چکیده : در هر نظام سیاسی ، فرایند سیاست از توانمندی و قدرت تصمیم گیری ساختارهای درونی نظام شکل می گیرد .
شناخت آسیبهای امنیتی سیاست خارجی موجب می شود تا در مواجه با چالشهای سیاسی موجود در صحنه بین المللی با دیدی باز و اقدامی به موقع به حل مسائل بپردازیم ؛ و موجبات تحکیم امنیت ملی خویش را فراهم سازیم .
با توجه به مسائل فوق سوال اصلی این پژوهش این است که : مهمترین منابع تهدید امنیتی ج .
ا .
ا د حوزه سیاست خارجی چیست ؟
پژوهشگر سعی بر آن دارد تا با ارائه این فرضیه آمریکا در سطح بین المللی و اسرائیل را در سطح منطقه ای از مهمترین منابع تهدید امنیتی سیاست خارجی ج .
1 .
ا معرفی نماید .
پژوهشگر با طرح سوالهای فرعی 1-راهکارهای مقابله با تهدید آمریکا چه می باشد؟
2-علت حمایت ایران از گروههای جهادی در فلسطین چیست؟
3-جهانی شدن چه تأثیری بر امنیت خارجی ایران دارد؟
و با پاسخگویی به این مسائل به دنبال راهکارهای مطلوب جهت مقابله با تهدیدات امنیتی ایران بپردازد .
روش تحقیق در پژوهش حاضر ، زمینه ای می باشد .
کلید واژه : امنیت ، سیاست خارجی ، استراتژی ، رواط بین الملل ، جهانی شدن کلید واژه معادل لاتین : security , foreignpolicy , strategy , International relations , Golbalization مقدمه : سیاست خارجی همچون دیپلماسی واژه ایست که دارای تاریخی غنی است .
در میان آثاری از توسیدید ، سپس ماکیاول و آنگاه گووسیوس نشانی از سیاست خارجی به چشم می خورد .
در کنار توسعه علوم مربوط به روابط بین الملل و با مطرح شدن اقتصادی سیاسی بین المللی ، سیاست خارجی نیز بعنوان بخشی از روابط بین الملل به توسعه خود ادامه داد.
کتابهای کلیدی همچون ایجاد سیاست خارجی ، از ژوزف فرانکل و قربانیان فکر گروهی از ایروینگ جانیس و بوراشتهای درست و نادرست سیاست بین الملل از رابرت جرویس راه را برای تفکر و تدقیق بیشتر در زمینه سیاست خارجی بوجود آورند .(1) مطالعات مربوط به سیاست خارجی در ایران به قبل از انقلاب به مرکز مطالعات عالی بین الملل بر می گردد و پس از انقلاب و با تأسیس دفتر مطالعات سیاسی و بین الملل ادبیات مربوط به سیاست خارجی در جامعه گسترش یافت .
اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مهمترین منبع برای شناخت اهداف سیاست خارجی ایران ، قانون اساسی ج .
ا می باشد .
و مجموعه اصول حاکم بر سیاست خارجی با توجه به قانون اساسی عبارتند از اول : تفوق حاکمیت ملی در اعمال سیاست خارجی دوم : ائتلاف و همزیستی بین المللی که به موضوع برقراری روابط و همکاری کشورها با یکدیگر و راهکارهای ائتلاف و همبستگی جهانی اشاره دارد .
سوم : حمایت های انسان دوستانه در سطح بین الملل است که ایران بعنوان یکی از اعضای جامعه جهانی متعهد به اعمال چنین سیاستهایی است .
مجموع اهداف سیاست خارجی ایران با بررسی قانون اساسی موارد زیر است : سعادت انسان در کل جامعه بشری - استقلال کشور ، ظلم ستیزی و عدالت خواهی و طرد نظام سلطه در جهان و حمایت از مبارزه مستضعفین ، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان ، ائتلاف و اتحاد ملل مسلمان و وحدت جهان اسلام و نیز دفاع از حقوق مسلمانان جهان ، نفی هر گونه ستمگری و ستم کشی و نفی هر گونه سلطه گری و سلطه پذیری و عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطه گر ، طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب و حفظ تمامیت ارضی و نیز نفی و اجتناب از پیمانهایی که موجب سلطه بیگانه بر منابه طبیعی و اقتصاد کشور ، فرهنگ وارتش گردد .
ساختار تصمیم گیری در سیاست خارجی ج .
در جمهوری اسلامی ایران گروههای سیاسی ،فرهنگی ، مذهبی و اقتصادی وجود دارند که در اعمال سیاستهای متخذه ارگانهای رسمی ذی نفوذ بوده و عکس العمل نشان می دهند .
از جمله می توان از بیوت آیات عظام ، اتمه جمعه ، احزاب سیاسی ، جامعه روحانیت مبارز ، مجمع روحانیت مبارز ، نهادهای انقلاب حوزه های علمیه ، رسانه ها و بویژه مطبوعات را نام برد .
اما تصمیم گیری در سیاست خارجی دارای سلسله مراتب و نظام معینی است .
تدوین سیاست خارجی در ایران و اجرای آن عمدتاً در حوزه اختیارات رهبری ، قوه مقننه و قوه مجریه است که هر کدام دارای اختیارات محدود در این زمینه می باشد : مقام رهبری ، ریاست جمهوری ، هیأت دولت ، مجلس شورای اسلامی ، شورای عالی امنیت ملی ، شورای نگهبان ، مجمع تشخیص و قوه قضائیه (بطور غیرمستقیم) پروسه تصمیم گیری در سیاست خارجی بطور کلی دو دیدگاه راجع به سیاست خارجی ج .
ا وجود دارد که ریشه در دیدگاه این دو گروه نسبت به حکومت ایران و آنهم خود به اساس نگرش به حکومت از دیدگاه اسلامی و یا ایرانی دارد .
گروه اول هویت اصلی ج .
ا را برخاسته از انقلاب اسلانی با هدف بازگشت به ارزشهای اسلامی می دانند .
این دسته برای بقای نظام پیشنهاد می نمایند(1) 1-حفظ توده های مسلمان در کشورهای اسلامی 2-ایجاد روابط نزدیک با کشورهای اسلامی 3-اجتناب از مذاکره با آمریکا گروه دوم : بر این باورند که ایران یک ملت - دولت مانند دیگر واحدهای سیاسی در جهان امروزی است .(3) عوامل تهدید امنیت ملی در حوزه سیاست خارجی منابع ناامنی ایران هم داخلی هستند و هم خارجی که سطح خارجی به دو سطح منطقه ای و بینالمللی تقسیم پذیر تواند بود .
این سطوح رابطه دو سویه دارند و در بسیاری از مواقع ، سطح منطقه ای به شدت از سطح بین المللی متأثر می باشد .
(حضور امریکا در افغانستان ، عراق و خلیج فارس) با این حال مسائل منحصراً منطقه ای نیز وجود دارد که منابع بین المللی بدان دامن می زنند (اختلافات میان کشورهای منطقه) .(4) سطح داخلی و بین المللی تهدید علیه ج .
ا هر یک دارای چهار بعد می باشند که عبارتند از : 1-بعد اقتصادی 3-بعد نظامی 2-بعد سیاسی 4-بعد فرهنگی این چهار بعد هم دارای روابط متقابلی هستند .
برای مثال ، دستیابی به اهداف سیاسی مستلزم پشتوانه بالای اقتصادی است .
منابع تهدید ایران در سطح بین المللی شناخت نظام بین الملل و درک قواعد بازی در آن از عناصر مهم سیاست خارجی کشورها برای رسیدن به اهداف موردنظر و تأمین امنیت ملی می باشد .
در این میان عوامل تأثیرگذاری بر سیاست خارجی کشورها ، ساختار نظام بین الملل است که بدون توجه به آن سیاست خارجی هیچ کشوری نمی تواند موفق باشد .(5) شناخت نظام بین الملل و درک قواعد بازی در آن از عناصر مهم سیاست خارجی کشورها برای رسیدن به اهداف موردنظر و تأمین امنیت ملی می باشد .
در این میان عوامل تأثیرگذاری بر سیاست خارجی کشورها ، ساختار نظام بین الملل است که بدون توجه به آن سیاست خارجی هیچ کشوری نمی تواند موفق باشد .(5) در سطح بین الملل آمریکا یکی از مهم ترین منابع تهدید امنیتی ایران است .
در این زمینه بسیاری از پژوهشگران و نخبگان سیاسی ،امریکا را تهدیدی برای امنیت ملی ایران قلمداد می کنند .
دکتر پیروز مجتهدزاده معتقد است که آمریکا منافع حیاتی ایران را در همه مناطق تهدید می کند .(6) باید گفت که تهدید بین المللی امریکا ، از نقش این کشور در نظام بین المللی کنونی ناشی میشود؛ و خواهان تحمیل خواسته های خود بر کشورهای مختلف می باشد .
در این بین ایران در یکی از مهم ترین ، استراتژیک ترین و حیاتی ترین حوزه های علائق امریکا یعنی خاورمیانه ، سیاستها و خط مشیهایی مغایر با اهداف ایالات متحده دنبال می کند .
در نتیجه ، امریکا در سطوح مختلف منطقه ای و بین المللی فشارهای مختلفی را اعم از تبلیغاتی ، سیاسی ، اقتصادی بر ایران وارد می سازد .
که یکی از آخرین نمونه های آن فشار بر آژانس بین المللی حکام برای ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت می باشد .
همچنین تحریم اقتصادی ایران ، بلوکه کردن درایتهای ایران ، مخالفت با انتقال نفت آسیای میانه از ایران و ...
را می توان اشاره کرد .
مواضع و اقدامات ایران در مقابل سیاستهای امریکا : نکته ای را که باید در نظر داشت این است که اولاً اعلام سیاست تحریم و رویارویی امریکا با ایران، اعتبار خاصی به وجهه ایران در بین کشورهای جهان سوم و مسلمانان بخشیده است .
دوماً دشمنیهای امریکا با ایران از شروع انقلاب اسلامی تاکنون ادامه داشته و چیز جدیدی نیست .
ایرانی برای کم اثر و یا بی اثر کردن اقدامات خصمانه امریکا و تحریمهای اقتصادی امریکا اقدامات متعددی را می تواند انجام دهد .
1-درک و شناخت صحیحی از امریکا داشته باشیم .
اقدامات و سیاستهای ما در قبال امریکا نباید منفعلانه باشد .
شناخت شخصیتها و نهادهای مؤثر در سیاست گذاری امریکا ، می توان از منفعلانه بودن سیاستهایمان در قبال امریکا جلوگیری کند .
در حال حاضر مهم ترین شخصیت در ایالت متحده شخص رئیس جمهور بوش است .
ذهنیت بوش باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد .
گفته می شود که مهم ترین کتابی که بوش را تحت تأثیر قرار داده کتاب «Supfeme command» ، نوشته استیفن کوان است .
مضمون این کتاب این است که اگر رئیس جمهوری یک فرمانده نظامی واقعی نباشد ، نقش خود را بدرستی ایفا نکرده است .
(7) 2-گسترش ارتباط با سایر کشورها الف-روسیه : روسیه نقش محوری در سیاست خارجی ایران بازی می کند .
اعمال سیاست تحریم امریکا منجر به بهبود مناسبات ایران و روسیه شده است که مهم ترین آن تکمیل پروژه نیروگاهی اتمی بوشهر است .
البته باید با توجه به مشکلات اقتصادی روسیه ، عقب ماندگی تکنولوژیکی و کمبود سرمایه ، در گسترش ارتباطات اقتصادی با روسیه می بایست دقت لازم را به عمل آورد .
ب-ژاپن و چین : این دو کشور آسیایی پیشرفتهای قابل ملاحظه ای را در زمینه های اقتصادی و نظامی داشته اند .
رابطه ایران با این دو کشور تأثیرگذار آسیایی و با توجه به اینکه چین از اعضاء دائم شورای امنیت بوده و از حق وتو برخودار می باشد ، می بایست اولویت خاصی در سیاست خارجی ایران برخوردار باشد .
3-توجه به تولیدات داخلی توجه به تولیدات داخلی فواید بسیار زیادی را برای کشور داشته که از جمله آنها مبارزه با تحریمهای امریکا است .
خودکفایی در تولید ادوات و تجهیزات نظامی (که اکثراً آمریکایی هستند) باید در اولویت باشد .
در این قسمت به بررسی امنیت ایران در سطح بین المللی و تهدیدهای امریکا نسبت به امنیت کشور پرداختیم .
البته پرداختیم .
البته پرداختن امریکا ، منحصر کردن تهدیدهای امنیتی کشور در سطح بین المللی به آن نیست ، بلکه بیشتر خواهان روشن کردن نقش امریکا در تهدیدات امنیتی ایران ، بطور کلی هستیم و باید توجه داشت تا زمانیکه ما از اصول اولیه انقلاب اسلامی کوتاه نیائیم، اقدامات امریکا نیز ماهیت تهدیدی خواهد داشت و در دو سطح بین المللی و منطقه ای و بوسیله ابزارهای مختلف اعم از سیاسی ، اقتصادی و نظامی ، منافع و امنیت ملی ج .
ا را در معرض خطر قرار خواهد داد .
تهدیدات و منابع ناامنی ایران در سطح منطقه ای هدف ، بررسی منابع ناامنی ایران در سطح منطقه ای (با محور قرار دادن اسرائیل ) است .
در منقه خاورمیانه ، عوامل بین المللی نقش مهم و اساسی ایفا می کنند .
اگرچه این امر ناشی از ضعفهای ساختاری است و آغاز گاه آن هر چه باشد ، باید این واقعیت را پذیرفت که می بایست با آن همواره با تدبیر روبرو شد .
در خلیج فارس ، نفت ، امنیت دسته جمعی و مسابقه تسلیحاتی نهاده هایی استراتژیک(1) هستند .
در خاورمیانه مسأله اسرائیل ، روند صلح خاورمیانه ، جنبشهای اسلامی و روابط ایران با کشورهای خاورمیانه مسائل استراتژیک هستند در آسیای مرکزی و قفقاز منافع اقتصادی ایران ، منابع انرژی دریای خزر و ثبات سیاسی دارای اهمیت استراتژیک هستند .
باید توجه داشت که این حوزه ها و مسائل استراتژیک از هم جدا نبوده ، پیوندی دو سویه دارند .
برای مثال مسأله امنیت دسته جمعی و مسابقه تسلیحاتی دارای رابطه متقابل هستند ، یعنی تحقق امنیت دسته جمعی باعث کاهش مسابقه تسلیحاتی می شود .
مسائل و مشکلات ساختاری و امنیتی خلیج فارس : مهم ترین جنبه استراتژیک خلیج فارس ، ذخایر عظیم نفت و گاز است که بزرگترین منبع انرژی در جهان می باشد .
خلیج فارس عموماً دارای کشورهایی می باشد که با مسائل و مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ساختاری روبرو هستند ، که این عقب ماندگیهای ساختاری ، زمینهساز ناامنی ها و بی ثباتیهای موجود است .
همین امر به بازیگران بین المللی فرصت لازم را برای ایفاء نقش اصلی در منطقه خلیج فارس داده است .
همه کشورهای خلیج فارس (به استثنای ایران) دارای حاکمیت غیردمکراتیک بوده و از لحاظ مشروعیت و ثبات سیاسی با مشکل مواجه هستند .
فقدان مشروعیت داخلی و در نتیجه آن صنعت داخلی ما به اتکای حاکمان کشورهای منطقه به خارج از مرزهای خود منجر می شود که این امر از دو جهت به منافع کشورهای منطقه آسیب می رساند : اول اینکه زمینه های همگرایی و همکاری را کاملاً از بین می برد ؛ چرا که حاکمیت نیرومند ملی از ضرورتهای اولیه و اساسی هر گونه همگرایی می باشد .
دوم اینکه موجب حاکمیت فزاینده بین المللی در منطقه می شود .
خلاء توان سازمان یافته داخلی بطور طبیعی ، فراخواننده قدرت خارجی است .
این امر باعث شد که در میان مناطق جهان سومی ، در دوران پس از جنگ جهانی دوم ، تنها منطقهای که با توجه به تواناییهای بالقوه داخلی شدیداً تحت نفوذ سیاسی و اقتصادی بین المللی باقی مانده خاور میانه باشد .(5) نبود مشروعیت داخلی به بی ثباتی سیاسی و بی ثباتی سیاسی نیز به اختلاف کشورهای منطقه میانجامد .
اختلافات موجود میان کشورهای منطقه نیز احساس ناامنی را در پی می آورد .
احساس ناامنی دارای 2 نتیجه اساسی استا که آثار و پیامدهای بسیار منفی و بلندمدت بر رشد و توسعه سیاسی اقتصادی منطقه می گذارد : اول مسابقه تسلیحاتی و دوم دعوت از نیروهای بیگانه برای ایجاد امنیت .
ناهمگونی ساختارهای سیاسی 8 کشور خلیج فارس به همان اندازه که بر سیاست خارجی آنها تأثیر می گذارد ، بر همکاریهای منطقه ای و به همان میزان بر امنیت خلیج فارس تأثیرگذار است .
با وجود اینکه بعد از جنگ خلیج فارس روابط ایران و شورای همکاری خلیجفارس بهبود یافته است ، شبکه ای از عوامل تاریخی ، ژئوپلتیک ، ایدئولوژی و فرهنگی مانع از ایجاد همکاری امنیتی میان ایران و دولتهای عضو شورای همکاری خلیج فارس گردیده که عبارتند از : 1-پیدایش اختلافات ارضی بر سر جزایر ابوموسی و تنب 2-بی اعتمادی دولتهای عربی به تداوم سیاستهای کنونی ایران 3-هراس از سلطه درازمدت ایران در یک نظام امنیتی دسته جمعی بر اعراب 4-موضع قدرتمند امریکا در خلیج فارس و برقراری روابط امنیتی دوجانبه با کشورهای عربی 5-اختلاف بر سر نیروهای خارج از منطقه 6-بدگمانی متقابل که بر پایه عوامل قومی ، مذهبی ، سیاسی و تاریخی موجود از قبل استوار است.
چشم اندازهای آینده : جمهوری اسلامی ایران تمایل خود را برای بهبود روابط خود با کشورهای منطقه اعلام کرده است .
ایران ، بهترین ترتیبات امنیتی برای منطقه را با توجه به مسائل امنیتی آن ، تأمین امنیت منطقه به دست کشورهای منطقه می داند و همواره بر سیاست عدم مداخله کشورهای خارجی تأکید میورزد .
معاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه در این زمینه تأکید کرده است که جمهوری اسلامی به معنی واقعی کلمه و اراده سیاسی دارد که در مورد تمامی مسائل سیاسی ،اقتصادی و فرهنگی با کشورهای اسلامی و عربی همکاری کند(8) .
وی در این زمینه گفته است «همانطور که در جنگیدن جدی بودیم ، در صلح نیز جدی هستیم» همچنین ج .
ا تلاش فراوانی برای بهبود روابط خود با عربستان سعودی انجام داده است .
سفر آقای هاشمی رفسنجانی در رأس یک هیأت بلندپایه سیاسی - اقتصادی و حضور ولیعهد عربستان در کنفرانس اسلامی تهران در همین جهت است .
در این زمینه معاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه تأکید کرده است که عربستان سعودی از کشورهای مهم منطقه است و ایران برای این کشور به دلایلی احترام بسیار قائل است .(9) از دیگر اقدامات مفیدی که ایران می تواند انجام دهد تلاش برای تضعیف و شکست اتحادیه و کاهش نیروهای مستققر در منطقه است .
این امر می تواند از طریق متقاعد کردن دولتهای شورای همکاری خلیج فارس مبنی بر اینکه آنها نیازی به حضور نیروهای بیگانه در منطقه ندارند ، انجام پذیرد ؛ چرا که ایران تهدیدی برای امنیت آنها نیست و شورای همکاری گسترده تر که شامل ایران نیز باشد می تواند به طور مؤثری پاسدار امنیت منطقه گردد .
و گامهای مؤثری که در زمینه بهبود روابط ایران و عربستان و کشورهای عربی برداشته شده است و تداوم این روند می تواند تأمین کننده امنیت ملی ج .
ا و منافع تمامی کشورهای منطقه گردد .
نکته ای که باید متذکر شد سیاست خارجی آمریکا در منطقه می باشد .
متأسفانه اکنون نقشی بنیادین و چیره مورد مسائل امنیتی بازی می کند .
بنابراین توفیقیا ناکامی سیاست ایران در زمینه بهبود روابط به دولتهای عرب منطقه ، به شدت به نوع سیاست امریکا در منطقه بستگی دارد .
در این زمینه ، ج .
ا می تواند نحوه روابط خود با همسایگان عرب را از مسأله روابط خود با امریکا جدا سازد که این امر برای ایران قرین توفیق خواهد بود .
مسائل امنیتی ناشی از اسرائیل یکی دیگر از موضوعات استراتژیک و حساس برای ایران در منطقه خاورمیانه مسأله اسرائیل و در سالهای اخیر ، روند صلح خاورمیانه بوده است .
اسرائیل ، تخم شوم و رنج آوری است که سالها منطقه خاورمیانه را گرفتار ساخته است و هنور هم این رنج و آسیب تداوم دارد و مسأله اسرائیل نیز همواره یکی از مسائل تأثیرگذار بر سیاست خارجی ج .
ا بوده است .
ج .
ا از آغاز ، عدم مشروعیت اسرائیل و میارزه برای نابودی آن را یکی از اصول سیاست خارجی خود قرار داده است و در این زمینه کمکهای فراوانی را نیز به کشورهای اسلامی و جنبشهای اسلامی در حال مبارزه با اسرائیل ، اعطا کرده است .(9) امروزه در اذهان برخی از کارشناسان و محققان در محافل آکادمیک و همچنین برخی از سیاستمداران این نکته جای گرفته است که حمایت ج .
ا از انتفاضه و حزب الله تأثیر منفی بر روی امنیت ملی دارد و این امر باعث می شود که امنیت ملی کشورمان به خطر بیافتد .
از جمله دلایل اینها ، بالا بودن توان نظامی اسرائیل و حمایت بالقوه و بالفعل ایالات متحده از این رژیم در منطقه خاورمیانه برای رسیدن به اهدافشان عنوان شده است .
وضعیت متصور در اذهان این گروه اینگونه تعبیر می شود که هر آن ممکن است ج .
ا مورد حمله و هجوم رژیم صهیونیستی قرار بگیرد .
حمایت ج .
ا از انتفاضه باعث برانگیخته شدن احساسات رژیم صهیونیستی و استفاده این رژیم از قدرت برتر تسلیحاتی اعم از هسته ای ، اتمی ، بیولوژیک و کشتار جمعی خواهد شد که نتیجه ای جز به خطر افتادن امنیت ملی و درگیر شدن ج .
ا در جنگی نابرابر با اسرائیل را در پی نخواهد داشت .
لذا از این منظر دلیلی برای حمایت از انتفاضه و حزب الله و مردم فلسطین از سوی ایران وجود ندارد .(10) دلایل حمایت ایران از انتفاضه فلسطین 1-قانون اساسی ج .
ا طبق نص صریح قانون اساسی و فرمایشات امام خمینی (ره) خود را ملزم و متعهد به حمایت از بیداری اسلامی مسلمانان و مردم مستضعف در سرتاسر جهان دانست .
که در این میان سرزمین فلسطین از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است .
ا بر طبق قانون اساسی خود را ملزم و متعهد به حمایت از انتفاضه مردم فلسطین علیه اسرائیل کرده است .
قانون اساسی مجموعه ای از اهداف سیاست خارجی را برشمرده است که با توجه به اصول ارائه شده در آن قابل درک و دریافت می باشد که در یک تقسیم بندی کمی این اهداف موارد زیر را شامل می شود : الف-دفاع از حقوق مسلمانان : در دین مبین اسلامی در باب کمک به همنوع به طور اعم و یاری رساندن به برادر دینی به طور اخص تأکید بسیاری شده است .
بر این اساس بند 16 از اصل سوم قانون اساسی(11) تنظیم سیاست خارجی کشور را بر اساس معیارهای اسلام ، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان می داند .
ب-حمایت از مستضعفان : یکی از اهداف مهم سیاست خارجی ج .
ا طبق قانون اساسی ، حمایت از مردم مستضعف جهان و مبارزه با استکبار جهانی می باشد .
وضعیتی که ما امروزه در سرزمین فلسطین اشغالی شاهد آن هستیم نمود واقعی و عینی قیام مردم مستضعف علیه اسرائیل می باشد .
لذا بر طبق اصل 154 قانون اساسی ج .
ا خود را ملتزم و متعهد به حمایت و یاری رساندن به مردم مظلوم فلسطین میداند .
این اصل چنین اشاره می دارد « ...
ا در عین خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر از مبارزه حق طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می کند» .(12) از این رویکرد حمایت از قیام انتفاضه نفی هر گونه سلطه گری ، استبداد ، استکبار و استضعاف میباشد .
ج-تشکیل امت واحد جهانی : آرمان نهایی اسلام در مورد رابطه و مناسبات انسانی رسیدن به امت واحد بشری است .
و نیز در مورد زمین ، از میان رفتن مرزهای جغرافیایی و قید و بندهای مرزی و بوجود آمدن کشور واحد جهانی ، تحت حاکمیت قانون واحد الهی است .
از این رو در مقدمه قانون اساسی آمده است : «قانون اساسی با توجه به محتوی انقلاب اسلامی ایران که حرکتی برای پیروزی تمامی مستضعفین بر مستکبرین بود زمینه تداوم این انقلاب را در داخل و خارج کشور فراهم می کند .
بویژه در گسترش روابط بین الملل با دیگر جنبشهای اسلامی و مردمی می کوشد تا راه تشکیل امت واحد جهانی را فراهم کند و استمرار مبارزه در راه نجات ملل محروم و تحت ستم را در تمامی جهان قوام یابد .(13) لذا بر این اساس تشکیل امت واحد جهانی زیر لوای حکومت جهانی خداوند ، هدف اساسی ج .
پس حمایت جمهوری اسلامی از قیام انتفاضه مردم فلسطین در این راستا قرار می گیرد .
د-حمایت از نهضتهای آزادیبخش : اصل 154 قانون اساسی اشاره می دارد : «ج .
ا در عین خودداری از هر گونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر از مبارزه حق طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می کند» .
حرکت مردمی و خودجوش انتفاضه در قالب نهضتهای رهایی بخش از نوع رژیم اسرائیل قرار میگیرد که بر طبق اصل 154 قانون اساسی باید ج .
ا از آن حمایت کند که البته این حمایت ، بار نظامی نداشته بلکه هر گونه جانبداری و کمک به صورت گوناگون چون دفاع از حقوق آنها در مجامع بین المللی ، ارشاد و راهنمایی فکری ، ایجاد بستری لازم برای تعلیم و تربیت و ...
میباشد.
با توجه به توضیحات داده شده و یافتن مصداقهای آنها در قانون اساسی ج .
ا می توان گفت که حرکت مردم فلسطین در قالب نهضتهای آزادیبخش ، دفاع از حقوق مسلمانان ، تشکیل امت واحد جهانی و دفاع از حقوق مستضعفان قرار می گیرد که بر این اساس ج .
ا را متعهد به حمایت از قیام انتفاضه فلسطین نموده است .
2-تأثیر مثبت بر روی امنیت ملی حمایت ج .
ا از قیام مردم فلسطین نه تنها تأثیر منفی بر روی امنیت ملی ما ندارد بلکه اتخاذ این سیاست سبب می شود که ضریب امنیت ج .
ا نیز افزایش بیابد .
خساراتی که با وجود انتفاضه برای اسرائیل حادث شده سبب گشته است تا این رژیم تمام هم و غم خود را برای جبران این خسارتها و خاموش کردن حرکت مردمی انتفاضه به کار بندد .
خسارت اقتصادی ، جانی ، روانی و امنیتی و سیاسی ناشی از انتفاضه برای اسرائیل گران آمده است .
پس ج .
ا با تغییر کانون جغرافیایی نزاع به خارج از مرزهای خود و انتقال آن به درون اسرائیل از راه حمایت از انتفاضه ، ضریب امنیت ملی خود را افزایش و در ادامه یک خطر امنیتی بزرگ برای اسرائیل ایجاد کرده است.(14) طبقه این نگرش اگر جنبش مردمی مخالف تحت عنوان انتفاضه در اسرائیل وجود نداشت چه بسا این رژیم در راستای اهداف و سیاستهای تشکیل اسرائیل بزرگ با فراغ بال و استفاده از حداکثر امکانات داخلی تهدیدی علیه امنیت ج .
ا و حتی سایر کشورهای مسلمان و عربی منطقه بود لذا انتفاضه این فرصت را از اسرائیل سلب کرده است .
برای اثبات این نگرش ، جنگ ژوئن 1967 و موضعگیری ناصر مبنی بر حمله اسرائیل درجه و اعتبار آنرا افزایش می دهد .
در این نمونه تاریخی ناصر حوزه نزاع را به درون خاک خود کشاند در حالیکه ج .
ا با حمایت از انتفاضه علاوه بر اینکه حوزه نزاع را به داخل اسرائیل کشاند ، بلکه با اتخاذ این سیاست ضربات بزرگی چون امنیتی ، اقتصادی ،جمعیتی ، روانی و ...
را به اسرائیل وارد آورده است .
شاید یک نمونه بارز از تأثیر این حمایت تعریف حضور اسرائیل در بحران افغانستان و عراق در کنار آمریکا و انگلستان بدون وجود انتفاضه در داخل این رژیم باشد .
ضعیتی که نهایتاً تضعیف و تخریب امنیت ملی ج .
ا را در پی داشت .
از این حیث حمایت از انتفاضه فلسطین حمایت از ناامنی در داخل اسرائیل و نهایتاً تثبیت و تضمین امنیت جمهوری اسلامی ایران می باشد .
جهانی شدن و امنیت خارجی ج .
ا پدیده جهانی شدن به مثابه یکی از واقعیتهای جهان کنونی به اندازه ای پیچیده است که تبیین و تحلیل آن محققین را با دشواریهای بسیاری مواجه ساخته است .
پایان نظام بین الملل مبتنی بر جنگ سرد که با فروپاشی شوروی در سال 1991 همراه گشت ، سرآغاز گفتمانهای جدیدی درباره ماهیت روابط بین الملل در دوره نوین حیات بشری شد .
اینکه دنیای بعد از جنگ سرد چگونه قابل تجزیه و تحلیل است و چه مفاهیمی می تواند تحلیلگران روابط بین الملل را در شناخت و درک تحولات جدید کمک کند ، تبدیل به مباحث پیچیده ، گسترده و بعضاً متناقض در بین اندیشمندان روابط بین الملل گردیده است .(15) از جمبه بحثهایی که روز به روز بیشتر مطرح می شود ،پدیده جهانی شدن است که همراه با دیگر کارکردهای سیاسی و فرهنگی ، به عنوان یک بحث تحلیلی در صدر است که ابزار فکری و مفهومی خاصی برای شناخت دنیای بعد از جنگ سرد عرضه کند .
لیبرالها پدیده جهانی شدن را وسیله ای برای رهایی از قید و بند نسبت گرایی و کمونیسم و همچنین به منظور استقرار صلح و آزادی همگانی تلقی می کنند .(16) «واقعگرایان» ، بر خلاف لیبرالها ، سیاست بین المللی را صحنه ای برای چالش دولت در بدست آوردن قدرت و عرصه تأمین منافع ملی تلقی می کنند .
بدین خاطر جهانی شدن هر چند ممکن است زندگی اجتماعی و فرهنگی جوامع بشری را تحت تأثیر قرار دهد ، ولی مانع جدیدی برای بدست آوردن قدرت سیاسی بین دولتها ایجاد نمی کند .(17) نظریه سومی تحت عنوان «نظریه نظام جهانی» که ریشه در تفکرات مارکسیستی دارد ، پدیده جهانی شدن را چیز تازه ای نمی داند ، بلکه آنرا تنها جلوه های جدیدی از نظام سرمایه داری دستخوش بحران برای رهایی خویش می پندارد .(18) جهانی شدن از لحاظ ماهوی نه پروژه ای از پیش طراحی شده است و نه پروسه ای افسارگسیخته، بلکه پدیده ای است که هر چند به دلایلی در حال حاضر غرب بهره های بیشتری از آن می برد ، ولی در عرصه بازیگری در آن به روی همگان باز است و هر بازیگری که بتواند در این بازی مشارکت کند و ابزارهای لازم را برای بهره برداری در اختیار گیرد ، می تواند از منافع آن بهره مند شود .(19) سیاست خارجی ایران در روند جهانی شدن پدیده جهانی شدن پی آمدهای غیرقابل گریزی برای کلیه کشورها به دنبال داشته است .
کشورهای توسعه یافته توانسته اند حداکثر نتایج حاصل از جهانی شدن را بدست آورند .
ولی ممالک در حال توسعه به دلیل مواجهه با کمبود منافع و مشکلات توسعه ، مجبور به تقبل هزینه های بیشتری هستند .
کشورهای متوسط معمولاً نمی توانند به تنهایی روند تحولات بین المللی را تحت الشعاع منافع خود قرار دهند ، اما اقدام جمعی این کشورها منشاء اثرات چشمگیری خواهد بود .
تنشزدایی با همسایگان که ظرف سالیان اخیر در سیاست خارجی دنبال شده است ، می تواند بخشی از این برنامه قلمداد شود .(20) الف-تأثیر جهانی شدن بر مبانی نظری ج .
ا تشکیل امت واحده ، دفاع از مستضعفین جهان و تئوری ام القراء از مبانی نظری با هدف جهانی کردن اسلام و اسلامی کردن سیاست خارجی ایران مطرح شده است .
در دو دهه گذشته ، با وجود بروز رفتارهای جدید در روابط خارجی ، تغییری در مبانی نظری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بوجود نیامده است .
هر چند شعار عزت ، حکمت ، مصلحت ، نشان داد که سیاست خارجی کشور سعی می کند که با تعلق گرایی حداکثر تلاش را در جهت تأمین منافع به عمل آورد .(21) نکته ای که باید در نظر داشت مشارکت ارادی در روند جهانی شدن منافع بیشتر و هزینه های کمتری را برای ما دارد ، اما پیوستن اجباری در آخرین مراحل ،محرومیت ها یا عدم مطلوبیت هایی را به دنبال می آورد .
ب-تأثیر جهانی شدن بر روش برنامه ریزی سیاست خارجی ج .
ا جنگ تحمیلی ، تحریمهای اقتصادی ، رشد جمعیت و ...
محدودیت هایی را در زمینه برنامه ریزی ایجاد کرده است .
محور برنامه ریزی جدید «اقتصادی کردن سیاست خارجی» باید باشد .
نگرش اقتصادی به تحولات بین المللی یکی از ملزومات پذیرش روند «جهانی شدن» است .
منطق اقتصادی در سیاست خارجی ، منافع جدیدی در منطقه و جهان برای ایران پدیدار خواهد آورد و این منافع درهای جدیدی بر روی کشور خواهد گشود .
برنامه ریزی جدید سیاست خارجی نیاز به هماهنگی و مشارکت بخشهای «سیاست» ، «امنیت» و «اقتصاد» و «فرهنگ» دارد .
تهدیدهای امنیتی جهانی شدن بر ج .
ا 1-جهانی شدن ، با شکل جدیدی که محیط امنیت خارجی ، بازیگران امنیت خارجی و قواعد بازی امنیت خارجی داده است ، سرمنشاء تهدیدهای کاملاً جدیدی برای ایران است که تا دهه پیش وجود نداشته اند .
مفهوم کلیدی در این رابطه تهدید در فضای الکترونیکی است که با جنگهای الکترونیکی کلاسیک کاملاً متفاوت می باشند.(23) 2-ماهیت ابهام آمیز جهانی شدن ، خود می تواند تهدیدزاد باشد .
از آنجا که جهانی شدن ، با وجود واقعیت های در حال ظهور مربوط به آن ، هنوز در هاله هایی از ابهام قرار دارد ، جایی که تعبیر ها و برداشتها و سوء برداشتها را بازگذاشته و این عدم دقت و روشنی می تواند به احساس خطرهای درست و نادرست بیانجامد .