دانلود مقاله عجائب هفت گانه

Word 709 KB 30089 17
مشخص نشده مشخص نشده جغرافیا - زمین شناسی - شهرشناسی - جهانگردی
قیمت قدیم:۱۰,۱۵۰ تومان
قیمت: ۷,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مجسمه‌ زئوس

     

    در یکصد و پنجاه کیلومتری غرب آتن در یونان، شهری تاریخی به نام المپیا (Olympia) قرار دارد، شهری که جایگاه اولیه بازی‌های المپیک بوده و اصلا نام این بازی‌ها از آن گرفته شده است. در ارزش و مقام بازی‌های المپیک در ایام باستان همین بس که در مدت بازی‌ها جنگ‌ها متوقف می‌شد و ورزشکاران از آسیای صغیر، سوریه، مصر و جز این‌ها برای مسابقه و پرستش زئوس (Zeus) به شهر المپیا می‌آمدند.

    پژوهش‌های تاریخی نشان می‌دهد که بازی‌های المپیک از سال 776 قبل از میلاد آغاز شده است و بعدها در سال 450 قبل از میلاد معبد زئوس توسط معماری بنام لیبون (Libon) ساخته شد. نیایشگاه زئوس بسیار ساده و با معماری معمولی یونان ساخته شد، ازاین‌ رو لازم بود تا به نوعی عظمت و بزرگی زئوس در پرستشگاه ترسیم شود. راه حل چیزی نبود جز یک تندیس با عظمت از زئوس، تندیس سازی به نام فی دیاس (Pheidias) مسوول ساخت این تندیس با شکوه شد.

    فی دیاس تجربه ساخت تندیس‌های بزرگ از طلا و عاج را داشت. کارگاه تندیس سازی او هنوز در المپیا موجود است، او در آنجا قطعات تندیس زئوس را ساخت و پس از پایان ساخت قطعات در نیایشگاه آن‌ها را روی هم سوار کرد.

    برای سال‌ها معبد زئوس محل جذب ورزشکاران و بازدیدکنندگان از سراسر دنیا بود. در سده‌ی نخست میلادی یکی از امپراتورهای روم به نام گالیگولا (Galigula) قصد آنرا داشت که این تندیس زیبا را به رم ببرد. اما در میان راه چهارچوب‌هایی که برای حمل تندیس ساخته بودند شکست و خساراتی هم به تندیس وارد شد، بعدها این معبد و تندیس زئوس در سده دوم میلادی توسط یونانیان بازسازی شد.

    در سال 391 پس از میلاد، امپراتور یونان تئودسیوس اول (Theodosius I) بازی‌های المپیک را ممنوع کرد و درب‌های معبد زئوس را به روی همه بست. او بازی‌های المپیک را تمریناتی برای کفر و شرک می دانست. پس از آن باران، زمین‌لرزه و غیره آسیبهای جدی به نیایشگاه زئوس وارد کرد تا اینکه قبل از قرن پنجم میلادی یکی از ثروتمندان یونان تندیس زئوس را از معبد به شهری بنام کنستانتینوپل (Constantinople) - که امروز جزو خاک ترکیه و حوالی استانبول است - برد.

    تندیس زئوس در این شهر تا سال 462 سالم نگهداری شد، تا اینکه در این سال در یک آتش سوزی بسیار بزرگ تخریب شد. در نوشته‌های به جا مانده از یونان باستان آمده است که "با وجود آن‌که نیایشگاه زئوس بسیار بزرگ است و با اینکه تندیس، زئوس را در حالت نشسته نمایش می دهد اما سر تندیس تقریبآ به سقف چسبیده است. ما نگران هستیم اگر چنانچه روزی زئوس بخواهد بایستد، سقف درهم خواهد شکست!"

