سوئیچر دوربین جدید
پیشرواجرای سیستم های پیشرفته حفاظتی تلویزیونی (مداربسته)وارسال تصاویرودیتا ازطریق فیبرنوری – کابلهای فلزی – بصورت بی سیم وشبکهکامپیوترواینترنتی درایران باسابقه فعالیت اجرای پروژه های سیستمهای مراقبتیبادانش فنی روزجهان درمراکزمهم صنعتی وتجاری واجتماعی وامنیتی وحساس کشور, خدماتپیشرفته تخصصی خودراطبق آخرین استانداردهای جهانی وبااستفاده ازپیشرفته ترینتکنولوژی روز این صنعتبه متقاضیانباشرایط ذیل ارائه مینماید
در شهر تهران علاوه بر آلودگی هوا آلودگی های بصری هم مردم را اذیت می کند ولی مردم خودشان متوجه نیستد و نمی دانند که آلودگیهای بصری هم میتواند پیش زمینه اختلالات حسی وعاطفی و تصویری آنها باشد.
منظور از آلودگی بصری همان ناهماهنگی تصویری و محیطی اطراف ماست.
الان که تبلیغات هم گسترش پیدا کرده تنوع تابلوها و آگهی های تجاری در سطح شهر مردم را با موجی از ابهامات روبرو کرده که اینها میتواند با یک سیستم منضبط و علمی راهگشای بسیاری از مشکلات شهری باشد و چهره زیبایی مخصوصا به فضای فرهنگی و اصیل شهرها بدهد که در این بین نقش طراحان محیطی و گرافیستها بسیار حائز اهمیت است.
من میخواهم به مسئله تابلوهای تبلیعاتی که به آنها بیل بورد هم میگویند، بپردازم.
تابلوهای تبلیغانی چند نوعند یکی آنهایی که در مکانهای بزرگ مثل بزرگ راهها نصب میشوند که عمدتا مستطیلی هستند دوم آنهایی که در پیاده روها نصب میشوند که چون فضای کمتری وجود دارد قطعشان عمودی است و سوم تابلوهایی که در راهروها یا آسانسورها و ...
نصب شده است.
توجه داشته باشید که قطع کار در نوع طراحی میتواند اثر داشته باشد مثلا در تابلوهای بزرگ که به آنها بیل بورد هم میگویند احتیاج نیست که حتما رنگهایی با کنتراست (تضاد) زیاد داشته باشیم.
نکته دیگر این است که ما در میادین یا پارکها تابلوهایی میبینیم که خیلی حساب شده هم هستند ولی متاسفانه استفاده نادرست از قطع های متفاوت و هم استفاده از داربستهایی نامناسب تر باعث سردرگمی بیننده و از بین رفتن سلامت بصری آنها میشوند.
نکته بعدی این است که رساندن پیام در زمان کم ارزش زیادی دارد بخاطر همین موضوع نباید در پوسترها و تابلوهای تبلیغاتی از عناصر تصویری زیادی استفاده کرد، مخصوصا در بزرگراهها و مکانهای شلوغ ، چون کسی که سوار ماشین است تا بیاید مفهوم تابلو را در آن شلوغی درک کند ، عبور کرده و رفته است
مدیرعامل سازمان زیباسازیشهرداریتهران گفت: نیمی ازتابلوهای تبلیغاتی نصب شده در بزرگراههای تهران بهمنظور رعایت استانداردهای تبلیغاتی و نیز کاهش ضریب خطای دید رانندگان جمعآوری میشوند.
حجتالله ملاصالحی روز شنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا مرکز تهران افزود: تعداد تابلوهای تبلیغاتی در برخی بزرگراهها همچون "همت، مدرس و رسالت" از حدمجاز فراتر رفته است و مشکلاتی را در تردد خودروها دراین مسیرها ایجاد کرده ضمن اینکه از لحاظ استانداردهای تبلیغاتی نیز مشکل دارد.
وی خاطرنشان کرد: تابلوهای تبلیغاتی موجود در بزرگراهها بیش از سه هزار مترمربع است که با برچیده شدن بخشی از این تابلوها، در بزرگراهای "یادگار امام، امام علی و نواب صفوی" که فاقد تابلوی تبلیغاتی است، تابلو نصب خواهد شد.
مدیرعامل سازمان زیباسازی شهرداری تهران افزود: تا پایان سال جاری این تابلوها ساماندهی شده و پس از آن تابلوی تبلیغاتی جدید در بزرگراههای پایتخت نصب نخواهد شد.
به گفته وی، پس از ساماندهی تابلوهای تبلیغاتی بزرگراههای تهران، این تابلوها در خیابانهای اصلی پایتخت همچون "ولیعصر، شریعتی و جمهوری اسلامی" ساماندهی شده و در تمام معابر تهران به طور یکسان تابلو توزیع میشود.
ملاصالحی درخصوص تبلیغات گسترده در خیابان جمهوری اسلامی، با اظهار بیاطلاعی از اقدام انجام شده، گفت: نباید چنین اقدامی صورت میگرفت و بر اساس طرح شهرداری نصب تابلوهای جدید در این معبر ممنوع است.
وی بابیان اینکهطرح ساماندهی تبلیغات خیابان جمهوری تدوین شده و باید اجرا شود، افزود: تبلیغات بیرویه انجام شده در سالهای اخیر در این خیابان موجب شده چهرهای نامناسب داشته و مغایر با اصول شهرسازی و حقوق شهروندی باشد.
تعاریف پیام های تجاری
تعاریف تبلیغات تجاری بسیار مختلف و متنوع است.
تعاریفی را که در منابع مختلف آمده است میتوان دستمایهای برای آغاز بررسی و تحلیل هر یک از عناصر تبلیغات تجاری در نهایت رسیدن به تعریفی متناسب با مسئله سیاستگذاری قرار داد.
