علم در لغت و اصطلاح
علم، در لغت مصدری است به معنای درک حقیقت چیزی، دریافت، شناخت و دانش1 و در اصطلاح حکما، صورت هر چیزی است که در عقل حاصل می شود، یا حاصل شدن صورت دانسته شده از چیزی است به طور نقش بستن در نیروهای عقل و نفس که آن را ذهن می گویند.
ذهن، از جهتی مانند آینه است و علم مانند نقش بستن دیده شده ها درآن می باشد.
در اصطلاح متکلمین، صفتی است که شئ برای صاحب علم به آن منجلی می شود و یا اینکه علم صفتی است که برای صاحبش تمیز و تشخیص و شناختی به دست می دهد که احتمال نقیض در آن نمی رود، هر چند این شناخت به وساطت حواس باشد.
در اصطلاح علماء تدوین، عبارتست از دانستن مسائل مضبوطی در جهت واحدی، برای شناخت امری کلی.
2
معنای مورد نظر در این تحقیق، همان معنای لغوی واژه علم می باشد؛ یعنی علم به معنای درک حقیقت، دریافت، شناخت و دانش.
اکنون، به بررسی این واژه، از جهت گوناگون همچون تعریف, تنکیر، نقش، نوع اعراب و عدد طی جداولی، می پردازیم.
__________________________
1- لویس معلوف، المنجد فی اللغه و الاعلام، المکتبه الشرقیه، ساحه النجمه بیروت، 1998م، ص526
2- علی کمالی دزفولی، شناخت قرآن، انتشارات اسوه، 1374، ص27
الف) جدول واژه ‹‹علم›› در قرآن
واژه
نقش
نوع اعراب
تعداد
آیه
معرفه
نکره
عِلْم
اسم لای نفی جنس
مبتنی بر فتح
محلاً منصوب
مفرد
32- بقره:قالوا سبحانک لاعلم لنا الاّ ما علمتنا .....
.
العِلم
مجروربه حرف جر
ظاهری أصلی
مفرد
120-بقره: ولن ترضی عنک ......
اتبعت أهواءَ هم بعد الذی جاءََک من العلم ......
.
العِلم
مجروربه حرف جر
ظاهری أصلی
مفرد
145- بقره: ولئن أتیت الذین ......
من بعد ماجاءَک من العلم ......
.
العِلم
مجروربه حرف جر
ظاهری أصلی
مفرد
247- بقره: .....
إن اللهَ اصطفه علیهم وزادهُ بسطهً فی العلم والجسم .....
.
عِلْم
مجروربه حرف جر
ظاهری أصلی
مفرد
255- بقره:.....
ولایحیطون بشئٍ من علمه ....
.
العِلم
مجروربه حرف جر
ظاهری أصلی
مفرد
7- آل عمران: .....
والراسخون فی العلم یقولون آمنا به ......
.
العِلم
مضاف الیه
ظاهری أصلی
مفرد
18-آل عمران:......
و اولوا العلم قائما ًبالقسط لا اله الا هو ......
.
العِلم
فاعل
ظاهری أصلی
مفرد
19- آل عمران:...الامن بعدماجاءهم العلم بغیاً بینهم .......
.
العِلم
مجروربه حرف جر
ظاهری أصلی
مفرد
61- آل عمران: فمن حاجک فیه من بعدما جاءک من العلم .......
.
واژه
نقش
نوع اعراب
تعداد
آیه
معرفه
نکره
عِلْم
مبتدای مؤخر
ظاهری أصلی
مفرد
66- آل عمران:..
حاججتم فیمالکم به علم .....
عِلْم
مجروربه حرف جر
ظاهری أصلی
مفرد
157- نساء: .....
ما لهم به من علمٍ .....
.
العلم
مجروربه حرف جر
ظاهری أصلی
مفرد
162- نساء: لکن الراسخون فی العلم ....
.
عِلْم
مجروربه حرف جر
ظاهری أصلی
مفرد
166- نساء: .....
یشهد بما أنزل الیک أنزله بعلمه و الملائکه......
.
عِلْم
مجروربه حرف جر
ظاهری أصلی
مفرد
7- اعراف: فلنقصن علیهم بعلمٍ ....
.
عِلْم
مجروربه حرف جر
ظاهری أصلی
مفرد
52-اعراف: ......
فصلناه علی علمٍ .....
.
علماً
تمیز
ظاهری أصلی
مفرد
89- اعراف:.....
وسع ربنا کل شئٍ علماً......
.
عِلْم
مبتدا
ظاهری أصلی
مفرد
187- اعراف:.....
قل انما علمها عند ربی ....
.
عِلْم
مجروربه حرف جر
ظاهری أصلی
مفرد
39-یونس: بل کذبوا بمالم یحیطوا بعلمه.....
.
العلم
فاعل
ظاهری أصلی
مفرد
93- یونس:....فمااختلفواحتی جاءهم العلم.....
.
عِلْم
مجروربه حرف جر
ظاهری أصلی
مفرد
14-هود:....
فاعلموا انما انزل بعلم الله .....
.
عِلْم
اسم مؤخر لیس
ظاهری أصلی
مفرد
46-هود: .....
فلاتسئلن مالیس لک به علم....
.
عِلْم
اسم مؤخر لیس
ظاهری أصلی
مفرد
47-هود: .....
مالیس به علمٌ و .....
.
عِلْم
معطوف به مفعول به
ظاهری أصلی
مفرد
22-یوسف: .....
آتیناه حکماً و علماً ......
.
عِلْم
مضاف الیه
ظاهری أصلی
مفرد
76-یوسف:.....
نرفع درجاتٍ من نشاءُ .....
.
عِلْم
مضاف الیه
ظاهری أصلی
مفرد
68-یوسف : .....انه لذوعلمٍ لما علمناه ….
.
العلم
مجروربه حرف جر
ظاهری أصلی
مفرد
37-رعد...اتبعت أهواءهم بعدماجاءک من العلم...
واژه
نقش
نوع اعراب
تعداد
آیه
معرفه
نکره
عِلْم
مبتدای مؤخر
ظاهری أصلی
مفرد
43-رعد:.....کفی بالله شهیداً بینی و بینکم و من عنده علم الکتاب.
عِلْم
مضاف الیه
ظاهری أصلی
مفرد
25-نحل:....
الذین یضلونهم بغیرعلم....
.
العلم
مفعول به
ظاهری أصلی
مفرد
27-نحل:...
قال الذین أتوالعلم .....
.
عِلْم
مضاف الیه
ظاهری أصلی
مفرد
70-نحل:....
یرد الی أرذل العمر لکی لا یعلم بعد علمٍ شیئاً .....
.
عِلْم
اسم مؤخر لیس
ظاهری أصلی
مفرد
36-أسری: ولاتقف مالیس لک به علم....
.
العلم
مجروربه حرف جر
ظاهری أصلی
مفرد
85-أسری: .....
ما أوتیتم من العلم .....
.
العلم
مفعول به
ظاهری أصلی
مفرد
107-أسری:.....
ان الذین اُتوا العلم من قبله...
عِلْم
مجروربه حرف جر
ظاهری أصلی
مفرد
5- کهف: مالهم به من علمٍ.....
.
عِلْم
مفعول به
ظاهری أصلی
مفرد
65- کهف: علمناه من لدنّا علماً ....
.
العلم
مجروربه حرف جر
ظاهری أصلی
مفرد
43- مریم: یاأبت انّی قدجادنی من العلم...
.
عِلْم
مبتدا
ظاهری أصلی
مفرد
52- طه: قال علمها عند ربی ....
.
عِلْم
تمیز
ظاهری أصلی
مفرد
98- طه: .....
وسع کل شئٍ علماً.
عِلْم
تمیز
ظاهری أصلی
مفرد
110- طه: ....
ولایحیطون به علماً.
عِلْم
مفعول به دوم
ظاهری أصلی
مفرد
114- طه: ....
قل ربّ زدنی علماً.
عِلْم
معطوف به مفعول به
ظاهری أصلی
مفرد
74- انبیاء: ولوطاً آتیناه حکماً و علماً .....
.
عِلْم
معطوف به مفعول به
ظاهری أصلی
مفرد
79- انبیاء: ......
آتینا حکماً و علماً .....
.
واژه
نقش
نوع اعراب
تعداد
آیه
معرفه
نکره
عِلْم
مضاف الیه
ظاهری أصلی
مفرد
3-حج: ....
یجادل فی الله بغیر علم .....
.
عِلْم
مضاف الیه
ظاهری أصلی
مفرد
5-حج: ....
لکیلایعلم من بعد علم شیئاً.....
.
عِلْم
مضاف الیه
ظاهری أصلی
مفرد
8- حج: و من الناس من یجادل فی الله بغیر علمٍ .....
.
العلم
مفعول به
ظاهری أصلی
مفرد
54-حج: ولیعلم الذین أتوا العلم .....
.
عِلْم
اسم مؤخر لیس
ظاهری أصلی
مفرد
71-حج: ....
و ما لیس لهم به علم .....
.
عِلْم
اسم ما
تقدیری
مفرد
112-شعراء:قال و ما علمی بما کانوا یعملون.
عِلْم
مفعول به دوم
ظاهری أصلی
مفرد
15-نمل: و لقد آتینا داود و سلیمان علماً ...
.
عِلْم
مبتدای مؤخر
ظاهری أصلی
مفرد
40- نمل: قال الذی عنده علم .....
.
العلم
مفعول به
ظاهری أصلی
مفرد
42-نمل: و ءوتینا العلم من قبلها و لنا مسلمین.
علم
فاعل
ظاهری أصلی
مفرد
66-نمل: بل ادراک علمهم فی الآخره ...
.
عِلْم
تمیز
ظاهری أصلی
مفرد
84-نمل: ....
لم تحیطوابها علماً ......
.
عِلْم
معطوف به مفعول به
ظاهری أصلی
مفرد
14- قصص:.....
آتیناه حکماً و علماً .....
.
العلم
مفعول به
ظاهری أصلی
مفرد
80- قصص: وقال الذین اوتوا العلم .....
.
عِلْم
مجروربه حرف جر
ظاهری أصلی
مفرد
78- قصص: قال انما اوتیته علی علمٍ .....
.
عِلْم
اسم مؤخر لیس
ظاهری أصلی
مفرد
8- عنکبوت:...لتشرک بی مالیس لک به علم ....
العلم
مفعول به
ظاهری أصلی
مفرد
49-عنکبوت: ....
بینات فی صدور الذین اوتوا العلم ...
علم
اسم موخرلیس
ظاهری اصلی
مفرد
15- نور:...مالیس لکم به علم
واژه
نقش
نوع اعراب
تعداد
آیه
معرفه
نکره
عِلْم
مضاف الیه
ظاهری أصلی
مفرد
29-روم:بل اتبع الذین ظلمواأهواءهم بغیر علمٍ...
العلم
مفعول به
ظاهری أصلی
مفرد
56- روم: وقال الذین اوتواالعلم والایمان....
.
العلم
مفعول به
ظاهری أصلی
مفرد
6- سباء: ویری الذین اوتوا العلم ....
.
عِلْم
مجروربه حرف حر
ظاهری أصلی
مفرد
11-فاطر:.....
و ما تحمل من انثی ولا تضع الا بعلمه ....
.
عِلْم
معطوف به تمیز
ظاهری أصلی
مفرد
7-مؤمن (غافر): .....
وسعت کل شئٍ رحمه و علماً .....
.
عِلْم
اسم مؤخر لیس
ظاهری أصلی
مفرد
42: مؤمن ...
واشرک به مالیس لی به علم ...
.
العلم
مجروربه حرف حر
ظاهری أصلی
مفرد
83- مؤمن:....
فرحوابما عندهم من العلم...
.
عِلْم
عِلْم
نایب فاعل
مجروربه حرف حر
ظاهری أصلی
ظاهری أصلی
مفرد
مفرد
47- فصلت: الیه یرد علم الساعه ...
.
و لا تضع الا بعلمه .....
.
العلم
فاعل
ظاهری أصلی
مفرد
14-شوری' و ما تفرقوا الا من بعدما جاء هم العلم ....
.
عِلْم
مضاف الیه
ظاهری أصلی
مفرد
25- فتح:....
فتصیبکم منهم معره بغیره علمٍ...
.
عِلْم
مجروربه حرف حر
ظاهری أصلی
مفرد
28- نجم: وما لهم به من علمٍ ....
.
العلم
مجروربه حرف حر
ظاهری أصلی
مفرد
30-نجم: ذلک مبلغهم من العلم ان ربک هوأعلم .....
.
علم
مبتدای مؤخر
ظاهری أصلی
مفرد
35-نجم: اعنده علم الغیب فهویری ......
.
واژه
نقش
نوع اعراب
تعداد
آیه
معرفه
نکره
عِلْم
مضاف الیه
ظاهری أصلی
مفرد
6- لقمان:...
لیضل عن سبیل الله بغیر علمٍ .....
.
عِلْم
اسم مؤخر
لیس
ظاهری أصلی
مفرد
15-لقمان:....أن تشرک بی مالیس لک به علم .....
.
عِلْم
مضاف الیه
ظاهری أصلی
مفرد
20-لقمان: ....من یجادل فی الله بغیر علمٍ .....
.
عِلْم
مبتدای مؤخر
ظاهری أصلی
مفرد
34-لقمان: ان الله عنده علم الساعه ....
.
عِلْم
مبتدا
ظاهری أصلی
مفرد
63-احزاب: ...
قل انما علمها عند الله...
.
عِلْم
مجروربه حرف حر
ظاهری أصلی
مفرد
69-ص: ماکان لی من علمٍ بالملأِ ....
.
عِلْم
مجروربه حرف حر
ظاهری أصلی
مفرد
49-زمر:.....
قال انما اوتیته علی علمٍ ....
.
عِلْم
مجروربه حرف حر
ظاهری أصلی
مفرد
20-زخرف:....
مالهم بذلک من علمٍ.
عِلْم
خبر ان
ظاهری أصلی
مفرد
61-زخرف: انه لعلم للساعه ....
.
عِلْم
مبتدای مؤخر
ظاهری أصلی
مفرد
85-زخرف:....
وعنده علم الساعه و.....
عِلْم
مجروربه حرف حر
ظاهری أصلی
مفرد
32-دخان: ولقداخترناهم علی علمٍ علی العالمین
العلم
فاعل
ظاهری أصلی
مفرد
17-جاثیه:....
بعدماجاءهم العلم بغیاً بینهم....
.
عِلْم
مجروربه حرف حر
ظاهری أصلی
مفرد
23-جاثیه:....
و أضله الله علی علمٍ و ....
.
عِلْم
مجروربه حرف حر
ظاهری أصلی
مفرد
24-جاثیه: ومالهم بذلک من علمٍ ....
.
عِلْم
مجروربه حرف حر
ظاهری أصلی
مفرد
4-احقاف:.....
أو أثره من علمٍ ....
.
العلم
مبتدا
ظاهری أصلی
مفرد
23- احقاف: قال انما العلم عندالله ....
.
واژه
نقش
نوع اعراب
تعداد
آیه
معرفه
نکره
العلم
مفعول به
ظاهری أصلی
مفرد
16-محمد:..
قالوا للذین اوتوا العلم ماذا قال...
العلم
مفعول به
ظاهری أصلی
مفرد
11-مجادله:....
الذین اوتوا العلم درجاتٍ ...
.
علم
تمیز
ظاهری أصلی
مفرد
12-طلاق:....أحاط بکل شئٍ علماً ....
.
العلم
مبتدا
ظاهری أصلی
مفرد
26-الملک: قل انما العلم عند الله ....
.
علم
مفعول مطلق نوعی
ظاهری أصلی
مفرد
5-تکاثر:کلالو تعلمون علم الیقین.
نکات نحوی واژه علم
چند نکته نحوی
98- طه و 89- اعراف:
در این آیه واژه علم، تمیز است و نیز جایز است که مفعول مطلق، برای فعل ‹‹وسع›› باشد، چرا که ‹‹وسع کل شئٍ›› یعنی ‹‹علم کل شئ››و توجیه آن این است که وسعت بر چیزی، احاطه بر آن است و عالم بر چیزی، محیط برآن با عملش می باشد.
1
65- کهف:
در این آیه، اگرچه ‹‹علم›› از جنس ‹‹علمناه›› می باشد، مفعول مطلق نیست؛ چرا که مفعول مطلق باید مصدر همان فعل مذکور باشد و مصدر ‹‹عَلَّم›› ‹‹تعلیم›› است نه در ‹‹علم››.
2
در این آیه، اگرچه ‹‹علم›› از جنس ‹‹علمناه›› می باشد، مفعول مطلق نیست؛ چرا که مفعول مطلق باید مصدر همان فعل مذکور باشد و مصدر ‹‹عَلَّم›› ‹‹تعلیم›› است نه در ‹‹علم››.
2 _________________________ 1- ابوالبقاء .....
العکبری، املاءمأمن به الرحمن، منشورات مکتبه الصادق، طهران- ایران،1361، الطبعه الثانیه، ج1، ص250 2- همان ج2، ص106 نکات تفسیری واژه علم نکات تفسیری واژه‹‹ علم›› درقرآن 247- بقره: این آیه اشاره به وسعت وجودی انسان درپرتو علم وقدرت دارد؛ یعنی انسان درپرتو دانش وفرزانگی وهمچنین نیروی جسمی کافی از نظر وجود وهستی وسعت می یابد وگسترده تر می شود.
1 همچنین دراین آیه برای تشکیل ملک وحکومت، برداشتن علم تأکید شده واشاره شده که برای تشکیل حکومت، دوسرمایه لازم است؛ یکی علم به تمامی مصالح حیات جامعه ومفاسد آن ودوم داشتن قدرت جسمی برای اجرای آنچه صلاح جامعه است.
2 255- بقره: این آیه اشاره به محدود بودن علم شفیعان دربرابر علم خداوند دارد؛ چرا که شفیعان احاطه به معلومات پروردگار ندارند وتمام علوم بشر ازناحیه خداوند می باشد.
3 7-آل عمران و162- نساء: درقرآن مجید در دوجا محبت از راسخان درعلم شده است، که همین دو آیه مذکور می باشد.
آن طور که از معنای لغوی این کلمه استفاده می شود، منظوراز آن کسانی هستند که درعلم ودانش ثابت قدم وصاحب نظرند؛ البته این کلمه وسیع است وشامل همه دانشمندان ومتفکران می شود ولی درمیان آنها افراد ممتازی هستند که درخشندگی خاصی دارند که طبعاً در درجه اول درمیان مصادیق این کلمه قرارمی گیرند.
درروایات متعددی ، ‹‹ راسخون فی العلم ››تفسیربه پیامبر گرامی اسلام وائمه هدی شده است.
________________________ 1- ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دارالکتاب الاسلامیه، طهران- بازار سلطانی، 1353، چاپ دوم، ج2،ص172.
2- علامه سید محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، دفتر انتشارات اسلامی، ج2،ص435.
3- ناصر مکارم شیرازی، تفسیرنمونه، ج2،ص200.
دراصول کافی از امام باقر یا امام صادق نقل شده است که فرمود: پیامبر خدا بزرگترین راسخان در علم بود وتمام آنچه که خداوند بر اونازل کرده بود از تأویل وتنزیل قرآن می دانست خداوند هرگز چیزی را بر او نازل نکرد که تأویل آن را به او تعلیم نکند واو واوصیاء وی همه اینها را می دانستند.
درتفاسیر ‹‹ نورالثقلین ›› و‹‹ برهان ›› روایاتی را درذیل این آیه آمده آورده که بیانگر مطلب است که تفسیر ‹‹ راسخون فی العلم ›› به پیامبر وائمه هدی منافاتی با وسعت مفهوم این تعبیر ندارد؛ لذا آنانکه علمشان از علم بی پایان الهی سرچشمه می گیرد طبعاً به همه اسرار قرآن آشنا هستند ودرحالی که دیگران تنها قسمتی از این اسرار را می دانند.
1 درجایی دیگر گفته شده که راسخان درعلم آنچنان علمی به خدا وآیاتش دارند که ذره ای شک وشبهه نیست، درنتیجه علمی که به محکمات دارند هرگز دستخوش تزلزل نمی شودوبه آن محکمات ایمان دارند وعمل هم می کنند.
2 18- آل عمران: دراین آیه ابتدا به شهادت پروردگار به یگانگی ذاتش اشاره شده وسپس گواهی فرشتگان وبعد دانشمندان وکسانیکه با نور علم واندیشه، حقایق جهان رامی نگرند.
دراین آیه دانشمندان واقعی در ردیف فرشتگان قراردارند وامتیاز آنها از این نظر است که درپرتو علم خود به حقایق اطلاع یافته وبه یگانگی خدا که بزرگترین حقیقت است معترفند.
3 _________________________ 1-ناصرمکارم شیرازی، تفسیرنمونه، ج2،ص327،326،325.
2- علامه طباطبایی، المیزان، ج3،ص347،348.
3- ناصرمکارم شیرازی، تفسیرنمونه، ج2،ص347،348.
19-آل عمران دراین آیه اشاره شده که کسانی که از حقیقت آگاه بودند وبا این حال دردین خدا اختلاف، ایجاد کردند، انگیزه ای جز طغیان وظلم وستم وحسد نداشتند ودر واقع سرچشمه اختلافات مذهبی، فقط جهل وبی خبری نیست، بلکه گاهی ظلم وانحراف از حق واعمال نظرهای شخصی است.
1 61- آل عمران: علمی که دراین جمله آمده، علمی است که هم از راه وحی الهی حاصل می شود وهم از راه برهان؛ پس اثراین علم باید هم دررسول خدا حاصل شود وهم درهر شنونده ای دیگر، غیر رسول خدا؛ بنابراین اگر فرض کنیم شنونده ای درداستان عیسی(ع) شک کند از این جهت که دلیل برآن وحی الهی است، از این جهت که برهانی ساطع وعقل وفهم برآن قائم است، نمی تواند شک کند وچه بسا به خاطر افاده همین نکته بوده که فرمود: ‹‹ من بعد ماجاءک من العلم ›› ونفرمود: ‹‹ من بعد ما بیناه لهم ›› چون اگر این طور فرموده بوداز دلیل اول یعنی وحی الهی سکوت کرده بود واما با آوردن جمله اول فهماند دلیل بر حقانیت داستان علم است ودلیل آن علم دوتاست: یکی وحی ودیگری برهان عقل .
البته دراین میان نکته ای دیگر هست وآن اینکه او به اذن خدا غالب وپروردگارش یاور اوست وبه هیچ وجه ازنصرتش دریغ نمی دارد، چون همو بودکه علم به داستان عیسی(ع) ر ا به وی ارزانی داشت.
2 166- نساء: دراین آیه اشاره شده که خداوند قرآن وشریعت را به علم خود نازل کرده وخواسته است بفهماند هدف نزول دراثبات مدعا کافی نیست؛ چرا که شیطان ها هم برای خود وحی دارند وبا وحی خود _________________________ 1- ناصرمکارم شیرازی، تفسیرنمونه، ج2،ص351،350.
2- علامه طباطبایی، المیزان، ج3،ص351.
امر هدایت الهی را به فساد می کشانند؛ به این معنا که راه باطلی را به جای راه حق خدا، جا می زنند.
باطل ووحی حق الهی را مخلوط می کنند وبه خورد مردم می دهند؛ خلاصه اینکه شهادت برصرف نزول قرآن ویا انزال آن ادعا آن را از ابهام خارج نمی کند وبه همین دلیل، شهادت را مقید کرد به قید‹‹ بعلمه ›› تا بطور کامل روشن سازد که خدا هم قرآن را نازل کرد وهم درابلاغ آن به بشرنظارت نمود ومأمورینی برای این منظورگماشت، پس اوهم می داند که چه نازل کرده وبه آن احاطه دارد وهم آن را از کید شیطانما حفظ می کند.
1 7- اعراف: دراین آیه اشاره می کند که مشرکین به زودی به آنچه کرده اند مؤاخذه شده وجزا داده می شوند واین مؤاخذه منوط به این است که پرسش کننده، دانای به اعمال آنان باشد واگر نباشد ایمن ازاینکه درجوابش دروغ بگویند نخواهد بود، لذا علم را برجمله ‹‹ فلنقصن علیهم بعلم ›› متفرع کرد وعلم را بدون ‹‹ال›› و به شکل نکره آورد تا اشاره به اهمیت آن نموده و بفهماند که این علم مانند علم شما نیست که خطا و غلط در آن راه داشته باشد و برای تأکید همین معنا جمله ‹‹وماکنا غائبین›› را عطف برآن نمود، تا دلالت کند بر اینکه خدای تعالی شاهد و ناظر اعمال آنان است و علاوه بر اینکه ملائکه را موکل نوشتن اعمال آنها نموده، خودش هم به هر چیزی محیط است.
2 52-اعراف: جمله ‹‹علی علم›› متعلق و مربوط به ‹‹لقد جئناهم›› است و دلالت بر حقانیت کتاب می کند و تقدیر آن چنین است که ما کتاب حقی بر آن نازل کردیم و چطور حق نــیســت و حـــال آنـــکه __________________________ 1- علامه طباطبایی، المیزان، ج5 ، ص231 و 230.
2- همان، ج8، ص9.
آنکه نزولش به نظر ما بود و ما به مطلب آن اطلاع داشتیم.
1 89- اعراف: در این آیه اشاره می کند که خداوند هرگز از دستوری که داده است بازنمی گردد چرا که احاطه علمی به همه چیز دارد و تجدید نظر برای او ممکن نیست و نیز کسی از دستورش بر می گردد که علمش محدود باشد و اشتباه کند و از دستور خود پشیمان شود و خداوند از این صفات به دور است.
2 187- اعراف: علم به قیامت و زمان و خصوصیات آن، مخصوص ذات خداست؛ چرا که جز خدا کسی طاقت تحمل آن را ندارد.
عدم آگاهی غیر خدا از قیامت، اثر مثبت و روشنی در تربیت نفوس و توجه آنها به مسئولیت ها و پرهیز از گناه خواهد داشت.
3 39- یونس: در این آیه عامل انکار و تکذیب، جهل و عدم آگاهی بیان شده است.
جهل به معارف دینی و مبدأ و معاد، جهل به اسراراحکام، جهل به مفهوم بعضی آیات متشابه، جهل به درس های عبرت انگیزی که هدف نهایی ذکر تاریخ پیشینیان بوده است.
4 4- هود: مراد از کلمه ‹‹علم الله›› در این آیه، علم مختص به خداوند می باشد و آن عبارتست از غیبی که غیر خدا کسی را بدان راهی نیست مگر به اذن خدا.5 __________________________ 1- علامه طباطبایی، المیزان، ج8 ، ص 167.
2- ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج6، ص255.
3- همان، ج7، ص 43 و 42 .
علامه طباطبایی، المیزان، ج8 ، ص 484.
4- ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج8، ص295.
5- علامه طباطبایی، المیزان، ج10 ، ص 255.
22- یوسف: منظور از ‹‹علماً و حکماً›› در این آیه، بر طبق نظر برخی از مفسران، مقام وحی نبوت است و بر طبق نظر عده ای دیگر، مراد از ‹‹حکماً›› عقل و فهم و قدرت بر داوری صحیح و خالی از هوا پرستی و اشتباه و مراد از علم آگاهی و دانشی است که جهلی با آن توأم نباشد.
برخی مفسران، مجموعه احتمالات حکم و علم را ذکر کرده اند؛ 1- حکم، اشاره به مقام نبوت و علم اشاره به علم دین است.
2- حکم، به معنی خویشتنداری در برابر هوس های سرکش ‹‹حکمت عملی›› و علم اشاره به حکمت نظری دارد.
3- حکم به معنی اینکه انسان به مقام ‹‹نفس مطمئنه›› برسد و علم، انوار قدسیه و اشعه فیض الهی است که از عالم ملکوت برقلب پاک آدمی پرتو افکن شود.
1 برخی گفته اند چون ‹‹علماً›› به دنبال ‹‹حکماً›› آمده و چون علمی است که خدا به او داده قطعاً با جهل آمیخته نیست واین علم، شامل آن پیش بینی هایی است که آنها راتأویل احادیث خوانده اند.
2 67- یوسف: در این ایه اشاره شد که حضرت یعقوب به سبب علم و تعلیمی که ما به او داده ایم، صاحب علم بود و مراد از علم یعقوب علم اکتسابی و مدرسه ای نیست بلکه علم موهبتی است.
3 76- یوسف: این آیه اشاره می کند که علم، از اموری اســت که در یک حد معین متوقف نمی شود و خــلاصه __________________________ 1- ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج9، ص360 و 359.
2- علامه طباطبایی، المیزان، ج1 ، ص160 و 159.
3- همان، ج11، ص301.
انتها ندارد؛ بلکه فوق هر صاحب علمی که فرض شود کسانی هستند که از او عالم ترند.
1 43- رعد: در بسیاری از روایات آمده است که مراد از ‹‹من عنده علم الکتاب›› علی بن ابی طالب ائمهّ هدی است که در تفسیر نورالثقلین و برهان این روایات جمع آوری شده است.
2 27- نمل: در این آیه اشاره شده به اینکه سخنگویان در قیامت، عالمان و دانشمندان هستند؛ چرا که در آن محضر بزرگ باید سخن گفت که خلافی در آن نباشد و این از کسی جز عالمان با ایمان ساخته نیست و اگر می بینی در برخی روایات اهل بیت، تفسیر به امامان معصوم شده است، به خاطر آن است که آنها مصداق تمام و کامل عالمان با ایمان هستند.
3 36- اسری': این ایه این حقیقت را بیان می کند که در هر اعتقاد و عملی که تحصیل علم ممکن است، پیروی از غیر علم حرام است و در اعتقاد و عملی که نمی شود به آن علم پیداکرد زمانی اقدام و ارتکاب جایز است که دلیل علمی آن را تجویز نماید؛ مانند اخذ احکام از پیغمبر و اطاعت آن جناب در أوامر و نواهی.4 بر این اساس الگوی شناخت در همه چیز علم و یقین است و غیر آن، خواه ظن و گمان و یا حدس و تخمین و یا شک و احتمال، هیچ کدام قابل اعتماد نیست.
5 __________________________ 1- علامه طباطبایی، المیزان، ج11، ص310 و 309.
2- ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج10، ص254 3- همان، ج11، ص 204.
4- علامه طباطبایی، المیزان، ج13، ص127و 126.
5- ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 12، ص 116.
107- اسری': این آیه اشاره به این حقیقت می کند که علم و ایمان همه جا باهم هستند و ایمان عمیق جز در سایه علم ممکن نیست و علم نیز در مراحل عالی تر وبالاتر از ایمان کمک می گیرد.
1 65- کهف: منظور از علم در این آیه ، علم لدنی و غیر اکتسابی و مختص به اولیاء است و از آخر آیه استفاده می شود که به مقصود آن، علم به تأویل حوادث است.
تعبیر به ‹‹علما›› به صورت نکره، برای تعظیم است و نشان می دهد که آن مرد عالم، بهره قابل ملاحظه ای از علم یافته بود.
2 43- مریم: در این آیه، بیان شده که حضرت ابراهیم، آزر، پدر خود را با آنکه با وی بزرگتر می باشد به پیروی از خود دعوت می کندو این یک قانون کلی است که هر کس از چیزی آگاهی ندارد و از آگاهان و متخصصان أمر پیروی نماید که این مسئله، تقلید از مجتهد در فروع احکام اسلامی را مشخص می نماید.
3 52- طه: در این آیه حضرت موسی در پاسخ به فرعون، علمی مطلق به تمامی تفاسیر و جزئیات قرون گذشته را برای خدا اثبات می کند.
علم را مطلق آورده تا حتی یک نفر و یک عمل مستثنی نباشد و علم مذکور را نزد خداوند قرارداده تا بفهماند که علمی آمیخته با جهل و قابل فنا نیست و کلمه کتاب را نکره و بدون ‹‹ ال ››آورده تا به عظمت آن از حیث احاطه و دقتش اشاره کرده باشد که __________________________ 1- ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج12، ص323 و 322.
2- علامه طباطبایی، المیزان، ج13، ص 474.
ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج12، ص 486.
3- ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج13، ص 80.
هیچ کوچک و بزرگی نیست مگر آنکه آن را شمرده و به آن احاطه دارد.
1 3- حج: در این ایه عبارت ‹‹ یجادله فی الله بغیر علم›› اشاره به گفتگوهای بی اساس مشرکان است.
آنها که بدون علم و دانش و صرفاً از روی تقلید و تعصب و هوا پرستی به مجادله درباره خدا و قدرت او برمی خیزند.
2 8- حج: در تفسیر نمونه اشاره به تفاوت میان علم و هدی و کتاب منیر شده است و آن، اینکه علم استدلالات عقلی است و هدی، هدایت و راهنمایی رهبران الهی و کتاب منیر کتاب آسمانی است که در بحث اجماع نیز به این سه موردرجوع می شود؛ در حقیقت بحث و جدال در صورتی می تواند ثمر بخش باشد که متکی به یکی از این دلایل گردد؛ عقل، کتاب و سنت.
3 15- نور: این آیه اشاره به این نکته مهم می کند که منتشر ساختن خبر و شایعه ای ، بدون علم و یقین جزء گناهان بزرگ شمرده می شود و این نکته به ما می فهماند که قبل از بازگو کردن خبر ویامسأله ای حتماً علم به آن داشته باشیم و بدون علم و آگاهی، آن را بیان نکنیم.
15- نمل: در این آیه علم معنای گسترده و وسیعی دارد که توحید و اعتقادات و قوانین دینی، علم قضاوت و تمام علومی را که برای تشکیل چنان حکومت وسیعی لازم بوده است دربرمی گیرد.
به این ترتیب __________________________ 1- علامه طباطبایی، المیزان، ج14، ص 235.
2- ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج14، ص 14 و 13.
3- همان، ج 14، ص 30 و 29.
قرآن مقام علم را درجامعه انسانی ودر تشکیل حکومت به عنوان نخستین سنگ زیربنا مشخص ساخته است.
1 نکره بودن علم دلالت بر عظمت واهمیت آن می کند.
2 14- قصص: درتفسیر این آیه، اشاره به تفاوت علم و حکم شده وبیان شده که حکم، اشاره به عقل وفهم وقدرت برداوری صحیح است وعلم به معنی دانشی است که جهل با آن همراه نباشد.
3 8- عنکبوت: تعبیر‹‹ مالیس لک به علم›› اشاره به منطقی نبودن شرک است؛ چون اگر واقعاً شرک صحیح بود، دلیلی برآن وجود داشت وبه تعبیردیگر جایی که انسان علم به چیزی نداشته باشد، باید از آن پیروی نکند.
پیروی از چنین چیزی، پیروی ازجهل است.
4 56- روم: دراین آیه علم برایمان مقدم شده ودلیل آن این است که علم پایه ایمان است .
برخی مفسران ، منظور از‹‹ اوتوا العلم ›› را فرشتگان الهی دانستند وبرخی منظور از آن را مومنان آگاه معرفی کرده اند.
5 6- سباء: برخی مفسران ‹‹ الذین اوتوا العلم›› را دراین آیه به آن دسته ازعلمای اهل کتاب تفسیر کرده اند که با مشاهده آثار حقانیت قرآن درپیشگاه آن خاضع می شوند واعتراف به حق بودن آن می کنند؛ __________________________ 1- - ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج15، ص 416.
2- - علامه طباطبایی، المیزان، ج15، ص 496.
3- - ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج16، ص 40.
4- همان، ج16،ص216.
5- همان، ج16،ص150.
با توجه به فعل ‹‹ تری ›› که مضارع است وبا توجه به وسعت مفهوم ‹‹ الذین اوتوا العلم›› همه دانشمندان واندیشمندان را درهر عصر وهر زمان ومکان دربر می گیرد1.
برخی نیز گفته اند منظور از این عبارت، کسانی هستند که به الله وآیات او علم دارند.
2 7- مؤمن (غافر): در این آیه دو صفت رحمت و علم همراه هم ذکر شده اند؛ دلیل آن این است که خداوند با رحمت خود بر هر محتاجی انعام می کند و با علم خود احتیاج هر محتاج را تشخیص می دهد.
3 83- مؤمن (غافر): مفسرین در خصوص علم در این آیه، احتمالاتی را بیان کرده اند: 1- شبهات واهی و سفسطه های بی اساس را علم می پنداشتند.
2- منظور علوم مربوط به امور دنیوی و تدبیر زندگی است همانگونه که قارون مدعی بود.
3- منظور دانش ها وعلومی چون دلایل عقلی وفلسفه، خواه درشکل رسمی ویا غیر رسمی که گروهی با داشتن این گونه علم خودرا از پیامبران بی نیاز می بینند.
4 20- لقمان: مراد از علم دراین آیه حجت های عقلی است که با تحصیل واکتساب بدست می آید .
5 11- مجادله: دراین آیه یکی از ملاک های برتری انسان نزد خداعلم معرفی شده که بسیار قابل توجه است و ملاک دیگر ایمان بیان شده است.
__________________________ 1 - ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج18، ص 20.
2- علامه طباطبایی، المیزان، ج16، ص 539.
3 - همان، ج17، ص 468.
4- ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج20، ص194.
5- علامه طباطبایی، المیزان، ج16، ص 343.
ب) جدول واژه ‹‹عالم›› در قرآن یک نکته نحوی 92- مؤمنون: عالم دراین آیه بصورت مرفوع نیز قرائت شده که براین اساس خبر مبتدای محذوف ‹‹هو›› می باشد.1 نکات تفسیری واژه‹‹ عالم›› درقرآن 28- فاطر: دراین آیه اشاره شده که فقط بندگان عالم خدا، مطیع وخداترسند وانذار تنها درعلماء ، نتیجه بخش است.
مراد ازعلما عالمان به الله است؛ یعنی کسانی که خدای سبحان را به اسماء وصفات وافعالش می شناسند.2 9- رعد: د ر این آیه بیان شده که خداوند، عالم به غیب است و دلیل آن، این است که وجود خداوند محدود به حدی نیست و او به هر چیز محیط است و هیچ چیز نمی تواند خود را به وسیله چهار دیوار حد خود، از خدا پنهان بدارد.
3 43- عنکبوت: در این آیه نیز بیان شده است که تنها عالمان، ریزه کاریهایی مثالهای قرآن را درک می کنند.
4 _______________________________ 1- العکبری، املاء مامن به الرحمن ، ج2،ص152.
2-علامه طباطبایی، المیزان، ج17، ص9.
3- همان، ج11، ص418.
4- ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج16، ص281.ژ - نتایج بدست آمده از جدول واژه علم چنین است: الف) تعریف و تفکیر این واژه (85) مرتبه در قرآن به کار رفته است.
که در 28 مورد، معرفه به ال در 17 مورد، معرفه به اضافه و در 49 مورد به صورت نکره به کار رفته است.
ب) نقش از نظر نقش نیز از مجموع موارد بالا، 30 مورد مجرور به حرف جر، 12 مورد مضاف الیه، 12 مورد مفعول به، 11مورد مبتدا، 8 مورد اسم لیس، 5 مورد فاعل، 5 مورد تمیز، 1 مورد مفعول مطلق نوعی، 1 مورد خبر إن، 1 مورد نایب فاعل و 1مورد هم اسم ما به کار رفته است.
ج) نوع اعراب