ساخت نخ بخیه جذبی با ضریب استحکام بسیار بالا
دانشمندان دانشگاه MIT توانسته اند تا با استفاده از ویژگیهای نوعی باکتری، نخ بخیه ای بسازند که از آن می توان در مواردی که به نخهای بسیار قوی نیاز است، استفاده کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر، دانشمندانی که این نخ را ساخته اند موفق شده اند، موافقت سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) را نیز جلب کنند.
این نخ در حالی تولید شده است که معمولا پس از انجام اعمال جراحی شکم و معده و حتی آپاندیس، از هر 5 مورد عمل جراحی، یک مورد به باز شدن نخ های بخیه در فاصله کمی پس از عمل جراحی منجر می شود.
سازمان غذا و داروی آمریکا این نخ بخیه جدید را که از نوع جذبی بوده و در عین حال از استحکام بالایی نیز برخوردار بوده، پذیرفته است.
این نخ که با استفاده از ویژگی های E. coli تولید شده از انعطاف بیشتری برخوردار بوده و نسبت به انواع موجود در بازار مستحکم تر است.
بر اساس گزارش تکنولوژی ریویو، این نخ در حقیقت از پلیمری ساخته شده که محصول نوعی باکتری ژنتیکی شده است. نوع بخیهها در مدت زمان خاص (که در هر فردی میتواند متفاوت از فرد دیگر باشد) جذب میشود البته متوسط مدت زمان جذب این بخیهها (که در اندامهای مختلف هم با یکدیگر فرق میکند) حدود یک تا دو ماه است. در طول این مدت ممکن است پزشک و بیمار سفتی سنتی محل زخم جراحی بشوند ولی بیماران باید بدانند که این حالت سفتی بافتهای زیر پوست بعد از جذب شدن بخیهها به تدریج از بین خواهد رفت.
بخیه و نخ های جراحی
بخیه برای بهم نگهداشتن بافت هازده می شود.روند بهبود زخم خود 5 درصداستحکام اولیه بافت را در هفته اول به زخم باز می گرداند.
برای استفاده از بخیه ها از انواع نخهای بخیه جراحی استفاده می شود که یا روند یا کتینگ هستند .
انواع نخ ها
مواد طبیعی
قابل جذب (کاتکوتها) شامل کرومیک و پلین در انواع مختلف( روند و کتینگ) از نظر سوزن آتهاو قطر آنها
کاتکوت از لایه زیر کلازنی زیر مخاط روده گوسفند به دست می اید مدت جذب حدود 10 روزاست وبا اعمال اسید کرومیک به سطح آن واکنش آماسی بدن به تآخیر انداخته شده ومدت جذب ان به 21 روز می رسد.
مواد غیر قابل جذب
سیلک در انواع مختلف( روند و کتینگ) از نظر سوزن آتها وقطر وطول نخها
بخیهها
سیلک یک پروتئین حیوانى است ولى در بافتهاى انسانى نسبتاً واکنشى ایجاد نمىکنند. بهعلت سادگى کار کردن با آن، زیاد استفاده مىشود. با گذشت زمان طولانى استحکام خود را از دست مىدهد و براى بخیهزدن شریانها در گرافتهاى پلاستیک یا جایگزین کردن دریچههاى مصنوعى قلب مناسب نمىباشد. نخهاى ابریشمى چند رشتهاى بوده، محیط رشد مناسبى براى باکترىها مىباشند. گاهى بخیه ابریشمى کانون آبسههاى کوچکى مىشوند که از پوست عبور کرده، سینوسهاى کوچکى ایجاد مىکنند که بهبود نمىیابند، مگر بخیه خارج شود.
نخ بخیهٔ ایدهآل باید قابل انعطاف و محکم باشد، باید بهراحتى گره خورده، گره آن باز نشود. چنین نخى نباید واکنش بافتى را برانگیزد یا کانون عفونت شود
.
سیمهاى از جنس استیل ضد زنگ از نظر ایمونولوژیک خنثى بوده، براى مدت زیادى استحکام دارند. گره زدن آنها مشکل است و ممکن است لازم باشد بعد از جراحى بهعلت دردناک بودن خارج شوند. باکترى را روى خود جا نمىدهند و مىتوان آنها را در صورت لزوم در زخمهاى در حال گرانولاسیون استفاده کرد. سطح آنها بدون ایجاد آبسه از بافت گرانولاسیون پوشیده مىشود.
کاتگوت (ساخته شده از زیر مخاط رودهٔ گاو) قابل جذب مىباشد ولى زمان جذب آن بسیار معتبر است. این نخ واکنش التهابى قابل توجهى را برمىانگیزد و مىتواند ایجاد عفونت کند، همچنین بهسرعت و بهصورت غیرقابل پیشبینی، در روده و زخمهاى عفونى که داراى محیط اسیدى و هیدرولیز آنزیمى مىباشند، استحکام خود را از دست مىدهد. اخیراً مورد استفاده کمى براى کاتگوت وجود دارد.
بخیههاى غیرقابل جذب صناعى عموماً از نظر ایمونولوژیک خنثى مىباشند، نسبت به سیم مدت بیشترى استحکام خود را حفظ مىکنند، در هر حال کارکردن با آنها مانند سیلک آسان نیست و باید حداقل ۴ بار گره زده شوند که نتیجهٔ آن ورود بیشتر اجسام خارجى مىباشد. بخیههاى پلاستیک چند رشتهاى همانند سیلک تمایل به عفونى شدن و سرباز کردن به پوست دارند. نخ پلاستیک تکرشتهای، مانند سیم فلزى باکترىها را در خود جاى نمىدهد ولى گره زدن آن مشکل است. در جراحىهاى قلب و عروق، بهعلت غیرقابل جذب بودن بخیههاى پلاستیکی، از آنها استفاده مىشود. آناستوموزهائى که بر گرافتهاى عروقى مصنوعى انجام مىشوند، مطلقاض به استحکام بخیهها وابسته
مىباشند؛ بنابراین استفاده از بخیه هاى قابل جذب مىتواند باعث ایجاد آنوریسم شود.
نخهاى قابل جذب صناعى محکم بوده، کاهش قدرت کششى آنها قابل پیشبینى است. این نخها واکنش التهابى ناچیزى ایجاد مىکنند و مىتوانند در جراحىهاى دستگاه گوارش، اورولوژى و زنان بسیار مفید واقع شوند. در مقایسه با کاتگوت، پلىگلیکولیک اسید و پلىگلاکتین در آناستوموزهاى گوارشی، براى مدت طولانىترى قدرت کششى خود را حفظ مىکنند.
چسبها براى بستن زخمهاى تمیز یا آلوده انتخابى هستند، و بهعلت ارتباط ندادن سطح پوست به فضاى مردهٔ زخم و درنتیجه ممانعت از ورود اجسام خارجی، احتمال عفونت را به حداقل مىرسانند. نمىتوان از چسب در زخمهاى در حال خونریزى یا داراى سطوح ناصاف (مانند زخمهاى پریتوئن) استفاده کرد.
منگنهها (staples)، چه مورد استفاده داخلى داشته باشند، چه براى بستن پوست بهکار روند، غالباً از جنس آلیاژ استیل - تانتالوم مىباشند که واکنش بافتى کمى را برمىانگیزند.