دانلود تحقیق اعتبار علم قاضی

Word 249 KB 31545 37
مشخص نشده مشخص نشده حقوق - فقه
قیمت قدیم:۱۴,۸۵۰ تومان
قیمت: ۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه

    مسأله جواز استناد قاضی به علم خود در مقام حکم کردن، از زمانهای گذشته در کلمات علمای نیک‏کردار ما وجود داشته است و تمامی آنها بر جواز استناد قاضی به علم خود در جایی که قاضی، امام معصوم است اتفاق‏نظر دارند امّا نظراتشان در مورد قاضی غیر معصوم، فی‏الجمله مختلف است.

    قول مشهور میان فقهاء که نسبت به آن در کتاب انتصار و خلاف و غنیه، ادعای اجماع شده، این است که قاضی غیر معصوم نیز مطلقا می‏تواند براساس علم خود حکم نماید. در مقابل و بنابر نقل کتاب انتصار که دیگران نیز از آن تبعیت کرده‏اند ابوعلی‏ابن جنیداسکافی، به طور مطلق قایل به عدم جواز شده است. البته جمعی از فقهای امامیه نیز میان حقوق اللّه و حقوق الناس تفصیل داده آن را در مورد دوم تجویز و در مورد اول منع کرده‏اند. شهید ثانی در کتاب مسالک از قول ابن‏جنید به نقل از کتاب وی به نام «الاحمدی» چنین آورده است: «حاکم[1] در حدود الهی براساس علم خود و در حقوق الناس تنها بر طبق اقرار و شهادت شهود، حکم می‏نماید.» ایشان پس از ذکر این نظر و نیز نقل آنچه که جناب علم الهدی (سید مرتضی) در کتاب انتصار به ابن‏جنید نسبت داده است چنین می‏فرماید: «شاید ابن‏جنید این قول را (که سید مرتضی به نقل از او بیان کرده است) در کتاب دیگری ذکر کرده باشد امّا قولی را که از روی کتاب وی در این جا آوردیم هیچیک از فقهای ما از ایشان نقل نکرده‏اند بلکه تنها این نظر را که قاضی حق ندارد در حقوق (الناس) و حدود (الهی) به علم خود حکم کند از او نقل کرده‏اند.»[2]

    2.اقوال فقهای امامیّه

    تا این جا به اجمال، اقوال علما را نقل کردیم ولی جا دارد که برای روشن شدن ابعاد مسأله و صاحبان این آرا، بخشی از این اقوال را به تفصیل بیان نماییم:

    2.1.قول اول: حجیت علم قاضی به نحو مطلق

    2.1.1. سید مرتضی علم‏الهدی (ت436ق) چنین نظری را دارند. ایشان در بخش مسایل قضاء و شهادت از کتاب انتصار می‏فرمایند: «مسأله: از منفردات امامیّه که مورد موافقت اهل ظاهر نیز قرار گرفته این است که امام و حاکم منصوب از ناحیه امام می‏توانند بدون استثنا در تمام حقوق و حدود براساس علم خود حکم نمایند خواه حاکم در زمان تصدی منصب قضاء نسبت به آن مورد، علم پیدا کند یا پیش از آن چنین علمی را تحصیل نماید. حکایت شده که نظر ابوثور نیز همین است ولی دیگر فقهای (عامه) در این مورد مخالفت ورزیده‏اند. (آنگاه اقوال عامه را که به نُه قول می‏رسد متذکر شده سپس می‏گوید:) اگر گفته شود چگونه است که ادعای اجماع در این مسأله را از سوی امامیه تجویز می‏کنید در حالی که ابوعلی‏ابن‏جنید در این مسأله تصریح به خلاف کرده و قایل است که حاکم نه در حقوق و نه در حدود نمی‏تواند به علم خود عمل نماید؟ جواب می‏دهیم: میان فقهای امامیه در این خصوص، اختلافی وجود ندارد و این اجماع، مقدم بر ابن‏جنید و او مؤخّر از این اجماع است و همانا ابن‏جنید نیز در این مسأله به گونه‏ای از رأی و اجتهاد (باطل) تکیه کرده است و خطایش آشکار است. چگونه می‏توان باور داشت که اتفاق امامیّه بر وجوب عمل قاضی به علم خود امری پنهان بوده در حالی که فقهای امامیّه بر متوقف شدن ابوبکر از صدور حکم به نفع فاطمه زهرا علیهاالسلام دختر رسول‏اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در قضیه فدک آنجا که حضرت زهرا علیهاالسلام ادعا کرد پدرش فدک را به وی بخشیده است، خرده می‏گیرند و می‏گویند: وقتی او از عصمت و طهارت فاطمه علیهاالسلام و این که جز حق، ادعا نمی‏کند آگاهی داشته دیگر وجهی ندارد از ایشان درخواست اقامه بیّنه بنماید، زیرا با وجود یقین به صدق دعوا، بیّنه جایگاهی ندارد. حال که چنین است چطور مسأله‏ای که بر احدی مخفی نبوده بر ابن‏جنید مخفی مانده است؟! آنگاه برای اثبات مسأله، به قضاوت امیرالمومنین علیه‏السلام در حدیث اعرابی استدلال می‏کند که طی آن عربی بادیه‏نشین به طرفیت رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ادعا می‏کند هفتاد درهم از حضرتش طلب دارد که قبلاً آن را به پیامبر داده است. و نیز حدیث اعرابی دیگری که در آن، عربی بادیه‏نشین شترش را به پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فروخته و ثمن آن را دریافت داشته است سپس ادعا می‏کند شتر و ثمنِ آن به خود وی تعلق دارد. و حدیث مربوط به قضاوت شُرَیح نسبت به نزاع میان حضرت علی علیه‏السلام و فردی یهودی که زره طلحه را با خود داشته است. و حدیث ذوالشهادتین، سپس در ادامه استدلال خود اضافه می‏کند علاوه بر اجماع واره، دلیل بر صحت این نظر، آیات زیر است: «الزانیه ُ و الزانی فاجلدوا کلّ واحد منهما ماه جلده ؛ هر یک از مرد و زن زناکار را صد تازیانه بزنید»،[3] «السارق و السارقه فاقطعوا ایدیهما؛ دست مرد و زن سارق را قطع نمایید.»[4] بنابراین بر امام واجب است حدود مقرر در آیه را نسبت به فردی که قبل یا بعد از رسیدگی قضایی می‏داند سارق یا زناکار است مورد حکم قرار دهد....»[5]

    2.1.2. شیخ الطائفه (ت460ق) نیز در کتاب الخلاف همین نظر را برگزیده است. ایشان در بخش آداب القضاء از کتاب یاد شده چنین می‏فرمایند:

    «مسأله 41: حاکم می‏تواند در تمامی موارد مربوط به اموال و حدود و قصاص و غیر آن براساس علم خود، حکم نماید خواه از حقوق اللّه باشد یا از حقوق الناس، و از این نظر یک حکم دارند و میان موردی که حاکم پس از احراز ولایت (قضایی) و در مقام اِعمال آن، نسبت به مورد، علم پیدا می‏کند یا پیش از تصدی این سمت و یا پس از آن؛ پیش از عزل و در غیر مقام قضاء چنین علمی تحصیل می‏نماید؛ تفاوتی وجود ندارد و همگی از یک باب‏اند. و شافعی نسبت به حقوق الناس، دو نظر دارد... آنگاه سه قول را از عامّه نقل کرده می‏گوید: دلیل ما اجماع فقهای امامیّه و روایات آنها است و نیز این آیه قرآن: «یا داود انّا جعلناک خلیفه ً فی‏الارض فاحکم بین الناس بالحق؛ ای داود ما تو را در زمین خلیفه قراردادیم پس در میان مردم براساس حق، حکم کن!»[6] و خداوند به پیامبرش حضرت محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: «و ان حکمت فاحکم بینهم بالقسط؛ به هنگام حکم کردن میان مردم، براساس قسط حکم کن.»[7] و روشن است که هر کس مطابق علم خود حکم کند همانا براساس عدالت و قسط، حکم نموده است....»[8]

    همان طور که ملاحظه می‏شود عبارت شیخ طوسی بر حجیت علم قاضی به طور مطلق و بر ادعای اجماع شیعه بر آن، صراحت دارد.

    2.1.3. جناب ابوالمکارم ابن‏زهره (ت585ق) در کتاب غنیه با طرح ادعای اجماع بر این نظر، خود نیز قایل به آن است. وی در فصل قضاء از کتاب یاد شده چنین می‏گوید: «به دلیل اجماع شیعه، حاکم می‏تواند در تمام امور اعم از اموال و حدود و قصاص و غیر آن به استناد علم خود حکم نماید و در این مورد بیان علم حاصل در زمان ولایت قضایی و پیش از آن تفاوتی وجود ندارد.»[9] دلالت عبارت فوق همانند دلالت عبارت کتاب خلاف است.

  • فهرست:

    1. مقدمه.. 1

    2.اقوال فقهای امامیّه.. 2

    2.1.قول اول: حجیت علم قاضی به نحو مطلق.. 2

    2.2. قول دوم: حجیت علم قاضی در حقوق الناس و عدم حجیت آن در حقوق اللّه..... 12

    2.3. قول سوم: نظر ابن‏جنید اسکافی.. 17

    3. بررسی ادلّه اعتبار علم قاضی.. 18

    3.1. استدلال به عمومات باب قضا 18

    3. 2. استدلال به روایات خاص..... 29

    4. ادلّه مخالفان حجیت علم قاضی.. 39

    5. نقد روایات مربوط به عدم حجیت علم قاضی.. 42

    6. نتیجه.. 44

    منابع.. 46

    منبع:

     

    1- شهید ثانی: مسالک الافهام، کتاب قضاء، ج2، ص359.

    2- سیدمرتضی: الجوامع الفقهیه ، کتاب انتصار، ص160-159.

    3- شیخ طوسی، محمدبن حسن: الخلاف،ص .

    4- ابن‏زهره: الجوامع الفقهیه ، کتاب الغنیه ، ص624.

    5- حلی، ابن‏ادریس: سرائر، ج3، ص546-542.

    6- فخرالمحققین: ایضاح الفوائد، ذیل فصل مستندالقضاء، ج4، ص313.

    7- حلّی، ابن‏فهد: المهذب البارع، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، قم، ج4، ص462.

    8- شهیدثانی: مسالک الافهام، کتاب القضاء، ج2، ص359.

    9- علاّمه حلّی: المختلف، کتاب القضاء، فصل سوم، مسأله2.

    10- کیدری: اصباح الشیعه، چاپ مؤسسه امام صادق علیه‏السلام ، ص520.

    11- محقق حلّی: شرایع الاسلام، کتاب القضاء، ذیل النظرالثانی.

    12- فخرالمحقّقین: ایضاح الفوائد، ج4، ص312.

    13- علاّمه حلّی: المختلف الشیعه ، فصل سوم از کتاب قضاء، مسأله2.

    14- فخرالمحققین: ایضاح الفوائد، ج4، ص312.

    15- شهید اوّل: الدروس، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، قم، درس136، ج2، ص78-77.

    16- شهید اوّل: اللمعه ، کتاب قضاء، ذیل «القول فی کیفیه الحکم.»

    17- شهید ثانی: شرح لمعه، ج3، ص83.

    18- شهید ثانی: مسالک الافهام، ج2، ص359.

    19- فاضل هندی: کشف اللثام، ج2، ص330329.

    20- طباطبائی، سیدعلی: الریاض، ج2، ص391.

    21- نجفی، محمدحسن: جواهرالکلام، ج40، ص88.

    22- انصاری، شیخ مرتضی: کتاب القضاء، چاپ کنگره شیخ اعظم، ص94.

    23- امام خمینی: تحریرالوسیله، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین،قم، ج2، ص367.

    24- خوئی، ابوالقاسم: مبانی تکمله المنهاج، ج1، ص12.

    25- شیخ طوسی، محمدبن حسن: المبسوط، ج8، ص12.

    26- حلبی، ابوالصلاح: الکافی، چاپ اصفهان، ص428.

    27- ابن‏حمزه: الجوامع الفقهیه، الوسیله، ص700.

    28- شیخ طوسی، محمدبن حسن: النهایه ، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، ج3، ص285.

    29- محقق حلی: المختصر النافع، کتاب القضاء، ص .

    30- شیخ حر عاملی: وسائل الشیعه، باب1 از ابواب صفات قاضی، حدیث 5.

    31- محقق عراقی: شرح تبصره ، کتاب القضاء، ص3837.

    32- شیخ حر عاملی: وسائل الشیعه، باب4 از ابواب صفات قاضی، حدیث6.

    33- شیخ صدوق: من لایحضره الفقیه، باب دعاوی که بدون شاهد پذیرفته می‏شوند، حدیث2؛ شیه حر عاملی: وسائل الشیعه، باب18 از ابواب چگونگی حکم کردن، حدیث2، ج18، ص201.

    34- مجلسی، محمدباقر: روضه ‏المتقین، ج6، ص256.

    35- محقق عراقی: شرح تبصره، کتاب قضاء، ص 4140.

    36- شیخ حر عاملی: وسائل الشیعه، باب 1 از ابواب کیفیت حکم، حدیث 1، ج 18، ص 167.

    37- ابن جنبل، احمد: مسند، ج1، ص 336335.

    38- مسلم: صحیح، کتاب لعان، ج9، ص130.

    39- نسایی: سنن، کتاب طلاق، ج6،ص131130.

    40- بخاری: صحیح، کتاب طلاق، چاپ دارالقلم، ج7، ص108106.

    41- شیخ حر عاملی: وسائل الشیعه، باب1 از ابواب کیفیت حکم، حدیث6

مقدمه: مردم در آغاز یک دسته بودند و اختلافی در میان آنها وجود نداشت کم کم دسته ها و قبایل بوجود آمدند و چون که بخاطر گذراندن زندگی روزمره با یکدیگر داد وستد داشتند اختلافات و تضادهایی در میان آنها پدیدار شد که باید رفع خصومت می‌شد. هر گاه اختلاف در میان خانواده بود رییس خانواده رفع خصومت می‌کرد و اگر بین دو نفر در اجتماع اختلافی پیش می‌آمد ابتدائاً ممکن بود طرفین خودشان توافق ...

قاضی از دیدگاه فقیهان امامی جواز استناد قاضی غیر معصوم به علم خویش در مقام صدور حکم، یکی از مسائلی است که از آغاز دوران غریبت کبرای حضرت حجت سلام الله علیه تاکنون، مورد مناقضشه بعضی از فقیهان بوده است. با توجه به این که شناخت صحیح کمی و کیفی ادله اثبات دعوی، در اجرای عدالت و استواری قضاوت عادلانه، نقش محوری دارد و این ادله در نظامهای حقوقی معاصر، خصوصاً نظام قضایی اسلام، از ...

مقدمه: ادله اثبات دعوی مجموعه و سایلی است که برای اثبات دعوی در مراجع قضائی مورد استفاده قرار می‌گیرد واصل 166 قانون اساسی در این موارد می‌گویند: (احکام دادگاهها باید مستند مستدل به مواد قانون و اصولی باشد همچنین برا ساس آن حکم صادر شده است. ماده 214 ق. آ. د. ک مصوب 1378 می‌گویند: (رای دادگاه باید مستدل و مستند و موجه بوده و مستند به مواد قانون و اصول باشد که بر اساس آن صادر شده ...

بنام خدا مقدمه: در حقوق جزاي اسلامي اصول بسيار مهمي ديده ميشود که نه تنها در آن ايام بلکه در شرايط فعلي هم اهميت خود را حفظ نموده اند. يکي از اين اصول بسيار مهم و در رأس آن و به تعبيري يکي از اصول مسلم مذهب اسلام در امور کيفري اصل معروف قب

مشاهد? حوادث ناشي از عمليات ورزشي ، سوانح محيطي ، ارتکاب جرائم بر عليه ورزشکاران و مديريت ها،محکوميت به مجازات هاي مختلف و بالاخره صدمات و ضايعاتي که بر پيکر جامعه ورزش وارد مي گرديد نشان مي داد که يکي از مهم ترين علل بروز اين وقايع فقدان آگاهي هاي

مقدمه: مردم در آغاز یک دسته بودند و اختلافی در میان آنها وجود نداشت کم کم دسته ها و قبایل بوجود آمدند و چون که بخاطر گذراندن زندگی روزمره با یکدیگر داد وستد داشتند اختلافات و تضادهایی در میان آنها پدیدار شد که باید رفع خصومت می‌شد. هر گاه اختلاف در میان خانواده بود رییس خانواده رفع خصومت می‌کرد و اگر بین دو نفر در اجتماع اختلافی پیش می‌آمد ابتدائاً ممکن بود طرفین خودشان توافق ...

مقدمه نظریه ولایت فقیه که پیش از امام خمینی ( ق) مطرح بوده است با ابتکارات او چهره ای تازه و عملی به خود گرفت . ایشان فقیه را قادر بر تشکیل و اداره حکومت اسلامی معرفی کرد ، با شجاعت خاص خود توطئه استکباری و استعماری مخالفت با ولایت فقیه را خنثی کرد ، نظریه تشیع در اداره حکومت را پیاده کرد ، با کتاب های کشف الاسرار ، الرسائل و بیع، بحث ولایت فقیه را گسترش داد و بالاخره پس از ...

علم قاضی از دیدگاه فقیهان امامی جواز استناد قاضی غیر معصوم به علم خویش در مقام صدور حکم، یکی از مسائلی است که از آغاز دوران غریبت کبرای حضرت حجت سلام الله علیه تاکنون، مورد مناقضشه بعضی از فقیهان بوده است. با توجه به این که شناخت صحیح کمی و کیفی ادله اثبات دعوی، در اجرای عدالت و استواری قضاوت عادلانه، نقش محوری دارد و این ادله در نظامهای حقوقی معاصر، خصوصاً نظام قضایی اسلام، از ...

مقدمه: مردم در آغاز یک دسته بودند و اختلافی در میان آنها وجود نداشت کم کم دسته ها و قبایل بوجود آمدند و چون که بخاطر گذارندن زندگی رزومره با یکدیگر داد وستد داشتند اختلافات و تضادهایی در میان آنها پدیدار شد که باید رفع خصومت می شد. هر گاه اختلاف در میان خانواده بود رییس خانواده رفع خصومت می کرد و اگر بین دو نفر در اجتماع اختلافی پیش می آمد ابتدائاً ممکن بود طرفین خودشان توافق ...

جهل يا اشتباه نسبت به موضوع يا قانون چنانچه موجب زوال عنصر معنوي لازم براي تحقق عنصرمادي آن جرم باشد دفاع محسوب مي شود، مگر اينکه متهم در ارتکاب جرم ديگري که موقعيت آن منطبق با باور او بوده مقصر باشدکه در اين صورت مي توان او را محکوم به همين جرم نمو

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول