چکیده:
رنگزاهای طبیعی از دیر باز برای رنگرزی الیاف پشم مورد استفاده در فرش دستباف مورد توجه بوده اند و خصوصیات بارز رنگزاهای طبیعی، فرشهای بافته شده از نخهای رنگرزی شده با آنها را از سایر دستبافته ها متمایز ساخته است. امروزه علاوه بر جلوه های بصری و ثباتی ممتاز رنگزاهای طبیعی، سازگار بودن آنها با محیط زیست و پوست انسان نیز به امتیازات آنها افزوده شده است. در زمینه رنگرزی الیاف پشم با این رنگزاها تحقیقات بسیاری صورت گرفته و الیاف پشم به سادگی قادر به جذب رنگزاهای طبیعی می باشد. اما در مورد رنگرزی الیاف پنبه با رنگزاهای طبیعی مشکلاتی از جمله جذب رنگ بسیار کم و ثبات پایین رنگرزی حاصله وجود دارد. در تحقیق حاضر روشهای مختلفی که برای بهبود جذب رنگزاهای طبیعی بر روی الیاف پنبه و افزایش درجات ثباتی رنگرزی حاصله پیشنهاد شده مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. محققان مختلف روشهایی از جمله استفاده از دندانه های معدنی، استفاده از تانیک اسید، استفاده از مواد شیمیایی خاص و افزودن گروههای فعال آنیونیکی به الیاف پنبه و ... را مورد بررسی قرار داده اند که در این مقاله کلیه روشهای موجود، مورد بررسی و جمع بندی قرار گرفته است.
واژگان کلیدی: رنگزای طبیعی، رنگرزی طبیعی، الیاف پنبه، فرش دستباف
مقدمه:
پنبه فراوانترین لیف طبیعی است و بطور وسیع بصورت خالص و یا مخلوط با الیاف مصنوعی در بسیاری از مصارف نساجی مورد استفاده قرار میگیرد. این لیف خواص فیزیکی و شیمیایی عالی نظیر جذب آب ،جذب رنگ و پایداری از خود بروز میدهد. برای رنگرزی پنبه رنگزاهای مصنوعی متنوعی قابل استفاده اند از جمله رنگزاهای مستقیم، آزوئیک، خمی و راکتیو که به راحتی قابل کاربرد بر روی الیاف پنبه هستند. امروزه به دلیل مسائل و ملاحظات زیست محیطی و بعضا حساسیت زایی رنگزاهای مصنوعی، توجه ویژه ای به رنگزاهای طبیعی برای رنگرزی الیاف، از جمله الیاف پنبه می شود. رنگزاهای طبیعی به سادگی جذب الیاف طبیعی پشم و ابریشم میشوند اما در زمینه رنگرزی الیاف پنبه با رنگزاهای طبیعی مشکلاتی از جمله جذب رنگ بسیار کم و همچنین ثبات پایین رنگرزی حاصله وجود دارد. رنگزاهای طبیعی غالبا به تنهایی به مقدار بسیار اندک جذب پنبه می شوند و برای افزایش جذب رنگ و همچنین ثبات رنگرزی تلاشهایی صورت گرفته است. در این تحقیق نتایج تلاشهای انجام شده مورد بررسی قرار میگیرد.
شرح تحقیقات:
برای افزایش جذب رنگزاهای طبیعی به الیاف پنبه از روشهای متفاوتی استفاده شده است که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
الف- استفاده از دندانه های فلزی و دندانه های زیستی(گیاهی)
P.S.Vankar و همکاران تلاش کردند تا الیاف پنبه را با استفاده از عصاره گیاه Rubia cardifia رنگرزی کنند. این گیاه حاوی رنگزاهای آنتراکینونAlizarin ,Purpurin Munjistin ,Rubiadin در ریشه ها ،ساقه و برگهایش می باشد. این رنگزای آنتراکینون تمایل ضعیفی به الیاف پنبه دارد و لذا نیاز به دندانه دارد تا بتواند جذب الیاف پنبه شود. ملکول آلیزارین قادر به تشکیل کمپکس با یونهای آلو مینیوم میباشد و کمپلکس حاصله در مقابل استخراج توسط آب و حلالهای آلی مقاوم است. به عنوان دندانه گیاهی از عصاره برگ گیاه E. acuminata استفاده شده که حاوی مقادیر قابل توجهی آلومینیوم می باشد. آلومینیوم موجود در این گیاه می تواند نقش کمپلکس دهندگی با رنگزای آنتراکینونی را داشته باشد. این محققین نشان دادند که روش پیش دندانه دادن با دندانه فلزی و دندانه گیاهی نسبت به روشهای دندانه دادن همزمان با رنگرزی و یا بعد از رنگرزی با همان دندانه ها نتیجه بهتری را حاصل می کند. درصد برداشت رنگ برای روشهای بدون دندانه، با دندانه گیاهی و دندانه آلوم به ترتیب 14.8 % ، 23.5 % و 33.5 % بدست آمده است. لذا تاثیر دندانه دادن در افزایش جذب رنگ به وضوح مشخص است.
ب: استفاده از امواج مافوق صوت در رنگرزی
در بررسی که توسط P. S. Vankar و همکاران انجام شده، در رنگرزی پنبه با رنگزای گیاهی Rubia Cordifia در حضور امواج مافوق صوت، رمق کشی 58 % و بدون حضور آن رمق کشی 40 % بدست آمده است. در تحقیق دیگری که توسط همین محقق انجام شده نیز، نتیجه مشابه بدست آمده است و تاثیر امواج مافوق صوت در افزایش رمق کشی رنگزاهای گیاهی به الیاف پنبه اثبات شده است. امواج مافوق صوت سبب افزایش سرعت تحرک ملکولهای مایع و در نتیجه افزایش نفوذ آن به داخل الیاف می شود. ضمن اینکه افزایش موضعی دما سبب تورم الیاف می گردد که این مسئه نیز سبب افزایش نفوذ رنگزا به الیاف می شود.
ج: استفاده از اسید تانیک
M. Ozgur و همکاران، در تحقیقی که در زمینه رنگرزی الیاف پنبه با رنگزای حاصل از پوست پیاز قرمز (دسته آنتوسیانین ها ) انجام دادند، نشان دادند که پنبه بدون استفاده از دندانه، هیچ رنگی جذب نمی کند و هنگامی که دندانه ها استفاده می شوند، تونهای مختلف رنگی حاصل می گردد. بهترین نتیجه با مخلوط دندانه های فلزی و تانیک اسید در pH معادل 6 بدست آمده است. ضمن اینکه در این مورد نیز روش پیش دندانه دادن نسبت به دو روش دیگر نتیجه بهتری داده است.
د: استفاده از کایتوسان
کایتوسان یک بیوپلیمر طبیعی است که حاوی تعداد زیادی گروههای آمینو می باشد. این مسئله سبب می گردد که این بیوپلیمر تمایل زیادی به جذب یونهای فلزات داشته باشد. همچنین این ماده قابل جذب بر الیاف پنبه نیز می باشد، لذا پس از اتصال به الیاف پنبه بر روی آن مکانهای جدیدی برای جذب اتهای فلزات (دندانه ها) ایجاد می کند. این اتمهای فلزات می توانند با ملکولهای رنگزا کمپلکس ایجاد کنند و باعث افزایش جذب رنگ و همچنین افزایش ثبات رنگرزی حاصله شوند. در حالتیکه از مخلوط کایتوسان + نمک های فلزی برای دندانه دادن استفاده شود، جذب رنگ افزایش یافته و بهترین نتیجه از روش دندانه دادن همزمان با رنگرزی و به کمک نمک FeSO4 بدست آمده است.
ه: افزودن عوامل فعال آنیونیکی به پنبه
T. Kim پنبه را با یک ماده فعال آنیونیکی سنتزی بر پایه دی کلرو- اس تری آزینیل، عمل نموده و در اثر آن، مکانهای آنیونیکی –SO3- بر الیاف پنبه ایجاد نموده که سبب ایجاد جاذبه الکترواستاتیک نسبت به رنگزای کاتیونیک می شود.
در تحقیقی که نامبرده انجام داد، از رنگزای کاتیونیک بربرین که جزء اصلی در عصاره پوست درخت گردو می باشد، استفاده شده است. نتایج نشان داده است که pH قلیایی برای این رنگزا مناسب است و با افزایش pH از 3 تا 11 ، رمق کشی افزایش نشان می دهد. در اثر عمل نمودن پنبه با عامل فعال آنیونیکی فوق، میزان جذب رنگ و همچنین ثبات شستشویی افزایش نشان داده است. رابطه بین درصد ماده فعال آنیونیکی بکار رفته و درصد رمق کشی بصورت نمودار (2) است. ملاحظه می شود که برای میزان ماده فعال آنیونیکی یک مقدار بهینه وجود دارد که پس از آن افزودن مقدار بیشتر آن تاثیری بر رمق کشی ندارد. در تحقیقی که توسط H. Kim انجام شده نیز نتایج مشابهی بدست آمده است.
ایجاد اتصالات عرضی در پنبه به کمک فرمالدئید نیز با توجه به تعداد ملکولهای رنگزای حبس شده در لیف و میزان تورم، باعث افزایش شدت رنگ و ثبات شستشویی می شود. موثرترین روشی که H. Kim ذکر نموده است، آنیونی کردن پنبه و سپس افزودن گروههای آبگریز (برای کاهش جذب آب و در نتیجه کاهش تورم لیف) به لیف می باشد.