دانلود مقاله هم زیستی انقلاب و نظام در انقلاب اسلامی

Word 69 KB 31624 20
مشخص نشده مشخص نشده تاریخ
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مروری بر تاریخ بیست ساله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نشان می دهد که دست اندرکاران انقلاب خواسته و یا ناخواسته مسیری را طی کرده اند که نه تنها نظام جمهوری اسلامی را بعنوان یک نظام نوین ، بر پایه های مستحکم نظامی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی استوار و تدریجاً قوام بخشیده بلکه از رهگذر ایجاد زمینه های لازم برای تداوم حرکتهای بالنده ، مانه ایستائی جنبش اسلامی نیز شده است .

    در اولین سال پیروزی انقلاب و علیرغم وجود بحرانهای متعاقب آن به همت رهبری انقلاب ، کلیه نهادها قانونی انقلاب طی انتخاباتهای متعدد تاسیس و تکوین گردید .

    در حالیکه با توجه به محبوبیت و مقبولیت رهبری انقلاب که می توانست بدون مراجعه به مردم نهادهای مزبور را تاسیس نماید امام خمینی از نظر استحکام رای و قدرت خارق العاده آینده نگری ، در همه زمینه‌ها از جمله تعیین حکومت ، انتخاب خبرگان قانون اساسی ، تصویب قانون مزبور ، انتخاب رییس جمهور و نمایندگان مجلس به آراء مردم مراجعه و بنیادهای نظام سیاسی را تشکیل داده و مستقر نمود .

    این شیوه عمل در تاریخ انقلابها فوق العاده نادر می باشد و انقلاب اسلامی اولین انقلابی است که در شرایط بحرانی بصورتی دمکراتیک زمینه مشارکت مردمی را در تاسیس نظام سیاسی فراهم کرد تا آیندگان نتوانند بسادگی و با یک فرمان و نشست و برخاست آنرا تغییر داده و متزلزل نمایند .

    جنگ تحمیلی و قبل از آن بحرانهای داخلی در اکناف کشور توسط عوامل ضدانقلاب داخلی و با حمایت خارجی موقعیتی را بر انقلاب تحمیل کرد که بناچار می بایست اساسی مستحکم در ارکان نظام کشور بوجود‌آورد و جامعه را آماده دفاع و رویارویی با دشمنان داخلی و خارجی نمود .

    رهبر انقلاب ، بموازات تصفیه ناسالم از ارگالنهای نظامی و انتظامی کشور ، اعاده حیثیت به ارگانهای مزبور و جلوگیری از فروپاشی این ارگانها نهادهای انقلابی و نظامی و انتظامی و بسیج همچون سپاه پاسداران و کمیته های انقلاب اسلامی را که بر پایه حضور داوطلبانه نیروهای انقلابی شکل گرفته و در نتیجه پیراسته از ضعفهلا و کاستیهای نیروهای مسلح رسمی و آراسته به مقابله و ستیز مجدانه تر و مسئولانه تر با دشمن بود ، بوجود آورد و به همین جها علی رغم حمایت قدرتهای بزرگ از رژیم عراق ، هوشیاری و واقع‌بینی و مآل اندیشی رهبر انقلاب در جلوگیری از فروپاشی ارگانهای نظامی و انتظامی کشور و ایجاد نهددهای انقلابی بشرح فوق توانست ضمن ناکام ساختن دشمن ، بیرون راندن خصم از خاک کشور و تقویت و انسجام هر چه بیشتر نروهای مسلح ، اندوخته های بسیار گرانبهای حاصل از هشت سال دفاع مقدس را وسیله استحکام نظام نوپای جمهوری اسلامی نیز قرار دهد و این حقیقتی است مورد اعتراف اغلب صاحبنظران و استراتژیستهای جهانی .

    رهبران انقلاب در دهه اول انقلاب بخاطر بحگرانهای سیاسی و نظامی بعد از انقلاب همه تلاش خود را مصروف حل و فصل مشکلات سیاسی و نظامی نموده و در دوران هشت ساله جنگ تحمیلی نیز که بطور طبیعی همه امکانات خود را در خدمت جنگ قرار داده و امکان رسیدگی و سر و سامان بخشیدن به اقتصاد بیمار و وابسته کشور را کمتر پیدا کرده بودند با پایان یافتن جنگ فرصت بالنسبه مناسبی برای بازنگری و ایجاد تحول بنیادین در این بخش مهم از نظام سیاسی کشور بدست آوردند .

    و با این ارزیابی عمیق که مهمترین اصل در رکن اقتصاد ، رهائی از وابستگی آن به خارج بویژه به قدرتهای استثماری غرب و بالاخص آمریکا بود ، خود اتکائی را به عنوان اصلی انکارناپذیر در ساختار اقتصادی کشور مورد نظر قرار دادند .

