مقدمه :
مالیات مهمترین ابزار سیاست مالی دولت است که روند رشد اقتصادی را تسریع می بخشد و توزیع مجدد درآمد را جهت کاهش شکاف طبقاتی فراهم می آورد .
مالیاتها یکی از عمده ترین و با ثبات ترین منابع درآمدی دولتها را تشکیل می دهند امروزه درآمدهای مالیاتی بسیاری از کشورها در مقایسه با سایر منابع از اهمیت بالاتری برخوردار است .
به علاوه مالیات ها به عنوان موثرترین عامل در سیاستهای مالی نقش خطیر و پویایی در روند توسعه کشورها به عهده دارند ومی توانند به عنوان ابزاری کارا در تصحیح نابرابری ها ، مقابله با تورم قیمت ها ، هدایت پروژه های توسعه در مسیرهای مطلوب ، کاهش مصرفهای تجملی و غیر مفید طبقات ثروتمند و نیز جمع آوری پس اندازهای اجباری و هدایت آنها به سرمایه گذاری های مولد ، مورد استفاده قرار می گیرند .
بنابراین مالیاتها نقش بسیار مهمی در تامین مالی دولت از یکسو و تنظیم امور اقتصادی جامعه از سوی دیگر ، ایفا می کنند در اغلب کشورهای در حال توسعه از جمله ایران به علل مختلف اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی سهم درآمدهای مالیاتی بسیار ناچیز بوده و درآمد حاصل از فروش منابع طبیعی ، بیشترین سهم را در تامین هزینه های دولت دارد که این ترکیب نامناسب درآمدها از یک سو حکایت از وابستگی شدید اقتصاد و درآمدهای دولت به ثروتهای طبیعی دارد و از سوی دیگر نشانگر فقدان یک نظام مالیاتی موثر و کارا در اینگونه کشورهاست .
برآورد مدل سنجی :
الگوی پویای خود بازگشتی با وقفه های توزیع شده (ARDL ):
الگوی پویای خود بازگشتی با وقفه های توزیع شده (ARDL ): الف ) مدل مصرف : TPC=0/61NNPT+0/248LP t: (3/38) (0/99) ب ) مدل مالیات : Ltax=-2/3+0/859LTABS+0/175LIMT t: (-2/71) (3/74) (0/85) ج ) مدل واردات : IMT=0/13GDPT+22/8OR t : ( 9/30 ) (0/74) د ) مدل سرمایه گذاری : IT=0/075GDPF-68/9R+73/96OR-29/5INF t: (1/26) (1/39) (3/37) (-1/97) هـ ) مدل تقاضای نیروی کار : LLABr= -16/78+2/9LGNPF+0/13LWPR t: (-0/16) (0/38) (-0/05) و) مدل تقاضا برای پول : M/P=0/003GNPF-0/14INF-0/99R+13/1DU t: (6/53) (-1/53) (2/95) (6/00) معرفی متغیرها : TPC = مصرف بخش خصوصی،NNPT = خالص درآمد ملی ،LP= نقدینگی بخش خصوصی Tax = درآمدهای مالیاتی ، Tabs= پایه مالیاتی ، IMT = واردات،GDPT= تولید ناخالص داخلی به قیمت جاری، OR = درآمدهای ارزی کشور، IT= سرمایه گذاری بخش خصوصی ،INF = نرخ تورم ،R= نرخ سود سپرده های بلندمدت LABR= تعداد نیروی انسانی شاغل ، GNPF= تولید ناخالص ملی به قیمت ثابت،WPR = دستمزد واقعیMP= نسبت حجم پول به سطح عمومی قیمتها ، GNPF= تولید ناخالص ملی به قیمت ثابت INF= نرخ تورم ،R= نرخ سود سپرده های بلندمدت ،DU = متغیرهای مجازی برای سالهای قبل از 57 مساوی صفر و مابقی سالهای مساوی : الگلوی تصحیح خطا (ECM) الف ) مدل مصرف : dTPC=0/19dNNPT+0/078dLP-0/3ecm(-1) t : (3/34) (0/81) (-2/76) R2=30% R2=24% F=5/25 Dw=2/03 ب ) مدل مالیات dLtax=-0/98+0/92dLTABS-0/11dLIMT-0/42ecm(-1) t : (-1/94) (2/84) (-1/00) (-2/23) R2=76% =65% F=11/67 DW=1/64 ج ) مدل واردات : dIMT=0/62dIMT(-1)+0/13GDPT+23/1dOR-0/468ecm(-1) t : (1/71) (3/46) (0/75) (-2/64) R2=68% =64% F=16/07 DW=1/93 د) مدل سرمایه گذاری : dIT=0/37dIT(-1)+0/16dGDPF-47/2dR-75/2dR(-1)+9/67dOR+ t : (2/90) (2/63) (-1/74) (-2/86) (0/91) 27/6dOR(-1) -2/4dINF+14/26dINF(-1)-0/48ecm(-1) (2/21) (-0/50) (2/265) (-3/82) هـ ( مدل تقاضای نیروی کار : Dllabr = 0/34+0/13dLWPR+0/058dLWPR(-1)+0/13dLGNPF t : (0/29) (-3/72) (-2/15) (4/06) +0/75dLGNPF(-1) + 0/2ecm(-1) (2/50) (0/33) R2=88% =79% F=13/55 DW=2/60 و) مدل تقاضا برای پول : dM1P =0/65dGNPF-0/9dINF-0/63dR+8/4dDU-0/64ecm(-1) t : (0/13) (-1/69) (-2/86) (2/80) (-4/07) R2 = 58% = 48% F = 7/17 DW=2/61 5-7 – تفسیر ضرایب : الف ) مدل مصرف : با توجه به علامت ضرایب برای تابع مصرف بدست آمده و نتایج حاکی است که چنانچه درآمدملی پس از کسر مالیات مستقیم یک واحد افزایش یابد میزان مصرف به اندازه 61/0 واحد افزایش خواهد یافت .
همچنین اگر نقدینگی بخش خصوصی به اندازه یک واحد افزایش یابد میزان مصرف به اندازه 25/0 واحد اضافه خواهد شد .
ب ) مدل مالیات : با توجه به وابستگی مالیات به GDP پس از کسر میزان معافیت (پایه مالیاتی ) و میزان واردات تابع مالیات با این دو متغیر مورد برآورد قرار گرفته ضرایب کاملا" موافق تئوری است .
ج ) مدل واردات : نتایج مدل سازگاری ضرایب را تایید می کند چنانچه تولید ناخالص داخلی یک واحد افزایش یابد میزان واردات به اندازه 13/0 واحد افزایش می یابد و نیز چنانچه درآمدهای ارزی به اندازه یک میلیارد دلار افزایش یابد میزان واردات به اندازه 8/22 میلیارد ریال بالا می رود .
د) مدل سرمایه گذاری : نتایج برآورد حاکی است چنانچه تولید ناخالص داخلی به اندازه یک میلیارد ریال افزایش یابد سرمایه گذاری به اندازه 75 میلیون ریال بالا خواهد رفت .
همچنین نرخ تورم و بالا رفتن سود سپرده های بلندمدت باعث کاهش سرمایه گذاری به اندازه 5/29 میلیارد ریال و افزایش در درآمد ارزی کشور به اندازه یک میلیارد دلار باعث بالارفتن سرمایه گذاری به اندازه 9/73 میلیارد ریال خواهد شد .
هـ) مدل تقاضای نیروی کار : نتایج ضمن سازگاری با تئوری بدین صورت است که اگر تولید ناخالص ملی یک واحد افزایش یابد حساسیت نیروی انسانی شاغل به اندازه 9/2 درصد و نیز در صورت تغییر یک واحد در نرخ دستمزد واقعی حساسیت نیروی انسانی شاغل به اندازه 13/0 درصد خواهد بود .
به عبارتی در اثر افزایش تولید ناخالص ملی به اندازه یک میلیارد ریال 2940 نفر نیروی جدید شاغل خواهند شد .
همچنین در اثر یک واحد افزایش در نرخ دستمزد واقعی تعداد نیروی شاغل به اندازه 6/2 درصد افزایش می یابد .
و) مدل تقاضا برای پول : بهترین جواب با توجه به مبانی نظری این مدل حاکی است که در اثر افزایش یک میلیارد ریال در تولید ناخالص ملی به قیمت ثابت تقاضا برای پول به اندازه 0029/0 میلیارد ریال افزایش خواهد یافت و همچنین در اثر افزایش در نرخ تورم و نرخ سود سپرده های بلندمدت تقاضا برای پول به ترتیب به اندازه 14/0 و 99/0 میلیارد ریال کاهش خواهد یافت .
نتیجه گیری : بطور کلی نتایج استخراج شده از تحقیق به شرح زیر می باشد : سیاستهای مالیاتی به عنوان موثرترین ابزار اجرای سیاستهای بودجه ای می تواند اقتصاد ملی را در رسیدن به اشتغال بیشتر و جلوگیری از تورم یاری دهد .
به عبارتی از طریق اتخاذ سیاست مالی متناسب با شرایط اقتصادی جامعه می توان ضمن مقابله با بیکاری و تورم از نوسانات اقتصادی کاسته و به ثبات اقتصادی دست یافت .
سیاست مالیاتی بایستی از پویایی لازم برخوردار بوده و بتواند متناسب با تغییر ساختار اقتصادی تعدیلات لازم را انجام دهد .