چوب و کاربرد های آن
مُعَرَّقکاری
پیشینه
در دوران قبل از اسلام قطعات بزرگ چوبی به عنوان بخشی از ساختمان به کار میرفتهاست.
در این دوره چوب به عنوان یکی از فراوانترین مصالح طبیعی نقش مهمی در ساخت ابزار فنی و کشاورزی و حتی وسایل خانگی ایفا میکردهاست.
از دوره سلوکیان آثار چندانی در دست با همان شیوه معرق چوب کار میشود، فقط زمینه طرح یا کار را به قطعههای پازل مانند بریده، در کنار هم میچسبانند و سپس باز هم برای مراحل تکمیلی به کارگاه رنگ فرستاده میشود.
معرق زمینه آجری: با همان شیوه معرق زمینه چوب کار میشود، فقط تفاوت کار در این است که زمینه طرح به صورت آجری بریده و در کنار هم چیده میشود.
آنگاه مراحل تکمیلی را به صورت رایج طی میکنند.
نازک بری در معرق: در این شیوه از معرق، ابتدا قطعات طرح مورد نظر معرق بریده میشود.
آنگاه به وسیله اره مویی معمولی برشهای بسیار ظریف و نزدیک به هم در تمامی قسمتهای طرح داده میشود، برشهایی که به فاصلههای میلیمتری در کنار هم داده میشود.
سپس چوبهای شکل داده شده در کنار هم بر روی زمینهای از تخته روکش شده و غالباً بدون هیچ نوع تزئینی چسبانده میشود.
معرق منبت: معرقی که نقشهای آن برجستهاست معرق منبت گفته میشود برای ساخت معرق منبت ابتدا همه قطعهها را مانند معرق میبرند و بعد آنها رابه طور مجزا به شیوه منبت کاری ساخت و ساز نموده، کنار یکدیگر جفت و جور میکنند.
در پایان قطعه را رویزیر کار در محل مربوط نصب میکنند.
ایرانیان هنر معرق را ابداع کردند
قدیمی ترین نمونه اثر چوبی، در کاوش های باستانی شهر سوخته زابل به دست آمده است این اثر یک قطعه شانه چوبی است که قدمت آن به هزاره پنجم قبل از میلاد می رسد.
گروهی از کارشناسان معتقدند که طرح های موجود بر روی آن طرح هایی کاملا ایرانی است.معرق یکی از رشته های پرپیشینه صنایع دستی ایران که نسبت به صنایع دیگر چوبی در ایران از قبیل خاتم، نازک کاری، منبت، خراطی و بافت سبد و حصیر دارای قدمت بیشتری است.نوشته حاضر مقالهای در خصوص این هنر ایرانی با عنوان "معرق چوب" است که روز سه شنبه 24 بهمن در نشست انجمن فراوران با موضوع "هنر معرق" ارائه شده است.بشر از هزاران سال پیش از چوب به واسطه شکل متناسب آن برای ایجاد سرپناه، ساخت قایق و دیگر موارد استفاده می کرده است.
بررسی آثاری که از بررسی های سه هزار سال قبل از میلاد که در شوش بدست آمده، نشاندهنده این مطلب است که مردمان بومی ایران نه تنها از چوب برای کلبه سازی خود استفاده می کردند بلکه در ساخت نردبان و دیگر وسایل زندگی هم از آن بهره می بردند.در دوران هخامنشی ها هم استفاده از چوب بسیار متداول بوده; به طوری که در ساخت عمارت های کاخ هخامنشی - شوش و آپادانا - از درخت های بلوط ایرانی و سدر لبنانی استفاده شده بوده است.
به این ترتیب قبل از استعمال آهن در ساخت بنا، تخت جمشید بزرگ ترین سطح زیربنایی بود که از چوب در آن استفاده فراوانی شده و تمامی این آثار چوبی در اثر آتش سوزی از بین رفتند.
گزنفون ضمن توصیف سلاح های نبرد کوروش از یک نیزه عالی چوبی که از چوب سنجد ساخته شده بود، یاد می نماید.
توجه پارسیان باستان به درخت، بسیار قابل توجه می باشد.
می گویند بزرگ ترین درخت سروی که در ایران موجود بوده، توسط زرتشت پیامبر کاشته شده و سرو کاشمر نامیده می شد و در ادبیات پارسی شهرت به سزایی داشته است.
این سرو را اعجاز زرتشت می دانستند و معتقد بودند که زرتشت آن را از بهشت آورده است.
نهایتا این سرو توسط متوکل عباسی، قطع و تکه تکه به بغداد فرستاده شد.
عمر این درخت در زمان قطع 1450 سال و دور تنه آن بالغ بر 28 تازیانه بوده است.
در دیگر مناطق هم استفاده از چوب برای مردمان آن نواحی ناآشنا نبوده است.
در افسانه های یونان آمده هر درخت را فرشته ای به نام هامادرایاد که در داخل او پنهان می باشد، نگهبانی می کند و جان وی به حیات درخت بستگی دارد; اگر مجبور به قطع درختی می شدند، برای درخت تحف و هدایا می بردند.
مصری ها هم راه استفاده از چوب را به خوبی می دانستند.
آنان سه هزار سال پیش، کاغذ و روکش های چوبی را در آثار خود بکار می بردند.
فنیقی ها هم در ساحل لبنان، معبد حضرت سلیمان را در سال 1012 قبل از میلاد از چوب ساختند، سقف و دیوارهای این معبد از چوب سدر لبنان تهیه شده و کف آن از چوب سرو پوشیده شده درها از چوب زیتون و ستونهای نگهدارنده نیز چوبی بودند.در طول تاریخ، استفاده از چوب و حکاکی بر روی آن، همچنان به ترقی خود ادامه داد; اما در قرن 17 و 18 میلادی رو به افول نهاد تا آن که در قرن 19، رشد مجددش را از سر گرفت.
قدیمی ترین نمونه اثر چوبی، در کاوش های باستانی شهر سوخته زابل به دست آمده است این اثر یک قطعه شانه چوبی است که قدمت آن به هزاره پنجم قبل از میلاد می رسد.
گروهی از کارشناسان معتقدند که طرح های موجود بر روی آن طرح هایی کاملا ایرانی است.معرق یکی از رشته های پرپیشینه صنایع دستی ایران که نسبت به صنایع دیگر چوبی در ایران از قبیل خاتم، نازک کاری، منبت، خراطی و بافت سبد و حصیر دارای قدمت بیشتری است.نوشته حاضر مقالهای در خصوص این هنر ایرانی با عنوان "معرق چوب" است که روز سه شنبه 24 بهمن در نشست انجمن فراوران با موضوع "هنر معرق" ارائه شده است.بشر از هزاران سال پیش از چوب به واسطه شکل متناسب آن برای ایجاد سرپناه، ساخت قایق و دیگر موارد استفاده می کرده است.
بررسی آثاری که از بررسی های سه هزار سال قبل از میلاد که در شوش بدست آمده، نشاندهنده این مطلب است که مردمان بومی ایران نه تنها از چوب برای کلبه سازی خود استفاده می کردند بلکه در ساخت نردبان و دیگر وسایل زندگی هم از آن بهره می بردند.در دوران هخامنشی ها هم استفاده از چوب بسیار متداول بوده; به طوری که در ساخت عمارت های کاخ هخامنشی - شوش و آپادانا - از درخت های بلوط ایرانی و سدر لبنانی استفاده شده بوده است.
فنیقی ها هم در ساحل لبنان، معبد حضرت سلیمان را در سال 1012 قبل از میلاد از چوب ساختند، سقف و دیوارهای این معبد از چوب سدر لبنان تهیه شده و کف آن از چوب سرو پوشیده شده درها از چوب زیتون و ستونهای نگهدارنده نیز چوبی بودند.در طول تاریخ، استفاده از چوب و حکاکی بر روی آن، همچنان به ترقی خود ادامه داد; اما در قرن 17 و 18 میلادی رو به افول نهاد تا آن که در قرن 19، رشد مجددش را از سر گرفت.
معرق:معرق در فرهنگ عمید معنای تکه تکه، رگه رگه و وصله می باشد.
همه ما دردوران کودکی در مهدکودک ها از روشی به اسم کولاژ استفاده کرده ایم که در این کار تکه های رنگی مقوا، پارچه و کاغذ را به اشکال مختلف بریده و کنار هم قرار می دادیم و در نهایت به شکل خاصی مانند درخت، خانه و گل می رسیدیم.
اگر این کار را با چوبهای مختلف به رنگ های متنوع و مطابق با طرح مورد نظر انجام دهیم، این کار را معرق می گویند.
این هنر به اشتباه مرقع هم نامیده شده است که خود هنری جدا در کتابت می باشد و به معنی گردآوری تکه های مختلف آثار گوناگون در یک مجموعه می باشد.معرق انواع گوناگونی دارد که وابسته به نوع مصالح است و شامل معرق کاشی، چرم، پارچه، فلز، خاتم و چوب است.
تاریخچه معرق چوب:از آن جایی که چوب یکی از مواد نسبتا ناپایدار و کم دوام طبیعت می باشد آثار ساخته شده از چوب یا در طول زمان و یا بر اثر حوادث و عوامل مختلف آسیب دیده و از بین رفته اند و یا آن که هیچ کس به فکر نگهداری و جمع آوری آثار دست ساز چوبی نبوده است.
بر این اساس، تقریبا هیچ گونه آثار چوبی مشخصی از دوره های مختلف تاریخی، باقی نمانده است.
با این حال محققان و تاریخ نویسان زمان های متفاوتی را به عنوان مبدا معرق چوب در نظر می گیرند.بنا به استناد گروهی معرق چوب الهام گرفته شده از معرق کاشی است و گفته شده در زمان افول صنعت کاشی، معرق چوب شروع به رشد کرده است.
در معرق کاشی، قطعات کاشی های الوان به شکل تکه تکه توسط چکشی به نام چکی، دورتراشی می شده و از کنار هم قرار گرفتن آنها طرحی واحد به وجود می آمده است.
دور آن را با خمیری به نام ساروج گرفته و برای محکمی کار روی آن را دوغاب می ریختند تا سفت شود.
کاشی معرق دردوران ایلخانیان پدیدار شد که به صورت نقش های هندسی در دوران تیموری به اوج شکوفایی خود رسید نمونه کاشی معرق گنبد سرخ مراغه است که در زمان ایلخانیان ساخته شد.
نمونه زیبای آن در دوران تیموری هم می توان از گنبد سلطانیه نام برد.نظریه دیگری هم وجود دارد مبنی بر این که معرق کاری چوب، تکنیکی نیست که از انواع مختلف معرق از جمله کاشی کاری گرفته شده باشد.معرق کار چوب باید نه تنها با چوب کار کرده باشد و بافت آن را بشناسد، بلکه می بایست تکنیک معرقکاری بر روی چوب را هم، فرا بگیرد.به گفته گروهی هم معرق از کشورهای چین و هند و مصر وارد ایران شده است.
این افراد معتقدند که بر اساس اسناد و مدارک موجود سه هزار سال پیش مصری ها به ارزش چوب پی بردند و ساخته های خود را از قبیل صندلی صندوق و غیره با چوب های معمولی ساخته و بر روی آنها از روکش های مرغوب مانند آبنوس و تزئینات عاج استفاده می کردند.
قدیمی ترین نمونه اثر چوبی، در کاوش های باستانی شهر سوخته زابل به دست آمد.
این اثر یک قطعه شانه چوبی است که به شیوه ی جایگزینی نقوش هندسی و گره را بر آن حک کرده اند و قدمت آن به هزاره پنجم قبل از میلاد می رسد.
گروهی که معتقدند معرق از کشورهای دیگر وارد ایران شده، تفسیر این کاوش را اینگونه اظهار داشتند که این شانه متعلق به مسافرینی بوده که از این شهر گذر کرده اند.اما تحقیقات محققین بر روی نقوش این شانه، روشن نمود که طرح های موجود بر روی آن (گره و نقوش هندسی) طرح هایی کاملا ایرانی می باشد.بر این اساس می توان به این نظریه رسید که ایران پایه گذار معرق کاری بوده و هنر مذکور از این منطقه به سایر نقاط منتقل شده است.
یک دوران سکوت چند هزار ساله، ما بین تاریخ ساخت دو اثر معرق موجود، وجود دارد; که اولی مربوط به شانه بدست آمده در حفریات شهر سوخته و دومی تابلویی متعلق به سال 1313 هجری شمسی است که توسط استاد احمد رعنا با سبک معرق جایگزین کار شده است.
این سبک اولین سبک معرق چوب به حساب می آید.در سال 1309 اولین کارگاه های سنتی به منظور آموزش و حفظ و اشاعه هنرهای ملی و بومی ایران، توسط استاد حسین طاهرزاده بهزاد بنا نهاده شد.
اولین کارگاه دایر شده مربوط به صنایع چوبی، کارگاه منبت بود که زیر نظر استاد احمد امامی و دو پسرش خلیل و علی امامی اداره می شد.
در سال 1310 رشته مشبک و معرق چوب به کارگاه منبت اضافه شد.
سرپرستی این کارگاه به عهده استادان معرق و منبت کار از جمله : شهمیرزادی، احمد رعنا، زابلی، ویزایی، حاج غلامعلی و در سال 1370 استاد کمال میرطیبی، بود.
در حال حاضر سرپرستی کارگاه معرق در سازمان میراث فرهنگی به عهده استاد مولایی می باشد.
معرق کاری مُعَرَّقکاری یکی از رشتههای صنایع دستی است.ساختن یا نصب کاشیهای معرق ، معرق کاری در قرن ۶ هجری یعنی در دوره سلجوقیان به سمت کمال رفت و بسیار متداول گردید.
در قرن هشتم هجری هنرمندان معرق کار بمراتب از هنرمندان عهد سلجوقی جلو افتادند .
در این قرن موفق شدند اجزایی را که اشکال معرق از آنها تشکیل مییابد کوچکتر کنند و لطیفترین و زیباترین اشکال بنائی و و هندسی را در مجموعهای از رنگهای زیباولعاب صدفی دار بمراتب کمتر از هزینه آجرهای کاشی مینایی بود وعلت این امر واضح است .
زیرا در کاشی لازم بود پس از کشیدن رنگ و نقش یک بار دیگر آن را درکوره گذارند و این عمل گذشته از هزینه اضافی که داشت چندان مورد اطمینان نبود و چه ممکن بود کاشیها از کوره سالم بیرون نیاید، صنعت معرق کاریدر قرنهای نهم و دهم هجری به منتهای ترقی خود رسید در این دوره مراکز مهم معرق سازی شهرهای اصفهان ، یزد ، کاشان ، هرات ، سمرقند و تبریز بود.
کاشی معرق قسمتی از خشت کاشی منقشی که نقشها را مانند عرق در آن قرار دادهاند .
قسمی کاشی مرکب از قطعات مختلف و رنگهای گوناگون که چون کنار هم قرار گیرند نقشی بدیع بوجود آید.
ابزار ابزار کاری که در کارگاه معرق به کار میرود عبارتاند از: اره دست - اره مویی– اره چوب بر – اره فلز – پرس دستی (پیچ دستی) – پیشکار – تیزک – چکش – سوهان تخت – سوهان چوب ساب – کمان اره – رنده دستی- سنگ نفت – گازانبر – لیسه – ماشین پرداخت – مته دستی – میخ - سمباده - چسب چوب و در نهایت پس از پرداخت نهایی توسط سیلر - کیلر ویا رزین پلی استر اسپری میشود مواد اولیه برای معرق کاری، وجود انواع چوب با تنوع رنگی ضرورت دارد و در انتخاب چوب باید مواردی چون استحکام و خشک بودن چوب و قابلیت اره شدن و رنده شدن را در نظر گرفت.
هم چنین از صدف، عاج، فلزات در معرق استفاده میشود.
مراحل اجرای یک طرح معرق ابتدا طرح مورد نظر را قلم گیری و نقوص آنرا برطرف کرده سپس با توجه به رنگ چوب و زیبایی کار چوب های لازم را تعیین کنیدو جهت راحتی کار و یر روی تمام قسمتهای طرح نوع چوب مورد نظر را یادداشت کنید سپس تخته پشت کار را به اندازه طرح مورد نظر انتخاب کرده، به روی آن یک ورق از نایلون قرار میدهند، انگاه طرح و نقشه مورد نظر را بر روی کاغذ آورده و به وسیله چسب آهن آن را بر روی تخته سه لایی میچسبانند، پس از آن تکههای مختلف طرح با اره مویی بریده شده قطعات مختلف آن را به وسیله میخ سایه بر روی تخته زمینه به طورموقت نصب میکنند.
آنگاه قطعات طرح را جداگانه بر روی چوبها با رنگهای مورد نظر به وسیله همان میخ سایه نصب کرده و روی چوب پیشکار قرار داده و به وسیله اره مویی دور طرح را روی تخته بریده و حال قطعه چوب بریده شده را در جای خود مطابق نقشه روی تخته پیشکار به وسیله میخ سایه موقتاً نصب میکنند.
بدین ترتیب با این روش همه نقشهای خرد شده را از رنگهای مختلف چوب، صدف و عاج تهیه و جایگزین مدل میکنند.
هنگامی که تمام چوبهای رنگی جایگزینی طرح اولیه شده، چسبی از سریشم و پودر امرا تهیه کرده و به وسیله انگشت سبابه روی تمام شیارهای بین تکههای قرار میدهند.
به این طریق تمام شیارهای بین نقوش پر میشود و قطعات به طور کامل به هم چسبیده و ثابت میشود.
دراین مرحله میخهای سایه را از روی طرحها بر میدارند و آنگاه نوبت به نایلونی میرسد که قبلاً در زیر کار و روی تخته پشت کار قرار داده شده بود، آن را نیز برداشته و نقشهای چسبیده شده را بر میگردانند و پشت آنها را سمباده نرم میزنند.
در نتیجه چسبهایی که از میان شیارها به پشت کار نفوذ کرده، پاک میشود.
حال سطح تخته پشت کار را به وسیله کاردک به چسب گرم آغشته کرده، نقشه معرق شده را روی آن میچسبانند و برای ثابت نگاه داشتن آن دو میخ سنجاقی در بالا و پایین آن نصب میکنند.
در این مرحله لایهای از نایلون و قطعهای از نمد یا پتوی ضخیم را روی نقشه معرق شده قرار داده ترکیب فوق را در میان دستگاه پرس گذاشته، تحت فشار میدهند و بعد از گونیا کردن تابلو، اضلاع آن را رنده میکنند.
سطح تابلو رابه دلیل متفاوت بودن ضخامت چوبهای صنعتی، با ماشین سمباده میسایند تا یکنواخت و صیقلی شود.
حال محیط تابلو را به وسلیه نوار چسب کاغذی به طریقی که ۲ یا ۳ میلیمتر آن از سطح تابلو بالاتر قرار گیرد چسبانده مخلوط پلی استر آماده شده را به طور یکنواخت روی صفحه مورد نظر میریزند تا کاملاً سطح را بپوشاند.
بعد از خشک شدن پلی استر به وسیله سمباده لرزان آن را میسایند تا رنگ چوب از زیر پلی استر ظاهر شود و مجدداً برای شفافیت بیشتر، قشری از پلی استر شفاف بر آن پاشیده و سمباده میزنند.
در پایان به وسیله دستگاه پرداخت و مواد جلا دهنده سطح کار را پرداخت میکنند.
منبت هنر کنده کاری نقوش به روی چوب را منبت گویند.
قابل توجهاست که منبت میتواند به صورت یک تکه یا چند تکه انجام شود هرگاه منبت کاری بر روی چوب بزرگ یک تکه انجام شود، منبت یک تکه و هرگاه منبت کاری بر روی تکههای کوچکی انجام شود، منبت چند تکه خواهد بود.
منبت بر حسب نوع برجستگی که در کار آن به وجود میآید به پنج دسته تقسیم میگردد: منبت کم بر جسته، منبت نیم برجسته، منبت تمام برجسته، پیکره، قلم زنی بر روی چوب ابزار کار مغار: وسیلهای است برای تراشیدن چوب که انواع آن در ذیل نام برده شده مغار کبریتی- مغار تخت یا صاف – مغار نیم باز – مغار [گلویی] – مغار شفره کلیه مغارهای نامبرده دارای خمیده یا کج نیز هستند که در جاهایی که امکان استفاده از مغار صاف نباشد، از مغار کج استفاده میشود.
سوهان: برای ساییدن چوب و دیگر ابزار منبت کاری به کار میرود و انواع آن شامل موارد زیر میشود.
سوهان دو سر صاف – سوهان دو سر کج – سوهان سه پهلوی سه گوش- سوهان سه پهلوی صاف – سوهان نیم گرد – سوهان دم کاردی – سوهان دم موشی – سوهان گرد – چوب ساب مواد اولیه شامل: ۱- چوبهای محکم و بدون گره که برای این منظور چوبهای آبنوس، بقم، شمشاد، فوفل، عناب، و گردو و ....
از همه مناسب تر هستند.
۲- عاج، صدف و استخوان روش کار ابتدا طرح بر روی زمینه چوب منتقل میشود و با بستن کار به گیره دستی هنرمند شروع به کار کرده و ابتدا خطوط محیطی طرح با مغار مشخص میشود سپس بابرداشتن زمینه کار به صورت یکنواخت و به وسیله مغارهای مختلف منبت کار روی چوب ادامه پیدا میکند.
پس از پایان کار منبت کاری، سطوح کار با سنباده بسیار نرم، صاف و صیقلی میشود.
در مرحله به سطح کار روغن با پلی استر زده میشود تا چوب بر اثر مرور زمان ترک نخورد و در مقابل رطوبت مقاوم باشد.
انواع منبت از انواع منبت میتوان نمونههای زیر را نام برد: منبت کمی بر جسته: نوعی از منبت است که در آن هنرمند منبت کاری خود را به حدی برساند که نقش برجستهای که به وجود آورده از سطح زمینه کار بیرون نیاید و هم سطح حاشیه اطراف کار باشد.
منبت بر جسته: شیوه کار این گونه که مراحل منبت یک چوب را تا آنجا پیش میبریم که برجستگیهای طرح از رویه کار کاملاً بیرون خواهد زد.
پیکره: هنرمند طرح خود را بر روی حجمی از چوب به شیوههای چسباندن، فوکپی، یا از طریق کاغذ کاربن یا طراحی مستقیم بر روی چوب انتقال میدهد، آنگاه از برجستهترین قسمت طرح کار خود را آغاز میکند و توسط مغارهای و لوازم رایج در این زمینه مشغول کنده کاری بر روی چوب میشود.
در تمام کار، طرح به صورت کاملاً بر جسته و دارای حجم چوب از داخل بیرون آمده و اطراف آن خالی از هر گونه چوب خواهد بود.
خاتم کاری صنعت خاتمسازی از هنرهای ظریفهای است که سابقه و ریشهای بسیار کهن دارد.این هنر نیز مانند سایر هنرها و صنایع دستی ایران،نمونه زیبا و پرارزشی از ذوق وهنر مردم سرزمین ایران است.
تاریخچهٔ خاتمکاری درباره مخترع و مبتکر خاتم بین خاتمسازان و هنرمندان روایات گوناگونی وجود دارد ولی آنچه قابل ذکر است آن است که به درستی معلوم نیست اولین بار خاتمسازی را چه کسی ابداع کرده است.در دایرهالمعارف فارسی آمده است: «زمان آغاز این هنر دانسته نیست ،و آنچه درباره آن گفته میشود با افسانه همراه است.
برخی از استادان خاتمساز هنوز بر این عقیدهاند که هنر خاتمسازی معجزه ابراهیم پیغمبر است» صنعتگران مصری این روش را مانند بسیاری از هنرها و پیشههای دیگر از قبطیها اقتباس کردهاند، چندین قطعه و لوحه که روی آنها با چوب و استخوان موزائیککاری شده است در عین الصیره نزدیک قاهره دراوایل دوره اسلام به دست آمده و اغلب آنها درموزه صنایع اسلامی قاهره ویا موزه برلین وجود دارد که یکی ازعالیترین نمونههای این صنعت درموزه متروپولیتن است.
ازدیگر آثار ونمونههای تاریخی دراین هنر : 1- منبر خاتم کاری در مسجد جامع عتیق شیراز دارای قدمت بیش از هزارسال.
2- سقف ایوان اصلی مسجد جامع عتیق شیراز مریوطه به سده هشتم هجری (سده چهاردهم میلادی) 3- درهای خاتم قصر رویایی تیمور گرکانی به نام دلگشا در سمرقند و درهای آرامگاه وی در سال۸۰۷ هجری(۱۴۰۵میلادی) 4- درهای چوب گردو و روکش استخوان ودیگر چوبها ساخته شده توسط هنرمندی بنام حبیب الله درسال ۹۹۹هجری(۱۵۹۱میلادی) که درموزه برلین نگهداری میشود .
5- درهای مزین به اشکال هندسی گل و بته ،از شهر بخارا که درموزه ویکتوریا آلبرت موجود است 6- منبر چوبی مسجد لنبان اصفهان بااشکال هندسی و اجزای نقرههای مربوطه به سال ۱۱۱۴هجری(۱۷۰۲میلادی) اوج شکوفایی و تکامل این هنر در دروان صفویه بود، دراین دوران از گوشه و کنار ایران هنرمندان به اصفهان ،پایتخت آن زمان آمدند و هنرهای فراموششده این کشور ازنو پایه گذاری شد و هنرمندان ضمن فعالیت در رشتههای خاتمکاری ،منبتکاری ،کاشیکاری و گرهچینی ،به ترمیم و ساختن ساختمانها و آثار گذشته و بارگاههاواماکن مقدس تشویق و ترغیب شدند.
بعدها در زمان قاجاریه به علت عدم توجه به هنرها این هنر نیز همانند سایر هنرها از درجه اعتبار و اهمیت افتاد و استادان وهنرمندان این رشته دراین دوران در بدترین وسختترین شرایط زندگی میکردند.
درسال ۱۳۰۷ اوایل دوران پهلوی مدرسه صنایع مستظرفه به کوشش استاد محمد غفاری (کمال الملک) تأسیس و این هنرستان رونق و توسعهای به هنرهای دستی کشور بخشید و پس ازآن کارگاههای خاتمسازی و چند کارگاه دیگر در وزارت فرهنگ و هنر سابق تشکیل شد .
آثار بجا مانده جمعی از هنرمندان اصفهان ،تهران وشیراز ،اتاق هفت در هفت متری خاتمکاری شده به تمامی وسایل موجود در آن ،در کاخ مرمر به مدت چهار سال .
تالار خاتم مجلس شورای ملی با ۴۰۰ متر مربع خاتمکاری.
هنر خاتمسازی بعد از انقلاب اسلامی در کارگاه خاتمسازی وزارت فرهنگ و هنر سابق تحت نام جدیدی با وابستگی به وزارت فرهگ و آموزش عالی ادامه یافت و از آن زمان تاکنون سمت وسوی طرحها تغییر یافته و با حذف طرحهای خارجی توجه بیشتری به سنتگرایی معطوف یافته وازآن به بعد خط و نوشته وارد خاتم شد.
خاتمکاری در ادبیات دراشعار شاعران قبل از سده نهم هرجا نامی از خاتم برده شده به معنی و مفهوم انگشتری بوده و تنها یک بیت از اشعار مفید بلخی شاعر قرن یازده به معنای هنر خاتم سازی آمده است: صد نقش بر استخوانم افکند زداغ گویا که لب لعل تو خاتم بند است آشنایی با هنر خاتمسازی هنر خاتمسازی یکی از مهمترین هنرهای دستی ایران است .این صنعت ارزش هنری فوق العاده زیادی دارد .سابقه خاتمسازی درایران از زمانهای خیلی قدیم بوده است .به طورکلی ابتدا باید دید خاتم چیست و خاتمساز یا خاتمکار چه کسی است.
تعریف خاتم خاتم ترکیبی است از چند ضلعیهای منظم با تعداد اضلاع متفاوت که با استفاده از مواد اولیه گوناگون در رنگهای مختلف تشکیل میشود.
پنج ،شش ف هشت یا ده ضلعی است.
خاتم از هنرهای دستی دقیق و پرکار است که تولید و ساخت آن احتیاج به دقت و حوصله زیاد دارد .چند ضلعیهایی که درخاتمسازی به کـــار میآید در لغتنامه دهخدا خاتمساز چنین معنی شده است: «آنکه پارههای استخوان را در چوب با نقش و نگار بنشاند.
خاتمسازی عمل خاتمساز را گویند.» در دایره المعارف فارسی درباره خاتمکاری و خاتمسازی آمده است:«هنر آراستن سطح اشیاء به صورتی شبیه موزائیک ،با مثلثهای کوچک.
طرحهای گوناگون خاتم همواره به صورت اشکال منظم هندسی بوده است .این اشکال هندسی را با قراردادن مثلثهای کوچک در کنار هم نقشبندی میکنند.مثلثها را از انواع چوب ،فلز و استخوان میسازند.
هرچه مثلثها ریزتر وظریفتر باشند، خاتم مرغوبتر است .در یک طرح خاتم ،برای ساختن کوچکترین واحد هندسی، حداقل سه مثلث و برای بزرگترین آن ،حداکثر چهارصد مثلث به کار میرود.» قدیمیترین آثار هنری خاتمکاری شده باقی مانده : 1- صندوق مرقد موسی بن جعفر و امام جواد در کاظمین مربوطه به دوران شاه اسماعیل صفوی در سال ۹۰۶هجری قمری ساخته شده توسط استاد محمد جمعه.
2- صندوق مرقد امام حسن عسکری در سامره و صندوق مرقد امام علی النقی مربوطه به همان دوره واستاد.
3- صندوق خاتم ضریح نرگس خاتون مادر مهدی موعود که درهمان دوره ساخته و نصب شده.
4- اثر بسیار زیبا و نفیس درب ورودی مدرسه چهارباغ اصفهان چندین بار توسط استادان این هنر ترمیم و مرمت شده است.
5- درب خاتم امامزاده شاه رضا در قمشه (شهرضا) مربوطه به زمان سلطنت شاه طهماسب صفوی.
6- صندوق خاتم مرقد علی ساخته شده درزمان کریم خان زند و نصب آن درزمان لطفعلی خان زند 7- صندوق خاتم مرقد سید الشهداء و ابوالفضل در کربلا 8- صندوق مقبره زینب در شام مواد اولیه در ساخت خاتم انواع چوب (آبنوس- فوفل- گردو- بقم- عناب-نارنج- کهکم-کبوده) انواع استخوان (استخوان و عاج فیل- استخوان شتر- استخوان اسب) مفتولهای فلزی (برنج -آلومینیوموبعضاً نقره) صدف- نخ پرک - سریشم – لاک وسایل وابزار کار در هنر خاتمسازی ابزار عمومی شامل چکش - اره- دریل و مته و...
ابزار اصلی و مخصوص شامل انواع ارهها- عنوان سوهان - انواع رنده - پرس - تیرهدار یا خطکش قفل - مقار- انواع تنگ ها- چسبهای مخصوص و....
مراحل تولید خاتم ابتدا انواع چوبها واستخوانهارا دررنگهای مختلف تهیه کرده و با ابزار مخصوص خود به طول ۳۰ سانتیمتروقطر ۱تا ۵/۲میلیمتر میبرند وازآنها مثلثهایی تهیه میشود که پس از سوهانکاری تمام اضلاع آن به حالت دلخواه و مطابق با طرح درآمده و برای تکمیل طرح نیاز به مفتولهای سیمی به صورت مثلث بوده که برای آمادهسازی آنها نیز مراحل مختلفی طی میشود سپس برای درست کردن خاتم ابتدا طرح اشکالی که مورد نظر است را به وسیله استادکار کشیده واین مثلثها ی چوبی ،استخوانی و فلزی با دستان بامهارت و استادانه هنرمند در کنار هم به وسیله سریشم قرار داده و چسبانده میشوند و به وسیله نخ محکم میگردند که از این کار اصطلاحاً «پره» درست میشود ،بعد از چند ساعت نخها باز شده واضلاع طرح سوهانکاری شده و چهار عدد از پرههای ساخته شده را در کنار هم قرار میدهند و مجدداً با چسب به هم چسبانده میشوند که حاصل آن «توگلو» به دست میآید.
مرحلهٔ بعدی که به «گل پیچی» مشهور است، به وسیله سیم مفتولی گردی که آن را به صورت شش ضلعی منظم آماده میشود وبه آن «شمسه» میگویند در اطراف هر ضلع شش سیم به وسیله سریشم چسبانده میشود و با نخ محکم میشود و حاصل آن طرح ستارهای است ،این طرحها آنقدر تکرار میشوند تا بر اساس طرح مورد نیاز در آمده و سپس در زیر فشار و پرس قرار گرفته و با چند مرحله برشکاری و چسبانده لایههای بسیار نازک چوب دراطراف آن طرح اولیه یک خاتم به وجود میآید که تمامی این مراحل از ابتدا تا بدین جا بیش از ۴۰۰ مرحله کاری را شامل میشود.
خاتمها بر اساس طرح ،رنگ ،شکل و ابعاد محل مورد استفاده بر روی سطح کار بهوسیله چسب مخصوص چسبانده شده و با ایجــاد طرحهای گوناگون و قرینهسازی تمامی سطح طرح به وسیله خاتم مزین میگردد که پس از برخی ترمیمها ،سوهان، سمباده و بتونهکاری و نهایتاً ساییدن و صافکردن سطح خاتم ،کار برای روغنکاری وجلابخشی به وسیله مواد مخصوص مانند سیلر و کیلرو پولیستر آماده میشود.
مرغوبیت یک خاتم خوب به ریز نقشی ومنظم بودن طرح بستگی دارد که همهٔ اینها در مهارت استادکار در تهیهٔ مواد اولیه و نحوه کاربرد آن و حوصله و دقت بسیار زیاد خلاصه میشود.
خصوصیات یک خاتم و محصول مرغوب وهنری 1- صاف بودن سطح کار و خالی نبودن هیچ جای خاتم .
2- یکنواخت بودن رنگ و مصالح به کار رفته در ساخت خاتم 3- عدم تغییر در رنگ و شکل 4- ترمیمکاریها و بتونهکاریها در سطح کار مشخص نباشند .
5- قرینه بودن تمامی گلها و اشکال درسطح کار و زوایا و اضلاع 6- دقیق و مهندسی بودن اساس و ساختمان طرح که تمامی ابعاد با هم همسان، قرینه و یک اندازه باشند که البته اگر شاسی طرح دقیق نباشد بهترین خاتم نیز بر روی آن نما و جلوهای ندارد و کل طرح را از بین میبرد به همین جهت است که یک هنرمند خاتمساز باید یک نجار چیره دست هم باشد.
7- رنگکاری و روکش دادن محصول بایستی ماهرانه و بدون خدشه و هر عیبی باشد .
8- نقشها ومثلثها هر چه ریزتر باشند کیفیت و ارزش کار بیشتر است.
مهمترین مراکز خاتمسازی درایران شیراز، اصفهان و تهران هستند که البته اکثر خاتمسازان در تهران اصفهانی یاشیرازی هستند.
تذکر مهم کلیه محصولات خاتمکاری شده بایستی دور از حرارت، رطوبت و نور مستقیم خورشید نگهداری و از تمیز کردن آنها با پارچهٔ مرطوب واز به کار بردن هر گونه جلاسنج بر روی سطوح خاتم اجتناب نمائید.
چاپ کلاقهای از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
(تغییر مسیر از چاپ باتیک) پرش به: ناوبری, جستجو چاپ کلاقهای یا باتیک یکی از روشهای چاپ بر روی پارچه است که در کشورهایی مانند تایلند، اندونزی، سریلانکا و هند و ایران از قدیم کاربرد داشتهاند.
این روش در ایران بیشتر در تبریز و اسکو رواج دارد.
در چاپ کلاقه ای، کلیه طرحها و رنگها را با استفاده از واکس و عملیات رنگرزی بر روی پارچه منتقل میکنند.
برای این کار بیشتر از پارچه ابریشم استفاده میشود.
تاروپود پارچه از واکس پوشیده میشود و هر دو روی پارچه یکسان نقش میشود.
رنگهای بکار رفته برای چاپ بیشتر از دسته رنگهای گیاهی مانند روناس، اسپرک، پوست انار و زردچوبه است.
یکی از ویژگیهای چاپ کلاقهای ایجاد رگههای رنگی است که در اثر شکستن واکس و نفوذ رنگ از میان این شکستها به پارچه در حین عملیات رنگرزی برروی پارچه پدید میآید.
تعریف تذهیب در فرهنگهای فارسی تعریف دقیقی از تذهیب وجود ندارد ؛ تعریفی که ما را به اصل و منشاء این هنر رهنمون باشد.
در برخی از کتابهای قدیمی و اغلب تذکره ها فقط نامی از نقاشان و مذهبان آمده است که این ، برای دریافت معنای تذهیب کافی نیست.
در لغتنامه ها ، تذهیب را زرگرفتن و طلا کاری دانسته اند ، اما این ، هم تمام معنای تذهیب نیست.
در دایره المعارفهای فارسی نیز تعریفهایی از تذهیب آمده است که به شیوه های تذهیب ، در یک دوره ی خاص از تاریخ ، تعلق دارد.
به هر حال تذهیب را می توان مجموعه ای از نقشهای بدیع و زیبا دانست که نقاشان و مذهبان برای هرچه زیباتر کردن کتابهای مذهبی ، علمی ، فرهنگی ، تاریخی ، دیوان اشعار ، جُـنگهای هنری و قطعه های زیبای خط به کار می برند.
استادان تذهیب این مجموعه های زیبا را در جای جای کتابها به کار می گیرند تا صفحه های زرین ادبیات جاودان و متون مذهبی سرزمین خود را زیبایی دیداری ببخشند.
بدین ترتیب است که کناره ها و اطراف صفحه ها ، با طرحهایی از شاخه ها و بندهای اسلیمی ، ساقه ، گلها و برگهای ختایی ، شاخه های اسلیمی و گلهای ختایی و یا بندهای اسلیمی و ختایی و ...
مزین می شوند.
[ویرایش] مکتبهای تذهیب تذهیب ، همچون نقاشی ، دارای مکتبها و دوره های خاصی است ؛ چنانکه می توان از مکاتب سلجوقی ، بخارا ، تیموری ، صفوی و قاجار و شعب مختلف هر مکتب سخن گفت.
برای مثال ، در مکتب تیموری ، شعبه های شیراز ، تبریز ، خراسان و ...
را می توان تمیز داد و در واقع ، تفاوت در رنگها ، روش قرار گرفتن نقشها در یک صفحه تذهیب و تنظیم نقشها در مکتبهای مختلف ، عامل این تفاوت است.
برای نمونه ، تذهیب در مکتب بخارا به آسانی از تذهیب در دیگر مکتبها بازشناخته می شود.
چون ، در مکتب بخارا از رنگهای زنگار ، شنگرف ، سورنج و سیاه استفاده می شده است ؛ در صورتی که در مکتبهای دیگر ، رنگها به این ترتیب کاربرد نداشته است.
می توان گفت تذهیبهای دوره های مختلف ، بیان کننده حالات و روحیات آن دوره ها هستند: تذهیب سده چهارم ه.ق ساده و بی پیرایه ، سده های پنجم و ششم ه.ق متین و منسجم ، سده هشتم ه.ق پرشکوه و نیرومند و سده های نهم و دهم ه.ق ظریف و تجملی هستند.