    ارتفاع تندیس زئوس حدود 13 متر بود و سطح مجسمه به ابعاد 6.5 در 1 متر جای داده می شد، یونانیان باستان تندیس زئوس را در مراسم گوناگون با زیورآلات خاصی آرایش می کردند. در ارتباط با عظمت و زیبایی این تندیس جهان‌گرد معروف یونانی پاسانیاس (Pausanias) می نویسد: "روی سر این تندیس تاجی از برگ زیتون قرار داشت و در دست راست او نشان پیروزی ... در دست چپ او عصای سلطنتی که مینا کاری شده بود و روی عصا یک عقاب از طلا نشسته بود. کفش‌هایش طلا بود و لباس‌هایش از پوست حیوانات و گل یاس و ... تخت پادشاهی او از زر، چوب آبنوس و عاج فیل ساخته شده بود."

     

    معبد آرتمیس

     

     

     

     معبد آرتمیس در شهر افه‌سوس (Ephesus) در حدود 50 کیلومتری شهر ازمیر (Izmir) ترکیه قرار داشته است. این معبد به عنوان زیباترین بنای روی زمین شناخته می شده است و به همین دلیل در میان عجایب هفت گانه جا دارد.

    هرچند که زیربنای باقی مانده از این معبد، تاریخ ساخت آن‌را قرن هفتم قبل از میلاد مشخص می‌کند، اما راه یافتن معبد آرتمیس در فهرست عجایب هفت گانه به حدود 550 قبل از میلاد مربوط می‌شود. این بنا که به آن معبد بزرگ مرمرین گفته میشود، توسط کروسوس (Croesus) شاه لیدی به کرسیفون (Chersiphron) معمار یونانی سفارش داده شد. معبد با مجسمه‌های برنزی که توسط ماهرترین مجسمه سازان آن زمان ساخته شده بودند تزئین شده بود. هنرمندانی نظیر فیدیاس (Pheidias)، پلی کلیتوس (Polycleitus)، کرسیلاس (Kresilas) و فرادمون (Phradmon).

    معبد آرتمیس هم به عنوان یک محل داد و ستد کالا و هم به عنوان آموزشگاه مذهبی مورد استفاده قرار می‌گرفت. در طی سال‌ها، بازرگانان، جهان‌گردان، صنعت‌گران و پادشاهان از این محل مقدس دیدن می‌کردند و احترام خود را با آوردن هدایای مختلف ابراز می‌نمودند. تحقیقات اخیر باستان شناسی به یافتن تعدادی از این هدایا که شامل مجسمه‌های طلا و عاج آرتمیس، گوشواره‌ها، دستبندها و گردنبندهایی زیبا، اثر صنعت‌گران پارس و هند هستند، منجر شده است.

    در شب 21 جولای سال 356 قبل از میلاد، مردی به نام هروستراتوس (Herostratus) برای جاودانه کردن نام خود در تاریخ، معبد را آتش زد و درواقع به هدف خود دست یافت. عجیب این‌که اسکندر کبیر هم در همین شب متولد شد. بنا به گفته پلوتارک (Plutarch) تاریخ نگار، در آن شب آرتمیس چنان درگیر مراقبت از زاده شدن اسکندر بود که نتوانست از معبد خود محافظت کند.

    اسکندر پس از فتح آسیای صغیر اقدام به ساخت مجدد معبد کرد که تا بعد از مرگ وی در سال 323 قبل از میلاد، همچنان در دست ساختمان بود. در قرن اول پس از میلاد، هنگامی که سنت پل برای تبلیغ مسیحیت به افه‌سوس سفر کرد، با عده زیادی از پیروان آرتمیس مواجه شد که به هیچ وجه قصد ترک الهه خود را نداشتند. در سال 262 میلادی معبد توسط قبیله گوت Goths مجددا ویران شد. اهالی شهر قسم خوردند تا آن‌را مجددا بنا کنند. در قرن چهارم میلادی، بیشتر اهالی افه سوس به مسیحیت گرویده بودند و معبد شکوه و جلال خود را از دست داده بود. اهالی افه‌سوس پس از آخرین تهاجم منجر به ویرانی معبد در سال 401 میلادی، کم کم شهر را ترک کردند و این شهر متروک در اواخر قرن 19 میلادی کشف و حفاری شد. این اکتشافات زیربنای معبد را نمایان ساخت.

