مقدمه
این شهر دارای قدمت تاریخی زیادی است و به گفته بعضی از مورخان و پژوهشگران سابقه سکونت و استقرار انسان در آن به هزاره چهارم قبل از میلاد میرسد و به شهادت اوراق ترایخ در طی قرون متمادی،دوران پر نشیب و فرازی را طی نموده و شاهد دگرگونیهای زیادی در گذرگاههای ترایخ حیات خویش بوده است. شهری که از حیث قدمت تاریخی یکی از قدیمیترین و باسباقهترین شهرهای کشور باستانی ایران و جزو یکی از پنج شهر تاریخی این مملکت است. به گفته «ژان اوبن»؛ اگر کسی تاریخ این شهر را به دقت بخواند چنان است که همه تاریخ ایران را خوانده است.
این شهر با زبانی گویا در بیان گذشتهها هزاران راز را در دل نهفته دارد و هر خشت آن تلخ و شیرین حوادث دیروز را بی کم و کاست همانند دفتر خاطرات به ثبت رسانده و اگر سفره دلش را باز کند،پرده از همه سختیها و خوشیهایی که چشیده برخواهد داشت.
شهری که با مردم سخت کوش و شجاع آن به علت پایمردی به منظور حفظ و استقلال، حاکمیت ارضی،کیان،ملیت و مذهب خویش در دوران تاریخ دیرینه و سراسر افتخار اما توام با رنج، مرارت و سختیهای خویش،همواره مورد تاخت و تاز متجاوزان و حکام خودکامه قرار گرفته و در این رهگذر علاوه بر خسارات وخرابیهایی که بر ثروت ملی آن وارد آمده، از لحاظ نیروی انسانی نیز متحمل از دست دادن گروه کثیری از همه قشرهای جامعهاش شده است به نحوی که یکی از مورخان خارجی به نام «فردریچارد» در این مورد مینویسد: «این شهر اهمیت قابل ملاحظهای دارد و غیر از شهر تبریز که در مرز شمال واقع است،بر هیچ شهری به اندازه این شهر از منجنیق فلک فتنه نباریده.»
همین بس که از سال 21 ه ق (641م) تا سال 1397 ه ق (1977/م 1356 ه ش) یعنی در مدت 1336 سال، 272 تن حاکم بر این سرزمین حکمرانی داشتهاند و مدتی مدید پایتخت سلسله صفاریان بوده و در مسجد جامع آن به نام امرای طاهری،صفاری و سامانی خطبه خوانده شده و از فراز منبر مسجد جامع همین شهر تفویض حکومت از سوی خلفای عباسی به امرای ایران و فرمانهای عفو و انتقال خوانده شده است. شهری که از سال 621 تا 694 ه ق حدود هفتاد سال پایتخت حکام قراختایی بوده است و فرمانروایان سلاجقه و آل مظفر بر آن حکومت کردندو آثار تاریخی مهمی از خود بجای گذاردند.
شهری که نادرشاه افشار و عمال او هنگام تسخیر آن در سال 1160 ه . ضمن غارت و چپاول اموال این مردم رنجدیده بسیاری مردان آن را سربریده و از کله آنان منارههایی ساختند. محله پامنار که هنوز هم به همین نام خوانده میشود یادگار آن فاجعه و تجدید کننده خاطرات تلخ آن جنایت تاسف انگیز میباشد.
مسجد پامنار که از آثار تاریخی این شهر است در سال (789 ه ق/1387 م) به دستور سلطان عمادالدین احمد مظفر که از طرف برادرش شاه شجاع (پسر امیر مبارزالدین محمدمظفر) حاکم کرمان بوده در آن محله ساخته شده . شهری که هنوز خسارتها و زیانهای مالی و نیروی انسانی ناشی از قتل و غارت سپاهیان محمود افغان را که در سال (1133 هجری قمری /1771م) صورت گرفت. جبران نکرده بود که در سال (1209 ه ق/1794 م) به علت چهارماه و نیم مقاومت دلیرانهاش در یورش سهمگین آقامحمدخان قاجار، مورد تهاجم و تاخت و تاز سپاهیان آن حاکم ستمگر و جبار قرار گرفت و به روایت تاریخ،ماموران وی هفت هزار و به روایتی دیگر، بیست هزار جفت (هفت من و نیم) چشمان مردم بی گناه و ستمدیده این سرزمین را از حدقه بیرون آوردند و به طور فجیعی آنان را به دیار نیستی فرستادند و گذشته از غارت اموال عمومی حدود بیست هزار نفر از زنان و دختران را به اسارت بردندو خود آن خان بی ایمان هشت هزار نفر آنها ره به سپاهیان خود بخشید تا مورد تجاوز قرا رگیرند و یا بهاسارت برده شوند. اگر هم تعدادی از هالی باقی ماندند، علت این بود که دست جلادان از کثرت و شدت خونریزی،بازماند یعنی دیگر یارای کشتن مردم را نداشتند وگرنه قطع عام به سبب ترحم بر کسی نبود.
وسرانجام،شهری که در طول تاریخ در اثر حملات و زود و خوردهای متوالی اجانب از یک سو و خشونتهای طبیعی چون سیل،زلزله،قحطی، خشکسالی و شیوع بیماریهای گوناگون از سوی دیگر متحمل خسارات جانبی و مالی فراوان شد که آثار شوم آنها بر چهره شهر ومردم آن به جای مانده است منتها باز هم حیرت بینندگان را برمیانگیزد،چرا که آُن از گرانبها و فراوانی از سلیقه و ذوق بجای میگذارد و به هنگام ضرورت نیز نشانههیا شجاعت،پایمبردی، حوصله،بردباری، حس تعاون، نوع پروری،همدلی و همکاری برای رفع مشکلات در بین مردم آن به چشم میخورد که این خود احیاگر نام این شهر و مردم خونگرم و نیکو خصال آن میباشد
آری مردم این دیار، همه نابسامانیها و مصائبی را که در ادوار مختلف تاریخ بر موطن و خود آنان وارد آمد تحمل نمودند و مانند کوه باصلابت و استوار در مقابل آن حوادث ایستادگی کردند و با خصوصیات اخلاقی و روحیه آزادمنشی که از طرف خداوند در نهاد آنان به ودیعه گذارده شده عملا در راه پویندگی و ترقی و تعالی زادگاه خود و برای نیل به اهداف عالی و متعالی خویش گام برداشتند تا جایی که در زمینههای علم، ادب، فلسفه و عرفان، افراد نام آوری را به جهان و جهانیان تقدیم داشتند. از جمله در ادب و عرفان؛ خواجو، عماد فقیه، شاه نعمت اله ولی، حیاتی افسر، فواد، همایون، دکتر احمد ناظر زاده کرمانی و … و در علوم ریاضی و فلسفه؛ ابوعبدالله محمدبن عیسی ماهانی (ریاضیدان بزرگ قرن دوم که برای اولین مرتبه، بحث نسبیت درباره اعداد گویا و معادلات سه مجهولی را مطرح کرد) و ابواسحاق کوهبنانی،(ریاضیدان و فیلسوف بزرگ قرن هفتم،که در یکصد و پنجاه سال قبل دانگشاه سورین فرانسه نظارت او را انتشار داد) و «پرفسور رجبعلی پور» و قبل از او مرحوم دکتر ریاضی کرمانی (که سالها سال، تقویم ایران استخراج میکرد) و همچنین حامد الحسینی (فیلسوف نامداری که نظرات او در قرن هفتم فصل تازهای در فلسفه گشود) و در عرصه نویسندگی و تاریخ نگاری ابوحامد (افضل کرمانی)، ناظم الاسلام، ناظم الاطباء و دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی و در حوزه دین و مذهب، آیه الله حاج میرزا محمدرضا و در دفاع از آزادی، شیخ احمد روحی،صنعتی،قهاری (که ریس انجمن مجسمه سازان ایران بود) و ..
شهری که مردم آن در سال (1357 ه ش) همگام با سایر مردم ایران در نهضت انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی از پیشگامان این نهضت بودند و برای پیشبرد اهداف انقلاب، جمع کثیری از جوانان خویش را تقدیم نمودند که در دوران انقلاب و جنگ هشت ساله عراق علیه ایران (سالهای 1357 تا 1367 ه ش) شهید شدند.
در اینجا دامنه سخن را جمع کرده، به بحث درباره سوابق تاریخی و دیگر خصوصیات شهر موصوف و مردم نیک نهاد آن میپردازیم .
با مساحت 185675 کیلومتر مربع در جبهه جنوب شرقی کشور قرار دارد و بعد از استان خراسان پهناورترین استان کشور محسوب می شود. منطقه کرمان یکی از نقاط عمده کشور است که سابقه اسکان و زندگی در آن به هزاران سال قبل و همزمان با مهاجرت نخستین اقوام آریایی به ایران باز می گردد.
در متون تاریخی یونان که از آریاییها و سلاطین هخامنشی آنان سخن به میان رفته است از کرامان و سکران و سیستان به عنوان ساپراپ ها و ایالات شرقی ایران نام برده شده است. در دوره هخامنشیان جاده شاهی و راه ابریشم از استخر و شهر پارسه ( پرسپولیس ) به یزد و کرمان و سیستان ادامه داشت و تا هندوستان کشیده می شد.
