پاتولوژی چیست؟
شناخت ریشه بی نظمیها در ارگا نیسم.
علامت سئوال
مملکت ما متاسفانه با قوانین هزار و چهارصد سال پیش اداره می شود . اگر به مجموعه قوانین ما نگاه کنیم متوجه
می شویم که یک کلاف سر در گم ازمخلوط قوانین هزار و چهارصد سال پیش و قوانینی که هیچ منطق و سیستمی ندارند
را پیش رو داریم .طبق قوانین اسلام یک پسر از پانزده سالگی و یک دختر از نه سالگی می تواند ازدواج کند . خوب این ابتدای سن بلوغ جسمی فرد است و در هزار و چهارصد سال پیش بلوغ جسمی برای ازدواج کافی بود . ولی در زمان حاضر یکنفر که بخواهد ازدواج کند باید به بلوغ فکری برسد . از آن گذشته باید دارای قدرت مالی باشد .در مورد بلوغ فکری ، با توجه به اینکه در دنیا امروز علوم و دانشهای زیادی در دسترس است خواه ناخواه چیزهای زیادی برای یاد گیری وجود دارد . چیزهایی که یاد گیری آن و بهره گیری از آن می تواند به روابط شخص با دیگران کمک کند و در بسیاری از مواقع یادگیری آنها الزامی است . پس برای رسیدن به این درجه از اطلاعات زمان زیادی صرف می شود . از طرف دیگر با توجه به اینکه داشتن حداقل دیپلم برای
یکنفر در جامعه امروز مثل داشتن سواد خواندن و نوشتن است و با توجه به اینکه یکنفر در خوشبینانه ترین حالت ممکن باید حداقل سه سال کار کند تا به آن قدرت
مالی برسد که بتواند یک زندگی را اداره کند و بدون در نظر گرفتن مدت زمان خدمت سربازی برای پسران ، یک پسر حداقل در 21 سالگی می تواند ازدواج کند .
(همانطور که گفتم این در خوشبینانه ترین حالت ممکن بود و همانطور که می دانیم بسیار دور از واقعیت است ).در این سن یعنی یک پسر حداقل تا 6 سال بعد ا
ز بلوغ جسمی باید مجرد بماند . حالا سوال این است که چرا زمان بلوغ جسمی با حداقل زمان ازدواج همخوانی ندارد ؟ کار خدا ایراد داشته یا قوانین بندگان خدا ؟
حرف حساب
قرآن دو چیز را تحریم کرد ولی موفق نشد رقص و شراب
دانستنیها
آدمی باید به علت داشتن قشر مغزی ضخیم و کار آمد بایستی تفاوتهایی با حیوانات داشته باشد
مذهب سابقه هفت هزار ساله دارد در نتیجه جز صد سال اول در بقیه دورانها انسان معتقد زندگی کرده
بازخورد مثبت دادن به برخوردهایه بینه فردی در اجتماع ایران صورت نمیگیرد در نتیجه علیرغم ادعای اسلامی بودن که باید نمونه باشد بازخورد منفی داده در نتیجه اکثریت ایرانیان در افت اعتماد به نفس متقابل نقش دارند جامعه ایران این مورد را باید از مردم غرب بیاموزد
هر درک وتصوری که کودک نسبت به خود میکند بستگی به عکس العمل افراد مهم در زندگی او دارد
احساس هر فرد نسبت به خود نظر دیگران نسبت به اوست برای مثال اگرشما احساس زیبایی می کنید این به خاطر این است که دیگران نسبت به شما در حال وگزشته چنین نظری داشته اند و شما معیار آنها را در مورد خودتان قبول داشته اید پس آگاهی از"خود" محصول تعاملات اجتماعی هست و در اثر تعاملات اجتمایی با دیگران باقی مانده خود گسترش می یابددر واقع ما می توانیم راجع به خودمان به طور مستقل وجدایی از دیگان و اینکه آنها چه نظری در مورد ما دارند فکر کنیم ولی این فقط برای مدت کوتاهی دوام دارد.
هر فرد دارای خود واقعی (ُمجموعه احساسات و آرزوهای فرد ) وخود ایده آلی ) چیزی که فرد آن نمی باشد اما تصور می کند یا آرزو می کند که آن باشد( است که هر قدر این دو علم نزدیک تر باشد شخص سالم تراست.
حرف حساب
ما در کشورمون بالا ترین آمار افسوردگی رو داریم شاید علت اون این باشه که ایرانیها با گذشته زندگی می کنند و بیشتر اوقات به گزشته فکر می کنند
وقتی به گذشته فکر کنید چه خاطره خوب و چه بد این فکر کردن شما رو افسورده میکنه(منظور از گذشته فقط چند سال پیش نیست گذشته می تونه نیم ساعت پیش باشه )
افراد برون گرا و درون گرا :
برون گرا آدمی هست اجتماعی که مهمانی ها وجشنها را دوست دارد و با دوستان زیاد معاشر است به گفتگو با دیگران نیاز دارد و دوست ندارد به تنهایی چیزی بخواند یا مطالعه کند او تشنه هیجا است به پیشواز ختر میرود در لحظه عمل میکند و فردی هست توان مند وی شوخ تبع هست همواره پاسخهایی آماده داردو دگرگونی را دوست دارد او آسان گیر وخوش بین و خنده رو است وی فردی قابل اعتماد نیست
درون گرا آدمی هست ساکت کناره گیر خویشتن نگر بیشترعلاقه مند به کتاب تا مردوم هیجان را دوست ندارد کارهای روزمره را خیلی جدی می گیرد و شیوه منظم و مرتب زندگی را دوست دارد وی بر احساسات خویش مسلط است به ندرت رفتار پرخاشگرانه دارد و به آسانی از کوره در نمی رودتا هدی بد بین است و ارزش بسیاری را برای هنجارهای اخلاقی قایل است.
همه مردم در جایی میانه این دو قرار دارند.
حرف حساب
عشق زمینه ژنتیک دارد و دوست داشتن اکتسابی است . عشق در سن نوجوانی نقص نیست اعتماد از طریق پوست منتقل می‌شوند . و به این دلیل است که ما
مسلمانان در مصافحه دست می‌دهیم و دو دستی نیز اقدام می‌کنیم . بدین طریق احساس دوستی منتقل می‌شود .