دانلود مقاله کاشان

Word 283 KB 30083 50
مشخص نشده مشخص نشده جغرافیا - زمین شناسی - شهرشناسی - جهانگردی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  •  

    کاشان

     

     

     

     

    وز اصفهان به کاش و به کاشانهای خویش

     

                                                           گلها میان دیده و در دل خلنده خا ر

     

     

     

    در« برهان قاطع »آمده است : «کاش به معنی کاشکی ، خواهش ، آرزو ، افسوس

     

    و مخفف کاشان هم هست و آن شهری است معروف ازعراق .2 »

     

    شهرستان کاشان ، یکی ا زشهرستان های استان اصفهان است .

     

    این شهرستان ازطرف شمال به شهرستان گرمسار ودریاچه قم (دریاچه نمک )

     

    وازطرف شمال غربی به شهرستان قم ، و از طرف مشرق به شهرستان اردستان ،

     

    و از طرف جنوب به شهرستان نطنزو بخش میمه * ، و از طرف مغرب به

     

    شهرستان دلیجان محدود است . شمال و مشرق شهرستان کاشان به کویر محدود

     

    می شود .

     

    در حفاریهایی که توسط باستانشناسان در تپۀ « سیلک » درچهار کیلومتری غرب شهر

     

    کاشان به عمل آمد ه ، طبقات گوناگونی مشاهده شده است که نمودار زندگی متفاوت

     

    انسانها در هزاران سال قبل از میلاد مسیح می با شد . درآنجا حتی نشانهایی از

     

    تمدنهای اولیه بشری به دست آمده است .  بعید نیست که نام « کاشی » و« کاشان »

     

    ازقوم « کاسی » و « کاسیان » گرفته شده باشد . « کاسیان » در نیمۀ دوم هزاره دوم

     

    قبل ازمیلاد . درحدود مغرب « نجدایران* » زندگی میکردند وممکن است که اصطلاح

     

    «کاسی » ، مفهوم نژادی وسیعتری از تسمیۀ « قوم واحد درمیان اقوام زاگرس »

     

    داشته باشد .

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    1)

    2)

     

     

    منظور آنکه شاید علاوه بر کوههای زاگرس ، کاسیها در سایر نقاط ایران نیز سکنی

     

    داشته اند . یا اگر سکنی نداشته اند ، اقلاً ارتباط  داشتند و این نام به محلهای مختلفی

     

    در گوشه و کنار ایران اطلاق شده است 10

     

    در « تاریخ کاشان » دربارۀ وجه تسمیه این شهر چنین آمده است : « کاشان در کتب

     

    قدیمی « قاشان » و « قاسان » هم ضبط شده است ، این هر دو معرّب کاشان است .

     

    در زمان قدیم نام این ولایت « چهل حصاران » بود و قلعه و برج و بارو نداشت .

     

    هنگامی که « زبیده خاتون » همسر « هارون الرشید » از این محل عبور می کرد ،

     

    مردم از او خواستند که درآنجا برای مقابله به حملات دیلمان ، برج وبارو ساخته شود .

     

    . در ساعت سعد ، چنانکه معهود است از برای علامت و آثار طول و عرض و وضع

     

    هر بنایی ، کاه یا گچ یا خاکستر ریختند ، و بنیاد قلعه بندی این بلده را کاه فشاندند .

     

    لهذا به « کاه فشان » موسوم گشت و بر اثر کثرت استعمال ، پارسیان « کاشانش »

     

    گویند . کاشان در قدیم جزو « دارالایمان » بود قم بود . بعضی از قراء و توابع

     

    کاشان که در جانب اصفهان است ، جزء اصفهان بود . ولی در دوره صفویه ،

     

    کاشان جزء اصفهان محسوب می شد و در دورۀ قاجاریه جزء قم بود . 2»

     

    درهمان کتاب به نقل از« تاریخ قم » نوشته شده است :« قاسان ، را نام نهادند به

     

    رودخانه ای که آن را به زبان عجم « کاسه» گویند وگویند که « قاسان » دریا

     

    بوده است وآن را«کاسه رود » خوانده اند .3»

     

    وجه تسمیه مربوط به مسافرت زبیده خاتون به کاشان و کاه فشاندن ، چندان صحیح

     

    به نظر نمی آید ، زیرا اولا ً، در تمام نقاط برای آنکه جای بنا مشخص وپی ریزی

     

    ساختمانها و شهر معلوم شود ، گچ یا کاه میریختند . این موضوع تنها مختص کاشان

     

    نیست . ثانیاً ، مسافرت « زبیده خاتون » به کاشان صحّت تاریخی چندانی ندارد .