    این معبد با زیر بنای چهار گوش خود، برخلاف نمونه‌های دیگر از مرمر ساخته شده و یک ورودی زیبا و تزئینی به حیاط بزرگ ساختمان داشته است. پلکان مرمری طبقه همکف را به بالکن‌های‌ بلند و عظیمی متصل می‌کردند که کف آن در حدود 80 متر در 130 متر بوده است.127 ستون در این بنا به کار رفته بوده که ارتفاع آنها 20 متر و با سرستون‌های ایونیک و کناره‌های کنده کاری شده بوده است. ستون‌ها در ردیف‌های منظم در کل محوطه به جز منطقه مرکزی-که محل قرار گیری خانه الهه بود- قرار گرفته بودند.

    این معبد تعداد فراوانی از آثار هنری را در خود جا داده بود، از جمله 4 مجسمه برنزی باستانی از قبیله آمازون که توسط بهترین هنرمندان دوران ساخته شده بودند. هنگامی که سنت پل به دیدن شهر آمده بود، معبد با ستون‌های طلایی و مجسمه های کوچک نقره ای و نقاشی‌های متعدد تزئین شده بود. هیچ شاهدی مبنی بر وجود مجسمه آرتمیس در مرکز معبد وجود ندارد، اما دلیلی هم برای وجود نداشتن آن در دست نیست.

     

     

     

    مجسمه عظیم الجثه رودس در یونان

     غول رودس، نام تندیسی است از هلیوس (Helios) - خدای خورشید - که به قولی در ورودی بندر شهر رودس در یونان، قرار داشته است و به همین دلیل به غول رودس معروف گشته‌است. این تندیس، علی‌رغم اینکه پس از ساخته شدن، تنها 56 سال پابرجا بود، از سوی غربیان به عنوان یکی از عجایب هفتگانه جهان اعلام شده است. بنا به گفته تاریخ‌نگاران این تندیس عظیم حتی در زمانی که بر روی زمین افتاده بود هم بسیار شگفت انگیز بود. این غول تنها یک تندیس عظیم نبود بلکه نماد اتحاد مردم رودس به شمار میرفت.

    یونان باستان در بیشتر دوران تاریخی خود، شامل ایالاتی با قدرت محدود بوده است. جزیره رودس شامل سه ایالت یالیسوس (Ialysos)، کامیروس (Kamiros) و لیندوس (Lindos) بوده است. در 408 پیش از میلاد، این شهرها با هم متحد شده و یک قلمرو با پایتخت واحد به نام رودس، به وجود آوردند. این شهر از نظر اقتصادی بسیار پیشرفته بود و با مصر مراودات تجاری داشت. در سال 305 قبل از میلاد آنتیگونی‌های مقدونیه، رودس را محاصره کرد تا این ارتباط تجاری را از بین ببرد.

    آن‌ها هرگز موفق نشدند به داخل شهر نفوذ کنند و پس از امضای قرارداد صلح در سال 304 قبل از میلاد، آنتیگونی‌ها محاصره را ترک کردند و مقدار هنگفتی جنگ افزارهای گران‌بها برجا گذاشتند. اهالی رودس این غنایم را فروختند و به افتخار اتحاد خود، با پول آن تندیس عظیم را بنا کردند. ساختن این تندیس 12 سال طول کشید و در سال 282 قبل از میلاد به پایان رسید. سالها این تندیس در ورودی بندر پابرجا بود تا زمین‌لرزه شدیدی به شهر آسیب فراوان رساند و تندیس را از ضعیفترین بخش آن - زانوهای غول - شکست.

