهائی که به آنها ”دزدی“ گفته میشود، را برای آنها روشن سازند.
● چرا کودکان دزدی میکنند؟
کودکان به چند دلیل ممکن است گاهی وسایل و اسبابهائی را که مال آنها نیست، بدون اجازه بردارند. این دلایل، هم از کودکی به کودک دیگر و از شرایطی به شرایط دیگر فرق میکنند.
۱) گاهی والدین ناخواسته رفتارهای منجر به دزدی را تقویت میکنند. پدر و مادری که متوجه میشوند کودکشان بدون اجازه چیزی را برداشته است، باید تذکرهای لازم را همان موقع به کودک بدهند. برای مثال به او بگویند: ”این وسیله مال تو نیست و نباید آن را بدون اجازه برداری“ و یا ”آن وسیله را پس بده و عذرخواهی کن“ و یا ... .
۲) گاهی کودک با مشاهدهٔ رفتار اطرافیانش این عمل را یاد میگیرد. والدینی که وسایلی را بدون اجازهٔ صاحبش بر میدارند، به نوعی موجب بدآموزی برای کودک خود میشوند. برای مثال، زمانیکه به رستوران و یا مکانی عمومی میروند اگر بدون اجازه وسیلهای را از آنجا بردارند و فرزندشان نیز شاهد این عمل باشد، بهطور حتم این کار را جایز خواهد شمرد و در آینده تکرار خواهد کرد.
۳) برخی کودکان چون هیچ پولی از خودشان برای خرج کردن ندارند، دزدی میکنند. گاهی کودک دوست دارد برای خودش چیزهای کوچکی مثل، بستنی، شکلات و یا بیسکویت بخرد، ولی پول ندارد. در این حالت اگر او پول نداشته باشد، ممکن است به سراغ کیف پدر یا مادرش برود.
۴) گاهی کودک برای رقابت بین همسالانش دست به دزدی میزند. برخی از کودکان دزدی میکنند تنها بهدلیل این که دوستانشان آنها را در گروه خودشان بپذیرند.
۵) گاهی دزدی کودک ناشی از مشکلات رفتاری هیجانی کودک است. برخی از کودکان که دچار مشکلات مرزی هستند، دست به رفتارهای نابههنجار میزنند. برای مثال، کودکان عقبماندهٔ ذهنی قادر به درک قوانین اجتماعی نیستند و ممکن است گاهی از فروشگاههای محلی چیزی بردارند.
● پیشگیری
روشهای زیادی برای پیشگیری از دزدیهای کودکانه وجود دارد که والدین و اعضای خانوداهها میتوانند با استفاده از آنها، مانع از تثبیت اینگونه رفتارها در کودکانشان شوند. از جمله:
▪ علت اشتباه بودن عمل دزدی را برای کودک توضیح دهید. والدین ابتدا باید اطمینان حاصل کنند که فرزندشان، ناشایست بودن عملش را فهمیده است. آنها میتوانند به این موضوع اشاره کنند که دزدی به مفهوم برداشتن وسیلهای است که متعلق به او نمیباشد.
▪ مفهوم مالکیت را به کودک یاد بدهید. بهترین وقت یادگیری مفهوم مالکیت، زمانی است که کودکان هنوز کوچک هستند. پدر و مادر میتوانند با توضیح این مطلب که هر کسی وسایلی دارد که متعلق به خود اوست و نباید بدون اجازه آن را برداشت، سعی کنند معنی مالکیت فردی را به کودک بیاموزند. برای مثال، والدین میتوانند از کودک بپرسند: ”اگر کودک دیگری اسباب بازی مورد علاقهٔ او را بدون اجازهاش بردارد، چه احساسی پیدا میکند“، او هم همان احساس را خواهد داشت. مثالها و نمونههای دیگری هستند که پدر و مادر میتوانند با استفاده از آنها مفهوم مالکیت را به کودک بیاموزند. قرض گرفتن از کتابخانه و پس دادن مجدد آن، برداشتن شکلات و بستنی از یخچال فروشگاه و پرداختن پول آن به صندوق و ...
▪ اگر کودک اسباب بازی، خوراکی و یا وسیلهای را میخواهد، به او یاد بدهید که خواستهاش را با شما در میان گذارد تا راه صحیح رسیدن به آن را به او یاد بدهید. برای مثال، اگر کودک از عروسک دوستش خوشش آمده است و میخواهد یک شب آن را از دوستش قرض بگیرد، این موضوع را صادقانه با او و یا با شما در میان گذارد تا شما چارهای برای او بیاندیشید.
▪ رابطهٔ شفاف و صمیمانه با کوکانتان برقرار کنید. والدین باید نهایت تلاششان را بکنند تا ارتباطی مؤثر و فعال با کودکان خود داشته باشند. کودکانی که از بودن با پدر و مادرشان احساس صمیمیت و نزدیکی میکنند، نسبت به کودکانی که این احساس را ندارند، تمایل بیشتری برای هماهنگ کردن خود با ارزشها و باورهای والدینشان دارند.
▪ رفتارهای صادقانهٔ کودک را تحسین و تشویق کنید. پدر و مادر باید از رفتارهای شایسته، مناسب و صادقانهٔ کودک حمایت و قدردانی کنند. اگر آنها اینگونه رفتارها را به موقع مورد تحسین خود قرار دهند، موجب تقویت و تکرار آنها در فرزندشان میشوند.