تعاریف موجود در کتابهای عربی ، تحت عنوان “ الاعلان”و در کتابهای انگلیسی، تحت عنوان “Advertising ” آمده است.
اما مشکل اساسی ، جستجوی این مبحث در کتابهای فارسی است .
از دیر باز ، واژههای مختلفی برای این مفهوم در زبان فارسی مورد استفاده قرار گرفته است .
واژههای آگهی، آگهی کردن، تبلیغات تجاری یا بازرگانی، آگهیهای تبلیغاتی، آگهیهای تجاری یا بازرگانی یا حتی واژه تبلیغات به شکل عام، از آن جملهاند.
در اینجا دو مسئله اهمیت دارد: نخست اینکه برای یافتن تعاریف این پدیده ، به دنبال چه واژههایی باید باشیم و دیگر اینکه ، واژه گزیده ما برای این مفهوم چه میتواند باشد.
در پاسخ به پرسش نخست باید گفت ، از آنجا که تمامی واژههای یاد شده برای این مفهوم به کار رفته است ، طبیعی است که در جستجوی خود نیز باید به دنبال همه آنها باشیم .
البته درباره واژه عام تبلیغات ، باید به دنبال قرینههایی باشیم که آن را به موضوع مورد بحث ، منحصر کند.
اما در مورد پرسش دوم به نظر میرسد که ترکیب آگهی با صفات تجاری و بازرگانی ، این مفهوم را هرچه بیشتر اقتصادی و وابسته به فروش کالا میکند.
علاوه بر اینکه اصولاً آگهی ترجمه واژه انگلیسی “Advertisement ” است و تنها یکی از جنبههای این فرآیند ارتباطی است و واژه تبلیغات ، مفهومی گستردهتر از آن را دربر میگیرد .
به همین دلیل ، میتوان گفت که انتخاب واژه تبلیغات تجاری یا بازرگانی برای این مفهوم ، که امروزه نیز بیشتر مصطلح شده، شایستهتر است.
به هر حال ما در این جستجو به تعاریفی برخوردیم که مهمترین آنها را در اینجا میآوریم:
- تلاش برای ارایه آموزهها، ایدهها، دلایل، شواهد یا ادعاها از طریق رسانههای ارتباطی ، برای تقویت هدفی یا مبارزه با هدف ضد آن .
- هر نوع معرفی غیرشخصی و ترویج ایدهها، کالاها و یا خدمات در مقابل پول که به وسیله فرد یا مؤسسه مشخصی انجام گیرد.
- عمل یک آگهی روزنامه و یا آگهی دیواری و یا در تلویزیون ، ایجاد ارتباط با مردم ، انتقال اطلاعات یا ایجاد بحث یا تأثیر گذاشتن در افراد است که در نتیجه فکر خواننده یا بیننده را نسبت به کالا و یا خدماتی که آگهی شده عوض نموده یا آن را تقویت میکند و در نتیجه این تأثیر رفتار آنها نیز تغییر مییابد.
- کلیه خدمات بازرگانی و هنری برای ازدیاد فروش محصول.
- پیشبینی و تهیه پیامهای سمعی و بصری که در ازای پرداخت بهای نشر ، توسط یک یا چند عامل تبلیغاتی به اطلاع مردم رسانیده میشود.
این پیامها، حامل خبری از خصوصیات و امتیازات یک کالا ، یک خدمت ، یک فکر و یا یک شیوه عمومی خواهند بود که اطلاع از آنها موجب ازدیاد فروش کالا یا استقبال عمومی از خدمت و فکر ، یا قبول و اجرای شیوه عمومی مورد نظر از طرف مردم خواهد بود.
- جمیع اقدامات مؤثر در عقیده ، تصور و تصمیمگیری فرد فرد انسانها یا گروهی از آنان.
- هرگونه وسیلهای که انسانها را از روی میل ، وادار به انجام عملی نماید.
- نمایشی که به وسیله یک شخص یا یک مؤسسه معین انتشار یابد و هدف آن ، نفوذ در عقاید و اعمال مردم باشد.
- انتشار اطلاعاتی که مبتنی بر عقاید و وصف خدمات و کالاها باشد؛ به طوری که عکسالعمل آن بتواند با قصد آگهیکننده هماهنگی داشته باشد.
- ایجاد اعتقاد در مردم به آنچه که ما خود نیز بدان اعتقاد داریم .
- پیامهای دیداری-گفتاری که از طریق وسایل تبلیغاتی با پرداخت وجه مردم را به طریقی علاقهمند و موافق یک نوع محصول ، یک خدمت ، یک فکر ، یک نقطه نظر و یا یک مارک بخصوص مینماید.
- دستزدن به اقداماتی ، استفاده از راههایی و بکار بردن از وسایلی به قصد جلب توجه گروههای انسانی به حقانیت آیینی ، یا اصالت پدیدهای و دعوت ایشان به گرویدن بدان آیین و بهره گرفتن از شیئی که در فعالیتهای تبلیغاتی برای اثبات صحت و برتری آن کوشش شده است .
- پیامی که به منظور ترویج عقیده و یا کالایی از طرف یک منبع- که بوسیله همان آگهی به جامعه معرفی می شود- به کمک وسایل تبلیغاتی به گروههای خاصی منتقل شده و برای انجام آن پول پرداخت گردد .
- یکی از پنج عامل اساسی ارتباط که بوسیله تاجران و صاحبان صنایع برای ترغیب مردم در خرجکردن پول به خاطر کالا یا خدمت به کار می رود .
- کلیه اشکال ترغیب عمومی برای ایجاد تقاضا و بازار برای یک محصول یا یک خدمت که بوسیله صاحب کالا یا موسسه برای خریداران احتمالی بوسیله ارسال پیام مستقیم و یا از طریق وسایل تبلیغاتی انجام میشود.
- مجموعهای از فعالیت های مختلف که به اشکال و درجات متفاوت برای عملی ساختن هدفهای تجاری مدیران شرکت ها یا صاحبان کارخانجات انجام میگیرد.
- فعالیتهای خاصی در بازارکه هدف آن آگاه ساختن مردم از محصولات و خدماتی است که به فروش می رسد.
تبلیغ درحالی که مردم را آگاه و کالا را مشهور میسازد ، آنها را به امری ترغیب می نماید .
- فعالیتهای خاصی در بازارکه هدف آن آگاهساختن مردم از محصولات و خدماتی است که به فروش می رسد.
تبلیغ درحالی که مردم را آگاه و کالا را مشهور میسازد ، آنها را به امری ترغیب می نماید .
نگاهی بر تاریخچه آگهیهای تجاری نخستین آگهیتبلیغاتی، پیامی درباره آپارتمانهایی در لانگایسلند[1] بود که در اواخر 1922 از طریق رادیو پخش شد.
آگهیهای تلویزیونی، کار خود را بهطور جدی، بعد از جنگ جهانی دوم آغاز کردند.
در خلال پنج دهه گذشته، تحولات زیادی در عرصههای فنآوری و امور اجتماعی صورت گرفته است.
آگهیهای تلویزیونی در دوره حاکمیت آیزنهاور زاده شدند.
با گذشت زمان و تغییرات حاصل از آن آگهیها نیز تغییر کردند.
از این تغییرات میتوان به پیشرفتهای فنی در زمینه رنگ، نوارهای ویدئویی و گرافیکهای رایانهای را نام برد.
در هر سال قیمت تولید و پخش آگهیهای تلویزیونی، با نسبتی منظم افزایش یافت.
از سوی دیگر، زمان استاندارد آگهی از 60 ثانیه به 30 ثانیه کاهش یافت.
در این اواخر آگهیدهندگان میل دارند که پیامشان سریع و درعرض 15 ثانیه عرضه شود.
با کم شدن زمان پخش آگهیها، بر تعداد آنها افزوده شد.
ضرباهنگ سریع آگهیها، بینندگان را واداشته تا با دقت بیشتری به آنها نگاه کنند.
آگهیهای تلویزیونی در عمر کوتاه خود مورد حمله یا تمجید واقع شدهاند.
برخی از آگهیها در جشنوارههای معتبر، افتخارآفرین بودهاند و پخش برخی دیگر، همچون آگهیهای مربوط به انواع سیگار، از امواج رادیو و تلویزیون ممنوع شده است.
در مورد محدود کردن تبلیغات بر روی اتوبوس های شرکت واحد بهانه ای شد که به تجربه خوبی از تبلیغات محیطی اشاره کنم.
چسباندن پوستر ، نصب سیلک و پلاکارد ، بیلبردهای ثابت / سیار و در نهایت اتوبوس های شرکت واحد ابزارهای محدود روابط عمومی برای تبلیغات محیطی در شهر است که گزینه آخر به گفته مجریان تبلیغات آن بزرگترین رسانه تبلیغات محیطی است.
همیشه در حرکت بودن تبلیغات و در معرض دید بودن دو ویژگی خاص این فضای تبلیغی است.
که در مقایسه با بیلبرد یا پوستر و سیلک مطمئنا اتوبوس در حرکت همراه با تبلیغات بیشتر توجیه بیشتری دارد و چه تبلیغات بیرونی آن و چه تبلیغات برای مسافرین ، بهترین زمان ها را برای عرضه پیام به مخاطب را فراهم می کند.
تبلیغات ثابت بر روی اتوبوس و داخل آن برای کالاها و خدمات مناسب است و برای برگزاری مراسم و برنامه های زمان دار امکان نصب پوسترها بر روی اتوبوس ها فراهم شده و می توان برای همایش ها و برنامه هایی که نیاز به تبلیغات محیطی است ، گزینه مناسبی است و تاثیر آن بیشتر از چسباندن هزاران پوستر بر در و دیوار شهر است.
روابط عمومی شرکت واحد مجری این تبلیغات است و در تجربه ای که من داشتم در روزهای مقرر پوسترها به خوبی نصب شد.
از نظر هزینه هم نسبت به بیلبرد و چاپ سیلک به نظرم به صرفه بود.
مشتریان اغلب به آرم شرکتها توجه زیادی نشان میدهند، زیرا این علامتها بر "ارزش" محصولات و خدمات میافزایند.
گاه این "ارزش" به مهمترین عامل تحریک کنندهمشتریان برای خرید و استفاده از محصولات و خدمات ، تبدیل میشود.
این جا است که علامت تجاری و یا آرم معنایی گنگ مییابد.
قبل از هر چیز این "ارزش" دقیقا به چه معنا است؟
ارتباط نوع محصول و نام شرکت و ارزش مطروحه نیز بسیار با اهمیت است.
حرفهایهای بازاریابی، همهاین موارد را تبلیغات مینامند.مشتریان عاشق تبلیغات هستند، بنابراین آرم ها را نیز دوست دارند.
خبرگان در امر بازاریابی، انتخاب یک آرم یکدست و کامل را کلید همه مشکلات بازاریابی میدانند.
حال، راز طراحی موفق یک آرم چیست؟
قبل از پاسخ به این سؤال، بیایید سه رویکرد رایج بسیاری از بازاریابان را در توسعه وطراحی آرم، با کمک گرفتن از انس های تبلیغاتی مشاورین و مؤسسات طراحی آرم، بررسی کنیم.
البته این نظریات اغلب پایه واساس درستی ندارند و از نظر من این افراد تاکنون نتوانسته اند علامت تجاری موفقی طراحی کنند.
به هر حال این سه رویکرد عبارتند از: 1- دکوراسیون 2- الحاق 3- Golem در روش اول این طور به نظر می رسد که تمایز، عاملی برای جلوه بیش تر است.
متخصصین با اشاره به نامها و نشانههای طراحی شده اظهار می کنند: "ما آرمهایی متمایز از رقیبان خود، طراحی می کنیم، به این ترتیب مشتریان، ما را از بقیه تمیز میدهند." این روش، رویکردی کاملا ابتدایی است و برای افزایش اعتبار باید آن را با عواملی از دو رویکرد دیگر تلفیق کرد.
روش"الحاق"، ارزشهای مربوط به آرم و سایر مفاهیم مورد نظر را به اسم، نشانه و همچنین موضوعات مربوط به رویکرد قبلی اضافه می کند.
روند منطقی این جریان به این طریق پیش می رود: مشتری، آرم و "ارزش" های افزوده به آن را که به شکلی زیبا تصویر شده، در پیغام های الکترونیکی دیده، بلافاصله احساس می کند که این علامت تجاری نیازهای اورا برآورده میکند.
طرفداران طراحی آرم های احساساتی ادعا میکنند، آن ها نیز تقریبا از این روش استفاده می کنند.
(مثلا آنها در تبلیغات، احساسات را برانگیخته و آن را تحریک می کنند).
در رویکرد سوم، بازاریابان، سعی می کنند، تبلیغاتشان با هویت انسانی و شخصیت پردازی همراه باشد.
به این ترتیب مشتری با آرم ارتباط برقرار میکند.
به عقیده نویسنده، این سه نگرش، شرکت ها را به بیراهه کشانده، موجب شده پتانسیل و نیروی لازم برای طراحی آرم را ندیده بگیرند.
اما رویکرد دیگری هم وجود دارد، که به نظر من سودمندترین روش است.
کارآمدی این روش را تحقیقات و نظریات روان شناسانه و جامعه شناسانه ثابت کردهاند.
منطق توسعهطراحی آرم با "ارزش" افزوده، به نحو شگفتانگیزی مشابه منطق توسعهتولیدات است.
در هر دو مورد، ابزار یا وسیله ای تولید میشود که به درد مشتری بخورد.
برای رفع احتیاجات مشتری، دانستن نوع این احتیاجات اهمیت زیادی دارد.
از دید من، تصمیم مصرف کننده برای خوشحال بودن، استراحت، سرگرمی، تقویت اعتماد به نفس، خیال پردازی یا هر مورد روحی دیگر؛ همان "احتیاجات" او را تشکیل میدهند.
مصرفکنندگان، هنگام دست یابی به اهداف و امتیازات تجربی، احساسی، روانی و اجتماعی درست مانند تلاش برای دستیابی به اهداف حقیقی و ملموس، مصمم و هدفمند هستند.
علامتهای تجاری توأم با "ارزش"های افزوده، ابزاری برای کمک به مصرفکنندگان در دستیابی به این اهداف هستند.
این ابزار، عوامل کمکی و به زبان دیگر، عوامل کمکی اجتماعی هستند.
در حقیقت یک آرم بدون یک سناریوی متقاعدکنندهبرای افراد، آرم نیست.
این علامت ممکن است به آرم، شباهت داشته باشد؛ نام، نشانه و ویژگیهای تصویری شناخته شدهای داشته باشد و حتی از روش های تبلیغاتی نیز استفاده کند، اما مصرفکنندگان به این محصول بیاعتنا می باشند.
تمام روش های نوین و موفق در امر تولید محصولات و ارایهخدمات، در مورد طراحی آرم نیز چاره ساز است، شرط لازم وکافی برای موفقیت، فراهمکردن چیزی برای مشتری است که به آن نیاز دارد ولی نمی تواند خیلی سریع به آن دست پیدا کند...به این دلیل که تهیه آن برای مشتری کاری دشوار، پیچیده، پرزحمت، خسته کننده و گسترده است.
مطابق این رویکرد، آرم شرکت ها مسائلی با هویت انسانی نیستند و همچنین خارج از فکر مشتری هویت ندارند.
آنها فقط ابزار هستند،به همین سادگی ؛ ابزارهایی برای دست یابی به هدف نهایی.
احساسات را نمی توان به علامت های تجاری تزریق کرد؛ بلکه اگر به عنوان یک منبع سودمند در نظر گرفته شوند، احساسات را بر میانگیزند.
احساسات مثبت، نتایج مستقیم این انتظارات هستند.
سمبول های مختلف (نام، نشانه، فونت، نمادهاو...) بر خلاف انتظار تأثیر زیادی ندارند؛ آن ها در حقیقت، نشانههایی هستند که ما را برای رسیدن به هدف اصلی هدایت میکنند.
انتخاب و طراحی آرم 10 مرحلهی مختلف دارد، یعنی 10 روش مختلف طراحی موفق یا ناکارامد برای کسب درآمد : 1.
ارتباط طراحی آرم با سود دهی مستقیم اصل اولیهطراحی آرم، در نظر گرفتن ارتباط آرم با اسم و سایر نمادها با سود آشکار و محسوس است.
(نتیجهای ملموس یا تجربی).
این سود را یا خود محصول به تنهایی ایجاد میکند و یا اجزای تشکیلات بازاریابی.
این اصل مهم را همواره به یاد داشته باشید.
آرمهای موفق با رعایت این اصل به موفقیت رسیده اند.
درست است که در این مرحله خود آرم به تنهایی اهمیت چندانی ندارد، اما تا اندازه ای باید به آن توجه کنید.
2.
طراحی متنی با تأثیر روانی یک متن مؤثر بر احساسات، مفهوم یا اصلی سازمان یافته است، که مشتری را به یک سری عوامل نامربوط ولی تأثیرگذار (مانند تمام فعالیتهای بازاریابی یک شرکت) مرتبط می کند.
در این موارد، متن انتخاب شده، تأثیر و سود مورد نظر را تضمین میکند.
به عنوان مثال: وقتی به طور اتفاقی در قلب منهتن به اسامی دو هتل Hudson و Royalton بر می خورید، انتظار خدمات در سطوح عالی دارید.اما اگر در هتلی به اسم Boutique Hotel باشید، تجربهی متفاوتی است.
کلمهی Boutique Hotel خدمات بسیار متفاوتی نسبت به سایر هتلها از این زنجیره ارایه می دهد- بعضی وقتها تفاوتهایی بین خدمات دو اتاق در یک هتل.
در واقع این تاثیر روانی نامها و متن های انتخابی است که شما را وادار می کند به دنبال کشف تفاوتها باشید.
3.
کسب تجربه در این جا میخواهم از تأثیر هیپنوتیزم کنندهی طراحی آرم صحبت کنم.
شما با یک انتخاب درست، در مشتری انتظارات و آرزوهایی ایجاد میکنید، که تولیدات به تنهایی نمیتوانند از پس این کار برآیند.
به عنوان مثال: اسم نوشابهی Red Bull ، در مصرف کننده این حس را به وجود میآورد که پس از نوشیدن آن، در کنار تأثیرات مثبت فیزیکی موج عظیمی از انرژی به او منتقل میشود.
4.
طراحی آرمهایی که خود معرف خود باشند در این جا از سمبولهایی استفاده میشود که برای همه شناخته شده باشند.
این روش انتخاب آرم، مصرف کننده را وا میدارد به شناخت جدیدی از خود برسد و در حقیقت به هنگام استفاده از این محصولات مکالمهای درونی با خود برقرار کند) برای این که عزمش را در انتخاب محصول جذم کند).
در عین حال اینگونه آرمها عاملی برای ایجاد ارتباط بین افراد مختلف نیز هستند(به هنگام مجاب کردن افراد برای استفاده از این محصول).
5.
ایجاد وسیله ای برای انتقال پیام نقش آرم در این رویکرد، ایجاد سمبولی متفاوت ودر عین حال شناخته شده است.
چنین آرمی مصرفکننده را قادر میسازد نظرات جالب توجه و احساسات خاص در مورد آن بیان کند.
شرکت بزرگ تجارت الماس De Beers با معرفی الماس به عنوان عامل ایجاد ارتباط بین افراد از الماس به عنوان عامل تحریککنندهاحساسات و همینطور وسیلهی ابراز احساسات مشتری استفاده کرد.
در سپتامبر2003 این شرکت از ابزار جدیدی برای انتقال پیامها استفادهکرد، زنی با حلقه ی ازدواج در دست راست و به معنی استقلال و عدم نیاز به جنس مخالف.
(برخلاف حلقه در دست چپ که اغلب سمبول نیاز و وابستگی است).
6.
ایجاد یک جایگاه اجتماعی/ فرهنگی در این جا هدف، ایجاد یک جایگاه اجتماعی و فرهنگی به عنوان راهنمای مشتریان است.
این راهنما مشتری را از آنچه که در اطرافش می گذرد، هنجارهای اجتماعی و هر چیز خوشحالکننده، آگاه میسازد.
شرکت Apple با تولید کامپیوترهای شخصی (نه تنها به عنوان ابزار کار بلکه به عنوان وسیلهای برای خودشناسی وشکوفایی خلاقیت) گام بزرگی در این امر برداشته است.
در واقع این آرم، با ایجاد انقلابی فرهنگی امکان شکوفایی خلاقیت را برای عامهی مردم ایجاد کرد.
7.
در نظر داشتن اهداف متعالی شما با فعالیت خود، زمینه را برای دستیابی افراد به اهداف بزرگ، فراهم می کنید؛ اهدافی که چه بسا افراد نمی توانند به تنهایی به آنها دست پیدا کنند.
فروشگاه Body "فروش" را وسیلهای برای کمک به حفاظت از محیط زیست و یاری کردن افراد مشتاق به این کار، قرار داد.
8.
زندگی در دنیای خیال دل بستن به یک آرم و انتخاب آن از جانب مشتری شاید به این دلیل باشد که فرد از این طریق میتواند، مانند دنیای خیال رفتار کند، یا جوری عمل کند که در واقعیت، جرأت انجام آن را ندارد یا نمی خواهد هزینهانجام آن را بپردازد.
ایجاد یک ژیمناستیک عاطفی اغلب به جای عمل به برخی خواستههای درونی، به دلیل احترام به قوانین زندگی از آنها چشمپوشی میکنیم.
برای جلوگیری از فرسودگی، ورزش میکنیم.
همینطور به عنوان یک ورزش حسی، به تماشای فیلم میپردازیم که شاید چندان قانونی یا پذیرفته در قوانین زندگی ما نباشند.
آرم هایی مانند Sicily از شرکت Dolce & Gabbana اجازهی کسب چنین تجربههایی را به ما میدهند.
9.
امکان خیال پردازی درست مانند مورد آخر، این رویکرد به طراحی آرم به مشتری کمک میکند تا واقعیات بیرون را به موضوعات تخیلی تبدیل کند.مشتریان، اغلب درباره ی قدرتطلبی، تسلط، بزرگی، موفقیت، عشق، قتل و مانند این ها خیال پردازی میکنند.آرم Timberland جوری طراحی شده بود تا مشتریان درباره ماجراجویی های شجاعانه در مقابل نیروی طبیعت به خیال پردازی بپردازند.
موارد ذکر شده در بالا، انواع مختلف"ارزش" افزوده به کالا هستند.در حقیقت، به کمک این روش ها میتوان به ایجاد ارزشهای مؤثر فکر کرد وآرم ها ابزارهایی برای دستیابی به این هدف هستند.
این 10 رویکرد،به اعتقاد نویسنده، تفاوتهای بین آرم های" مبتدی" و "حرفهای" را آشکار میکنند.
تبلیغاتکاریظریفو تخصصی تبلیغاتدر گذشتهبهیکسلسلهمسائلخاصکهدر خدمتپیشبرد فروشقرار داشتمحدود میشد، اما با توسعهاقتصادیو پیشرفتهایصنعتیاینفنجدید با سایر علومو فنوننیز ارتباطپیدا کرد.
بعضیاز اینعلومبطور مستقیمو بعضیدیگر بهشکلغیرمستقیمدر تبلیغاتتجاریاثر گذاشتند، مثلا ریاضیاتو آمار گرچهکاملا در کار تبلیغاتمورد نظر نیستند ولیدر تنظیمبودجه، محاسباتاثر تبلیغدر وسایلمختلف، بهریاضیاتو در گردآورینظراتو خواستههایمصرفکننده، برآورد جذببازار براییکمحصولو یا برایتهیهآمارهایمربوطبهظرفیتبازار و امکاناتتوسعهعلمی، تبلیغاتتجاریبهعلمآمار نیاز دارد و یا ایندو بههمارتباطنزدیکپیدا کردند.
تبلیغاتاز جهتیدیگر بهاقتصاد مربوطمیشود، دانستنموقعیتبازار، افزایشو کاهشعرضهو تقاضا، ظرفیتبازار، قوانینو مقرراتجاریحاکمبر محدودهاقتصادیو بالاخرهمسالهوضعکلیبازار از جنبههایخاصنظیر رونق، رکود و یا بحرانهمهدر پیشرفتیا پسگراییتبلیغاتدر یکجامعهموثر است.
دانستناینعواملمیتواند ما را در اتخاذ تصمیمبموقعو بهرهبرداریصحیحدر برنامهها یاریکردهو امکاناتمطلوبرا برایپیشبینیاثر تبلیغاتفراهمآورد.
همچنینتبلیغاتتجاریبا برخیاز علوماجتماعیمانند جامعهشناسی، مردمشناسیو روانشناسیهمبستگیدارد زیرا شناختجامعهبرایوضعاصولو نظریههایمربوطبهتبلیغو یا آشناییبا نحوهرفتار، سنتها و عاداتمردمیکمحدودهو بالاخرهدانشعواملروانیبر ایناجتماعمثلپیرویاز مد، تمایلات، خواستهها و تغییراتذهنیآنها لازمهتنظیمیکپروژهتبلیغاتیو خلقایدهها و شعارهایمربوطبهآناست، بنابراینارتباطاتتبلیغاتتجاریرا با سهعلمجامعهشناسی، مردمشناسیو روانشناسیبهاختصار یادآور میشویم.
اما قبلاز آنیکمثالعینیکهارتباطتبلیغاتتجاریرا حتیبهادبیاتیککشور میرساند، )هر چند شاخهییاز مردمشناسیاست( بطور مجزا بازگو میکنیم.
یکفرآوردهعالیایرانیبخاطر ناآشناییبا ادبیاتعربشکستمیخورد!
کشورهایحاشیهجنوبیخلیجفارسبرایتامینآبآشامیدنیخود بعضا دچار مشکلاتمختلفیهستند و آبمعدنییکیاز کالاهایوارداتیآناناست.
دوازدهسالپیشقرار شد نوعیآبمعدنیایرانیرا بهنامچشمهبهدبیصادر کنند، بدیهیاستکهبر رویچنینمحصولیباید برچسبیبهزبانعربینصبشود.
چوندر زبانعربیحرف«چ» موجود نیست، لاجرمچشمهباید بشود جشمهو چونحروفجیمو شیندر رسمالخطعربیبهدنبالهمنمیآیند )زیرا خواندهنمیشوند(، اینکلمهبهناچار تبدیلبهجسمهگردید و چونجسمهدر زبانعربیبهمعنایآشغالو زبالهاست، نهتنها کالاییبهایننامبرایهمیشهدر آنجا شکستخورد، بلکهآشامیدنیهایدیگر ایرانینیز موقعیتذهنیمتزلزلینزد مصرفکنندهاماراتیپیدا کرد.
ارتباطتبلیغاتتجاریبا جامعهشناسی در جامعهشناسیرفتار منفرد هر یکاز افراد جامعههیچگاهملاکعملقرار نمیگیرد بلکهبهصورتیکعضو جامعهبشریدر چارچوبگروههایاجتماعیطبقهبندیمیشود و یا مورد بررسیقرار میگیرد.
همچنینبهفرضیهانساناقتصادیکهدارایخصوصیاتو رفتار معینو مجزاییاستتوجهنمیشود بلکههمهانسانها کهتحتتاثیر شرایطو عواملاجتماعیدارایرفتار و اعمالیمشخصحاکمبر آنجامعههستند و بهصورتگروهیاز افکار، نظراتو عقاید خاصیپیرویمیکنند مورد نظر است.
بدینجهتدر بررسیو تجزیهو تحلیلرفتار و عقاید اینگروههایاجتماعیقضاوتما بر نظراتفرد و یا تمایلاتو عقاید خصوصیقرار ندارند و همینمسالهاستکهتبلیغاتتجاریرا با جامعهشناسیپیوند میدهد.
چهتلاشما در تنظیمبرنامههایتبلیغاتیبرایجلبنظر و ایجاد انگیزهدر طبقاتو گروههایاجتماعیخاصیکهما آنها را مخاطبمینامیم، متمرکز میگردد.
ما از راهتبلیغاتو با استفادهاز وسایلارتباطجمعیبا فرد خاصیبهناممصرفکنندهسر و کار نداریم، بلکهگروههایاجتماعیرا کهدارایعقاید، عادات، سنتها و نظراتمشترکیهستند مخاطبقرار میدهیمبههمینجهتاستکهدر تبلیغات، شناختمحصولاتگروههایاجتماعیو گردآوریاطلاعاتوسیعو جامعدر مورد تحولاتو تغییراتاینگروهها مهمترینعاملموفقیتبهشمار میآید و طرحهایتبلیغاتیباید بر اساساصولو قواعد مورد قبولو پسند اکثریتهر جامعهپیریزیگردد.
باید دانستکهجوامعتحتتاثیر عواملو نیروهایمتعدد در زمانهایمتفاوتدارایمختصاتمتفاوتیاست.
بهعبارتدیگر جوامعبشریتحتاثر نیروهایسیاسی، فرهنگیو اقتصادیدر حالتغییر مداومهستند.
بنابرایناصولیکهدر گذشتهبر گروههایجامعهییتسلطداشتهنمیتواند همیشهمورد قبولواقعگردد بلکهتعیینمعیارهاییکجامعهرا باید همیشهبا توجهبهپدیدههایتازهو نیروهاییکهدر آنجامعهنفوذ یافتهاند مورد تجزیهو تحلیلقرار داد.
مردمشناسیو رابطهبا تبلیغات شناساییمردماز نظر روحیه، نحوهتفکر، فولکلور )فرهنگعامه( و نیز فرهنگبطور کلی، زبانو تداعیلغات، همهعواملیاستکهعلممردمشناسیبا آنسر و کار دارد و باید قبلاز اقدامبهتهیهیکطرحیا نوشتهتبلیغاتیاینعواملرا مورد توجهقرار دهیم.
مردمشناسیمعمولا بهچهار رشتهباستانشناسی، مردمشناسیفرهنگی، زبانشناسیو مردمشناسیجسمیتقسیممیشود.)1( دو رشتهاولو چهارمدر تبلیغاتتجارینقشمهمیرا بهعهدهندارند، اما آشناییبهفرهنگمردمو شناختزبانو معنایمفهوماز لغات، کلماتو تمثیلاتمهمترینعاملتوفیقدر ارایهمطلبو خلقایدهها و طرحتبلیغاتیبهشمار میرود.
در تبلیغاتجهانموضوعاختصاصبرنامهها برایمللو نژادهایمختلفو طرحبرنامهها در حدود اطلاعاتو دانشخاصهر قومسالهاستموضوعبحثو مذاکرهکنفرانسها قرار دارد.
پذیرشیکطرحبینالمللیو یا تطبیقآنبا مختصاتفرهنگجوامعمختلفموضوعیاستکههنوز همپساز سالها بحثو گفتوگو نتیجهییقطعیاز آنحاصلنگردیدهاما آنچهمسلماستهیچگاهنمیتوانبدوندر نظر گرفتنمفهومخاصکلمات، نحوهفرهنگو زبانموضوعیرا بهیکگروهقبولاند، بنابرایندر تهیهو تنظیمپیامهایفروش، تطبیقشعارها با معلومات، تجاربو رعایتنحوهتداعیمعانیالفاظو جملاتکاملا ضرورتدارد.
)همچنانکهدر مثالعینیآبمعدنیچشمهدیدیم( بههمینجهتمخصوصا برایکشورهاییکهاز نظر تاریخ، ملیت، نژاد و فرهنگبا سایر کشورها تفاوتدارند لازماستکهبرنامهها، گفتارها، نوشتهها و طرحهایتبلیغاتیبا توجهبهمعتقدات، زبانو فرهنگخاصهمانکشور تهیهو همهمسائلبا عنایتبهاینمعیارهایاختصاصیمورد توجهقرار گیرد.
نگاهی به مقوله تابلوهای تجاری تبلیغاتی در محیط شهری نیازها و پیچیدگیهای رو به گسترش شیوه زندگی شهری و لزوم هماهنگی عناصر فیزیکی شکلدهنده شهر مقولهای علمی و تخصصی است که امروزه از زوایای مختلف اقتصادی، زیباشناسی و حتی روانشناسی فردی و جمعی به آن نگریسته میشود.
"تابلو" یکی از این نیازها و عناصر زندگی جمعی مدرن است که کارآیی قاطع آن در زندگی شهری امری بدیهی تلقی میشود.
تابلوهای رنگارنگ، کوچک و بزرگ در جای جای کوچهها و خیابانها هدایتگر شهروندان به مکانهای تجاری، اداری، بهداشتی و دیگر نیازمندیهای آنان است.
یک کارشناس امور شهری در این خصوص میگوید برای نصب تابلو در هر خیابان باید به بافت محلی و نمای آجری و یا مرمرین ساختمانهای واقع در آن توجه کافی داشت.
محمدابراهیم حمیدی به خبرگزاری جمهوری اسلامی گفت: با این وجود امروزه میبینیم سرتاسر خیابانها با تابلوهایی در اندازه، شکل و رنگهای مختلف پر شده که در نصب آنها توجهی به بافت خیابان نمیشود.
وی افزود: رعایت نشدن این موارد منجر به تعدد عوامل بصری شده و اشکالات زیبایی شناختی ایجاد میکند که از نظر عصبی نیز بر تاثیر منفی بر شهروندان گذاشته و حتی بطور غیرمستقیم به تشدید ترافیک منجر میشود.
این کارشناس امور شهری گفت: به عنوان مثال استفاده از تابلوهای عمودی در محیط شهری بخاطر تاثیر سوء بر ترافیک غلط است ضمن آنکه باید در نظر داشت تابلوها برای دید و نظر افراد پیاده است و نه سوارهها.
وی در خصوص اشکالات موجود در تابلوهای تبلیغاتی نیز گفت: این تابلوها فاقد یکنواختی لازم بوده، پایه با تابلو هماهنگ نیست و حتی برخی از آنها در جایگاه صحیح خود قرار نگرفتهاند.
او افزود: همچنین در حالی زاویهدار بودن تابلوهای تبلیغاتی در سطح شهر به آنها حالتی خشن میدهد که این سبک تنها برای تابلوهای خطر راهنمایی و رانندگی مناسب است لذا سایر تابلوهای شهری باید از لطافتی خاص برخوردار باشند.
حمیدی همچنین گفت: در شهر بزرگی چون مشهد تعداد تابلوهای راهنمایی و رانندگی و نیز تابلوهای اطلاع رسانی نیز اندک است و همین امر باعث میشود افراد کمسواد و مسافران و زایرانی که با شهر آشنا نیستند در یافتن مقصد دچار مشکل شوند.
این کارشناس افزود: برای ساماندهی تابلوهای تبلیغاتی باید تعریف مناسب از آنها ارایه شود، به عنوان مثال صنوف مختلف در یک خیابان از تابلوهای یک شکل با رنگ و ابعاد و در محل مشخص استفاده کنند.
وی افزود: میتوان خیابانها نیز را از نظر رنگ کدبندی کرد و مثلا برای تابلوهای خیابان منتهی به حرم مطهر امام رضا(ع) از رنگ سبز استفاده نمود.
او گفت: استفاده از رنگهای مشخص در خیابانها و تابلوی صنوف مختلف باعث میشود حتی افراد کمسواد هم بر مبنای کد رنگی محل را به راحتی شناسایی کنند.
وی افزود: همچنین تابلوهای تبلیغاتی در بسیاری جاها مانع از دید و باعث بروز اشکال در ترافیک میشوند.
این کارشناس معتقد است ساماندهی تابلوهای تبلیغاتی مستلزم هماهنگی و همکاری بین شهرداری و پیمانکاران است.
رییس انجمن صنفی تبلیغات در خراسان نیز گفت: هماکنون محمد اردمه افزود: حدود وی اشکالات موجود در شکل و نحوه استفاده از تابلوهای تبلیغاتی را ناشی از ضعف نظارت دستگاههای فرهنگی بر فعالیتهای تبلیغاتی میداند.
او گفت: انجمن صنفی تبلیغات در برخورد با فعالیت غیرمجاز شرکتها موارد را ابتدا به اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی منعکس کرده و آنها نیز در ادامه پیگیری امر به اداره اماکن نیروی انتظامی ارجاع میدهند.
وی افزود: در سال او گفت: در صورت ایجاد کمیته فرهنگی در انجمن صنفی تبلیغات، مناسبتهای مختلف طی سال طراحی و برای انعکاس صحیح پیامهای مرتبط بر روی تابلوهای تبلیغاتی و دیگر حرکتهای مشابه به شکل متناسب با ضروریات شهری برنامهریزی میشود.
وی افزود: این موضوع مورد استقبال شهرداری مشهد و استانداری خراسان رضوی قرار گرفته لذا بنظر میرسد ایجاد آن با تاثیر بر مبلمان شهری منجر به کاهش ازهمکسیختگی نمای شهری شود.
سخنگوی شورای اسلامی شهر مشهد نیز در این زمینه گفت: کارهای تبلیغاتی به زنده بودن شهر کمک میکند اما برخی از این فعالیتها در شاءن کلانشهری مانند مشهد نیست.
غلامرضا بصیری پور افزود: ساماندهی تابلوهای تبلیغاتی از جمله مواردی است که شورای شهر آن را پیگیری میکند ولی هنوز این بحث به پختگی لازم نرسیده و در مرحله صحبت و پیشنهاد است.
مدیر تبلیغات شهری و امور نمایشگاهها در سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری مشهد نیز گفت: ناهماهنگی و بیبرنامگی در کاربرد تابلوهای تبلیغاتی باعث شده ساماندهی این امر از اوایل پارسال در دستور کار قرار گیرد.
بهروز کیانی افزود: در همین راستا آذر ماه پارسال کار تدوین طرحی برای ساماندهی تابلوهای محیطی شامل تابلوهای پایهدار معابر، تابلوهای صنفی سردر مغازهها و ساختمانها، تابلوهای خدماتی مانند پزشکان، وکلا و اصناف و تابلوهای موقت همچون پردهها و داربست به مشاور سپرده شد.
او گفت: همچنین پارسال شهرداری وی افزود: هماکنون توزیع تابلوها متوازن نیست زیرا در یک محور شهر تراکم تابلو بیشتر میباشد اما در سایر قسمتهای شهر وجود آنها فراموش شده است.
او در خصوص محتوای تابلوها هم گفت: پرکردن تابلو بر عهده شرکت تبلیغاتی است لذا همین شرکتها هستند که با توجه به اجارهای که برای تابلو به شهرداری میدهند باید به فکر محتوای آنها باشند.
با این حال وی بهروز و جدید بودن محتوای تابلوها را وظیفه شهرداری دانست و گفت: اگر برای مناسبتهایی که تاریخ آن گذشته به پیمانکار اخطار دهیم جمع کردن بوم از روی تابلو باعث میشود فلز بدرنگ و نازیبای زیر آن نمایان شود.
وی افزود: در صورت نیاز به تابلوها در طول سال، این تابلوها در اختیار شهرداری قرار میگیرد لیکن اگر طرح خاصی برای آن پیدا نشود، آنها با همان طرح قبلی در برابر چشم مردم قرار میگیرند.
او گفت: هماینک تابلوهای موجود در سطح شهر مشهد از نظر اندازه، ابعاد و رنگ همخوانی ندارند.
یک بحث جدی درباره تقابل امور مالی و بازرگانی یکی از اموری که همیشه برای من به عنوان فروشنده آزار دهنده بوده ، دخالتهای امور مالی در قضیه فروش است.
فروشنده با مشتری در ارتباط است و معمولا دو یا سه جلسه را به بررسی خواسته های مشتری می گذراند.
اما یک مدیر مالی از دور دستی بر آتش دارد و تنها به اعداد نگاه می کند و با خود می گوید : ارزان فروختیم !
می شد تا ۵ برابر قیمت گذاری کرد!
چون که مدیر مالی هرگز چیزی بنام رقابت را نمی فهمد، جلب اعتماد مشتری را نمی توان در اعداد و ارقام برای یک حسابدار تشریح کرد .