     

    به هر جهت شما خوانندۀ عزیز مختار هستید هر وجه تسمیه ای را که از نظر عقل

     

    و منطق صحیح تشخیص می دهید ، قبول بفرمایید .

     

    « ابن حوقل » جغرافیا نویس قرن چهارم هجری دربارۀ کاشان چنین نوشته است :

     

    « کاشان ( قاسان ) شهر کوچکی است و بناهای آن از گل ساخته شده و همۀ شهرهای

     

    جبال جزء ری چنین است » 4

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    1)

    2 و 3 ) تاریخ کاشان ، ن . ک  صفحات 6 ، 7 ، 8 ، 34

    4 ) صوره الارض ، صفحه 114

     

     

    در « خلاصه البلدان » آمده است : « کاشان در قدیم چندان شهریتی نداشت و قصبه و

     

    رستاقی از توابع بلدۀ قم بود و در تواریخ مذکور است که « قاسان » نام رودخانه ای

     

    بود که آن را به زبان فارسی کاشان می خواندند ، و الحال آن رودخانه خشک است و

     

    به جای آن شهر بنا شده است ، بعضی دیگر گفته اند که « قاسان » نام شطی بوده که

     

    به فارسی « کاس رود » می خواندند . بعد از آنکه آب شط شروع به خشکی نمود .

     

    اول موضوع قریه ، « بطریده » که الحال به « بدریه » مشهور است ، ظاهر شد .

     

    آنجا بلند ترین موضع آن رود بود و بعد از ان موضع ، قریۀ « درام » ظاهر شد .

     

    بعضی گفته اند آن را « قاسان اکبر » بنا نهاد و به نام خود خواند . » 1

     

    « مقدسی » ، کاان را شهری نامور و کهنسال در مرکز کویر می داند و می گوید :

     

    « پیرامون آن کشتزارهای آباد و کاریزها فراوان دارد . در ساختن قمقمه ماهرند و

     

    در آنجا نوعی ، « طلخون » ( ترخون ) دیدم که مانندش ندیده بودم . مرکز هلوی

     

    خوب است . عقربهای شگفت انگیز دارد . شنیدم که « ابوموسی اشعری » هنگامی

     

    که از گشودن شهر در ماند ، گژدمهای زهرآگین از « نصیبین » درکوزه ها بیاورد

     

    وبه درون دژپرتاب همی کرد تا مدافعان ازآن بجستند وشهرخود تسلیم دشمن کردند. »2

     

    لازم به تذکر است که در زمان قدیم ، برای تصرّف شهرها دست به هرحیله ای می زدند

     

    ولی بنده مطلبی را که « مقدسی » درباره کژدمهای زهرآگین « نصیبین » ذکر کرده

     

    است ، در هیچ مأخذ دیگری ندیده ام .

     

    در « تقویم البلدان » به نقل از « العزیزی » نوشته شده است : « قاشان شهری است پر

     

    نعمت در وسط بلاد « جبل » . 3 خراجش به خراج قم افزوده شود . » 4 و به نقل از

     

    « اللباب » کفته شده است : « کاشان شهری است نزدیک قم و مردمانش شیعی هستند .

