مقدمه
خشم را نوعی عاطفه می دانند که در انسان ها بیش یا کم وجود دارد و در همه مراحل حیات با شدت و ضعف با آدمی همراه است برخی از روانشناسان آنرا به عنوان غریزه ای طبیعی در انسان می شناسند که دارای منشأ زیستی و فیزیو لوژیکی است و درجه ضعف یا شدت آنرا به میزان ترشح غده های درونی می دانند این حالت هر چندگاه یک بار در زندگی ما بروز می کند و موجب پدید آمدن دگرگونی در احوال و رفتار وتنوع در زندگی می شود.
آدمی در سایعه آن قدرت و نیرویی در خود می یابد که آنرا در راه هدف و مقصدی که خواستار آن است به کار می برد وجود آن به میزان متعادل و کنترل شده در آدمی ضروری است ولی وقتی صورت افراطی به خود بگیرد نوعی ابتلا و گرفتاری و موجد رنجها و نابسامانیهاست و باید درمان گردد آن چه که مایه ناراحتی والدین و مربیان می گردد همین خشم افراطی است.
(دکتر علی قائمی, ص138)وقتی فرزندتان در دوره نوزادی بسر می برد خشم خود را به شکل فیزیکی نشان می دهد همچنان که بزرگتر شد شاید شما روی احساساتش اسم گذاشتید(تو عصبانی هستی)هر گاه که شروع به ضربه زدن کردبا گفتن (نه) یا این جمله که (زدن کار خوبی نیست) برای او محدودیت قائل شدید و به جای آن او را تشویق کردید که بگوید(من عصبانی هستم) یکی از مؤلفه های اصلی روبه رشد کودک در این سن آن است که یاد بگیرد چگونه پرخاشگری خود را کنترل کند و خشم خود را به روش مثبت بیان کند با این همه برای او بسیار مشکل است که به این نحو رفتار کند و او بازهم گاه گاهی چیزی را پرت می کند, و از خود خشونت نشان می دهد شما می توانید به او نشان دهید که عصبانیت خود را بیان کند از آنجایی که کودک چهار ساله بسیار احساساتی است ممکن است یک لحظه شما را دوست داشته باشد و لحظه ای دیگر از شما متنفر شود.
تاکنون کودکتان راهی طولانی را در زمینه رشد عاطفی پیموده است.
اگر بخاطر داشته باشید که رشد عاطفی او به طور دائم در حال پیشرفت است و او هنوز خیلی کوچک است و انتظارات خود را متناسب با شرایط او هماهنگ کنید بردبارتر خواهید بود و زمینه پرورش رشد عاطفی مثبتب را در فرزندتان به وجود خواهید آورد.
(مری والاس, ص50-49)
تعریف خشم
خشم بیش از سایر حالات عاطفی در بچه ها دیده می شود در ابتدا ناراحتی های بدنی, دخالت در فعالیت های بچه ها, منحرف ساختن توجه به از امر مورد علاقه او, پوشاندن لباس به بچه و شست و شوی اوسبب بروز خشم در وی می شود ابتدا خشم بصورت تجاوز و حمله نمایان می شود ولی بتدریج اعمال و رفتار دیگر خشم بچه را ظاهر می سازد تا دو سالگی بچه خشم خود را با دورانداختن اشیاء, گاز گرفتن, زدن نشان می دهد, در سه یا چهار سالگی زبان جای فعالیت های بدنی را می گیرد.
در 5 یا 6 سالگی بچه ها خشم خود را به صورت کنار گرفتن از دیگران با طرد نمودن آنها ظاهر می سازند.
در 8 یا 9 سالگی خشم بچه ابندا چنبه درونی و احساس پیدا می کند یعنی احساسات او جریحه دار می شود یا دیگران را می رنجاند و بعد به صورت نزاع و کشمکش با دیگران ظاهر می گردد.
گاهی نیز بچه ها خشم خود را از راه بلند کردن, بخود بالیدن, خشونت و گستاخی در مقابل بزرگسالان و بچه های هم سن و رقابت با دیگران ظاهر می سازند.
بچه ها قبل از ورود به مدرسه و در دوره ابتدایی اغلب در مقابل توقعات والدین و معلم دچار خشم می شوند اصرار والدین برای یاد دادن بازی هاو پاره ای از مهارت ها به بچه ها آنها را خشمگین می سازد عواملی که سبب بروز خشم در بچه ها می شود در دوره بلوغ نیز کم و بیش افراد را خشمگین می سازد.
خشم نیز مانند ترس در افراد بالغ گاهی مستقیماً ظاهر می شود زمانی که بچه گاز می گیرد به سر و صورت خود یا دیگران می زند, لگد می اندازد در اینگونه موارد خشم خود را مستقیماً ظاهر می سازد افراد بالغ گاهی خشم خود را به صورت یاوه – سرائی و گریه کردن نشان می دهند دخترها برای ابراز خشم خود آزادی بیشتری دارند اما پسرها از ترس والدین یا سایر بزرگترها نمی توانند خشم خود را مستقیماً ظاهر سازند بنابراین خشم خود را به طور غیر مستقیم ظاهر می سازند (دکتر علی شریعتمداری, ص104-102)
فواید خشم
خشم را اگر به صورت عاطفه یا غریزه ای در انسان بدانیم باید بگوییم که وجودش برای زندگس ضروری است فایده اش این است که آدمی را در ادامه حیات کمک می دهد و سبب دفاع از وجود خود و اجتماع و حفظ و بقای نسل می شود.
اگر خشم وجود نداشت حیات آدمی دچار مخاطره می شد انسان نمی توانست جان خود را حفظ کرده و از خود دفاع کند و درنتیجه مفاسد و شرور بر انسان ها غلبه می کرد و نسل را دچار مخاطره می ساخت.
وجود خشم سبب پدید آمدن نیرویی می شود که در سایه آن آدمی موفق به ادامه مبارزه در عرصه حیات می شود حب ذات و خود پرستی آن را تشدید می کند.
(دکتر علی قائمی , ص 143-142)
زیان های خشم
خشم اگر از حد اعتدال خارج شود موچب پدید آمدن زیانهایی است در جنبه بودن موجب افزایش ضربان قلبع تنفس سریع و عوارض آن, لرزش و تشنج در اعضاء, اختلال در خواب و استراحت, اختلال در هضم غذا, و دل درد می شود در جنبه روانی هم موجب اختلال در جنبه های عقلی و روانی و از دست دادن حالت شادابی و نشاط می گردد.
خشم های شدید و افراطی آدمی را به تصمیم گیری های سریع و زودگذر می کشاند و مشکلات سختی را به وجود می آورد در موارد سخت و شدیدش ممکن است آدمی را به آزار و شکنجه خود وادار کرده و یا به مرحله خود کشی بکشاند.
جنبه ارادی خشم
خشم را می توان از روی اراده پدید آورد آنها که می خواهند خشمگین شوند می توانند از طریق بخاطر آوردن محرومیت ها, ضعف ها و ناکامی ها و احساس تبعیض ها خود را در وضع و موقعیتی قرار دهند که عصبانی شده و آماده حمله و تلافی گردند.
و نیز قصد و تصمیم بر صدمه به دیگران, خود می تواند سبب پدید آمدن خشم گردد ولی در عین حال باید بگوییم که خشم در همه ی موارد دارای جنبه ارادی نیست.از موارد بروزش دقیقاً خبر نداریم گاهی ناخودآگاه در ما بوجود می آید و پس از گذشت دوران و حالت آن تازه در می یابیم که دچار چه وضعی شده بودیم.
(دکتر علی قائمی, ص143-139)
حالت آنها که گرفتار خشم هستند حالات و تظاهراتی دارند که به صورت کینه, پرخاش, عداوت, غضب, توهین, اوقات تلخی, خشونت نسبت به دیگران, کتک زدن اطرافیان و زمانی خودش, وحشیگری, بدگمانی, ضربه زدن بر اشخاص و اشیاء خود نشان می دهد.
انواع خشم
خشم ها را ازلحاظ منشد به دو نوع می توان تقسیم کرد نوعی که دارای صورت طبیعی و غریزی در انسان است و از این بابت همه انسانها مساویند و کسی نیست که این حالت را داشته باشد زیرا در غیر اینصورت او قادر به دفاع از خود نتواند بود نوعی دیگر از خشم است که در اثر وضع جسمانی خاص, ترشحات غیر طبیعی غده های درونی , و یادر اثر حالت اکتسابی پدید می آید و نوع دوم آن خشم بسادگی قابل کنترل نیست.
کودکان که خشم غیر طبیعی, ناشی از وضع بدجسمانی دارند دارای نشانه هایی هستند.
خواب درستی ندارند, شبها به زحمت می خوابند هنگام خواب اغلب بهانه گیری و آزاد دیگران است از همه جا می ترسند با کمترین صدا از خواب می جهند نمی توانند از پدر و مادر جدا باشند چون انها همیشه سعی دارند به پدر و مادر نزدیک باشند.(دکتر علی قائمی, ص140-138)
عوامل کاهنده خشم
عواملی که سبب کاستن خشم آدمی و تبدیل او می گردند عبارتند از:
زندگی در محیط آرام و طبیعی از لحاظ آب و هوا, برخورداری از نعمت ها و...
برآورده بودن خواسته ها و نیازهای او در جهات متعدد ...
سلامت و رشد و قوت بدن به خصوص از آن بابت که در مواجهه با مسائل احساس ضعف نکند.
قدرت اراده و رشد روانی و مهنوی که سبب تسلط آدمی بر خویشتن است.
تربیت صحیحی در دوران کودکی.
وجود معاشران و دوستان که محیط شادابی در معاشرت ایجاد می نماید.
عوامل تشدید کننده
عواملی که باعث تشدید و افزایش خشم کودک می شوند عبارتند از :
1)شکست ها 2)حساسیت ها 3)سوابق دردناک 4)فشارها 5)احساس بی مهری
6)افزون شدن محرومیت 7)خستگی 8)بیخوابی (دکتر قائمی,ص154-149-148-147)
درمان پزشکی
سرانجام ذکر شده که برخی از کودکان خشمگینند از آن بابت که بیمارند مثلاً غده ای داخلی کار نمیکند, بیماری عصبی دارند, جسمی رنجبر و نزاع دارند, دائماً بیمارند, به غذاهایی علاقمند هستند ولی برای مدتی طولانی از مصرف آن محرومند و...
در چنینمواردی لازم است که از طریق درمان پزشکی وارد شویم و اختلالات مربوط نارسایی جسمی را در او بررسی می کنیم , احیاناً اگر عفونتهایی در گلو یا بینی و یا قسمت های دیگر بدن وجود دارد ازبین می بریم بدیهی است پزشکان عادی و گاهی متخصصان اعصاب و روان می توانند به آنها کمک کنند و از طریق دارو و درمان به نژادتش اقدام نمایند.(دکتر علی قائمی, ص154)
خشم کودکان
کودکان نیاز دارند والدین به آنها کمک کنند خشم آنها را بشناسند تا بتوانند دنیای درونی خود را بهتر درک کنند.
کمتر وحشت زده شوند رفتارهای خود را بیشتر کنترل کنند اگر والدین احساس کودک خود را با گفتن این عبارت بپذیرند عصبانی شدن قابل قبول است کودک نیازی به پنهان کردن احساسات خود ندارد.(مری والاس, ص176)
به کودک اطمینان ببخشید و مشکل او را بر طرف کنید.
به کودک اطمینان ببخشید و مشکل او را بر طرف کنید.
فایده اش این است که شما مستقیماً به حل و فصل مشکل پرداخته اید و کودکتان احساس می کند که دیگران او را درک کرده اند و دوست دارند و به همین دلیل نیازی به بد رفتاری نمی بینند و هم چنین به او مهارت هایی را آموخته اید که درآینده برای مسلط شدن بر خشم خود به آنها نیاز پیدا می کند.(مروالاس, ص180-179) عوامل پدید آورنده خشم محرومیت محرومیت برای کودکان ازعوامل مهم ایجاد خشم است کودکی که از مهر مادری محروم است خواستار استفاده از مواد غذایی است ولی از آن محروم می باشد مثلاً کودکی دوست دارد شکلات و شرینی بخورد ولی به علت فقر زندگی و چیزهایی دیگر و مراقبت های پزشکی او را ازآن محروم کرده اند.
ضعف و ناکامی گاهی خشم به علت ضعف در رسیدن به خواسته و ناکامی در وصول به اهداف مورد نظر است کودکان در وصول به اهداف خود عجز و ناتوانی است در این صورت کودکی را در نظر میگیریم که میل به غذا دارد و چون گلو درد دارد نمی تواند آن غذا را بخورد و ناراحت می شود در این صورت کودک چون نمی تواند به خواسته هایش دست یابد خشمگین خواهد شد.
نارضائی ها کودک خواستار آزادی است دلش می خواهد به هر جا که خواست برود هرچیزی که دوست دارد بخورد و به هر چیزی که علاقه دارد لمس کند در این جاست که والدین و مربیان بخاطر حفظ مصالحی چنین آزادی را به او نمی دهند.
احساس بدگمانی گاهی خشم به آن علت است که بدگمانی بر احساس او غلبه کرده است.
او به مقتضای امکان و قدرتش کاری را انجام داده و خواستار ان است که از او قدردانی و حق شناسی به عمل آید.
احساس تهدید کودک و حتی خود بزرگسالان ئر مواردی احساس می کند که منافعش به خطر افتاده و در معرض تهدید است و یا والدین و اطرافیان به نظر او دارند برای او مخاطره می آفرینند معمولاً سعی دارند که به مقابله علیه وضع موجود برخیزند.
احساس تبعیض گاهی کودکان و بزرگسالان را در اجتماع می بینیم که شاهد تبعض ها و نابرابری هایی هستند و به مقتضای فطرت عدالتخواه خود در برابر آن می ایستند مثلاً کودکی در خانه می بیند که پدر و مادرش به کودک خردسال بیشتر توجه دارند بین آنها فرق قائل می شوند.
برخورد با خود کودکان خردسال در مواردی به علت برخورد با خود خشمگین می شوند توضیح مسأله این است که می خواهد چیزی را بخورد ولی بخاطر گلو درد نمی تواند یا می خواهد چیزی را از جای بلند کند ولی نمی تواند.
عیبجویی میدانیم کودکان با همه ضعف هایی که دارند به خود مغرورند دوست دارند از آنها تعریف کنند همه جا از حسن او سخن بگویند.
منع ها و نهی ها کودک بیش از هر کس بر اساس فطرت پاک و دست نخورده اش خواستار استقلال و آزادی است.
10-بیماری در مواردی هم عامل بیماری و نقاهت سبب خشم می شود وهم بیماریهای ناشی از عدم توازن در ترشح غدد داخلی و بیماریهای عفونی و غیر عفونی که در جمع حوصله او را محدود میکنند و صبرو توانایی و قدرت تحمل را از او می گیرند او در دوران نقاهت هم نمی تواند فردی عادی باشد و همه امور و جریانات را تحمل کند به همین دلیل زود از کوره در می رودو خشمگین می شود.
(دکتر علی قائمی, ص147-146-145) به طور کلی محرکهایی که منجر به واکنشهای خشم آلود می شوند عبارتند از: ایجاد محدودیتهای جسمی و حرکتی کودک, خواه وسیله دیگران و یا بر اثر تواناییهای خود او جلوگیری از انجام فعالیتهای در جریان او , ایجاد مانع در رسیدن اوبه خواسته ها, برنامه ها و هدفهایش و بالاخره مجموعه ای از ناراحتیهایی که موجب ناکامی کودک می شود.
در کودکان بزرگتر قطع فعالیتهای در حال پیشرفت ایراد گرفتن دائم از آنان اذیت کردن آنان مقایسه نامناسب بین کودک و دیگران سخنرانی و نصایح پیاپی به آنان, از مواردی است که به خشم کودک منجر می گردد مطالعات نشان می دهد که متداول ترین مواردی که فرد خشمگینمی شود و نارضایتی اجتماعی کودک, سرزنش کردن او به خاطر کاری است که انجام نداده است.
یکی از ویژگیهای برجسته کودکانخشمگین آن است که واکنشهای آنان با عوامل محرکهایی که آنانرا به خشم آورده است چندان تناسبی ندارد و معمولاً شدیدتر است.
کودکان بزرگتر با دعوا کردن, لگد زدن, سنگ پرانی و اذیت و آزار کردن, خشم خود را نشان می دهند و به تدریج واکنشهای خشم آلود دیگری را که بیش از کتک زدن, اجتماع پسند است مانند فحش دادن, مسخره کردن, قسم خوردن, بی ادبی و غیره جایگزین آنها می کنند.(دکتر شکوه نوابی نژاد ص 78) مهمترین علل خشم در دانش آموزان دبیرستان و راهنمایی محرک خشم در نوجوانی بیشتر اجتماعی است به نظر می رسد مهمترین علل خشم در بین دانش آموزان دوره راهنمایی عبارتند از: سربه سر گذاردن, رفتار غیرعادلانه بزرگسالان, تحمل عقیده, زورگویی خواهر یا برادر, دروغ گفتن به نوجوان, پزدادن به او, با گوشه و کنایه و تمسخر با او حرف زدن و...
برای دانشآموزان دبیرستانی احتمالاً مهمترین علل خشم عبارتند از: تبعیض معلم, والدین و اعضای خانواده و دوستان و نیز رفتار غیر منصفانه آنان.
علاوه بر علل اجتماعی خشم عوامل دیگری چون قطع فعالیتهای عادی چون مطالعه و خواب و نیز شکست و ناکامی در فعالیتها و طرحهای انجام شده نیز در نوجوانان خشم می آفریند.
پاسخهای ناشی از خشم, حرف زدن و صحبت کردن متداول ترین واکنش نوجوان عصبانی است.
او به فحاشی و ناسزا گوئی به طرفی که او را خشمگین کرده می پردازد .
او سعی می کند انتقام بگیرد, اما نه با کتک زدن(مانند یک کودک) بلکه با تحقیر و تمسخر دیگران.
دوران نوجوانی همزمان با خشم, رفتار کودکانه ای درنوجوان مشاهده می شود, او گهگاه پایش را به زمین می کوبد , لگد می زند یا چیزی پرتاب می کند و دختران نیز غالباً گریه می کنند.
در اواخر نوجوانی جز گریه و لگد زدن غالب این رفتارها از بین می رود.
نکاتی درباره خشم 1- علت یا محرک خشم هیچ اهمیتی ندارد, مهم آن است که بدانیم خشم حالتی بیمارگونه است و به هیچ وجه معقول و موجه نیست.
در واقع خشم و عصبانیت از یک خواسته کودکانه نشأت می گیرد , یعنی این تصور که زندگی باید مطابق با خواسته ما باشد و در این مورد حتی اگر خواسته های ما نوع دوستانه باشند نیز از این قاعده مستثنا نیستند, مثلاً وقتی به کسی می گوییم: ( تودیگر نباید مشر.بات الکلی مصرف کنی) در این حالت نیز به شکلی بیمارگونه اصرار می کنیم که خواسته ما باید برآورده شود.
دو تصوری که بلافاصله قبل از احساس خشم و عصبانیت به ذهن فرد خطور می کند عبارتند از: الف)من فلان چیز را می خواهم, دوست دارم یا آرزو می کنم(این تصوری بی ضرر است که شاید فقز به ناکامی, ناراحتی و ناامیدط مختصری منجر شود.) ب) چون آن چیز را می خواهم, پس باید آن را داشته باشم (این تصوری نادرست است که به نفرت و خصومت منتهی می شود.
اگر چه ناکامی ناشی از این تصور, به اندازه همان ناکامی در آرزو, یعنی همان مورد اول است.
اما از آنجایی که در مورد دوم, آرزو به یک ضرورت تبدیل می شود, عواقب وخیمی در بر دارد.) 2-همیشه به یک کودک عصبانی یاد آور شویدکه اگر از خشم و عصبانیت اجتناب کند میتوان به راحتی اشتباه خود را جبران کند یا بالاخره راه حل مناسبی بیابد.
این واقعیتی است که احساس خشم به همراه کاری که درباره ناکامی و ناراحتی انجام میگیرد, اغلب موفقیت آمیز است.اما مسئله اینجاست که در آن حالت خود آن کار موجب موفقیت بوده است و احساس خشم, نفرت یا خصومت کاملاً غیر ضروری است و به راحتی می توان آن را کنار گذاشت چرا که تأثیری در حصول نتیجه ندارد.
اگر استفاده از زرو بازو و نیروی جسمی لازم به نظر می رسد, می توانید آنرا نیز با آرامش و طمأنینه به کار برید, درست مثل یک مشت زن حرفه ای که می داند چگونه از قدرت بازوان خود استفاده کند.
در واقع والدین نیز اغلب بی آنکه پریشان و خشمگین بشوند, فرزندان خود را تنبیه می کنند (مثلاً پشت دست کودک زدن) بنابراین توجه کنید که سرکوب خشم به معنای تسلیم در برابر کودک نیست.
مشکل اینجاست که خشم و کارهای انجام شده آنچنان با یکدیگر همراه می شوند که ما به اشتباه تصور می کنیم این دو جدایی ناپذیرند.
3-نظریه های سابق درباره هیجانات معتقد بودند که شخص نباید خشم و عصبانیت را درون خود سرکوب کند زیرا سرکوب این هیجان مشکلات درونی از قبیل فشار خون بالا را موجب می شود.
به همین دلیل سالها به مردم توصیه می کردند که احساسات خصمانه خود را تخلیه کنند.
این ادعا تا حدودی درست است.
زیرا همه ما وقتی خشم خود را بر سر کسی یا چیزی خالی می کنیم احساس بهتری پیدا می کنیم.
مثلاً با کوبیدن بر کیسه مشت زنی خشم و غضبمان از بین می رود.
اما چقدر بهتر است که در همان وهله نخست اجازه ندهیم از رسیدن به مشکلات و ناکامی هایمان به جایی که موجب خشم و عصبانیتمان شود جلوگیرط کنیم.
4-در آموزش کودک برای مهار احساسات خصمانه, باید به او خاطر نشان کردکه اگر بدنبال انتقام و کینه جویی باشد , جز اینکه به خود صدمه و آسیب برساند هیچ نتیجه دیگری نخواهد گرفت و مشکلاتی که از اینراه برای آرامش فکر و ساختمان جسمش به وجود می آید بسیار قابل ملاحظه خواهد بود.
باید به او ثابت کرد که اهمیتی ندارد چه چیزی باعث خشم و خصومت او شده بلکه مهم آن است که هر چه زودتر به این حالت خاتمه دهد.
زیرا کودک در چنین حالتی بسیار بی رحمانه تر از کسی که او را ناکام یا ناراحت کرده است با خودش رفتار می کند.هیچ کس دیگری به جز خودش نمی تواند چنین نگرانی و اضطراب فکری برایش بوجود آورد.
وقتی کودک خشمگین و عصبانی می شود حتی بیش از ناراحتی اولیه رنج و عذاب می بیند , در واقع به برطرف کردن ناراحتی خود هیچ کمکی نکرده است در چنین حالتی او فقط از کسی که موجب عصبانیتش شده است, ناراحت تر و خشمگین تر می شود .
نفرت با بخشش و گذشت , منافات دارد.
اگر کودکی دلش می خواهد سرکسی را باکاکتوس خرد کند باید بدانید که خودش نیز از درد و ناراحتی رنج خواهد کشید, زیرا خارهای کاکتوس در درجه اول به خود او آسیب می رساند.
5- تصورات غیر عقلانی و باطل خاصی که در پشت پرده خشم و عصبانیت پنهان می شوند عبارتند از: تصور باطل شماره 3:برخی از افراد شرور و بد ذات هستند و برای اصلا ح باید به شدت تنبیه و مجازات شوند.
تصور باطل شماره4:همه کارها باید مطابق میل ما پیش برود در غیر اینصورت اوضاع وحشتناک خواهد بود.
تصور باطل شماره 5:ناراحتی های عاطفی ـ هیجانی از طریق محیط بیرونی به وجود می آید.
تصور باطل شماره1: ما از رفتارهای اشتباه دیگران ناراحت و نگران می شویم.
(پل هاک ص 160-159-158-157) خشم و شرارت تنبیه بدنی به کودک می آموزد که هر وقت خشمگین شدی شرارت کن.
برای درک خشم بهتراست بدانیم که نه تنها کودکان بلکه بسیاری از بزرگترها غالباً از (عصبانی بودن خویش) بی خبرند خشم را بعضی ها مانند تب یا توفانی می پندارند که در بدن ایجاد می شود(افلاطون و شکسپیر و فروید(خشم) راچون (اسبی سرکش) نامبرده اند که (دلیل) برآن سوار است.)هرکس به هنگام خشم خود دستخوش تغییرات روحی جسمس می شود که با رزترین این تغییرات عبارتند از: تغییر در حالت عادی(ایستادن و نشستن) تغییر در وضعیت حرارت بدن(داغ شدن, یخ کردن, عرق کردن و لرزش) چین و چروک در پیشانی صورت فشردن دندانها و دندان قروچه متورم شدن پلکها و گشادی دریچه چشم جمع کردن بازوها و مشتها رنگ پریدگی چهره موی بر بدن راست شدن ودانه دانه شدن سطح پوست احساس انقباض عضلانی و بی حسی و خفگی عواملی را که بر شوردیم در اغلب کودکان در اثر تنبیه های مکرر مشاهده می شود.
می توان به کودکان آموخت که دراین طور موارد برای فرونشاندن خشم شعری را یا نصایح بزرگان را در ذهن مرور کنند یا با تجربیات و بازیهای مورد علاقه خود سرگرم شوند.
بچه ها می توانند با شخص مورد اطمینان خود درد دل کنند و برای درد خود تسکینی بیابند .
بی توجهی و ستم روا داشتن, کودکان را به شرارت و خشونت می کشاند و امر ونهی های مکرر و سختگیریهای پی در پی آنها را به غلیان می آوردو خشمگین و شرور می کند.(دکتر عبدالله مجوزی,ص 86-85) نتیجه گیری نتیجه م یگیریم خشم در کودکان بصورت غریزه و عاطفه است در بعضی از موارد می توان خشم را در کودکان مهار کرد می توانیم به کودکان بیاموزیم در موقع خشم بهتراست موسیقی, شعر, پازل, خمیربازی, خودرا سرگرم کنند یا اینکه یک کودک با مربی خود درد دل کند تا از طریق خشم کودک فروکش شود.
در دوره بلوغ کم و بیش از افرائ خشمگین می شوند فایده هایی که خشم دارد این است که کودک می تواند از خود دفاع کند خشم جنبه ارادی نیست ناخودآگاه است عواملی که باعث از بطن رفتن خشم است این است که: برا ی کودک یک زندگی آرام , پر از محبت, صمیمی در نظر بگیریم.
برآوردن خواسته ها ونیازهای کودک است.
وجود دوستانی و همسالانی پرنشاط, شاداب, در معاشرت ایجاد کرد باید به حل و فصل مشکل کودک پرداخته او را درک کرد به کودک باید نشان دهیم که او را دوست داریم باید به کودک گفت که دنیای درونی خود را بهتر درک کند کمتر وحشت زده شود تا بتواند رفتارهایی که باعث بروز خشم است جلوگیری کرد.
فهرست منابع و مآخذ نام کتاب: چراتنبیه, نام و نام خانوادگی نویسنده: دکتر عبدالله مجوزی, نام انتشارات: انجمن اولیاء و مربیان, شهر: تهران, سال چاپ: پائیز 1385.
نام کتاب:خانواده و دشواریهای رفتار کودکان, نام و نام خانوادگی نویسنده: دکتر علی قائمی, نام انتشارات: انجمن اولیاء و مربیان, شهر: تهران, سال چاپ: بهار 1378 نام کتاب: روانشناسی تربیتی, نام و نام خانوادگی نویسنده: دکتر علی شریعتمداری, نام انتشارات: امیرکبیر, شهر: تهران, سال چاپ:1382.
نام کتاب: رفتارهای بهنجار و نابهنجار, نام و نام خانوادگی نویسنده: دکتر شکوه نوابی نژاد, نام انتشارات: انجمن اولیاء و مربیان, شهر: تهران, سال چاپ: زمستان 1383.
نام کتاب: کلیدهای رفتار با کودک چهار ساله, نام و نام خانوادگی نویسنده: مری والاس, نام مترجم:مینا اخباری آزاد, نام انتشارات: صابرین, شهر: تهران, سال چاپ:1383.
نام کتاب: موفقیت در تربیت فرزندان, نام و نام خانوادگی نویسنده:پل هاک, نام مترجمان:حسین صفوریان و محمد طاهر ریاضی ارسی, نام انتشارات:انتشارات رشد, شهر: تهران, سال چاپ: 1384.