علت خارجی حادثهای است که رابطه علیتی که زیاندیده میان فعل زیان آور و خسارت خود ثابت کرده است یا این رابطه را از هم میگسلد یا رشته آنرا سست میکند. حقوق رویهم رفته سه علت خارجی میشناسد که یکی از آنها بینام است و دو دیگر فعل شخص معین.
الف) فعل بینام یا قوه قهریه و وضع ناگهانی:
1) تعریف:
قوه قهریه یا وضع ناگهانی حادثه ای بینام است که ناشی از فعالیت هیچ کسی نیست، غالباً غرض از قوه قهریه قوای طبیعی است مانند طوفان، سیل و زلزله … قوه قهریه برای آنکه از نظر حقوقی معتبر باشد باید دارای پارهای از صفات خاص باشد، قوه قهریه باید حادثه غیر قابل پیشبینی باشد، اگر مدعی علیه قادر به پیشبینی آن باشد باید برای پیشگیری از آن تدبیری اتخاذ کند.
غیر قابل پیشبینی بودن مستلزم بروز حادثهای نیست که هیچگاه اتفاق نیفتاده باشد، فقط باید دلیلی خاص برای آنکه وقوع حادثهای را بیندیشد وجود نداشته باشد و این مفهوم قوه قهریه قابل تحول است. اعتصاب کارگران را که مانع اجرای قرارداد میشد سابق از مصادیق قوه قهریه میدانستند، ولی امروز چنین نظری درباره اعتصاب ندارند. قوه قهریه باید همچنین حادثهای مقاومت ناپذیر باشد یعنی حادثهای باشد که الزاماً تعهدی را که به عهده مسئول است غیر قابل اجرا کند. اجرای تعهد همین که مقدور باشد لازم است اگر چه هزینهای گزاف دربرداشته باشد. غیر قابل مقاومت بودن جنبهای مجرد دارد یعنی باید نسبت به همه کس غیر قابل مقاومت باشد و اگر فقط اجرای تعهد نسبت به تعهد مقدور نباشد باید به نیابت اجرای آنرا به دیگری که از عهده بر میآید محول کند.
محاکم در ارزیابی قوه قهریه معمولاً نظری مساعد نسبت به متعهد دارند. نخست آنکه درباره شرط غیر قابل پیشبینی بودن حادثه ملایمتی از خود نشان میدهند و حادثهای را هم که معمولاً قابل پیشبینی نباشد مشمول این شرط می دانند و همین امر، سنجش را تا حدی نظری میکند. با آنکه باید حادثه غیر قابل پیشبینی باشد و هم غیر قابل مقاومت، به غیر قابل پیشبینی بودن چندان اهمیتی نمیدهند، چه بر این عقیدهاند که اگر حادثه مقاومت ناپذیر باشد، قابل پیشبینی بودن یا نبودن دیگر اهمیتی ندارد. البته این استدلال در مورد مسئول قهری معتبر است چه اگر حادثه مقاومت ناپذیر هنگام عقد قرارداد قابل پیشبینی باشد طرفین باید نسبت به عواقب آنهم توافق داشته باشند.
قوه قهریه باید حادثهای باشد که کسی که بدان استناد میکند خود او یا اشیای او در ایجاد آن دخالتی نداشته باشند. هدف از این شرط آن است که محافظ را مسئول معایب شی خود بداند و وی با استناد بدین معایب خود را از مسئولیت بری نکند (راننده خودرو که حادثهای به وجود آورده است بر اثر شکستن فرمان نمیتواند از بار مسئولیت برهد) و اگر حادثه به کارخانه یا افراد آن بستگی داشته باشد باز هم مسئولیت قابل رد نیست ( بنگاه باید مسئول خسارتی باشد که راننده بر اثر سکته پشت فرمان به دیگری وارد آورده است و دلیل هم این است که این بیماری از فعالیت راننده بیگانه نبوده است) و از طرفی اگر خود راننده هنگام راندن دچار صرع شود نمیتواند به علت بیماری خود از مسئولیت بری کند.
رویهم رفته در حقوق فرانسه قوه قهریه هنگامی خارجی است که به فعالیت شخص و اشیای تحت حفاظت وی بستگی نداشته باشد.
2) آثار قوه قهریه در مورد مسئولیت عهدی: اگر حادثه ناشی از قوه قهریه مانعی موقت در اجرای تعهد پدید آورد، فقط معوق میماند. مانند بیماری متعهدی که باید شخصاً تعهد را انجام دهد (مثال آن کار هنری است)
اگر مانع ناشی از قوه قهریه طبیعی باشد متعهد بدون تأدیه خسارت از اجرای تعهد معاف است و اگر هر یک از طرفین قرارداد ملزم به اجرای تعهدی بودهاند، طرف مقابل نیز از اجرای تعهد خود معاف است (اگر مبیع تلف شده باشد دیگر نباید قیمت آنرا بپردازد) این اصل را به سه طریق تعدیل کرده اند؛ قرارداد ممکن است در موردی که یکی از اصحاب قرارداد بر اثر وجود یکی از مصادیق قوه قهریه امکان اجرای قرارداد از او سلب شود، قواعدی برای این کار پیشبینی کند. طرفین قرارداد میتوانند شرط کنند در موردی که حادثهای پیش آید. که حتی شرایط قوه قهریه را هم نداشته باشد از اجرای قرارداد معاف باشند ( قید شرط اعتصاب در قراردادها بیش از پیش رواج یافته است) ولی میتوانند شرط کنند (که البته این شر نادر است) که حوادث قوه قهریه نیز متعهد را از اجرای تعهد معاف نمیکند.
هنگامی که به متعهد ابلاغ شده است که به تعهد خود وفا کند، دیگر این متعهد نمیتواند به قوه قهریه برای معافیت خود از اجرای تعهد استناد کند چه وی تا قبل از ابلاغ فرصت اینکار را داشته است و این ابلاغ در صورتی است که قانون پس از انقضای مهلت قراردادی، برای طرح دعوی، ابلاغ به متعهد را برای اجرای قرارداد لازم داشته باشد:
اگر متعهد قبل از حادثه که از مصادیق قوه قهریه است تقصیری کرده باشد که موجب بروز این حادثه شود. دیگر نمیتواند به قوه قهریه استناد کند.
مثلاً اگر متصدی حمل و نقل، بدون مجوزی معتدل راه عادی خود را ترک کرده و به راهی رفته که در آنجا دچار دزدان شده است، نمیتواند به علت آنکه بار او را دزد زده است از مسئولیت خود را معاف کند.
اثر قوه قهریه در موارد مسئولیت قهری پیچیده تر است، اگر مدعی علیه ثابت کند که قوه قهریه یگانه علت خسارت است کاملاً از تدارک خسارت معاف میشود و این کار هم اشکالی پیش نمیآورد و تاجری که پیشخوان مغازه او را که کاملاً محکم بوده، طوفان سخت از جا کنده است مسئول خسارت ناشی از تکههای شکسته این پیشخوان نیست.