    در پی این طرز تفکر ، تهیه برنامه پنجساله اول و دوم با هدف حل و فصل مشکلات اقتصادی کشور در اولویت قرار گرفت و برای دو دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی برنامه ریزی شد .

    اساس برنامه اقتصادی کشور بر چهار پایه قرار داشت که عبارت بودند از بازسازی خرابیهای دوران جنگ ، محرومیت زدائی ، جبران عقب ماندگی باقیمانده از رژیم شاه‌ ، برقراری عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه ثروت .

    در این راستا قدمهای موثری برداشته شده که به تحقیق می توان ادعا کرد چهره اقتصاد کشور دگرگون گردیده و بسیاری از آثار خرابیهای گذشته از بین رفت و گامهای موثری در مسیر خود اتکائی و رهائی از وابستگی به اقتصاد تک محصولی برداشته شده است و این همه در شرایطی صورت گرفته که تحریمهای جهانی با فشار دولت آمریکا همچنان بر اقتصاد کشور سنگینی می کرد که البته باید گفت این امر خود دارای برکاتی بود که کارگزاران اقتصاد کشور را به فکر تقویت و بهره‌برداری هرچه بیشتر از منابع داخلی واداشت .

    اگرچه در ان راستا گامهای بلند و موثری برداشته شده لیکن باید اذعان کرد که هنوز راه ناهموار و درازی در پیش است که علیرغم فشارهای سنگین بویژه کاهش فوق العاده قیمت نفت عزم و اراده ملی می تواند از ناهمواری و درازی این راه بکاهد .

    بر کسی پوشیده نیست که انقلاب اسلامی قبل از آنکه یک انقلاب سیاسی و یا اقتصادی باشد یک انقلاب فرهنگی برای احیاء ارزشهای دینی خود بوده است .

    رژیمشاه با تکیه بر دو عنصر غربزدگی و در خدمت گرفتن برخی از امتیازات فرهنگ ایرانی قبل از اسلام ، تلاش زیادی در زدودن ارزشها و سنتهای دیرینه عقیدتی و فکری از جامعه عمیقاً مذهبی ایران نمود .

    این حرکت در زمان پهلوی اول آغاز و تا پیش از ظهور انقلاب اسلامی ادامه داشت .

    اگر چه رژیم در عمل موفق بقطع ریشه های عمیق و مستحکم فرهنگ دینی مردم مسلمان ایران نشد لکن تا حدود زیادی مظاهر فرهنگ غربی خصوصاً قسمت مبتذل آنرا به عنوان ارزش مسلط در نظام سیاسی و اجتماعی کشور حاکم ساخت .

    انقلاب اسلامی با بازگشت به ارزشهای مورد قبول جامعه بر خلاف تصورات بسیاری از اندیشمندان غربی در خصوص سپری شدن دوره دین‌داری و دین مداری ، موجب شگفتی همگان گردید .

    بویژه که تطبیق ارزشهای مذهبی با جامعه مدرن اواخر قرن بیستم کارتقریباً محال و غیرمممکنی به نظر می رسید .

    انقلاب اسلامی با کمک متفکرین و علمای مذهبی و با استفاده از کارشناسان و متخصصین متعهد خود نشان داد که نه تنها عصر حاکمیت نگذشته بلکه با توجه به یاس و ناامیدی جوامع غرب سرمایه داری و شرق کمونیستی زمان بازگشت به فطرت الهی - آسمانی بشریت فرا رسیده که مقتضی حاکمیت فرهنگ و موازین دینی است .

    فروپاشی نازمانی بلوک شرق و سردرگمی جوامع غربی و رو آوردن انسانهای مستاصل و خسته از ماشین صنعتی غرب و ظهور نهضت الهیات رهایی بخش و بالاتر از آن پیروزی انقلاب اسلامی با تکبه بر تعالیم مذهبی همه از نشانه های تحول عمیق و بنیادین در جوامع بشری است .

    نشانه هایی که اغلب اندیشمندان و متفکرین امروزه را معتقد نموده که قرن بیست و یکم قرن بازگشت مذهب و بالاتر از آن اقتدار اسلامی می باشد و البته ، با اذعنان به این تغییر ساختار فرهنگی یک جامعه تحت سلطه مستمر و ممتد استدلال و بیدادگری حکام جور و در قرون معاصر تحت نفوذ و تهاجم فرهنگ غرب نیازمند مدت زمان طولانی و حوصله فراوانی است .

    رهبران انقلاب اسلامی در عن تلاش برای تاسیس ساختار نظام سیاسی که شرح آن گذشت ، به تبع ماهیت مکتبی نظام ، رسالت خود را با تشکیل نظام جمهوری اسلامی پایان یافته تلقی نکردند بلکه در جهت تداوم انقلاب و حفظ روحیه و آمادگی انقلابی جامعه ایران و حتی گسترش آن تلاش چشمگیر را صورت داده و فراتر از آن برخلاف بسیاری از انقلابهای ناسیونالیستی هدف و آرمان انقلاب را محدود به کشور ایران ندانسته بلکه برای گسترش مکتب و ایدئولوژی انقلاب به سایر نقاط جهان برای خود رسالتی جهانی و تاریخی قائل اند .