    امپراتور مصر هزینه تعمیر آن‌را به عهده گرفت اما یک پیشگو، عمل بازسازی را منحوس خواند و در نتیجه پیشنهاد امپراطور پذیرفته نشد. باقیمانده‌ی تندیس بیش از 800 سال بر خاک افتاده بود تا اینکه عرب‌ها به فرماندهی معاویه پسر ابوسفیان، در سال 654 پس از میلاد مسیح به رودس هجوم بردند. آن‌ها بقایای تندیس را از هم باز کردند و به یک بازرگان یهودی اهل سوریه فروختند. گفته شده است که 900 شتر این بار عظیم را به سوریه حمل کردند.

    با توجه به ارتفاع تندیس و عرض دهنه بندر، تصور قرار گرفتن مجسمه با پاهای گشوده بر دو طرف ورودی بندر، غیر ممکن به نظر میرسد و از آن‌جایی که تندیس پس از سقوط موجب گرفتگی مسیر بندرگاه نشده است، به نظر می‌رسد که تندیس یا بر روی سمت شرقی دماغه بنا شده بوده یا اصولا بیش از آنچه گفته می‌شود از آب دور بوده است. هر چه بوده، مسلم است که غول با پاهای گشوده بر دو سمت ورودی بندر ایستاده بوده است.

    پروژه ساخت تندیس به چارز اهل لیندوس (Chares of Lindos) تندیس‌گر سپرده شده بود. برای این کار، کارگران او قطعات برنزی روی تندیس را قالب ریزی میکردند. پایه تندیس از مرمر بوده و پاها تا مچ آن ابتدا ساخته و محکم شده است. ساختار تندیس به تدریج با قرار گرفتن قطعات برنز بر روی چهارچوبی از آهن و سنگ، پدیدار میشد. یک خاکریز بلند برای دسترسی پیدا کردن به بخشهای بالایی تندیس، در اطراف آن ساخته شد که پس از پایان کار برچیده شد. تندیس در پایان 33 متر ارتفاع داشت که بر روی پایه‌های مرمرین به بلندی 15 متر قرار گرفت. گفته می‌شود عده کمی می‌توانستند دو دست خود را بر دور انگشت شست او حلقه کنند

        

     

     

    اهرام مصر (هرم خوفو)

    هرم خوفو بزرگترین هرم در بین اهرام مصره که از 4400 سال پیش تا سال 1889 میلادی که برج ایفل ساخته شد بلند ترین بنای دنیا بود. این بنا در 2200 سال قبل از میلاد ساخته شده و 143 متر ارتفاع داشته و به دستور خوفو یا خئوپوس فرعون سلسله چهارم ساخته شده.
     

     

    بیشتر سنگهای بکار رفته در این بنا سنگهای بسیار عظیمی هستند که هنوزم جابجایی و حمل اونها تا ارتفاع بنا جزو اسرار و ناشناخته هاست. البته در اصل سنگهای روی بنا از سنگهای آهکی صیقلی بسیار زیبا بودن که در اثر مرور زمان از بین رفتن یا اینکه بعدها بوسیله فراعنه بعدی برای مقبره هاشون دزدیده شدن. برای همین امروزه 5 درصد از ارتفاع بنا به دلیل نبود اون سنگها کم شده.هرضلع قاعده هرم 230 متر طول داره و در ساخت اون حدود 2300000 قطعه بلوک به وزن تقریبی 5/2 تن استفاده شده

     

    هرم خوفو دارای سه اتاق دفن اجساد و راهروهای متعدده که یکی از اتاقها مربوط به جسد خود خوفو یکی دیگه مربوط به ملکه و دیگری هم برای رد گم کردن دزدها بوده. و راهروهای طولانی و تاریک و پیچ در پیچش هم برای مقابله با دزدها تعبیه شده. هرم خوفو در بین عجایب هفتگانه بزرگترین و قدیمی ترین اونهاست.

