آرامش ذهنی
دید کلی
هر که هستید و هر کجا زندگی میکنید، آرامش را به زندگی خویش دعوت کنید و آن را در ذهن خود جایگزین سازید.
اگر کلام و رفتار شما قرین آرامش باشد بدون شک این ویژگی به دنیای اطراف شما نیز سرایت خواهد کرد.
بخاطر داشته باشید، برای رسیدن به این وضعیت ، لازم است برخی قابلیتهای ویژه را در خود پرورش دهید و شرایط خاصی را در زندگی خویش ایحاد نمایید.
رعایت نکات زیر مقدماتی است که به شما کمک میکند و در این مسیر گام بردارید.
راههای رسیدن به آرامش
یاد بگیرید که گاه مسائل را رها سازید.
بدین معنی که به هر مسئلهای دائما گره نخورید.
وقتی همیشه و همه جا فکر مسائل خود هستید و به مرور آنها میپردازید، در واقع همیشه بار اضافی را با خود حمل میکنید، که این خود سبب ایجاد اضطراب و استرس در شما میگردد.
بیاموزید که با یک ذهن رها و آزاد زندگی کنید.
این امر به شما کمک میکند تا با هر محرک کوچک و یا مانع جزئی آشفته نشوید.
به خود و خدای خود ایمان داشته باشید.
اگر به خود و خدای خود ایمان داشته باشید، براحتی از عهده مشکلات زندگی برخواهید آمد و ثابت قدم و مطمئن در راه رسیدن به اهداف خود گام بر خواهید داشت.
مثبت اندیش باشید.
اگر دیدگاه مثبت اندیشی نداشته باشید، همه چیز میتواند بیفایده و بیثمر باشد.
داشتن نگرش مثبت و امید ، بهترین سلاح در مقابل ترس و اضطراب است.
نسبت به انتظارات و برنامههای خود واقع بین و منطقی باشید.
توانائیهای خود را در موقعیتهای خاص بشناسید و نسبت به عدم توانائیها و ضعفهای خود واقع بین باشید.
هر چقدر نگرش شما نسبت به مسائل زندگی منطقیتر باشد، به آرامش بیشتری دست خواهید یافت.
نسبت به انسانها ، عشق بی قید و شرط خود را نثار کنید.
شما میتوانید از دوستان ، همکلاسیهای خود شروع کنید.
یاد بگیرید که آنها را بدون قید و شرط دوست بدارید، در مقابل ضعفهای آنها صبور باشید و خطاها و اهمال کاریهایشان را ببخشید.
هر چقدر نسبت به دیگران بخشش بیشتری داشته باشید، احساس شادی و خرسندی بیشتری را تجربه خواهید کرد.
معنای فداکاری را لمس کنید.
دست بخشش داشته باشید، ولی انتظار بازگشت نداشته باشید.
دیگران را به شیوه خودشان خوشحال کنید.
به افراد بی پناه و یتیم و فقیر کمک کنید.
برای آنهایی که خواهان یاری گرفتن از شما هستند پشت و پناه باشید، و بدون آن که منتی بر آنها نهید تکیه گاهشان باشید، هر چقدر بیشتر ببخشایید، از الزامات و قید و بندها بیشتر رها خواهید شد.
افکار خود را بازسازی کنید.
در افکار و عقاید خویش نسبت به شخص خود ، بازنگری کنید.
بیاموزید در مقابل خویشتن صبور باشید و ارزشها ، استعدادها و مهارتهای خود را ارج نهید.
خود را بدون هیچ قید و شرطی دوست بدارید.
هر گونه ترس و تردید غیر منطقی که در مورد خود دارید، کنار بگذارید.
اگر دیدگاه مثبت و سالمی را در مورد خود داشته باشید، یاد خواهید گرفت که خود را بدون قید و شرط قبول داشته باشید.
اهمیت توجه به مشکلات نوجوانی
با توجه به ویژگیهای خاص نوجوانی ، این دوران با مشکلات خاص خود نیز مواجه است.
برخی از این مشکلات شیوع بیشتری داشته و گاه نیازمند مداخله کمتری هستند، اما برخی دیگر در حد یک ناسازگاری ، یک بیماری و یا اختلال روانی اجتماعی قابل توجه بوده و نیازمند اقدامات مداخلهگرانه هستند.
فراهم نبودن شرائط تربیتی مناسب ، عدم آشنائی اولیا و مربیان با نیازها و ویژگیهای نوجوان و کودکی مشکلدار علل اساسی بوجود آمدن مشکلات دوران نوجوانی هستند.
با توجه به اینکه این دوره نیز اهمیت شایان توجهی در زندگی آینده و بزرگسالی فرد دارد و بسیاری از انتخابها و تصمیمها در این دوران انجام میشوند، پیشگیری از بروز مشکلات و درمان آنها به توجه و تاکید فراوانی نیاز دارد.
شناخت این مشکلات شاید بعد از شناخت ویژگیها و نیازهای مرحله نوجوانی اولین گام موثر در کمک به نوجوان برای داشتن یک مرحله رشدی سالم میباشد.
مهمترین مشکلات نوجوانی
افت تحصیلی
شاید بیش از همه مراحل دیگر در این مرحله افت تحصیلی مشاهده گردد.
مسئولین مدارس راهنمایی تحصیلی و والدینی که فرزندانی در مقاطع راهنمایی دارند که با آغاز بلوغ و نوجوانی و تغییرات آن همراه است، معمولا چنین افتی را گزارش میکنند.
هرچند شدت و ضعف افت تحصیلی در دانش آموزان مختلف متفاوت است، اما به هر حال و با توجه به فراوانی آن در این دوران
نیاز به توجه ویژه دارد.
انحرافت جنسی
با توجه به ویژگیهای بلوغ جنسی در این دوران مشکلاتی از این قبیل میتواند اتفاق بیافتد.
در بین انواع انحرافات جنسی ،
خودارضایی شیوع بیشتری به ویژه در بین پسران داد که با کاربرد روشهای مناسب پیشگیرانه و رعایت آنها و استفاده از
راهبردهای لازم (بعد از ابتلا به انحراف) قابل حل خواهد بود.
دوستی با جنس مخالف
به دنبال غلیان هیجانات و عواطف در این دوران از یک طرف و تحولات جنسی از سوی دیگر گرایش به برقراری روابط دوستی با
جنس مخالف شیوع فراوانی مییابد.
ارائه شناخت و آگاهیهای لازم به نوجوان در خصوص کنترل عواطف و هیجانات خود و
جهتدهی سالم مفید خواهد بود.
انحرافات اجتماعی
با اینکه در بروز انحرافات اجتماعی عوامل مختلفی دخالت دارند، اما شرائط ویژه دوران نوجوانی مثل تمایل به توجه طلبی و
استقلال شخصی ، تمایل به عضویت در گروهها و ...
باعث میشود که دوره مستعدی برای راه اندازی این انحرافات باشد.
این
انحرافات به صورت فرار از خانه ، انواع بزهکاری مثل دزدی ، اعتیاد و ...
دییده میشود که اکثر این انحرافات در گروه اتفاق
میافتد.
اختلالات روانی در نوجوانی
در نوجوانی مساله بیماری روانی در آسیب شناسی نوجوانی حائز اهمیت زیادی است.
مهمترین اختلالات روانی رایج عبارتند از:
1.
واکنشهای سازگاری
2.
روان رنجوری ، شامل انواع اختلالات خلقی ، مثل افسردگی ، اضطراب
3.
اختلالات روان _ فیزیولوژیک ، مثل بیاشتهایی روانی
4.
اختلالات شخصیت ، مثل اختلال شخصیت هیستریک
5.
اختلالات سایکوتیک که اسکیزوفرنی عمومیترین آنهاست.
از میان اختلالات روانی انواع افسردگی و اضطراب فراوانی بیشتری دارد.
در صورتی که اطرافیان شناخت کافی از نوجوان داشته
باشند و به موقع علائم او را تشخیص دهند، با انواع روان درمانی قابل درمان خواهند بود.
باشند و به موقع علائم او را تشخیص دهند، با انواع روان درمانی قابل درمان خواهند بود.
خودکشی معمولا پدیده خودکشی با سایر مشکلات دیگر مثل افسردگی ، اعتیاد و ...
همراه است.
در هر حال تمایل به خودکشی در این دوران باید مورد توجه قرار گیرد.
بلوغ زودرس و دیررس عوامل مختلفی چون عوامل ارثی ، طرح و ساختمان بدنی ، نوع تغذیه و سلامت جهانی ، مسائل فرهنگی از عواملی هستند که در بروز بلوغ زودرس و دیررس دخیل هستند.
بلوغ چه به صورت زودرس اتفاق بیافتد و چه با تاخیر همراه باشد، نگرانیها و مشکلاتی را برای نوجوان به همراه خواهد داشت.
هرچند عواقب آن هم برای دختر و هم برای پسر وجود دارد، اما بلوغ زودرس اغلب برای دختران و بلوغ دیررس برای پسران مشکل آفرینتر است (تاثیر بلوغ در رفتار نوجوانان).
شیوههای برخورد با مشکلات دوران نوجوانی آنچه بیش از همه حائز اهمیت است، توجه والدین و مربیان به شناخت ویژگیها و نیازهای مرحله نوجوانی است.
این آشنائی و آگاهی از شیوههای برخورد با ویژگیهای این دوره ، در گام از بروز مشکلات خاص این دوره جلوگیری خواهد کرد، یا حداقل شدت آن را تخفیف خواهد داد.
در بروز مشکلات و مسائل آنچه مورد بررسی و درمان قرار میگیرد، تنها نوجوان و مسائل او نخواهد بود.
هرچند اساس درمان را رفتارها و شرائط نوجوان تشکیل میدهد، اما شیوههای درمانی عمدتا به صورت گستردهتری معطوف به اطرافیان نوجوان ، خانواده و دوستان و در سطح وسیعتر و به صورت برنامهریزیهای کلان جامعه خواهد بود.