    شایان ذکر است که همین امر باعث شد عنلیرغم گذشت بیش از بیست سال از پیروزی انقلاب ضمن حفظ روحیه انقلابی و انتقال آن به نسل جدید ، این روحیه به برخی ملت های مسلمان دیگر نیز منتقل شود .

    خوشبختانه تدوین کنندگان قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز به این نکته مهم و اساسی توجه داشته و در مقدمه و بسیاری از اصول آن رسالت جهانی انقلاب پرداخته و بر مقدمه آن چنین مطرح نموده اند که : قانون اساسی با توجه به محتوای اسلامی انقلاب ایران که حرکتی برای پیروزی مستضعفین بر مستکبرین بود زمینه تداوم انقلاب را بر داخل و خارج کشور فراهم نمود .

    بویژه در گسترش روابط بین المللی با دیگر جنبش هاس اسلامی و مردمی می کوشد تا راه تشکیل امت واحد جهانی را فراهم کند .

    و استمرار مبارزهدر نجات ملل محروم تحت ستم در تمامی جهان قوام یابد .

    از طرف دیگر با توجه به باور مسلمانان و بویژه شیعیان، انقلاب اسلامی خود مقدمه و زمینه ساز انقلابی بزرگتر و گسترده تر به رهبری مهدی موعود خواهد بود که این خود موجب امیدواری بیشتر و حفظ روحیه انقلابی می گردد .

    به عبارت دیگر واژگونی نظام پهلوی و تاسیس نظام جمهوری اسلامی هدف نهایی نبوده بلکه فتح باب یا برپایی اولین سنگری بوده که خود سنگ بنای تهاجم وسیعتری برای فتح سنگر های دیگر است .

    با این ترتیب ، قبول متعالی و جهانی بودن اهداف انقلاب واعتقاد به وقوع انقلابی بزرگتر در سطح جهان برای رهایی بشریت از سلطه مستکبران و حاکمیت مستضعفین مقتضی آنست که علاوه بر بسنده نکردن به تاسیس نظام جمهوری اسلامی ایران و حفظ روحیه انقلابی در ملت مسلمان ایران و گسترش آن به سایر ملت های مسلمان حتی ملل مستضعف غیرمسلمان را نیز وجهه همت خود قرار می دهد .

    همانطور که قبلاً ذکر شد در انقلابهای دیگر جهان و در یک مطالعه تطبیقی ، اهمیت نقش سه رکن انقلاب ، مردم ، رهبری و مکتب همانند اهمیت نقش سه رکن مزبور در انقلاب اسلامی نبوده یا از زاویه های دیگر در انقلاب های مزبور ، این قدرت انقلابی نبوده که نظام های پیشین را واژگون و نظام های جدید را تاسیس نموده بلکه در واقع این زوال و انحطاط تدریجی و طبیعی نظام های پیشین بوده است .

    که این نظام ها را محکوم به سقوط و نابودی کرد است تا نظام انقلاب بر خرابه های رژیم پیشین شکل گرفته و بوجود آید و اما در انقلاب اسلامی این در واقع نقش عظیم مردم و رهبری و مکتب است که قابلیت واژگونی نظام خودکامه حاکم واستقرار نظامی مبتنی بر مکتب و متکی به مردم را دارا بوده است .

    البته نباید فراموش کرد که پس از پیروزی انقلاب تلاش زیدی از طرف لیبرال ها صورت گرفت که به پیروی از نظریات و تئوریهای سابق الذکر انقلاب را متوقف و نظام سیاسی جدیدی را جایگزین نظام انقلابی کنند .

    و در همین رهگذر است که مهندس بازرگان نخست وزیر دولت موقت یک هفته پس از انتساب خود به سمت نخست وزیری در یک مصاحبه تلویزیون و بصورتی دلسوزانه ضمن تشکر از مردم و رهبران جنبش اعلام کرد : اینک که انقلاب به اهداف خود رسیده و رژیم شاه سرنگون و نظام جدیدی در حال شکل گیری است توصیه می گردد که مردم به خانه ها و به کارهای خود برگشته روحانیون هم به مساجد و حوزه های درس و بحث مراجعت نموده و صحنه را برای دولتمردان و بوروکراتها برای سر و صورت دادن به کارها و تشکیل نظام جدید خالی کنند !!

    .