اسکندر مقدونی در سفر به شرق در کرمان توقف چند روزه داشت. می توان با اطمینان و بر مبنای گزارشات تاریخی گفت که سابقه سکونت و شهرنشینی در منطقه کرمان به چندین هزار سال قبل بر می گردد و این منطقه در کناره کویر مرکزی فلات ایران، همواره پایگاه امن و استراحتگاه مناسبی برای مسافران به سوی شرق بوده است.
در دوره معاصر در نخستین تقسیمات کشوری که برای ایران، در دوران قاجاریه و آغاز مشروطیت انجام شد، کرمان و فارس به همراه هرمزگان یک ایالت شناخته می شد.
بر اساس تقسیمات کشوری استان کرمان شامل شهرستان، بخش و دهستان است. شهرستانهای استان عبارتند از : بافت، بردسیر، بم، جیرفت، رفسنجان، راور، زرند، سیرجان، شهربابک، کرمان وکهنوج، مرکز استان نیز شهر کرمان می باشد.
مساحت تقریبی شهرستانها و تعداد بخشها و شهرها و دهستانهای تابعه استان کرمان را در سال 1376 نشان داده است.
ردیف
شهرستان
مساحت تقریبی
(کیلو متر)
تعداد بخش
تعداد شهر
تعداد دهستان
1
بافت
12620
3
4
14
2
بردسیر
6069
1
2
3
3
بم
19480
4
2
13
4
جیرفت
17134
4
3
21
5
رفسنجان
9781
3
4
16
6
راور
3000
2
1
5
7
زرند
11523
2
4
12
8
سیرجان
18409
1
1
10
9
شهر بابک
9761
1
2
9
10
کرمان
48797
6
11
16
11
کهنوج
32101
5
3
20
12
استان کرمان
185675
32
37
142
موقعیت جغرافیایی استان کرمان
استان کرمان دومین استان پهناور کشور بعداز استان خراسان با مساحتی حدود 714/181 کیلومتر مربع حدود 11% از وسعت کشور یران اختصاص داده است. پهنه یاد شده بین 26 درجه و 29 دقیقه تا 31 درجه و 57 دقیقه عرض شمالی و 54 درجه و 20 دقیقه تا 59 درجه و 34 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار گرفته. حد شمی استان کرمان، استانهی خراسان و یزد – حد جنوبی آن استان هرمزگان – حد شرقی آن استان سیستان و بلوچستان و حد غربی آن استان فارس میباشد.
حداکثر پهنی استان در بخش شمالی 480 کیلومتر و حداقل آن در بخش جنوبی تا 80 کیلومتر متغیر است. به هر حال عرض متوسط استان 250 کیلومتر و فاصله بین حد جنوبی و شمالی (طول استان) برابر 660 کیلومتر میباشد.
براساس آخرین تقسیمات کشوری: استان کرمان داری 11 شهرستان، 49 شهر، 35 بخش، 141 دهستان و 14271 پارچه آبادی میباشد. بلندترین ارتفاعات استان: کوههی جبال بارز، لالهزار، هزار و جوپار با حداکثر 4465 متر و پیینترین نقاط استان: دشتهی شهداد و جازموریان با ارتفاع بین 300 تا 400 متر از سطح دریا میباشد. میزان بارندگی از 25 میلیمتر در دشتهی گرم وخشک تا 300 میلیمتر در ارتفاعات متغیر است.
جمعیت استان کرمان 2230000 نفر است که از ین تعداد 51/45 درصد در نقاط شهری 57/50 در نقاط روستیی بودهاند و 92/3 درصد از ین جمعت غیر ساکن بودهاند. نرخ دشد دهه 65-1355 در استان 1/4 که در نقاط روستیی 6/2 و در نقاط شهری 1/7 بوده است. (علیرغم بالا بودن میزان موالید در نقاط روستیی افزیش مهاجرت در ین دهه از روستاها به شهرهی استان باعث بالا رفتن نرخ رشد نقاط شهری گردیده است.)
پستی و بلندیهای استان کرمان
استان کرمان در محل تلاقی رشته کوههای مرتفع زاگرس و مرکزی و مناطق پست کویری در جنوب شرقی کویر مرکزی بزرگ ایران به طول تقریباً 160 کیلو متر واقع شده است و عرض این کویر ، کرمان را از سیستان جدا می کند. این تلاقی استثنائی بین بلندی و پستی، ناحیه کوهستانی و کویری ، گرما و سرما ، ویژگیهای محیطی کم نظیر و اوضاع طبیعی خاصی را به وجود آورده است که در کمتر منطقه ای از فلات ایران می توان مشاهده کرد.