     

    جماعتی از علما به آن منسوبند . 5 »

     

    « حمد الله مستوفی » درقرن هشتم هجری از جمله کسانی است که بنای شهر را به

     

    « زبیده  خاتون » منکوحۀ * « هارون الرشید » نسبت می دهد و می گوید : « بر

     

    ظاهر آن قلعه ای گلین است که آن را « فین » خوانند . هوایش گرمسیر و آبش از

     

    کاریز « فین » و رودی است که از « قهرود » و « نیاسر» آید . به زمستان هوای

     

    آنجا سرد می شود و مانند ساوه ، یخ آب در چاه بندند تا به هنگام گرما باز دهد . » 1

     

    معلوم می شود که این کار یخ آب بستن درچاهها ، درآن زمان مخصوصاً درمناطق

     

    کویری معمول و متداول بوده است . « حمد الله مستوفی » اضافه می کند :

     

    « از میوه هایش خربوزه و انگور است .

     

    مردم آنجا شیعۀ اثنی عشری و اکثرشان حکیم وضع و لطیف طبع هستند . در آنجا ،

     

    جهّال * و بطّال * کمتر باشند . از حشرات ، عقرب در آنجا بسیار بود و قتال * باشد

     

     و گویند غریب را کمتر زخم زند . » 2

     

    اکنون که سخن از عقرب کاشان به میان آمد ، بیتی از« قطران تبریزی » دراین باره

     

     نقل می کنیم :

     

    ولی * را گنج بی رنجی ، عدو *  را رنج بی گنجی

     

                                                          یکی را کژدم کاشان ، یکی را زر کاشانی

     

    در نیمۀ دوم قرن نهم و نیمۀ قرن دهم هجری ، پارچه های ابریشمی کاشان شهرت بسیار

     

    داشت و شهر نیز پر جمعیّت بود . پارچه ابریشمی و نخی چندان فراوان به دست می آمد

     

     که در یک روز هر کسی می توانست از این پارچه ها تا ارزش ده هزار دوکات فراهم

     

     کند . پیرامون شهر نزدیک سه میل و دارای حصار و حومه ای زیبا و وسیع بود . 3

     

    امّا متأسفانه در نیمۀ دوم قرن دهم ( 982 ه . ق ) شهر کاشان و روستای « فین » دچار

     

     زلزلۀ ویران کننده ای شدند و خانه ها و بازار شهر خراب گشت . در این زلزله ، بیشتر

     

     قریۀ « فین » دچار خرابی شد ، ولی زلزله ای که در سال 1192 ه . ق در شهر کاشان

     

     اتفاق افتاد ، بسیار شدیدتر و ویران کننده تر بود . به طوری که « صباحی بیدگلی »

     

     می گوید :    

     

    کوچه و بازار آن شد آنچنان ویران که کس

     

                                                    فرق نتوانست کردن این کدام است ، آن کدام

     

    ولی پس از مدّتی بازار کاشان را دوباره ساختند و در زمان « کریمخان » ، خندقی به

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    1)

    2)

    3)

    دور شهر کشیدند . 1

     

    از زمانهای قدیم ، قالی و قالیچه و دستمالهای ابریشمین و انواع مخمل و زری

     

    دوزی کاشان مشهور بوده است .

     

    در « ظرایف و طرایف » آمده است : « مس سرخ ، پارچه ، سفالینه ، جوزقند ،

     

    زر، کژدم ، قمقمه ، قالی و خربوزۀ کاشانی شهرت دارد . » 2

     

    « شاردن » سیّاح و بازرگان فرانسوی در دوره صفویه دربارۀ کاشان می نویسد :

     

    « شهر کاشان در دشت وسیعی قرار دارد که درازای آن یک فرسنگ و و پهنایش

     

     ربع فرسنگ است . باروی شهر ، دیوار مضاعفی دارد که مجهّز به برجهای

     

     قدیمی می باشد . پنج دروازه دارد به نامهای دروازۀ دولت ، دروازۀ فین ،

     

     دروازۀ قصر ملک ، دروازۀ قم و دروازۀ اصفهان . » 3

     

    « شاردن » در جایی دیگر گفته است : « در هیچیک از شهرهای ایران ،

     

     مصنوعات و منسوجات مخمل و حریر و تافته و ابریشم و قطعات سیم بفت و

     

     زربفت و زریهای ساده و گلدار و ابریشمی بیشتر از کاشان و حومه تهیّه

     

    نمی گردد.

