هدف : هدف این مطالعه پروسپکتیو ارزیابی صحت تشخیصی سیتولوژی اکسفولیاتیو (CE)[1] انجام شده بر روی ضایعات سفید و قرمز منقوط و ضایعات مشکوک در مخاط دهانی بود.
همچنین صحت سیتومتری تصویر DNA [2] به عنوان یک وسیله کمکی در تشخیص، ارزیابی شد.
استاندارد طلایی تشخیص هیستوپاتولوژیک همان ضایعات بود.
مواد و روشها : ابتدا 111 بیمار وارد مطالعه شدند.
از میان این افراد 13 نفر به دلایل زیر از مطالعه خارج شدند : 2 نفر مایل به انجام بیوپسی اسکالپل[3] نبودند.
در 5 مورد ضایعه ابتدا مشکوک به دیسپلازی بود، اما پیش از انجام بیوپسی اسکالپل، ماهیت تروماتیک آنها مشخص شد یا بهبود یافتند.
در 6 مورد نیز بیماران جهت پیگیری مراجعه نکردند.
در نهایت 98 ضایعه برای بررسی بیشتر در نظر گرفته شد.
این ضایعات شامل مواردی بود که ضایعه از لحاظ بالینی مشکوک بود و احتمال وجود دیسپلازی یا نئوپلازی در آنها رد نمیشد.
بیوپسی برسی[4] در 98 ضایعه از 98 بیمار انجام شد.
در این موارد بیوپسی اسکالپل نیز انجام شد تا تشخیص هیستوپاتولوژیک بر مبنای آن تعیین شود.
متوسط سن افراد بررسی شده 61 سال و در محدوده 25 تا 87 سال بود.
46% این افراد را مردان و 54% را زنان تشکیل میدادند.
تشخیص نهایی ضایعات عبارت بودند از : کارسینوم سلول سنگفرشی (15 مورد)، لیکن پلان (37 مورد)، پمفیگوئید، یا ژنژیویت دسکواماتیو (17 مورد)، لکوپلاکی (21 مورد)، اریتروپلاکی (3 مورد)، بیماری IgA خطی [5] (یک مورد)، زخم آفتی (یک مورد)، استوماتیت ناشی از اسپری آسم (2 مورد) و کراتوز آکتینیک (یک مورد).
بیماران به 3 گروه تقیسم میشدند : افراد دچار کارسینوم سلول سنگفرشی، ضایعات پیش بدخیمی (شامل لکوپلاکی، اریتروپلاکی، کراتوز آکتینیک و لیکن پلان) و سایر ضایعات.
بیماران دو دسته آخر به مدت 4 تا 6 ماه (متوسط 5 ماه) پیگیری شدند.
برای ضایعات پیش بدخیمی معاینه بالینی و بررسی سیتولوژیک انجام شد، اما ضایعات دسته سوم تنها با معاینه بالینی پیگیری شدند.
در مواردی که در بیوپسی برسی یا اسکالپل دیسپلازی یا نئوپلازی مشخص بود درمان جراحی صورت گرفت و به مدت 4 تا 6 ماه دیگر پیگیری شدند.
محتوای DNA نیز با سیتومتری به صورت یوپلوئیدی، انیوپلوئیدی و پلی پلوئیدی تعیین شد.
یافتهها : درموارد لیکن پلان در 2 مورد پلی پلوئیدی DNA دیده شد.
این یافته در مورد بیماری IgA خطی و کراتوز آکتینیک نیز دیده شد.
تمام 15 مورد کارسینوم سلول سنگفرشی، یکی از موارد لکوپلاکی و هرسه مورد اریتروپلاکی نشان دهنده انیوپلوئیدی DNA بود.
در مورد کراتوز آکتینیک دیسپلازی خفیف دیده شد.
در مورد انیوپلوئیدی لکوپلاکی و دو مورد از موارد اریتروپلاکی دیسپلازی شدید دیده شد.
مورد سوم اریتروپلاکی دیسپلازی خفیف تا شدید را نشان داد.