امتداد سلسله جبال زاگرس و کوههای مرکزی ، استان پهناور کرمان را به دو بخش متمایز ، خشک کویری و معتدل کوهپایه ای تفکیک نموده است ، که در تلاقی با یکدیگر از لحاظ اقلیمی سه منطقه کویری ، حاشیه کویری و کوهستانی را شکل داده اند به همین علت کرمان از معدود مناطقی است که دارای چهره های گوناگون محیطی و طبیعی می باشد، و به علت وسعت منطقه و وجود پستی و بلندیها و شرایط خاص اقلیمی، آب و هوای آن در نواحی مختلف متفاوت است.
کوهها
رشته کوههای سلسله جبال بارز زاگرس که به طور کلی در سه رشته عمده به شرح زیر از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده شده است و دشتهای وسیع استان را از یکدیگر جدا می سازد :
1. رشته کوههایی که از منطقه زرند در حاشیه کویر لوت به سمت کرمان، شهداد و بم ادامه دارد که بزرگترین حائل بین مناطق کویر با سایر نقاط استان است. بلندترین ارتفاعات این سلسله عبارتند از :کوه کوهبنان با ارتفاع 3658 متر و کوه سمیلک به ارتفاع 3142 متر و کوه پلوار به ارتفاع 4233 متر از سطح دریا.
2. رشته کوههایی که از شمال غرب به جنوب شرقی منطقه کشیده شده و رفسنجان را از منطقه شهر بابک و هرات و مروست جدا می سازد و بلندترین ارتفاعات آن کوه مدورا به ارتفاع 3600 متر و کوه شهربابک به ارتفاع 3472 متر از سطح دریا می باشد.
3. رشته کوههای جنوبی کرمان از مناطق جنوبی رفسنجان شروع شده و به طرف جنوب شرقی کشیده می شود و مناطق کرمان ، سیرجان ، بافت و جیرفت را شامل می شود. ارتفاعات مهم رشته کوههای جنوبی عبارتند از :
کوه جوپار، کوه پنج، کوه چهل تن، کوه لاله زار، کوه بیدخان، کوه هزار، کوه بحر آسمان، سلسله جبال بارز و در قسمت جنوبی شهرستان جیرفت کوههای بشاگرد قرار دارند که این منطقه را از استان هرمزگان جدا می نمایند.
خاک
از انواع خاکهایی که معمولاً دشتها و دره های استان را می پوشاند به غیر از خاکهای هیدرو مورفی دشتها و دره های کرمان ، می توان خاکهای رسوبی ، تپه های ماسه ای ، خاکهای فلاتی، خاکهای کوهستانی و ..... را نام برد. بیشتر اراضی استان را این نوع خاکها پوشانده است. به طور کلی خاکهای منطقه کرمان را در سه قسمت می توان بررسی کرد :
1- تپه های شنی
وزش بادهای متغیر در کرمان موجب تشکیل تپه های شنی می گرددکه خود مشکلی را از نظر تثبیت شنهای روان به وجود آورده است تپه های شنی قسمت اعظم جنوب منطقه کرمان را شامل می شود. این تپه ها عامل اصلی جلوگیری از توسعه کشاورزی و عدم ایجاد و گسترش سکونت گاههای انسانی در ناحیه جنوب به شمار می آیند. در بعضی نقاط بین تپه های شنی، خاکهای بدون پوشش گیاهی وجود دارد که بافت آن رس و لیمون و لیمون شنی می باشد.
استان کرمان به علت دارا بودن نواحی کویری وسیع و آب و هوای خشک بیابانی ، به شدت در معرض تهدید بیابانی شدن قرار دارد و در صورت ادامه بهره برداری بیش از حد ظرفیت مراتع طولی نمی کشد که خاک در معرض فرسایش و نابودی قرار خواهد گرفت. بدین جهت مسأله حفاظت و تثبیت شنهای روان در این استان حائز اهمیت فراوان و در زمره ضروری ترین کار قرار دارد.
2- تپه های بین ناحیه کوهستانی و ناحیه تپه های شنی
این قسمت به تدریج از ناحیه کوهستانی به طرف تپه های شنی تغییر بافت می دهد ولی به طور کلی تحت تأثیر رسوبات کوهستانی جنوب ، شرق و شمال غربی منطقه است.
خاکهای آبرفتی این منطقه اکثراً دارای قلوه سنگهایی می باشند. خاکهای دشتی آبرفتی منطقه شمال غربی کرمان دارای شیب کلی صفر تا دو درصد و بدون پستی و بلندی و کاملاً مسطح است و از نظر زهکشی دارای زهکشی طبیعی مناسب است. به طور کلی خاکهای دشت کرمان دارای بافت شن و لیمون است و میزان رس آن بین 30 تا 20 درصد متغیر است.
