خلاصه
ما مباحثه میکنیم که جریان اصلی نظریه(FDI) انگیزه های مالی برای سرمایه گذاری های بین المللی را انجام میدهد. و چندین راه ممکن برای شناسایی و سرمایه گذاری وتاثیرش برFDI را شناسایی میکنیم. استفاده از نمونه ساده ای از شرکت های اروپایی هم مرزو کنترل برای شرکت سنتی عامل تعیین کننده سطحFDI ، ما پیدا میکنیم شواهد قوی به نفع تاثیر حقوق صاحبان سهام، در حالی که اثر هزینه های بدهی نا معین است. از این گذشته ما می فهمیم که عوامل موثر مالی برای شروع شرکتها در کشورهای کمتر توسعه یافته و از نظر مالی برای شرکت های با دانش بالا مهمتر است .
واژه های کلیدی: , FDI جمع آوری و هم مرزی, درخواست- سرمایه گذاری ,
هزینه سرمایه ، فهرست متقاطع ، قطعه قطعه سازی
JEL: E22, F21, F23, G3, L23
تئوری های مختلف و تحقیقات رقابت سنت ها در مورد ارائه _____ و عوامل تعیین کننده شرکت ها به انجام تصمیمات سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI)وجود دارد.
این حال ،اینکه آیایک شرکت بر مزیت های مالکیت (به عنوان مثال بستانکاری این((1977) سرمایه آگاهانه است.ویا آن پنانسیلی است برای اقتصاد احتمالی مقیاس و دامنه توسط معاملات داخلی (Buckley and Casson (1976); Rugman (1981)) تمرکزی است بر عوامل واقعی،در مقابل به طور معمول طرف مالی نقش یک منبع انفعالی از وجوه را اختصاص داده است. که آرام و موثر به نیازهای شرکت ها و خواسته های حرکت میکند. از لحاظ تاریخی این میتواند به حقیقت مسیر اصلی تئوری FDI که به طور (ضمنی) ساخته است.
تسهیل فرضیات از اصطکاک در بازارهای مالی بین الملل یکپارچه سازی کامل و مالی ( با بعضی استثناها--به عنوان مثال مراجعه کنید بهAliber (1970). ) نسبت داده میشود . علاوه بر این تئوری FDIبه طور کلی به عهده گرفته است که سرمایه گذاری مستقیم مشابه اوراق قرضه و سایردارایی ها برای اینکه قیمت و برگشت های کم قیمت اسمی همیشه در همان ارز هستند.(Blonigen (1997))
بخش عمده ای از این توقف در تقابل با نظریه فعلی تأمین منابع مالی و بازارهای مالی ، استراحت و این فرضیات می تواند به طور بالقوه و دور از دسترس را نتیجه گیری و پیامدهای گسترده برای درک ما از انگیزه های هم مرز برای سرمایه گذاری مستقیم هست. این می تواند تا حدی پیشرفت های صورت گرفته در پیشرفت اثر نرخ ارز در FDI بیش از دو دهه گذشته ، نشان دهنده این باشد ) به عنوان مثال، نگاه کنید به Froot و stein(1991)) با آرامش فرضیه بازارهای کارآمد. علی رغم این پیشرفت ، این مقاله استدلال میکند که نقش تعیین سطح شرکت های مالی از FDI باقی مانده به درستی در نظر گرفته می شود.
ما در میان چیزهای دیگر نزدیک میشویم به اینکه گسترش وتحولات اخیر در ادبیات FDIو نتایج رابطه بین تامین منابع مالی و سرمایه گذاری داخلی بحث میکنندکه موقعیت شرکت های مالی صرفا توسط - محصول از عوامل FDI سنتی ، مانند اقتصاد در مقیاس کلی و یا سرمایه گذاری فرصت ها ،
اما این فرضیات از نا بربری اطلاعات در بازارهای مالی و (جزئی) قطعه قطعه سازی بازار سرمایه بین کشورهای باز تعدادی از مکانیسم های احتمالی که ممکن است افزایش هزینه های مجزا در اثر سرمایه مرزی سرمایه گذاری مستقیم بدهد.
کنترل برای عوامل 'سنتی' FDI ، ما به طور تجربی اثر سطح مشخصه تعدادی شرکت مالی رابر روی وظیفه احتمالی مالکیت هم مرز در یک سری از پاسخ دودویی (probit) آزمودیم .نتایج بر اساس نمونه های 1459غیر مالی شرکتهای هم مرزاروپایی متقاطع کسب و در کل از 44 بازارهای هدف ، نشان دهنده قدرت همواره روشنگر قابل توجهی از سهام - متغیرهای مربوط به سرمایه گذاری بیش از یک عدد از مشخصات مختلف و بدون در نظر گرفتن پروکسی برای ارزشگذاری حقوق صاحبان سهام در بازار استفاده شده است. با توجه به انتظارات ، اثر هزینه های بدهی ها ، در طرف دیگر ، بی نتیجه است. عوامل مالی نیز اهمیت بیشتری برای شرکت در کشور منشاء هستند که از نظر مالی نسبتا کمتر توسعه یافته ثابت (که نشان دهنده اهمیت تعدیل ضرر مالی 'برای شرکت بین المللی است). علاوه بر این ، فرض است که انگیزه های مالی برای FDI قوی تر هستند برای دانش بیشتر شرکت های فشرده که دریافت پشتیبانی قوی از دانسته ها دارند ، در حالی که تنوع نظام کلی تر در FDI حساسیت مالی با صنعت نمی توان به طور نامعلوم استنتاج شده باشد.
در مجموع ، نتایج برای تقویت مورد نقش مهم تر برای توضیحات مالی هم مرز سرمایه گذاری مستقیم ، و فشار بیشتر برای کار جستجو در ارتباط بین تأمین منابع مالی و FDI.
مقاله به صورت زیر سازماندهی شده است.
بخش Iبه تشریح تعدادی از مکانیسم های مالی که بوسیله آن می تواند به عنوان عوامل مستقل از FDI قابل شناسایی شود. بخش نتیجه ارائه روش تجربی است. در بخش سوم ما متغیر و مجموعه اطلاعات را ارائهمیکنیم. نتایج به دست آمده ارائه شده و مورد بحث در بخش چهارم و بخش پنجم نتیجه گیری.
I. عوامل موثر مالی FDI
تئوری های موجود FDI و کشورهای چند ملیتی عملیاتی هم مرز را در امتداد توسعه در مسیرهای موازی در درون اقتصاد و مدیریت ادبیات است ، اما ضرورتا منطبق بر حسب تعاریف اساسی اینکه چرا شرکت ها در مرزها سرمایه گذاری نمایند واقع میشوند. . تمرکز به طور عمده در مالکیت یک شرکت از داراییهای نامشهود است که می تواند توسط FDI بهره مند شود.
از آنجا که شرکت های خارجی معمولا در یک نقطه ضعف نسبت به شرکت های محلی هنگام ورود به بازار جدید جغرافیایی ، آن را باید به برخی ازسود جبران -- که اغلب '' مزایای مالکیت '' نامیده می شوند -- که در خارج از کشور قابل انتقال است و این قبیل چیزهای با اهمیت به طوری که ممکن است برای جبران اضافی هزینه ها که با انجام کسب و کار در خارج از کشور در ارتباط است. چنین دارایی ، و یا مزیت هایی ، ممکن است اقتصادهای مختلف در مقیاس و دامنه ،فن آوری برتر ، و یا انواع دیگر حسابهای مستقل دانش ، مانند مدیریتی و تخصص بازاریابی ((1971)Caves).
Abstract
We argue that mainstream FDI theory underplays financial motivations for international investment, and suggest several possible channels for a distinct cost-of-capital effect on FDI. Using a sample of European firms’ cross-border acquisitions, and controlling for traditional firm-level determinants of FDI, we find strong evidence in favor of a cost-of-equity effect, whereas the effect of debt costs is indeterminate. We further find that financial determinants are more important for firms originating in relatively less financially developed countries and for firms with high knowledge intensity.
Key words: FDI, cross-border acquisitions, investment-q, cost of capital, cross-listing, segmentation
JEL: E22, F21, F23, G3, L23
Different theories and research traditions compete about providing the logic behind and the determinants of firms’ decisions to undertake foreign direct investment (FDI).
However, whether one emphasizes a firm’s ownership advantages (e.g. Dunning(1977)), its knowledge capital ( Markusen (1984)), or its potential for gaining economies of scale and scope by internalizing transactions (Buckley and Casson (1976); Rugman (1981)), the focus is on real side factors. The financial side, by contrast, is typically allotted the role of a passive source of funds, which smoothly and efficiently responds to firms’ needs and demands. Historically, this can be attributed to the fact that mainstream FDI theory has made the (implicit) simplifying assumptions of frictionless financial markets and perfect international financial integration (with some exceptions – see e.g. Aliber (1970)). In addition, FDI theory has generally assumed that direct investments are similar to bonds and other portfolio assets for which the price and the nominal returns are always in the same currency (Blonigen (1997)).
Much of this stands at odds with the current theory of finance and financial markets, and relaxing these assumptions can have potentially far-reaching implications for our understanding of the motivations for cross-border direct investment as well. This can to some extent be illustrated by the progress made in capturing the effect of exchange rates on FDI over the last decade or two (see, e.g., Froot and Stein (1991)) by relaxing the efficient markets assumption. This progress notwithstanding, this paper argues that the role of firm-level financial determinants of FDI remains to be properly considered.
We draw on, inter alia, recent developments in the FDI literature and results on the relationship between finance and domestic investment to argue that a firm’s financial position is not merely a by-product of traditional FDI determinants, such as general economies of scale or investment opportunities,
but that the assumptions of information asymmetries in financial markets and (partial) capital market segmentation between countries open up a number of possible mechanisms which may give rise to a distinct cost of capital effect on cross-border direct investment.
Controlling for ‘traditional’ FDI determinants, we empirically test the effect of a number of firm-level financial characteristics on the probability of undertaking a cross-border acquisition in a series of binary response (probit) models. The results, based on a sample of 1459 European non-financial firms’ cross-border acquisitions in a total of 44 target markets, reveal a consistently significant explanatory power of equity-related finance variables over a number of different specifications, and regardless of the proxy used for equity market valuation. According to expectation, the effect of debt costs, on the other hand, is indeterminate. Financial determinants also prove to be more important for firms originating in countries that are relatively less financially developed (indicating the importance of eliminating a ‘financial disadvantage’ for an internationalizing firm). Moreover, the hypothesis that financial motivations for FDI are stronger for more knowledge-intensive firms receives strong support from the data, whereas a more general systematic variation in FDI-finance sensitivity by industry cannot be unequivocally inferred.
All in all, the results strengthen the case for a more prominent role for financial explanations of cross-border direct investment, and press for further work exploring the link between finance and FDI.
The article is organized in the following way. Section I outlines a number of mechanisms whereby financial factors can be identified as independent drivers of FDI. The ensuing section presents the empirical methodology. In Section III we present the variables and the dataset. Results are presented and discussed in Section IV, and Section V concludes.
I. Financial determinants of FDI
Existing theories of FDI and of multinationals’ cross-border operations have developed along parallel paths within the economics and management literatures, but essentially coincide in terms of the basic explanations of why firms invest across borders. The focus is largely on a firm’s ownership of intangible assets that can be exploited by FDI. Because foreign firms are generally at a cost disadvantage relative to local firms when entering a new geographical market, it must have some compensating advantage – often termed an ‘ownership advantage’ – which is transferable abroad and of such magnitude that it may compensate for the extra costs that are associated with doing business abroad. Such assets, or advantages, may include various economies of scale and scope,1 a superior technology, or other types of proprietary knowledge, such as managerial and marketing expertise (Caves (1971)).
Internalization theory (Buckley and Casson (1976); Hymer (1976); Rugman
(1981)) views these intangible assets as a firm-specific ‘public good’ which is transferable within the firm at a lower transaction cost than would be achieved were the asset to be transferred in any other way between different markets. Markusen (1984) and Horstmann and Markusen (1989) argue that this strongly suggests that multi nationality (and hence FDI) is more prevalent in industries where knowledge-based assets are important, because the services of such assets are more easily transported internationally, and they can be supplied to additional production sites at virtually zero marginal cost. Within the industrial organization literature, these insights form the basis of what is often called the ‘knowledge capital’ model of MNCs, whereas in the international business field, ownership advantages and internalization factors often join hands with ‘location’ factors (such as local market size, wage costs, taxes, etc.)