23 ضایعه از لحاظ سیتولوژیک محتمل [6] (یک مورد کراتوزآکتینیک، دومورد لیکن پلان و یک مورد بیماری IgA خطی)، مشکوک (یک مورد لکوپلاکی و 3 مورد اریتروپلاکی) یا مثبت (15 مورد کارسینوم سلول سنگفرشی) بودند که در 19 مورد سیتومتری DNA غیرطبیعی بود.
در مواردی که سیتومتری DNA طبیعی بود، یافته هیستوپاتولوژیک مبنی بر دیسپلازی یا نئوپلازی دیده نشد.
موارد پلی پلوئیدی در سیتومتری DNA با فقدان دیسپلازی یا دیسپلازی خفیف در بیوپسی اسکالپل همراه بود.
ضایعات منفی یا محتمل[7] شامل 79 ضایعه بودند که همگی خصوصیات هیستولوژیک خوشخیم داشتند.
موارد مشکوک یا مثبت شامل 19 ضایعه دیگر میشدند که تنها در 2 مورد خصوصیات هیستولوژیک خوشخیم (شامل دیسپلازی متوسط) را نشان میدادند.
به این ترتیب ویژگی سیتولوژی / سیتومتری DNA برای تشخیص ضایعات بدخیم 4/97% و حساسیت آن 100% بود.
نقد مقاله : عنوان مقاله به صورت تشخیص بسیار زودرس بیشتر ژورنالیستی است تا علمی؛ زیرا در بیش از 15% ضایعات از همان ابتدا بدخیمی تشخیص داده شده است.
لیکن پلان در مطالعه حاضر یک ضایعه پیش بدخیم در نظر گرفته شده است.
در حالی که تمام موارد لیکن پلان پیش بدخیمی نیستند.
تفاوت ضایعات doubtful و suspicious در مطالعه مشخص نشده است.
دیسپلازی متوسط جزء موارد خوشخیم، از لحاظ هیستولوژیک، محسوب شده است.
دوره پیگیری تنها 6-4 ماه بود که کافی به نظر نمیرسد.
اساس تعیین ارزشهای تشخیصی (ویژگی و حساسیت) نیز صحیح نیست، چون ضایعات doubtful منفی تلقی شدهاند.
نقد مقاله 2 عنوان عوامل خطر سرطان دهانی در بیماران 45 ساله یا جوانتر تازه تشخیص داده شده : یک مطالعه مورد- شاهدی در جنوب انگلستان(14).
محل انتشار : J oral pathol Med (2004) هدف : تعیین عوامل خطر کانسر دهانی در بیماران جوان (45 ساله یا جوانتر) تازه تشخیص داده شده.
مواد و روشها : این مطالعه به صورت مورد – شاهدی انجام شد.
مطالعه چند مرکزی بود و 14 بیمارستان در جنوب شرقی انگلستان ارزیابی شدند.
موارد سرطان دهانی شامل کارسینوم سلول سنگفرشی لب، مناطق داخل دهانی، حلق دهانی و حلق بود.
موارد کارسینوم سلول سنگفرشی غدد بزاقی، نازوفارنکس و هیپوفارنکس از مطالعه خارج شدند.
تلاش شد تا برای هر مورد، دو فرد شاهد که از لحاظ جنسیت و محل اقامت با فرد مبتلا جور بودند و حداکثر 2 سال تفاوت سنی داشتند، در نظر گرفته شود.
این افراد از میان بیماران پزشکان عمومی که بیماران را ارجاع داده بودند و هیچ گاه دچار سرطان دهان نبودند، انتخاب شدند.
برای تعیین عوامل خطر سرطان دهان از یک پرسشنامه استفاده شد که عادات مصرف تنباکو و الکل را در زمان تشخیص سرطان مشخص میکرد.
برای تعیین مقدار مصرف تنباکو از تعداد نخ سیگارت تدخین شده در روز استفاده شد و سایر اشکال مصرف تنباکو به معادلهای سیگارت تبدیل شد.
مصرف الکل به صورت تعداد واحد در طول هفته ثبت شد و آستانه حداکثر 21 واحد الکل در هفته برای مردان و 14 واحد در هفته برای زنان، برای مرز سلامت تعیین شد.
علاوه بر تنباکو و الکل، میزان مصرف میوههای تازه و سبزیجات در طول 10 سال اخیر و در دوران کودکی مورد توجه بود.
متغیرهای دموگرافیک، نظیر سن، جنسیت و تحصیلات نیز ثبت شد.
تحلیل آماری با استفاده از رگرسیون لچستیک سرطی کوکس[8] انجام شد.
یافتهها : 53 نفر در گروه مورد و 91 نفر در گروه شاهد قرار گرفتند.
درصد فراوانی مردان در گروه مورد 53 و در گروه شاهد 50 بود.
متوسط سن (انحراف معیار) در این دو گروه، به ترتیب 9/37 (6/6) و 7/38 (3/6) بود.
میانه سنی در هر دو گروه 40 سال بود.
79% از افراد گروه مورد و 87% از شاهدان سفید پوستان انگلیسی بودند.
کلاس اجتماعی I و II در 25% از افراد گروه مورد و 53% از افراد گروه شاهد دیده شد.
درصد فراوانی کلاس اجتماعی III در این دو گروه به ترتیب 54% و 32% بود.
کلاس اجتماعی IV و V نیز در 18% از گروه مورد و 13% از گروه شاهد ثبت شد.
نسبت شانس (OR) در افراد سیگاری فعلی، بدون در نظر گرفتن مصرف الکل 4/2(95% فاصله اطمینان : 9/0 تا 4/6) و با درنظر گرفتن مصرف الکل 2/1 (95% فاصله اطمینان : 4/0 تا 8/3) بود.
این نسبت (95% فاصله اطمینان) برای کل سیگاری ها بدون در نظر گرفتن مصرف الکل 1/1(5/0 تا 5/2) و با درنظر گرفتن آن 6/0 (2/0 تا 6/1) بود.
OR برای افرادی که مصرف سیگار را ترک کرده بودند، با و بدون تطابق برای مصرف الکل، به ترتیب 3/0 (1/0 تا 9/0) و 2/0(5/0 تا 8/0) بود، معادل مصرف سیگارت در روز نشان داد مصرف حداکثر 10 نخ، نسبت به مصرف مقادیر بیشتر بدون در نظر گرفتن مصرف الکل OR معاددل 4/0 (1/0 تا 4/1) و با منظور کردن این متغیر OR معادل 2/0 (1/0 تا 9/0) را ایجاد میکند.
سن شروع مصرف سیگار (زیر 16 سال) با افزایش خطر سرطان دهان همراه بود.
به طوری که بدون منظور کردن مصرف الکل OR معادل 2/7(3/1 تا 7/40) و با منظور کردن آن 5/19 (3/1 تا 8/286) بود.
سالهای مصرف سیگار بالاتر از 20 سال (21 سال) نیز در دو حالت فوق نشان دهنده OR معادل 1/3 (0/1 تا 5/9) و 6/1 (4/0 تا 4/6) بود که تنها در حالت اول معنی دار تلقی میشد.
هیچ کدام از انواع مصرف سیگار/ تنباکو (سیگارت فیلتردار، سیگارتهای چرخشی دست به دست[9]، حشیش، بتل کوئید / پان یا رفتارهای مشابه[10] یا انواع مخلوط) با بردن سرطان رابطه خاصی نداشتند OR برای افرادی که مصرف سیگار را ترک کرده بودند، با و بدون تطابق برای مصرف الکل، به ترتیب 3/0 (1/0 تا 9/0) و 2/0(5/0 تا 8/0) بود، معادل مصرف سیگارت در روز نشان داد مصرف حداکثر 10 نخ، نسبت به مصرف مقادیر بیشتر بدون در نظر گرفتن مصرف الکل OR معاددل 4/0 (1/0 تا 4/1) و با منظور کردن این متغیر OR معادل 2/0 (1/0 تا 9/0) را ایجاد میکند.
هیچ کدام از انواع مصرف سیگار/ تنباکو (سیگارت فیلتردار، سیگارتهای چرخشی دست به دست، حشیش، بتل کوئید / پان یا رفتارهای مشابه یا انواع مخلوط) با بردن سرطان رابطه خاصی نداشتند.
مصرف الکل فراتر از آستانه سلامت بدون در نظر گرفتن مصرف سیگار بیانگر (8/1 تا 9/11) 6/4= OR و با در نظر گرفتن سیگار بیانگر 5/5=OR (0/2 تا 3/15) بود.
این یافته در مورد مردان معنی دار بود (1/8 = OR؛ 6/1 تا 1/40)، اما در مورد زنان اینگونه نبود (8/3= OR، 7/0 تا 7/20) سن شروع مصرف الکل (زیر 18 سال در مقابل 18 سال به بالا) با سرطان دهان رابطه معنیداری نداشت.
نقد مقاله : با در نظر گرفتن متغیرهای متعدد، تعداد نمونه کافی نبوده است.
دامنه وسیعی که در فواصل اطمینان 95% برای OR در شرایط مختلف بیان شده است، شاهدی برای این مدعاست.
تعداد متغیرها با تقسیمبندیهای ساختگی بر این مشکل افزوده است، به طوری که در مورد سیگار 5 متغیر را به 19 متغیر ساختگی دو اسمی تبدیل کرده است.
تعمیمپذیری یافتهها باتوجه به محدوده جغرافیایی، علیرغم چند مرکزی بودن مطالعه، محدود است.
تورش یادآوری در مطالعه مورد توجه نبوده است.
مقایسه بین خصوصیات دموگرافیک انجام نشده است.
با این حال در مواردی مثل سن و جنسیت تطابق واضحی بین دو گروه وجود داشته است.
نقد مقاله 3 عنوان : بررسی کارایی تکنیک بیوپسی برسی دهانی در یک واحد تخصصی طب دهان (20).
محل انتشار : Oral Oncol (2004) هدف : ارزیابی صحت تشخیصی سیستم OralCDx (یک سیستم بیوپسی برسی) در گروهی از بیماران دچار تصویر بالینی بیماریهای بالقوه بدخیم مخاط دهان.
مواد و روشها : این مطالعه به صورت گذشته نگر و بر روی 120 بیمار مراجعه کننده به یک بیمارستان در لندن انجام شد.
این بیماران دچار ضایعاتی بودند که نمای بالینی آنها مطرح کننده بیماریهای بالقوه بدخیم مخاط دهان بود.
هیچ کدام از این افراد سابقه بیماری بدخیم اثبات شده پیش از این مطالعه را نداشتند.
بیوپسی برسی مطابق دستور کارخانه سازنده انجام شد.
نمونههای تهیه شده بلافاصله روی لام ثابت شدند.
جزئیات مربوط به بیماری، عادات مصرف تنباکو، شرح حال بیمار و توصیف ضایعه دهانی ثبت شد.
این مجموعه به آزمایشگاه مرجع ارسال شد و پس از انجام ارزیابیهای رایانهای، نتایج به 4 دسته تقسیم شدند.
مثبت (شواهد قطعی سلولی دال بر دیسپلازی اپیتلیال یا کارسینوم)، آتیپیکال (تغییرات غیرطبیعی اپیتلیال با اهمیت تشخیصی غیرقطعی)، منفی (فاقد خصوصیات غیرطبیعی اپیتلیال ) و ناکافی (نمونه بیوپسی ترانس اپیتلیال ناقص).
در تمام موارد آتیپیکال یا مثبت توصیه شد تا بیوپسی اینسیژنال برای ارزیابی هیستوپاتولوژیک انجام شود.
در موارد بیوپسی برسی منفی نیز تهیه نمونه از طریق بیوپسی اینسیژنال و ارزیابی هیستوپاتولوژیک به بیمارانی توصیه شد که متخصص بیماریهای دهان باز هم به حضور ضایعه بالقوه بدخیم مشکوک باشد.
در مواردی که نمونه بیوپسی برسی ناکافی بود، به بیماران توصیه شد که بیوپسی برسی تکرار شود یا ارزیابی هیستوپاتولوژیک از طریق بیوپسی اینسیژنال انجام شود.
این دسته از تحلیل نهایی خارج شدند.
بیوپسیهای اینسیژنال به صورت بیوپسی منگنهای یا اسکالپل و با بیحسی موضعی انجام شد و توسط دو آسیبشناس دهان و فک و صورت بررسی شد.
برای محاسبه ارزشهای تشخیصی (حساسیت و ویژگی)، موارد آتیپیکال و مثبت مجموعاً مثبت در نظر گرفته شدند.
یافتهها : چنانکه گفته شد، 120 ضایعه از 120 بیمار بررسی شد.
در دو مورد تکرار بیوپسی برسی به نمونه مطلوب برای بررسی انجامید و این افراد در تحلیل نهایی منظور شدند.
در 8 مورد به جای تکرار بیوپسی برسی، بیوپسی اینسیژنال انجام شد و در نتیجه در تحلیل نهایی حذف شدند.
به این ترتیب تحلیل نهایی روی 112 نفر (50 مرد و 62 زن)، با میانگین سن (انحراف معیار) 1/15 7/55 سال (محدوده 20 تا 95 سال) صورت گرفت.
47 نفر سیگار میکشیدند که 19 نفر از این عده بیش از 20 نخ سیگار در روز مصرف میکردند.
6 نفر پیپ میکشیدند و 5 نفر از تنباکوی جویدنی استفاده میکردند.
در میان مردان 32 نفر و در میان زنان 33 نفر الکل مصرف میکردند.
میزان مصرف الکل در 14 نفر از مردان و 6 نفر از زنان بیش از آستانه سلامت (برای مردان بیش از 21 و برای زنان بیش از 14 واحد در هفته) بود.
در دو گروه به ترتیب در 7 و 9 مورد دادههای مربوط به مصرف الکل ثبت نشده بود.
71 ضایعه سفید و 8 ضایعه قرمز بود.
31 ضایعه رنگ مخلوط داشت و 2 ضایعه به رنگ مخاط بود.
در 53 مورد ضایعه تخت، در 49 مورد پلاک مانند، در 9 مورد وروکوس و در یک مورد غیراختصاصی بود.
نمای زخمی در 11ضایعه دیده شد.
84 ضایعه بدون علامت بودند.
درد شایعترین علامت محسوب میشد (25 ضایعه).
یک ضایعه خونریزی دهنده بود و دو ضایعه نشانههای غیراختصاصی داشت.
شایعترین محل بروز ضایعات، به ترتیب مخاط با کال (25 مورد) و کناره زبان (23 مورد) بود.
24 ضایعه طی 6 ماه اخیر ایجاد شده بود.
طول مدت ضایعه در 15 نفر بین 6 ماه تا یک سال و در 39 نفر بیشتر از یک سال بود.
در 34 نفر طول مدت ضایعه تعیین نشد.
در مجموع یک ضایعه در بیوپسی برسی «مثبت» بود که در بیوپسی اینسیژنال، بدخیم تشخیص داده شد.
36 ضایعه در بیوپسی برسی نمای «آتیپیکال» داشتند.
در 5 مورد بیوپسی اینسیژنال بدخیمی و در 9 مورد دیسپلازی را نشان داد.
19 ضایعه خوشخیم بودند و در 3 مورد بیوپسی اینسیژنال انجام شد.75 ضایعه بیوپسی برسی منفی داشتند تنها در 15 مورد بیوپسی اینسیژنال انجام شد که در یک مورد بدخیمی، در 5 مورد دیسپلازی و در 9 مورد ضایعات خوشخیم را نشان داد.
به این ترتیب، حساسیت تکنیک بیوپسی برسی 4/71% (فاصله اطمینان 95% : 1/52% تا 9/90%) و ویژگیآن 32% (فاصله اطمینان 95% : 8/14% تا 4/49%) محاسبه شد.
ارزش اخباری مثبت 1/44% (فاصله اطمینان 95% : 4/27% تا 8/60%) و ارزش اخباری منفی 60% (فاصله اطمینان 95% : 2/35% تا 8/84%) بود.
نقد مقاله : جزئیات مرتبط با ضایعات به خوبی توصیف شده، اما در موارد معدودی ابهاماتی نیز وجود دارد، مثلاً دو نفر ضایعاتی با علائم یا نشانههای غیراختصاصی داشته اند.
بهتر بود این نشانهها نام برده میشد.
به علاوه علیرغم ثبت اطلاعات دقیق مربوط به ضایعه برخی از خصوصیات دیگر، مثل اندازهآن، ثبت نشده است.
استفاده از یک مدل رگرسیون لجستیک میتوانست نشان دهد ارزش تشخیصی بیوپسی برسی در چه مواردی بالاتر است و انطباق بیشتری با یافتههای هیستوپاتولوژیک دارد.
به دلایل بالینی و اخلاقی ریزش نمونهها زیاد بوده است.
(از مجموع 120 نفر، 8 نفر بدون نتیجهگیری از بیوپسی برسی و 63 نفر بدون نتیجهگیری از بیوپسی اینسیژنال از مطالعه خارج شدند).
یعنی 2/59% از نمونهها در تحلیل نهایی در نظر گرفته نشدند.
نقد مقاله 4 عنوان : مقایسه نتایج بیوپسی برسی با کمک رایانه با بیوپسی اسکالپل، پیگیری و بافتشناسی(16).
محل انتشار : Gen Dent (2002) هدف : مقایسه یافتههای بیوپسیهای برسی غیرطبیعی با یافتههای بافت شناختی به دنبال بیوپسی اسکالپل؛ به ویژه برای تعیین ارزش اخباری مثبت یک بیوپسی برسی غیرطبیعی .
مواد و روشها : در این مطالعه نتایج بیوپسی اسکالپل با نتایج بیوپسی برسی که پیش از آن انجام شده بود مقایسه شد.
تنها از نتایج به دست آمده در آزمایشگاه های پاتولوژی دهان استفاده شد.
دادههای زمینهای شامل سن بیمار و محل ضایعه بود.
به علاوه، بافتشناسی ضایعاتی که از آنها توسط اسکالپل، بیوپسی تهیه شده بود و گزارش بیوپسی برسی آنها منفی بود نیز در نظر گرفته شدند.
در مواردی که یافتههای دو روش بیوپسی متناقض بود (بیوپسی برسی منفی و بیوپسی اسکالپل مثبت)، تلاش شد تا دلیل تناقض مشخص شود یا نمونهگیریها، در صورت امکان، تکرار شوند.
بیوپسی برسی توسط آزمایشگاههای CDx (با کمک رایانه) بررسی شده بود.
یافتهها : 298 بیمار که ضایعات دهانی آنها با دو روش بیوپسی برسی و اسکالپل ارزیابی شده بود، وارد مطالعه شدند.
152 نفر (51%) زن و 146 نفر(49%) مرد بودند.
متوسط سن افراد 52 سال و در محدوده 18 تا 89 سال بود.
90 ضایعه در سطح شکمی یا کناره زبان قرار داشتند.
65 ضایعه در لثه، 63 ضایعه در کام، 43 ضایعه در مخاط با کال یا آلوئولار، و 8 ضایعه در کف دهان قرار داشتند.
در 29 مورد ضایعات در محلهای دیگر بروز کرده بودند یا اطلاعات کافی در پرونده ها وجود نداشت.
از بین 298 مورد، 243 مورد بیوپسی برسی غیر طبیعی داشتند.
در 93 مورد بافت شناسی مثبت و نشان دهنده دیسپلازی (79 مورد) یا کارسینوم (14 مورد) بود و در 150 مورد هیچ کدام از این دو مورد مشاهده نشده بود.
بنابراین ارزش اخباری مثبت یک بیوپسی برسی غیرطبیعی 93 از 243 یا 3/38% بود.
بیشتر مواردی که در آنها بیوپسی برسی غیرطبیعی بود، ولی در بیوپسی اسکالپل دیسپلازی و/ یا کارسینوم دیده نشده بود، شامل هیپرپلازی، هیپرکراتوز، موکوزیت یا زخم دهانی بود و البته چند مورد فیبروم و تاتوهای آمالگام نیز مشاهده شد.
از مجموع 298 مورد، در 55 مورد علیرغم منفی بودن بیوپسی برسی، بیوپسی اسکالپل انجام شده بود.
در 51 مورد بیوپسی اسکالپل نیز منفی بود.
عمده این موارد لیکن پلان، هیپرپلازی یا هیپرکراتوز بودند.
4 مورد در بیوپسی برسی منفی تلقی شده بودند، اما بیوپسی اسکالپل نشان دهنده دیسپلازی (3 مورد) یا کارسینوم (یک مورد) بود.
در دو مورد این تناقض به نمونهگیری از مناطق مختلف ضایعه نسبت داده میشد.
در یک مورد بیوپسی اسکالپل 8 ماه پس از بیوپسی برسی انجام شده بود و در یک مورد دیگر احتمال یک تشخیص «منفی کاذب» وجود داشته است.
نقد مقاله : نتایج این مطالعه، حاوی دادههای به دست آمده از یک آزمایشگاه منفرد، متعلق به نویسندگان، است و به این ترتیب تعمیمپذیری اندکی وجود دارد.
معیارهای تعیین نیاز برای بیوپسی برسی و اسکالپل تعریف نشده است.
به علاوه به تغییر پذیری بین فردی نیز توجهی نشده است که خصوصاً در مورد بیوپسیهای برسی اهمیت ویژهای دارد.
با این حال این مطالعه جزء معدود مطالعاتی است که علت نتایج مثبت و منفی کاذب، یا به بیان صحیحتر تناقص یافتههای بیوپسی برسی و بیوپسی اسکالپل، را بررسی کرده و به شکل جالبی نشان داده این تناقض ممکن است ناشی از تکنیک نمونهبرداری (محل برداشت نمونه) یا فاصله زمانی دو نمونه گیری باشد.
متاسفانه در مقاله جزئیات بیشتری درباره ضایعات، علائم و نشانههای آنها، طول مدت ضایعات، نمای بالینی، عوامل خطر بدخیمی در بیماران و غیره منتشر نشده است.
نقد مقاله 5 عنوان : ارزیابی سیتولوژی دهانی به وسیله فلوسیتومتری مشتقات DNA، انیوپلوئیدی، تکثیر و آپوپتوز نشان دهنده تفاوتهایی بین سیگاریها و غیرسیگاریها است.
(15).
محل انتشار : Oral Oncol (2003) هدف : این مطالعه به آزمون فرضیه زیر پرداخت : مواجهه مداوم و مزمن کراتینوسیتهای دهانی، درصد سلولهای حاوی مشتقات DNA، انیوپلوئیدی، محتوای DNA را افزایش میدهد و با تسریع تکثیر سلولی و القاء آپوپتوز همراه است.
مواد و روشها : کراتینوسیتهای دهانی 6 فرد سیگاری (حداقل یک پاکت سیگار در روز) و 6 فرد غیرسیگاری هاروست شد.
برای تهیه اسمیر از یک برس تهیه نمونه (Cytosoft) استفاده شد.
ابتدا دهان توسط سالین بافر شده با فسفات (PBS) با 4/7= PH شسته شد تا سلولهای شل سطحی جدا شوند و شمار باکتریها کاهش بیابد.
اولین نمونه برس دور ریخته شد، چون حاوی کراتینوسیتهای استراتوم کوریوم سطحی است که براساس مطالعات قبلی در بیشتر از 70% موارد آپوپتوتیک هستند.
از نمونهگیری توسط برس استفاده شد، چون با این روش میتوان سلولهای عمقیتر را بدون ایجاد زخم یا احساس درد یا ناخوشی در فرد به دست آورد.
در هر دو سمت چپ و راست، برس حداقل 10 بار روی مخاط کشیده شد.
از لبههای راست و چپ زبان هم برای به دست آوردن کراتینوسیتهای زبانی استفاده شد.
مخاط با کال و زبان (کنارههای طرفی آن) به این دلیل انتخاب شدند که محل های شایع بروز کارسینوم دهانی هستند.
هاروستهای مربوط به زبان و مخاط با کال جدا از هم تهیه شدند تا ناهمگونی (هتروژنیسیتی) آنها تداخلی ایجاد نکند.
بلافاصله پس از برس کشیدن بیمار دهان خود را با محلول PBS میشست و آب دهان/ محلول را داخل یک لوله میریخت.
این نمونه در حرارت oC23 با دور 800 در دقیقه سانتریفیوژ میشد.
برای بررسی های سیتولوژیک موارد زیر بررسی شد : تحلیل سیتومورفومتریک سیتولوژی دهانی تعیین مشتقات DNA با استفاده از ایمیونوهیستوکمیستری فلوسیتومتری برای ارزیابی محتوای DNA تحلیل چرخه سلولی کنترل فلوسیتومتری با تحلیل کراتینوسیتهای دهانی هاروست شده از مقاطع بافتی تعیین ایمیونوهیستوکمیکال شاخصها (مارکرها)ی کراتینوسیتهای دهانی هاروست شده از مقاطع بافتی ایمیونوهیستوکمیستری مقاطع بافتی اسکن لیزر برای تحلیل سیتومتری مواجهه آزمایشگاهی با بنزو [α] پیرین تحلیل نمای کلی سیتولوژی دهانی و فلوسیتومتری یافتهها : Nucleation : درصد سلولهای نشان دهنده افزایش هیپرکروماتیسم هستهای و/ یا حضور هستهها در افراد سیگاری 5/10 5/92 و در افراد غیرسیگاری 0/154/65 بود.
Binucleation : درصد سلولهای حاوی دو هسته در دو گروه به ترتیب 8/8 6/15 و 0/3 4/5 بود.
Micronuclei : درصد سلولهای نشان دهنده قطعات هیپرکروماتیک مواد کروماتین در هسته نیز در دو گروه به ترتیب 0/9 7/62 و 3/37/8 بود.
در نمونه های تهیه شده از افراد سیگاری معکوس شدن نسبت هسته به سیتوپلاسم پلئومورفیسم(3 مورد)، هیپرکروماتیسم (4 مورد)، آناپلازی (یک مورد) و میتوزهای غیرطبیعی (یک مورد) دیده شد.
در غیرسیگاری ها تنها یک مورد هیپرکروماتیسم و پلئومورفیسم مشاهده شد.
متوسط درصد اینوپلوئیدی در افراد سیگاری 6/63 و در افراد غیرسیگاری 9/18 بود.
محدوده این ارقام در گروه سیگاری 7/39 تا 3/85 و در گروه غیرسیگاری 5/13 تا 1/26 بود.
در سیگاری ها به طور متوسط 5/20% سلولها در فاز G1، 8/65% سلولها در فاز S و 9/12% در فازهای G2 و M بودند.
این مقادیر در گروه غیرسیگاری ها به ترتیب 7/63%، 8/22% و 6/13% بود.
در سیگاریها 8/24% سلول ها و در غیرسیگاریها 2/6% سلولها آپوپتوتیک بودند.
نقد مقاله : توجه به جزئیات مختلف تاثیر سیگار در مطالعه معرفی شده منحصر به فرد است.
این مطالعه هم به ریخت شناسی سلولها توجه داشته و هم جزئیات تغییرپذیری ژنتیکی سلولها را مدنظر قرار داده است.
ارزیابی چرخه سلولی از جمله نکاتی است که در سایر مطالعات عنوان نشده است.
با این حال تعداد نمونه اندک است و پراکندگی دادهها نشان میدهد نمیتوان توزیع دادهها را نرمال تصور کرد.
مثلاً در مورد دادههای مربوط به آپوپتوز، درصد سلولهای آپوپتوتیک در گروه سیگاری از 9/14% تا 7/55% و در گروه غیرسیگاری از 2/2% تا 5/17% متغیر است که توصیفها و تحلیلهای آماری داخل گروهها را مشکل میسازد.
با این حال تفاوت بین دو گروه آنقدر برجسته است که بدون تحلیل آماری نیز میتوان تفاوتها را مشاهده کرد.