    حضرت امام (ره) که با هوشیاری فراوان و درایت خاص خود می‌دانستند، غرض از بازگشت مردم به خانه ها و کارهای خود بازستاندن روحیه انقلابی از آنها و فراموش کردن شعارها و ارزشهای انقلابی و غرض از مراجعت روحانیون به مساجد و حوزه های درس و بحث ، بازستاندن ماهیت مکتبی انقلاب و باز پس گرفتن نقش رهبری روحانیت از انقلاب است ، به مقابله جدی با آن اظهارات برآمده اعلام کردند که مردم باید در صحنه باقی بمانند و روحانیون نیز باید همچنان به حضور فعالانه خود در صحنه سیاست ادامه دهند .

    علاوه بر این علیرغم مخالفت و بی میلی دولت موقف ضمن تشکیل نهادهای انقلابی و به موازات ایجاد تغییرات در ساختار اداری نظام سابق و دگرگونی ارزشهای مسلط به تداوم انقلاب و حفظ و گسترش ارزشهای آن ، انقلاب اسلامی را از گزندی که در کمین داشت رهایی بخشیده ، تداوم آن را بیمه کردند .

    در این خصوص امام از عمق دل و اندیشه می دانستند که آنچه ظاهراً رایحه حفظ نظم و انضباط از آن استشمام می شد در واقع با نفس الامر چیزی جز تهی ساختن انقلاب از ماهیت مکتبی ومردمی خود به رهبری روحانیت بود .

    و با این ترتیب امام در عین داشتن نقش مهم در راس نظام جمهوری اسلامی بعنوان «رهبر» با ختیارات مصرح در قانون اساسی موقعیت خود را به عنوان رهبر انقلاب حفظ نموده و به رسالت خود ادامه دادند .

    نکته جالب توجه اینکه بعد از رحلت امام و تعیین جانشین ایشان برخی رسانه های جمعی با اغتنام از فرصت پیش آمده و با این هدف که دوران انقلاب را پایان یافته اعلام کنند حضرت ایه الله خامنه ای را بعنوان رهبر جمهوری اسلامی و نه رهبر انقلاب مطرح کردند که با هوشیاری نیروهای انقلابی و با این استدلال که انقلاب هنوز به پایان خود نرسیده است تلاش موذیانه این رسانه ها خنثی شده و در نتیجه این هوشیاری عنوان رهبر انقلاب همچنان به قوت خویش باقی ماند .

    در حقیقت می توان گفت که نظریه جایگزینی نظام بجای انقلاب در انقلاب اسلامی مصداق پیدا نکرده بلکه این دو پدیده نوعی همزیستی را با یکدیر ادامه داده اند .

    جمهوری اسلامی در عین اینکه یک نظام سیاسی بوده و اداره یک کشور را بر عهده دارد ، توانسته است شرایط انقلابی را نیز به موازات شکل‌گیری نظام همچنان حفظ کند .

    مردم در عین اینکه خود را در امور روزمره تابع نظام سیاسی دانسته و شکل گیری و تداوم آن بویژه با حضور در انتخاباتهای مکرر و پی در پی همچنان حضور و مشارکت فعال دارند .

    در عین حال با حضور در تظاهرات خیابانی در مراسم مختلف همچون روز جهانی قدس ، سالگرد پیروزی انقلاب، تجمع فرهنگی نمازهای جمعه و جماعات و ...

    روحیه انقلابی خود را حفظ نموده و در جهت گسترش این روحیه و انتقال آن به فرزندان خود اهتمام بسیار دارند .

    جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و تشکیل بسیج و حضور گسترده و داوطلبانه زنان و مردان پیر و جوان در خط مقدم جبهه و پشت جبهه تنها از طریق جنبش های انقلابی و روحیه انقلابی میسر می بود .

    نظام سیاسی یقیناً قادر نبود از طریق ساختارهای اداری ،نظامی و تشکیلاتی خود به چنین اقدامی دست زده و نیروهای مردمی را بصورتی داوطلبانه و دست شسته از مال و جان برای دفاع از آرمانها و ارزشهای خود بسیج نماید .

    در سال آغازین جنگ تا زمانیکه بنی صدر فرماندهی کل قوا را بر عهده داشت در شیوه اداره جنگ ، اهداف و انگیزه های آن بحث و اختلاف جدی وجود داشت .

    از یک طرف لیبرالها به رهبری بنی صدر عقیده داشتند جنگ تحمیل شده بر ما یک جنگ سرزمینی بوده است که می باید بر پایه دفاع از وطن و آب و خاک آن را پیش برد ، از طرف دیگر امام و انقلابیون اعتقاد داشتند که این جنگ یک جنگ ارزشی میان اسلام و کفر است و هدف دشمن تنها اشغال سرزمین نیست بلکه هدف غائی وی نابودی و شکست انقلاب اسلامی است .

    از یک طرف بنی صدر و دستیاران او بر این باور بودند که جنگ بوجود آمده جنگی است کلاسیک که می باید با استفاده از نیروهای آموزش دیده و در استخدام نظام سیاسی اداره و هدایت شود ،از طرف دیگر نیروهای انقلابی بر مردمی بودن جنگ پافشاری کرده و معتقد بودند بدون بسیج نیروهای انقلابی و مردمی و به شیوه انقلابی نمی توان با دشمن جنگید و او را شکست داد و در عمل هم بعد از برکناری بنی صدر ، در واقع جنگ نه توسط نظام بلکه توسط انقلاب اداره و هدایت شد و این خود به حفظ و تداوم روحیه انقلابی در طول دوران جنگ کمک فوق العاده ای کرد .

    در انقلابهمای دیگر ، غیبت مردم از صحنه مبارزه بعد از تشکیل نظام سیاسی نه تنها موجب شد که مشارکت سیاسی آنها در تشکیل نظام سیاسی به حداقل رسیده و نهایتاً به دیکتاتوری منجر و دیکتاتورهائی همچون ناپلئون، استالین و ...

    بر اریکه قدرت تکیه زده و رقبای خود را از صحنه خارج کنند ، بلکه با حذف یکی از ارکان مهم انقلاب که حضور گسترده مردم در صحنه بود به عمر انقلاب نیز خاتمه داده شده و در نتیجه نظام سیاسی جایگزین انقلاب شود .

    و بدیهی است که در اینصورت مردم با سرخوردگی و از دست دادن روحیه انقلابی ضمن آن که رسالت خود در حفظ و تداوم روحیه انقلابی را از دست میدهند چیزی برای انتقال آن به نسل یا نسلهای بعدی نیز در اختیار ندارند .

    ایدئولوژی انقلاب در برخورد با واقعیتهای موجود و قدرت طلبی رهبران نظام در فرانسه و روسیه به فراموشی سپرده شد و یا اینکه برای توجیه تصمیمات و اقدامات دولتمردان مسخ شده و فی الواقع به مسلخ برده و سر بریده شده .

    در حالیکه در انقلاب اسلامی ، ایدئولوژی انقلاب و اصول معیارهای آن نه حفظ شد بلکه با واقعیت های موجود نیز همخوانی پیدا کرد به این معنا که ضمن حفظ اصول و معیارهای ارزشی انقلاب از واقعیتهای موجود در حدیکه با این اصول و معیارها در تضاد نباد نیز استفاده مطلوب بعمل آمد .

    در سایر انقلابها رهبران انقلاب یا توسط مدیران و تکنوکراتهای نظام بر کنار شده و از صحنه سیاسی حذف گردیدند و یا اینکه خود با تبدیل رسالت و ماموریت خود ، نه بعنوان رهبران انقلاب بلکه بعنوان مدیران نظام سیاسی جدید عمل کرده و تکنوکراتهائی از آب در آمدند که برای حفظ نظام سیاسی جدید آرمانها و جایگاه قبلی خود را به فراموشی سپردند .

    در حالیکه در انقلاب اسلامی می توان به جرات ادعا کرد که رهبران انقلاب همواره خود را در دو جایگاه دیده اند ، یکی جایگاه قبلی که قهراً تداوم رهبری انقلاب را در پی داشته است و دیگری جایگاه مدیریت نظام سیاسی جدید که متضمن تحکیم و تثبیت این نظام بوده است .

    فی المثل رئیس جمهوری ایران در عین اینکه خود را مدیر نظام سیاسی می دید و بر این امر اهتمام می ورزید ، در نماز جمعه بعنوان امام جمعه خود را در قالب یکی از رهبران انقلاب اسلامی دیده و همچنانکه خصلت رهبری انقلاب است رسالت خود را به انجام می رساند .

    در خصوص حضور و مشارکت داوطلبانه مردم در صحنه انقلاب نیز نه تنها حفظ سنت ها و مراسم خاص مذهبی همچنان اعمال و تداوم یافت بلکه ضمن نهادینه شدن ، صورتی موافق طبع نظام سیاسی کشور نیز یافت .

    از جمله تجمعهی داوطلبانه و در عین حال غیررسمی که بعد از انقلاب برای استمرار حضور و مشارکت داوطلبانه مردم در انقلاب احیاء گردید مراسم عبادی - سیاسی نماز جمعه می باشد .

    این امر که از سنت های دیرینه اسلامی و در اغلب کشورهای اسلامی بصورت پراکنده و بدون محتوای سیاسی ، رایج است ، در ایران به خاطر حاکمیت نظام ظلم و جور منسوخ و تعطیل شده بود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی مجدداً احیاء و بصورت واحد هماهنگ در اکثر شهرها برگزار می گردد .

    ویژگی نمازهای جمعه در این است که توده های مردم از عمه اقشار جامعه همه هفته بدور هم جمع شده و خطیب جمعه با طرح مسائل عبادی - سیاسی نه تنها موجب افزایش آگاهیهای مردم از مسائل سیاسی - اجتماعی مورد نیاز جامعه میگردد بلکه همواره روحیه انقلابی را در آنها زنده و پویا نگهداشته و اجازه نمی دهد که مردم که یکی از ارکان سه گانه مهم انقلاب هستند از صحنه خارج شده و نسبت به مسائل روز بی تفاوت شوند .

    نکته جالب و قابل ذکر در خصوص نمازهای جمعه از نظر تاسیس ، آن است که این نمازها رابطه تنگاتنگی با سه رکن انقلاب دارند ، به این معنی که نمازهای مزور اولاً نهادی از مکتب انقلاب می باشند ثانیاً از آن جهت که رهبری انقلاب ، هدایت این مراسم را راساً بر عهده داشته و یا هدایت مراسم مزبور را بعهده ائمه جمعه منصوب از طرف خود محول می نمایند و به این ترتیب با نمازهای جمعه بی واسطه یا مع الواسطه در ارتباط می باشند و ثالثاً اینکه نمازهای جمعه ارتباطی نهادین با ساختار نظام جمهوری اسلامی ندارند .

    مراسم جهانی «روز قدس» که همه ساله در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان در ایران و برخی کورهای اسلامی و غیراسلامی بر پا می گردد بیانگر دو نکته اساسی است .

    نکته اول یادآور این امر است که انقلاب با سقوط رژیم شاه پایان نیافته و سنگر بعدی آزادسازی قدس شریف می باشد.

    و نکته دوم اینکه مسئله قدس خاص قوم و ملت خاصی نبوده بلکه همه اقوام و ملل مسلمان شرعاً موظفند برای آزادسازی قدس از تمام شیوه هائیکه مستلزم این آزادسازی است قیام و اقدام کنند و متاسفانه این در شرایطی است که اگر چه نیروهای غیرمذهبی و لائیک در جهان غرب بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اسلحه را بر زمین گذارده و در سازش و مصالحه با اسرائیل از یکدیگر سبقت نیز می گیرند ، لکن این کمال امیدواری است که اتخاذ شیوه‌ای مردمی خود موجب شعله ورتر شدن آتش انقلاب بر پایه ارزشهای اسلامی در جهان اسلام شده و در حقیقت تلاش غرب و استکبار جهانی را برای خاموش کردن قیام مردم فلسطین خنثی نموده و نکته حائز اهمیت بیشتر آنکه علیرغم تلاش نیروهای غیرمذهبی و لائیک ، این نهضت را از حالت قومی، سرزمینی و ملی به یک حرکت ایدئولوژیک اسلامی تبدیل نموده است .

    با این ترتیب بطوریکه ملاحخظه می شود ، روز جهانی قدس موجب برقراری پیوندی عمیق میان حرکت انقلابی مردم ایران و سایر جوامع اسلامی شده و از این رهگذر رکن مشارکت مردمی انقلاب را گسترده تر و وسیع تر نیز نموده است.

    علاوه بر این در طول بیست سال گذشته همه ساله روز 22 بهمن را مردم انقلابی ایران با پای پیاده به سوی میدان آزادی حرکت و تجمعی را فستیوال گونه بوجود آورده اند که در تاریخ انقلابها بی نظیر است .

    این مراسم ضمن آنکه فارغ از همه تشریفات رسمی است ، آنچنان برای مردم ایران از همه اقشار کوچک و بزرگ دنیا زیبا و خاطره برانگیز است که کمتر کسی حضور در آنرا از دست می دهد و همه ساله گسترده تر نیز شده است .

    حضور در این مراسم در واقع نه برای استماع سخنان سخنران و نه برای دیدن عملیات متداول در این نوع مراسم از جمله آتش بازی و غیره است بلکه صرفاً برای حضور در صحنه و تایید خاطره پیروزی انقلاب اسلامی می باشد ، بهمین جهت اغلب مردم با وصف آنکه هنوز به میدان تجمع نرسیده ، شاهد بازگشت دیگران هستند ، معذلک به راه پیمایی خود تا حضور در میدان آزادی که یادآور بهترین خاطرات انقلابی آنهاست ادامه می دهند .

    حضور و مشارکت مردم به این نوع مراسم و بزرگداشت های غیررسمی و داوطلبانه که برای تداوم انقلاب صورت می گیرد محدود نمی شود بلکه مردمی برای تحکیم پایه های نظام اسلامی در طول بیست سال گذشته در سطحی وسیع در انتخابات مختلف حضور داشته و در حقیقت از نظر مشارکت سیاسی در نیا کم نظیر و در برخی موارد بی نظیر بوده است .

    در این رهگذر مردم ایران در انتخابات خبرگان تعیین رهبری ، ریاست جمهوری ، مجلس شورای اسلامی بالغ بر بیست بار پای صندوق های رای حاضر شده و آراء خود را به صندوقها ریخته اند .

    نکته حائز اهمیت در این خصوص آن است که علیرغم پیش بینی های بعمل آمده از سوی مخالفین نظام ، کم و کیف مشارکت مردم در این رای گیریها ، سستی و بی پایه بودن پیش بینی های لجوجانه و عنادآمیز مخالفین مزبور را ثابت نموده است .

    در حقیقت مردم در انقلاب اسلامی دو نقش اساسی برای خود قائل و این هر دو نقش را به کمال ایفاء نموده اند ، نقش اول حضور مداوم در صحنه‌های عمومی با هدف تداوم انقلاب و حفظ دست آوردهای آن و نقش دوم ،‌ حضور در انتخاباتهای رسمی با هدف تحکیم بنیادهای نظام سیاسی نوپای خود .

    در اغلب انقلابها برای تجمع انقلابیون و ایجاد هماهنگی ، برنامه‌ریزی و هدایت انقلاب کانونهای معینی وجود داشته که اغلب با شروع انقلاب ، ایجاد شده و با توقف انقلاب تعطیل کشیده شده است .

    فی المثل در خصوص انقلاب فرانسه می توان از باشگاههای ژاکوبنها و در انقلاب روسیه از شوراهای کارگران و سربازان یاد کرد .

    در حالیکه انقلاب در ایران از مساجد آغاز و در واقع ، مساجد است که به کانون تحرک و تجمع انقلابیون مبدل شد .

    مسجد که از آغاز ظهور اسلام ، مهمترین کانون تجمع و تشکیل برای مراسم عبادی - سیاسی مسلمانان بوده است ، همواره چه در دوران رکود و سکون جوامع اسلامی و چه در دوران جوش و خروش آنها به عنوان کانونی برای تجمع مسلمانها و بر پا داشتن نماز و سایر مراسم دینی مورد بهره برداری قرار گرفته است .

    مساجد از کانونهای کاملاً مردمی بوده که با دست آنها ساخته و با هزینه خودشان اداره شده است .

    در انقلاب اسلامی نیز با توجه به رهبری و هدایت انقلاب توسط علمای مذهبی ، مساجد کانون و محور فعالیت های انقلاب گردید و بعد از پیروزی انقلاب نیز با آغاز جنگ تحمیلی بعنوان محور و مرکز اعزام نیروهای داوطلب به جبهه ها و انجام خدمات پشتیبانی ،‌بیشترین نقش را در تداوم حرکت انقلابی بر عهده گرفت .

    اینک نیز مساجد همچنان و بیش از گذشته فعال بودهو برخلاف دوران قبل از انقلاب به حالت رکود و سکون برنگشته بلکه همچنان کانونی فعال و پویا است که همه روزه افراد معتقد به مبانی اسلام را در خود جمع کرده و امروزه استقبال از مساجد خصوصاً بوسیله جوانها افزایش پیدا کرده و دیگر مساجد تنها محل برگزاری مراسم عبادی نبوده بلکه کانونی برای فعالیت های فرهنگی سیاسی و نظامی (بسیج مساجد) نیز می باشد .

    در مکتب تشیع ائمه جماعات بر خلاف جوامع اهل سنت دولتی نبوده وبا برخورداری از پایگاه مردمی و کمک همه جانبه آنها مستقلاً قادر به ادامه فعالیت های گوناگون خود می‌باشند.

    شایان ذکر است که مساجد در بسیاری از کشورهای اسلامی مجدداً فعال شده و شعله های زبانه کشیده از انقلاب اسلامی این پایگاه های مردمی را نیز در بر گرفته ، خصوصاً توجه و اقبال جدی جوانها را به خود جلب کرده است.

    امروزه اگر از کانونهای انقلابی در سایر انقلابها ، دیگر خبری نیست مساجد بعنوان کانون انقلاب اسلامی همچنان همچنان به فعالیت خود ادامه می دهند .

    با توجه به آنچه اختصاراً بازگو شد می توان چنین نتیجه گرفت که انقلاب اسلامی ایران اگرچه حداقل در منطقه ، یکی از محکمترین ، با ثبات ترین و قدرتمند ترین نظامها تحت عنوان نظام جمهوری اسلامی را بوجود آورده لکن نه فقط به آنگونه نظامی که صاحبنظران و نظریه پردازان انقلابات جهانی از آن یاد کرده تبدیل نشده است بلکه از یک سو بنا به خصلت و ماهیت اسلامی خود که مستلزم ظلم ستیزی ، کفر ستیزی ، و استکبار ستیزی و از سوی دیگر مستلزم تامین امنیت فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و بجز آن از رهگذر استفاده از تمامی منابع مادی اعم از مادی و معنوی و بسیج همه نیروهاست ، همچنانکه ارکان سه گانه انقلاب یعنی مکتب رهبری و مردم را با خود بهمراه داشته که تداوم بخش انقلاب اسلامی می باشد .

  • فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

همزيستي انقلاب و نظام در انقلاب اسلامي مروري بر تاريخ بيست ساله بعد از پيروزي انقلاب اسلامي نشان مي دهد که دست اندرکاران انقلاب خواسته و يا ناخواسته مسيري را طي کرده اند که نه تنها نظام جمهوري اسلامي را بعنوان يک نظام نوين ، بر پايه هاي مستحکم نظام

مروری بر تاریخ بیست ساله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نشان می دهد که دست اندرکاران انقلاب خواسته و یا ناخواسته مسیری را طی کرده اند که نه تنها نظام جمهوری اسلامی را بعنوان یک نظام نوین ، بر پایه های مستحکم نظامی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی استوار و تدریجاً قوام بخشیده بلکه از رهگذر ایجاد زمینه های لازم برای تداوم حرکتهای بالنده ، مانه ایستائی جنبش اسلامی نیز شده است . در اولین سال ...

شايد آنگاه که يک پژوهشگر آفريقايي در کنفرانس باشگاه رم تحت عنوان «جهان در آستانه قرن بيست و يکم» گفتار خود در باره «عصر نوين فرهنگ و ارتباطات » را با اين جملات به پايان برد کسي سخنان او را چندان جدي نگرفت؛ او معتقد بود: «دوران کنوني تمام مي شود و عص

دوازدهم بهمن ماه بیست و شش سال پیش، هنگامی که «امام» از میقات 15 ساله خویش بازگشت، چنان آرامش ملکوتی داشت و نفس مطمئنه‌ای می‌نمود که گویی همچون «موسی کلیم» در قیام «لله» خویش به مقام «صعق» و «صحو» نائل شد، و اینک از میقات بازگشته است. میقاتی که نقطه آغاز آن هنگامی بود که برگونه متجاوزان «قبطی» (آمریکایی) چنان سیلی زد که عزّت مسلمین و استقلال کشور را تضمین کرد. گمان آن بود که آن ...

چکيده جايگزين ‌ساختن عناصر حکومتي با استفاده از قدرت نرم بدون توسل به زور و اقدامات خشونت‌آميز يکي از راهبردهاي امريکا در کنار راهبرد مبتني بر تهاجم گسترده، سنگين و سريع نظامي براي ايجاد تغيير در کشورهاي هدف بود. گرجستان، اوکراين و قرقيزستان مه

بي‌ترديد آنچه‌ که‌ در تحليل‌ انقلاب‌ اسلامي‌ بايد بدان‌ توجه‌ خاص‌ مبذول‌ داشت‌ اين‌ است‌ که‌ چه‌ تفاوتهايي‌ بين‌ انقلاب‌ اسلامي‌ با قيامهاي‌ سده‌ اخير ايران‌ مانند نهضت‌ مشروطه‌ و يا نهضت‌ جنگل‌ وجود داشت‌ که‌ توانست‌ آن‌ را هر روز قدرتمندتر و بر م

شکنجه یکی دیگر از خصلت های شیطانی منافقین " ابن الوقت " بودن آنهاست یعنی در هر لحظه برای پیشبرد اهداف شوم و پلید خود مسئله را علم می کنند تا بدین وسیله بتوانندبه امیال خود دست یابند و قرآن کریم درخصوص این ویژگی منافقین فرموده است: " یکاد البرق یخطب ابصارهم کلما اضاء لهم مشوا فیه و اذا اظلم علیم قاموا و لو شاءالله لذهب بسمعهم و ابصارهم ان الله علی کل شی ء قدیر ، نزدیک باشد که برق ...

مقدمه با نام و یاد خدای یکتا سخن خود را آغاز می کنم و پا در راه تحقیقی می گذارم که سخن درباره آن زیاد گفته شده است. هدف از این تحقیق نتیجه گیری از وقایع گذشته و حال نیست بلکه با بیان اتفاقات، تماما تصمیم گیری را به عهده خواننده و شنونده آن میگذارد . بحث را با موضوع انقلابها در جهان آغاز می کنیم . رخدادی که یک ملت در آن شریک هستند و برای کشوری بهتر دست به انقلاب می زنند. پس از آن ...

پس از سقوط دولت بني‌صدر ، آخرين پايگاه نيروهاي ملي – مذهبي و ساير گروه‌هاي مخالف حرکت انقلاب اسلامي به رهبري امام و نيروهاي حزب اللهي فرو ريخت و دوران جديد آغاز شد. رهبري انقلاب با سرعت عمل به موقع اوضاع را در کنترل خود در‌‌آورد . مردم با حضور فعالت

هر انقلابی برای رسیدن به پیروزی مراحلی را سپری می کند. از جمله این مراحل مرحله ویرانگری یا شتاب زایی است که نقطه نهایی برانداختن نظام موجود و سرنگونی حکومت است . در مورد عوامل شتاب زایی انقلاب اسلامی نظرات و دیدگاه های مختلف ارائه شده است : برخی نقش شعار حقوق بشر کارتر عده ای بروز مرض سرطان در شاه و بعضی هم اقدامات سریع شاه رد مدرنیزاسیون ایران را مطرح کرده اند . که با مدارک و ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول