مقدمه
خشم را نوعی عاطفه می دانند که در انسان ها بیش یا کم وجود دارد و در همه مراحل حیات با شدت و ضعف با آدمی همراه است برخی از روانشناسان آنرا به عنوان غریزه ای طبیعی در انسان می شناسند که دارای منشأ زیستی و فیزیو لوژیکی است و درجه ضعف یا شدت آنرا به میزان ترشح غده های درونی می دانند این حالت هر چندگاه یک بار در زندگی ما بروز می کند و موجب پدید آمدن دگرگونی در احوال و رفتار وتنوع در زندگی می شود. آدمی در سایعه آن قدرت و نیرویی در خود می یابد که آنرا در راه هدف و مقصدی که خواستار آن است به کار می برد وجود آن به میزان متعادل و کنترل شده در آدمی ضروری است ولی وقتی صورت افراطی به خود بگیرد نوعی ابتلا و گرفتاری و موجد رنجها و نابسامانیهاست و باید درمان گردد آن چه که مایه ناراحتی والدین و مربیان می گردد همین خشم افراطی است. (دکتر علی قائمی, ص138)وقتی فرزندتان در دوره نوزادی بسر می برد خشم خود را به شکل فیزیکی نشان می دهد همچنان که بزرگتر شد شاید شما روی احساساتش اسم گذاشتید(تو عصبانی هستی)هر گاه که شروع به ضربه زدن کردبا گفتن (نه) یا این جمله که (زدن کار خوبی نیست) برای او محدودیت قائل شدید و به جای آن او را تشویق کردید که بگوید(من عصبانی هستم) یکی از مؤلفه های اصلی روبه رشد کودک در این سن آن است که یاد بگیرد چگونه پرخاشگری خود را کنترل کند و خشم خود را به روش مثبت بیان کند با این همه برای او بسیار مشکل است که به این نحو رفتار کند و او بازهم گاه گاهی چیزی را پرت می کند, و از خود خشونت نشان می دهد شما می توانید به او نشان دهید که عصبانیت خود را بیان کند از آنجایی که کودک چهار ساله بسیار احساساتی است ممکن است یک لحظه شما را دوست داشته باشد و لحظه ای دیگر از شما متنفر شود. تاکنون کودکتان راهی طولانی را در زمینه رشد عاطفی پیموده است. اگر بخاطر داشته باشید که رشد عاطفی او به طور دائم در حال پیشرفت است و او هنوز خیلی کوچک است و انتظارات خود را متناسب با شرایط او هماهنگ کنید بردبارتر خواهید بود و زمینه پرورش رشد عاطفی مثبتب را در فرزندتان به وجود خواهید آورد. (مری والاس, ص50-49)
تعریف خشم
خشم بیش از سایر حالات عاطفی در بچه ها دیده می شود در ابتدا ناراحتی های بدنی, دخالت در فعالیت های بچه ها, منحرف ساختن توجه به از امر مورد علاقه او, پوشاندن لباس به بچه و شست و شوی اوسبب بروز خشم در وی می شود ابتدا خشم بصورت تجاوز و حمله نمایان می شود ولی بتدریج اعمال و رفتار دیگر خشم بچه را ظاهر می سازد تا دو سالگی بچه خشم خود را با دورانداختن اشیاء, گاز گرفتن, زدن نشان می دهد, در سه یا چهار سالگی زبان جای فعالیت های بدنی را می گیرد. در 5 یا 6 سالگی بچه ها خشم خود را به صورت کنار گرفتن از دیگران با طرد نمودن آنها ظاهر می سازند. در 8 یا 9 سالگی خشم بچه ابندا چنبه درونی و احساس پیدا می کند یعنی احساسات او جریحه دار می شود یا دیگران را می رنجاند و بعد به صورت نزاع و کشمکش با دیگران ظاهر می گردد. گاهی نیز بچه ها خشم خود را از راه بلند کردن, بخود بالیدن, خشونت و گستاخی در مقابل بزرگسالان و بچه های هم سن و رقابت با دیگران ظاهر می سازند. بچه ها قبل از ورود به مدرسه و در دوره ابتدایی اغلب در مقابل توقعات والدین و معلم دچار خشم می شوند اصرار والدین برای یاد دادن بازی هاو پاره ای از مهارت ها به بچه ها آنها را خشمگین می سازد عواملی که سبب بروز خشم در بچه ها می شود در دوره بلوغ نیز کم و بیش افراد را خشمگین می سازد.
