مجموع گزارشهای دوره کارآموزی عملی مجموعه گزارشها به ترتیب فصل اول: دفاتر دادگاه ها فصل دوم: دادگاه های کیفری قرار منع تعقیب ترک انفاق فحاشی صدور چک بلامحل قرار موقوفی تعقیب سرقت تعزیری مزاحمت تلفنی جعل عنوان ممانعت از حق کلاهبرداری فروش مال غیر قتل غیر عمد ناشی از بی احتیاطی در امر رانندگی کلاهبرداری خیانت در امانت تخریب اموال قتل غیر عمد انتقال مال غیر غیر و کلاهبرداری ایراد ضرب و جرح عمدی فصل سوم : دادگاههای حقوقی درخواست صدور گواهی انحصار وراثت افراز و فروش ملک مشاع الزام به تنظیم سند رسمی و مطالبه خسارت ناشی از تاخیر در ایفای تعهد الزتم به اخذ پایان کار و تفکیک و تنظیم سند رسمی اصلاح شناسنامه و تغییر نام الزام به تنظیم سند اتومبیل اعسار به تقسیط محکوم به تجویز انتقال منافع مورد اجاره به غیر تنفی وصیت نامه عادی تنفیذ مبایعه نامه تجویز انتقال منافع به غیر تعدیل وافزایش اجاره بهاء خلع ید و قلع و قمع بنا صدور حکم اصلاحی بر اساس گزارش اصلاحی بین طرفین در خواست تحریر ترکه دعوی مطالبه وجه به استناد تجاری دعوی تصرف عدوانی مطالبه وجه به استناد اسناد تجاری درخواست تخلیه طبق قانون 1376 منزل مسکونی مطالبه هزینه های دارایی و شهرداری مطالبه خسارت وارده بر ملک فسخ قرار داد اجاره و تخلیه و مطالبه اجور معوقه قرار تامین دلیل حذفغ نام زوج از شناسنامه فصل چهارم: اجرای احکام کیفری استفاده از تجهیزات ماهواره ارتشاء افتراء اعمال ماده 696 قانون مجازات اسلامی ترک انفاق تصادف رانندگی منتهی به ایراد خسارت بدنی آزادی مشروط خیانت در امانت اعمال ماده 277 قانون آئین دادرسی کیفری و تخفیف مجازات در جرایم غیر قابل گذشت، بعد از گذشت شروع به جعل واستفاده از سند مجعول و سرقت و تحصیل و استفاده از اسکناس مجعول شاکی خصوصی رانندگی بدون پروانه (گواهینامه) زنای غیر محصنه صدور چک بلامحل ضرب و جرح فروش مال غیر و تقاضای اعمال ماده 277 قانون آیین دادرسی کیفری فریب در ازدواح ممانعت از حق فصل پنجم: اجرای احکام مدنی تخلیه مغازه تجاری به استناد قانون 1376 مطالبه وجه سفته الزام به تنظیم سند رسمی تلفن صدور قرار داد دستور موقت مطالبه وجه تعدیل اجاره بها مطالبه کارگری فروش ملک مشاعی الزام به تنظیم سند رسمی آپارتمان مطالبه وجه رسید عادی اعتراض به قرار تامین خواسته فروش ملک مشاع خلع ید اعمال ماده 2 قانون نحو اجرای محکومیت های مالی تنظیم سند رسمی انتقال زمین تنظیم سند خودرو فصل ششم: دادگاههای خانواده اجازه ازدواج دختر باکره الزام به ثبت واقعه رجوع افزایش و تعدیل نفقه اجازه ازدواج مجدد اثبات زوجیت و الزام به ثبت رسمی نکاح الزام به تهیه مسکن علیهذه تمکین حق ملاقات طلاق توافقی طلاق خلع و مطالبه مهریه و استرداد جهیزیه صدور حکم رشد فسخ نکاح ملاقات فرزند مطالبه اجرت المثل ایام سرپرستی و نفقه فرزند مطالبه مهریه فصل هشتم : دادگاه اطفال ایراد ضرب و جرح عمدی ایراد ضرب و جرح با چاقو ایجاد مزاحمت و اخلاق در نظم عمومی تحریب شناسنامه سرقت و تخریب رابطه نامشروع عدم رعایت حجاب شرعی فصل هشتم: دادگاه تجدید نظر استان تهران اثبات نسب تخلیه مغازه به استناد قانون 1356 تصرف عدوانی تخلیه مغازه به علت نیاز شخصی تقاضای توقیف و ابطال اجرائیه تقاضای صدور حکم به تقسیط مهریه تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش تعدیل اجاره بها تعیین نفقه تنظیم سندرسمی انتقال سرقفلی تنظیم قولنامه و الزام به تنظیم سند رسمی مغازه تنفیذ طلاق طلاق به استناد قاعده عسر و حرج طلاق خلع فسخ نکاح بعلت تدلیس زوجه طلاق وحضانت فرزند مطالبه مابه تفاوت متراژ آپارتمان مطالبه وجه سفته وتامین خواسته مطالبه ودیعه منزل استیجاری فصل اول : دفاتر دادگاهها به نام خداوند مهربان مهرورز مقدمه مجموعه حاضر شامل 143 گزارش دور کار آموزی عملی وکالت و مشاوره حقوقی از مورخه 13/10/82 لغایت 21/4/83 است.
گزارش بر اساس دستور العمل کار آموزی عملی اداره محترم آموزش درهشت فصل به شرح زیر تدوین شده است: فصل اول: به معرفی ارکان و شرح وظایف پرسنل دفتری محاکم می پردازیم.
فصل دوم: به بررسی جرائم در دادگاههای کیفری اختصاص یافته است.
فصل سوم: در برگیرنده اهم مباحث مدنی در دادگاههای حقوقی است.
فصل چهارم: نحوه اجرای احکام کیفری پرداخته است.
فصل پنجم: طرز اجرای احکام مدنی را تشریح می نماید.
فصل ششم: شامل دعوی مربوط به زوجین در دادگاهای خانواده است.
فصل هفتم: به پرونده های ویژه اطفال اختصاص دارد.
فصل هشتم: به پرونده های مطرح در تجدید نظر استان اختصاص دارد.
آنچه درباره تهیه و نحوه استفاده بهینه از این مجموعه شایان ذکر است: در مواردی بعضی از موضوعهای مشخص شده در دستور العمل کارآموزی در شعبه دادگاه محل کارآموزی موجود نبوده لذا ناگزیر از سایر پرونده های در دسترس گزارش تهیه شده است.
شماره شعبه محل کارآموزی درصدر بعضی از گزارش باشماره شعبه صادر کننده رای متفاوت است، علت این تعارض آن است که با احیای دادسراها بعضی از شعب در یکدیگر ادغام شده یا به علت کمبود کادر قضایی برچیده شده اند.
جهت دسترسی آسان تر به گزارش های مورد نظر، فهرست تفصیلی برای این مجموعه تنظیم شده است.
به انگیزه ارتقای سطح کیفی مجموعه ، پس از نتیجه گیری و نظریه کارآموز، حسب مورد نکات عملی که عمدتا نظریه های مشوری اداره حقوقی یا آراء وحدت رویه دیوان عالی کشور در خصوص موضوع می باشد.
افزوده شده است.
در خاتمه ضمن تشکر از کارمندان محترم هیئت اجرایی خصوصا شاغلین دلسوز بخش آموزش و کارمندان زحمتکش دفتر دادگاهها ونیز راهنمایی های ارزنده قضات شریف دادگستری استان تهران والعاقبه للمتقین سید قاسم میر محمدی کارآموز وکالت ومشاوره حقوقی کارآموز وکالت ومشاوره حقوقی علائم اختصاری مورد استفاده: بسمه تعالی نام و نام خانوادگی کاوه سیدی شماره پرونده آموزش: 652 دادگستری شهریار دفتر شعبه پنجم حقوقی گزارش : شماره 13 دفتر : دادگاه مورخه 27/12/82 وظایف و اختیارات مدیران دفاتر در مرحله تقدیم دادخواست تجدید نظر خواهی: بدواً شایسته است مدیران دفاتر نکات آتی را مدنظر قرار دهند: اولا: درصورتی که طرفین دعوی باتوافق کتبی حق تجدید نظر خواهی خود را ساقط کرده باشند تجدید نظر خواهی آنان مسموع نخواهد بود مگر در خصوص صلاحیت دادگاه یا قاضی صادر کننده رای.
ثانثا: اشخاصی که حق تجدید نظر خواهی دارند عبارتند از طرفین دعوا یا وکلا و یا نمایندگان قانونی آنها.
ثالثا: مهلت درخواست تجدید نظر اصحاب دعوی برای اشخاص مقیم ایران 20 روز و برای اشخاص مقیم خارج ازکشور دو ماه از تاریخ ابلاغ یا انقضای مدت واخواهی است و متقاضی تجدید نظر باید دادخواست خود را ظرف مهلت مقرر به دفتر دادگاه صادر کننده رای یا به دفتر شعبه اول دادگاه تجدید نظر استان یا به دفتر بازداشتگاهی که تجدید نظر خواه درآنجا توقیف است، تسلیم نماید.
پس از وصول دادخواست تجدید نظر خواهی مدیر دفتر دادگاه عمومی اقدامات زیر را انجام می دهد.
ثبت دادخواست تحویل رسید به تقدیم کننده دادخواست تجدید نظر خواهی درج تاریخ وصول دادخواست تجدید نظر خواهی بر روی کلیه برگهای دادخواست بررسی دادخواست تجدید نظر خواهی واحراز شرایط اساسی آن بررسی و کنترل پیوست های دادخواست تجدید نظر خواهی کنترل پرداخت هزینه دادرسی و دفتری دعوی تجدید نظرخواهی هر دادخواستی که نکات یاد شده در بندهای 2و3و4و5و6 ماده 341 و مواد 342 و 343 در آن رعایت نشده باشد به جریان نمی افتد و مدیر دفتر دادگاه بدوی ظرف مدت 2 روز از تاریخ وصول دادخواست، نقایص را به طور تفصیل به دادخواست دهنده به طور کتبی اطلاع داده و از روز ابلاغ 10 روز به او مهلت می دهد که نقایص را رفع کند و اگر محتاج به تجدید دادخواست است آن را تجدید نماید، درصورتی که در مهلت قانونی از دادخواست رفع نقص گردد، به موجب قرار دادگاه صادر کننده رای بدوی رد می شود، این قرار ظرف مدت 20 روز از تاریخ ابلاغ در مرجع تجدید نظر قابل اعتراض است ، رای دادگاه تجدید نظر قطعی است.