در اکثر نقاط دشت کرمان در قسمت سطح الرض میزان رس زیاد است و مقدار نمک و کلسیم بیش از اندازه است. خاک در این قسمت کاملاً سله می بندد و امکان رشد نباتات کم می شود.
3- منطقه کوهستانی
رشته کوهها دارای خاک کم عمق بوده از آنها درست بهره برداری نمی شود. رشته کوههای جنوب شرقی دارای سنگ مادر آذرین می باشد و خاک آن بر اثر چرای مفرط کاملاً فشرده شده و فرسایش پیدا کرده است. کوههای شمال غربی دارای پوشش گیاهی بیشتری است و خاک آن نیز عمق بیشتری دارد، سنگ ها در این قسمت آهکی است و بافت خاک عموماً لیمون شنی است.
رطوبت و تبخیر
در هر مکان خشکی خواه در ایران یا جهان، هر چه از دریاها دور شویم، از میزان رطوبت هوا کاسته می شود. به غیر از مناطق خشکی که از کنار آنها جریان سردی عبور می کند، رطوبت هوا در نواحی خشک بسیار کم است. در این نواحی عموماً رطوبت نسبی هوا پایین تر از 60 % است. میزان تبخیر سالیانه حدود 2800 میلی متر است که در مقایسه با مقدار باران بسیار زیاد است.
میزان تبخیر در فصل تابستان به 1400 میلی متر می رسد که حداکثر این مقدار تبخیر در تیر و مرداد ماه صورت می گیرد.
هوای کرمان اکثراً آفتابی است. بیشترین ساعات آفتابی سالیانه کرمان در ماه مرداد می باشد.
آب وهوا
وجود ارتفاعات و پستی و بلندی ها در منطقه و شرایط خاص اقلیمی، آب وهوای متفاوتی در نواحی مختلف استان کرمان به وجود آورده و وجود آب و هوای متنوع نیز سبب تشکیل چشم اندازهای طبیعی زیبایی در این ناحیه شده است. نواحی شمال و شمال باختری و مرکزی دارای آب و هوای خشک و معتدل است و نواحی جنوبی و جنوب خاوری آب و هوای گرم و نسبتا مرطوب دارند. مقدار باران و ریزش های جوی در این استان بسیار متغیر و کم است و بیش ترین باران در منطقه جیرفت می بارد. مناطق مرتفع و بادگیر، همراه با طوفان و گرد و غبار است.
استان کرمان تحت تاثیر بادهای مختلف برون منطقه ای و محلی است. وزش این بادها، آب و هوای آن را دستخوش تحولات و تغییرات قابل توجهی می کند. این بادها بیش تر از نوع بادهای موسمی خشک هستند و در ماه اسفند، فرودین و اردیبهشت می وزند. جهت وزش بادهای این ناحیه از جنوب باختری به طرف شمال خاوری و خاور است. این بادها انبوهی از خاک و شن با خود به طرف شهر کرمان می آورند و سبب کاهش رطوبت نسبی هوا می شوند. هم چنین، بادهای باختری و شمال باختری باعث ریزش باران در زمستان و بهار می شوند. ریزش بارش های جوی از آبان ماه شروع و تا اردیبهشت ماه سال بعد ادامه می یابد. بیشترین میزان بارندگی از دی ماه تا اردیبهشت ماه است که اغلب آن ها به صورت باران و گاهی هم اندکی برف می بارد
بادها
بادهای منطقه جنوب شرقی ایران از بادهای اصلی موجود در منطقه به وجود می آیند و مهمترین آنها عبارتند از : باد هرات ، باد سام، باد سرخ، باد ناشی «باد شمال شرقی»
دوری از دریا و وزش بادهای گرم و خشک از کویر باعث کمی بارندگی می گردد. به علت وزش این بادها و جریان ریگها به سمت مزارع، خسارت فراوان به کشاورزی وارد می آید.
به طور کلی بادهای کرمان در فصول مختلف عبارتند از :
باد شمال : باد سردی است که در زمستان می وزد و همراه با باران است.
باد غربی : بادی طوفانی است و همراه با شن و رگبار در زمستان تا آخر اردیبهشت می وزد.
باد شرقی : بیشتر در زمستان می وزد گرم و بدون رطوبت است.
باد جنوبی : باد گرمی است که در تابستان می وزد و همراه با گرد و غبار است.
قنات:
در استان کرمان از زمانهای گذشته قنوات متعددی وجود داشته و تاکنون این وضع تقریباً حفظ شده است. بواسطه «عدم تبخیر» و «نفوذپذیری» آب ، قنوات بهترین سیستم آبیاری در منطقه محسوب می شود. باوجود اینکه در سالهای احیر چاههای عمیق و نیمه عمیق زیادی در این استان حفر گردیده است. قنوات هنوز رکن اساسی تامین آب کشاورزی را تشکیل می دهد.
بارندگی در استان کرمان:
- اصولاً در استان کرمان زمستانهای سرد و گزنده و تابستانهای گرم وخشک و هوایی غبارآلود در ناحیه کویری دارد.
- مانند سایر مناطق کویری استان کرمان کم باران است. میزان بارندگی سالیانه بطورمتوسط 200-150 میلیمتر است. ریزش نزولات جوی از آبان ماه شروع و تا اردیبهشت ماه سال بعد ادامه دارد و بیشترین میزان آن از دی تا اردیبهشت می باشد. اغلب این بارش بصورت باران بوده و برف بسیار کم می بارد.
- در این نواحی رطوبت نسبی پائینتر از 60% است ، میزان تبخیر در فصل تابستان 1400 میلیمتر که در مقایسه با مقدار باران بسیار زیاد است. میزان تبخیر در فصل تابستان 1400 میلیمتر می رسد که حداکثر این مقدار تبخیر در تیر و مرداد ماه صورت می گیرد.
پوشش گیاهی استان کرمان
استان کرمان دارای پوشش گیاهی خاص نواحی کویری است. در این منطقه جنگل قابل توجهی وجودندارد و رستنی های آن نیز محدود به برخی گونه های بیابانی و کویری است. رستنی ها ی استان کرمان را درختان ارژن و گز و برخی گیاهانی که کاربرد دارویی و صنعتی دارند، تشکیل می دهند. برخی از گیاهان چون گل گاوزبان و کتیرا نیز در کوه های شمالی استان کرمان می رویند
سبک معماری بومی در کرمان
توجه به طراحی اقلیمی ساختمانها از یک سو تامین کننده شرایط حرارتی مناسبتر و آسایش بهتر برای انسان است و از سوی دیگر در مصرف انرژی و صرفهجویی در آن تاثیر شگرفی دارد. ساکنان هوشمند کرمان در گذشتهای دور با فقدان امکانات و وسایل تکنولوژیکی امروزین چنان به این امر توجه کردهاند که بسیاری از ساختها و آفریدههای دست معماران آنرا راه حلهای استادانه و شایان مطالعه دقیق تلقی میشوند.
اساساً شهر کرمان در چنبرهای از شرایط طبیعی، جغرافیای حاد، چه در زمستان و چه در تابستان، و زمین شناسی خاص از نظر تغذیه به وجود آمده و طی قرون متمادی برای بقای خود تلاش کرده است. شاید در میان شهرهای کویری و حاشیه کویری ایران، شهر کرمان بیشترین همبستگی و تواضع را در برابر طبیعت، به خصوص شرایط خشن اقلیمی، داشته باشد. این شهر با مشکلاتی چون گرمای تابستان، سرمای زمستان، نوسان بالای دمایی، خشکی بیش از حد هوا، بادهای همراه با سوز سرد زمستان و گرد و غبار و گرمای سوزان تابستان مواجه بوده است. به عبارت دیگر این منطقه اقلیمی خشن و ناسازگار داشته که هیچ گاه روی خوش به ساکنان خود نشان نداده است.
در چنین شرایطی، مجموعه های مسکونی به عنوان سرپناه انسان در برابر عوامل جوی، نقش خاصی مییابند. در زمینه میزان تاثیر پذیری خانههای سنتی از شرایط جوی، مطالعات متعددی در سطح کشور انجام گرفته است. با توجه به اینکه وسعت زیادی از کشور ما تحت استیلای شرایط گرم و خشک آب و هوایی است در ای مناطق الگوهای معماری سنتی دست نخورده، تقریباً به وفور یافت میشود. از قراین به دست آمده چنین بر میآید که آب و هوا تاثیر بسیار شگرفی بر ساخت و کالبد شهر کرمان به ویژه مجموعهه ای مسکونی سنتی به جا گذاشته است. معماران قدیمی به علت فقدان امکانات تکنولوژیکی امروزین، همواره درصدد سازگاری با شرایط اقلیمی بودهاند. اما متاسفانه با ورود فرهنگ معماری غربی، ارزان بودن سوختهای فسیلی، پیشرفت تکنولوژی ساختمان سازی و از خود بریدن فرهنگی موجب شد تا بافت جدید و ناتوان در برابر شرایط جوی شکل گیرد.
در حالیکه معماری سنتی کرمان میتواند الگوی شایان توجهی در رعایت اصول معماری جدید این شهر باستانی باشد. این شهر از گذشتهای دوربنا به گفته افراد مسن این منطقه، زمانی از خشک سالیهای پی در پی و وقوع طوفانهای شن و زمانی از زمستانهای سهمگین و نزول برف در رنج بوده است. با توجه به مطالعات اقلیمی، شدت گرمای هوا در تابستان گاه به بیش از 40 درجه سانتیگراد میرسد و این در حالی است که شدت سرمای زمستان در بعضی سالها به منهای 20 درجه سانتیگراد نیز رسیده است. گرمای خشک و شدید تابستان نیز با وزش بادهای تند و سوزان و گاه همراه با غبار شدت مییابد. وجود کوچههای عمیق و باریک و سرپوشیده به خوبی ساکنان شهر را ازآفتاب سوزان و تاثیربادهای غبارآلود محافظت می کند. ساباطها بر فراز کوچههای تنگ و باریک شهر باعث تامین بیشتر سایه بر سطح کوچهها میشوند.
کرمان شهری باستانی است که طی بیش از هزار سال با این اوضاع مبارزه کرده و سربلد و استوار به زندگی خود ادامه داده است. معماران سنتی هوشمند کرمان مانند ساکنان دیگر نواحی کویر، در ساخت محیط مسکونی خود، اصولی را رعایت کردهاند که علاوه بر فایق شدن بر اوضاع ناموافق محیطی، فضایی بهشت گونه را در دل کویر تفتیده فراهم کرده اند که تصور آن بسیار دور از ذهن به نظر میرسد.
- اولین اصلی که این مردم به آن واقف بودهاند، مساله بازتاب گرمای خورشید از خاک خشک و سوزان کویر بوده است. به همین دلیل شهر خود را در کمربندی سبز و خنک از زمینهای زراعی و باغها قرار دادهاند.
- دومین اصلی که ساکنان کرمان در ساخت شهر خود به آن توجه کردهاند، جهتگیری صحیح مجموعه است. وجود بادهای ناموافق خشک و سوزان، از نواحی جنوبی و بادهای سرد و سوزآور از نواحی غربی آنان را بر آن داشت که شهر خود را در جهت باد مطبوع شمال و شمال غربی قرار دهند.
- سومین اصل، جلوگیری از نفوذ گرما و سرمای شدید تابستان و زمستان و بادهای ناموافق به داخل بافت مسکونی بوده است. این مردم آگاه طی سالیان دراز زندگی در شرایط دشوار، دریافتند که اگر ساختماها نیز همچون انسانها چنان چه دست به دست هم دهند و با هم متحد شوند، مشکلات سهمگین را از پیش پا برخواهند داشت. به همین دلیل بافت مسکونی را به هم فشرده و متراکم ساختهاند.
- چهارمین اصل حفاظت از عابران در داخل مجموعه بوده است. وجود معابر غیرمستقیم، پرپیچ و خم و سرپوشیده بودن بخشهایی از آن، از یک طرف مانع نفوذ بادهای مزاحم بوده و از طرف دیگر به دلیل عمق زیاد، بیشترین سایه را تامین کرده است.
- پنجمین اصلی که مردم کرمان به آن واقف بودهاند. تامین هوای خنک و مطبوع برای هر واحد مسکونی بوده که با محفوظ کردن حیاطهای عمیق و تفس خانههای به هم فشرده از داخل این حیاطها امکان پذیر شده است. حیاطها که از همه طرف با فضاهای سرپوشیده محصور شده اند، همچون گودالی هوای خنک شب را در خود ته نشین میکنند و در روز گرم مورد استفاده قرار میدهند. عمیق بودن این حیاط به سایه دار بودن آن نیز کمک میکند.
- ششمین اصلی که مردم کویرنشین کرمان به آن توجه کردهاند خشکی هوا و امکا خنک کردن آن به کمک برودت تبخیری آب بوده است. این آگاهی به صورت استفاده از باغچه و حوض آب و فواره در خانهها جلوه میکند.
- هفتمین اصل، کشیدن هوای مطبوع حیاط و محیط خارج به داخل اتاقهاست. بادهای شمالی و شمال غربی کرمان از جمله بادهای مطبوعی هستند که در تابستان به مدد ساکنان این شهر شتافتهاند. معماران بومی کرمان با ابداع زیباترین بادگیرها این هوای مطبوع را به داخل اتاقها کشیده و بخش تابستان نشین خانه را دلنشین کردهاند. از آنجا که این بادها در بسیاری از موارد با گرمای نسبی نیز همراه بوده، با ساختن حوضهایی در قسمت تابستان نشین بادهایی را که از بادگیر عبور میکردند از روی این آبها عبور میدادند و بدین صورت موجب تعدیل درجه حرارت آن میشدند.
- هشتمین اصل استفاده بهینه از گرمای آفتاب، یا به عبارتی دیگر حفظ فضای داخلی از گرمای ناخواسته خورشید در تابستان و بهرهمند بودن آن از گرمای مطبوع زمستان است. در این شهر اتاقهای رو به جنوب شرقی و جنوب بهترین موقعیت را از نظر جذب گرمای خورشید در زمستان دارند. ضمن اینکه پنجرههای این اتاقها در اکثر مواقع سرد، آفتاب مطبوع را به داخل اتاق میکشانند.
- نهمین اصل، حفظ خنکی هوای اتاق در تابستان و حفظ گرمای آن در زمستان است که در چنین محیط نامساعدی با مشقت فراوان به دست آمده است. آنچه در این خصوص معماران بومی را به تفکر وا داشته استفاده از مصالح مناسب و در عین حال موجود در منطقه است. استفاده از دیوارهای خشتی ضخیم و سقفهای به ناچار منحنی خشتی، که تنها مصالح قابل دسترس در کویر بوده است.
باستان شناسی کرمان
- اهمیت «حوزه باستانی کرمان» در دنیای باستان
کرمان در دنیای باستان یکی از حلقههای زنجیره تمدنی جنوب فلات ایران به شمار میرفته است و همچون پل ارتباطی، فرهنگها و تمدنهای شرق ایران و «دره سند» را با مراکز مهم مدنیت جلگه خوزستان و دشت بین النهرین پیوند میداده است.
- شواهد مربوط به تاثیرگذاری تمدنهای باستانی
- تمدنهای باستانی با وجود بعد مسافت و دشواری برقراری ارتباط، تاثیرها و تاثرهایی داشتهاند، به طوریکه در بسیاری از آثار به دست آمده از محوطهها و تپههای باستانی، همسانی و همگونی در آثار را مشاهده میکنیم.
مشابهت های موجود میان نقوش سفالهای منقوش ماقبل تاریخ در نقاط مختلف، نقوش و علایم هم شکل در مهرها و سیلندرها و هزاران شاهد دیگر همگی دال بر وجود پیوند انکارناپذیر میان تمدنهای باستانی است.
- نقش تاثیر گذار «حوزه باستانی کرمان» در تمدن باستان
از طریق کرمان، رشته فرهنگی در جنوب فلات ایران با دو سوی شرق و غرب شکل میگرفته است از طرف دیگر، برخی از خصیصههای بومی محلی اثرگذار این ناحیه بر سایر تمدنها نیز به وضو «قابل تشخیص» است. از این رو میتوان نتیجه گرفت که در دنیای باستان، حوزه کرمان، هم نقش رابط داشته و هم خود عامل و اثرگذار بوده است.
- قدمت کاوشهای باستانی (غیرعلمی) در ایران
از زمانهای بسیار قدیم، کاوش برای یافتن گنج و دفینه در اماکن و محوطههای باستانی مرسوم بوده و حتی «ابودلف» در «قرن چهارم هجری» فعالیت گنج یابان در منطقه ارجان (بهبهان) را به چشم دیده و روایت کرده است.
- آغاز کاوشهای (علمی) باستان شناسی در ایران
کاوشهای علمی در ایران با کلنگ «لفتوس» (W.K.Loftus) در «شوش» به سال 1229 ه.ش آغاز شد. او عضو هیات انگلیسی بود که برای تعیین حدود خطوط مرزی ایران و عثمانی به خوزستان آمد. وی در ابتدا بررسیهایی در ویرانههای شوش انجام داد و پس از بازگشت به انگلستان از موزه بریتانیا مامور کاوش در شوش شد.
- وارد شدن نام کرمان در سفرنامههای اروپایی پس از گذر «مارکوپولو» از کرمان از قرن سیزدهم میلادی (هفتم هجری) به بعد که گذر مارکوپولو سیاح ونیزی به کرمان افتاد و در سفرنامه خودشرحی از این منطقه به یادگار گذاشت نام کرمان فراوان به قلم سیاحان و سفرنامه نویسان اروپایی جاری شد.
دروازه های کرمان :
_ دروازه رق آباد(ریگ آباد)
این دروازه در جنوب شرقی شهر واقع شده بود و چون هم مرز اراضی رق آباد بود به این نام خوانده می شد . سر درب این دروازه دارای مناره بود و درب آن با ارتفاع چهار متر و پهنای سه متر از چوب محکم ضخیم ساخته شده بود و در مقابل مسجد قائم خیابان مطهری در پنجاه متری روبروی آن واقع بود که امروز اثری از آن بجا نمانده است.
_دروازه وکیل
که مرحوم اسماعیل خان وکیل الملک آنرا بنا نهاد و چون در نزدیک مسجد جامع واقع بود آن را دروازه مسجد می نامیدند . در سال 1296 هجری قمری چون خطر فرو ریختن داشت درصدد تعمیر آن برنیامدندو آن را خراب کردند