مقدمه فقر حیات اجتماعی را به مخاطره می افکند و کرامت انسانی را تهدید می کند.
در روایات اسلامی، نگرانی پیشوایان دین با این ممضون بیان شده که بعید نیست که فقر به کفر بیانجامد.
در عمل، جهان امروزه به طور مرتب با این پدیده مواجه است و در حالی که هدف اصلی جامعه بشری، حفظ شرافت و عزت نفس انسان هاست، فقر مادی و به همراه آن فقر فرهنگی افراد را در برابر یکدیگر یا در برابر یک نظام و یا حتی ملتها را در مقایسه با سایر ملت ها به ذلت می کشاند.
بحث درباره فقر به شکل جدی یکصد سال پیش توسط رونتری مطرح شد که بیشتر به نیازهای غذایی و سایر نیازهای اولیه اشاره داشت.
در دهه 60 سطح درآمد موضوع محوری بحث فقر و به تدریج با تکامل مفاهیم مربوط به آن، نهایتاً به بحث فقر انسانی و فقر قابلیتی در سال های اخیر منتهی شده است.
در واقع، طی دهه های گذشته مبارزه با فقر در صدر برنامه های توسعه کشورهای مختلف قرار داشته و موفقیت های قابل ملاحظه ای نیز به دست آورده است.
در ایرن نیز موضوع فقر و مبارزه با آن سابقه ای طولانی دارد، در گذشته مقابله با این پدیده شوم به صورت سنتی و خودجوش و بر اساس تعالیم انسانی صورت می گرفته است.
مروری بر تاریخ اجتماعی و فرهنگ کشور نشان می دهد که همواره جوامع محلی در میان خود تشکل هایی را داشته اند تا بتوانند نیازهای افراد تنگدست منطقه خود را رفع کنند.
اما با گذشت زمان و تکامل ساختارهای اقتصادی- اجتماعی معرفی نظامهای پیچیده تر حمایتی برای شناسایی و ارایه خدمات به جوامع آسیب پذیر وظیفه انکارناپذیر دولت ها تلقی شد.
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 اقدامات رشد اقتصادی فراگیر همراه عدالت اجتماعی آغاز شد و بر آن اساس علاوه بر تدوین و اجرای برنامه های توسعه پنج ساله، برخی اقدامات حمایتی دیگر در مقابل با فقر نیز به طور ویژه طراحی شد و به اجرا در آمد.
حاصل این اقدامات، توسعه گسترده خدمات و زیربناهای توسعه از یک سو و برخورداری بخش وسیعی از نیازمندان و محرومان جامعه از خدمات حمایتی، از سوی دیگر بود.
به بیان بهتر، طی بیست و پنج سال اخیر، امکانات آموزش و بهداشت، آب آشامیدنی، برق و ارتباطات (مخابراتی و حمل و نقل) در سطح کشور و به ویژه برای روستاها به طور قابل ملاحظه ای تأمین شده و نیز تعمیم و گسترش خدمات بیمه درمانی و ایجاد زیرساخت های مناسب شهری همراه با اجرای برنامه های حمایت از گروه های اجتماعی نظیر معلولان، زنان سرپرست خانوار و … از مهم ترین اقدامات فقر زدایی در سطح ملی بوده اند.
ابعاد مفهومی و نظری فقر فقر به معنای عدم برخورداری از حداقل امکانات معیشتی می باشد.
امکانات معیشتی ابعاد مختلف نیازهای اساسی از قبیل نیاز به غذا، بهداشت و درمان، مسکن، آموزش و پرورش، سوخت و … را در بر می گیرد هر خانواده ای که در تأمین هر یک از این نیازها در حد کفایت ناتوان باشد می توان آن خانواده را فقیر دانست.
فقر نسبی به عنوان ناتوانی در احراز آن سطح از معیشت که در جامعه کنونی آن را لازم یا مطلوب تشخیص داده می شود.
شکاف فقر: شکاف فقر شاخصی برای اندازه گیری شدت یا عمق فقر است و به لحاظ مفهومی مترادف با انحراف درآمد افراد فقیر از خط فقر تلقی می شود.
تجزیه و تحلیل فقر برای تجزیه و تحلیل فقر ابتدا باید مواردی مورد بررسی قرار گیرد از جمله: 1-خطوط فقر:ابزاری است برای تجزیه و تحلیل پدیده فقر و طرح ریزی سیاستهای مربوط به آن در جهت کاهش فقر در ترسیم خط فقط هدف تعیین سطحی از درآمد(مصرف) است که برای خرید حداقل استاندارد تغذیه و سایر مایحتاج کافی است و یکی از رایج ترین شیوه های مشخص کردن خط فقط مطلق است که عبارتست از تعیین دریافت حداقل کالری و پس از آن یافتن سطحی از هزینه یا درآمد که شخصی در آن رده در آمدی یا هزینه ای آن مقدار کالری را دریافت کند- روش دیگر که استفاده می توان کرد ابتدا حداقل هزینه یک بسته غذایی را که کالری زاست تعیین و سپس آن را بر سهم مواد غذایی از کل هزینه خانوارهایی که فقیر تشخیص داده شدهاند تقسیم کنیم.
فقر نسبی مقایسه موقعیت فرد یا خانوار با درآمد متوسط در سطح کشور 2-طرح اجمالی فقر، که با استفاده از اطلاعات قبلی در باب منابع درآمد، الگوی مصرف، فعالیتهای اقتصادی و شرایط زندگی و معیشتی مردم فقیر طرح ریزی می شود و در واقع دنبال این سؤال است که خط فقر چیست؟
چه تعداد مردم فقیر و بسیار فقیر هستند، شکاف یا فاصله تا چه اندازه بزرگ است؟
فقر به طور عمده روستایی است یا شهری و … طرح اجمالی فقر در واقع عکس فوری از فقر است اطلاعات لازم برای طرح اجمالی فقر را می توان از طریق:الف- بررسیهای آماری خانوار که در گزارشهای قبلی موجود است مثل اطلاعات درباره فرد، خانواده، سطح تحصیلات، سلامت، تغذیه و … ب-بررسیهای آماری جامعه: تعدادی از استانداردهای زندگی به تسهیلاتی مربوط می شود که از طرف جامعه تأمین گردد و به خانوار خاصی ارتباط ندارد مثل بازار کار و کالاهایی که توسط فقرا تولید یا مصرف می گردد و همچنین استفاده از مهمترین تسهیلات زیربنایی اجتماعی و اقتصادی ج-رهیافت گزینشی، اگر اطلاعات قبلی در دست نباشد از یک سری اطلاعات که قابل دسترسی است استفاده می کنیم اما نتایج چندان دقیق نیست.
د-شاخصهای اجتماعی: آمار و اطلاعات وزارتخانه های مختلف- سازمانهای ملل و … طرح اجمالی فقر علاوه بر متغیرهای فردی و خانوار شامل شاخصهایی از دستیابی به خدمات اجتماعی مثل بهداشت و سلامت و آموزش و حمل و نقل نیز می شود.
3-شاخصهای فقر:شاخصهای فقر می تواند برای اجرا یا ادامه تجزیه و تحلیل سیاستها و برنامه های کشور رهنمود لازم را ارائه دهد این شاخصها شامل: الف- شاخصهای درآمد:که از مکمل های اطلاعات در طرح اجمالی بدست می آید و سطح زندگی گروههای فقیر شهری و روستایی را مشخص می کند و در این شاخص شرایط تجاری روستایی یعنی اینکه چه کسانی در روستا بیشترین درآمد را دارند و میزان دستمزد کارگران غیر ماهر و نحوه گذراندن معیشت آنها چگونه است و اینکه شاخص قیمت های مصرف کننده برای افراد کم در آمد مشخص کننده وضعیت فقر می باشد.
بسا شاخص های اجتماعی: بسیاری از شاخصهای اجتماعی نشان دهنده میزان متوسط در سطح کشور است مثل سهم تولید ناخالص داخلی در هزینه های عمومی بخش اجتماعی چنانچه هزینه های بخش اجتماعی به طوری باشد که مورد استفده فقرا قرار بگیرد و می تواند از شاخصهای مهم فقر به شمار آید و شاخص دیگر در این بخش «خالص اسم نویسی در دبستان» و «کودکان در توسعه» که وضعیت سلامت و تغذیه و میزان مرگ و میر اطفال زیر 5 سال و واکسیناسیون و سوء تغذیه اطفال مورد بررسی قرار می گیرد و «زنان در توسعه» که تفاوت امید به زندگی در بین مردان و زنان به هنگام تولد و میزان باروری و مرگ و میر مادران مورد بررسی قرار گیرد و براساس گزارش توسعه هزاره جمهوری اسلامی ایران: درصد جمعیت زیر درآمد یک دلار در روز به طور قابل ملاحظه ای از 24/2 درصد در سال 1374 به 62/0 درصد در سال 1381 کاهش یافته است که نشان دهنده برنامه ریزیهای مختلف در جهت کاهش فقر است.
درصد جمعیت زیر درآمد یک دلار در روز به طور قابل ملاحظه ای از 24/2 درصد در سال 1374 به 62/0 درصد در سال 1381 کاهش یافته است که نشان دهنده برنامه ریزیهای مختلف در جهت کاهش فقر است.
و شکاف فقر بر اساس یک دلار در روز به طور فزاینده ای از 558/0 درصد در سال 1374 به 113/0 درصد در سال 1381 کاهش یافته است و بر اساس دوره کار در روز از 823/3 درصد در سال 1374 به 534/1 درصد در سال 1381 رسیده است.
هر دو روند به طرز جالب توجهی به پر کردن شکاف بین سطوح درآمدی فقیرترین خانوار ما و آستانه درآمدی یک و دوره کار کمک می کنند.
و نسبت کودکان زیر 5 سال که دچار کم وزنی هستند از 8/15 درصد در سال 1370 به 9/10 درصد در سال 1377 کاهش یافته است.
و نسبت دانش آموزانی که در پایه اول ثبت نام کرده اند از 1/78 درصد در سال 1369 به 1/89 درصد در سال 1381 افزایش یافته است.
وضعیت نرخ مرگ و میر نوزادان زیر یک سال 5/52 درصد در سال 1369 به 6/28 درصد در سال 1379 کاهش یافته است.
با توجه به شاخصهای ارائه شده می توان به ادامه برنامه جهت کاهش فقر امید داشت.
کاهش فقر رهیافت بانک جهانی برای کاهش فقر تأکید بر مسأله توسعه اقتصادی متمرکز است و آن را کلید کاهش فقر می داند (در سال 1960) اما در اواخر دهه 70 ارضای نیازهای اولیه انسانی بیشترین توجه را به خود جلب کرد و این باور را بوجود آورد که رشد به تنهایی نمی تواند هدف یا معیاری کافی برای ارزیابی میزان موفقیت در زمینه توسعه باشد و اینکه سرمایه گذاری روی منایع انسانی باعث افزایش درآمد و کاهش فقر خواهد شد از این رو مقاله ای به نام «راهبردهای کمک به کاهش فقر در کشور ما» در ژانویه 1991 تنظیم و به بحث گذاشته شد.
