دانلود مقاله عروسک‌ها اولین وسایل ارتباط جمعی بشر بودند

Word 104 KB 29473 20
مشخص نشده مشخص نشده روانپزشکی - روانشناسی - علوم تربیتی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • عروسک‌ها اولین وسایل ارتباط جمعی بشر بودند

    عروسک جزو قدیمی‌ترین دست سازه‌ها و همرازه‌های بشری بوده است و به عنوان نخستین خلاقیت‌های هنری و وسایل ارتباط جمعی و دست‌آوردهای ارتباطی بشر محسوب می‌شود .

    فرهنگ‌ها زمانی می‌توانند به حیات خود ادامه دهند که پویایی و نو شدن خود را فعالانه دنبال کنند و عدم اتصال و ارتباط با تکنولوژی، دوران مدرن کهنگی را به ارمغان می‌آورد.

    اردشیر صالح پور در جشنواره کودک، نیایش و مهر،گفت:به طور کلی عروسک جزو قدیمی‌ترین دست سازه‌ها و همرازه‌های بشری بوده است.

    این انسان واره‌های کوچک در فرهنگ‌های مختلف گونه‌گونی‌های فراوانی داشته‌اند و به عنوان نخستین خلاقیت‌های هنری و وسایل ارتباط جمعی و دست‌آوردهای ارتباطی بشر محسوب می‌شوند .در زمان‌های بعدی به عنوان پیشگامان هنر تئاتر عروسکی مطرح شدند.

    این استاد دانشگاه با اشاره به نقش و حضور عروسک‌ها در تاریخ تفکر بشری، افزود:در ابتدا این عروسک‌ها بیشتر در مفاهیم فکری سهیم بودند اما رفته رفته، بشر، در کنار گرایشات فکری همواره به سرگرمی هم می‌اندیشیده است و عروسک کم کم از کاربرد آیینی به شکل سرگرمی تغییر شکل پیدا کرد.

    صالح پور،حضور عروسک‌ها را در زندگی و فرهنگ بدوی کودکان، حضوری چشمگیر و گسترده دانسته و گفت:کودکان با ویژگی‌های خاص تخیلی خود زمینه ارتباط و تعامل با عروسک را دو چندان می‌کند و کودک به همراه این همراز همدل سعی می‌کند زندگی خود را بشناسد و از پس مشکلات روزمره برآید و به نوعی نیازهای روحی و دغدغه‌های خود را پاسخ گوید.

    وی با اشاره به تغییر نقش عروسک در تعیین سرگذشت بشر، گفت: بعدها همین عنصر به اسباب‌بازی و وسیله تفریحی برای کودکان تغییر ماهیت داد و به دنبال آن نمایش‌های عروسکی برای جانبخشی به مفاهیم روحی انسان در قالب‌های گوناگون سایه‌ای نخی دستکشی و باتومی و خیمه شب بازی پدید آمد.

    این پژوهشگر حوزه عروسکی، در باره عروسک‌های سنتی و نحوه نگرش نوین به آنها گفت: نخستین نگاه باید همواره ما را به حفظ روال فرهنگ سنتی و صیانت آن در همان قالب‌های کهنه و دیرینه وا دارد.

    همچنین از آنجا که فرهنگ‌ها همواره به شکلی ثابت و ایستا نمی‌مانند، عروسک‌ها نیز مشمول این دگردیسی شده و یقیناً می‌بایست با نوآوری و بدعت بیانگر اصالت‌های فرهنگی هر قومی باشند.

    نگاهى نو به دنیاى کودک و تلویزیون

    بسیاری بر این عقیده‌اند که عصر جدید را همانطور که عصر فضا، اتم و ئیدروژن می‌خوانند به حق باید عصر ارتباط الکترونیک نیز خواند.

    عصری که در آن هیچ حادثه‌ای به فضای جغرافیایی محدود نیست بلکه به کل جهان یا دست کم کره زمین تعلق دارد.

    به تعبیری دیگر، انفجار در زمان و فضا موجبات کوچک شدن گیتی و ملل دور دست را فراهم ساخته است.

    پیدایی خانواده یا به تعبیری دیگر، قبیله جهانی، با این وسایل نو، تحقق‌پذیر گشته است.

    این وسایل با خود دنیای نو، ارزش‌هایی تازه و در عین حال اسارت‌هایی جدید به همراه آورده‌اند پس باید فرزندان ما نیز در این دنیای نو نیازها و مسائلی تازه یابند.

    همانطو رکه از امکاناتی بی‌سابقه در مقایسه با حیات نیاکان خویش بهره می‌جویند دنیای ارتباطات الکترونیک درمقابل این نسل، چشم‌اندازی نو خلق کرده است.

    برخلا‌ف اعصار پیشین تنها مدرسه یا به طور کلی سازمان‌های آموزشی انحصار آموختن را در دست ندارند بلکه آموزش در همه جای جامعه به چشم می‌خورد.

    با ورود به عصر ارتباطات الکترونیک، مخصوصا تلویزیون آموزش صرفا مجرد و دور از واقعیت نخواهد بود بلکه فرآیند آموختن در واقعیت و به همراه آن صورت می‌گیرد.

    در این دوره آموزش تنها از راه انتقال دانستن‌ها از طریق گوش صورت نمی‌گیرد بلکه با پیدایی خط و کتابت و سپس ابزار تصویری می‌توان از چندین حس با هم در راه آموزش سود جست.

    بدین‌قرار، کودکان و نوجوانان درعصر ارتباطات الکترونیک می‌توانند جدی‌ترین و سخت‌ترین محتوای آموزش را در کمال سهولت و تفرج‌فرا گیرند.

    بدین‌ترتیب ساعات طولا‌نی آموزش کوتاه به نظر می‌آیند و کودک در پایان برنامه‌هایش باز هم ملتهب و تشنه آموزش‌باقی می‌ماند.

    ضمن اینکه اگر این وسیله ارتباطی به درستی به کار گرفته شود و در خدمت انسان‌ها، مخصوصا کودکان و نوجوانان قرار گیرد، زمان فراغت کودک از بی‌حاصلی خارج شده کارا، بارورو فرهیخته خواهد شد.

