بویلر بخار را با فشار های متوسط و بالا برای توربین بخار در تمام حالات عملکرد آن تولید میکند و بخار را با فشار بالا و متوسط سوپرهیت مینماید و برای سیستم بخار کمکی، بخاری با فشار متوسط تهیه میکند و برای پیشگرم کردن دی اراتور و ایجاد فشار گاززدایی مناسب، بخار کم فشار را تهیه میکند. هر و احد ton/h87/147 بخار با فشار بالا و ton/h38 بخار با فشار متوسط تولید میکند و بخار ورودی به توربین مشخصات دمایی °C540=T برای بخار فشار بالا و °C227 T = بخار با فشار متوسط را دارد و فشار آنها به ترتیب bar 53/84 P = و bar 6/6P= میباشد که این مقدار برای عملکرد واحد بخار در حا لت نامی میباشد مشخصات فنی در نقشه در جاهای مختلف نشان داده شده است.
تجهیزات ابزار دقیق برای بویلر و توربین
ترانسدیوسر های نصب شده روی بویلر و توربین: برای اندازهگیری درجه حرارت فشار سیال، دبی و سطح، اندازهگیری موقعیت و مکان ناظر وضعیت شعله کوره بویلر و تجزیه و تحلیل ترکیب شیمیایی گازها و وسایل ابزار دقیق توربین بخار به کار برده میشود.
محرک های کنترلی: عناصر تصحیح کنندهای چون دامپرها و الوها را برای کنترل حرارت در توربین و بویلر به حرکت درمیآورند.
ترانسدیوسرها و سیستم های حسکننده سیگنال های زیر را به وجود میآورند:
1- سیگنالهایی که اطلاعات را به مانیتورها در اتاق فرمان و جاهای دیگر ارسال میکند.
2- سیگنال برای سیستم اتوماسیون و اینترلاک و حفاظت که توسط ابزاری که موقعیت محرکها و سوییچگیرها را نشان میدهد ایجاد میشود.
3- سیستمهای اتوماتیک حلقه بسته
4- کنترلهای دستی واقع در اتاق فرمان مرکزی و تابلوهای محلی مانند باز و بسه شدن والوها.
اندازهگیری درجه حرارت
1- اندازهگیری درجه حرارت با استفاده از ترموالکتریک
دو هادی که در نقطه اتصال اندازهگیری به هم وصل میشوند تشکیل ترموکوپل میدهند ترموکوپلها انواع مختلف دارند N و T و J و E و K که برای مثال ترموکوپل نوع K در محدوده درجه حرارتهای °C1100 کاربرد دارد. ترموکوپل بسته به محیطی که قرار است درجه آن اندازهگیری شود نیاز به حفاظت دارد و حفاظت آن به شکل غلافگذاری میباشد.
در روش غلافگذاری باید جریان سیال بتواند در ترموکوپل ارتعاش ایجاد نماید محیطی که قرار است درجه آن اندازهگیری شود باید درجه فشار بالایی داشته باشد و ترموکوپل خوب نصب شود یعنی تعداد اتصالات مدار اندازهگیری حداقل باشد و سیم مثبت و منفی رساناها به هم متصل شود.
عوامل مؤثر بر پایداری ترموکوپل عواملی چون تغییر ترکیبات فیزیکی تغییرات ساختاری و اثرات میدان مغناطیسی میباشند.
ترموکوپل نوع N: ترموکوپل های جدید با استفاده از آلیاژهای نیکروسیل و نیسیل میباشند و باید شرایط پایداری ترموکوپل و عوامل مؤثر بر آن همچنین سیمهای ارتباطی ترموکوپل و اتصال مرجع آن و محفظههای ترموکوپل تعبیه شود درجه حرارت فلز در بویلر سنجیده شود و سپس درجه حرارت سطح مسیرهای تخلیه و دمنده بویلر اندازهگیری شود.
2- اندازهگیری درجه حرارت توسط مقاومت: (resistence temprature detector)RTD
در این روش از این خاصیت فیزیکی استفاده میشود: پلاتونیوم ماده اصلی عنصر مقاومت در صنعت برق است و در درجه حرارت بالا پایدار است و تکرارپذیری مشخصات الکتریکی آن عالی است.
3- اندازهگیری درجه حرارت توسط ترانسمیتر
در نیروگاهها معمولاً سیگنالهای میلی ولت ترموکوپلها و یا تغییر مقاومت عناصر مقاومتی قبل از اینکه بتوانند برای نشان دادن، ثبت یا کنترل استفاده گردند نیاز به تعدادی پردازش دارند. ترانسمیترها در جاهایی که وسائل قرائت در دور دست هستند و یا در کنار حلقههای کنترل اتوماتیک قرار میگیرند و سیگنال خروجی آن باید به صورت جریان مستقیم mA 20-4 باشد و ممکن است کاربر آن تقویت سیگنال، خطیسازی، نشان دادن خرابی Sensor در صورت دریافت سیگنال بیش از محدده کاری، فرو نشاندن صفر و اطمینان از اینکه نشانگر مستقل از مقاومت حلقه ترموکوپل است.
1- تقویت سیگنال برای افزایش سیگنال از سطح میلیولت (خروجی ترموکوپلها) به سیگنالی که برای انتقال بهتر است (20-4 میلیآمپر)
2- خطیسازی برای عنصر مقاومتی یک عمل اصلی است چرا که رابطه مقاومت درجه حرارت یک مقاومت پلاتونیوم غیرخطی است و نیاز به آمادهسازی دارد
3- نشان دادن خرابی Sensor در جاهایی مهم است که به وسیله اندازهگیری درجه حرارت، سیگنال متغیر اندازهگیری را به سیستم کنترل اتوماتیک میفرستد و خراب شدن وسیله اندازهگیری منجر به درخواست حداکثر توان توسط سیستم کنترل میشود.
4- فرو نشاندن صفر در جاهایی که اندازهگیری درجه حرارت فقط در محدوده کمی مورد نیاز است به کار میرود. ترانسمیترها را روی خود وسیله یا در اتاق تجهیزات میتوان قرار داد که شرایط محیطی برای ترانسمیترهایی که روی وسیله قرار میگیرند بدتر است.
4- اندازهگیری درجه حرارت به روش ترمومترهای انبساطی
در این ترمومترها از این اصل استفاده میشود که فشار بخار و یا مایع محبوس در حجم ثابت در اثر حرارت دیدن تغییر میکند و سه نوع سیستم پر شده وجود دارد. پر شده با مایع و پر شده با بخار فشاردار مایع فرار و پر شده با گاز. برای نشان دادن درجه حرارت یاتاقان و غیره در محل است.
5- ترمومتر نوع انبساطی بیمتال
از این نوع عنصر اندازهگیری در دادن هشدار (قطع و وصل مدار) و نظارت بر درجه حرارت مخازن سوخت استفاده میشود. که دو نوار فلزی با ضریب انبساط متفاوت به هم چسبانده شده و در یک سر به هم قلاب شدهاند وقتی عنصر Sensor حرارت ببیند انتهای آزاد آن جابجا میشود و زاویه جابجایی به درجه حرارت وابسته است.
اندازهگیری فشار
به دو نوع تقسیمبندی میشود 1- ستونهای مایع 2- عناصر انبساطی 3- ترانسدیوسرها
1- از ستون های مایع در وسایل مانومتری استفاده میشود و در نیروگاههای قدیم استفاده شد
2- عنصر معمولاً از جنس فلز است و جابجایی آن در اثر فشار اعمال شده، مستقیماً به رابط مکانیکی و غیرمستقیم به ترانسدیوسر الکتریکی متصل میشود. در نیروگاههای جدید استفاده میشود. عناصر انبساطی: دیافراگم ضعیف/ دیافراگم قوی و محکم/ کپسولها / بیلوز/ بیلوز و فنر/ لودر بوردن میباشند و مواد مورد استفاده در عناصر انبساطی به سیال مورد اندازهگیری و محدوده فشار وسیله اندازهگیری بستگی دارد.( موادی چون فسفر برنز- بریلیوم مس- فولاد ضدزنگ- برنج- نیکل اسپان، کربن).
3- ترانسدیوسر ها:
از شش نوع ترانسدیوسر استفاده میشود: (پتانسیومتری، ترانسفورماتور تفاضلی، کوپلینگ القایی، استرین گیچ، خازن متغیر، سیم مرتعش)
از وسایل زیر برای اندازهگیری فشار استفاده میشود:
(گیجهای قرائت مستقیم فشار، ترانسمیتر الکتریکی فشار ،سوئیچهای فشار )
اندازهگیری دبی
دبیمتر اختلاف فشار، صفحات اریفیس، نازلها و لولههای ونتوری، عناصر اصلی برای اندازهگیری دبی هستند.
اندازهگیری سطح (Level)
انواع سیستم اندازهگیری سطح عبارتند از: سیستم هد تفاضلی ، پروبهای هیدراستپ ،آلتراسونیک (که برای تعیین FLQW و Level به کار میرود و با فرستادن امواج فراصوتی به سطح ناصافی و یا اندازه سطح را میسنجد و در پیوست آورده شده است.) ،سیستم خازنی ، شناور ، پروبهای ارتعاشی ، سقوط وزن، وزن کردن با سلول بار، پروبهای هیدراتکت.
اندازهگیری مکان
وسایل اندازهگیری مکان عبارتند از تراسدیوسرهای الکتریکی که برای اندازهگیری دائم مکان استفاه میشوند: 1- ترانسفورماتور تفاضلی خطی 2- پتانسیومتر سیمی 3- پتانسیومتر لایه پلاستیکی 4-سوئیچهای الکتریکی که در انواع سوئیچهای الکترومکانیکی و سوئیچهای مجاورتی میباشند.
برای ورود آب به دیاراتور دو مسیر وجود دارد مسیر اول از درون فضای بویلر میگذرد و باعث میشود تا آب به حدی گرم شود و به این ترتیب تا حدی از وارد آمدن استرس حرارتی به Deaerator جلوگیری شود. به این فضا Feedwater Heater گویند .در قسمت بالایی rDeaerato بخش دیگری قرار دارد که دی گازر نامیده میشود و وظیفه CO2 زدایی از آب درون Dearator را برعهده دارد. از مسیر بخار IP خود بویلر یک خط لوله گرفته شده که بخار را داخل دی گازر می کند تا اب داخل ان به جوش امده و گازهای مخلوط در آب از آن خارج شوند. این بخار Pegging Steam نام دارد و فلوی آن توسط یک کنترل والو کنترل میشود.[1] هنگامی که بویلر هنوز راهاندازی نشده از طریق لوله مشترک بخارهای IP مشترک بین دو واحد که Common Header نام دارد، و وقتی که هیچکدام از دو بویلر یک واحد راهاندازی نشدهاند از طریق بویلر کمکی نیروگاه (Aux Boiler) این بخار را تأمین میکنند.
مسیر دیگر هنگامی به کار میرود که سوخت واحد گازی از گاز به گازوئیل تغییر کند. در این حالت مواد حاصل از احتراق گازوئیل معمولا حاوی گوگرد، کربن، نیتروژن و یا هیدروژن است؛ اگر این عناصر با آب یا بخار آب واکنش دهند از آنجا که لوله محتوی آب تغذیه Deaerator که دمای کمتری از محصولات احتراق دارد ممکن است باعث تشکیل اسید بر روی لوله و خوردگی لوله شود (پدیده شبنم اسید سولفوریک). لذا در این حالت یک مسیر by-pass از خارج فضای بویلر برای تغذیه آب Deaerator در نظر گرفته شده است.
برای ایمنی بیشتر سیستم یک Pressure Safety Valve در فشار 5.5 bar g و یک Vacuum Relief Valve موجود میباشد. همچنین یک Motorized Vent Valve وجود دارد که در حین خواباندن واحد برابر کردن فشار Deaerator و جو را عهدهدار است.
پمپهای تغذیه آب درامها (Feed Water Pumping Section)
آب گاززدایی شده توسط Deaerator که اکنون تا حدی گرم هم شده است (به دماهای روی شکل 1 توجه شود)، بوسیله دو عدد پمپ[2] (100% Centrifugal×2 یکی در حالت Stand-by) به بخشهای IP/HP فرستاده میشود. هر پمپ آب با فشار بالا را در بخش خروجی (یا Discharge) خود و آب با فشار متوسط را از قسمت میانی به ترتیب به سمت درامهای HP و IP با سرعت ثابت میفرستد. آبی که از قسمت میانی B.F.D گرفته شده است را یک بار از محیط بویلر عبور داده تا برای ورود به IP Drum پیشگرم شود (برای افزایش راندمان). همینطور آب خروجی از Discharge پمپ دو بار از فضای داخل بویلر برای پیشگرم شدن (این عمل را Economizing گویند) عبور کرده و سپس و ارد درام HP میشود.
درام IP و اتصالات مربوطه
نیمی از حجم درام IP را آب و نیمی دیگر را بخار با فشار معین پر کرده است. همانطور که گفته شد، آب IP از طریق پمپها به IP Feed Water Control Station میرسد. این بخش از 100%×2 والو تشکیل شده که یکی از آنها در حالت Stand-by میباشد و وظیفه آنها حفظ سطح درام در یک مقدار مشخص شده میباشد.[3] یک مسیر برگشت در جوار اکونومایزر های IP در نظر گرفته شده طی Cold Start-Up بویلر دمای خروجی اکونومایزر را کمتر از دمای اشباع نگهدارد و به این ترتیب از تبخیر آب در حین Start-Up و تشکیل سد بخار در لولههای ورودی آب به درام IP جلوگیری به عمل آید. قبل از رسیدن بار واحد به 50% مقدار نامی این مسیر برگشت بوسیله یک Shut-Off Valve موتوری بسته میشود. در مجرای ورو دی درام IP این protectionها در نظر گرفته شدهاند:
اولین Safety Valve که در فشار 11.2 bar g تنظیم شده است.
دومین Safety Valve که در فشار 11.9 bar g تنظیم شده است.
بخار اشباع شده درام IP بوسیله خروجیای که از بالای درام گرفته میشود، به سوی Super heaterهای جریان مییابد. این بخار سوپرهیت شده از هر دو بویلر جمعآوری شده، وارد یک Header مشترک میشود و از طریق این لاین بخار وارد بخش IP توربین میشود.
Protectionهای زیر برای خط بخار IP در نظر گرفته شدهاند:
Safety Valve که در فشار 8.8 bar g در نظر گرفته شدهاند:
Power Operated Relief Valve که توسط یک pressure switch که در 8.4 bar g ست شده است و یا با فرمان اپراتور اتاق فرمان، عمل میکند.
درام HP و اتصالات مربوطه
آب تغذیه کننده بخش HP که توسط B.F.P ها به سمت بویلر فرستاده میشود، از دو مرحله اکونومایزر HP که در وضعیتهای مختلف و از لحاظ تماس با جریان گاز گرم خروجی توربین گاز عبور میکند. در خلاف جهت اکونومایزر مرحله دوم یک مسیر برگشت برای جلوگیری از تبخیر در حین عمل start-up وجود دارد که اساس کار آن مانند بخش IP میباشد.
در اتصالات درام HP، Protection های مکانیکی زیر موجودند:
اولین Safety Valve که در فشار 97.6 bar g تنظیم شده است.
دومین Safety Valve که در فشار 98.2 bar g تنظیم شده است.
بخار اشباع در دو مرحله (Finishing, Primary) سوپرهیت میشود. مقداری از آب بخش خروجی B.F.P که برای درام HP فرستاده میشود، بوسیله یک انشعاب در قسمت De-Superheater اسپری میشود. مقدار آب اسپری شده بوسیله Attemperator (که نوعی کنترل والو است) کنترل میشود تا دمای بخار سوپرهیت نهایی در مقدار معینی ثابت بماند و از Overheat شدن بخار خشک ورودی به توربین جلوگیری میشود. این بخار سوپرهیت شده از هر دو بویلر جمعآوری شده، وارد یک Header مشترک میشود و از طریق این لاین، بخار تا کنار توربین حمل میشود. سپس بخار HP دوباره به دو شاخه تقسیم شده و از طرفین توربین وارد بخش HP توربین میشود. (شکل 2 و 3)
در مسیر بخار سوپرهیت تا توربین این Protectionها در نظر گرفته شدهاند:
Safety Valve که در فشار 92.1 bar g تنظیم شده است.
Power Operated Relief Valve که توسط یک Pressure switch که در 91.2 bar g ست شده است و یا با فرمان اپراتور اتاق فرمان، عمل میکند.
اگزوز توربین گاز (ورودی بویلر)
گاز گرم خروجی از توربین گاز در بویلر جریان مییابد و گرمای این گاز در Stack بازیافت میشود. همچنین یک stack by-pass برای اگزوز توربین گاز در نظر گرفته شده است که در ورودی بویلر قرار دارد و امکان عملکرد، تنها در سیکل گاز را بوجود میآورد. برای این منظور در این قسمت Diverter damper طراحی شده است.
گرمای ورودی به بویلر معمولا با توجه به تغییرات بار توربین گاز با باز کردن کامل مسیر به سمت بویلر تنظیم میشود. ولی برای حالت start-Up یا shut-Down این دمپر میتواند نیمه باز باشد.