اگر مشخصات تجدید نظر خواه در دادخواست معین نشده و معلوم نباشد که دادخواست دهنده چه کسی می باشد یا اقامتگاه او معلوم نباشد و قبل از انقضای مهلت دادخواست تکمیل یا تجدید نشود، پس از انقضای مهلت، دادخواست یاد شده به موجب قرار دادگاهی که دادخواست را دریافت نموده رد میگردد.
این قرار نسبت به اصحاب دعوی ظرف مدت 10 روز از تاریخ الصاق به دیوار دادگاه قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر خواهد بود.
ضرورت تبادل لوایح: مدیر دفتر دادگاه بدوی ظرف مدت 2 روز از تاریخ دادخواست و ضمائم آن و یا پس از رفع نقص، یک نسخه از دادخواست و پیوست آن را برای طرف دعوی می فرستد که ظرف مدت 10 روز ازتاریخ ابلاغ پاسخ دهد، پس از انقضای مهلت یاد شده اعم از اینکه پاسخی رسیده یا نرسیده باشد، پرونده را به مرجع تجدید نظر می فرستد.
نتیجه گیری و نظریه کارآموز: با امعان نظر در موضوع گزارش نتایج آتی قابل ذکر است: در مورد دفتر تعیین وقت به هنگام تعیین ساعت رسیدگی باید به فاصله اقامتگاه طرفین و گواهانی که احضار شده اندتوجه کرد، اگر فاصله اقامتگاه آنان تا محل استقرار دادگاه زیاد است مثلا در روستاهای دور دست یا شهرستان های دیگر زندگی کنند، تعیین وقت رسیدگی برای اول صبح مشقت آنان بوده و اغلب قادر نیستند به موقع در جلسه دادگاه حضور یابند لذا مناسب است ساعت رسیدگی به پرونده آنان در ساعات آخر وقت اداری باشد.
در خصوص تعیین وقت رسیدگی، ملحوظ نظر قرار دادن اوضاع و احوال قضیه ضروری به نظر می رسد مثلا اگر جلسه رسیدگی به منظور معاینه محل زمینهای کشاورزی است وقت رسیدگی باید به گونه ای تعیین شود که با توجه به فصل و موقعیت جغرافیایی زمین مورد نظر به ظن قوی پوشیده از برف نباشد.
در هنگام تنظیم دفتر ثبت دادنامه باید دقت شود خلاصه گویایی ازرای دادگاه درج گردد، اگر رای مشتمل بر چند بخش است مثلا اگر قسمتی از ادعای خواهان پذیرفته شده وخوانده واردتشخیص داده شده و در بخش دیگر قرار عدم استماع دعوی صادر گردیده و یا دعوی ثالث مردود اعلام شده ، چکیده هر یک از موارد مذکور که خود به تنهایی یک رای محسوب می شود، لازم است همه درج گردند و تنها به ذکر یک یا دو مورد از آنها اکتفا نگردد.
درمواردی که یکی از اصحاب دعوی باتقدیم لایحه، دادخواست یا دعوی خود را مسترد می کند یا به طور کلی از تمام یا بخشی ازدعوی خود صرف نظر می کند ضمن انعکاس موضوع در دفتر ثبت لوایح، برای رفع هر شبه ای لازم است ابتدا هویت تقدیم کننده لایحه احراز شود و سپس ازاو خواسته شود لایحه را امضا کند یا اثر انگشت بگذارد و مدیر دفتر یا جانشین اون احراز هویت و صحت امضا تقدیم کننده را گواهی کند این کار سبب خواهد شد که دادرس دادگاه پس از ملاحظه لایحه به تناسب مورد تصمیم مقتضی در مورد خاتمه یافته دعوی اتخاذ نماید.
امضا قاضی سرپرست نام و نام خانوادگی کاوه سیدی شماره پرونده آموزش: 652 دادگستری شهریار دفتر شعبه پنجم حقوقی گزارش : شماره 1 دفتر : دادگاه مورخه 13/12/82 معرفی دفاتر دادگاه ها: در معیت شعب دادگاهها دفاتر انجام وظیفه می نمایند که بر اساس اظهارات مدیر دفتر محترم شعبه پنجم دادگاه عمومی شهریار ارکان، وظایف ، اختیارات وتشکیلات مربوط به دفاتر و کارمندان آتی به شرح آن مورد بررسی قرار می گیرند.
مدیر دفتر 2- ثبات 3- بایگان 4- منشی دادگاه در بیان اهمیت و نقش بسزای پرسنل اداری و شرح وظایفشان، ملحوظ نظر قرار دادن نحوه شکل گیری پرونده از بدو امر در دفتر دادگاه تا اختتام روند دادرسی درمحاکم، ضروری به نظر می رسد، بدیهی است دقت و ظرافت خاص درانجام امور محوله توسط مشارالیهم به دلیل ارتباط باتصمیمات قضایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و بدون همکاری آنان اقدامات قضایی بامشکلات عدیده ای مواجهخواهد شد، به عبارت دیگر کارکنان اداری وظیفه مهمی درنظم کار و قرار گرفتن صحیح پرونده ها و همچنین طرح به موقع پروندهها ، جمع بودن تمامی اوراق مربوطه به پرونده در زمان رسیدگی، ابلاغ وقت جلسه وجلوگیری ازتجدید جلسه به عهده دارند.
نظر به اینکه طبق مقررات جاری نظارت بر عملکرد کارکنان دفتر و تکالیف عدیده اداری و حتی بعضی ازوظایف قضایی در موارد خاص بر عهده مدیران دفاتر قرار گرفته است لذا به شرح آتی، به تفصیل به معرفی این دسته از کارمندان دادگستری میپردازیم.
مدیران دفاتر اولین دسته از مامورین ادای هستند که با مراجع قضایی همکاری دارند، مدیر است که با اداره دفتردادگاه تعیین وقت دادرسی، دعوت اصحاب دعوی، ابلاغ اوراق دعوی و تصمیمات دادگاه، انجام به موقع استعلام ها، برقراری ارتباط دادگاه با سایر مراجع رسمی و بسیاری کارهای دیگر که لازمه دادرسی است دفتر دادگاه را نظم بخشیده و از اطاله دادرسی جلوگیری می نماید، به تجزیه ثابت شده که مدیر ناوارد می تواند کارآیی زبردست ترین قاضی را به کمترین سطح کاهش دهد و بر عکس مدیر دفتری منظم فعالیتهای قضایی دادرس تازه کار رانظم واعتبار ویژه بخشد.
فصل اول: وظایف واختیارات مدیران دفاتر درمرحله تقدیم دادخواست بدوی قبول دادخواست های تقدیمی به دادگاه و بررسی دادخواست ها ازنظر تکمیل بودن مدارک و هزینه های لازم واحاله برای ثبت وانجام تشریفات قانونی وارسال به دادگاه: وصول دادخواست: مدیر دفتر دادگاه پس از وصول دادخواست باید فوری آن را ثبت کرده، رسیدی مشتمل بر نام خواهان، خوانده، تاریخ تسلیم با ذکر شماره ثبت به تقدیم کننده دادخواست بدهد و در برگ دادخواست تاریخ تسلیم راقید نماید تاریخ رسید دادخواست به دفتر، تاریخ اقامه دعوی محاسبه میشود.
(م 49 ق.ا.د.م) 2-1- کنترل دادخواست: دادخواست طبق ماده 51 قانون اخیر الذکر، باید واجد شرایط زیر باشد: الف) نام و نام خانوادگی ، نام پدر ، سن و حتی الامکان شغل خواهان ب) درصورتی که دادخواست توسط وکیل تقدیم شود مشخصات وکیل نیز باید درج گردد.
پ) نام و نام خانوادگی، اقامتگاه و شغل خوانده ت) تعیین خواسته و بهای آن مگر آن که تعیین بها ممکن نبوده و یا خواسته مالی نباشد.
ج) تعهدات و جهاتی که به موجب آن خواهان خود رامستحق مطالبه می داند، به طوری که مقصود واضح و روشن باشد.
چ)آن چه که خواهان از دادگاه درخواست دارد.
ذکر ادله و و سایلی که خواهان برای اثبات ادعای خود دارد از اسناد و نوشتجات واطلاع مطلعین و غیره، ادله مثبته به ترتیب و واضح نوشته می شودو اگر دلیل، گواهی گواه باشد، خواهان باید اسامی ومشخصات و محل اقامت آنان را به طور صحیح معین کند.
د) امضای دادخواست دهنده و در صورت عجز از امضا اثر انگشت او.
نکته اول: اقامتگاه باید با تمام خصوصیات از قبیل شهر و روستا و دهستان وخیابان به نحوی نوشته شود که ابلاغ به سهولت ممکن باشد.
نکته دوم: چنانچه خواهان یا خوانده شخص حقوقی باشد در دادخواست نام و اقامتگاه شخص حقوقی نوشته خواهد شد.
نکته سوم: برابر مقررات مندرج در ماده (52 ق.آ.د.م) درصورتی که هر یک از اصحاب دعوی عنوان قیم یامتولی یاوصی یا مدیر شرکت و امثال آن را داشته باشد و در دادخواست باید تصریح شود.
3-1- بررسی دادخواست و ضمائم آن از جهت پرداخت هزینه دادرسی دفتری: بر اساس ماده 502 ق.آ.د.م هزینه دادرسی عبارت است از: هزینه برگهایی که به دادگاه تقدیم می شود.
هزینه قرار ها و احکام هزینه دادخواست کتبی یا شفاهی اعم از دادخواست بدوی و اعتراض به حکم غیابی و متقابل و ورود و جلب ثالث واعتراض شخص ثالث و دادخواست تجدید نظر و فرجام و اعاده دادرسی و هزینه وکالت نامه و برگهای اجرایی طبق ماده سه قانون وصول برخی ازدرآمدهای دولت ومصرف آن در موارد معین مصوب سال 1373 پرداخت می گردد.
نکته: عدم الصاق و ابطال تمبر قانونی به دادخواست و پیوست های آن و یا عدم تادیه هزینه های یاد شده وفق بند یک ماده 53 ق.آ.د.م ازموارد نقص دادخواست محسوب شده و طبق ماده قانون مزبور مانع به جریان افتادن دادخواست می باشد.
4-1- کنترل و بررسی پیوست های دادخواست: خواهان باید پیوست های دادخواست را به شرح آتی تهی و ضمیمه نماید.
رونوشت یا تصویر باید خوانا و مطابقت آن با اصل گواهی یاد شده باشد.
هرگاه اسنادی از قبیل دفاتر بازرگان یا اساسنامه شرکت و امثال آنها مفصل باشد، قسمت هایی که مدرک ادعاست خارج نویس شده پیوست دادخواست می گردد.
وکلای اصحاب دعوی می توانند مطابقت رونوشت تقدیمی خود را با اصل تصدیق کرده ، پس از الصاق تمبر مقرر در قانون به مرجع صالح تقدیم نمایند.
درصورتی که اسناد زبان فارسی نباشد، علاوه بر رونوشت یا تصویر مصدق، ترجمه گواهی شده آن نیز باید پیوست دادخواست شود.
صحت ترجه ومطابقت رونوشت با اصل را مترجمین رسمی یا مامورین کنسولی حسب مورد گواهی خواهند نمود.
اگر دادخواست توسط ولی، قیم و وکیل و یا نماینده قانونی خواهان تقدیم شود، رونوشت سندی که مثبت سمت دادخواست دهنده است به پیوست دادخواست تسلیم دادگاه می گردد.
در ضمن دادخواست و کلیه برگهای پیوست آن باید در دو نسخه ودر صورت تعدد آنها به علاوه یک نسخه تقدیم دادگاه شود.
5-1- تحویل دادخواست به دادگاه: مدیر دفتر دادگاه باید پس از تکمیل پرونده، آن را فورا در اختیار دادگاه قرار دهد.
دادگاه پرونده را ملاحظه و در صورتی که کامل باشد، پرونده را با صدور دستور تعیین وقت به دفتر اعاده می نماید تا وقت دادرسی را تعیین و دستور ابلاغ دادخواست را صادر نماید .
تعیین وقت جلسه : وقت جلسه باید طوری معین شود که فاصله بین ابلاغ وقت به اصحاب دعوی و روز جلسه کمتر از 5 روز نباشد.
در مواردی که نشانی طرفین دعوی یایکی از آنها در خارج از کشور باشد فاصله بین ابلاغ وقت و روز جلسه کمتر از 2 ماه نخواهد بود.
نکته : برابر مدوللو ماده 53 ق.آ.د.م در موارد زیر دادخواست توسط دفتر دادگاه پذیرفته می شود لکن برای به جریان افتادن آن باید به شرح مواد آتی تکمیل شود: الف) در صورتی که به دادخواست و پیوست های آن برابر قانون تمبر الصاق نشده باشد یا هزینه یاد شده تایده نشده باشد ب) وقتی که بندهای 2 و3 4و5 و 6 ماده 51 این قانون رعایت نشده باشد.
7-1- صدور اخطار رفع نقص: مدیر دفتر درموارد زیر اخطار رفع نقص صادر می نماید: الف) درصورتی که به دادخواست و پیوست های آن برابر قانون تمبر الصاق نشده یا هزینه یاد رعایت نشده باشد.
ب) عدم رعایت نکات لازم جهت تهیه دادخواست( موضوع بند 2 ماده 53 وماده 56 ق .آ.د.م.د.ع.ا) پ) عدم پرداخت هزینه انتشار آگهی(ماده 55 ق.آ.د.م) نکته اول: هزینه نشر آگهی ضرف یک ماه ازتاریخ ابلاغ اخطاریه باید تادیه شود، مگر آنکه خواهان دادخواست اعسار ازهزینه دادرسی تقدیم کرده باشد که در این صورت مدت یک ماه یاد شده، ازتاریخ ابلاغ دادنامه رد اعسار به نامبرده محسوب خواهد شد.
نکته دوم: درصورت نقص دادخواست خواهان مکلف است ظرف ده روز از تاریخ نواقص اعلام شده راتکمیل نماید.
صدور قرار رد دادخواست (بدوی) : مدیر دفتر در موارد زیر می تواند دادخواست را رد نماید: مشخص نبودن خواهان یامحل اقامت او در دادخواست عدم رعایت بندهای 2و3و4و5و 6 ماده 51 عدم الصاق تمبر به دادخواست و پیوسته های آن و یاعدم تادیه هزینههای مربوط به آنها در صورتی که دادخواست ازلحاظ تهیه رونوشت یا تصویر اسناد و مطابقت آنها با اصل سند ناقص باشد.
نقص دادخواست از لحاظ عدم پیوست ترجمه، گواهی شده سند، چنانچه به زبان فارسی نباشد.
نقص داد خواست از لحاظ عدم پیوست رونوشت سندی که مثبت سمت دادخواست دهنده باشد در جایی که دادخواست توسط ولی ، قیم، وکیل یا نماینده قانونی خواهان تقدیم شود.
نقص دادخواست از لحاظ تعداد برگهای پیوست عدم پرداخت هزینه انتشار آگهی نکته اول: در مورد بندهای 4.5.6.7 مذکور رعیات ماده 66 ق.آ.د.م ضروری به نظر می رسد.
نکته دوم: اعمال ماده 66 باید با دستور دادگاه باشد.
نتیجه گیری و نظریه کارآموز: با عنایت به وظایف و اختیارات مدیران دفاتر پیرامون بررسی دادخواست و ضمائم آن ونکات مربوط به اخطار رفع نقص ، شایسته است وکلای مدافع در این خصوص با دقت کامل اقدام نمایند به نحوی که دادخواست و ضمائم آن دقیق و بدون کمترین نقص تهیه و تنظیم گردد و بدین وسیله از سویی ازاطاله دادرسی و از سوی دیگر ازتضییع حقوق موکل جلوگیری شود.
اداره حقوقی در پاسخ این سوال اگر خوانده در اقامتگاه تعیین شده از طرف خواهان ساکن نباشد یا شناخته نشود و خواهان پس از اخطار رفع نقص، اقامتگاه دیگری را اعلام نماید و در آن محل نیز شناخته نشود آیا دادخواست باید رد شود یا مجددا اخطار رفع نقص صادر شود؟
طی نظریه شماره 2031/7 مورخه 15/4/61 بدین شرح پاسخ داده است: از صراحت بند 2 ماده 72 و ماده 84 آئین دادرسی مدنی واطلاق ماده 85 همان قانون (به ترتیب مواد 51، و 53، و 54، و بعد ق.آ.د.م مصوب 1379) چنین استنباط می شود که در صورت شناخته نشدن خوانده دعوی درمحل تعیین شده دردادخواست دفتر دادگاه جهت تعیین محل اقامتگاه خوانده فقط یکبار مکلف به صدور اخطار رفع نقص می باشد و برای صادر کردن اخطار رفع نقص مجدد مجوزی وجود ندارد.
در خصوص تشخیص دعوی مالی وغیر مالی سوالی بدین شرح مطرح گردیده : تقاضای ابطال پروانه چاه آب که از طرف اداره آبیاری صادر گردیه است ازدعاوی مالی است یا غیر مالی و آیا دادخواست باید به ظرفیت صاحب پروانه تقدیم گردد یا برعلیه صاحب پروانه واداره آبیاری هر دو؟
و در خواست الزام موجر به انجام تعمیرات کلی دعوی مالی است یاغیر مالی؟
اداره حقوقی قوه قضائیه به موجب نظریه شماره 420/7 مورخ 24/1/62 پاسخ داده است: دعوی ابطال پروانه حفر چاه آب غیر مالی محسوب است ودعوی بایستی به طرفیت مالک چاه واداره آبیاری اقامه گردد.
دعوی الزام موجر به انجام تعمیرات کلی و اساسی نیز دعوایی غیر مالی است.
آیا پول خارجی مانند مارک یا دلار را عینا می توان در دادخواست مورد مطالبه قرار داد یا باید به ریال تقویم شود؟
و آیا تقویم ازحیث صلاحیت دادگاه و الصاق تمبر هزینه دادرسی باید به نرخ دولتی باشد یانرخ آزاد؟
از بند 1 ماده 87 ق.آ.د.م استفاده می شود که پول خارجی را می توان در دادخواست مورد مطالبه قرار داد و تقدیم آن از حیث تعیین صلاحیت دادگاه و میزان تمبر هزینه دادرسی باید به ماخذ نرخ دولتی در تاریخ تقدیم دادخواست باشد رای شماره 90 مورخ 4/10/53 هیات عمومی دیوانعالی کشور موید این معنی است.
نام و نام خانوادگی کاوه سیدی شماره پرونده آموزش: 652 دادگستری شهریار دفتر شعبه پنجم حقوقی گزارش : شماره 4 دفتر : دادگاه مورخه 17/12/82 ادامه وظایف واختیارات مدیران دفاتر در مرحله تقدیم دادخواست بدوی: صدور یا دریافت اوراق نهاقضایی و ارجاع برای ابلاغ و بررسی نحوه ابلاغ : بدوا معرفی اجمالی اوراق قضایی ضروری به نظر می رسد که مهم ترین آنها عبارتند از: 2-1- دادخواست یاعرضحال : محاکم حقوقی دادگستری پس از تقدیم دادخواست ازسوی ذینفع حق رسیدگی به خواسته را مطابق قوانین موضوعه خواهند داشت.
به موجب ماده 48 قانون آئین دادرسی مدنی شروع به رسیدگی در دادگاه مستلزم تقدیم دادخواست می باشد.
دادگاه قبل ازتقدیم دادخواست حق رسیدگی را نخواهد داشت.
دادخواست یکی از مهمترین اوراقی است که برای اقامه دعوی در مراجع قضایی مورد استفاده قرار میگیرد.
ستون های موجود در دادخواست باید به طور کامل و صحیح توسط خواهان و یاوکیل او تکمیل گردد ومدیر دفتر موظف است دقیقا آن را بررسی نماید تا نواقص دادخواست رفع شود و بدین وسیله ازتقدیم دادخواست های ناقص که موجب تضییع حقوق و طولانی شدن روند دادرسی و اتلاف وقت دادگاه می شود، جلوگیری شود.
دادخواست و پیوست های آن باید به تعداد خواندگان به اضافه یک نسخه تهیه و تقدیم شود.
فرم دادخواست به بر سه نوع است: دادخواست دادگاه عمومی (نخستین) دادخواست دادگاه تجدید نظر دادخواست دیوان عدالت اداری 2-2- اظهارنامه : اظهار نامه برگه ای است که هر کس می تواند قبل از تقدیم دادخواست، حق خود را به وسیله آن از دیگری به طور رسمی مطالبه نماید.
مشروط بر اینکه موعد مطالبه رسیده باشد.
اظهار نامه مانند دادخواست به صورت اورراق چاپی مخصوص در اختیار مردم گذاشته میشود.
قانون به مسوولین مربوطه اجازه داده است که از دریافت و ابلاغ اظهارنامه هایی که درآن مطالب خلاف اخلاق درج شده باشد خودداری نمایند.
اظهار نامه میتواند مشعر به تسلیم چیزی یاوجه یا مال یا سندی از طرف اظهار کننده به مخاطب باشد.
3-2- اخطاریه: دعوتنامه ای است که به وسیله آن طرفین پرونده یا گواهان یاسایر اشخاصی که حضور آن ها در دادگاه مهم است در دعاوی حقوقی به مراجع قضایی فراخوانده می شوند.
برگ اخطاریه به صورت چاپی تهیه و درمراجع قضایی مورد استفاده قرار میگیرد.
اخطاریه دردو نسخه تهیه وابلاغ می شود.
4-2- احضار نامه یا احضاریه : ورقه ای رسمی است در آن قاضی به حضور کسی، اعم از متهم یامطلع یاگواه به دادگاه و مراجع قضایی امرکرده باشد، درصورتی که دراحضاریه قید شده باشد که نتیجه عدم حضور جلب خواهد بود، چنانچه احضار شونده در مدت مقرر، خود را به مراجع احضار کننده معرفی نکند جلب خواهد شد.
احضار نامه در دو نسخه فرستاده می شود، یک نسخه را متهم گرفته ونسخه دیگر را امضا کرده به مامور ابلاغ رد می کند.
برگ احضاریه برای شاکی هم ارسال می شود اما ضمانت اجرای آن جلب نیست.
در احضار نامه اسم و شهرت احضار شده و تاریخ وعلت احضار و محل حضور ونتیجه عدم حضور باید قید شود، البته در جرائمی که مصلحت اقتضاء نماید علت احضار ونتیجه عدم حضور ذکر نخواهد شد.
قید کلاسه پرونده در سر برگ احضاریه ضروری است هرگاه درامر جزایی ابلاغ احضاریه به واسطه معلوم نبودن محل اقامت ممکن نشود و به طریق دیگری هم ابلاغ احضاریه ممکن نگردد با تعیین وقت رسیدگی ، متهم یک نوبت به وسیله یکی از روزنامه های کثیر الانتشار یامحلی احضار و در صورت عدم حضور، قاضی یا لحاظ مواد 217 و 218 قانون آئین دادرسی کیفری اظهار عقیده می نماید.
در ضمن تاریخ نشر آگهی تا روز دادرسی نباید کمتر از یک ماه باشد.
5-2- برگ جلب: جلب متهم به موجب برگ جلب صورت می پذیرد مضمون آن همان مضمون احضاریه است که باید به متهم ابلاغ شود مامور جلب پس از ابلاغ برگ جلب، متهم را دعوت می نماید که با او نزد قاضی حاضر شود چنانچه متهم امتناع نماید او را جلب و تحت الحفظ به مرجع قضایی تسلیم خواهد نمود، اشخاضصی که حضور پیدا نکرده و گواهی عدم حضور هم نفرستاده باشند به دستور قاضی جلب می شوند .
قاضی می تواند درموارد زیر بدون اینکه بدوا احضاریه فرستاده باشد دستور جلب متهم را صادر نماید: الف) درجرائمی که مجازات قانونی آنها قصاص، اعدام و قطع عضو میباشد.
متهمینی که محل اقامت یا شغل و کسب آنها معین نبوده و اقدامات قاضی برای دستیابی به متهم به نتیجه نرسیده باشد برگ جلب توسط قاضی صادر کننده دستور جلب امضا می شود.
6-2- دادنامه : فرم مخصوص تهی شده توسط قوه قضائیه است که پیش نویس رای بر روی آن نقش می بندد و امروز تایپ میشود و به امضا دادرس دادگاه می رسد.
مواردی که در دادنامه نوشته می شود عبارتند از: کلاسه پرونده، شماره دادنامه، تاریخ صدور رای، مرجع رسیدگی یا دادگاه صادرکننده حکم یا قرار، نام دادرس، مشخصات کامل و اقامتگاه متداعیین و وکلای آنها گردشکار شامل: خواسته دعوی یا موضوع دعوی و درخواست اصحاب دعوی و سپس رای دادگاه نوشته می شود.
رای: رای دادگاه اعم از حکم یا قرار در واقع مهم ترین قسمت دادرسی است چرا که متضمن تصمیم قضایی می باشد و نتیجه رای رسیدگی های دادگاه را در بر دارد.
پس از اعلام ختم دادرسی درصورت امکان دادگاه در همان جلسه انشاء رای نموده و به اصحاب دعوی اعلام می نماید درغیر اینصورت حداکثر ظرف یک هفته انشاء و اعلام رای می کند.
درامور مدنی رای دادگاه باید ظرف 5 روز از تاریخ صدرو پاکنویس شده و به امضای دادرس صادر کننده رای برسد.
در امور کیفری پس ازانشا رای .
دادنامه باید ظرف 3 روز پاکنویس و سپس به طرفین ابلاغ گردد.
7-2- اجرائیه: برگ مخصوصی است که در آ ن نام و نام خانوادگی و محل اقامت محکوم له و محکوم علیه و مشخصات حکم وموضوع آن و اینکه پرداخت حق اجرا به عهده محکوم علیه می باشد نوشته شده و به امضای رئیس دادگاه و مدیر دفتر رسیده به مهر دادگاه ممهور وبرای ابلاغ فرستاده می شود.
برگ های اجرائیه به تعداد محکوم علیهم به علاوه دو نسخه صادرمیشود.
یک نسخه ازآن پرونده دعوی ونسخه دیگر پس از ابلاغ به محکوم علیه در پرونده اجرایی بایگانی می گردد و یک نسخه نیز د موقع ابلاغ به محکوم علیه داده می شود.
در اجرای احکام مدنی رعایت موارد زیر ضروری است: هیچ حکمی از احکام دادگاههای دادگستری به موقع به اجرا گذارده نمیشود مگر اینکه قطعی شده یا قرار اجرای موقت آن در مواردی که قانون معین می کند صادر شده باشد.
همچنین احکام دادگاههای دادگستری وقتی به موقع به اجرا گذاشته می شوند که به محکوم علیه یا وکیل یاقائم مقام قانونی او ابلاغ شده و محکوم له یا نماینده و یاقائم مقام او کتبا این تقاضا را از دادگاه بنماید.
صدور اجرائیه با دادگاه نخستین است.
نکته اول: حکمی که موضوع آن معین نباشد قابل اجرا نیست.
نکته دوم: اجرای حکم با صدور اجرائیه به عمل می آید مگر اینکه در قانون ترتیب دیگری مقرر شده باشد.
8-2- واخواست نامه (اعتراض نامه): اگرمتعهد سفته در سررسید از پرداخت مبلغ مندرج در آن امتناع کند دارنده سفته مخیر است به موجب نوشته ای که واخواست یا اعتراض عدم تادیه نامیده میشود در ظرف مدت 10 روز از تاریخ وعده سفته اعتراض خود را به عمل آورد برگ واخواست سفته، ورقه چاپی رسمی بوده و تمبر قانونی نیز به تاریخ وعده و ابطال گردیده است.
بر گ واخواست طبق مقررات آئین دادرسی مدنی ابلاغ می گردد.
ابلاغ اوراق قضایی: ابلاغ واقعی این است که مامور ابلاغ ظرف دو روز، دادخواست و ضمائم آن را به شخص مخاطب در هر یک از محل کار یا سکونت ابلاغ نموده و در نسخه ثانی اوراق رسید اخذ نماید.
در صورت امتناع خوانده ازگرفتن اوراق.
امتناع او را قید و آن را اعاده نماید.
ب) ابلاغ قانونی : هرگاه مامور ابلاغ نتوانداوراق را به شخص خوانده برساند باید درنشانی تعیین شده به یکی از بستگان یا خادمان او که سن و وضعیت ظاهری آن برای تمیز اهمیت اوراق یاد شده کافی باشد ابلاغ نماید و نام و سمت گیرنده اخطاریه رادر نسخه دوم قید و آن را اعاده کند چنانچه خوانده یاهریک ازاشخاص فوق در محل نباشند یا ازگرفتن برگهای اخطاریه استنکاف کنند، مامور ابلاغ این موضوع را در نسخ اخطاریه قید نموده، نسخه دوم را به نشانی تعیین شده الصاق می کند و برگ اول را با سایر اوراق دعوا عودت می دهد در این صورت خوانده میتواند تا جلسه رسیدگی به دفتر دادگاه مراجعه و با دادن رسید، اوراق مربوط را دریافت نماید.
اهمیت ابلاغ واقعی: ابلاغ واقعی بهترین شکل ابلاغ قضایی است به همین جهت از گذشته اصرار بر این بوده که ابلاغ حتی المقدور به صورت واقعی انجام شود و ابلاغ قانونی به صورت استثنایی و تنها در مواردی انجام شود که واقعا دسترسی به مخاطب میسورنباشد،اما در عمل قضیه به صورت منعکس درآمده است، قانونگذار برای مقابله با این روش مقرر نموده است در کلیه مواردی که با موجب مقررات این مبحث اوراق به غیر از شخص مخاطب ابلاغ شود، در صورتی دارای اعتبار است که برای دادگاه محرز شود که اوراق به اطلاع مخاطب رسیده است ( م 83 ق .آ.د.م)