در گزارش توسعه انسانی 1990 آمده است که کشوهرایی که در زمینه کاهش فقر سرعت داشته اند از دو راهبرد استفاده کرده اند: الف- بهره برداری مولد از فراوان ترین مایملک فقرا یعنی نیروی کار آنان ب- تأمین خدمات اجتماعی اساسی برای فقرا روشن است که فقر از اختلاط عوامل فرهنگی، جامعه شناختی و سیاسی نیز سرچشمه می گیرد که درک این عوامل به پیدا کردن راهکارهایی برای کاهش فقر کمک می کند و همچنین باید بدانیم در زمینه تخریب محیط زیست فقرا بیشترین لطمه را می بینند آنها به علت دستیابی محدود به منابع و اعتبارات به هنگام شوکهای وارده به درآمدشان بیشتر از کسانی که درآمد بیشتری دارند لطمه می بینند بنابراین نتایج احتمالی سیاست ما و تغییرات را در تأثیر آن روی زندگی فقرا بسنجیم و یکی دیگر از سیاستهای پیشنهاد شده سیاست تعدیل است که از قدمهای اساسی برای ایجاد ثبات اقتصادی است که پایه لازم برای رشد پایا و کاهش فقر است و با دگرگونی نسبی در قیمت ها منابع را از تولید غیر تجاری به تولید تجاری سوق می دهد و با گذشت زمان فقرا از نتایج این برنامه متنفع خواهند شد و گروهی از فقرا در اثر این سیاست که با بالا رفتن قیمت ها همراه است لطمه می بینند که پیشنهاد در جهت رفع آن بدین گونه است که در جهت گیری مجدد هزینه های عمومی به طرف تسهیلات زیربنایی و خدمات عمومی برای فقرا گزارش جمهوری اسلامی ایران میزان شکاف قدرت خرید یک فرد از سال 1361 تا 1377 به شدت افزایش یافته است و روند فقر بین سالهای 1367 تا 1373 نزولی بوده اما بعد از آن در سال 1374 مجدداً در حد قابل توجهی افزایش یافته است و در سال 1375 کمی کاهش یافته است ولی هنوز بیش از سال 1373 می باشد.
و همچنین خط فقر نسبی در سال 1380 برای یک خانوار 5 نفره به قیمت ثابت 1380 در جامعه شهری 124869 تومان و در جامعه روستایی 71083 تومان بوده است و به دلایل بالا بودن هزینه زندگی در شهرها خط فقر در مناطق شهری همواره بالاتر از مناطق روستایی بوده است.
سیاستهای کاهش فقر گزارش توسعه جهانی سال 1990 که رشد گسترده استفاده از نیروی کار فراوان در کشورهای در حال توسعه را توصیه می کند باعث می شود جریان «کاهش فقر» با سرعت عملی گردد بررسی سیاستها موجب ارائه پیشنهادهایی به سیاستگزاران می شود جهت کاهش فقرا این سیاستها و راهبردها برای تمامی کشورها یکسان نیست و باید همراه با بررسی طرح اجمالی فقر این سیاستها مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند.
این سیاستها عبارتند از: 1-صورت مسائل سیاسی: اطلاعات اقتصادی مورد توجه بانک جهانی (ایفاد) در زمینه کاهش فقر در این موار است که فقرا را توانا می کرد جهت پاسخگویی به فرصتهایی برای بهبود زندگیشان و امکان استفاده از نیروی کار را برای آنان فراهم کند که در این زمینه مسائل مهم عبارتند از: اثرات سیاستهای اقتصادی کلان بر بیکاری، توزیع درآمد بین خانوارهای شهری و روستایی و بین بخشهای تجاری و غیر تجاری و … در کل سیاستهایی که در این زمینه باید مورد بررسی قرار گیرد عبارتند از: الف- سیاستهای تأثیرگذاری بر رشد اقتصادی و تقاضای نیروی کار شامل: سیاستهای تشویقی و انگیزشی (سوبسید- مالیاتهای غیر مستقیم- کنترل قیمت ها و …) - سیاستهای قانونی (مقررات بازار کار- قوانین حداقل دستمزد) - سیاستهای کلان اقتصادی ب: سیاستهای تأثیرگذاری بر انباشت و پایایی داراییها شاکل: -سیاستهای سرمایه انسانی (برخورداری فقرا از آموزش- سلامت- بهداشت- خدمات) سیاستهای حاکم بر سرمایه مالی، زمین و محیط سیاستهای قانونی سیاستهای بازدارنده که اغلب هدف خود را حمایت از فقرا توجیه میکند سیساتهای کلان اقتصادی- سیاستهای درست و حساب شده چجهت رشد پایدار و کاهش فقر 2-سیاستهای تأثیرگذاری بر رشد تقاضا برای نیروی کار: گزارش توسعه جهانی سال 1990 اهمیت رشد پایدار به منظور کاهش فقر و نیز اهمیت انحرافات سیاسی می تواند تأثیرات متفاوتی در مورد رشد فقر داشته باشد و سیاستهای خاص در این مورد عبارتند از: -سیاستهای تشویقی :سیاستهایی که مستقیماً بر روی قیمتهای نسبی محصولات تأثیر دارد مثل مالیات- قیمت گذاری- تعرفه و محدودیتهای تجاری- مالیاتهای خاص و … -چهارچوب مقررات با اینکه در ظاهر بسیاری از مقررات جهت کمک به فقرا وضع گردیده اما عملاً با شکست مواجه گردیده است و دستیابی فقرا به فرصتها را شکل میسازد و نفوذ به جای شایستگی باعث بدتر شدن وضع فقرا می شود زیرا آنان صاحب نفوذ نیستند و این بخش خود شامل سیاستهای دستمزد و اشتغال مقررات صنعتی و … سیاستهای کلان اقتصادی و موازنه های داخلی و خارجی پیش شرط رشد دراز مدت پایدار و کاهش فقر است هم چنین در وضعیت غیر معادل، اتخاذ سیاستهای مالی برای برگرداندن موازنه داخلی و خارجی 3-سیاستهای تأثیرگذار بر انباشت داراییها: ممکن است قیمتها درست و جوکلی برای استفاده از مقررات مساعد باشد اما اگر سیاستهای کلان اقتصادی روی روال درستی نباشد و فقرا نتوانند به شکلهای مختلف سرمایه دسترسی داشته باشند پیشرفت اندک است سیاستهایی که باعث رشد گستردهتری می شود که بر فقرا اثرات بیشتری در جهت جلوگیری از فقر خواهد داشت که عبارتند از: منابع انسانی: این قسمت شامل سیاستهای در زمینه آموزش و پرورش و یا آموزش ابتدایی سلامت و تغذیه- تنظیم خانواده- شبکه های امنیتی و… است.
سرمایه مالی:برای فقرا دستیابی به اعتبارات از جهت ایجاد توان سرمایه گذاری و هم چنین ازدیاد بازدهی و درآمد دارای اهمیت است اما دستیابی فقرا به اعتبار محدود است به دلیل اینکه شرط بانکها جهت وام داشتن وثیقه زیاد است و هم چنین سطح پایین سواد و فقدان دانش ریاضی در بین فقرا موجب شده آنها از دسترسی به اعتبارات دولتی محروم بمانند و به وسیله فشارهای اجتماعی قرض کنندگان نرخهای بهره بازار را جستجو می کنند و در این میان کشاورزان خرده پا کمترین امکان دستیابی به اعتبارات را دارند.
سیاستهای زمین: سیاستهای مربوط به روشن کردن ترتیبات زمین داران و اجاره داران مثل سهم بری- اطلاعات ارضی و … سیاستهای محیطی: اینکه چگونه فقر بر محیط بر فقر تأثیر می گذارد و اینکه سلامت فقرا شدیداً از خطرات و بلاهای محیط متأثر می شود مهمترین این بلاها شامل بیماریهای عفونی و انگلی و … است.
هزینه های عمومی و کاهش فقر باید این گونه بیان کرد که کلیه بخشها در یک بررسی هزینه عمومی با گرایش فقر مورد ارزیابی قرار می گیرد اما از طرفی شرایط هر کشور با کشور دیگر متفاوت است لذا با توجه به طرح اجمالی فقر اولین اقدام هر کشوری در مورد هزینه عمومی صورت گیرد و باید بخشهای اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد اما مسائل کشاورزی و زیربنایی نیز در بیشتر کشورها از اهمیت برخوردار است در کل می توان گفت هدف نهایی بررسی هزینه عمومی ارائه پیشنهادهایی به سیاستگزاران است در زمینه تخصیص مجدد منابع در محدوده بخشها تا به طریقی باعث پیشرفت سیاست کاهش فقر گردد و هدف میانی آن رسیدگی به این موضوع است نهادهای و هزینه های بخش چگونه متناسب و هماهنگ با هم عمل می کنند تا در جهت کاهش فقر پیش رویم و در کل در ارزیابی برنامه هزینه عمومی سراسری مسائل زیر جهت فراهم کردن اطلاعات پایه ای برای تجزیه و تحلیل مورد بررسی قرار گیرد.
1-روی چه چیزی و چقدر خرج شود؟
2-هزینه ها برای چه کسانی به مصرف می رسد 3-هزینه های عمومی که هدف آنها کاهش فقر است چه مقدار کارآیی دارند 4-آیا خدمات رسانی به میزان مؤثری انجام می گیرد 5-شبکه امنیت اجتماعی تا چه اندازه مؤثر است در ادامه این بحث باید عنوان نماییم که در بسیاری از کشورها اکثریت فقرا از کشاورزان که عبارتند از: خرده مالکان و اجاره داران و کارگران کشاورزی تشکیل میدهند بنابراین بالابردن بازدهی در این بخش از مجاری مهم «کاهش فقر» به شمار می رود اما بسیاری از اشتباهات هم به خاطر این مسئله بوده است از جمله، اعطاء سوبسید، دخالت بخش عمومی در جهت گذاری محصولات و ..
اگر خدمات و فعالیتهای ارائه شده از کارآیی لازم برخوردار و ضمناً سودآور باشند کشاورزان باید بتوانند بهای آن را بپردازند در غیر اینصورت معلوم می شود خدمات کارآیی لازم را نداشته اند.
و در پایان می توان گفت اگر هزینه های عمومی از جمله آب روستایی- حمل و نقل روستایی تنظیم خانواده برای روستاییان-بهداشت و درمان روستاییان و آموزش برای روستاییان انجام پذیرد می توان امید رفاه و کن شدن سطح فقر را در جامعه داشت.
شاخصهای فقر مناطق روستایی در سطح ملی برای سنجش رفاه نسبی جمعیت مناطق روستایی در گذشته تولید ناخالص استفاده می شد اما امروزه اعتقاد بر این است که این معیار، معیار مناسبی نیست و از چهار شاخص جدید در این زمینه استفاده می شود که عبارتند از 1-شاخص امنیت غذایی 2-رفاه نسبی 3-فقر همه جانبه 4-نیازهای اساسی شاخص امنیت غذایی: شاخص امنیت غذایی از ترکیب این نکات بدست می آید تأمین کالری مورد نیاز، رشد سرانه انرژی روزانه، تولید غذا و سطح خودکفایی در آن و نوسانات تولید غذایی و مصرف که به صورت تخصصی رتبه بندی می شوند کشورهایی که ظرفیت بالای تولید یا واردات مواد غذایی و نوسانات پایین تولید مصرف هستند وضعیت امنیت غذای خوبی دارند اگر شاخص امنیت غذایی در کشوری صفر باشد یعنی نبود امنیت کامل یعنی کشور نه واردات دارد و نه تولید که غیر ممکن است.
کشوری که شاخص امنیت غذایی 1 باشد خوب است بس (8/0-1) متوسط و کمتر از 8/0 از نظر امنیت غذایی پایین است.
و طبق بررسی ایفاد از بین 113 کشور مورد مطالعه کشور جبیوتی با ارزش 337/0 کمترین و میرال با 347/1 شاخص فقر همه جانبه بالاترین امنیت غذایی را دارد شاخص فقر همه جانبه به وسیله ترکیبی از درصد جمعیت زیر خط فقر، فاصله درآمد میان فقیران و نرخ رشد سالانه تولید سرانه ناخالص ملی محاسبه می گردد در ضمن امید به زندگی را می توان به جای توزیع درآمد در جمعیت زیر خط فقر به کار برد.
نظر بر این اساس کشور ما در سه گروه تقسیم بندی شده اند: فقر شدید (40/0 IPI)، فقر متوسط (20/0 > IPI > 40/0)، فقر نسبتاً کم (20/0 شاخص نیازهای اساسی برای سنجش این شاخص از اطلاعات آموزشی و بهداشتی استفاده می شود آموزش سواد آموزی بزرگسالان و آموزش ابتدایی بهداشت:«نرخ مرگ و میر اطفال، دسترسی به آب قابل شرب، پیشگیری از بیماریها) و این شاخص از صفر تا یک متغیر است.
بسیار نیازمند (50/0 BNI) نیازمند متوسط 50/0 (BNI) نسبتاً کم نیازمند (75/0 > BNI) شاخص رفاه نسبی برای دستیابی به شاخص رفاه نسبی از تلفیق FSI، IPI، BNI استفاده می شود در زیر است گزارشی از کشور خودمان داشته باشیم خط فقر از 75/12 درصد در سال 1374 به 99/8 درصد در سال 1381 کاهش یافته است و نشان می دهد فقرا از وضعیت بهتری برخوردار شده اند.
و آموزش ابتدایی از 85/0 درصد در سال 1369 به 97/0 در سال 1381 ارتقاء یافته است و درصد کودکانی زیر پنج سالی که از کم وزنی رنج می برند از 8/15 درصد در سال 1370 به 9/10 درصد در سال 1377 کاهش یافته است و شیوع کم زونی در مناطق روستایی 7/13درصد است که 1/4 درصد بیش از شیوع آن در مناطق شهری است و می توان گفت حدود 50 درصد از کودکان روستایی دچار کم وزنی هستند که بیشتر در استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان، هرمزگان، فارس و کرمان زندگی می کنند.
و به عنوان نتیجه از این قسمت می توانم بیان کرد برای فقرزدایی باید گروههای آسیب پذیر را شناخت و بر آن اساس برنامه ریزی کرد طبق تجزیه میدانی ایفاد جمعیت آسیب پذیر روستایی عبارتند از: خرده مالکانی که کمتر از 3 هکتار زمین جهت کشت دارند، افرادی زمین (صنعتگران- کسبه روستایی) شبانان چادرنشین، گروههای بومی، خانوارهای تحت سرپرستی زنان شاخصهای فقر روستایی در سطح خانوار دو موضوع درآمد در تعریف فقر روستایی بسیار مهم است و بر این اساس می توان از شاخصهای: محرومیت ماده در قالب خوراک ناکافی، سوء تغذیه، بهداشت نارسا، کمبود آموزش، پوشاک، مسکن، مصرف بدون تولید، ناتوانی در تأمین سوخت، دور افتادگی از مناطق شهری که باعث استفاده از خدمات شود، عوامل و حوادث طبیعی مثل زلزله .
قحطی و سیل، نوسانهای بازار، طلاق، جنگ، افت قیمتمحصول و ..
که باعث آسیب پذیری خانوارهای روستایی می گردد و متأسفانه برای شناخت این عوامل اطلاعات کافی هیچ گاه درست نیست.
شاخصهای جدید در اندازه گیری فقر در روستا اگر در اندازه گیری فقر در روستا شاخصهای قبل را مئرد استفاده قرار داده و شاخصهای جدیدی را هم به آن بیفزاییم بهتر قادر خواهیم بود وضعیت روستاهای کشور را ترسیم نموده و راهکارهای مناسب را تهیه و اجرا کنیم.
شاخص توانمندیهای اجتماعی و روانی روستاییان (مشارکت در گروههای مختلف- اعتماد به نفس و …) شاخص انسجام و اعتماد اجتماعی که از مولفهای اصلی سرمایه اجتماعی هستند و تأثیر سرمایه اجتماعی بر پیشرفت و توسعه به ما پوشیده نیست استراتژی فقر زدایی در کشورهای مختلف استراتژی فقرزدایی در کشورهای مختلف متفاوت است ولی وظیفه اصلی همه دولتها مبارزه با فقر است در اینجا به ذکر چند کشور و استراتژی های آنان به صورت تیتردار می پردازیم.
مصر احیای اراضی از طریق توسعه سیستمهای آبیاری- پرداخت سوبسید- اجرای برنامه گسترش بهداشت و آموزش- ایجاد فرصتهای شغلی و … مکزیک: توزیع زمین- بالا بردن تولیدات کشاورزی- اجرای برنامه های مقابله با سوانح طبیعی- افزایش بهره وری از طریق بالا بردن سطح آموزش- بهبود مسکن- دوره های کارآموزی و … هند: اشتغال در مناطق روستایی- تضمین اشتغال افراد بی زمین- احیاء مناطق خشک- برنامه غذا به ازاء کار و … اندونزی: در برنامه 5 سساله محور قرار دادن توسعه کشاورزی و رشد تولیدات مالزی: بازسازی اراضی موجود حاشیه ای- توسعه اراضی زیرکشت- بازستزی روستاها- اجرای طرح استان در چین با آنکه جمعیت مناطق روستایی که زیر خط فقر به سر می بر حد زیاد است اما به علت نرخ بالای رشد سرانه (GNP) از امنیت غذایی مناسبی برخوردارند ولی فقر مناطق روستایی قابل توجه است و کشورهای ایران، مراکش، به علت رشد سریع جمعیت فقر زیاد شده است و می توان گفت بین GNP و فقر دو جانیه همبستگی وجود دارد پاکستان پروکه GNP بالاترین مرتبه را دارد (در بین 114 کشور) از جهت فقر همه جانبه کمترین مرتبه را داراست و قابل ذکر است کشورهای سوسیالیستی مبارزه با فقر مناطق روستایی را مورد تأکید قرار داده اند مثل چین- میانمار- یمن جنوبی و قابل ذکر است توزیع جمعیت فقیر به صورت قاره ای: 63 میلیون نفر در آسی- 204 میلیون نفر در جنوب صحرای آفریقا-27 میلیون نفر در خاور نزدیک و شمال افریقا- 76 میلیون نفر در آمریکای لاتین پیشنهادات و انتقادات هم چنان که در بحثها دنبال سند و مستحضر هستیم در جامعه با توجه به شرایط و ویژگی های افتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و … نوع خاصی از برنامه ها را جهت از میان بردن مشکلات از جمله فقر می طلبد و واضح تر عنوان نماییم اگر از طرح اجمالی فقر که مختص در جامعه ای است و از آمار ما، اطلاعات و … استفاده نماییم بهتر قادریم برنامه ریزی هرچه بهتری جهت ریشه کن کردن فقر در جامعه داشته باشیم.
و در پایان اگر از اطلاعات موجود در کشور استفاده نماییم از جمله: طی بیست و دو سال گذشته سهم هزینه خوراکی شهری از 40 درصد به 25 درصد و هزینه خوراکی روستایی از 50 درصد به 45 درصد کاهش یافته است.
سطح درآمد خانوارهای روستایی پس از گذشت دو دهه به سطح سال 1361 رسیده است.
از سال 1363 تا سال 1379 خط فقر روستایی رشد سالانه ای عموماً معادل 22 درصد داشته است.
بیش از 59 درصد خانوارهای روستایی توان پس انداز ندارند اطلاعات از فضلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی سال چهارم شماره 17 بدست آمده است می توانیم چنین بیان نماییم اگر روند فعالیت ما و تصمیمات مسئولین رده بالای کشور به همین منوال بگذرد روز به روز فقر بیشتر گریبانگیر جامعه روستایی ما خواهد شد و لازم است با توجه به طرح اجمالی کشور تغییرات اساسی در روند اختصاصی و اجتماعی و … پیش بینی گردد.
نتیجه گیری با توجه به بحثهای ذکر شده در جهت تشخیص فقر از جمله فقر مطلق و نسبی و بررسی شاخصهای فقر در روستا و آمار و اطلاعات اعلام شده از گزارش توسعه انسانی و … مشخص و مبرهن است فقر در روستاهای ما زندگی را بر بسیاری از مردم مشکل نموده و آنان را دچار معضلات فراوان نموده است و پیداست وضعیت زندگی در روستاهای ما به مراتب سخت تر و سطح آن پایین تر از نقاط شهری است پس باید با استفاده از راهکارهای مناسب و تغییر ساخت در وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور سعی در بهتر کردن وضعیت روستاییان کشورمان داشته باشیم /.