نهضت تولید علم ( جنبش نرم افزاری )
منظور از جنبش نرم افزاری تدبیر و حرکت برای اصلاح سازکارهای تولید علم مناسب با نیاز جامعه است.
عده ای معتقدند در این جنبش حوزه صنعت : تکنولوژی و مطالعات پیرامون آن اهمیت ویژه هی دارد زیرا توسعه نیافتگی نهادهای صنعتی و علمی در کشور موجب بحران های اجتماعی مانند فقر و بیکاری و مهاجرت متخصصین می گردد اما واقعیت فراتر از آن است: عرصه جنبش نرم افزاری تمام دانش ها و معارف بشری است. در نهضت نرم افزاری هدف: فقط تولید علم و اندیشه صنعتی نیست بلکه جنبش و تحول و تکامل در قلمرو ادبیات و فرهنگ و اخلاق عمومی جامعه نیز هست.
در ایجاد یک نهضت علمی می توان به چند عامل مهم توجه داشت. از یک طرف ایجاد امکانات و شرایط محیطی لازم: دوم آمادگی های ذهنی و باورهای شناختی و سوم برنامه ریزی دقیق جهت رسیدن به اهداف مشخص و تعریف شده.
نوآوری علمی مستلزم دو مؤلفه ی جدی است: یکی قدرت علمی و دیگری جرئت علمی. در نتیجه جنبش و نهضت یک حرکت اجتماعی برای ایجاد تحول مثبت در روند تولید علم است. این جنبش مستلزم بسیج و اراده ی عمومی است: همچنین باید مداوم و دارای ثبات رویه باشد.
از جمله عوامل بسیار با اهمیت در تولید علم بکارگیری متدلوژی منظم علم یا همان روش تحقیق و حل مسائل در بررسی پدیده های اجتماعی و طبیعی است. محقق با بکارگیری روش های علمی به بررسی حقایق پرداخته و با تعبیر و تفسیر منظم آن ها دانش نو تولید کرده و زمینه را جهت تدوین نظریه فراهم می سازد.
آموزش عالی سنبل آموزش، تفکر، تحقیق و تولید دانش است. لذا یکی از شیوه های اساسی کمک به فرآیند تولید علم، ایجاد ارتباط بین دانشگاه و جامعه، تأکید بر تحقیق به جای تقلید در نظام آموزش عالی و انطباق رشته های تحصیلی دانشگاهی و محتوای آن با نیازها و ساختار جامعه در ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی می باشد.
تولید علم باید جهت دار باشد و جهت اصلحی را در هر کشور شاخص های نظام و برنامه های توسعه ی آن کشور تعیین می کند و هیچ یک از کشورهای توسعه یافته در ارتباط با تولید علم خارج از این روند عمل نکرده و نمی کنند.
از آن جا که در دنیای کنونی قدرت و اقتدار با دانایی و اندیشمندی تعریف می شود لذا تولید علم و دانایی و نظریات فکری در حوزه های مختلف علوم یکی از ابزارهای مهم کسب قدرت است. در سال های اخیر هم وزارت علوم، تحقیقات و فناوری شعار« توسعه ی علمی شرط بقا در جهان امروزی» را ترویج می کند.
اهمیت تولید علم به اندازه ی اهمیت تولید خون در بدن می باشد که می توان تولید علم را به تولید خون و جامعه را به بدن انسان تشبیه کرد. در جهان امروز که به سرعت رو به رشد می باشد عدم توجه به تولید علم به منزله ی مرگ علمی و این خود موجب عقب افتادگی در تمام جنبه های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی یک جامعه می شود. بنابراین لازم است در کشور ما که زمینه ی رشد علم فراهم است تلاش های گسترده ای در این زمینه صورت گیرد که این امر میسر نخواهد شد مگر با حمایت های بی دریغ دولت.
نهضت آزاداندیشی
دو گونه آزادی برای انسان وجود دارد: آزادی تفکر و آزادی عقیده. آزادی تفکر ناشی از همان استعداد انسانی بشر است که می تواند در مسائل بیندیشد. این استعداد بشری حتماً باید آزاد باشد. پیشرفت و تکامل بشر در گرو این آزادی است امّا آزادی، خصوصیت دیگری دارد و منشأ بسیاری از عقاید یک سلسله عادت ها وتقلیدها و تعصب ها است. عقیده به این معنا نه تنها راه گشا نیست که به عکس نوعی انعقاد اندیشه به حساب می آید. یعنی فکر انسان در چنین حالتی به عوض این که باز و فعال باشد بسته و منعقد شده است. ودر این جا است که آن قوه ی مقدس تفکر به دلیل این انعقاد و وابستگی در درون انسان اسیر و زندانی می شود. هر مکتبی که به ایدئولوژی خود ایمان، اعتقاد و اعتماد داشته باشد ناچار باید طرفدار اندیشه و آزادی تفکر باشد.
اگر آزاداندیشی تحقق پیدا نکند نهضت علمی امری نشدنی و محال است؛ چرا که از عوامل مهم ایجاد هر تحولی وجود آزادی است. اگر اشکالات و ایرادات علمی شناخته و مطرح نشود خواه به خاطر عدم شناخت آن یا به خاطر عدم جرئت در ابراز آن هیچ تحول و حرکتی در این زمینه نخواهیم داشت. آزاد اندیشی باید در محیط های علمی وجود داشته باشد زیرا برای چنین محیطی یک ضرورت است. واژه ی آزادی مطلوب و زیباست ولیکن اگر در مجاورت خرد و اندیشه و به دور از تعصب و ناامنی نباشد سرنوشتی جز تباهی و سرکشی رقم نخواهد زد. لذا محیط های علمی مطلوب ترین مکان ممکن و فضای آزاد اندیشانه ی حاکم بر چنین محیط هایی مهم ترین شرط لازم بر چنین خواسته ای است و به روشنی می توان ممیزات اساسی میان جوامع آزاد و جوامع فرد اندیش را از همدیگر تمییز داد.
البته آزادی اندیشه وآزاد اندیشی همیشه وجود دارد و مسئله ی قابل طرح باز می گردد به این موضوع که چقدراندیشه ها زمینه بروز خواهند داشت. در جامعه ای که خود مدعی باشد اندیشه برتر و فکر برتر وجود دارد از بروز اندیشه های مختلف ترسی ندارد و اگر ترسی هم وجود داشته باشد مربوط به این است که اندیشه های مختلف در جریان جامعه واقعیت و اصل خود را کتمان می کنند که بایستی کاری در این زمینه انجام داد تا اندیشه ها و افکار مختلف واقعیت نظر خود را مخفی نکنند.
موانع تولید علم وآسیب شناسی پژوهش در ایران
عواملی را که در تولید علم مؤثرند می توان به دو دسته تقسیم کرد:
1) عوامل داخلی شامل: سرمایه، نیروی انسانی و مدیریت
نبود و کمبود یا کیفیت نامطلوب امکانات سرمایه ای در امر پژوهشی به عنوان مانعی بر سر راه تولید علم می باشد. مانع دیگر برای توسعه ی علمی کشور و رسیدن به سطح تولید علم، نبود روحیه ی علمی میان تحصیل کرده ها و فرهیختگان و فارع التحصیلان دانشگاهی ماست. زیرا هنوز این افراد به خود باوری نرسیده اند. درصد خیلی زیادی از این افراد هنوز به این باور نرسیده اند که می توانند برای توسعه ی کشور خدمتی عظیم کنند. علاوه بر این مطلب ناآشنایی با روش تحقیق در علم بر این معضل می افزاید.
مدیریت تولید علم هم در ایران دارای ضعف است. نداشتن برنامه ریزی در طولانی مدت و نداشتن ثبات در جهت قوی تر کردن پایه های علمی از دیگر موانع تولید علم می باشد. با کمی توجه می بینیم که نظام های دبیرستان از ده سال گذشته تا کنون سه مرتبه تغییر پیدا کرده است. هم چنین سیستم آموزشی ما دقیقاً با نیازهای فعلی و آینده ی جامعه گره نخورده است.
علاوه براین ها مدرسین باید علاوه بر دارا بودن صلاحیت علمی دارای تجربیات کاری باشند و از امکانات آموزشی باید به صورت بهینه استفاده شود و ارتقاء کیفیت آموزشی صورت گیرد. باید به پژوهش ها وتحقیقات در زمینه ی علمی جهت داده شود و در رشته های کاربردی به خصوص صنعتی بودجه ی بیشتری را تخصیص داد و از تکنولوژی بیشتر و بهتر در آموزش استفاده کرد.
2) عوامل خارجی شامل: عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی، عوامل سیاسی و عوامل اقتصادی
اگر این عوامل در تقابل با سیستم تولید علم، عملکرد نامطلوبی بیابند این عوامل هم به صورت موانعی فراروی سیستم تولید علم قرار می گیرند.
لازم به ذکر است که همه ی این عوامل و موانع تولید علم باید به صورت یک سیستم مورد بررسی قرار بگیرند چرا که در دنیای امروز همه ی مسائل به هم پیوسته اند و تنها یک عامل و یک بعد نیست که بتوان با پرداختن به آن مشکلات را شناخت و حل کرد.