     

    تنها در یکی از نقاط  حومۀ شهر ، هزار کارگر ابریشم بافت کار می کنند . این

     

     آبادی « اران * » نام دارد . در فاصلۀ دو فرسخی شهر واقع ، و از دور همچون

     

    شهر زیبایی جلوه گراست . دوهزار باب خانه و باغچه و ششصد باغ زیبا دارد. »4

     

    « توماس هربرت » در سال 1628 میلادی 5 دربارۀ کاشان چنین اضحار نظر

     

    می کند : « کاشان را از حیث عظمت و ثروت و زیبایی حقاً می توان دومین شهر

     

     ایران نامید .6

     

    سکنۀ آن قریب چهار هزار خانوار می باشد . خانه ها خوب ساخته شده و داخل

     

    بسیاری از آنها گچبری و نقاشی شده است . مساجد و امامزاده ها دارای

     

    گنبدهای زیبا به رنگ فیروزه ای می باشد . بازار کاشان خیلی بزرگ و یکنواخت

     

    و انباشته از انواع منسوجات ابریشمی و زری دوزی و پشمی است که از حیث

     

    بافت و رنگ آمیزی در دنیا بی نظیر است . کاروانسرای این شهر بسیارعالی و

     

    از تمام کاروانسراهایی که ما در ایران دیدیم ، بهتر است . »

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    1) تاریخ کاشان ، صفحات 469 و 497   

    2) ظرایف و طرایف صفحه 533

     3) تاریخ اجتماعی ایران ، مرتضی راوندی ، جلد پنجم ، صفحات 337 و 338 به نقل از سیاحتنامۀ شاردن .

    4) تاریخ اجتماعی ایران . مرتضی راوندی ، جلد پنجم ، صفحۀ 395

    5) دورۀ شاه عباس اوّل . 

    6) دراینکه کاشان دردورۀ صفویه یکی ازشهرهای آباد ایران بود ، حرقی نیست ،امّا « توماس هربرت »

    درتوصیف این شهرغلونموده است .                                                                                                                                                         

     

    گرچه هوای کاشان درتابستان گرم و خشک است و میزان بارندگی آن بسیار کم

     

    است ، امّا در کوهپایه هایی که درغرب و جنوب کاشان قراردارند ، چشمه سارهای

     

     پر آبی دیده می شود که یکی از آنها ، چشمۀ « فین » است .  این چشمه در دامنۀ

     

    کوه « دندانه » و « هفت کتل » ظاهر می شود و علاوه بر اینکه « فین علیا »

     

    و « فین سفلی » به وسیلۀ آب آن مشروب می گردد ، روستاهای حومۀ کاشان نیز

     

    از آب این چشمه استفاده می کنند . « فین » روستایی بسیار قدیمی است که تقریباً

     

    در شش کیلومتری جنوب غربی شهرکاشان قرار دارد و باغ زیبای آن مشهوراست .

     

    همان باغی که در آن « امیر کبیر» صدر اعظم لایق ایران ، در دورۀ قاجاریۀ به

     

     دست جلّادان « ناصرالدین شاه » به قتل رسید . از دیگر چشمه سارهای اطراف

     

    کاشان ، چشمه سار « جوره بزرگ » و « جورۀ کوچک » است که از فراز

     

     کوههای « قمصر » می جوشد و سپس به یکدیگر می پیوندد و به راه خود ادامه

     

    می دهد تا وارد « قمصر» می شود . نصف آب آن حق الشرب اهالی قمصر است

     

    و نصف دیگرش تا هوالی بند « قمصررود » جریان می یابد . « قمصر» دردره ای

     

    مصفّا و زیبا در جنوب شهر کاشان قرار گرفته است و گل و گلاب آن بسیار

     

    معروف و مشهور می باشد . از چشمه های دیگر اطراف کاشان ، چشمه « نیاسر »

     

     و آب « راوند » را می توا ن نام برد . همچنین آثاری از دو آتشکده مربوط به دورۀ

     

     ساسانیان در اطراف کاشان باقی مانده است ، یکی در« خّرمدشت » که حدود بیست

     

     کیلومتری جنوب کاشان است و دیگری « اردشیر» یا « نیاسر» قراردارد .    

     

     

     

    1) تاریخ اجتماعی ایران ، راوندی ، جلد پنجم ، صفحه 338

                   آشنایی مختصری با تاریخچۀ شهرستان کرج

     

     

     

     

    علی شریعتی

     

    چکیده :

     

    کرج از لفظ کاواک یا کاوک به معنی میان تهی می آید . به نظرمیرسدبه دلیل قرار

     

     گرفتن دره کرج دروسط شهر چنین نامی به آن اطلاق می شده که بعدها به کرج

     

     تبدیل گردید . کرج در نخستین تقسیمات کشوری تابع استان دوم (مرکزی )اودرسال

     

     1357 درشمار شهرستا نهایاستا ن تهران قرارگرفت وسرانجام در سال 1368

     

    مسا حت 5830 کیلومترمربعی آن بین سه شهرستان جدید به نامهای کرج ، شهریار

     

     وساوجبلاغ تقسیم شد .

     

    درروزگارهای کهن ، دهکدۀ کرج از توابع طالقان محسوب می شد وبیش ازصد

     

     خانه روستایی نداشت . درشبها نورستارگان وصدای جرس کاروانیان به گوش   

     

    می رسد که بین قزوین وری درحرکت بودن وگاه برای استراحت در کاروانسرایی

     

     درمیدان کرج ویادرکاروانسرای شاه عباسی ویا کاروانسرای سنگی که توسط

     

    شاعباس احداث شده بود بیتوته می کردند وپس ازپرداخت باج دروازه، دردشتهای

     

    دامنۀالبرز به راه خود ادامه میدادند وبرای تجارت و بازرگانی به شهرهای دیگر    

     

    روی می آوردند تنها آبادی قابل توجه حوالی دهکدۀ کرج در آن زمان ، قصر

     

    فتحعلیشاه اجار بود که بعدها به دانشکده کشاورزی اختصاص یافت .

     

     

     

    قلعه هایی از قبیل معبد ناهید در شهرستانک ، قلعه روی زمین ، قلعه گسیل ،تکیه

     

     سپهسالار که مقبره یکی از سادات زیدی است وبه روایتی مدفن شاهزاده ابراهیم

     

    پسر امام موسی کاظم (ع) است . امامزاده بی بی سکینه درجنوب کرج ، قلعه شاه

     

     دژ، قلعه صلصال ، قلعه سالار، آتشگاه ودرخت کهنسال 2000 ساله سرو خمره ای

     

    واقع در شمال باختری کرج ، تخت سلیمان در راه چالوس ، آبادی هشتگرد در راه

     

     قزوین همه و همه وجود یک تمدن باستانی بزرگ را دراین خطه روشن می سازد .

     

    دیرینه شهر کرج :

     

    در طول سالهای 1320 تا 1335 یعنی اوایل جنگ جهانی دوم ، کرج دهکده

     

     کوچکی بود که در 35کیلومتری شمال غربی شهر تهران واقع بود وجمعیت آن

     

     بیش از 3000 نفر نبود ولیکن به دلیل داشتن باغات سر سبز وانهار جاری خود

     

     ، به سورت مکانی سرسبز مفرّح به عنوان استراحتگاه و تفریهگاه مردم

     

     شهرهای دیگر، مورد استفاده قرار می گرفت . بارندگی های فراوان ،رودخانه پر

     

     آب کرج که از میان باغ ها وسرسبزی های کرج می گذشته وسر راه خود آنها را

     

     سیراب می کرده ، رویهم رفته فضایی دل انگیز با آب وحوایی مفهرح برای شهر

     

     کرج که به واقع یک باغ شهر بوده را ایجاد میکرد .

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    وضعیت کنونی کرج :

     

    باز گذشت زمان ،باغ شهر دیروز به دلیل جاذبه های خود و مو قعیت خاص شهر از

     

     لحاظ نزدیک بودن به تهران و سر ریز شدن جمعیت تهران به دلایل اقتصادی و

     

    معیشتی ،روز به روز بر جمعیتش افزوده شد . به طوری که رشد سالیانه جمعیت در

     

    حال حاضربه 1/7 در صد رسیده است و بر اساس آخرین سرشماری ها جمعیت

     

    شهر کرج در حدود 000/980 نفر بر آورد شده است که تا سال 1381 ، پیش بینی

     

    شده که این جمعیت به 034/603/1 نفر خواهد رسید . با افزایش جمعیت ، اولین

     

    چیزی که به فکر خطور می کند ، مسأله چگونگی تأمین مسکن است . باید گفت که

     

    برای تأمین مسکن جمعیتی که روزبه روزبر تعداد آن افزوده می شد ، شهرک های

     

    اقماری رفته رفته جایکزین مساحت زیادی از فضای سبز شد و تعداد زیادی از

     

     باغات توسط افراد سود جو خشکانده شده تا به تدریج درختان جای خود را

     

     به آسمانخراشهای سر به فلک کشیده دهند .

     

    توسعه مسکن از یک سو و کاهش بارندگی از سوی دیگر ( در حدود 8/237

     

    میلیمتر در سال ) باعث شد که روز به روز بر تعداد باغات خشک افزوده شود ،

     

    چرا که کاهش بارندگی سبب شده بود که آب رودخانه کرج که مهمترین منبع تامین

     

    آب فضای سبز بوده و در اثر خشکسالیهای موجود به کمترین میزانخود برسد . به

     

     طوری  که نتواند جوایگوی میزان فضای سبز موجود که در حدود 550 هکتار

     

     است ، باشد . در صورتی که این میزان فضای سبز ، تقریباً یک سوم حد استاندارد

     

     فضای سبز مورد نیاز شهر کرج است . این جاست که ماهیت وجودی سازمان

     

     پارکها و فضای سبز کرج به عنوان یک ارگان محافظ و توسعه دهندۀ فضای سبز

     

     شهری نمایانگر می شود . چرا که این سازمان برای هر یک ارگان محافظ و

     

    توسعه دهندۀ فضای سبز شهری نمایانگر می شود . چرا که این سازمان برای هر

     

    یک از مشکلات موجود ، راهکارهایی را در پیش گرفته است تا بتواند با تلاشی

     

    شبانه روزی ، فضایی سبز و متناسب و شایسته شهروندان فهیم کرج مهیا سازد .

     

    پس لازم به نظرمی آید که در ابتدابه معرفی واحدهای مختلف این سازمان بپردازیم .

     

    امید است با راهکارهای کاربردی که « نخستین همایش کرج شناسی » ارائه می

     

    دهد و مسئولین ان شاءَ الله اجرا می کنند ، شهر در ابعاد اجتماعی و فرهنگی و ...

     

    آرامش بیشتری را دریابد و به شهروندان تقدیم دارد .        

     

     

     

     

     

     

کلمات کلیدی: شهر کاشان - کاشان

نام شهر کاشان در مآخذ اسلامی، ”قاشان“ یا ”قاسان“ ضبط شده و از شهرهای بسیار قدیمی ایران است. به استناد تحقیقات باستان شناسان در تپه های سیلک واقع در 4 کیلومتری غرب کاشان، این ناحیه یکی از نخستین مراکز تمدن و محل سکونت بشر ماقبل تاریخ شناخته شده است. کاشان در زمان ساسانیان منطقه ای آباد بوده است. این شهر در دوره اسلامی نیز یکی از شهرهای مهم و معروف عراق و عجم بود. به استناد جغرافی ...

کاشان تاریخچه شهرکاشان نام شهر کاشان در مآخذ اسلامی، ”قاشان“ یا ”قاسان“ ضبط شده و از شهرهای بسیار قدیمی ایران است. به استناد تحقیقات باستان شناسان در تپه های سیلک واقع در 4 کیلومتری غرب کاشان، این ناحیه یکی از نخستین مراکز تمدن و محل سکونت بشر ماقبل تاریخ شناخته شده است. کاشان در زمان ساسانیان منطقه ای آباد بوده است. این شهر در دوره اسلامی نیز یکی از شهرهای مهم و معروف عراق و ...

مولانا کمال‌‌الدين سيدعلي محتشم کاشاني جنسيت: مرد نام پدر: خواجه ميراحمد تولد و وفات: (شاعر - ... ) قمري محل تولد: ايران - اصفهان - کاشان شهرت علمي و فرهنگي: شاعر ملقب به شمس‌الشعراء. اصل وي از نراق بود. محتشم در بيتي از ديوان خود به

قالي ايران که عامل بزرگ شناسايي کشور کهنسال ما به جهانيان گشته و اکنون در زندگاني همه اقوام بشر از هر نژاد و ملت خود نمايي مي کند، گذشته از تأمين نيازمندي هاي زندگي و تشکيل اندوخته پر بهاي هر خانه و خانواده‌اي، ارزنده‌ترين نماينده انديشه هاي لطيف ان

شهر کاشان در حاشیه کویر در فاصله 220 کیلومتری جنوب شهر تهران و 86 کیلومتری جنوب شهر قم واقع است. مختصات جغرافیایی آن 51 درجه و 27 دقیقه طول شرقی و 33 درجه و 59 دقیقه عرض شمالی است و ارتفاع آن از سطح دریای آزاد بین 940 تا 1130 متر می‌باشد. ناحیه فین یکی از تفرجگاه‌های اطراف کاشان است و می‌توان نسبت ناحیه فین به کاشان را مانند منطقه تجریش به تهران دانست. ناحیه‌ای که باغ فین در آن ...

کليم کاشاني ملک‌الشعرا ميرزا ابوطالب کليم کاشاني، مشهور به « طالباي حکيم» از شاعران معروف سده يازدهم هجري، يکي از دو سه چهره برجسته سبک هندي و از شاعران موفق اين شيوه به شمار مي‌آيد. ولادت وي در اوايل قرن يازدهم هجري قمري در همدان اتفاق افتاده

) موقعیت جغرافیایی شهرستان کاشان با جمعیتی بالغ بر400 هزار نفر وحدود2100 هکتار وسعت؛ در 51 درجه و27دقیقه طول شرقی و33درجه و59 دقیقه عرض شمالی قرار دارد.کاشان از لحاظ آب وهوایی؛ متنوع ودر اکثر فصول وایام سال برای سفر مناسب می باشد. نواحی شمالی و شرقی کاشان را دشت کویر احاطه کرده ولی وجود آبادیها و شهرهایی چون قمصر، قهرود، جوشقان، نیاسر، برزک، کله، ارمک، رهق، ازناوه، اردهال، استرک ...

وز اصفهان به کاش و به کاشانهاي خويش گلها ميان ديده و در دل خلنده خا ر در« برهان قاطع »آمده است : «کاش به معني کاشکي ، خواهش ، آرزو ، افسوس و مخفف کاشان هم هست و آن شهري است معروف ازعراق .2 » شهرستان کاشان ، يکي ا زشهرستان هاي استان اصفهان

شهر کاشان در 258 کيلومتري تهران قرار دارد. از شمال به کوير و درياچه قم و از مشرق به اردستان و از جنوب به نطنز و از مغرب به محلات محصور است. به دليل وجود تپه هاي باستاني در آن از مناطق باستاني محسوب مي شود. کاشان از گذشته هاي دور به بافت منسوجات گل

نگاهي به سير حضور آيت الله کاشاني در نهضت ملي شدن نفت و حوادث پس از کودتا آنچه در اين مقاله مي آيد نقش آيت الله کاشاني در جنبش و بخصوص از جريان واقعه ?? تير ???? به بعد را بيان کند. در آن زمان ? دسته روحاني وجود داشتند. دسته اول به رهبري آيت الله ب

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول