چکیده
باکتری های این گروه میله ای شکل- گرام منفی – هوازی دارای آنزیم فنیل آلانین و آمیناز هستند.
اکثراً دارای زندگی آزاد و غیر پاتوژن بوده و در آب- خاک – فاضلاب و بعضاً جزء فلورطبیعی رود می باشند.
پرتئوس مورگانی P.
Morgagvill و پروتئوس رتگری در عفونتهای بیمارستانی مشاهده می شود.
باکتریهای گروه پروویدا نس اساساً لاکتوز را تخیمیر نمی کنند و اگر این کار را انجام دهند بکندی بسیار خواهد بود.
پروتئوس ها معمولاً اوره آزتولید می کنند که اوره را تجزیه نموده و ایجاد آمونیاک می نماید.
طی عفونتهای اداری توسط پروتئوس ادرار شدیداً قلیایی می شود و تولید سنگهای اداری تسریع می گردد و اسیدی نمودن آن به سادگی میسر نیست.
پروویدا شیسا ایجاد داوره نمی کند
پروتئوس ها به وسیله فلاژلهای پری تریش خود سریعاً متحرکند و معمولاً در سطح محیط های کشت جامد نیز به نحو خاصی جابجا می شوند.
جابجا و پخش شدن باکتری در محیط جامد به نام Swarming با هجوم خوانده می شود.
برای جلوگیری از این پدیده (که جدا کردن باکتری ها را تقریباً غیر ممکن می نماید).
باید به محیط کشت مواد خاصی افزود (مثلاً فنیل اتیل الکل با محیط هائی مانند CLED که از نظر الکترولیت فقیر هستند باید مورد استفاده قرار گیرد).
حرکت سریع باکتری در بخش و هجوم آن بدستگاه اداراری ممکن است سهیم باشد.
پروتئوس ها متحرک دارای آنتی ژن H هستد (علاوه بر آنتی ژن O ) بعضی از پروتئوسها که به نام OX خوانده می شوند دارای آنتی ژنهای پلی ساکارید مشترکی با ریکتزیا ها می باشند.
سرم بیماران متبلا به ریکتزیور قادر به آلگوتینه کردن پروتئوس های OX می باشند.
(که از آن تستی پایه گذاری شده تا به تشخیص ریکتزیوز کمک نماید و به نام تست واین وفلیکس Weil – Felix خوانده می شود.) پروتئوسها نیز ماننند کلی فرم ها هنگامی که از دستگاه گوارشی خارج گردند ایجاد بیماری می نمایند.
باکتری اکثراً در عفونت های ادراری خارج گردند ایجاد بیماری می نمایند.
باکتری اکثراً در عفونت های ادراری باکتریمی پنمونی و نیز عفونت های کانونی افراد ضعیف و رنجور مشاهده می شود.
عفونی شدن از طریق تزریق داخل وریدی نیز مشاهده شده است.
از نظر حساسیت نسبت به داروهای مختلف تفاوت بسیاری بین سوشهای پروتئوس وجود دارند.
پنی سیلی اغلب بر روی پروتئوس میرابیلیس P.
Mirabilis مؤثر است.
انواع دیگر پروتئوس در حال حاضر(1982) نسبت به آمینوگیلکوزید ها (آمیکاسین، توبرامایسین و جنتا مایسین) سفالوسپرین ها (سفا ماندول و سفولوکسی تین) و کلرا مفنیکل حساس می باشند.
کلیاتی درباره انترباکتریاسه ها ENTEROBACTRIACEAE
انتر باکتریاسه هافامیل بزرگ از باکتری ها هستند و بیشترین میکروبهای گرم منفی هوازی یا بیهوازی اختیاری می باشند که در نمونه های آلوده بدن انسان یافت می شوند.
یک بررسی جامع که توسط Blachman و Pikett در سال 1987 بر روی 768 نمونه میکروبهای بدن افراد آلوده انجام گردیده نشان داده است که 78% آنها انتروباکتریاسه ها بوده اند.
12% از سود و موناسه ها، 9% از هموفیلو سلها و 1% از باسیلهای گرم منفی غیر معمولی مثل اکتینوباسیلوس بروسلا کاردیوباکتریوم، استرپتو باسیلوس.
این بررسی در جدول زیر خلاصه گردیده:
نام
انتروباکتریا سه ها بیشتر به خاطر این بر روی باکتریها گذاشته شده است که بیشترین آنها میکروب های روده ای هستند، خیلی از این انتروباکتریاسه ها بدون هیچگونه عارضه در روده انسان وجود دارند و نه اینکه صدمه ای نمی زنند بلکه بعضاً مفید هم هستند.
و در تخمیر مواد غذایی راخل روده کمک می کنند، اشریشیاکولی (E .
Coli ).
یکی از انواع انتروباکتریاسه ها است که 95 تا 99 درصد میکروبهای ساپروفیت روده را تشکیل می دهند، در یک گرم مدفوع تعدادی برابر 1011 عدد از این باکتریها وجود دارند که به صورت بی هوازی اختیاری در روده زندگی می کنند.
بیشتر بوی مدفوع مربوط به این باکتری و باکتری های دیگر مثل پروتئوس و میکروب های گرم مثبت مثل بایفید و باکتریوم (Bifidobacterium) ولاکتوز باسیلهای بیهوازی می باشند.
تقسیم بندی انتروباکتریاسه ها:
CLASSIFICATION OF ENTEROBACTERIACEAE
بعد از دسته بندی که در سال 1974 در هشتمین جلسه
Bergy .
S Manufal Of Determiniative , Bacteology.
انجام گردید نظریات گوناگون دیگر بر اساس اختصاصات کشف رد و بیوشیمایی باکتری ها داده نشد.
و تقسیم بندی انتروباکتریاسه ها دچار تغییراتی مختلفی گردید و میکروبیولژیستها معتقدند که دچار سردرگمی گردیده اند خصوصاً که با عرضه شدن تقسیم بندی Edward and Ewing این مسئله شدت پیدا کرد تا این که در سال Center for disease control 1977 و نامگذاری آنها را پذیرفت و امروزه بیشتر دسته بندی انتروباکتریا سه را بر اساس آن انجام میدهند
جدول تقسیم بندی ادوار و اوینگ:
در این نوع تقسیم بندی فامیل انترباکتریاسه ها به سرگروههای (Speciels) و گروهها Ginous و انواع Tribe که به دنبال آن گاهی بیوتیپها (Biotypes) نیز قرار می گیرند.
فامیلی: انترو باکترویاسه ها
سرگروهها: اشریشیاها
جنس 1: اشریشیا
گونه: اشریشیاکلی
جنس 2: شیگلا
گونه: (ش) دیسانتری
ش، فلکس نری
ش، پوویدی
ش، سونئی
سرگروه 2: جنس ادواردسیلاها
جنس 1: ادار سیلاترادا
سرگروه 3: سالمونلاها
گونه: س، کلرا سیس
س، تیفی
س، انترایتیدس
جنس 2: آریزونا
گونه: هین شاوی
جنس 3: سیتر وباکتر
گونه: س، فروند دای
س، دایورسوس
سرگروه 4: کلیسیلاها
جنس 1: کلیسیلا
گونه: ک، پنومونیه
ک، اکسی توکا
ک، اوزابا
ک، رینوسلکراماتیس
جنس 2: انتروباکتر
گونه: 1 کلواکا
1، جرگوویا
1، آگلومرانز
1، آئروجینوزا
1،ساکازاکیای
جنس 3: هافینا
گونه: ه، آلوئی
جنس 4: سراتیاها
گونه : سراتیا مارسه سنس
گونه : م، مورگانلا
سرگروه 6: یرسیناها
جنس 1، یرسیا
گونه: ی، یرسینا پستیس
ی، انتروکوکیتیکا
ی، سود و توبرکولوزیس
ی، فردریک سنیای
ی، کریستانسیای
ی، روکری
سرگروه 7: اروینیاها
جنس1: اروینیا
جنس 2: پکتوبا کتریوم
جنس کلوی ورا Kluy vera در سال 1981 توسط Farmer و دستیا را نش جز انترباکتریها سه ها قلمداد گردیده است که قبلاً به نام میکروبهای دوره ای گروه 8 (Enteric group) نامیده می شده است، این جنیوس بیشتربن اختصاصات شیمیایی انتروباکتریاسه ها را دارا می باشند، سه نوع از این جنیوس نامبرده شده که عبارتند از:
کلوی وار – آسکورباتا (k.ascabata ) کلوی ورا کرایو کرسنس (K .
cryocrescents) کلوی ورا- گروه 3 (K .
Species- group) نوع آسکارباتا از کرا یوکرسنس با + بودن آزمایش آسکوربات عدم رشد، در 5 درجه سانتی گراد در یخچال وزون کوچکتر در اطراف دیسک کار پنی سیلین و سفالوتین فرق گذاشته می شود.
نویسنده مقاله (Farmer) معتقد است که این باکتری جز پا توژنهای فرصت طلب هستند و جنیوس دیگر اخیراً به آنتروباکتریا یا سه ها اضافه گردیده یکجا تاتوملا تایسئوس طیف وسیع در اطراف دیسک پینی سیلین و رغبت بودن داخل بعضی محیطها بعد از 7 روز و تعداد کم فلاژله در اطراف باکتری فرق دارد.
این باکتری به آمینی سیلین – سفالو تین – تترا سکلین – کلر آمفنیکل – آمینو گلوسیدها حساس هستند.
دیگری سداسیا Cedacea (نام از DCD) که از نمونه های مختلف بدن انسان جدا شده.
ولی اختصاصات آنها ذکر نگردیده است.
انواع آنها C.davisae , C.lapagel ذکر شده اند.
اختصاصات عمومی فامیل انتروباکتریاسه:
اعضای خانواده انتروباکتریاسه ها گرم منفی و باسیلی شکل و مستقیم هستند که بیشتر آنها متحرک می باشند گرچه بعضی جنسها مثل کلسیلا و شیگلا غیر متحرک هستند) آنها پریتریکوس فلاژلاژ می باشند، (سود و موناسه ها که پولا رفلاژلا هستند).
و چندین سویه مثل سالمونلاها شیگلاها انترو باکترپروتئوس دارای فیمبر یا پاپیلی هستند که عامل متحرک باکتری نبوده و هیچگونه خاصیت آنتی ژنتیک- باکتریهانمی دهند و فقط در زیر میکروسکپ الکتروسی دیده می شوند.
تمام انتروباکتریاسه ها گلوگز را در شرایط هوازی و بیهوازی تخمیر می کنند بعضی با گاز و بعضی بدون گاز (این یکی از اختصاصات خانواده آنتروباکتریاسه هاست)، نیترات را به نیتریت احیاء می کنند و تولید اندوفنل اکسیداز نمی کنند (اکسیداز منفی هستند).
انتروباکتریاسه ها شامل گروههای کوچک و بزرگ هستند که دارای ساختمان آنتی ژنتیک و خواص شیمیایی مختلف هستند بر اساس همین اختصاصات شیمیایی دسته بندی شده اند بعضی از نامها که بر روی آنها گذاشته شده اند از منطقه جغرافیایی گرفته شده که باکتری اول با در آنجا یافت شد و بعضی دیگر به نام افرادیکه اولین بار آنها را کشف کرده اند، ساختمان آنتی ژنیک انتروباکتریاسه ها زمانی خوب شناخته شده که White و Kauffmann بررسیهای وسیع خود را بر روی سالمونلاها انجام دادند و سروتیپها و بیوتیپهای آنها را مشخص نمودند که تستهای سرولوژی قابل بررسی است.
انتروباکتریاسه ها شامل گروههای کوچک و بزرگ هستند که دارای ساختمان آنتی ژنتیک و خواص شیمیایی مختلف هستند بر اساس همین اختصاصات شیمیایی دسته بندی شده اند بعضی از نامها که بر روی آنها گذاشته شده اند از منطقه جغرافیایی گرفته شده که باکتری اول با در آنجا یافت شد و بعضی دیگر به نام افرادیکه اولین بار آنها را کشف کرده اند، ساختمان آنتی ژنیک انتروباکتریاسه ها زمانی خوب شناخته شده که White و Kauffmann بررسیهای وسیع خود را بر روی سالمونلاها انجام دادند و سروتیپها و بیوتیپهای آنها را مشخص نمودند که تستهای سرولوژی قابل بررسی است.
باکتری ها در مورد انسان و حیوانات یافت می گردند و در خاک و روی گیاهان نیز وجود دارند، خیلی از آنها پارازیت هستند و بعضی دیگر ساپروفیت هستند، خیلی از آنواع آنها برای انسان بیماریزا هستند و ناراحتیهای انتریک یا سپتی سمی و یا دیگر عوارض عفونی ایجاد می کنند.
از لحاظ شرایط کشت این باکتریها معمولاً بر روی محیط ژلوز خوندار کلینلهای مشابه تقریباً درشت، براق و خاکستری، خیس که ممکن است همراه با همولیز یا بدون همولیز باشند تولید می کنند و آندسته از انتروباکتریاسه ها که تولید گاز هیدورژن سولفوره (SH2) می کنند یک هاله سبز رنگ در قسمت زیر پلیت ایجاد می نمایند.
بر روی محیط تریپتوکپس سوی آگار نوترین آگار و میت اینفوژن آگار ایجاد کلینهایی می نمایند که ممکن است در اندازه فرق داشته باشند ولی عموماً سفید متمایل به خاکستری شفاف و کمی برجسته هستند بعضی از آنها موکوئید هستند مثل کلبسیلاها، برخی از سویه های شیگلاها وبعضی از سالمونلاها تغییر یافته خصوصاً سالمونلا انترویتیدس سروتیپ تیفی مورنیدم.
S.
enteritid’s sorotype, typhomerium تغییرات کلنی مشاهده گردیده.
و گاهی تبدیل کلینهای S به R و R به S انجام پذیرفته است.
جداسازی انتروباکتریا سه ها Isolation of Entrpbacter: برای بدست آوردن بهترین نتیجه و بهترین جواب برای کشت میکروبهای روده ای باید از محیطهای کشتی استفاده نمود که بتوان مشخصات باکتری های مختلف را از آنها تشخیص داد.
و به علت اینکه ممکن است این باکتریها از منابع مختلف آلودگی بدن جدا گردند بهتر است جداکردن آنها را از مدفوع - خون و ادرار و دیگر مایعات بدن مورد بررسی قرار داد، در آزمایشگاه باید توجه داشته باشیم که نمونه های ممکن است حاوی مقدار کمی باکتری باشند، پس از انتخاب محیط و مقدار نمونه کشت شده بر روی آنها از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.
مثلاً استفاده از محیطهای اختصاصی یا انتخابی سالمونلا و شیگلا برای رشد میکروبهای دیگر مثل پروتئوس واشریشیا مناسب نیست و باید همه جوانب را در نظر گرفت.
جداسازی از مدفوع Isolation frpm stool: هنگامی که امکان عفونتهای روده ای می باشند.
نمونه تازه مدفوع باید تهیه گردد (بعضی پیشنهاد چند نمونه را داده اند) البته رکتال سو آب بی فایده نیست ، ممکن است تعداد باکتریهای پاتوژن در بین زمان نمونه برداری و کشت کم شود که در این صورت باید از محیطهای نگهدار کننده استفاده نمود وو بهترین محیط sturat medium می باشد.
Ewing و همکارانش گزارش نتیجه عالی از کشت مدفوع از کشت مدفوع بعد از یک هفته را با استفاده از محیط استوارت داده اند.
بعلت اینکه مدفوع دارای انواع میکروبهای فلور طبیعی می باشد باید یک یا چند محیط از انواع محیطهای غنی کننده زیر را مورد استفاده قرار داده عبارتند از: (Lieffsen seinente broth, (Hajna) Gn broth و یا (Muller)Tranionate broth تترا تیونات اصلاح شده توسط kuffman که حاوی صفرا و سبز برلیان می باشد رشد خیلی عالی به سالمونلا می دهد اما از رشد شیگلاها معمولاً جلوگیری می نماید ولی تترا تیونات همراه با املاح صفراوی محیط غنی کننده خوبی است.
طرز استفاده از محیط آبگوشتی مایع بدین ترتیب است که مقدار نمونه اضافه شده به آنها باید حداقل یکدهم حجم کل محیط باشد اگر مدفوع دارای موکوس باشد حتماً از آن قسمت مدفوع برای کشت استفاده نمود.
بعد از 18 تا 24 ساعت قرار دادن در 35 درجه از محیط غنی کننده برداشت نموده و بر روی محیطهای دیگر که به عنوان محیطهای افتراقی و انتخابی مصرف می شوند، کشت می گردد و همه محیطی با هم در اتوقرار می گیرد، چنانچه پلیت ها بعد از 24 ساعت رشد نداشتند مجدداً از محیط غنی کننده که اکنون 48 ساعت در اتو بوده است، بر روی پلیت ها کشت می کنیم.
محیط های افتراقی که ممکن است بکار رفته شوند عبارتند از: McConkey , EMB و دوزوکسی کولات آگار Dezoxieholate agar محیطهای انتخابی عبارتند از (Xylese lysine Dezoxycholate ) XLD و (Dezoxtcholate- citrate agar) D.CA .
محیطهای دیگری همچون (Kuffman Brilliant green , agar) KBGA و (wilson – Blair bismouth sulfite agatr )WBSA که محیط ه ای پیچیده ای از لحاظ مواد غذایی هستند پیشنهاد گردیده است که از رشد باکتری فلور طبیعی مثل اشریشیاها و پروتئوسها بخوبی جلوگیری نمود و رشد خوبی به تمام سالومونلاها و بیشتر شیگلاها می دهد.
از محیطهائی که در فوق به آنها اشاره شد محیط SS اجازه رشد به تمام شیگلاها نمی دهد و امروزه کمتر مورد استفاده قرار می گیرد ولی اگر ناچار به استفاده از آن باشیم بهتر است در کنار آن از محیط دیگری همچون McConkey استفاده نماییم که میکروبهای تخمیر کننده لاکتوز را (شیلا) خوب نشان می دهد و HEA XLD از بهترین محیطهای انتخابی هستند که امروز به مقدار وسیع در آزمایشگاهها مورد استفاده قرار می گیرند.
از میان محیطهای افتراقی که مورد استفاده قرار می گیرند محیطهای FBM و McConkeyبه دو صورت مصرف می شود.
یکی به طریق مستقیم (Direct)(صورت یک محیط غنی کننده جامد مصرف می گردد.
دیگری غیر مستقیم (indirect) که به عنوان محیط ثانوی بعد از محیط غنی کننده مصرف می گردد، اما جمع بین این دو کسر همیشه همراه محیط غنی کننده نظر بهتر می رسد که همیشه همراه محیط غنی کننده GN brroth یا Scientite یک محیط FBM یا مکانیکی از مدفوع مستقیماً کشت نمایم تا چنانچه میکروب پاتوژونی بر روی آنها رشد کرده زودتر به نتیجه برسیم، چنانچه جدا کردن اشرشیا کلی – کلیسلا و انترو باکترویا ستیرو باکتر و عفونتهای روده ای اسهالی همراه با توکسین Enterotoxigenic , Entro invasive and Entro Pathogenic مورد نظر باشد.
استفاده کردن از محیطهای غنی کننده ذکر شده فوق نتیجه نمی دهد، حداکثر آن محیطها رشد باکتریهای فوق را حذف می کنند و بهترین کار کشت کردن مستقیم روی FBM و یا McCenkey می باشند.
چون تخمیر لاکتوز یکی از مقدمات جداسازی انتروباکتریا سه ها می باشند اکثراً محیطهای معرفی دارای قند لاکتوز و اندیکاتورهای مناسب می باشند تا به صورتی در جداسازی آنها کمک نماید .
باکتریهای لاکتوز منفی (به آندسته که لاکتوز را تخمیر نمی کنند اصطلاحاً لاکتوز منفی می گوئیم و برعکس) مثل سالمونلاها و شیگلاها و پروتئوسیس ایجاد کلینهای ریز و بیرنگ بر سطح پلیتهای دزوکسی کولات سیترات SS , XLD , EBM , McConkey می نمایند و بر روی محیط HE , Agar سالمونلا و شیگلا و اشتباه گردد خصوصاً محیطهای EBM و McConkey که مقدار 5% آگار داشته باشند.
کلنی باکتریهای لاکتوز مثبت بر روی دزوکسی کولات سیترات (اگر حذف نگردند) McConkey , SS قرمز دیده می شوند.
بر روی EBM بنفش تیره تا سیاه رنگ که اغلب جلای فلزی دارند و بر روی HE – agar قرمز متمایل به نارنجی تا نارنجی مشاهده می شود.
بر روی محیط بیسموت سولفیت آگار، (Bisuth sulfite agar , B .
SA) سالمونلا تیفی (S.
Typhi) ایجاد کلنلهای سیاه یا جلای فلزی مینماید، متخصصین، پیشنهاد می کنند برای استفاده از این محیط برای کشت پریلیت (pour plate) می باشند.
جداسازی از خون (Isolation from Dis.): از افراد مبتلا به بیماری تب آور (Febrile Dis) که عامل بیماریهای آنها مشخص نیست.
غالباً کشت خون تهیه می گردد که در فصل نمونه برداریها چگونگی انجام آنرا با با روش عمومی ذکر کردیم ولی اگر کشت خوب برای سالمونلا و شیگلا خواسته شود( شیگلاها بندرت در کشت خون یافت می شوند) حدود ده میلی لیتر خون گرفته شده را به 90 تا 100 میلی لیتر محیط (Bile broth) اضافه نمود و در 35 درجه قرار می دهیم.
اگر جواب کشت بعد از 24 ساعت منفی بود آنرا برای 10 تا 14 روز قبل از اینکه پاسخ منفی دهیم در اتو نگهداری می کنیم.
در بیماریهای تیفوئید (Typhoid Fever) معمولاً کشت خون درهفته اول یا دوم شروع بیماری گرفته می شود، درسپتی سمی و ناشی از دیگر سالمونلاها غیر از سالمونلاتیفی کشت خون باید در هفته اول گرفته شده و اگر منفی بود در هفته دوم تکرار گردد.
کشت مغز استخوان نیز در بیماری سالمونلازیس نتیجه خوبی می دهد، (یادآوری می گردد که عموماً کشت خون قبل از کشت مدفوع (+) می شود.
در طی هفته اول بیماری کشت خون در 90% موارد مثبت می گردد.
در حالیکه کشت مدفوع فقط حدود 10% موارد در هفته اول (+) می شود.
کشت مجدد (sub cultures) از محیط Bile broth یا هر محیط دیگری که به عنوان محیط کشت خون مصرف شده به محیطهای دیگر همانند روشی است که در کشت مدفوع ذکر گردید، یعنی استفاده از محیطهائی مثل BSA و EBM .
McConkey خیلی از محققین معتقدند که انتقال میکروب از کشت اولیه محیط McConkey و یا EBM جهت شناخت نوع کلنی به نظر می رسد و می توان به بقیه راه را برای شناسائی نهائی ادامه داد.
جداسازی از ادرار: سالمونلاتیفی در 25 درصد موارد ممکن است از ادرار جدا گردد، دیگر انتروباکتری یاسه ها نیز ممکن است از این منبع جدا گردند که می توان دیگر سالمونلاها، اشر شیاها، کلبسیلاها و پروتئوسها را نام برد.
برای کشت ادرار پیشنهاد می گردد که از محیطهای افتراقی و انتخابی بروش مستقیم (direct) کشت گردد.
بهترین نتیجه از کشت ادرار برای یافتن سالمونلا استفاده از رسوب سانتریفوژ شده ادرار با دور 2500 یا 3000 در دقیقه می باشد که چند لوپ از رسوب را در محیطهای لازم به طریق استریک گالچر کشت می نماییم و بقیه رسوب را در محیط کشت غنی کننده مثل سلینت- برات یا بایل برات روش خوبی است.
کشتهای جدا کننده اولیه (Prolininary Scrining cult - ures) کلنی ها سالمونلا و شیگلاها و اختصاصات آنها همانگونه که قبلاً در این فصل به آنها اشاره شد بر روی محیط های آزمایشگاهی مشخصاً لاکتوز منفی هستند که باید کلنی های مشکوک را از اینگونه محیطهای کشت به یک سوی محیطهای دیگر منتقل کرد تا با بررسی بیشتر باکتری مشکوک شناخته شود، این عمل انتقال با لوپ سوزنی از یک کلنی منتقل می گردد و چنانچه مقدور باشد باید ازهر پلیت دو تا سه کلنی مستقل را منتقل می گردد و چنانچه مقدور باشد باید از هر پلیت دو تا سه کلنی مستقل را منتقل نماییم.
(باید توجه داشت بعلت احتمال وجود کلنی های ریزی که قبل رؤیت نیستند هیچگاه هنگام انتقال باکتری به محیطهای افتراقی و تشخیص لوپ را در سطح پلیت سرد ننمائیم.).
روش اینکار اینگونه است که با لوپ سوزنی ابتدا در ته لوله TST آگار (Trip;e sugar Iron Agar) یاKIA (Kligler’s Iron agar) فرو کرده و بعد به طور زیگزاگ در سطح لوله (Slant) کشت می نمائیم.
لوله باید با پنبه درپوش بسته به نحوی که هوا بتواند داخل و خارج گردد و هر گز لوله کاملاً بسته نمی شود که باعث غلط شدن تشخیص گردد.
محیط TSI آگار دارای سه نوع قند گلوکز ، لاکتوز و ساکارز به همراه مصرف فنل رد و سولفورو آهن می باشد که جمعاً تخمیر قند و تولید در (سیاه شدن ته لوله ) در محیط را نشان میدهند، مقدرا گلوکز یک دهم مقدار لاکتوز و سوکروز است و محیط KIA دقیقاً همانند TST آگار میباشند به جز اینکه قند سوکروز را ندارد مقدار کم گلوکز در قسمت سطح لوله باعث میشود که پس از تخمیر و ایجاد مقدار کم اسید خیلی زود اکسیده گشته و بحالت قلیایی بر می گردد و برعکس این عمل تخمیر در عمق لوله ثابت می باشد زیرا مقدار اکسیژن کمتر از سطح لوله است.
بهترین نتیجه گیری از محیط TST آگار را می توان 18 تا 24 ساعت بعد از اینکوباسیون در 35 درجه تا 37 درجه دریافت نمود و هیچگونه ارزشی بعد از 48 ساعت ندارد نتیجه گیری از محیط TST می توان کرد چنین است.
ته محیط اسیدی (زرد) و سطح لوله قلیائی (قرمز)- قند گلوکز تخمیر شده است.
تمام محیط اسیدی (زرد)- لاکتوز یا سوکروز یا هر دو تخمیر شده اند.
حبابهای گاز در ته لوله و محیط قسمت شده- تولید گاز و هنگام تخمیر قند و گلوکز.
سیاهی در ته لوله- تولید گاز تمام لوله قلیائی (قرمز) – هیچکدام از سه قند تخمیرنگردیده است و تشخیص انتروباکتریاسه ها.
به علت شباهت انواع پروتئوسها با سالمونلاها و شباهت بعضی باکتریهای دیگر باشیگلاها و غیره شکل محیط TST آگار لازم است در کنار این محیط محیطهای دیگر نیز مورد استفاده قرار گیرد تا تشخیص را ساده تر نماید، این محیط ها عبارتند از: )Rusting in and stuart uree broth, Christencen urea agar) که کشت باکتری بر روی هر دو آنها در صورت تولید گاز آمونیاک، باعث تغییر رنگ از زرد به قرمز میشود جمع بین دو محیط TST آگار و محیط اوره تا حدودی می تواند ما را به شناسائی باکتری کمک نماید.
محیط دیگری که به همراه TST مورد استفاده قرار میگیرد LIA می باشد که در جدول صفحه بعد مقایسه دو محیط دیده میشود.
محیطهای نیمه جامد: مثل Motility – Indole lysine با MIL و یا SIM مورد استفاده قرار میگیرند تا حرکت باکتری و تولید اندول را مشخص نماید دراین محیطها باکتری بالوپ سوزنی به طور عمودی در عمق کشت داده میشود در صورت متحرک بودن باکتری بعد از 18 تا 24 ساعت محیط ساعت محیط کدر می گردد (باکتری در تمام لوله پخش می گردد) و چنانچه غیر متحرک باشد کدورت فقط در مسیر کشت دیده میشود.
محیط KCN- یک محیط مایع و دارای سیانور پتاسیم می باشد که بعضی باکتریها مانند کلبسیلاها و سیتروباکترها آنرا تحمل کرده و در محیط رشد می کنند ولی بعضی دیگر مثل سالمونلاها در آن رشد نمی کنند و راهی برای نشاسائی این دسته از باکتری هاست.
محیطهای دی کربوکسی لاز (Decarboxylase).
کشت محیطهای انتروباکتریاسه ها به طور جداگانه مجزا و مستقل بر روی این محیطها که حاوی اسید آمینه های لایزین (L- lysine) آرجنین (L- arginine) وارنیتین به مقدار یک درصد می باشد پس از یک یا دور روز مثبت می شوند بعلت قلیایی شدن محیط از زرد (تخمیر اولیه قند گلوکز) به رنگ بنفش (به علت دی کربوکسیله شدن اسید آمینه موجود) تبدیل می گردند، چنانچه بعد از چهار روز محیط اداری رنگ زرد بشود، جواب منفی است، یعنی باکتری آنزیم دی کربوکسی لاز یا دی هیدرولاز را نداشته است.
اثر آنتروباکتریاسه ها بر روی محیط ها در جداول عمومی انتروباکتریاسه ها نشان داده شده است.
آزمایش متیل رد (Methyred test) : اضافه کردن 5 قطره محلول متیل رد به 5 میلی لیتر از محیط کشت 48 ساعته (RVP) Clarck and tubs dextrosebreth باعث ایجاد رنگ قرمز ثابت می نماید این آزمایش در صورتی مثبت است که PH محیط کشت، بعلت ایجاد اسیدیته خیلی زیاد از تخمیر قند دکستروز کمتر از 5/4 باشد، در غیر این صورت رنگ زرد یا نارنجی ایجاد می گردد.
برای تهیه محلول متیل رد 1/0 گرم پودر متیل رد را در 300 میلی لیتر الکل 95% حب نموده و سپس محلول را با آب مقطربه 500 میلی لیتر می رسانیم آزمایش ایمویک (IMVIC test) : آزمایش ایمویک جمع آزمایشهای است که در فوق بررسی گردید I علامت اندول M علامت متیل رد Methl red)) V علامت وژس پروسکائر Voges Proskaur و C علامت سیترا Citrate می باشد و به صورت علامت بعلاوه و منها نشان داده میشوند مثلاً گفته میشود که آزمایش ایمویک E.
Coli -- ( از چپ به راست ) می باشد و کلبیسلا ++ـ و این نشان دهنده مثبت یا منفی بودن آزمایشهای فوق است.
ساختمان آنتی ژنیک و پیچیدگیی آنتی ژنیک: (Antognic complexity) گرچه اکثر انتروباکتریاسه ها را می توان با تخمیر قندها و دیگر آزمایشهای متابولیک شناسائی نمود ولی به علت شباهت خیلی از آنها در اینگونه بررسی ها شناسائی نهایی بر پایه ساختمان آنتی ژنیک استوار است.
اعضای خانواده انتروباکتریاسه ها دارای موزائیک آنتی ژنی هستند که عمده ترین آنها سه دسته هستند که عبارتند از: الف: آنتی ژنهای K (از کلمه آلمانی Kaspel) یا آنتی ژنهای کپسولی (Envolop ags) به آن دسته از آنتی ژنها اطلاق می شود که سلول باکتری را احاطه نموده و بجز نمونه های استثنائی که به حرارت حساس هستند وبین 15 تا 30 دقیقه در حرارت جوش از بدن می روند جنس این آنتی ژنها بیشتر از پلی ساکارید است و در بعضی از باکتریها مثل سالمونلا آنتی ژن نامیده میشود زیرا به نظر می رسد که در بیماریزائی باکتری دخالت دارند ولی دلیل این ارتباط هنوز به طور مشخص معلوم نگردیده است.
آنتی ژنهای کپسولی بهنگام آلگوتیناسیون با آنتی سرمهای اختصاصی ایجاد مزاحمت میکند (به علت پوشاندن آنتی ژن سوماتیک) و باید با حرارت از بین برده شوند.
این وضعیت در بعضی باکتریها که آنتی ژنهای کپسولی خیلی نازک میباشد وجود ندارد، و بعضی دیگر که آنتی ژنهای کپسولیشان خیلی کلفت و ضخیم است مثل کلبسیلا بدون کشتن باکتری و از بین بردن آنتی ژنهای کپسولی هرگز آلگوتینا سیون با آنتی سرم سوماتیک امکان پذیر نیست.
ب- آنتی ژنهای H از کلمه آلمانی (Hauch) یعنی پخش شوند (Spreading) یا آنتی ژنهای فلاژله (Flageller antignes) در فلاژه قرار گرفته و جنس آنها از پروتئین بوده که به حرارت حساس میباشند و در حرارت آب جوش به مدت یک تا دو ساعت از بین می روند آنتی ژنهای فلاژله دارای دو فاز مختلف هستند.
یکی فاز یک Phase 1 flagellar Ags و فاز دو Phase 2 flagellar Ags که فاز دو کمتر اختصاصی هستند و در خیلی باکتریها مشابه هستند.
ح- آنتی ژنهای O: از کلمه آلمانی (Ohne Hauch) یعنی پخش نشونده Non spreading یا آنتی ژنهای سوماتیک (antignes somatic) که به حرارت مقاوم بوده و در سل وال باکتری قرار دارد و از لحاظ ترکیب شیمیایی جنس آنها پلی ساکارید است.
این آنتی ژنها ممکن است به گروهها و زیرگروههای مختلف تقسیم شوند که مثلاً در سالمونلاها گروه ها و زیرگروههای زیادی هستند که مهمترین گروهها گروههای A و CB و D و E میباشند.
بررسی هائی که توسط Pauffmann و White بر روی ساختمان آنتی ژنیک آنتروباکتریاسه ها و خصوصاً سالمونلاها انجام داده اند دسته بندی و گروه بندی آنتی ژنها دقیقاً مشخص گردیده است.
در اینجا نمای شماتیک آنتی ژنهای OH و Vi در انتروباکریاسه ها دیده می شون.
بغیر از آنتی ژنهای فوق انتروباکتریاسه ها دارای آنتی ژنهای فرعی دیگری هستند که از جمله می توان Kunin antigan را نام برد، که در پرسینیاها و ….
وجود دارد.
این آنتی ژن با آنتی بادی اختصاصی به علت ساختمان ظاهری قابل رسوب دادن نمی باشند و فقط بروش هم آلگو تیناسیون Hem – agglutination test قابل رسوب دادن است و گلبول قرمز به کمک آنتی ژن آمده و سپس با آنتی بادی رسوب می کنند.
تغییرات و روابط ژنتیکی: Genetic ariation and genetic relations محیط روده یک محل مناسب برای رشد و تغییرات باکتریهای روده ای است و تعداد باکتری ها خیلی زیاد بوده و همچنان محیط کشت مناسب باعث رشد و تکثیر آنها می گردد بالطبع تغییراتی ممکن است در سویه ای ایجاد شود و ژنهائی از یک سو به سوی دیگر منتقل گردد یا به وسیله انتقال پلاسمیدها و ژنهای باکتری در conjucation عمل تغییر ژنتیک انجا گیرد.
به طور مثال باکتریهای سالمونلای لاکتوز منفی 1 روزه بصورت لاکتوز مثبت نیز دیده نشده اند که از بیمارارن مبتلا به اسهال اپیدمیک در بززیل جدا گشته است.
پلاسمیدهائی که خصوصاً در باکتریولژی اهمیت دارد و مهم هستند در انتروباکتری یاسه ها به نام فاکتورهای R (R factor) نامیده که ژنهای فراوانی برای مقاومت باکتری ها را حمل می کنند، این پلاسمیدها در شیگلاها و در ژاپن کشف شده اند که امروزه در سالمونلاها و کلی فرمها نیز به طور وسی شناخه نشده اند.
مثلاً فاکتوری از فاکتورهای R در E .
Coli منتقل شده و به E .
Coli پاتوژن تبدیل گردیده و شخص می تواند به صورت یک منبع آلودگی اپیدمیک درآید ولی مسلماً این تغییرات و این جابجائی فاکتورها در سالمونلاها و شیگلاها از اهمیت برخوردار هستند.
تغییرات دیگر ژنتیکی که ممکن است دیده نشود این است که سویه هائی از انتروباکتریاسه ها که دارای فلاژله هستند طی موتاسیون ژنتیکی فلاژله خود را از دست داده و به صورت باکتری غیر متحرک درآید.
شناسایی گروههای فامیل انتروباکتریاسه ها: 1-جنس سالمونلاها (Genus Salmonella) بیماری زا- تب روده یا تب تیفوئید.
سپتی سمی که همواره با تب شدید و عفونت خونی انترولوکیت که قبلاً کاستروآنتریت نامیده می شد دروه کمون 2 تا 7 زوز همراه با اسهال، دل درد، بی حالی، استفراغ و به دنبال آن تب می باشد.
درمان توسط کلرا مفیکل، آمپی سیلین تری متوپریم سولفا متاکسا زول می باشد.
2-جنس آریزونا Arizona: در عفونتهای انسانی دیده شده اند ولی بیشتر سروتیپ های آنها در مرغ و سگ و گربه ایجاد بیماری می نمایند.
3-جنس سیتروباکتر: عموماً غیر بیماری زا بوده وجز باکتریهای آپورجونیت محسوب می گردد ولی به هر حال از آنها عفونتهای دستگاه ادراری و باکترمیا دیده شده است.
در مقاله گراهام و بند (Band & Phigeila): شیگلا در مقایسه با سالمونلاها کمتر باعث بیماریزائی می گردند،این باکتری با حمله به بافت موکوس اپی تلیال ایجاد تورم ونیز زخم میکند.
این حملات ادامه می یابد و امکان ورود به دیگر بافتهای بدن از ناحیه زخم می باشد که گاهی به ندرت سپتی سمی ایجاد میکند.
از میان 569 کودک آفریقای جنوبی که به شیگلوزیس مبتلا شده اند فقط 11 نفر سپتی سمی گرفته اند.
درمان توسط آمپی سیلین- کوتریموکسازول و تتراسیکلن می باشد.
5-جنس اشرشیاها: اشرشیا را قبلاً کلی فرم می نامیدند ولی امروزه کلی فرم اشریشاها، کلبسیلاها ، انتروباکتر و سراتیاها می گویند، از انواع معروف آن می باشد.
بیماری زائی: بیماریهای خارج دستگاه روده ایست که مهمترین آن عفونت دستگاه ادراری است و تا 75% عفونتهای ادراری را شامل می گردد که یکی از عوامل مهم نفریت می باشد.
همراه با ادرار چرک و خون دیده میشود.
و بیماری با ورم و فشار خون همراه است و گاهی سیستیت (Cystitis) عفونت مثانه میدهد.
سپتی سمی هم میدهد و تولید شوک میکند.
عفونت های سطحی پوست میدهد خصوصاً بعد از جراحی تو عفونت دستگاه تنفسی را ایجاد می نماید.
عفونتهای داخلی روده ای: عفونت اسهالی نوزادان (Neonatal - dia) که در افراد زیر دو سال با صداهای شکم، دل درد، اسهال و استفراغ همراه است.
اسهال مسافرتی (Travelar diarrbea) عفونت روده ای که بزرگسالان مبتلا می گردند.
درمان مؤثر توسط سولفانامیدها، آمینوگلیلوسیدها، کلرامفیکر، آمپی سیلین، کارپنی سیلین، سفالوتین و کانامایسین صورت می گردد.
6-جنس ادوارد سیلا، Genus Edwardsiella: بیماری زائی- اسهال عفونی، عفونت و زخمهای بعد از عمل جراحی.
7-جنس کلبسیلا: الف- یکی از عوامل مهم عفونت دستگاه ریوی است، عوارض، تب، سوز، دردهای قفسه سینه، سرفه های سخت با خلط چرکین و غلیظ در افرارد مسن دیده میشود.
ب- عفونتهای دستگاه ادراری.
ج- عفونتهای مجاری صفراوی.
د- عفونت حفره صفاقی بدن.