    فانوس الکساندریا

    هفتمین اثر از عجایب هفتگانه ی جهان ، فانوس دریایی اسکندریه و در واقع هشتمین اثر عجیب است. پیش از آنکه این اثر ساخته شود ، دیوارهای شهر بابل به عنوان دومین اثر شگفتی زای جهان به شمار می آمد. به هر حال برج روشنایی دهانه ی رود نیل که 130 متر ارتفاع داشت ، در نظر مردم عهد باستان چنان کار فنی استادانه و ماهرانه ای جلوه نمود که بی درنگ دیوارهای بابل را از فهرست هفتگانه ، حذف و برج را به عنوان آخرین و جوانترین عجایب هفتگانه ی دنیا وارد فهرست مذکور کردند. این برج تا امروز بلندترین برج روشنایی ساخته شده در جهان باقی مانده است.


    یک سال پس از آنکه اسکندر کبیر مصر را تسخیر کرد و در پایتخت قدیمی مصر به نام « ممفیس » به عنوان فرعون مصر تاج بر سر نهاد و اگر دقیقتر بگوییم در 16 آوریل سال 331 پیش از میلاد ، این فرمانروای جوان که آن هنگام تازه 25 سال سن داشت ، طی مراسم جشن و سروری ، چهار گوشی به ابعاد 7×30 استادیوم (1253×5370 متر) را با قدم ، اندازه گیری کرد. پشت سر او یک روحانی در جای قدمهای او آرد جو میپاشید. غیبگویی گفته بود که آرد جو ، التفات و کرامت خدایان را بر خواهد انگیخت و خواسته های شاه را متحقق خواهد کرد. زیرا در اینجا ، درست در غربی ترین نقطه ی دلتای نیل ، قرار بود « اسکندریه » ، اولین بنیان شهری به نام اسکندر (که بعدها باید شهرهای متعددی در خاور نزدیک از پی آن ساخته میشدند) تأسیس شود. شاه مقدونی میخواست با تأسیس اسکندریه فرهنگ و اقتصاد یونان را در مصر رواج دهد. این شهر باید یک مرکز تجارتی و بندر عمده و مهم میشد.

     

     

     

    نقشه های شهر جدید را اسکندر خود طرح ریزی کرده بود. او مکان میدان اجتماعات و مرکز تجارت را خود انتخاب کرد. او حتی تعداد و محل معبدها را معین کرد و مشخص نمود که هر معبد باید ویژه ی کدام خدا باشد. و بالاخره او دستور داده بود که بر فراز یک صخره ی دریایی در کنار جزیره ی « فاروس » که در جلوی شهر اسکندریه قرار گرفته بود ، یک برج روشنایی بسازند که بزرگتر و بلندتر از تمام برجهای دریایی باشد که تا آن زمان ساخته شده بود.

کلمات کلیدی: عجائب - عجائب هفت گانه

مقدمه: طی سالیان درازی که از ساختمان هرم بزرگ گیزا می گذرد، این بنای باشکوه بارها و بارها مورد بازدید بزرگان، زورمندان تاریخ، اعم از خلفا، پادشاهان، فرمانروایان و سرداران قرار گرفته است. در این راستا برخی با صدور فرمان تخریب و نابودی هرم و پاره ای نیز همراه با احساس شگفتی و ستایش بوده است. یادآوری می شود که علی رغم کوششهای فراوانی که تاریخ نویسان، پژوهشگران و مصرشناسان بعمل ...

براى بدست آوردن ارزش نهضتى که پيامبر اسلام(ص) بنيانگذار آن بود، لازم است و لو در حد اجمال با اوضاع دو محيط آشنا شويم: 1- محيطى که اسلام در آنجا پيدا شد و رشد و نمو کرد. 2- محيط بيرون از جهان اسلام. در رابطه با محيط دوم، تاريخ ايران و روم را به عن

علوم قرآنى و سیر تاریخى نگارش ‏هاى آن علوم قرآنى، به مجموعه‏اى از علوم اطلاق مى‏گردد که براى فهم و درک قرآن مجید به عنوان مقدمه فراگرفته مى‏شوند. به بیان دیگر، مباحثى که قبل از تفسیر قرآن و فهم آیات الهى، آشنایى با آنها براى هر مفسر و محققى لازم است، مجموعه مباحث علوم قرآنى را تشکیل مى‏دهند. زرقانى در تعریف آن مى‏گوید: مباحثى است متعلق به «قرآن‏» از جهت نزول قرآن، ترتیب، جمع، ...

ادبیات فارسی یا پارسی به ادبیاتی گفته می‌شود که به زبان فارسی نوشته شده باشد. ادبیات فارسی تاریخی هزار و صد ساله دارد. شعر فارسی و نثر فارسی دو گونه اصلی در ادب فارسی هستند. برخی کتابهای قدیمی در موضوعات غیرادبی مانند تاریخ، مناجات و علوم گوناگون نیز دارای ارزش ادبی هستند و با گذشت زمان در زمره آثار کلاسیک ادبیات فارسی قرار گرفته اند. آوازه برخی شاعران و نویسندگان ایرانی از ...

عجایب هفت‌گانه، به هفت اثر برتر معماری و مجسمه سازی دوران باستان اطلاق می‌شود. این هفت اثر ظاهراً اولین بار توسط یک فنیقیایی یونانی‌الاصل به نام آنتیپاتروس در قرن دوم پیش از میلاد در یک کتاب ثبت شده‌است. مشخص نیست که این فرد خودش این آثار را دیده‌است یا نه. به هر حال آنچه مسلم است این است که وی در زمانی می‌زیسته که تمام این شاهکارهای هنری سالم و موجود بوده‌اند و او نمی‌خواست ...

در يکصد و پنجاه کيلومتري غرب آتن در يونان، شهري تاريخي به نام المپيا (Olympia) قرار دارد، شهري که جايگاه اوليه بازي‌هاي المپيک بوده و اصلا نام اين بازي‌ها از آن گرفته شده است. در ارزش و مقام بازي‌هاي المپيک در ايام باستان همين بس که در مدت بازي‌ها ج

اين هفت بناي باستاني از آن جهت براي مردم بسيار عجيب به نظر مي رسند که انسانهاي قديم آنهارا با کمک ابزارهاي بسيار ابتدايي بنا نهاده اند وکاري ما فوق دانش روزگار خود انجام داده اند. اهرام مصر ساختن اهرام در سرزمين مصر به فرمان فرعونها از سه هزار سال

تاريخ مصر باستان از آنجا آغاز مي کنيم که گذري اگر به تاريخ قديم مصر باستان داشته باشيم ، متوجه تجربه بزرگ مي شويم که انسان را آشناي محيط مي سازد . ظلم ها و شاديها ، غم ها و تمامي وقايع اقتصادي اجتماعي و فرهنگي و جنگي و روابط ها با همسايگان دروني و خ

از دوران‎هاي پيش، در طبيعت بشر اين احساس وجود داشته که هميشه در جستجوي ظرفيتها و قابليتهاي ويژه و چشمگير باشد. يونانيان باستان براي بازيهاي المپيک خود شعار «بالاتر، سريعتر، قويتر» را سرمشق قرار مي‎دادند و اين شعار براي ورزشهاي امروزي نيز وجود دارد.

عجايب هفتگانه جهان مربوط به زمانهاي گذشته است که پاره اي از آنها از بين رفته و نابود شده است . اين عجايب هر يک محصول نبوغ و کوشش عالي نوع بشر است که با صرف هزينه هاي سنگين و طي مدتهاي مديد ساخته شده و قربانيان فراواني داده است و هر يک از آنها در زم

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول