مقدمه:
سازمان جهانی تجارت با هدف اعمال قواعد و استانداردهای یکسان بر حیطههای مختلفی از تجارت و اقتصاد بینالملل به وجود آمده است. تعداد 148 کشور به عضویت این سازمان درآمدهاند و حدود 30 کشور دیگر در مراحل مختلف پیوستن قرار دارند که در مجموع بیش از 95درصد از حجم اقتصاد جهانی را در اختیار دارند. پیوستن ایران به این سازمان برای تضمین جذب سرمایه، فنآوری و تخصص جهانی، و توسعه صادرات و رشد پایدار اقتصادی، در بلند مدت ضرورتی مسلم است.
یکی از سه زمینه اصلی که سازمان جهانی تجارت اقدام به قاعدهمند کردن روابط کشورها درخصوص آنها نموده است، «تجارت خدمات» است. موافقتنامه عمومی تجارت خدمات (GATS) قصد دارد با قانونمند کردن تجارت خدمات، موجبات گشایش بازارهای خدمات کشورهای عضو به روی یکدیگر و در نتیجه توسعه تجارت خدمات را فراهم آورد.
از میان انواع خدمات، «خدمات مالی» نه تنها از خدمات دیگر متمایز هستند، بلکه شاید مهمترین آنها باشند. تمایز بخش خدمات مالی با سایر فعالیتهای خدماتی در ارتباط نزدیکتری است که با کل اقتصاد دارد. امروزه، همه انواع فعالیتهای اقتصادی به طور اساسی به خدمات مالی وابستهاند. خدمات مالی، ستون فقرات اقتصادهای مدرن هستند و یک بخش بزرگ و رشد یابنده را در همه اقتصادها - اعم از توسعهیافته و در حال توسعه - تشکیل میدهند. در حقیقت، آنچه که امکان توسعه اقتصادهای امروزی را فراهم آورده است، واسطهگری مالی متنوع، خدمات مدیریت ریسک و سایر خدمات مالی ارائه شده به وسیله نظام مالی است. یک نظام مالی سالم و با ثبات، با زمینهسازی مدیریت صحیح اقتصاد کلان، عامل اساسی رشد پایدار است.
خدمات مالی شامل دامنه وسیعی از خدمات بانکی، بیمه، بازار اوراق بهادار و ... است. هدف موافقتنامه عمومی تجارت خدمات و «ضمیمه خدمات مالی» آن که بر تجارت بینالمللی خدمات مالی اعمال میشوند، آزادسازی تجارت خدمات مالی است. این آزادسازی اگر در بستر سیاستهای درست ساختاری و اقتصادی(کلان)، تورم پایین، سیاستهای پولی، ارزی و مالی (Fiscal) صحیح، قوانین و تدابیر خوب احتیاطی و نظارتی و افشا سازی و قوانین مناسب برای ورود، خروج و فعالیت مؤسسات مالی انجام شود، نه تنها از وقوع بحرانهای مالی جلوگیری میشود، بلکه منافع ناشی از آزادسازی هم به بیشترین مقدار میرسند.
تحولات مورد نیاز در بازارهای مالی ایران در صورت پیوستن به سازمان جهانی تجارت، آن دسته از اقدامها هستند که برای آزادسازی تجارت خدمات مالی لازم هستند. آزادسازی تجارت خدمات مالی فرآیندی پیچیده است و راهبرد بهینه خاصی برای اجرای آن وجود ندارد آنچه که از تجارت سایر کشورها به دست میآید، این است که اصلاحات در بخش مالی باید پس از سایر اصلاحات اقتصادی صورت گیرند. فرآیند آزادسازی تجارت خدمات مالی خود شامل دو فرآیند است: «آزادی سازی مالی» و «گشایش بازارهای مالی داخلی به روی بازارهای مالی خارجی».
نظام مالی کنونی ایران یک نظام مالی «تحدید شده» است. نظام مالی تحدید شده به معنای «کنترلهای بیش از حد به علاوه تورم» است. آزادسازی مالی، با تحقق «توسعه مالی» و «تعمیق مالی»، موجبات آمادگی بازارهای مالی داخلی را برای رقابت با بازارهای مالی خارجی - چه در داخل و چه در خارج از کشور - در صورت گشایش متقابل بازارهای مالی داخلی و خارجی به روی یکدیگر، فراهم میآورد. آزادسازی مالی، تمامی اجزای نظام مالی - اعم از بازارهای مالی، نهادهای مالی و سیاستهای پولی، مالی و ارزی - را دربرمیگیرد. برای اجرای آزادسازی مالی راهبرد بهینه منحصر بفردی وجود ندارد. در این زمینه، به طور کلی میتوان از دو روش «نظری» یا «تجربی»، و یا تلفیقی از این دو استفاده کرد.
نظام مالی فعلی ایران یک نظام مالی «بسته» است، نظام مالی بسته به معنای آن است که «ارائه دهندگان خارجی خدمات مالی امکان حضور در ایران و ارائه خدمات مالی به ایرانیان در شرایط برابر با ارائه دهندگان داخلی خدمات مالی را ندارند». گشودن بازارهای مالی داخلی به روی خارجیان پس از آزادسازی مالی موفقیتآمیز، نه تنها به جذب عناصر اقتصاد جهانی در داخل میانجامد، بلکه زمینه حضور ارائه دهندگان داخلی خدمات مالی را در بازارهای بینالمللی تجارت خدمات مالی فراهم کرده و گامی به سوی توسعه صادرات است.
نتایج و توصیههای سیاستی
1. دهه 95-1986 را از این رو دهه انقلاب در سیاستهای تجاری کشورها - بویژه کشورهای درحال توسعه - می نامند که با بیاعتبار شدن الگوهای اقتصادی سوسیالیستی و متمرکز، کشورها به استفاده از عناصر اقتصاد بازار - از جمله آزادسازی تجارت و بینالمللی کردن رفتارهای تجاری و اقتصادی - روی آوردند.