هر بافت مجموعه ای از سلول های تخصص یافته میباشدکه کار معینی را انجام میدهد. بنابراین چون همه بافتها و ارگانهای بدن از اجتماع سلولها تشکیل شده ، بطور مرسوم سلول را واحد ساختمانی بدن نامیدهاند.
نگاه کلی
بافت شناسی قسمتی از علوم تشریحی است که ساختمان میکروسکوپی ارگانهای مختلف بدن را مورد بحث و بررسی قرار میدهد. یادگیری جزئیات ساختمانی ارگانها و اعضای مختلف برای فهم فعالیت فیزیولوژیک و تغییرات پاتولوژیک آنها ضروری است بنابراین بافت شناسی علمی مستقل نبوده و مرتبط با سایر شاخههای علم پزشکی و یکی از پایههای اصلی علوم پایه پزشکی مورد توجه قرار گیرد. بدن جانواران از بافتهای متعددی ساخته شده است که هر کدام وظایف مخصوص به خود را دارند. در زیر به اختصار به هر کدام از آنها اشاره میشود.
بافت پوششی
لایه پوشاننده سطوح خارجی و داخلی بدن را بافت پوششی مینامند. بافتهای پوششی عهدهدار وظایف و اعمال مختلفی نظیر حفاظت ، جذب و ترشح میباشند. به همین دلیل شکل سلولها و تعداد لایههای تشکیل دهنده آنها در ارگانهای مختلف بر حسب وظیفهای که انجام میدهند متفاوت میباشند. بافتهای پوششی بر حسب تعداد لایههای سلولی تشکیل دهنده آنها به دو دسته ساده و مطبق تقسیم میشوند که هر کدام از آنها نیز بنابه شکل سلولهای تشکیل دهنده به سه دسته سنگفرشی ، مکعبی و منشوری تقسیم میشوند.
بافت پوششی سنگفرشی ساده در کیسههای هوایی ریه و پوشش داخلی رگهای خونی دیده میشود. بافت پوششی مکعبی ساده در مجاری غدد ترشحی و بافت پوششی منشوری ساده در دیواره معده و روده دیده میشود. بافت پوششی سنگفرشی مطبق در پوست بدن پوشش مری و واژن بافت پوششی مکعبی مطبق در مجاری دفعی بزرگ غدد مترشحه و بافت پوششی منشوری مطبق ملتحمه چشم ، پوشش کام نرم و پوشش اپیگلوت دیده میشود.
بافت همبند
بافت همبند ، بافتها و ارگانهای مختلف را به یکدیگر میپیوندد. این بافت در زیر اپیتلیوم و اطراف ارگانهای مختلف به عنوان یک لایه پشتیبان عمل مینماید و به همین دلیل آن را بافت پشتیبان نیز مینامند. بافت همبندی از سه جزء اصلی یعنی سلولها ، رشتهها و ماده زمینهای تشکیل شده است. سلولهای بافت همبند عبارتند از فیبروبلاست ، ماکروفاژ ، پلاسماسل ، ماست سل ، سلولهای چربی ، سلولهای مزانشیمی و سلولهای مهاجر.
رشتههای بافت همبند سه نوعند :کلاژن ،رتیکولر و الاستیک. که دو نوع اول از پروتئین کلاژن و نوع سوم از الاستین تشکیل شده است. سلولها و رشتههای بافت همبند بوسیله مادهای بیشکل به نام ماده زمینهای یا ماتریکس احاطه شده است. این ماده ژله مانند مرکب از گلیکوز آمینوگلیکانها ، گلیکوپروتئینها و مایع بافتی است.
سلول های بافت همبند
فیبروبلاست
فیبروبلاست ، فراوانترین سلول بافت همبند است که همه انواع رشتههای بافت همبند و مواد آلی ماده زمینهای را سنتز میکند. فیبروبلاست ، سلولی است با هسته بیضوی و روشن و دارای کروماتین ظریف است که حاوی یک یا دو هستک واضح میباشد. ارگانهای دخیل در پروتئین سازی در فیبروبلاست بطور گسترده دیده میشوند. در مواردی که فعالیت سلول کاهش مییابد، اندازه سلول کوچکتر شده و هسته آن پر رنگ و دوکی دیده میشود که در این حالت فیبروسیت نیز مینامند. فیبروسیتها درصورت تحریک قابل برگشت به حال فعال میباشند.
ماکروفاژ ها
ماکروفاژها سلولهایی دارای قدرت بیگانه خواری هستند که سلولهای فرسوده و بقایای سلولی و میکروارگانیسمها را به درون خود کشیده و توسط آنزیمهای لیزوزومی ازبین میبرند. ماکروفاژها بطور غیر مستقیم درحفظ و ترمیم و بطور غیر مستقیم در دفاع از بدن دخیل هستند. ماکروفاژها از مغز استخوان نشات میگیرند. ماکروفاژ آزاد دارای هستهای لوبیایی و خارج از مرکز و سیتوپلاسمی وسیع و حاوی اجسام باقی مانده میباشد که آنها را به سادگی از فیبروبلاستها قابل تشخیص میسازد.
علاوه بر ماکروفاژهای بافت همبند ، سایر بافتها و ارگانها نیر دارای سلولهایی با ویژگیهای ماکروفاژها میباشند که اسامی متفاوتی به آنها داده میشود. به عنوان مثال ، این سلولها را در کبد به نام کوپفر ، در ریه به نام ماکروفاژهای ریوی ، در بافت عصبی مرکزی به نام میکروگلی و در ارگانهای لنفی به نام ماکروفاژهای دیواره سینوزوئیدی مینامند.
پلاسماسل
پلاسماسل ها سلولهایی هستند بیضوی یا تخم مرغی شکل با هسته کناری که سیتوپلاسم آنها به علت وسعت فراوان شبکه آندوپلاسمی دانهدار ، که قسمت عمده سیتوپلاسم را اشغال کرده بازوفیل دیده میشود. بارزترین مشخصه پلاسماسلها طرح هسته آنها میباشد که نقاط تیره و روشن کروماتین در آن منظرهای شبیه صفحه ساعت یا چرخ ارابه ایجاد مینماید.
در اغلب پلاسماسل ها ، در بالای هسته منطقه روشنی جلب توجه میکند که با دستگاه گلژی وسیع سلول مطابقت مینماید. پلاسماسلها از سلولهای لنفوسیت B مشتق میشوند. به این معنی که لنفوسیت B پس از برخورد با آنتی ژن تحریک و تقسیم میگردد که یکی از سلولهای حاصل از تقسیم ، به پلاسماسل تبدیل میشود.
ماست سل ها
ماست سلها سلولهای بزرگی هستند که به تعداد زیاد در بافت همبند یافت میشوند و سیتوپلاسم آنها حاوی گرانولهای درشت و بازوفیل میباشد. وظیفه اصلی ماست سلها ذخیره واسطههای شیمیایی است که در جریان واکنشهای آلرژیک آنها را آزاد میسازند و مهمترین واسطههای شیمیایی مترشحه بوسیله ماست سلها هپارین و هیستامین میباشند.
ماست سل هایی که در غشاهای مخاطی یافت میشوند بجای هپارین حاوی کندروایتین سولفات میباشند و بر این اساس ماست سلها را دو نوع متفاوت محسوب میکنند. لکوترین ماده دیگری است که توسط ماست سلها ترشح میشوند و باعث انقباض آهسته عضلات صاف میگردند. غشای ماست سلها حاوی رسپتورهای متعدد برای نوعی از آنتی بادی مترشحه توسط پلاسماسل به نام IgE میباشد.
سلولهای چربی
سلولهای گرد یا چند وجهی هستند که چربی ذخیره شده در آنها به صورت قطرهای بزرگ ، حجم عمده سلول را اشغال میکند.
سلول های مزانشیمی
سلولهای مزانشیمی تشکیل دهنده لایه مزودرم جنینی هستند که از نظر شکل ظاهری شبیه فیبروبلاستها میباشند. این سلولها چند استعداده میباشند و قادرند به انواع مختلف سلولها تمایز یابند و به همین دلیل به سلولهای متمایز شده نیز معروفند.
رشته های بافت همبند
رشته های کلاژن
این رشتهها از پروتئین هم نام خود به اسم کلاژن ساخته شدهاند که فراوانترین پروتئین بدن محسوب میگردد. رشتههای کلاژن در همه انواع بافت همبند ، ولی به میزان متفاوت یافت میشوند. سنتز کلاژن بوسیله فیبروبلاستها مشابه ساخت سایر پروتئینها میباشد. سنتز کلاژن توسط سلولهای استئوبلاست دراستخوان ، کندروپلاست در غضروف ، ادونتوپلاست در دندان ، سلولهای عضله صاف در دیواره رگهای خونی و سلولهای اپیتلیال نیز انجام میگیرد. ترکیب اسید آمینه تشکیل دهنده کلاژن در بافتهای مختلف دارای تفاوتهای جزئی است.
رشتههای رتیکولر
رشتههای رتیکولر فیبریلهایی متشکل از کلاژن نوع III که با رنگ آمیزی معمولی قابل رویت نیستند، میباشند. چون این رشتهها با املاح نقره به رنگ سیاه در میآیند، رشتههای نقره دوست نیز نامیده میشوند. رشتههای رتیکولر توری ظریفی را در اطراف سلولهای کبدی و کلیوی ، غدد درون ریز و سلولهای عضلانی و عصبی بوجود می آورند. همچنین داربست اعضای لنفی و خونساز از رشتههای رتیکولر تشکیل شده است.
رشتههای الاستیک
رشتههایی هستند باریک و منشعب و دارای قابلیت ارتجاعی که نسبت به رشتههای کلاژن استحکام کمتری دارند و با رنگ آمیزی اختصاصی رنگ میگیرند. این رشتهها ، به مقدار فراوان در بافتهای انعطاف پذیر نظیر شریانهای بزرگ (آئورت) ، ریه و مجاری تنفسی ، پوست ، داربست طحال و لیگامانهای بین مهرهای یافت میشوند.
ماده زمینهای
سلولها و رشتههای بافت همبند بوسیله مادهای بی شکل به نام ماده زمینهای یا ماتریکس احاطه شدهاند. ماده زمینهای مرکب از گلیکوز آمینو گلیکانها ، گلیکو پروتئینها و مایع بافتی است.
مایع بافتی
مایع موجود در ماده زمینهای بافت همبند را که متشکل از آب ، الکترولیتها و مقداری پروتئین و متابلیت میباشد، مایع میان بافتی مینامند، که محیط قابل انتشاری را بین خون و سلولها فراهم میآورد. منشا مایع بافتی پلاسمای خون میباشد.
بیماری بافت همبند
نقرس
نقرس یکی از دردناکترین بیماریهای رماتیسمی می باشد . نقرس در نتیجه رسوب کریستالهای سوزنی شکل اسید اوریک در بافت همبند ، یا در فضای مفصلی بین استخوانها و یا هر دو ایجاد می شود . این رسوبها منجر به التهاب مفصلی ( آرتریت ) می شود که باعث تورم ، قرمزی ، گرمی ، درد و سفتی در مفاصل می شود . واژه آرتریت به حدود بیش از ۱۰۰ بیماری رماتیسمی اطلاق می شود که مفاصل ، عضلات و استخوانها و همچنین سایر بافتهای بدن را درگیر می کنند . نقرس تقریباً ۵ درصد از کل بیماران آرتریتی را دربرمی گیرد .
نقرس کاذب گاهی اوقات با نقرس اشتباه گرفته می شود چرا که علائم مشابهی ایجاد می نماید . البته در نقرس کاذب ، رسوبهای مذکور در اثر کریستالهای فسفات کلسیم و نه اسیداوریک ایجاد می شوند . لذا ، نقرس کاذب بشکل متفاوت دیگری درمان می شود و در این مقوله کمتر به آن می پردازیم .
اسیداوریک ماده ایست که از تجزیه مواد غذائی پروتئینی ( مثل گوشت قرمز ) بوجود می آید . بطور معمول ، اسید اوریک در خون حل شده و از طریق کلیه ها و ادرار دفع می شود . اگر به هر طریقی میزان اسید اوریک تولیدی بدن افزایش یابد و یا دفع آن مختل شود میزان اسیداوریک خون افزایش می یابد . اسید اوریک بالا در خون زمانیکه شخص از مواد خوراکی پروتئینی به مقدار زیاد مصرف نماید ، ( ترکیباتی مانند جگر ، حبوبات ، گوشت ، بعضی از ماهی ها و ... ) ایجاد می شود .
البته بالا بودن اسید اوریک خون یا همان هیپراوریسمی در واقع یک بیماری بحساب نمی آید و خطرناک نیز نیست . بهرحال اسیداوریک زیاد خون می تواند باعث رسوب در مفاصل و در نتیجه نقرس گردد . رسوبات اسید اوریک که معمولاً Tophi نامیده می شوند ممکن است بصورت یک توده در پوست اطراف مفاصل و در گوش ایجاد شوند .
ضمناً کریستال های اسیداوریک ممکن است در کلیه نیز رسوب کرده و باعث ایجاد سنگ کلیه گردد .
در اکثریت افراد ، نقرس بطور ابتدایی مفاصل شست پاها را درگیر میکند ، گاهی در حین بیماری ، ۷۵ درصد از بیماران دچار التهاب مفصل شست پا می شوند . ضمناً نقرس می تواند قوزک ها ، پاشنه ها ، زانوها ، مچ دستها ، انگشتان ، آرنجها و ... را درگیر نماید .
بیماری در چهار مرحله گسترش می یابد :
مرحله بدون علامت : در این مرحله شخص دچار اسیداوریک بالاست ، لیکن علائمی دیده نمی شود . در این مرحله معمولاً درمانی لازم نیست .
مرحله نقرس حاد یا آرتریت حاد نقرسی : در این مرحله ، هیپراوریسمی باعث رسوب کریستالهای اسیداوریک در مفاصل می شود که باعث درد شدید و تورم در مفاصل می شود که گرمی و حرکات دردناک را نیز در بر دارد .
حملات حاد معمولاً در هنگام شب ایجاد می شود و در اثر وقایع ساگوار استرس زا ، مصرف الکل و داروها و یا بیماریهای دیگر تشدید می شود . حملات اولیه در طی سه تا ۱۰ روز اولیه معمولاً برطرف می شوند و حمله بعدی ممکن است ماه ها حتی سالهای بعد عارض نشود .
نقرس : در واقع دورهای بین حملات حاد می باشد . در این مرحله فرد بیمار علائمی ندارد و حرکات مفاصل نیز طبیعی است .
نقرس مزمن : در واقع ناتوان کننده ترین مرحله بیماریست و در طی یک مدت زمان طولانی گاهی ۱۰ سال ایجاد می شود . در این مرحله ، آسیب دائمی در مفاصل درگیر ایجاد می کند و حتی گاهی کلیه ها را نیز درگیر می کند . با درمان مناسب ،اکثریت بیماران به این مرحله پیشرفته وارد نمی شوند .
علل ایجاد نقرس
* عوامل خطر ایجاد نقرس عبارتند از :
ژنتیک که می تواند نقش مهمی در ایجاد بیماری داشته باشد چرا که بیش از ۱۸ درصد از بیماران دارای سابقه خانوادگی هستند .