    پس در عصر ارتباطات الکترونیک هم می‌توان از بروز خلا‌ در زمان فراغت دور ماند و هم سرگرمی‌هایی را در راه گذراندن فراغت قرار داد که جنبه فرهنگی داشته باشند.

    بدین سان می‌توان گفت نسل جدید غرق در انبوهی از اطلا‌عات و اخبار مجهز به ابزاری، سخت موثرو متمایز از اجداد و پیشینیان خود هستند.

    آنان نه تنها در راه آموزش، والدین و مدرسه را در اختیار دارند بلکه وسایل آموزشی الکترونیک در تمامی‌ساعات و بدون محدودیت آنان را دربرمی‌گیرند.

    آنچه اینجا در توصیف دنیای ارتباطات گفته شده کامل نخواهد بود اگر جهات منفی این عصر و مشکلا‌تی که کودکان در تماس با آن خواهند داشت عنوان شود.

    توجه وسیع و عمیق کودکان به وسایل ارتباط جمعی به ویژه تلویزیون، موجب می‌شود ساعت‌ها در برابر آن بنشینند و از هر حرکت بازبمانند، این در حالی است که امروزه تمامی‌مربیان بر لزوم تحرک جسمی برای همه انسان‌ها به خصوص کودکان به عنوان عاملی در راه تامین سلا‌مت تاکید دارند.

    زمانی که وسایل ارتباط جمعی با انسان‌هایی برخورد می‌کنند که ذهنی پرداخته شده و ساخته شده دارند کمتر می‌توانند بدان رسوخ کنند.

    زیرا شخص از مکانیسم‌های دفاعی خاص خود برخوردار است.

    این امر در مورد کودکان مصداق ندارد.

    ذهن کودک، ساده، فاقد شبکه به هم پیوسته‌ای متشکل از اندیشه‌ها و باورهاست.

    در تماس کودک با تلویزیون بیشتر از همه مادران گله دارند که فرزندانشان چنان غرق در تماشای فیلم‌های تلویزیونی هستند که کار مدرسه را به فراموشی می‌سپارند.

    کار مدرسه قربانی فراغتی جذاب‌تر می‌شود که کودک از طریق تلویزیون بدان دست می‌یابد.

    همین امر یعنی جذب سخت کودک توسط تلویزیون از طرفی کوشش والدین جدا ساختن وی از این وسیله موجبات بروز تنش را در خانواده فراهم می‌سازد.

    تلویزیون که زمان فراغت کودکان را تسخیر نموده است دو فرآیند را موجب می‌شود: از جانبی کودکان ما با دیدن برنامه‌های آن خود را با قهرمانان نمایش هم هویت می‌کنند و از جانب دیگر به فرآیند پیچیده فرافکنی دست می‌زند.

    بدین‌سان کودک خواسته‌ها، آرزوها و امیالی را که در دل دارد ولیکن جرات اظهار آن را ندارد از طریق تلویزیون در خارج مجسم می‌دارد و این امر به نظر ارسطو به نوعی پالا‌یش روانی منتهی می‌شود.

    پس به طور قاطع می‌توان گفت هیچ گاه در تاریخ جامعه انسانی این چنین انسان‌ها در معرض انبوهی از پیام، اطلا‌ع و خبر نبوده‌اند.

    وسایل ارتباط جمعی موجب شدند که در آغاز گوش انسان‌ها (با رادیو) و سپس چشم و گوش با تلویزیون چنان بردی ‌یابند که پیام‌هایی را از هزاران کیلومتر دورتر بشنوند و ببینند.

    حاصل این انقلا‌ب تکنولوژیکی، انبوهی از پیام است که در یک آن انسان‌ها را دربرمی‌گیرد.

    اگر در گذشته برای شنیدن یا دیدن پیام، انسان‌های بسیار از یکدیگر سبقت می‌گرفتند، حالا‌ چنین نیست این پیام‌ها هستند که معلق در هوا و در جست و جوی شنونده‌اند.

    با این تفسیر این کودکان هستند که هر روز در میان بمبارانی از پیام و خبر دست و پا می‌زنند.

    بدین‌ترتیب می‌توان گفت عدم استفاده درست از تلویزیون و نداشتن فرهنگ مناسب برای بهره‌برداری از آن باعث کاهش تحرک، تاثیرپذیری مفرط، تعدی به حریم آموزشی کودک و تنازع درونی خانواده می‌شود.

    آنچه بر اهمیت این بحث می‌افزاید کار رویکرد و توجه کودکانی جامعه‌مان در ارتباط با این وسیله ارتباط جمعی است در کنار اثرات و تبعاتی که برشمردیم، لا‌زم است بدانیم: انحصار تلویزیون می‌تواند به معنای تاثیر بی‌رقیب دست‌اندرکاران این وسیله ارتباطی بر کودکان باشد و در نتیجه یک گروه اجتماعی تمامی‌ابعاد ذهن کودکان را از آن خود می‌سازد.

    گرایش مفرط کودکان به تلویزیون، گرایش اندک آنها را به رادیو، تئاتر، سینما، کتاب و مطبوعات سبب می‌شود.

    تک‌بعدی بودن کودکان در مقابل و وسایل ارتباط جمعی پدیده مطلوبی نباشد.

    عدم ورود کتاب، مجله و سایر وسایل مکتوب ارتباطی، کودکان را از دیگر چشمه‌های جوشان فرهنگ جدامی‌سازد.

    به خصوص که این سال‌ها بهترین فرصت در راه ایجاد رابطه عاطفی بین کودک و کتاب است.

    باید خواندن کتاب یکی از مهمترین شیوه‌های گذران فراغت کودکان امروز و بزرگسالا‌ن فردای جامعه باشد.

    کودکان و رسانه‌های جمعی

    وسایل ارتباط جمعی مهمترین شاخصه جامعه مدرن به شمار می‌آید و شامل رادیو، تلویزیون، نشریات و...

    می‌باشد.

    در این میان نقش رسانه‌های تصویری به خصوص تلویزیون نسبت به سایر رسانه‌ها برجسته‌تر است و در مقایسه با دیگر رسانه‌ها از مطلوبیت بیشتری برخوردار است، این امر به خصوص، بیشتر آنجا تحقق مییابد که کودکان به عنوان متقاضیان جدی برنامه‌های تلویزیون مطرح باشند.

    البته رسانه‌های نوشتاری هم در اطلاع‌رسانی و رشد استعداد کودکان مؤثر و مفید می‌باشند.

    یکی از مهم‌ترین کارکرد رسانه‌ها، کمک به روند فرهنگپذیری است.

    فرهنگپذیری، عبارت است از، جریان انتقال اندیشه‌ها، هنجارها، باورها، معیارها و نمونه‌های رفتاری موجود در فرهنگ جامعه به افراد آن.

    نهاد خانواده و سپس نهاد تعلیم و تربیت، اولین مراکز انتقال مفاهیم فرهنگی به کودکان می‌باشند.

    با توجه به اهمیت و نقش رسانه‌ها، روانشناسان هر یک از جنبه‌ای مختلف، محتوای رسانه‌ها را مورد مطالعه قرار داده‌اند.

    با تأثیرهای شناختی رسانه‌ها، می‌توان گفت که رسانه بر الگو‌های رفتاری افراد به شدت تأثیر می‌گذارد و در رابطه با سلامت روانی و اخلاقی فرد و سازگاری وی با جامعه اثرگذار است.

    وسایل ارتباط جمعی مهمترین شاخصه جامعه مدرن به شمار می‌آید و شامل رادیو، تلویزیون، نشریات و...

    با تأثیرهای شناختی رسانه‌ها، می‌توان گفت که رسانه بر الگو‌های رفتاری افراد به شدت تأثیر می‌گذارد و در رابطه با سلامت روانی و اخلاقی فرد و سازگاری وی با جامعه اثرگذار است.

    تبادل اطلاعات بدون محدودیت و قلمرو جغرافیای و فرهنگ ملت، امروز به شدت اعمال می‌شود و این مسئله در رابطه با تربیت کودکان نگرانی‌هایی را پدید آورده است و محتوای تولیدات رسانه‌ها نیز سؤالهای مهمی را بر می‌انگیزد.

    پخش یک سلسله برنامه‌های تلویزیونی ممکن است بزهکاری را در کودکان رشد بدهد، به جای این‌که باعث شکوفائی و رشد استعدادهای واقعی آنان شود، موانع گوناگون دیگری از قبیل تقلید رفتاری و نا به هنجاری را به وجود آورد.

    پیمان جهانی ملل‌متحد در مورد حقوق کودک که در سال 1989 منعقد شد در ماده 17 خود چهارچوب بین‌المللی را در ارتباط با رسانه‌های جمعی در نظر گرفته است.

    این ماده به محافظت از کودک، در برابر اطلاعات و مطالب زیان‌آور برای سلامت (اخلاق) او سخن می‌گوید.

    امروز از چهار گوشه جهان خواستار اتخاذ تدابیری بر مبنای همین اصل شده‌اند.

    برای دستیابی به اهداف، جلب توجه جهانی به مسئله خشونت در رسانه‌های تصویری و نقش آن در زندگی کودکان و نوجوانان، تشویق به مبارزه با خشونت و کمک به شکل‌گیری پایه‌های بهتر برای تنظیم سیاست‌های مربوط در زندگی سیاسی و اجتماعی کودکان نقش اساسی دارد.

    برای دستیابی به یک هدف مشترک، یونسکو و تحلیلگران موارد زیر را پیشنهاد کردند: ـ پژوهش‌های جدی در زمینه کودکان و برنامه‌های خشونت‌آمیز در رسانه‌های تصویری.

    ـ دسترسی کودکان به رسانه‌های گروهی و بهره‌برداری آنان از این رسانه‌ها.

    ـ دوره‌های آموزشی و مطالعاتی در زمینه کودکان و رسانه‌ها.

    ـ جایگزین‌های مثبت برای خشونت رسانه‌ای.

    ـ تدابیر و فعالیت‌هایی که با هدف محدود کودکان خشونت نامعقول از طریق رسانه‌ها صورت می‌پذیرد.

    ـ برای تحقیق این اصول و اهداف لازم است که مراحل ذیل عملی شود.

    رسانه‌های ویژه کودکان کودکان مانند بزرگان علاقه به مطالعه، دیدن و شنیدن دارند، تقدیم برنامه‌های جالب و مطابق با استعداد کودکان زمینه‌ساز توسعه، به وسیله رسانه‌های مربوط به کودکان است، تا آنان علاقمندی بیشتری پیدا کنند.

    کودکان به مشاهده تلویزیون علاقه زیاد داشته و وقت زیادی را صرف برنامه‌های تلویزیون می‌کنند، پخش برنامه‌های آموزشی زمینه‌ساز رشد، آموزش و پرورش کودکان می‌باشد.

    مشاهده، خواندن و دسترسی کودکان به رسانه‌ها جزء حقوق‌شان می‌باشد که دولت باید به آن توجه نموده و زمینه‌های لازم را مساعد نماید.

    چنانچه در ماده «17» پیمان ملل‌متحد در مورد حقوق کودک آمده است که: کشورهای عضو به کارکرد ارزشمند رسانه‌های جمعی واقف هستند و تعهد می‌‌کنند که کودک به اطلاعات و مطالب منابع مختلف ملی و بین‌المللی دسترسی داشته باشند، به خصوص آن دسته از منابع که هدف‌شان ارتقای سلامت اجتماعی، معنوی و اخلاقی کودک و صحت جسمی و روانی او باشد.

    به این ترتیب وظیفه دولت تضمین دسترسی کودکان به اطلاعات و ترویج ابعاد مثبتی مانند انتشار آن دست از اطلاعاتی است که سبب ارتقای درک و شناخت مقابل جمع، برای زن و مرد و دوستی میان انسان‌ها، گروه‌های قومی، ملی و مذهبی، در مناطق مختلف می‌شود.

    وضعیت کنونی رسانه‌های کودک در عرصه جهانی توجه به این نکته که کودکان یک گروه کوچک اقلیت و در حاشیه نیستند، ضروری است.

    حدود دو میلیارد کودک در جهان، حدود 13 فیصد در کشورهای غنی‌تر و حدود 87 فیصد در کشورهای در حال توسعه زندگی می‌کنند.

    دسترسی کودکان به تلویزیون و سایر رسانه‌های گروهی نیز از پراکندگی ناهمگن برخوردار است.

    این ناهمگنی کاملاً واضح و بسیار عمیق است، رسوم و عنعنات تماشاکنندگان در هر نقطه از جهان فرق می‌کند، در کشورهای اسلامی، کودکان دوست دارند مطابق به فرهنگ حاکم در جامعه، خواست و نیازمندی خانواده، برنامه‌های سازنده و آموزشی را تماشا کنند.

    در کشور ما از جمله برنامه‌هایی که به آن کمتر توجه صورت گرفته برنامه‌های کودکان می‌باشد، در حالی‌ که کودکان گروه بزرگ جمعیت ما را تشکیل داده، که باید به آن توجه نمود.

    پس باید وضعیت کنونی رسانه‌های کودک را خوب درک نمود و در جهت بهتر شدن آن باید تلاش کرد.

    تنوع برنامه‌ها و تماشاگران: یقیناً نباید تمام صحنه‌هایی را که در برنامه‌های تلویزیونی نمایش داده می‌شوند، یکسان انگاشت و تمام کودکان را نیز یکی گرفت.

    نتیجه آن‌ که فراگیری اتخاذ رفتارها و گرایش‌های پرخاش‌جویان از تلویزیون بستگی به ماهیت نمایش‌ها و شرایط فردی تماشاگر دارد.

    در تماشای برنامه‌ها، بزرگان به این فکرند که کودکان شاید برنامه‌های تفریحی، سریال‌های خانوادگی و داستان‌های کوتاه را تماشا کنند، در حالی ‌که بسیاری از کودکان به اخبار، مصاحبه و گفتگوهای تلویزیونی علاقه دارند، که روی همین دلیل ما نتوانسته‌ایم برنامه دلخواه آنان را در نظر گیریم، پس در تماشای تلویزیون و خواندن سایر رسانه‌ها باید علاقه کودکان را در نظر گیریم.

    وسائل ارتباط جمعی در میان رشته های علوم انسانی ، جامعه شناسی رشته جدیدی است و از آن جدید تر، در میان رشته های جامعه شناسی، وسایل ارتباط جمعی این چنین است.

    اگر اهمیت هر رشته علمی را در توسعه علم خالص نادیده بگیریم ، پرداختن به این رشته جدید از چند جهت دارای اهمیت است؛ اول، شرایطی که این وسایل در جامعه ایجاد می نمایند ودوم، تأثیراتی که در نهادهای دیگر دارندوبطورکلی آنچه این رشته را از میان رشته های دیگر جامعه شناسی ممتاز می سازد ، نقشی است که این وسایل در ایجاد فرهنگ جهانی ایفا می نمایند وسوم آنکه ، مطابق دستاوردهای محققان و نظریه پردازان این رشته، انواع اختراعات جدید در گسترش وسایل ارتباط جمعی موثر است – در این مقاله بیشتر مورد اخیر حائز اهمیت است؛ زیرا درآن به شرایط گسترش تلویزیون توجه شده است .

    چند سالی بیشتر نیست که در ایران شبکه های تلویزیونی ماهواره ای به صورت گسترده مورد استفاده قرار می گیرند؛ گرچه پیش از انکه تلویزیون بتواند خود را به صورت فراگیر عضوی از هر خانواده بسازد ، رادیو به عنوان وسیله ای کارآمد و ساده با استفاده از تکنیک ماهواره، توانسته بود خود را به ما تحمیل کند .

    در آن زمان نیز نقش سیاسی این وسیله توسط برنامه هایی که از بنگاههای سخن پراکنی دولتی بیگانه چونBBC پخش می شد ، مشخص و بارز بود؛ اما در زمان فعلی با توجه به محدودیت های سیاسی واجتماعی که برای نگهداری بشقاب هاوریسیورها، جود دارد؛ باید تحقیق منظمی راجع به شبکه های تلویزیونی ماهواره ای – از این پس برای راحتی فقط به ماهواره کفایت می شود – انجام شود .

    می توان روشهایی چون روش « همبستگی های ثابت »1 بلسون را در بررسی وضعیت کسانی که ماهواره دارند و آنان که ندارند، به کار برد .

    نیز می توان وضعیت خانواده ها ئی راکه تازه صاحب این وسیله شده اند در نظر گرفت و با وضعیت آن ها قبل از داشتن این وسیله، مقایسه نمود.

    بیشترین تأثیر این وسیله در خانواده مشاهده می شود .

    تأثیراتی که این وسیله بر هر یک از نقش های اعضای خانواده برجای می گذارد قابل بررسی است .

    فرزندان ، مادران و پدران هر کدام از این وسیله به گونه ای بهره می جویند .

    این بهره جویی منطبق بر نظر « شرام » است.

    او معتقد است ، باید سؤال « تلویزیون با کودکان چه می کند ؟» را رها کردو سؤال« کودکان با تلویزیون چه می کنند؟» را جایگزین آن نمود .2 ماهیت اکثر برنامه های ماهواره ای فارسی زبان را برنامه های موسیقی پاپ بین المللی و برنامه هایی با اهداف سیاسی ، برنامه های سرگرمی پیش پا افتاده و پخش فیلم های سینمایی تشکیل می دهد .

    در وهله نخست پخش موسیقی پاپ در رأس برنامه های این شبکه هاست، به طوری که بر روی آنتن هاتبرد، تعداد 7 شبکه ایرانی فقط به پخش برنامه های موسیقی 24 ساعته مشغول هستند.

    حتی حکومت نیز سیاست خود را در مخالفت با این پدیده تا حدودی تغییر داده و به فکر استفاده از این وسیله توانمند افتاده است؛ به طوری که شبکه های متعددی را با اهداف اولیه پخش موسیقی راه اندازی نموده است که حداقل سه شبکه آن را می توان نام برد .

    پس از پخش موسیقی، بیشترین برنامه های روی آنتن هاتبرد، به تبلیغ مواد آرایشی و بهداشتی اختصاص یافته است .

    از جنبه اقتصادی، پخش اینچنین تراکت های تبلیغاتی که در تلویزیون ملی ایران یا ممنوع یا بسیارپرهزینه می باشد، درتلوزیون های ماهواره ای خیلی آسان تروارزان تراست .مثلادر حالی که پخش یک تبلیغ 10 ثانیه ای در شبکه سوم سیما بیش از یک میلیون تومان هزینه دارد؛ با همین میزان پول می توان در بعضی از این شبکه ها، به مدت یک سال و هر روز به مدت 5 دفعه به پخش پیام های تبلیغاتی اقدام نمود.

    استفاده گسترده ازاینگونه تبلیغات باعث شده است مصرف مواد آرایشی که تبلیغات آن در ایران ممنوع است، در بسیاری از دختران جوان نفوذ کند؛ به گونه ای که ایران به بهشت فروشندگان کالاهای آرایشی تبدیل شده است .

    شاید بتوان گفت گسترده ترین تأثیر این وسیله در دختران نوجوان و جوان می باشد .

    طبیعی است که مواد آرایشی و مدلهای مو و گریم مد روز، برای داخل خانه طراحی نمی شوند و تسری در جامعه می یابند.

    این پدیده، سن استفاده از مواد آرایشی را درجامعه به شدت پایین آورده است.

    بعضی پیامدهای آن را در مخالفت تندروان مذهبی با پدیده« بدحجابی »، مشاهده کرده ایم .

    برنامه های دیگری که توانسته است در ایران بسیار تأثیر بگذارد ، تبلیغات مربوط به لاغری است .

    به طوری که بسیاری از شبکه های ایرانی و خارجی حجم زیادی از این برنامه های خودرا به تبلیغ و فروش کالاهای بی مصرف لاغرسازی اختصاص داده اند.

    بانادیده گرفتن ارزش ذاتی سلامتی، این برنامه هاتندرستی بسیاری ازانسان را به خطر انداخته است( ازجمله لاغری مفرط در باروری دختران تأثیر سوء می گذارد ).

    این نکته انکار ناپذیر نیست که تبلیغات توانسته است جریانی از لاغر شدن را در میان زنان و بعد مردان به وجودآوردکه نگارنده از آن به « موج باربی» تعبیر می کند(اگر اشکال نداشته باشد خودم هم تصمیم گرفته ام به لاغری روی بیاورم!) همانطور که کارتر می گوید 3«...

    حتی نیرومندترین وسایل ارتباط جمعی علی الاصول نمی توانند اثری بر فرد نهند که با زمینه های روانی و اجتماعی او قابل انطباق نباشد .» به اعتقاد بنده افرادی که از برنامه های سیاسی ماهواره هااستفاده می کنند، به صورت هدفمند فقط به سمت کانال مورد نظر خودمی روند و یکی دو تا از این کانال ها را انتخاب می کنند و به تماشای آن می نشینند و از انتخاب کانال های دیگر خودداری می نمایند.

    این شاید به خاطر آن باشد که اصولأ ایرانی ها افرادی هستند که در شنیدن آراء دیگران آستانه تحمل بالایی ندارند .

    ظاهرأ تأثیرپذیری نوجوانان از این وسیله، در استفاده از موسیقی خلاصه می شود و مادران هم بیشتر علاقه مند به برنامهای پزشکی آن هستند که به صورت زنده پخش می شود و می توان با آن ارتباط تلفنی برقرار کرد.

    استفاده از کلیه برنامه های شبکه های خارجی، برای بسیاری از دارندگان ماهواره امکان پذیر نیست؛ زیرا دانستن زبان انگلیسی عامل اصلی استفاده از این برنامه هاست، ازجمله این قابلیت می تواند استفاده از شبکه های سطح بالایی چون BBC,CNN,Euro news را میسرسازد.

    تفاوت شبکه های انگلیسی زبان با فارسی زبان در این است که مشارکت در ان ها امکان پذیر نیست؛ واین درحالی است که شبکه های ایرانی سعی دارند خود را در دسته « وسایل ارتباط جمعی سرد » وارد کنند.

    برای برخی افرادامکان دسترسی به کانال های متعدد عاملی است که بسیاری از وقت ایشان را به خود اختصاص می دهد.

    اینان بدون آنکه استفاده ای از این کار ببرند ، پای گیرنده خود می نشینند و مرتب کانال عوض می کنند .

    در این نکته شک نمی کنم که این وسیله کمک بسیاری نیزبه گسترش فرهنگ توده ای نموده است و علی الخصوص تأثیرات خود را بر روی کودکان به جاگذاشته و می گذارد .

    بنابراین با گذشت یک نسل می توان تأثیر فرهنگ آمریکایی را در نسل نو مشاهده کرد .

    نتیجه آنکه هیچ چیز از شبکه های ایرانی نمی توان آموخت مگر اداواطوارهای ستارگان سینما.

    اکنون ماهواره به ما می گوید تا چندی دیگر که ممکن است دستگاههای دیگری آن را از دور خارج کنند ، میهمان همیشگی خانه های ماخواهدبود.

    این مسأله آن قدر مهم است که می تواند سیاست های بسته برنامه های تلویزیونی یک رژیم را، تغییر دهد و به تبعیت از خود وادارد.

    بداقبالی آنان که از ماهواره و تأثیر مخرب آن در خانواده وحشت دارند این است که در دوره ای زندگی می کنند که فرار از دست تکنولوژی امکان پذیر نیست.

    آنچه امروز اختلاف سطح بینش فرزندان را با والدین فراهم می کند، فردا اختلاف دیدگاه ایشان را با فرزندان خودشان موجب خواهدشد.

    فارغ از آنکه از هر وسیله چگونه استفاده می شود ؛ می توان از خوب بودن یا بد بودن آن سخن گفت و ماهواره هم از این دست وسایل است .

    تلویزیون و تاثیرات آن بر کودکان تلویزیون یکی از وسایل ارتباط جمعی است که امروزه در همه خانه ها، در انواع مختلف و با طرح های متنوع مشاهده می شود، جای آن همیشه در بهترین جای خانه است و از قدیم نام «جعبه جادویی» را به آن داده اند.

    در هنگام شب اعضای خانواده اعم از پیر و جوان در سکون و سکوت، به پای این رسانه می نشینند و به هم پیوند می خورند و در آن به دنبال نداشته های خود می گردند و از این که به یک دنیای خیالی پناه برده اند، لذت می برند.

    کودکان و تلویزیون بسیاری از والدین به جهت این که وقت کافی برای بازی و کند و کاو با کودکان را ندارند از تلویزیون به عنوان پرستار کودک بهره می گیرند.

    پژوهش ها نشان داده اند که تلویزیون بر روی افراد، خواه ناخواه تاثیرگذار است؛ به عنوان مثال کودکانی که شاهد ارتباط خشن یا برعکس محترمانه افراد، در تلویزیون می باشند دقیقاً همان را خواهند آموخت.

    همیل ویت سه اصل را در مورد کودکان و تلویزیون بیان می کند: 1 – هنگامی که تلویزیون وارد محیط خانواده می شود و مورد استقبال قرار می گیرد.

    جانشین آن دسته از فعالیت های مشابهی می گردد که یک نوع احتیاج و خواست را ارضاء‌ می کنند.

    در مقابل، فعالیت های غیر مشابه تحت تاثیر تلویزیون قرار نمی گیرند و کماکان اوقات فراغت طفل را به خود اختصاص می دهد به عنوان مثال با آمدن تلویزیون و نشان دادن فیلم در آن کودکان کمتر به سینما می روند.

    2 – با آمدن تلویزیون، نقش و وظیفه پاره ای از فعالیت ها (به عنوان مثال گوش کردن به رادیو) عوض می شود یعنی افراد خانواده کمتر به رادیو رجوع می کنند.

    3 – در حالی که فعالیت های منظم و متشکل طفل در محیط خانواده تحت تاثیر ورود تلویزیون قرار نمی گیرد، بر عکس فعالیت های غیر منظم و پراکنده بدون تردید جای خود را به تلویزیون می دهد.

    کودکان به این علت تلویزیون را دوست دارند که تلویزیون آنها را تنبیه نمی کند، برایشان لذت و هیجان به همراه دارد، آدم ها و مکان های تازه ای را در معرض دید آنها قرار می دهد و به نوعی در خانواده نقش همبازی آنها را در تنهایی ایفاء می کند.

    تلویزیون در خانواده باعث می شود که کودکان دیرتر بخوابند.

    بچه ها در دوران کودکی اوقات بسیاری را با این وسیله تفریحی (البته از دید آنها) می گذرانند و شیفته آن می باشند.

    «ویلبر شرام» یکی از نظریه پردازان ارتباطات می نویسد: بسیاری از مادران، تلویزیون را به خاطر کمکی که به آنها می کند ستایش می کنند (منظور نگهداری فرزندان در خانه و جلوی دست و پا نبودن بچه ها برای این که مادرها کارهایشان را به راحتی انجام دهند، می باشد.) تلویزیون گاهی اوقات باعث ایجاد و شکاف بین والدین و کودک می شود.

    نمونه آن را در تاثیرات آگهی های بازرگانی می بینیم.

    این آگهی ها نیازهای کاذبی را در کودکان بوجود می آورند و کودک فقط آن چه را که می بیند و می شنود، می خواهد و والدین هم به ناچار در برابر این خواسته ها سر تسلیم فرود می آورند… گاهی اوقات تلویزیون باعث سرخوردگی کودکان فقیر می شود چرا که در آن کودک شاهد یک نوع رفاه نسبی است، اشیاء لوکس با رنگ و لعابی جذاب.

    دکتر جان کندی می گوید: کودکان گاه از طریق تلویزیون گونه ای از زندگی را می بینند که خود استطاعت آن نوع زیستن را ندارند این امر در کودک سبب سرخوردگی اجتماعی می شود.

    هیمل ویت علت علاقه بچه ها را به تلویزیون این می داند که آنها بدین وسیله می توانند حقیقت را کشف کنند و به ماجراهای پشت پرده زندگی کودکانه خود نفوذ کنند و دنیا و مردم را بهتر بشناسند.

    تلویزیون بدون شک یک وسیله سرگرمی است؛ اما به جز این تلویزیون می تواند محرکی برای آموزش و فراگیری بیشتر باشد و همچنین افق دیده ها را در زندگی وسیع کند.

    تلویزیون می تواند محیط زندگی را به صورتی که جریان دارد عوض کند و در نتیجه به فرد قدرت انطباق و سازگاری ببخشد.

    والدین باید تا حد امکان سعی کنند تلویزیون جانشین هیچ یک از فعالیت های فردی و مخصوصاً اجتماعی کودکان نشود و تنها در حد وسیله ای آموزنده و سرگرم کننده با ویژگی های خود مورد استفاده قرار گیرد.

    تلویزیون نباید بر فعالیت های اجتماعی کودکان خللی وارد سازد، بلکه لازم است که کودکان به دیگر نیازهای جسمی و روحی خود توجه کنند و باید به کودکان یاد بدهیم که برنامه ها را با هدفی مشخص انتخاب کنند و بینند.

    به طوری که به دیگر برنامه های خود نیز برسند (ورزش، مطالعه و…) به بیان دیگر تلویزیون را با خود انطباق دهند نه این که خود را با تلویزیون منطبق کنند.

    والدین هم با آگاهی از تاثیرگذاری تلویزیون در روند رشد و تکامل شخصیت کودکان می بایست از این وسیله در جهت آموزش صحیح کودک خود بهره مند شوند.

    یعنی تلویزیون و کودک را به حال خود وانگذارند و با اطلاع از کم و کیف برنامه ها خوراک فکری و روحی قابل قبولی را برای فرزندان خود مهیا سازند و کودکان را از دیدن برنامه هایی که آکنده از خشونت، دیگر آزاری و مسایلی که دنیای کودکان را آلوده می کند، باز دارند و در عوض آنها را برای دیدن مدل ها و الگوهای سالمی که در برنامه های تلویزیون است، تشویق و ترغیب کنند و در ضمن دیدن برنامه های تلویزیون کودک را با دنیای واقعی نیز آشنا سازد.

    (ترغیب به معاشرت با دوستان و بازی با آنها و…) تلویزیون تنها وسیله ای است که کودک برای گریز از مشکلات خود به آن پناه می برد.

    بی شک کودکان، بسیاری از آداب و رسومی را که در تلویزیون می بینند تقلید می کنند و حتی طرز فکر و اعتقادات اطفال می تواند تحت تاثیر آنچه در برنامه های تلویزیون می بینند، شکل پیدا کند.

    به عنوان مثال کودکی که به فلان برنامه علاقه دارد سعی می کند رفتار و گفتار و کردار خود را نزدیک به قهرمان اصلی برنامه بسازد.

    «طفل چون زمینی است که اگر مستعد نباشد تخم بزهکاری در او اثری نخواهد داشت.» تلویزیون کاهشی در فالیت های ذهنی کودک ایجاد نمی کند و فقط وقت آزاد او را مصرف می کند نه وقت مطالعه اش را.

    تنهای عاملی که در تلویزیون ممکن است نامساعد باشد مربوط به تکالیف درسی کودکان می باشد یعنی هنگامی که برنامه ای جالب از تلویزیون پخش می شود مشکل است که کودک حواسش را جلب تکالیفش نمی آید.

    در این جاست که والدین باید بتوانند اقتدار خود را نشان دهند و در این جاست که می توان گفت: یا تلویزیون خود را منطبق با خانواده کند یا خانواده خود را با تلویزیون منطبق سازد.

    شرام می گوید: «تلویزیون دست یافتنی ترین دریچه به دنیای افراد بالغ است.

    بعضی از محققان معتقدند که کودک با دیدن تلویزیون زودتر از موعد، قدم به دنیای بزرگترها می گذارد و این امر اضطراب ایجاد می کند و احساس ناامنی و اغتشاشات روحی دیگری را در کودک ایجاد می کند؛ زیرا تلویزیون خیلی زود پرده از پیچیدگی شرایط خانوادگی، اجتماعی و انسانی بر می دارد.

    تاثیر حقیقی تلویزیون در تقویت تمایلات و گرایش هایی است که قبلا در کودک وجود داشته است به شرطی که این اطلاعات به دست آمده از تلویزیون با اطلاعات به دست آمده از طریق محیط اطرافش تفاوتی نداشته باشد.

    «فریدمن» و «اتوبیلیک» معنقدند تلویزیون در اطفالی که جنبه تهاجمی دارند و یا از احساسات حقارت رنج می برند جبران کننده و تخلیه کننده آن حال و احساس است.

    کودک، تلویزیون، خانواده در گذشته فقط خانواده به تنهایی وجود داشت.

    امروزه خانواده است به اضافه تلویزیون با ورود تلویزیون به خانواده افراد خانواده دور هم جمع می شوند، یعنی این که تلویزیون وحدت خانوادگی بیشتری به وجود می آورد و اگر خانواده به محیطی با فرهنگ، متعلق باشد تلویزیون بر انگیزنده مکالمات و گفتگوها خواهد شد و وگرنه کارکرد خانواده زیر سووال می رود چنان که «مکوبی» معتقد است هر قدر افراد خانواده بیشتر تلویزیون نگاه کنند از مدت زمانی که خانواده برای انجام سایر فعالیت های گروه به دور یکدیگر جمع می شوند کاسته می شود بچه ها در کنار والدین می توانند برنامه های جالب و سرگرم کننده را بینند و قبل یا بعد از برنامه در بحث و گفتگوهایی دسته جمعی شرکت کنند یکی از وظایف وسایل ارتباط جمعی ایجاد زمینه های مشترک و هماهنگ برای گیرندگان پیام به شمار می رود؛ یعنی این که افراد با دیدن تلویزیون به تدریج دارای سلیقه های خاص و مشترک می شوند برای این که بفهمیم تلویزیون به چه صورت و تا چه اندازه زندگی خانوادگی را تحت تأثیر قرار می دهد باید دید در اتاقی که تلویزیون قرار دارد افراد خانواده معمولا به چه نوع فعالیت های های دیگری می پردازند.

    والدین نباید نسبت به وجود تلویزیون در خانه بی اعتنا باشند بلکه باید بر برنامه های تلویزیونی نظارت و کنترل داشته باشند و دیگر این که باید کودکان را مقید به دیدن آن چه به خود آنها تعلق دارد سازند.

    برنامه های تلویزیون بر بیشتر خانواده ها نوعی تغییرها و عادت ها را ایجاد می کند مثلا بعضی از افراد ساعات کار خود را برای تماشای تلویزیون هنگام صرف غذا تغییر داده اند مثالی دیگر: هنگام پخش یک برنامه جذاب زن و یا مادر خانواده یک غذای حاضری را فراهم می سازد که بتواند به موقع آن برنامه را ببیند در حین تماشای تلویزیون مصرف تنقلات (بیسکویت، تخمه، آب میوه) افزایش پیدا می کند.همانطور که گفتیم تلویزیون ساعت خواب افراد را تغییر می دهد بسیاری از سردردها و کسالت هایی که موجب مراجعه به پزشک یا مداوای خانوادگی می گردد ناشی از عدم رعایت تعادل در تماشای تلویزیون است تلویزیون حتی در مورد روابط اجتماعی خانواده و مناسبات آن با اطرافیان و دوستان تأثیراتی دارد تلویزیون علاقه به ورزش را اضافه می کند در حالیکه وقت آزاد ورزش کردن را کاهش می دهد تلویزیون باعث می شود که خانواده ها کمتر به اطرافیان سر بزنند و با آنها رفت و آمد کنند.وقتی که تلویزیون وارد محیط خانواده می شود والدین با مشکلاتی از قییل فراخواندن اطفال سر سفره غذا به هنگام تماشای برنامه ها فرستادن بچه ها به رختخواب، کم توجهی به صحبت والدین و وادار ساختن آنها به انجام تکالیف روبرو می شوند والدینی موفق خواهند بود که وجود تلویزیون را در محیط خانواده تابع مقررات تشکیلات و مسایل زندگی خود می دانند و به فرزندان خود قبولانده اند که از این وسیله باید منطقی، عاقلانه و با توجه به برنامه کلی خانواده استفاده کرد و بهره برد.تلویزیون در اکثر موارد سرگرم می کند و گاهی آموزش می دهد اما نباید از آن به عنوان وسیله ای برای آرام نگهداشتن و ساکت کردن بچه ها استفاده کرد تعدادی از والدین تماشای تلویزیون را پاداشی برای فرزندان خود تلقی می کنند که به عنوان مثال در صورت انجام دادن تکالیفشان و یا کارهایی که به آنها محول می شود این پاداش را دریافت می کنند.

. نقش سنت با ظهور نوگرايي و جوامع مدرن بدون شک تغييراتي يافته و برخي وجوه آن تحت تاثير شرايط جديدجهاني قرار گرفته است. تعيين اين دگرگونيها بسته به خصوصيات فرهنگي هر جامعه متفاوت مي باشد ، اما نميتوان گفت که لزوماً اين تحولات سبب تضعيف سنت شد، چرا که

حقوق ارتباط جمعی ارتباط واطلاع:ارتباط و اطلاع از نظر تاریخی دو پدیده همسانند که انسان از طریق آنها به واقعیتها پی می برد؛ شناخت انسان در سایه مبادله اطلاعات و ارتباطات است که می تواند بیندیشد و به واقعیتهای تازه دست یابد. برنا فیلسوف و شاعر فرانسوی قرن 12 میلادی درباره موقعیت انسان چنین می گوید:ما همچون کودکی هستیم که روی شانه های موجوداتی عظیم ایستاده است،اگر می توانیم دورتر را ...

روش تحقیق : در این مقاله تحقیق براساس مقالات اینترنتی صورت گرفته که در آن تأثیر تبلیغات در عصر ارتباطات مورد تحقیق قرار گرفته است. مقدمه : تبلیغات بازرگانی، مخالفان و موافقان زیادی دارد. اما به هر حال واقعیتی است که خود را بر همه ما تحلیل کرده و آثار عمیق آن بر عرصه های مختلف اقتصادی،‌فرهنگی،‌اجتماعی و سیاسی، به معماران زندگی جمعی اجازه نادیده گرفتن آن رانمیدهد؛ به ویژه آنکه ...

الف – پیشینه در بامداد دی ماه سال 1382 زلزله ویرانگری به قدرت 5/6 ریشتر شهر بم و روستاهای اطراف را لرزاند و آسیب های فراوانی به منابع انسانی و مادی وارد ساخت. بر اساس گزارشهای دولتی حدود 000/31 نفر کشته، 000/30 نفر مجروح و 85 درصد ساختمان ها تخریب و حدود 75000 نفر بی خانمان شدند. کودکان به علت آسیب پذیری خود، زیانهای بیشتری را متحمل شدند. از حدود 32000 دانش آموز 100000 نفر از ...

نظريه ارتباطات توده اي مي تواند اختلاف جنبه هاي مربوط به فرايندها و اثرات ارتباطات توده اي را به ما بگويد. با اين حال همانطور که سالومن وليبلر در اثر خود در مورد نژاد بيان کرده اند. در حاليکه مطالعات زيادي در مورد رسانه و يک قوم انجام گرفته، مسأله ت

نظریه ارتباطات توده ای می تواند اختلاف جنبه های مربوط به فرایندها و اثرات ارتباطات توده ای را به ما بگوید. با این حال همانطور که سالومن ولیبلر در اثر خود در مورد نژاد بیان کرده اند. در حالیکه مطالعات زیادی در مورد رسانه و یک قوم انجام گرفته، مسأله تفاوت نژادها را نیز در برگرفته و تنها برخی از این مطالعات بر اساس تئوری می باشند. آنها معتقدند برای حل مشکل باید مقوله تئوری رسانه ای ...

کودک به چه طريقي تربيت مي شود . روش عبارتند از مجموعه ، وسايل وطرقي است که وصول به منظور وهدفي را ممکن مي سازد. در هر کاري داشتن روش واستفاده از آن ضروري است . از کارهاي خيلي ساده گرفته تا تحقيقات وسيع علمي بدون توسل به روش ، سعي و کوشش ه

کودکان در سالهاي پيش از دبستان به علت خصوصيات سني خود نياز به فضاي مناسب براي کار ، فعاليتهاي گروهي و حرکت دارند وآموزش در اين سالها بيشتر بصورت بازي ، مشاهده وتجربه است . مهدهاي کودک افزون بر داشتن مربيان خوب وبا تجربه ، بدليل ويژگيهاي خاص خود به ف

تهیه مطلب : طیبه زارعی انسان نیاز به حرکت و جنبش دارد و بازی بخش مهمی از این نیاز است. هر فرد برای رشد ذهنی و اجتماعی خود، نیازمند اندیشه و تفکر است و بازی خمیر مایه این تفکر و اندیشه است. آمادگی جسمی و روحی برای مقابله با مشکلات بخشی از فلسفه ی بازی کودکان است، بنابراین، بازی هر چه گسترده تر، پیچیده تر و اجتماعی تر باشد کودک از مصونیت روانی بیشتری برخوردار می شود. کشف دنیای ...

روش عبارتند از مجموعه ، وسایل وطرقی است که وصول به منظور وهدفی را ممکن می سازد. در هر کاری داشتن روش واستفاده از آن ضروری است . از کارهای خیلی ساده گرفته تا تحقیقات وسیع علمی بدون توسل به روش ، سعی و کوشش هر اندازه فراوان هم صورت گیرند، نتیجه ای را عاید نخواهند کرد. الف) تعریف بازی : بازی یک رشته تبادل مکمل با هدف نهفته است که تا حصول به نتیجه ی پیش بینی شده و کاملاً مشخص پیش می ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول