مقدمه :
« براستی که دلها خسته می شوند همان طور که بدنها خسته می شوند پس نوبرانه ها و تازه یافته ها ی حکمت را برای این دل ها بجویبد ».
حضرت علی (ع )
آینده ای که امروز پیش بینی می شود از راه خواهد رسید اگر ما بدانیم که آینده چگونه باید باشد می توانیم بر آن تأثیر بگذاریم ، فرزندان ما در کلاس های درس از روشهایی بهره می گیرند که پنجاه سال پیش بکار می رفت و اگر ما آنان را برای آینده آماده کنیم باید درک درستی از روشهای آموزشی نوین پیدا کنیم « پس در اینجا به برسی دو شیوه نوین تدریس می پردازیم » .
1 – آموزش و پرورش به شیوه پیشرو
2- یادگیری مشارکتی
نخست به برسی آموزش و پرورش پیشرو می پردازیم
این نظام که بر بنیان علم روان شناسی ، جامعه شناسی ، اصول یادگیری و تدریس استوار است ، نقش اصلی و اساسی را در فرایند آموزش و یادگیری را به عهده دانش آموزان می گذ ارد .
همه برنامه ها و فعالیتها ی آموزشی آن با توجه به نیازها، علایق و توانایی های فراگیرندگان در هر دوره سنی تهیه و اجرا می شود در این دیدگاه یادگیری عبارت است از : « ایجاد تغییرات نسبتاً ثاب در رفتار بالقوه یادگیرنده مشروط بر این که این تغییر بر اثر اخذ تجربه حاصل شده باشد ، نه این که حاصل عواملی چون خستگی ، استعمال داروها و تغییرات ناشی از بلوغ باشد .»
منظور از تغییر رفتار در اثر تجربه ، تغیراتی است که در اثر برخورد و تعامل فرد با محیط در طرز تفکر ، عادتها ، تمایلات و اطلاعات وی روی می دهد همان که ملاحظه می شود در این تعریف به نقش تجربه و فعالیت یادگیرنده در جریان یادگیری اهمیت داده شده است در نتیجه نقش علم در فرایند تدریس به کمک یادگیرنده است تا بتواند تغییرات مطلوب را در رفتار خود بوجود آورد .
معلم می کوشد شرایطی فراهم آورد که دانش آموزان به طور فعال در جریان آموزش شرکت داشته باشند او برای این کار به طور اصولی و برنامه ریزی شده عمل می کند برای هر جلسه آموزش طرح درس مناسبی تهیه می کند که در آن هدف های اصلی درس ، هدفهای جرئی و هدفهای رفتاری مشخص شده اند .
معلم با توجه به هدفهای تنظیم شده می داند که در نهایت می خواهد چه تغییراتی را در رفتار فراگیران به وجود آورد و دانش آموزان نیز می دانند که در پایان درس معلم چه انتظاری از آنها دارد .
معلم به عوامل مؤثر در یادگیری دقیقاً توجه دارد و در جریان تدریس خود آنها (دانش آموزان ) را بکار می گیرد .
او کاملاً آ گاه است که میان دانش آموزان از نظر توانایی های جسمی ، عقلی و عاطفی تفاوت وجود دارد ، به همین سبب مورد آموزشی و روش تدریس خود را به گونه ای انتخاب و سازماندهی می کند که با توانایی ها و قدرت یادگیری آنان هماهنگی داشته باشد او مرتباً دانش آموزان خود را زیر نظر دارد و از طریق مطالعه وضعیت خانوادگی ، سابقه تحصیلی و مشاهده رفتار طبیعی آنها می کوشد مشکلات تربیتی و آموزشی آنان را کشف و برای رفع آن ها چاره جویی کند .
در این نوع آموزش ، معلم به یادگیری ها و تجربیات قبلی دانش آموز که پایه و اساس یادگیری های جدید او را تشکیل می دهند ، توجه دارد .
به همین سبب قبل از تدربس هر درس به نوعی به ارزشیابی تشخیصی می پردازد تا کیفیت رفتار ورودی و میزان آمادگی دانش آموزان را برای یادگیری درس جدید معین کند .
چنانچه نتایج حاصل از این کار معلوم کند دانش آموزان پیش دانسته های لازم را برای یادگیری درس جدید ندارند ، به تمرین و تکرار درس گذشته یا مطالبی می پردازد که برای یادگیری درس جدیدضروری بنظر می رسد .
همان طور که گفته شد در آموزش پیشرو ، معلم در روند آموزش نقش راهنما و تسهیل کننده دارد .
در نتیجه روشهایی را برای تدریس خود انتخاب می کند که در آن ها فرصت های مناسب برای انواع فعالیتها ی یادگیری ماند :
بحث و گفتگو
انجام آزمایش
حل مسأله
پژوهش
گزارش درسی
و ...
پیش بینی شده باشد چنین معلمی به منظور تأ مین محیط آموزشی مناسب و فراهم آوردن شرایط بهتر یادگیری ، از وسایل و مواد آموزشی گوناگون مانند انواع تصویرها ؛اسلایدها ، چارتها ، پوسترهای آموزشی ، وسایل آزمایشگاهی ، نوارهای صوتی و فیلم های آموزشی و نظایر آن ها کمک می گیرد .
او می داند به کارگیری چنین وسایلی نه تنها جریان یادگیری را تسهیل می کند ، بلکه شوق و انگیزه فراگیرندگان را به مطالب و مفاهیم درسی افزایش می دهد .
افزون بر این معلم تلاش می کند با ارائه مثال و شواهد عینی مطالب و مباحث آموزشی را به زنگی روزمره دانش آموزان پیوند بزند و با طر ح پرسش های مناسب در کلاس ، اندیشه خلاق آنان را به منظور کشف پاسخ های صحیح به کار گیرد و به این ترتیب ، فدرت تخیل و تفکر منطق را در آنان افزایش دهد .
ارزشیابی از میزان پیشرفت تحصیلی فراگیرندگان به امتحانات چند نوبته منحصر نمی شود .
معلم از طریق ارزشیابی تکوینی ، مرتباً در جریان تغییراتی که در اثر یادگیری در رفتار یادگیرنده ها روی می دهد قرار می گیرد .
پرسشهای امتحانی با تو جه به هدف های هر درس بر اساس محتوا و مطالب تدریس شده ، تنظیم می شوند .
هدف از هر امتحان ، پی بردن به میزان پیشرف تحصیلی دانش آموز ان و کشف نارسایی های آنان در یادگیری است .
پس از هر ارزشیابی ، دانش آموز در نتیجه کار خود قرار می گیرد و معلم او را برای پیشرفتهایی که داشته است تشویق می کند .
اما اگر در مواردی ضعف داشته باشد با راهنمایی های معلم و تلاش خود برای جبران آن اقدام می کند او هرگز برای عدم موفقیت هایش در یادگیری مورد سرزنش و توبیخ قرار نمی گیرد و به همین سبب در نظام آموزشی دانش آموز محور ، ترس از امتحان از بین می رود و نتایج حاصل از آن به معلم و دانش آموز کمک می کند ، نواقص و نارساییهای موجود در فرایند یاد دهی – یادگیری را بازشناسند و برای رفع آن بکوشند .
منابع استفاده شده : رشد معلم مهرماه 1383
کلید واژهها : فرهنگ یادگیری ، تعامل گروهی ، عناصر یادگیری مشارکتی ، الگو های یادگیری مشارکتی .
اشاره
یادگیری مشارکتی راهبرد تدریس موفق در گروههای کوچک است .
در این روش هر یک از دانش آموزان با سطوح توانایی متفاوت ، گونه های متمایزی از فعالیتهای یادگیری را در راستای بهبود فهم خود به کار می برند .
هر یک از اعضای گروه نه فقط در برابر یادگیری آموخته ها مسئولند ، بلکه برای کمک به یادگیری هم گروهی های خود نیز احساس مسئولیت می کنند .
بنابراین ، نوعی فضای پیشرفت به وجود می آید و دانش آموزان تا زمانی که همه اعضای گروهها به طور موفقت آمیز به درک کامل تکالیف دست یابند کار خواهند کرد .
ویژگیهای فرهنگی یادگیری مشارکتی
کوشش های مشارکتی به رقابت های مشترکی در راستای سود متقابل منتج می شود ، به طوری که همه اعضای گروه :
( از تلاش های دیگران سود می برند ( موفقیت شما برای من مفید است و موفقت من برای شما ) .
( از تلاش های دیگران سود می برند ( موفقیت شما برای من مفید است و موفقت من برای شما ) .
( تشخیص می دهند که تمام اعضای گروه در سرنوشت مشترکی سهیم اند ( یا همه با هم غرق می شویم یا همه با هم نجات می یابیم ) .
( می دانند که عملکرد یک شخص به طور متقابل بر عملکرد خود او و اعضای گروه تأ ثیر می گذارد ( ما بدون شما آن کار را نمی توانیم انجام بدهیم ).
( احساس سرافرازی می کنند و وقتی یکی از اعضا موفقیتی به دست آورد ، آن را جشن می گیرند ( ما همه موفقیتان راتبریک می گوییم ).
ضرورت استفده از یادگیری مشارکتی پژوهش ها نشان داده است که فنون یادگیری مشارکتی : ○ یادگیری دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی شان را ارتقا می بخشد .
○ قدرت حافظه ی دانش آموزان را افزایش می دهد .
○ رضایت دانش آموزان از تجارب یادگیری را تقویت می کند .
○ به رشد مهارتهای ارتباط کلامی دانش آموزان کمک می کند .
○ اعتماد به نفس دانش آموزان را تقویت می کند .
○ به تقویت روابط نوع مثبت کمک می کند .
عناصر یاد گیری صرفاً در شرایط خاص ممکن است تلاش های مشارکتی نتایجی بیش از کوشش های فردی و رقابتی به بار آورد .
این شرایط عبارتند از : وابستگی گروهی مثبت ○ برای موفقیت گروه تلاشهای همه ی اعضای گروه لازم و ضروری است .
○ به سبب نقش یا و ظیفه و مسئولیت ، هر یک از اعضاء سهم مستقلی برای ایجاد کوشش مشترک دارند .
2- تعامل چهره به چهره ( تقویت موفقیت دیگران ) ○ توضیح شفاهی نحوه ی حل مسأ له ○ آموختن دانش خود به دیگران ○ برسی درک و فهم خود ○ بحث در باره مطالب آموخته شده .
○ مرتبط کردن یادگیری های کنونی با آموخته های قبلی .
مسئولیت فردی و گروهی ( سربار دیگران نبودن ) ○ اندازه گروه را کوچک نگه دارید ؛ زیرا در گروههای کوچکتر مسئولیت فردی بیشتر می شود .
○ از هر یک از دانش آموزان آزمون فردی به عمل آورید .
○ به طور تصادفی از دانش آموزان آزمون شفاهی بگیرید .
از آنها بخواهید در حضور گروه یا کل کلاس کار گروهی شان را ارائه بدهند .
○ هر یک از گروهها را مشاهده و میزان مشارکت هر فرد را در کار گروهی ثبت کنید .
○ در هر گروه به یکی از دانش آموزان نقش کنترل و نظارت بدهید .
او از اعضای گروه خود خواهد خواست تا دلایل عقلانی پاسخ های اساسی گروه را شرح بدهند .
○ دانش آموزان را وادار کنید آموخته های خود را به دیگران بیاموزند .
4- مهرتهای اجتماعی بین فردی و گروه کوچک ○ رهبری ○ تصمیم گیری ○ اعتماد کردن ○ ارتباط ○ مهارتهای مدیریت تعارض .
5- فرایند رشد گروه ○ اعضای گروه درباره ی چگونگی دستیابی به اهداف و حفظ ارتباطات کاری اثربخش بحث می کنند .
○ موضوع مفید بودن فعالیت های اعضای گروه را شرح می دهند .
○ در باره ادامه یا تغییر رفتار ها تصمیم می گیرند .
فعالیتهای کاربردی کلاسی در یادگیری مشارکتی الگوی پازل – گروه 5 نفری تشکیل می شود ، هر یک از اعضاء موظف می شوند بخشی از مواد آموزشی را یاد بگیرند و آن ها را به سایر اعضای گروه بیاموزند .
برای کمک به یادگیری ، دانش آموزان کلاس بر روی همان بخش با همدیگر کار می کنند و درباره اهمیت مطالب و چگونگی آموزش آن تصمیم می گیرند .
پس از این تمرین دانش آموزان با کسب مهارت در بخش خور به گروههای اصلی بر می گردند و به دانش آموزان دیگر یاد می دهند .
و در پایان از آنها آزمون به عمل می آورند .
تفکر – کار دو نفری – مشارکت گروهی : این روش مستلزم طی سه گام ساختار مشارکتی است .
گام اول تفکر فردی صامت در مورد پرسش مطرح شده از جانب معلم است .
در گام دوم افراد دو نفری به مبادله تفکرات خود می پردازند و د رگام سوم گروه دو نفری در مسئولیت پاسخ گویی با گروههای دیگر و سایر گروههای دو نفری و کل کلاس مشارکت می کنند .
سه گام مصاحبه : در این روش هر یک از اعضای گروه یک عضو دیگر را به منزله ی همیار انتخاب می کنند .
در گام اول افراد با طرح سؤالی روشن و مصاحبه با همیار خود را انجام می دهند .
در گام دوم نقش پرسشگری عوض می شود و سرانجام در گام سوم اعضاء با مشارکت همیاران خود به پاسخ گویی می پردازند .
بارش مغزی : کل کلاس به گروههای 4 تا 6 نفری تقیسم می شود .
یکی از اعضا وظیفه نوشتن نظریات را بر عهده می گبرد .
در این روش برای هر سؤال پاسخ های متعددی مطرح می شود و به دانش آموزان برای پاسخ گویی فرصت تفکر داده می شود .
پس از پایان مهلت تفکر ، اعضای گروه با مشارکت سایرین به پرسش مطرح شده پاسخ می دهند و ثبت کننده ی نظریات ، پاسخ اعضای گروه را یادداشت می کند شخصی که در کنار ثبت کننده قرار دارد ، شروع می کند و به همین تر تیب هر یک از اعضا تا زمانی که فراخوانده میشوند به سؤال مورد نظر پاسخ می دهند .
سه دقیقه مرور : دراین روش معلم برای چند لحظه سخنرانی یا بحث خود را قطع می کند وبه گروهها سه دقیقه فرصت میدهد تا آنچه را که گفته اند مرور کنند .
او به طرح پرسش های رو شن می پردازد و سؤالات دانش آموزان ر پاسخ می دهد .
نفرات شماره گذاری شده : در این روش یک گروه 4 نفری تشکیل و به عضو یک شماره ( از 1 تا 4 ) داده می شود .
سؤ الاتی در اختیار گروهها قرار می گیرد .
سپس آنها برای پاسخگویی با یکدیگر همکاری می کنند ، به طوری که همه اعضاء بتوانند به طور شفایی به سؤال پاسخ بدهند .
در پایان معلم شماره ای را اعلام میکند و مخاطب به سؤال مورد نظر پاسخ می دهد .
7- گروهی – دونفری – انفرادی در این روش دانش آموزان ابتدا به شکل گروهی سپس به صورت گروه دو نفری و د رنهایت یه طور فردی به حل مسأله می پردازد .
این روش دانش آموزانی را که در آغاز برای حل مسائلی احساس ناتوانی می کردند ، بر می انگیزاند .
در حقیقت این روش بر یک تصور ساده از یادگیری وساطت شده مبتنی است .
دانش آموزان بیش از حالت تنهایی با کمک واسطه ( یاریگر ) می توانند عهده دار امور شوند .
در حقیقت ، آنها ابتدا به تنهایی قادربه حل مسائل نبودند و با کمک گروه و یا گروه دو نفری از عهده ی انجام دادن امور بر می آمدند ، اما د رپایان آنها قادرند به تنهایی به هدف مورد نظر دست یابند .
حلقه ی خردمندان : ابتدا معلم از کل کلاس نظرخواهی می کند تا ببیند آیا دانش آموزی دانش خاص برای ارائه به کلاس ( کمک به یادگیری دانش آموزان ) دارد .
برای مثال ، معلم ممکن است بپرسد : چه کسی در کلاس توانسته تکلیف ریاضی دشوار مربوط به خانه را حل کند ؟
چه کسی شهر مکزیکو را دیده است ؟
چه کسی واکنش شیمیایی از بین رفتن برف خیابان از طریق عمل نمک زدن را می داند ؟
دانش آموزان مطلع در کلاس پراکنده می شوند .
آن گاه معلم از بقیه ی هم کلاسی ها می خواهد تا دور آن ها حلقه بزنند .
شخص مطلع در حالیکه دانسته های خود را برای هم کلاسی هایش شرح می دهد ، آنان سؤالاتی مطرح و یادداشت برداری میکنند .
سپس همه دانش آموزان به گروههای خود برمی گردند و به نوبت آموخته هایشان را برای اعضای گروه توضیح می دهند .
هر کدام دانش متفاوتی کسب می کنند ؛ زیرا د رحلقه ای مجزا حضور داشتند .
آن ها یادداشتهای خود را مقایسه می کنند و درصورت وجود اختلاف از طریق تعامل گروهی با رفع آن به حل مسائل می پردازند .
هم یاران دو نفری : در این روش کل کلاس به چهار گروه تقیسم می شود .
اعضای گروه دو به دو به منزله ی همیار فعالیت می کنند .
هم یاران در یک طرف کلاس مستقر می شوند .
به نیمی از اعضای گروه تکلیفی داده می شود تا برای کسب توانایی آموزش آن به حد تسلط دست یابند .
هم یاران برای یادگیری تلاش می کنند .
آنها می توانند برای کار بر روی همان موضوع بار دیگر با هم یاران مشورت کنند .
آرایش گروها به حالت گروه دو نفری برمیگردد و هم یاران پس از اجرای آزمون ، شریک یادگیری خود را به طور فردی آموزش می دهند .
در پایان هر گروه نحوه ی آموزش و یادگیری اش را مرور و درباره چگونگی بهبود فرایند بازنگری می کند .