فصل اول
(صنایع چدن فولاد مشهد )
فصل دوم
(کلیات)
مقدمه
کوشش های مدیریت برای دستیابی به هدفهای واحد تجاری بر اساس وظایف دو گانه برنامه ریزی و کنترل پیریزی می شود.
وظیفه برنامه ریزی اساسا یک فرایند تصمیم گیری است که با مسائلی مانند تعیین سود مورد نظر، تهیه و دسترسی به مواد اولیه ، نیروی کار و ماشین آلات ، برآورد حجم تولید و ایجاد سیستم ارتباطات که گزارشگری و کنترل نتایج واقعی را در مقایسه با برنامه های از پیش تعیین شده امکان پذیر می سازد ، سر و کار دارد .
وظیفهی کنترل عبارت است از سازماندهی و ترکیب منابع طبیعی ، نیروی کار و ابزار تولید در یک واحد هماهنگ برای دستیابی به نتایج مطلوب می باشد حلقه ارتباطی بین برنامه ریزی هماهنگ برای دستیابی به نتایج مطلوب می باشد حلقه ارتباطی بین برنامه ریزی اولیه و کنترل ثانویه سیستم اطلاعاتی حسابداری صنعتی است که انتقال و ارتباط موثر اطلاعات ، حسابداری سنجش مسئولیت و انعطاف مدیریت را امکان پذیر می سازد .
حسابداری صنعتی نوین یکی از ابزارهای مدیریت است ، که تحلیل و گزارش گری اطلاعات و آمار تاریخی و پیش بینی شده را به مدیران ارائه می کند . این گزارشات و تحلیل ها ، مدیریت را در توسعه امکانات بالقوه ، بهبود فرصتهای موجود ، برقراری کنترل های عملیاتی جوی و در عین حال قابل انعطاف یاری می دهد و فرآیند مدیریت را از طریق ار زیابی عینی اطلاعات کسب شده ، گسترش می بخشد .
هزینه دستمزد بیانگر مهم نیروی کار در تولید محصولات است و به عنوان یکی از عوامل مهم هزینه ، مستلزم، اندازه گیری، کنترل و تجزیه و تحلیل مستمر می باشد . افزایش تولید که به کاهش بهای تمام شده هر واحد منجر می گردد، توام با افزایش نرخ های دستمزد و مزایای مربوطه ، موجب تغییرات در پرداخت و پاداش را ایجاب می کند و این امر خود موجب تغییراتی در نحوه حسابداری هزینه های دستمزد می گردد .
طبق آخرین تجزیه و تحلیل ها ، پرداختهای دستمزد به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر مبنای درجه مهارت کارگران به صورت می گیرد ، بنابراین انگیزه ، کنترل و نحوه حسابداری مناسب این هزینه یکی مسائل بسیار مهم و موثر در مدیریت واحدهای تجاری است . هزینه یابی دستمزد تنها یکی از عوامل موثر در ایجاد روابط مطلوب بین کارکنان و کارفرما می باشد .
از زمانی که فرد به اجتماعی زندگی کردن روی آورده، به وسیله کارکردن ، هزینه زندگی خود و خانواده اش را تامین کرد. و از همین منظور مفاهیم کارگر و کارفرما تحقق یافته است و در گذشته نیز اندیشمندان مدیریت در مورد این نظریه که همیشه هر یک از این دو به دو سال حداکثر کردن سود خود می باشد اتفاق نظر داشته اند ، ولی امروزه این نظریه اعتبار اولیه خود را از دست داده و کارفرمایان دریافته اند که سود آنها بسته به تضمین سود کارکنان می باشد وکارکنان هم نفع خود را در بالا بردن سود سازمان می دانند از طرفی بدون شک حقوق و دستمزد یکی از مهم ترین تدابیری است که در جهت انگیزش کارکنان در سازمان به کار گرفته می شود زیرا به عنوان یک ابزار اساسی برای رفع نیازهای اولیه و هم چنین نیازهای ثانویه در سلسله مراتب نیازهای ایمنی را برای رفع احتیاجات آتی و نگرانیهای آینده فراهم سازد . برای ارضای نیازهای اجتماعی از قبیل روابط خانوادگی ، ازدواج تفریحات و مسائل عاطفی به پول احتیاج است و نیز حقوق و دستمزد در برخی جوامع امروز نماد و سمبل مقام و احترام می باشد .
بنابراین حقوق و دستمزد مهم ترین مسئله ای است که توجه به شاغلان را در مسیر زندگی کاری به خود مشغول می دارد و عاملان کار در مزد مساوی برای کار مساوی را حق مسلم خود می دانند .
ضوابط تعیین حقوق و دستمزد به عوامل متعدد و متغیری مثل الزامات و متفاوت سطح زندگی به فعالیتهای متنوع و تغییر پذیر واحدهای خدماتی ، تولیدی و صنعتی، انتظارات متفاوت محیط کار ، ملاحظات سیاسی و اقتصادی و بالاخره ویژگی های متفاوت افراد و غیره بستگی دارد و این عوامل و سایر ملاحظات در ارزش حقوق و دستمزد پرداختی در کشورهای مختلف و در سازمان های متفاوت موثرند و قانون عرضه و تقاضا نیز در تعیین حقوق و دستمزد نقش عمده ای را ایفا می کند .
علیرغم تمام ملاحظات فوق در مدیریت ، حقوق و دستمزد پرداختی به افراد می تواند از یک نظر منصفانه باشد . بدین صورت که اولا حقوق بگیران یک سازمان اعم از دولتی و صنعتی ، خدماتی و یا بازرگانی در مقایسه با یکدیگر دستمزدی عادلانه دریافت دارند و ثانیا حقوق و دستمزد پرداختی به آنان با سایر واحدهای خارج از سازمان هماهنگ متعادل می باشد .
به هر حال به طور خلاصه می توان گفت که بسیاری افراد نارضایتی از کار را یکی از حقوق دستمزد غیر منصفانه می دانند و علم مدیریت نیز باتشخیص این مسئله بحث مدیریت حقوق و دستمزد را مطرح نموده است تا برای رفع مشکلات مذکور چاره ای اندیشید .
بدون تردید از میان همه موسسات ، موسسات صنعتی و تولیدی از سیستم حقوق ودستمزد وسیعتری برخوردارند و در این میان بحث های تمام شده امور مالی و سود دهی این موسسات از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد لذا سیستم حقوق و دستمزد امور مالی در این میان نقش مهمی ایفا می کند .
از آنجایی که بخش مهمی از صنعت کشور و یکی از عوامل مهم تولیدی نیروی کار می باشد بنابراین رضایت این نیرو از کار و میزان حقوق می تواند در بالا رفتن تولیدات و صنعت یک کشور تا حد بسیاری موثر باشد زیرا همان طور که طی پژوهشهای مختلف ثابت شده نارضایتی نیروی کار از میزان حقوق که یکی از اهداف عمده این نیرو برای تلاش و کار می باشد باعث افت تولید و حتی افت یک صنعت می شود همان طور که می دانیم اقتصاد جامعه تا حد وسیعی محتاج به نیروی کار می باشد و با توجه به نیاز این نیرو به در آمد بحث حقوق و دستمزد نیز اهمیتی زیادی پیدا می کند تا آنجا که بخش وسیعی از سیستم مالی یک موسسه را حقوق و دستمزد آن تشکیل می دهد . نظارت و بررسی صحیح این سیستم یکی از اهداف مالی هر موسسه ای است و با توجه به نیاز افزون جامعه به این موضوع امید است در این رابطه تلاش بیشتری انجام پذیرد.
مفهوم حقوق و دستمزد
با وجود آنکه حقوق و دستمزد از مفهوم واحدی برخوردار است ولی از لحاظ امور استخدامی این دو با هم تفاوت دارند . حقوق عبارت است از مقدار ثابتی که معمولا به طور ماهیانه به کارمندان پرداخت می شود و دستمزد به مزد ساعتی یا روزانه کارگران اطلاق می شود یا از طرف دیگر حقوق و دستمزد عبارت است وجه نقد یا هر گونه مزایای غیر نقدی و یا مجموع آنها که در مقابل انجام کار از کارفرما دریافت می کند . البته دستمزد برای کارگرانی است که بر اساس ساعت ، روز ، هفته و یا تکه کاری محاسبه و پرداخت می گردد . بدیهی است که حقوق و دستمزد از نظر اقتصادی تابع قوانین و مقررات و عوامل بسیاری از قبیل عوامل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی ، اخلاقی و ارزشی است .
تعریف دستمزد : عبارت است از مبالغ خالصی که به صورت وجه نقد، غیر نقدی و یا مجموع آنها به کارگر در مقابل ساعت اضافه کاری، روز کاری ، تکه کاری ، و یا میزان مشخصی از کار پرداخت می شود .
تعریف حقوق : عبارت است از مبالغ خالصی که در مقابل کار فکری، جسمی و یا ترکیبی از فعالیتهای فکری و جسمی به صورت ماهانه یا سالانه به کارمند پرداخت می شود .
مزایا : امتیازاتی از قبیل کمک های غیر نقدی ، امرار معاش ، مرخصی ، بیمه ، خانه های سازمانی ، وام های بلند مدت و کوتاه مدت ، و ... که مستقیماً ارتباط با ارزش شغل ونظام های معمول حقوق و دستمزد ندارد و جدای از این دو پرداخت می شود .
تورم : شرایطی است در یک جامه که میزان نقدینگی یا پول در جریان بدون تناسب با رشد تولیدات داخلی افزایش می یابد، به عبارت دیگر بین پول در جریان در یک جامعه با میزان تولید و قیمتها رابطه مستقیم وجود دارد بنابراین اگر میزان پول در گردش در یک جامعه بدون توجه به مقدار تولید افزایش یابد باعث بالا رفتن قیمت ها می گردد .
البته ناگفته نماند که برخی معتقدند که در نتیجه تورم یک پس انداز پولی ایجاد شود چون مصرف از طریق بالا بردن قیمت ها کاهش می یابد و نتیجه اش پس انداز در جامعه است .
سطح زندگی : میزان و درجه بندی استفاده از کالا ، خدمات و امکانات زندگی در یک جامعه و یا یک طبقه از نوع متناسب با نیازهای زندگی و آسایش ورفاه درزندگی روزمره است .