خشم نیز مانند ترس در افراد بالغ گاهی مستقیماً ظاهر می شود زمانی که بچه گاز می گیرد به سر و صورت خود یا دیگران می زند, لگد می اندازد در اینگونه موارد خشم خود را مستقیماً ظاهر می سازد افراد بالغ گاهی خشم خود را به صورت یاوه – سرائی و گریه کردن نشان می دهند دخترها برای ابراز خشم خود آزادی بیشتری دارند اما پسرها از ترس والدین یا سایر بزرگترها نمی توانند خشم خود را مستقیماً ظاهر سازند بنابراین خشم خود را به طور غیر مستقیم ظاهر می سازند (دکتر علی شریعتمداری, ص104-102)
فواید خشم
خشم را اگر به صورت عاطفه یا غریزه ای در انسان بدانیم باید بگوییم که وجودش برای زندگس ضروری است فایده اش این است که آدمی را در ادامه حیات کمک می دهد و سبب دفاع از وجود خود و اجتماع و حفظ و بقای نسل می شود.
اگر خشم وجود نداشت حیات آدمی دچار مخاطره می شد انسان نمی توانست جان خود را حفظ کرده و از خود دفاع کند و درنتیجه مفاسد و شرور بر انسان ها غلبه می کرد و نسل را دچار مخاطره می ساخت. وجود خشم سبب پدید آمدن نیرویی می شود که در سایه آن آدمی موفق به ادامه مبارزه در عرصه حیات می شود حب ذات و خود پرستی آن را تشدید می کند. (دکتر علی قائمی , ص 143-142)
زیان های خشم
خشم اگر از حد اعتدال خارج شود موچب پدید آمدن زیانهایی است در جنبه بودن موجب افزایش ضربان قلبع تنفس سریع و عوارض آن, لرزش و تشنج در اعضاء, اختلال در خواب و استراحت, اختلال در هضم غذا, و دل درد می شود در جنبه روانی هم موجب اختلال در جنبه های عقلی و روانی و از دست دادن حالت شادابی و نشاط می گردد.
خشم های شدید و افراطی آدمی را به تصمیم گیری های سریع و زودگذر می کشاند و مشکلات سختی را به وجود می آورد در موارد سخت و شدیدش ممکن است آدمی را به آزار و شکنجه خود وادار کرده و یا به مرحله خود کشی بکشاند.
جنبه ارادی خشم
خشم را می توان از روی اراده پدید آورد آنها که می خواهند خشمگین شوند می توانند از طریق بخاطر آوردن محرومیت ها, ضعف ها و ناکامی ها و احساس تبعیض ها خود را در وضع و موقعیتی قرار دهند که عصبانی شده و آماده حمله و تلافی گردند. و نیز قصد و تصمیم بر صدمه به دیگران, خود می تواند سبب پدید آمدن خشم گردد ولی در عین حال باید بگوییم که خشم در همه ی موارد دارای جنبه ارادی نیست.از موارد بروزش دقیقاً خبر نداریم گاهی ناخودآگاه در ما بوجود می آید و پس از گذشت دوران و حالت آن تازه در می یابیم که دچار چه وضعی شده بودیم. (دکتر علی قائمی, ص143-139)
حالت آنها که گرفتار خشم هستند حالات و تظاهراتی دارند که به صورت کینه, پرخاش, عداوت, غضب, توهین, اوقات تلخی, خشونت نسبت به دیگران, کتک زدن اطرافیان و زمانی خودش, وحشیگری, بدگمانی, ضربه زدن بر اشخاص و اشیاء خود نشان می دهد.
انواع خشم
خشم ها را ازلحاظ منشد به دو نوع می توان تقسیم کرد نوعی که دارای صورت طبیعی و غریزی در انسان است و از این بابت همه انسانها مساویند و کسی نیست که این حالت را داشته باشد زیرا در غیر اینصورت او قادر به دفاع از خود نتواند بود نوعی دیگر از خشم است که در اثر وضع جسمانی خاص, ترشحات غیر طبیعی غده های درونی , و یادر اثر حالت اکتسابی پدید می آید و نوع دوم آن خشم بسادگی قابل کنترل نیست. کودکان که خشم غیر طبیعی, ناشی از وضع بدجسمانی دارند دارای نشانه هایی هستند. خواب درستی ندارند, شبها به زحمت می خوابند هنگام خواب اغلب بهانه گیری و آزاد دیگران است از همه جا می ترسند با کمترین صدا از خواب می جهند نمی توانند از پدر و مادر جدا باشند چون انها همیشه سعی دارند به پدر و مادر نزدیک باشند.(دکتر علی قائمی, ص140-138)
عوامل کاهنده خشم
عواملی که سبب کاستن خشم آدمی و تبدیل او می گردند عبارتند از:
زندگی در محیط آرام و طبیعی از لحاظ آب و هوا, برخورداری از نعمت ها و...
برآورده بودن خواسته ها و نیازهای او در جهات متعدد ...
سلامت و رشد و قوت بدن به خصوص از آن بابت که در مواجهه با مسائل احساس ضعف نکند.
قدرت اراده و رشد روانی و مهنوی که سبب تسلط آدمی بر خویشتن است.
تربیت صحیحی در دوران کودکی.
وجود معاشران و دوستان که محیط شادابی در معاشرت ایجاد می نماید.
عوامل تشدید کننده
عواملی که باعث تشدید و افزایش خشم کودک می شوند عبارتند از :
1)شکست ها 2)حساسیت ها 3)سوابق دردناک 4)فشارها 5)احساس بی مهری
6)افزون شدن محرومیت 7)خستگی 8)بیخوابی (دکتر قائمی,ص154-149-148-147)
درمان پزشکی
سرانجام ذکر شده که برخی از کودکان خشمگینند از آن بابت که بیمارند مثلاً غده ای داخلی کار نمیکند, بیماری عصبی دارند, جسمی رنجبر و نزاع دارند, دائماً بیمارند, به غذاهایی علاقمند هستند ولی برای مدتی طولانی از مصرف آن محرومند و... در چنینمواردی لازم است که از طریق درمان پزشکی وارد شویم و اختلالات مربوط نارسایی جسمی را در او بررسی می کنیم , احیاناً اگر عفونتهایی در گلو یا بینی و یا قسمت های دیگر بدن وجود دارد ازبین می بریم بدیهی است پزشکان عادی و گاهی متخصصان اعصاب و روان می توانند به آنها کمک کنند و از طریق دارو و درمان به نژادتش اقدام نمایند.(دکتر علی قائمی, ص154)
خشم کودکان
کودکان نیاز دارند والدین به آنها کمک کنند خشم آنها را بشناسند تا بتوانند دنیای درونی خود را بهتر درک کنند. کمتر وحشت زده شوند رفتارهای خود را بیشتر کنترل کنند اگر والدین احساس کودک خود را با گفتن این عبارت بپذیرند عصبانی شدن قابل قبول است کودک نیازی به پنهان کردن احساسات خود ندارد.(مری والاس, ص176)
به کودک اطمینان ببخشید و مشکل او را بر طرف کنید.