رهنمودهایی چند در انتخاب همسر
در زندگی زناشویی حالات متفاوتی وجود دارد. بعضی از خانواده ها در شرایط مطلوبی به سر می برند و از زندگی زناشویی خود لذت می برند و از نظر روانی شاد هستند؛ و بهترین زمان زندگی آنان وقتی است که زن و شوهر و بچه ها در خانه دور هم جمع می شوند. برعکس خانواده هایی هستند که بدترین لحظات زندگی آنها ساعاتی است که در خانه می گذرد و محیط خانه محل مشاجره وناسازگاری بین زن و شوهرو احتمالاً بچه هاست. وضعیتی بین دو حالت نیز با تفاوت هایی دیده می شود. در اینجا یک پرسش مطرح است:
چرا بعضی از خانواده هایی که خانه آنها محل جنگ و دعواست و در زندگی زناشویی ناشاد و ناراحتند، مبادرت به طلاق نمی کنند؟
خانواده هایی وجود دارند که یک عمر را با یکدیگر به حالت قهر و آشتی و ستیز می گذرانند، ولی حاضر به طلاق نیستند.یکی از علل تحمل این شرایط مشکلاتی است که پس از طلاق وجود دارد. در جامعه ایرانی زن بیوه به عنوان کالای دست دوم محسوب می شود و خریدار زیادی ندارد؛ وانگهی داوطلبان ازدواج زنان بیوه معمولاً از شرایط پایین تری برخوردارند، در نتیجه بسیاری از زنان بیوه تا آخر عمر یا تنها می مانند یا نمی توانند همسر مورد نظر خود را به دست بیاورند. مسئله دیگروضعیت بچه ها است. مادر از نظر عاطفی حاضر به جدا شدن از فرزندانش نیست. پدر نیز به خاطر تأمین هزینه زندگی بچه ها در کنار مادر مطلقه، حاضر به تحویل بچه به مادرش نیست. مشکل دیگرتربیت بچه ها در کنار مادر خوانده یا پدرخوانده است که مشکلات زیاد عاطفی و تربیتی در پی دارد.
مسائل مطروحه بالا و مشکلات روانی و مالی دیگر موجب می شود که بسیاری از زن و شوهرها با شرایط نامساعد زندگی خود بسازند و به طلاق تن در ندهند چون در صورت طلاق، مشکلات و شرایط بدتری را خواهند داشت.
برای آن که زندگی زناشویی تداوم یابد، موارد زیر توصیه می شود:
1- برای آنکه بتوانید همسر مناسب انتخاب کنید و زندگی شاد و خوش خود را تا پایان عمر حفظ نمایید، به خانواده هایی که در حوزه اقوام و دوستان شما از زندگی شاد و خوبی برخوردارند، مراجعه نمایید و رمز انتخاب مناسب و توفیقات زندگی زناشویی را از آنان بخواهید. مراجعه به چند خانواده و مقایسه عوامل توفیق آنها ، راهنمایی برای شما در انتخاب همسر مناسب و ادامهزندگی شاد و موفق خواهد بود.
2- به مردان و زنان مطلقه مراجعه نمایید و علل طلاق و شرایط بعد از طلاق را از آنان بخواهید و پس از مقایسه از عواملی که شرایط طلاق و یا زندگی بعد از آن را فراهم آورده، اجتناب کنید.
3- وضعیت خانواده هایی که بی سامان و آشفته اند ، ولی در شرایط نامساعد و ناشادی ، زندگی زناشویی را تحمل می کنند بررسی نمایید و پس از کسب اطلاعات مورد نظر ضمن کمک های لازم به آنان ، برای زندگی آینده خود با توجه به اطلاعات مکتسبه ، با بینش و بصیرت برنامه ریزی نمایید. قبل از انتخاب همسر ، روزی را در نظر بیاورید که احتمال دارد برای جدایی در جاده پرخطر دادگاه مدنی خاص طی طریق کنید و یا الزاماً در طول عمر زندگی ناشادی را تحمل نمایید.
4- قبل از انتخاب همسر، خود را کاملاً بشناسید. این که در چه موقعیتی هستید ، چه خصوصیاتی دارید، در چه خانواده ای بزرگ شده اید، شرایط سنی شما چیست، از چه فرهنگی برخوردارید و ... . مسلماً همسر شما باید در زمینه های مختلف هم وزن شما باشد. پس شناسایی او نیز در ابعاد مختلف ضرورت دارد. از آن جا که انسان ها ، خواست ها و نیازهای درونی گوناگونی دارند و تا زمانی که در پی شناخت نیازها و بررسی نقاط قوت و ضعف خود نباشند، با هر فردی در برابر خود، حتی بهترین موجود روی زمین دچار مشکل خواهند شد ، بنابراین شناخت خود، پیش از شناخت شریک زندگی یا هر کس دیگر ضرورت دارد. حل بحران هویت ، یکی از اساسی ترین راهها برای گام نهادن در آغاز یک زندگی مشترک است.
5- در آخرین لحظاتانتخاب همسر ، دستخوش احساسات نشوید و در صورت کوچکترین احتمال عدم ناسازگاری و نامناسب بودن موضوع ، به مشاور خانواده مراجعه نمایید و مطمئن باشید که او در انتخاب احسن به شما کمک خواهد نمود.
روشهای انتخاب شغل مناسب
برنامه کارتان را شروع کنید
برحسب دیدگاهی که دارید، این واقعیت که دیگر نمی توان شغلی را برای همه زندگی انتخاب کرد، محصول زندگی کردن در جامعه مدرن است، شاید هم این امکان را برای شما فراهم کند که شغل محبوبتان رادر زندگی پیدا کنید.
پیشرفت سریع تکنولوژی، تغییر ساختار شرکت ها و شیوه های زندگی به این معناست که الگوهای سنتی کار باید از رده خارج شوند. برای اینکه اطمینان یابید بهترین انتخاب را برای زندگی شغلی خود برمی گزینید، باید کنترل سرنوشتتان را تحت اراده خود در آورید.
قبول مسئولیت برای پیشرفت های کاریتان کار ساده ای نیست. باید فرصت های لازم را خودتان خلق کنید تا به جایی که می خواهید برسید و این یعنی باید مداوماً مهارت هایتان را اصلاح کرده و ارتقاء دهید.
تنظیم یک برنامه کاری آسان و سرراست است، به شرط این که در آنچه که از زندگی می خواهید صادق باشید. در 3، 5 یا 10 سال آینده می خواهید به کجا برسید؟ باید درمورد نیازهای کاریتان با خودتان صادق و روراست باشید.
آیا می خواهید کنترل کارتان دست خودتان باشد و خودتان آن را مدیریت کنید؟
آیا می خواهید هر روز تا ساعت 5 عصر خانه باشید؟
آیا می خواهید کارتان به دور از استرس و دغدغه شدید فکری باشد؟
اینکه بدانید چه می خواهید اولین قدم برای رسیدن به آن است. اما یادتان نرود که شانس هم نقش مهمی در این زمینه ایفا می کند.
آنچه که از زندگی میخواهید هم مثل اولویت هایتان با گذر زمان تغییر میکند. قبل از اینکه تصمیم بگیرید که به کجا می خواهید برسید، باید ببینید که در حال حاضر کجا هستید.
1. چه چیز شغل کنونیتان را دوست دارید؟
2. از چه چیز شغل کنونیتان بدتان می آید؟
3. در شرکت کنونیتان چه امکاناتی برای پیشرفت شما وجود دارد؟
4. آیا فکر می کنید برای کاری که انجام می دهید، خوب پول می گیرید؟
این تمرین را برای دو هفته انجام دهید. هر روز دو چیز درمورد کارتان که از آن لذت می برید را بنویسید. اینکار را به سادگی هر چه تمامتر انجام دهید. مثلاً، "من از صحبت کردن پشت تفن با مردم خوشم می آید"، "از مسئولیتی که در این شغل به من واگذار شده لذت می برم" و...
بعد از فقط دو هفته تصویر بسیار روشنی از چیزهایی که در شغل کنونیتان برایتان لذت بخش است پیدا می کنید. این میتواند برای پیدا کردن یک شغل جدید یا تطبیق دادن خود با کاری که چیزهای بیشتری برای لذت بردن برایتان داشته باشد استفاده کنید. این تمرین را یکبار دیگر انجام دهید، با این تفاوت که اینبار کارهایی که در شغل ایدآلتان از آن لذت میبرید را یادداشت کنید. و دو لیست را با هم مقایسه کنید.
ممکن است دریابید که واقعاً از آنجایی که هستید و کاری که انجام می دهید لذت می برید. اگر برای شما هم اینطور است، اطمینان یابید که شایستگی لازم برای احراز آن شغل را دارید. و ببینید که برای به روز نگه داشتن مهارتهای کاریتان چه می توانید بکنید.
اگر جاه طلبی های شما باعث می شود که مدام خود را بالا بکشید، باید ببینید که برای رسیدن به مقام بعدی چه مهارت هایی باید کسب کنید. یک فهرست از مهارت های مورد نیاز خود تهیه کنید. ببینید ضعفتان در کدام قسمت هاست؟ آیا لازم است مهارت های جدید بیاموید؟
آیا می توانید تجربیات مربوط را در همان شرکت کسب کنید؟ وقتی پی به ضعف هایتان بردید باید ببینید که چطور می توانید این شکاف ها را پر کنید. آیا رئیس فعلیتان می تواند به شما کمک کند که این تجربیات و مهارت های جدید را یاد بگیرید؟ آیا می توانید در شغل کنونیتان عهده دار مسئولیت های جدید شوید؟ آیا می توانید در فعالیت های دیگری که مقامتان را بالاتر ببرد شرکت کنید؟
اگر محل کار کنونیتان نمی تواند امکانات این آموزش های جدید را برایتان فراهم کند، باید از آن بیرون بیایید. از تغییر نترسید. اگر هدف روشنی از آنچه که می خواهید در ذهنتان باشد، گذراندن وقت برای پیدا کردن شغل ایدآلتان، وقتی به دست یابید، ارزشی نخواهد داشت.
با یک استراتژی بازاریابی شخصی می توانید کنترل امور کاری و همچنین زندگیتان را در دست گیرید و ببا استفاده از اطلاعات موجود، تصمیمگیری کرده، تغییرات مثبت را در زندیگتان اعمال کرده و به اهدافتان دست یابید ؟