آشناسازی خانواده و دیگر دوستان و آشنایان در طرح ریزی برنامهای برای برخورد با نوجوان برای حل مسائل خفیفتری چون ناسازگاریهای سطحی در بافت خانواده ، پرخاشگری ، استقلال طلبی شدید ، نوجوئی شدید ، با توجه به شیوههای مناسب تربیتی کافی خواهد بود.
در حالی که در مورد مشکلات خاصتری چون اختلالات روانی این دوران مثل بیاشتهایی روانی که با تمایل شدید به کاهش وزن همراه است، از شیوههای اختصاصیتری چون روان درمانی و ...
استفاده میشود.
در رابطه با مسائل اجتماعی چون بزهکاری ، نهادهای اجتماعی دیگری چون کانونهای اصلاح و تربیت ، مدرسه و ...
درگیر هستند.
ابراز وجود آیا هرگز در حالتی گیر کردهاید که احساس ناامیدی و ناتوانی بکنید و ندانید که چگونه باید رفتار کنید؟
آیا تا به حال دیگران شما را برای انجام خواستههایشان تحت فشار قرار دادهاند بطوری که شما از سر اجبار و برخلاف میل خود تسلیم شده باشید؟
اگر چنین مواردی در زندگی شما بارها و بارها تکرار شده باشد، حتما لازم است که روشهایی را بیاموزید که بتوانید در چنین شرایطی رفتار مناسبی داشته باشید.
ابراز وجود یعنی اینکه دل و جرات داشته باشید و بتوانید از حق خود و خواسته خود دفاع کنید و نگذارید حق شما ضایع گردد و یا مجبور به کاری شوید که تمایلی به آن ندارید.
افرادی که در این زمینه مشکل دارند، بازیچه خواستههای دیگران میشوند و دائما احساس ناراحتی از وضعیت موجود دارند و خود را سرزنش میکنند.
راه حل این کار سرزنش کردن خود نیست.
روشهایی را باید یاد بگیرید تا برای همیشه از این مشکلات دور شوید.
فواید ابراز وجود سالم ابراز وجود ، گاه با ویژگیهایی چون عنادجوئی ، منفیکاری و ساز مخالف زدن اشتباه گرفته میشود.
میتوان گفت افرادی که دائما ساز مخالف میزنند و میخواهند برخلاف خواستهها و شرایط دیگران رفتار کنند، مشکل دیگری دارند که حتما باید به فکر حل آن باشند.
این افراد نه تنها ابراز وجود نمیکنند، بلکه دارای مشکلاتی در زمینه اعتماد به نفس و عزت نفس هستند که به صورت میانبر و کاذب اقدام به کارهایی میکنند که به دیگران قاطعیت و توانایی و اعتماد به نفس خود را نشان دهند.
در شرایطی که فرد ابراز وجود سالم و مثبتی دارد، بر اساس یک منطق و دلیل (هر چند شخصی) از موضع خود دفاع میکند.
و علاوه بر اینکه به حقوق دیگران احترام میگذارد، از حقوق خود نیز دفاع میکند و نمیگذارد فدای خواستههای دیگران شود.
چنین فردی درباره زندگی خودش تصمیم میگیرد، ولی یکدنده و لجوج نیست.
برای تصمیمگیری بهتر از دیگران کمک میخواهد، ولی تصمیم نهایی را خودش میگیرد، به میل خود شغلش را انتخاب میکند.
قاطعانه جواب نه میدهد و خود را مقید به آداب و رسوم زائد نمیکند و کمتر میخواهد بنا به دلخوشی دیگران رفتار کند.
ابراز وجود کردن میزان برابری انسانها را افزایش میدهد و به ما امکان میدهد تا به سود خود اقدام کنیم و بدون اضطراب روی پای خود بایستیم و احساسات خود را صادقانه و خیلی راحت ابراز کنیم.
به ما امکان میدهد تا بدون ضایع کردن حق کسی حق خود را بدست آوریم.
روی پای خود ایستادن، یعنی بتواند در دقت مناسب نه بگوئید.
در مقابل رفتارهای نامناسب دیگران واکنش نشان دهید و در صورت نیاز ابراز عقیده کنید و یا از عقیده مطرح شده دفاع کنید.
تماس چشم و ابراز وجود نگاه انسان ، معانی مختلفی را منتقل میکند.
برای ابراز وجود میتوان از تماس چشمی و نگاه قدرتمند استفاده کرد.
افرادی که در زمینه ابراز وجود مشکل دارند، از برقراری تماس چشمی دوری میکنند و خیلی کم این ارتباط چشمی را ایجاد میکنند و در صورت ایجاد آن خیلی کوتاه سطحی و گریز زننده است.
برای ابراز وجود ، بطور مستقیم ولی نه خیره به چشمان وی نگاه کنید.
با این کار شجاعت و اعتماد به نفس خود را به او بنمایانید.
حالت بدن و چهره و ابراز وجود نوع نشستن و ایستادن ، قدرت نسبی اشخاص را تغییر میدهد.
برای دفاع از خود روی پای خود به عبارتی سر پا بایستید و حرفتان را بزنید.
قرار دادن بدن در حالت قائم و قرار گرفتن رودر رو با شخص مخاطب ، میزان ابراز وجود شما را افزایش میدهد.
در حالتی قرار بگیرید که به شما احساس قدرت دهد و این حس را به مخاطب شما منتقل کنید بطوری که او نیز قدرتمندی شما را درک کند.
مراقب حالات صورت خود نیز باشید.
چهره خود و خطوط آن را جدی نمایش دهید و توانمند جلوه کنید.
سر خمیده به پائین ، شانههای افتاده و بدن جمع شده، چشمهایی خیره به زمین ، ناتوانی شما را نمایش میدهد.
صدا و ابراز وجود بلندی و لحن صدای شما ، اثرات فزاینده در ابراز وجود شما دارد.
طرز استفاده از صدا در برقراری روابط موثر بسیار مهم است.
روان صحبت کنید.
بلند صحبت کنید و قاطعیت خود را در صدایتان به نمایش بگذارید.
مراقب باشید صدایتان ضعیف نبوده و حالت تضرع به خود نگیرد.
سرعت حرف زدنتان را نیز کنترل کنید.
افرادی که دچار اضطراب میشوند خیلی سریع صحبت میکنند و این از قاطعیت کلام آنها میکاهد و میدان را برای رقیب باز میکند.
صریح ، آشکار ، دقیق و محکم سخن بگویید میتوانید بلند صحبت کردن همراه با قاطعیت را در تنهایی تمرین کنید.
به پیامهای مخاطب خود نیز توجه کنید.
در ابراز وجود کردن، توجه به پیام گوینده نیز ضروری است.
باید ببینید طرف شما دارد درباره چه موضوعی صحبت می کند.
نکات مهم صحبت او چیست و روی چه چیزهایی تاکید بیشتری دارد.
شاید مقصود او چیز دیگری باشد.
به نکات ضعف و قدرت او در ارتباط نیز پی ببرد.
مطمئن باشید او هم چندان راحت اقدام به چنین در خواستی از شما نکرده است و او نیز در موقعیت چندان راحتی نیست.
از این نکات میتوانید بهره مفیدی برای دفاع از حق خود ببرید.
در زندگی خود فعال و دقیق باشید افرادی که در زندگی خود دقیق ، فعال و با پشتکار هستند و اهداف مشخصی دارند به راحتی برنامهها و اهداف خود را تغییر نمیدهند و در ادامه برنامههای خود برای رسیدن به اهدافشان مصر هستند و حاضر نیستند به این راحتی برنامه خود را خاطر خواست دیگران تغییر دهند.
سخن آخر ابراز وجود با توجه به نقش فزاینده خود در زندگی بسیار قابل توجه و مهم است.
با وجود تاثیر عظیمی که دارد، استفاده از آن چندان سخت و دشوار هم نیست و به راحتی میتوان با انجام تمریناتی به این کار بهبود بخشید و از یک زندگی فعال و از روابطی موثر بهره جست.
تعارضات خانوادگی * آیا فریادهای زن و شوهری ، شما را از خانه بیرون کشانده است؟
* آیا تا بحال گذرتان به دادگاه خانواده افتاده است؟
* آیا میدانید چرا عدهای از فرزندان از خانههایشان فرار میکنند؟
بروز اختلاف و عدم تفاهم در خانواده امری شایع است و هیچ خانوادهای از این امر مستثنی نیست، اما گاهی این اتفاقات به تعارضهای شدید منجر میشود.
کافی است نگاهی به صفحات روزنامه یا گذری به دادگاه خانواده بزنید.
امروزه خانوادهها درگیر انواع مختلفی از تعارضات و اختلافات شدید هستند که این اختلافات باعث عدم کارکرد خوب و سالم خانواده به عنوان اولین و قدیمیترین نهاد اجتماعی (Family Institution) میشود.
نهادی که وظیفه اصلی آن ایجاد روحیه و شخصیت سالم است خود به عاملی برای اختلالات عاطفی ، رفتاری و شخصیتی تبدیل شده است.
انواع تعارضات خانوادگی تعارضات زنانشویی وجود اختلافات عقیده و رفتار بین زن و مرد امری طبیعی است.
ولی خانوادههایی وجود دارند که در آن زن و مرد زندگی مشترکشان تبدیل به یک میدان جنگ کردهاند.
رفتارها و روابطشان به شدت متزلزل و بدون سازندگی است چنین خانوادهای یک خانواده توخالی و شبه خانواده به شمار میرود.
بسیار اتفاق میافتد که اطرافیان و همسایگان و بویژه بزرگان فامیل برای برقراری صلح و آشتی با آنها صحبت میکنند و ممکن است چنین صلحی برای مدتی برقرار شود؛ ولی طول این آرامش به احتمال زیاد کوتاه خواهد بود.
تعارضات والدین با فرزندان نوع دیگر اختلافات شدید در خانوادهها عدم سازگاری فرزندان و والدین با همدیگر است.
متاسفانه والدین خود را از نیازهای روز تطبیق نمیدهند.
فرزندان نیز فرزند زمانه خود هستند و نه چهل سال پیش.
این وضع با بزرگتر شدن و کثرت فرزندان بارزتر میشود.
اگر این اختلافات در خانواده مورد توجه قرار نگرفته و برای برطرف کردن آنها اقدامی صورت نگیرد، بصورت بحران جلوه گر شده آسیبهای جبران ناپذیری را بر پیکر خانواده وارد خواهد کرد.
علت شناسی اختلافات خانوادگی علت شناسی تعارضات زنانشویی تحقیقات مختلف در حوزههای روانشناسی ، علوم اجتماعی ، جامعه شناسی و جرم شناسی عوامل زیادی را برای تعارضات خانوادگی ذکر کردهاند ولی تفوت آنها را بصورت زیر ذکر کرد: * علت مذهبی شامل تفاوتهای مذهبی (غالبا تضاد مذهبی) ، رفتار و عقاید خلاف اعتقادات مذهبی و ...
.
* علت فرهنگی شامل تفاوتهای در نوع نگاه به زندگی مشترک ، تفاوتهای قومی یا شهری - روستایی.
* علت زیستی شامل نازایی و عقیمی ، وضعیت چهره و مشکلات مربوط به سلامت و بیماری.
* علت عاطفی شامل عواطف خشک و سرد و عدم درک یکدیگر ، مشکلات در روابط جنسی ، تند خویی و پرخاشگری و ...
* علت اجتماعی شامل داشتن دوستان منحرف و اعتیاد ، دخالت اطرافیان و عدم استقلال از خانواده پدری و ...
* علت سیاسی شامل اختلافات قبیلهای - قومی ، گرایشهای سیاسی متفاوت ، محدود کردن آزادیهای طبیعی و ...
* علت اقتصادی شامل بیکاری، ولخرجی، فقر و تجمل گرایی و ...
علت شناسی تعارضات والدین با فرزندان مطالعات متعدد جامعه شناختی و روانشناختی در جهت علت شناسی "رفتارهای نوجوانان و جوانان بزهکار ، فراری از خانه یا دچار سو مصرف مواد و ..." نشان می دهد که علت اصلی اینگونه رفتارها در "نوع رفتار والدین با یکدیگر و اصول تربیتیشان در قبال فرزندان" نهفته است.
"خشونت ، عدم تعادل رفتاری - تربیتی ، کمبود محبت و طرد فرزندان ، تبعیض در بین فرزندان ، اعتیاد ، فقر ، عدم آگاهی والدین به نقش تربیتی خویش و نادیده گرفتن نیازهای متناسب با روز کودک و نوجوان" از علتهای اصلی تعارضات والدین با فرزندان است.
تاثیر تعارضات خانوادگی تاثیر تعارضات خانوادگی بر روابط زناشویی تعارضهای زناشویی تاثیر عمیق منفی بر روابط آنها و پیرو آن بربافت و روابط خانوادگی میگذارد.
آنها ممکن است روابطشان آنقدر سرد شود که ماهها با همدیگر حرف نزنند، روابط جنسی نداشته باشند، تک نفره غذا بخورند، حضور همدیگر را در یک مکان تحمل نکنند و در آخر ممکن است کارشان به درخواست طلاق بکشد.
طلاق طلاق مسایل شخصی ، اجتماعی و اقتصادی فراوانی را پیش میآورد.
اشخاصی که زندگی مشترکشان متلاشی میشود، نسبت به مردم عادی آمادگی بیشتری دارند که از نظر جسمی ، روانی ، خواب و تغذیه" اختلال پیدا کنند یا به سو مصرف الکل و مواد روی آورند.
در کنار آثار مخرب طلاق بر زن و مرد "فرزندان" نیز از پیامدهای طلاق والدینشان متاثر میشوند.
بطور کلی طلاق گیرندگان در ایجاد ارتباط با فرزندان خود دشواری پیدا میکنند، بخصوص آنها از کسی که از نظرشان مقصر اصلی طلاق باشد، متنفر میشوند.
با این وجود سوال اصلی این است که از بین روابط طولانی پرتنش زن و شوهر و طلاق کدام یک بر فرزندان اثر مخرب تری دارد؟
تحقیقات با در نظر گرفتن کل جامعه به سو طلاق رای میدهد.
تاثیر تعارضات خانوادگی بر روابط والدین با فرزندان اختلافات والدین با فرزندانشان (بویژه مواردی که همراه با توهین ، تحقیر ، ضرب و شتم باشد) به احساس عدم امنیت روحی و جسمی ، تنفر (همراه با احساس گناه) ، خشم از والدین و رفتارهای نابهنجار اجتماعی (از قبیل سو مصرف مواد ، فرار از خانه ، اقدام به خود کشی یا خود زنی) منجر میشود.
بعضی مواقع موضع فرزندان موضع یاس و احساس پوچی بوده در خود خلا بزرگی احساس میکنند.
این خلا همان نبود محبت و عواطف والدین است و این زمینه ساز قبول عواطف دروغین همراه با نیتهای شوم دیگران میشود.
روانشناسی ازدواج ازدواج یکی از مراحل مهم در زندگی انسان به شمار میرود.
نتایج اطلاعات متعددی که در مورد ازدواج انجام شده بر اهمیت آن در سلامت جسمانی و روان شناختی تأکیده کردهاند.
در دهههای اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران و متخصصان بالینی و خانواده به کیفیت روابط زناشویی ، رضایت زوجین و تأثیر آن در سلامت خانواده جلب شده است.
بطور کلی آنچه در مباحث روانشناسی ازدواج مورد توجه است بررسی عوامل مؤثر بر ازدواج و عوامل ارتقاء دهنده شرایط کیفی ازدواج است که مباحثی چون نقش عوامل مادی ، فرهنگی ، روانی ، شخصیتی را بر تصمیم گیری ازدواج و رضایت ازدواج را در بر میگیرد.
تاریخچه روانشناسی ازدواج ازدواج به عنوان یکی از رویدادهای مهم مرحله انتقال به بزرگسالی مقولهای بسیار پیچیده است.
شروع مطالعه علمی و دقیق در این مورد به سال 1930 بر میگردد، که بطور گستردهتر در سال 1950 تغییراتی عمیق در پروژهشهای مربوط به آن صورت گرفت.
اولین تحقیق منتشر شده در مورد روانشناسی ازدواج اثر ترمن و همکارانش بود.
آنها تلاش کردند به این سؤال پاسخ دهند که چه تفاوتهایی میتواند بین ازدواج موفق و ناموفق داشته باشد.
مباحث روانشناسی ازدواج بطور کلی میتوان گفت در روانشناسی ازدواج دو دسته مبحث کلی مورد توجه است.
یک دسته مباحثی است که به شرایط قبل از ازدواج و در واقع به مرحله تصمیم گیری برای ازدواج میشود، در دسته دیگر مطالبی را شامل میشود که به مراحل حین ازدواج و بعد از ازدواج مربوط هستند.
در زیر به برخی از آنها میپردازیم.
تصمیم گیری برای ازدواج در این مرحله تلاش میشود سؤالاتی از این قبیل پاسخ داده شود که یک فرد چگونه میتواند زوج مناسبی برای خود انتخاب کند؟
در انتخاب زوج چه اولویتهایی را مد نظر قرار دهد؟
آیا شرایط مادی مهمتر هستند یا شرایط خانوادگی و فرهنگی؟
عوامل شخصیتی تا چه اندازه میتواند ازدواج موفقی را پیش بینی کند؟
آیا تناسب و همانندی در صفات شخصیتی مهمتر است یا مکمل بودن این خصوصیات؟
چگونه میتوان فهمید دو نفر از لحاظ شخصیتی چقدر با یکدیگر تناسب دارند و غیره.
روانشناسی ازدواج تلاش کرده با انجام تحقیقاتی به سؤالات فوق پاسخهای مناسب ارائه داده و نتایج یافتههای خود را در فرآیند مشاوره ازدواج در اختیار افراد قرار دهد.
آنچه در فرآیند مشاوره ازدواج در این مرحله مورد توجه است، رعایت اصل تناسب و اصل اولویت بندی است.
بر اساس اصل تناسب گفته میشود هر اندازه افراد از لحاظ شرایط مادی ، فرهنگی و شخصتی ، تحصیلی متناسب با یکدیگر باشند ازدواج موفقتری خواهند داشت.
به همان اندازه که ازدواج یک فرد از طبقه اقتصادی بسیار بالا با فردی از طبقه اقتصادی پایین عدم هماهنگی و در نتیجه احتمال عدم موفقیت را به همراه خواهد داشت، عدم تناسب ویژگیهای شخصیتی نیز (حتی بیشتر) مشکلات عمیق را بروز خواهد داد.
تصور کنید ازدواج یک فرد با ویژگی شخصیتی برونگرایی با فردی با ویژگی شخصیتی درونگرایی را.
با توجه به اینکه افراد برونگرا تمایلات شدید به شرایط بیرونی مثل برقراری روابط اجتماعی ، حضور در جمع و غیره دارند و افراد درونگرا برعکس تنهایی را بیشتر میپسندند، به نظر شما ازدواج موفقی خواهند داشت.
بر اساس اصل الویت بندی گفته میشود چون در عمل ، امکان ازدواج با فردی که از تمام جنبهها مطابق با شرایط و مدارکهای فرد باشد پایین است، بنابراین توصیه میشود با اولویت بندی و امتیاز دهی به هر یک از جنبههای مورد ملاک ، تصمیم گیری را آسانتر انجام دهند.
این نوع اولویت بندی در کلیه تصمیم گیریها مورد نظر است.
شروع و تداوم ازدواج در این مرحله مسائلی مورد بررسی قرار میگیرند که آغاز یک ازدواج موفق و تداوم آنرا تحت تأثیر قرار میدهند.
با توجه به اینکه دو فردی که با امر ازدواج تصمیم میگیرند زندگی مشترکی را زیر یک سقف آغاز کنند، تفاوتهای عمیقی دارند که بخشی از آن به تفاوتهای زن و مرد و بخش دیگر به تفاوتهای اقتصادی ، فرهنگی ، تربیتی و خانوادگی و ...
باز میگردد.
رسیدن به یک خط تعادلی مشترک به نظر ، کلی مشکل میرسد.
البته در اوایل زندگی با توجه به ویژگی آرمانگرایی که هر دو طرفین دارند، این مشکلات هر چند وجود دارند اما شاید کمتر به چشم بخورند.
در هر حال لازم است افراد در شرف ازدواج و زوجهای جوان مطالبی را که معمولا به عنوان عوامل آسیب رسان به رابطه همسران شناخته میشوند بشناسند و در مواردی که به استحکام روابط آنها کمک میکنند آموزش بینند.
روان شناسی ازدواج در این مرحله آشنایی با تفاوتهای زن و مرد ، روند حل مسأله ، مواجهه با تغییرات اساسی ، شیوه تعاملات مناسب را آموزش میدهد.
چه عواملی تأثیر منفی بر ازدواج میگذارند؟
عوامل زیر در عدم موفق ازدواج تأثیرات اساسی دارند: * عدم تناسب فرهنگی ، اجتماعی ، شخصیتی و اقتصادی * عدم آشنایی زوجها با برقراری ارتباط مناسب و تعاملات سازنده: زوجهایی که روابط متعادلتری برقرار میکنند، معمولا موفقتر هستند.
زوجهای ناموفق افرادی بودهاند که یک یا هر دو آنها توان برقراری رابطه مثبت را نداشتهاند یا بیش از حد به این روابط بها دادهاند، بطوری که به نوعی وابستگی کشانده شدهاند.
به عبارتی به همان اندازه که سردی در روابط عمدتا مشکل آفرین است، علاقمندی مفرط و خارج از حد که به صورت وابستگی و چسبندگی ظاهر میشود مشکل آفرین خواهد بود.
* عدم آشنایی زوجها با فرآیندهای حل مسأله و مواجهه با تغییرات اساسی زندگی: با توجه به اینکه هر فردی در طول زندگی خود با مسائل و مشکلاتی مواجه میشود، برای حل این مسائل فنونی را بکار میبرد.
برخی از این فنون منفی و برخی دیگر مثبت هستند.
هر چه زوجها توان حل مشکلات را به شیوه مثبت داشته باشند و مثلا بجای قهر ، داد و بیداد و غیره که شیوههای منفی هستند، به شیوه مؤثرتری مثل بحث و گفتگوی آرام و ...
مسائل ما بین خود را حل و فصل کنند، موفقتر خواهند بود.
* ازدواج قبل از 20 سالگی و یا پس از 30 سالگی * زوجین بعد از یک اتفاق یا حادثه ناراحت کننده ازدواج کرده باشند.
* یک یا هر دو شریک زندگی در صدد فاصله گرفتن از خانواده اصلی خود باشند، یا یکی یا هر دو آنها به خانواده خود وابسته باشند.
* زوجین دارای منظومهای از برادران و خواهران ناسازگار باشند.
* زوجین در محلی بسیار نزدیک یا بسیار دور از هر یک از خانوادههای اصلی خود سکونت داشته باشند.
* زوجین از نظر مالی ، فیزیکی و یا عاطفی به خانواده خود وابسته باشند.
* زوجین قبل از یک دوره آشنایی 6 ماهه و یا پس از دوره نامزدی سه ساله ازدواج کرده باشند.
* جشن ازدواج بدون حضور اعضاء خانواده یا دوستان برگزار شده باشد.
* زن پیش از ، یا در طول اولین سال ازدواج باردار شده باشد.
* هر یک از زوجین با برادران ، خواهران و یا والدین خود رابطه ضعیفی داشته باشد.
* هر یک از زوجین دوران کودکی یا نوجوانی خود را دوران ناخوشایند تلقی میکنند.
* الگوها در هر یک از خانوادههای زوجین بیثبات باشد.
تفاوتهای رفتاری زن و شوهرهای شادکام و ناراضی رضایتمندی زنانشویی را نمیتوان صرفا بر اساس فشارهای روانی بیرونی تعیین کرد زیرا تمامی ازدواجها دست کم یا چند فشار روانی مواجه هستند.
تفاوت ازدواجهای شادکام و ناشاد را حداقل تا حدودی میبایست در پرتو شیوهای تعیین کرد که طرفین به فشارهای روانی پاسخ میدهند و یا با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند.
یک منبع بسیار با اهمیت رضایت مندی در ازدواج عبارت است از پاداشهایی که طرفین به یکدیگر میدهند.
بسیاری از عوامل باعث استحکام ازدواج میشوند اما پاداشهای ادراک شده مهمترین عامل است.
پاداشهای زیادی برای این کار وجود دارد و برای افراد مختلف چیزهای متفاوتی از کار کرده پاداش دهنده برخور دارند.
مصاحبت و دوستی یکی از پاداش است.
سایر پاداشها عبارتند از داشتن یک همبازی مناسب در بازی یا کسی که با او بتوان به پیاده روی پرداخت، کسی که با او خاطرات مشترکی داشته باشیم و یا کسی که با او به تجربههای جدید دست یابیم.
تحسین و تمجید نیز میتواند نقش پاداش دهنده داشته باشد و باعث حفظ ازدواج شود.
ادراک درست و دقیق زوجهای شادکام در شناخت یکدیگر توفیق دارند.
آنها یکدیگر را به درستی و با دقت ادراک میکنند.
ولی زن و شوهرهای ناراضی چنین نیستند.
بسیاری از موانعی که بر سر راه ادراک دقیق و درست قرار دارند میتوانند ادراک دقیق در ازدواج تداخل کنند.
زوجهای معمولا در موقعیتهای مثل قرار ملاقات (خواستگاری) در پی شناخت یکدیگرند.
در این موقعیتها هر دو نفر به مهمترین نحو رفتار کرده و ممکن است اختلافات عقاید خود را در آن دوره به حداقل ممکن برسانند.
در نتیجه ممکن است در زمان ازدواج یکدیگر را نشناسند.
حتی اگر زن و شوهرها واقعا در همان بدو ازدواج یکدیگر را بشناسند ممکن است از ادراک تغییرات همسر خود باز بمانند.
ارتباط و تبادل نظر همسران چگونه میتوانند یکدیگر را بهتر بشناسند؟
اولین ابراز مسیر برای به حداقل رساندن کژفهمی در ازداوج ، تبادل پیام است.
اگر زن و شوهرها در وضعیت گشوده و بیپرده با یکدیگر صحبت کنند، احتمال اینکه یک نفر بدون آگاهی طرف مقابل تغییر کند، وجود نخواهد داشت و طرفین از آنچه دیگری را خشنود یا ناشنود میسازد، بیشتر مطلع بوده و اگر همسر او درباره امری ناراحت باش متوجه این قضیه میشود.
یکی از لازمههای تبادل پیام عبارت است از زمان ، تا وقتی زوجها ان قدر با یکدیگر به سرنبرند که از سطح روابط مصنوعی فراتر روند، این گفتگو نمیتواند سر بگیرد.
مهارت مسئله گشایی بین دو نفر همیشه احتمال اختلاف نظر وجود دارد و شیوه ادار و حل این اختلافها با شادکامی ازدواج ارتباط دارد.
زن و شوهرهای شادگام گرایش به آن دارند که به هنگام بروز مشکل به بحث راجع به آن بپردازند زوجهای ناراضی ظاهرا آن را نادیده میگیرند.
اما این زوجها مشکلات خود را از یاد میبرند.
در عوض آنها را همچون سندی لاک و مهر شده حفظ میکنند تا بعدها در یک مشاجره بزرگ مجددا آن را به جریان بیندازند.
زوجهای شادکام و ناراضی از لحاظ نوع راهحلهایی که در نظر میگیرند فرق میدارند.
زن و شوهرهای ناموفق در اغلب اوقات به راهحلهایی میرسند که در آن یک نفر برنده و دیگری بازنده مطلق است.
در زوجهای شادکام احتمال استفاده از مصاحبه بیشتر وجود دارد.
در این حالت هر دو نفر تا حدودی تسلیم میشوند.
و در عین حال به قسمتی از آنچه میخواستند میرسند.
حالت دوم آن است به توافق دو جانبه دست یابند یعنی بکوشند پاداشهای هر دو طرف را به حداکثر برسانند.
علاوه بر این ، زوجهای شادکام دریافتن راههای کاهش تنش یا حل مشکلات معزل غالبا ابتکار و خلاقیت بیشتری دارند.
کمک تخصصی به ازدواجهای مسئلهدار زمانی به نظر می رسید راه حل یک ازدواج ناشاد کشتن همسر باشد.
امروزه راهحلی که به ازهان همه میرسد طلاق است اما عشق سومی وجود دارد که همان مشاوره زنانشویی است که امکان حفظ ازدواج و در عین حال ، کوشش برای هر چه لذت بخشتر کردن آن را فراهم میسازد.
شما میتوانید با عضویت رایگان در انجمن های ما مشکلات خود را مطرح نمائید تا دوستان شما در تیم های مشاوره و روانشناسی پاسخگوی سوالات شما باشند امیدوارم بتوانیم با راهنمایی های درست شما را در زندگی زناشویی خود سربلند کنیم.