1- مقدمه کشور ما ایران یکی از بالا ترین میزانهای رشد جمعیت در دنیا را داراست وبا داشتن پنجاه در صد جمعیت زیر هفده سال از جوانترین کشورهای دنیا محسوب میشود .
پرداختن به مسائل نوجوانان و جوانان و بررسی مسائل ومشکلات آنها از حیاتی ترین وظایف افراد در جامعه به شمار میرود .
تأمین نیازمندیهای مختلف این قشر عظیم کار ساده ای نیست و قدر مسلم در آینده ای نه چندان دور کشور ما با مشکلاتی که زائیده رشد بالای جمعیت است روبرو خواهد بود .
جامعه مدنی از دیر باز مورد توجه محافل مختلف بوده است وعمل آن از دیدگاهای مختلف توسط محققین علوم انسانی و فلاسفه مورد برسی قرار گرفته است وبا توجه به تغیرات جوامع لزوم ادامه واستمرار این تحقیقات همچنان باقی است .
در این تحقیق نیز سعی شده مشارکت نوجوانان را در جامعه مدنی مورد برسی قرار داده تا انشا الله بتوان نوجوانان را به شرکت در جامعه مدنی تشویق کرد و باعث پیشرفت و توسعه همه جانبه جامعه شد .
2-1 بیان مسئله آیا نوجوان و جوانان در جامعه مدنی مشارکت دارند ؟
آیا مشارکت نوجوانان در جامعه مدنی رو به افزایش است یا کاهش ؟
آیا با افزایش مشارکت نوجوانان در جامعه مدنی احتمال پیشرفت و توسعه کشور است یا خیر ؟
مشارکت نوجوانان در فعالیتهای عمرانی و فرهنگی مورد برسی قرار گرفته است؟
3-1 اهمیت و ضرورت مسئله از آنجا که جامعه مدنی طرحی پویا وساختاری جدید در کشور ما محسوب میشود لذا پرداختن به ابعاد و زوایای مختلف آن نیازمند توجه و زمان زیاد است .
هر چند تا کنون بیشتر جنبه های سیاسی وتا حدودی اقتصادی آن مرکز بسیاری از پژوهش ها و تألیفات درجامعه ما قرار گرفته است .
اما از آنجا که شناخت بیشتر جامعه مدنی و اهداف و نیز راه های رسیدن به آن ها در تحقق یافتن هر چه بهتر و کامل تر آن در جامعه مؤثر است در سالهای اخیر سعی بر آن شده تا جایگاه اقشار مختلف مردم در غالب گروه های سنی متفاوت در جامعه مورد برسی قرار گیرد .همین طور نقش آنها در پیشرفت همه جانبه کشور .
افکار بسیاری از نظریه پردازان و صاحب نظران جامعه مدنی را به خود مشغول کرده است چرا که پیشرفت مستلزم همکاری تمام اقشار و آحاد جامعه است .
در این میان خصوصأ کشور ما گروه نوجوان وجوان یکی از شرط های اصلی تحقق اهداف جامعه هستند وباید دقت و توجه بیشتری صرف این قشر جامعه شود .
مسئولان باید جایگاه جوانان و نوجوانان در جامعه را برای آنها به تفصیل شرح داده و از افکار پویا ودر حال رشد آنها در راه نیل به اهداف کشور سود ببرند وبه نوعی آنها را در آینده و سرنوشت کشور سهیم نمایند .
4-1 اهداف پژوهش 1-هدف از تشکیل جامعه مدنی چیست ؟
نقش نوجوانان در جامعه مدنی چیست ؟
مشکل مشارکت نوجوانان در جامعه مدنی .
بررسی مشارکت نوجوانان در قالب پرسش مهر ،مجلس دانش آموزی ، انتخابات و فعالیتهای عمرانی گرد آوری این تحقیق از آنجا که قشر نوجوان و جوان ما به نوعی امید آیند کشور محسوب می شود باید برای پذیرش نقشهای مختلف در آینده آماده شود .
اما آغاز بحث در همین قسمت است زیرا می توان در این مورد علاوه بر آماده کردن نوجوان برای ایفای نقشها در آینده از افکار خلاق و اندیشه های سبز در راه پیشبرد اهداف جامعه اشتفاده کرد حال که در جامعه ای زندگی می کنیم که قصد داریم روزی آن را جامعه مدنی بنامیم .باید نوجوان کشور را آگاه کنیم واز او بخواهیم که در محیطی صمیمی و با حفظ حریم و احترام متقابل افکار عقاید و راه حلهای خود را بیان کند و نیز او را در تمام مراحل یاری کرده و بطور مستمر نتیجه کارهایش را جویا باشیم .
این تحقیق نیز با هدف ارزیابی فعالیتهای اخیر مسئولین کشور و اهداف آنان در این زمینه گرد آوری شده شایان ذکر است که به دلیل ذیغ وقت امکان استفاده از بسیاری از ابزار و طرح های آماری دقیق میسر نگردید .
6-1 تحلیل تحقیقات انجام شده پیرامون مسئله مورد نظر : درزمینه جامعه مدنی تحقیقات زیادی بعمل آمده خصوصأ فلاسفه مهم ازجمله ارسطو، افلاطون ، هابس جان لاک و....
که میتوان از نظرات آنها استفاده کرد وحتی تاریخچه ای از جامعه مدنی که تاریخ اسلام در دوره پیامبر ارائه میشده است ولی در زمینه مشارکت نوجوانان تحقیقات زیادی بعمل نیامده و بشکل مطلوب منابعی در دسترس نبوده حال سعی ما جوانان ونوجوانان در این تحقیق بر این است که مشارکت نوجوان را درجامعه مدنی مورد برسی قراردهیم .
با توجه باینکه موضوعی تازه میباشد شاید نواقصی داشته باشد که از تمامی عزیزان که این تحقیق را مورد بررسی قرار می دهند خواهانیم که مساعدت لازم را درجهت پیشبرد بیشتر تحقیق درمراحل آینده بعمل آورند قبلا ازهمکاری همه شما عزیزان متشکریم .
7-1 جامعه آماری نوجوانانی که در مدرسه شاهد مشغول تحصیل میباشند ومدرسه نیز دخترانه میباشد .
8-1نمونه وروش نمونه گیری کل نمونه مورد بررسی پیش ازحذف پرسش نامه های ناقص 50 نفر است که همگی از بین دانش آموزان دختر در دبیرستان شاهد عصمت می باشند و بطور تصادفی انتخاب شدند .
9-1 روش تحقیق براساس مطالعات کتابخانه ای جمع آوری اطلاعات در زمینه تئوری ونظری خصوصأ جامعه مدنی و ویژگیهای آن وشکلهای متفاوت آن از طریق مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است وبخش عمل آن از طریق مصاحبه با افرادی در مدرسه ومحیط خارج از مدرسه صورت گرفته وقسمتی دیگرکه پرسشنامه می باشد در درون مدرسه توسط پرسش گران پرسش شده است .
10-1مراحل اجرای تحقیق مصاحبه در داخل مدرسه توسط مصاحبه کنندگان صورت گرفته و پرسشنامه بعد از تهیه و تنظیم وبررسی آن در اختیار دانش آموزان دختر دبیرستان شاهد عصمت قرار گرفته بعد از پرشدن پرسشنامه کد گذاری شده واطلاعات آن استخراج شد وبعد از طریق کامپیوتر بشکل نرم افزاری در آمد و درصد فراوانی ترسیم شد.
11 -1 مشکلات تحقیق ازجمله مشکلات این تحقیق ، عدم وجود کتب وتحقیقات کافی وجدید درزمینه مشارکت نوجوانان در جامعه مدنی بود.کتب موجود بیشتر در رابطه با جامعه مدنی خصوصا فلاسفه بود مشکل دیگر با توجه به ذیغ وقت تعداد نمونه آماری 50 پرسشنامه ( بعد از حذف پرشسنامه های ناقص ) می باشد .
ازجمله مشکلات این تحقیق ، عدم وجود کتب وتحقیقات کافی وجدید درزمینه مشارکت نوجوانان در جامعه مدنی بود.کتب موجود بیشتر در رابطه با جامعه مدنی خصوصا فلاسفه بود مشکل دیگر با توجه به ذیغ وقت تعداد نمونه آماری 50 پرسشنامه ( بعد از حذف پرشسنامه های ناقص ) می باشد .
برای کسب اطلاعات جدید روز شناخت زیادی روی سایتهای اینترنتی نبود فقط از چند سایت استفاده شده است .
12-1 ارائه پیشنهادات ضمن تشکر از معلم راهنما ، خانم زارع پیشه ومدیر مدرسه خانم بهمن پور که در این تحقیق کمال همکاری را با ما داشتند .
ازعزیزانی که تحقیق را بررسی می کنند تقاضا داریم که تحقیقات را در اختیار مسئولین قرار دهند تا موجبات مطالعات گسترده تر در این زمینه وخدمت به نوجوانان که 50% جامعه را شامل میشوند فراهم گردد به امید روزی که نوجوانان عزیز همه در جامعه مدنی مشارکت فعال داشته باشند و باعث توسعه و پیشرفت کشور شوند .
2- تعریف جامعه مدنی جامعه مدنی حوزه ای از نهادهای مستقل تحت حمایت قانون است که در آن افراد واجتماعات از ارزش و اعتقادات متنوعی بر خوردارند وگروه های خودگردان که در آن در هم زیستی مسالمت آمیز با یکدیگر به سر می برند وبه صورت نهادهای واسطه وداوطلبانه میان دولت وافراد عمل می کنند .
از زمانی که برای اولین بار مفهوم جامعه مدنی (sociefscivils ( توسط سپسرون درسالهای پیش از آغاز مسیحیت بیان شد تا به امروز شاهد جدال اندیشه فرا مدرنیته با تفکر مدرن هستیم این مفهوم معانی وتعابیر متعددی را به خود دیده است .
نظر دیگری معتقد است با رویکرد تاریخی می توان سه تعبیر کلی از آن استخراج کرد .
1- جامعه مدنی به معنای رهایی از وضع طبیعی به مفهوم مدنیت وجامعه متمدن که همزمان با تکوین دولت عملی شده است .
2- جامعه مدنی به مفهوم نقطه مقابل وضد دولت .
3- جامعه مدنی به معنای حوزه رقابت تکثر گرایانه احزاب ، گروه ها ، اصناف ونهادهای سیاسی واجتماعی سازمان یافته .
دامنه دارترین تعریف رایج جامعه مدنی این است که آن را (قلمرو عام ) یا (بخش سوم ) حکومت یک کشور مکمل دولت وبخش بازرگانی یا (بخش خصوصی) جامعه می دانند .
نهادهای جامعه مدنی سازمان هایی هستند ( غیر دولتی ) به این معنا که مردم داوطلبانه آنها را ساخته اند وخود آنها را مستقل از دولت ها اداره می کنند وغیرانتفاعی هستند به این معنا که انگیزه سود آوری برای یک فرد یا گروهی از افراد ندارند .
برخی بخش سوم را بخشی از ساختار جامعه می شناسند که آن دو بخش دیگر – یعنی دولت وبخش خصوصی – جوابگوی آن هستند آن گونه از کارها وفعالیت های دولت ها و مؤسسات بازرگانی قابل دوام ودیرپا هستند که نمایانگر نیازمندیها و آرمانهای مردم باشند وبه اعضای جامعه گوش فرا دهند وخواسته های آنها را بر آورند .
1-2 مفهوم نظری جامعه مدنی مفهوم جامعه مدنی تنها در چارچوب یک نظام فکری معین قابل طرح ودرک است زیرا جزئی از یک کل وسیع تر را تشکیل می دهد که عبارت است از : تجدد یا مدرنیته اگرچه اصلاح جامعه مدنی همانند بسیاری مفاهیم دیگر مانند آزادی ، دموکراسی ، و....
در گذشته وبه خصوص در یونان باستان مطرح بوده است اما باید دقت نمود که این اصطلاحات در اندیشه مدرن معنا ومفهوم متفاوت وگاه متباینی از مفاهیم قدیم پیدا می کنند.
خصلت اصلی اندیشه مدرن عبارت است از : نومینالیسم فلسفی در نظریه شناخت در عصر جدید انسان دیگر مانند عصرقدیم مدعی توانائی شناخت حقایق مطلق و رسوخ در ذات اشیاء واعیان نیست نکته مهمی که باید برآن تاکید ورزید این است که نومنیالسم فلسفی و آزادی تفکر فردی به عنوان یک ارزش متعالی همگی در درون مباحث کلامی و فلسفی متألهین بزرگی چون ( دان اسکات ) و (ویلیام اکام ) بودند نه اندیشه ورزان ضد دینی یا غیردینی تذکر این مطلب از این لحاظ اهمیت دارد که در جامعه ما اغلب تصور بر این است که در آن گویا انسان جای خدا نشسته وانسان محوری جایگزین خدا محوری شده است .
2-2 موضوعیت بحث جامعه مدنی به دنبال درماندگی های مشهود نظری و عملی کشورهای سوسیالیستی از یک سو وناکامی های پی درپی دولت های رفاه در غرب از سوی دیگر بحث درباره اهمیت اقتصاد بازار و نیز جامعه مدنی از اواخر 1970 محافل آکادمیک و روشنفکری غرب را فرا گرفت .
جامعه مدنی مبتنی بر شالوده اقتصادی است .
تا این شالوده قوام نیابد وانسانها آزادی اقتصادی پیدا نکنند دست یافتن به دیگر آزادی ها و حقوق مدنی در عمل امکان پذیر نخواهد بود برای پی بردن به این موضوع بهتر است مدل یک جامعه توتالیته را در نظر بگیریم که کاملأ در نقطه مقابل یک جامعه آزاد قرار دارد و در واقع مقابل حکومت و جامعه مدنی است بنابراین کوتاه ترین و مطمئن ترین راه برای اینکه یک حکومت توتالیسم بتواند تمام آحاد جامعه را تحت انتقاد خود در آورد عبارت است چنگ انداختن بر فعالیت های اقتصادی افراد .
طرفداران سوسیالیسم و اقتصاد دولتی در توجیه اقتصادی متمرکز و تخصیص اداری منابع این گونه استدلال می کنند که گویا در اقتصاد آزاد یا نظام بازار رقابتی که آنها نظام سرمایه داری می نامند یک اقلیت ثروتمند با در اختیار داشتن مالکیت وسایل تولیدی حاکم یر سرنوشت اقتصادی اکثریت مردم است وطبقه سرمایه دار صرفاً بر اساس منافع خود اقتصاد جامعه را سازمان دهی کرده ومنابع را تخصیص می دهند بنابراین تخصیص منابع نه بر اساس منابع عمومی بلکه بر مبنای خواسته ها و امیال یک اقلیت محض صورت میگیرد واقعیت این است که در یک نظام اقتصادی آزاد فرد از لحاظ اقتصادی تحت سلطه هیچ کس نیست زیرا وجود رقابت مانع از ایجاد روابط سلطه می شود.
اگر یکی از ویژگی های جماعه مدنی را حکومت قانون و شفاف بودن روابط اقتصادی و مالی در جامعه بدانیم اقتصاد دولتی درست در نقطه مقابل جامعه مدنی قرار می گیرد زیرا در آن نه از حکومت قانونی خبری است و نه از شفافیت رابطه ها.
عنصر اصلی و اولیه تشکیل دهنده جامعه مدنی آزادی فردی است جامعه مدنی عبارت است از مساحتی از زندگی اجتماعی افراد که توسط قانون حفاظت می شود.
و در آن هرکس می تواند فارغ از هر ترس و بیمی اراده آزاد و قدرت و تشخیص فردی خود را در چارچوب قانون، ملاک تصمیم گیری ها و داوریهای خود قرار دهد.
کسانی که جامعه را نهادهایی خارج از حیطه دولت از یک سو وبیرون از حیطه اقتصاد بازار از سوی دیگر تعریف می کنند راه بر خطا می روند زیرا فرد یا باید مستخدم دولت باشد یا برای خود کار کند یعنی در چارچوب نظام بازار فعالیت نماید.
با توجه به پیوند درونی میان نظام بازار رقابتی حکومت ،قانون و آزادی فردی می توان گفت که شعار استراتژیک و فوقالعاده مهم برای تأ سیس وتحکیم جامعه مدنی است اما نکات مبهمی در این خصوص وجود دارد که پرداختن به آنهاضروری بنظر می رسد شعار حکومت قانون وقانونمند کردن روابط سیاسی اقتصادی واجتماعی به دو صورت قابل طرح وفهم است که باید از هم تفکیک شود جامعه مدنی مانند همه پدیده های اجتماعی محصول اعتقادات و ارزش های فرهنگی معین است .
اعتقاد به شئون و حقوق فردی که مظهر آن اقتصاد آزاد است مبنای اصلی تشکیل دهنده جامعه مدنی است .
زمان آن فرا رسیده است که روشنفکران ما در این فرصت تاریخی که بدست آمده بدان اندیشه ورزند واز آب گل آلود ماهی نگیرند اگر آنها از پذیرفتن ارزشهای فردگرایانه اقتصاد آزاد شرم دارند ودر دفاع خود از جامعه مدنی دچار تناقض شده اند بهتر است به جای ایجاد هیاهو برای گریز از این تناقض آن را با صراحت و صداقت به بحث بگذارند شاید بتوان گفت که مبرم ترین نیاز فرهنگ امروز ما شفافیت گفتارها ورویارویی شجاعانه با واقعیت هاست ” 3- دیدگاه های مورد بررسی در تعریف جامعه مدنی جامعه مدنی از دیر باز مورد نظر فیلسوفان و اندیش مندان به ویژه جامعه شناسان بوده واز دیدگاه های مختلف مورد تفسیر و تعریف قرار گرفته است .
اخیرأ در غرب پس از بر چیده شدن کلیسا و بوجود آمدن گونه ای گرایش مردم سالاری و دین زدایی جامعه مدنی تفسیر تازه ای بخود گرفته است ، آنچه در واقع باز تاب سر خوردگی از نظام حاکمیت آن روز بود ، که در یک نوع استبداد در لباس دین جلوه گری کرده است ، این موضوع تا به امروز نیز اثر منفی خود را بر مسأله دین باوری به ویژه مسأله دخالت دین در امور دنیوی بر جای گذاشته است .
بدین سان جامعه مدنی را به گونه ای تفسیر می کنند که گمان رود حاکمیت دینی وجامعه توحیدی در تبانی و تضاد میباشد .البته این طرز تفکر ممکن است در جهان غرب به ویژه در دوران رنسانس در ایتالیا و برخی کشور های اروپایی قابل توجه باشد ولی هرگز با مدنیت اسلامی اصیل سازگاری نداشته باشد .
1-3 جامعه مدنی از دیدگاه جانعه شناختی عام بر این اساس ، جامعه مدنی ، زندگی اجتماعی ومنتسب به مدین می باشد .
وهمان معنای شهر نشینی وگرد هم آمدن را می رساند ، که انسان با احساس ضرورت آن زندگی مشترک وتعاونی خود را آغاز نموده او پیوسته در تلاش است تا بالاترین بهره را با کم ترین سرمایه بدست آورد .
همواره در بهتر ساختن وسایل رفاه ومعیشت خود می کوشد .
البته چنین گرد همایی وتشکیل زندگی مشترک ، در صورتی سعادت انسان را تآمین می کند وبه سلامت ورفاه خود ادامه می دهد که سازمان دهی کامل داده شده باشد وبراساس این ضوابط با ظوابط حاکم بر جوامع دو فرق اساسی دارد ، از جمله آن در اجرای قانون نسبت به متخلفان در جوامع غیرمدرن ، دست رئیس قبیله باز است، ولی در جامعه مدنی مدرن تنها ضوابط حاکم است نه روابط “.
2-3 جامعه مدنی از دیدگاه فلسفه که بر عقل و اندیشه و حکمت استوار است .
تشکیل دهندگان چنین جامعه ای می دانند چرا و برکدام اساس چنین جامعه ای را سامان می دهند و اصولا روح تفاهم وتسالم وهمکاری بر آن جامعه حاکم است .
در این رابطه از نظرات افرادی چون ارسطو ، افلاطون ، و....
استفاده کرده ایم که در ادامه توضیح می دهیم .
3-3 تعریف جامعه مدنی در رابطه با مفهوم حقوقی آن ازمهمترین نشانه های جامعه مدنی ،نهادینه شدن قانون در جامعه است ، بدین معنا که قانون بر روابط فردی و اجتماعی حاکم باشد .
نهادینه شدن در جامعه یک امر ضروری به شمار می رود ، واصولا جامعه بدون حکومت قانون ، موجب در هم ریختگی اوضاع و هرج ومرج در جامعه است .
جامعه بر پایه های قانون استوار است وبا متزلزل شدن پایه ها ، جامعه از هم فرو می ریزد .
حتی جامعه بدوی ، دراین رابطه جدا می سازد ، جنبه شمولی حکومت قانون است .
در جامعه مدنی همه افراد در برابر قانون یکسان هستند ، ولی در جوامع بدوی یا تکامل نیافته کم وبیش ، تبعیض در حگومت قانون مشاهده می شود .
لذا شاخصه جامعه مدنی تکامل یافته ، همان تساوی در برابر قانون و اجرای عدالت اجتماعی در تمامی سطح است 4-3 جامعه مدنی از دیدگاه جامعه شنا سی خاص این تعریف در بعضی کشور ها حاکم می باشد (از جمله انگلیس ) بر این اساس معیار و میزان در تشریح قوانین حاکم بر جامعه ، ضوابط و اصولی است که از عرف و عادت جاری بر خواسته باشد .
ارزش ها را عرف جاری مشخص می سازد ، وآنچه بالفعل ، مردم آن را پسندیده یا با آن خو گرفته اند به عنوان یک اصل مورد قبول همگان تلقی می شود وقوانین مربوط به روابط فردی واجتماعی وحتی آموزش و فرهنگ بر همین اساس تشریح میگردد .این خواسته های مردمی است که سرنوشت دولت و ملت را تعیین می سازد وشاخصه مهم این گونه جامعه مدنی ، آزادی مطلق است که بر جامعه حکم فرماست وکثرت گرایی وتنوع اجتماعی در تمام زمینه ها را ایجاب می کند .
اعضای جامعه به گروه ها ودسته ها وانجمن ها وحزب های گوناگون می پیوندند ودر انتخاب مسلک های مورد علاقه خود ، آزادند و هر کس طبق سلیقه خود می تواند هر زمان عقیده یا تعلق گروهی خود را تغییر دهد .
4 تاریخچه ومفاهیم جامعه مدنی 1-4 جامعه مدنی افلاطون اکثر اندیشمندان سیاسی معتقدند که افلاطون با طرح مدینه فاضله در واقع اولین جامعه مدنی را مطرح کرد .
اصل جمهوری افلاطون عبارتند از : 1- فلاسفه حکومت می کنند .
2- اموال شخصی و خانواده ملغی می شود .
3-ازدواج زناشویی موقوف ومنسوخ می گردد وجفت گرایی بر اساس فن اورا نیک انجام می گردد .
4- فرهنگ عمومی که در دسترس عموم می باشد هر فرد را به اندازه لیاقتش تربیت کرده وارد حیات اجتماع می کند ومحل او را در اجتماع تعیین مینماید.
کشورهای جهان باید از یکدیگر جدا باشند وتماسی با یکدیگر نداشته باشند در این صورت میان آنها تضادی وجود نخواهد داشت .افلاطون در رساله جمهوری یا جمهوریت به وصف سازمان یک جامعه اشتراکی کاملاً مطلوب پرداخته که خود قدیمی ترین مدینه فاضله است.
افلاطون در رساله جمهوریت افراد جامعه را به سه دسته تقسیم می کند.
عدام الناس، سربازان و فضیلت است و بدون مالکیت خصوصی این فضایل غیر ممکمن است.
اگر دولت آسایش و شادمانی افراد را تأمین نکند مردود است.
اتباع کشور نمی توانند شرکایی و مؤثر در حکومت باشند.
آزادی و ملیت، غلامان آزاد خلق نشده و در طبیعت محکوم خلق شده اند پس بردگی موافق طبیعت است .
ارسطو اصطلاح را مترادف دولت، بکار گرفته و آنرا ” جامعه سیاسی“ نامیده است که ترجمه ای از اصطلاح یونانی political community می باشد آنچه در انگلیسی Koinonia political ترجمه شده است و همواره این اصطلاح در معنای لغوی خویش مفهومی سیاسی داشته است ( تا اینکه کتاب سیاست ارسطو به فرانسه ترجمه شد و کلمه assouation societ جانشین civil گشت) آنچه که معنی ”مدنی” را می رساند و برای آن لغت و ریشه ها و معانی متعددی است.
Political همچون صفتی برای دولت های مدنی قانونمد می باشد و ” سیرون“ کلمه را به معنی قانونمندی و اصل اساسی به کار برد در آنجا که می گوید: قانون مایه استواری و پایداری جامعه مدنی است و مقصود پرستاران.
و فقط پرستاران را لایق قدرت سیاسی می داند که همه اختیارات باید در دست آنها باشد “ منظور از مدینه فاضله که افلاطون از آن سخن گفته جامعه ای است که بر اساس حکمت و تدبیر و خود اندیشی پایه گذاری شده است.
و تکامل نوع انسانی است تا افراد هر چه بهتر زندگی کنند، به نحو احسن به حقوق حقه و طبیعی خود دست یابند و از مواهب طبیعت که خدا در اختیار بشر گذارده به گونه شایسته بهره مند گردند از جمله از استعدادهای گوناگون که در نهاد افراد به ودیعت نهاده شده، همگی به گونه ای مساوی و عادلانه بهره ببرند.“ 2-4-جامعه مدنی ارسطو ارسطو در رساله سیاست اهمیت دولت را اینگونه یادآوری می کند: دولت عالی ترین نوع جامعه است.
هدف آن والاترین خوبی یا خیر اعلی است.
به ترتیب زمان نخست خانواده قرار دارد.
چند خانواده یک دهکده را پدید می آورند و چند دهکده یک دولت را .
ارسطو معتقد است مالکیت خصوصی باید باشد اما مردم را باید چنان تربیت کرد که مال خود را تا حد زیادی در اختیار دیگران بگذارند.
گذشت و دستگیری وی از جامعه مدنی جامعه بشریت که در برابر نظام سیاسی، حقوقی خاصی سر تسلیم فرو آورده باشد.
3-4-جامعه مدنی توماس هابس هابس ترس از مرگ و نیستی را مهم ترین عامل در جهت تشکیل جامعه مدنی و خروج از وضعیت اولیه و طبیعی- زندگی انفرادی- و ایجاد صلح بین انسان ها میداند.
بنابراین ریشه میل فطری انسان به حیات و زندگی است.
هابس معتقد است که جامعه و سازمان مدنی در مقابل وضعیت طبیعی و اولیه انسان قرار دارد.
“ هابس معتقد است جامعه مدنی کالبدی سیاسی یعنی همان دولت مشخص است در جایی دیگر او جامعه مدنی را در تعارض با مفهوم وضع طبیعی به کار می برد ولی وضع طبیعی جنگل رقابتی که در آن قدرت حاکم است.“ 4-4-جامعه مدنی لاک یکی از اولین و بارزترین نمونه های مقابل میان اندیشه قدیم و جدید درباره منزلت انسان در زندگی اجتماعی و سیاسی را می توان در کتاب “ دو رساله“ درباره حکومت مدنی جان لاک سراغ گرفت رساله اول لاک به نقد دیدگاه های رابرت فیلمر وی به نام پدر شاهی اختصاص دارد و در رساله دوم لاک به بیان فلسفه سیاسی خود که درست در نقطه مقابل نظریات فیلمر قرار دارد می پردازد فیلمر در چارچوب معرفتی قدما می اندیشد و براین اساس جامعه انسانی را به صورت یک کل منسجم و تقسیم ناپذیر تلقی می کند که انسان ها اجزا یا اعضای این کل را تشکیل می دهند.
لاک می گوید در اولین و کوچکترین واحد اجتماع انسان یعنی خانواده گر چه رابطه میان زن و شوهر مبنای طبیعی و غریزی دارد اما در عین حال خالی از نوعی مواضعه و رضایت طرفینی نیست.
با ورود افراد به جامعه مدنی حقوق مدنی جلوه گر می شوند و قانون طبیعت شکل قوانین مدنی و موضوعه را به خود می گیرد انسان را هنگام گذر از جوامع طبیعی به جامعه مدنی از برخی آزادی ها و حقوق خود صرف نظر می کند که مهم ترین آن ها عبارت است از : حق وادار کردن دیگران به رعایت قانون طبیعت.
در اندیشه لاک جامعه مدنی در مقابل جوامع طبیعی یا اجتماع طبیعی نوع بشر تعریف میشود .
ویژگی اساسی جامعه مدنی استقرار حکومت مدنی با رضایت افراد است.
اما باید تاکید نمود که هر حکومتی حکومت مدنی نیست.
لاک خاطر نشان می سازد که حکومت استبدادی را که در آن اراده خاص یک نفر یا یک گروه بر دیگران تحمیل میشود نباید حکومت مدنی تلقی نمود .
بنابراین نباید تصور کرد که به صرف ایجاد هر حکومتی انسان ها از وضع طبیعی خارج شده و به جامعه مدنی وارد می شود .
انسانهایی که در جامعه استبدادی زندگی می کنند آزادی ها و حقوق فردی شان پایمال می شود از این رو آن ها نه تنها محق اند که علیه حاکم مستبد قیام کنند بلکه مکلف به این کار هستند زیرا انسان این آزادی را ندارد که از آزادی خود صرف نظر کند یعنی خود را برده دیگران سازد همچنان که او این آزادی را ندارد که نفس خود را نابود نماید.
تلاش برای معاش یا به زبان امروزی فعالیت های اقتصادی افراد یکی از جنبه های مهم و اساسی نظریه جامعه مدنی نزد لاک است.
همچنان که ذکر شد حق حیات نقطه آغاز تئوری لاک درباره جامعه مدنی است.
انسان که به طور ذاتی و طبیعی دارای حق حیات است برای احقاق این حق که در ضمن اخلاقاً مکلف به آن است ناگزیر کار و تلاش می نماید.
مارکسیستها جامعه مدنی را جامعه اقتصادی بورژوایی می دانند آن ها از پایه های اساسی اندیشه اقتصادی مدرن یعنی این نظریه که آزادی افراد تحت شرایط معینی می توانند موجد یک نظم واقعی باشد به طور کلی رد میکنند.“ لاک و هابس در این نکته متفق هستند که جامعه و سازمان مدنی در مقابل وضعیت طبیعی و اولیه انسان قرار دارد با این تفاوت که جان لاک انسان را قبل از آن که موجودی سیاسی یا اجتماعی (مدنی) بشمارد وی را دارای کارکرد اخلاقی می داند.
در دیدگاه لاک افراد جامعه بشری دارای استقلال و تساوی هستند و قوانین طبیعی هیچ گونه سلطه و سیطره ای بر آنان نخواهد داشت.
بنابراین هیچ کس حق ندارد موجب آزار و یا زیان دیگری شود یا آنکه آزادی، حق مالکیت و یا سلامت دیگری را به خطر اندازد و یا سلب کند البته تضاد و ناسازگاری دیدگاه های هابس و لاک در زمینه قدرت و قانون و نقش اساسی این دو بروز می کند.
لاک از قانون قرار دادهای اجتماعی در ساخت تئوری سیاسی خویش کمک می گیرد.
وی معتقد است که روند اجتماعی بشر به سوی شکل مدنی ناشی از میل انسان ها به سوء توافق و پیمان اجتماعی است، در نتیجه دولت ثمره این آرمان های انسانی می باشد چرا که دولت با قدرت خویش ، طبیعت سرکش و نافرمان انسان را سازماندهی می کند و از آن طرف افراد بشر برای حفظ جان خویش در مقابل دولت تسلیم می شوند و محدودیت آزادیهای خویش را تحمل می کنند و چه بسا که بر اثر مدارا با وضعیت مدنی موجود، دولت آزادی شان را سلب نماید.“ ویژگی های جامعه مدنی : جامعه مدنی با آن که در نظر مفهوم و تعریف، تغییرات زیادی داشته و در دیدگاه اندیشمندان به تعابیر گوناگون از آن یاد شده اما ویژگی هایی دارد که برخی مشترک هستند و جامعه مدنی دارای خصوصیاتی است که اشاره به آن ها نیز مفید فایده است.
1-جامعه مدنی جامعهای است که در آن تغییرات اجتماعی و جنبش اجتماعی با سرعت و شدت بیش از پیش شکل می گیرد 2-در این جامعه به واسطه تقسیم کار اجتماعی پیچیدگی و تخصصی شدن امور طبقات و اقشار گوناگون در ساختار و مناسبات اجتماعی ظهور می کند.
3-به واسطه توسعه و مقام قشر بندی اجتماعی این جامعه صحنه تعاملات و تعارضات اجتماعی اقتصادی و سیاسی خواهد بود 4-جامعه مدنی محلی است که فضای مساعد و منطقی برای رقابت بین اقشار و گروهها را فراهم ساخته است.
5- قانون در چنین جامعه ای نهادینه شده است.6- آزادیهای فردی و اجتماعی در حیطه قانون رعایت می شود .
برخی دیگر از ویژگی های جامعه مدنی عبارتند از :1-جدایی دین از سیاست.
یعنی حوزه دین و آنچه مربوط به دین است از حوزه سیاست کاملا منفک و جدا است و دین فقط مربوط به امور آخرت می پردازد.
2- بی تفاوتی دولت در برابر ارزش ها .
زیرا جامعه مدنی و لیبرالیسم در برادر همزاداند و یکی از مهمترین تزهای لیبرالیسم و در نتیجه جامعه مدنی بی طرفی دولت است.
و این ایده ای نیست که با اندیشه های دینی به ویژه تفکرات ناب اسلامی همخوان باشد.
6-ابزارهای جامعه مدنی در قانون اساسی ” جامعه مدنی از سه لایه کلی تشکیل شده است.
در لایه بالا قدرت سیاسی و دولت می گنجد، در لایه زیرین شهروندان، افراد و آحاد ملت و خانواده ها و در لایه میانی نهادها و تشکّل های مردمی قرار دارند که دولتی هستند نه خصوصی، و همین فضای میانه است که حقیقتا جامعه مدنی را تشکیل می دهد زیرا از یک طرف خواسته های توده های مردمی را که حق طبیعی و شرعی آنان است سر و سامان داده، در چارچوب قانون ارائه می دهد.
از طرف دیگر با اتکا به نیروی مردمی قدرت حاکم را در محدوده قانون مهار کرده بر انجام خواسته های مشروع مردم وا می دارد لذا در حقیقت ابزار جامعه مدنی در قانون اساسی به دو قسم است ( و در جمهوری اسلامی ایران) 1-سازمان های غیر دولتی که قدرت سیاسی حاکم را تهدید می کنند 2-سازمانهای دولتی که تحریر کننده قدرت سیاسی دولت و نظام سیاسی حاکم میباشند.
7- ساختار جامعه مدنی ” جامعه مدنی یک پدیده اجتماعی است و زمانی شرایط مناسب ظهور پیدا میکند که از یک طرف دولت بزرگ و پیچیده و جدا از افراد جامعه باشد، و از طرف دیگر جامعه در اثر تقسیم کار اجتماعی زیاد قشر بندی پیچیده ای یافته باشد، و در نتیجه پیوند دولت و جامعه بدون وجود یک سری سازمان های واسطه و نماینده اقشار گوناگون عملا غیر ممکن شده باشد.
8- شاخصه های جامعه مدنی 1-8-تکثرگرایی بنیادی درجامعهمدنی نهادها به طور طبیعی و خودجوش، با توجه به بنیادهای ساختاری در بستر تحولات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ظهور پیدا می کنند.
بنابراین نهادهایی چون احزاب سیاسی، اتحادیه ها و انجمن های صنفی و شوراهای محلی برای تبیین خواسته ها به سیاست حاکم ،موثر می باشند.
لذا برای تحقق یک جامعه مدنی اصیل، نهادهای یاد شده از پائین پا به عرصه وجود میگذارند و تنوع آن ها نمودی از نیازهای واقعی گروه بندی های اقتصاد سیاسی و فرهنگی است.
این گونه نهادها از یک سو به مردم و از سوی دیگر به سیاست عمومی پیوند دارند و کانال های رابط را تشکیل میدهند آن ها در عین حال که محدودیت های حرکت اعضای خود را مشخص میسازد از طرف دیگر قدرت سیاسی حاکم را مهار می کنند و با این طرز عمل دو جانبه یک نوع موازنه منطقی در سیاست و توزیع قدرت ایجاد می نماید.
بدین ترتیب هر نوع کوشش برای از بین بردن کانال های یاد شده مانع از تکوین جامعه مدنی شده، به مرور زمان به اقتدار بخشیدن بیش تر به قدرت حاکم خواهد انجامید.
وجود احزاب سالم و کثرت گرایی سیاسی لازمه جامعه مدنی (دموکرات) و فرهنگ پویا است.
اگر در جامعه تنها یک حزب حاکم باشد، قطعا از راه زور و دیکتاتوری بدون رعایت رضایت و رای مردم اراده خود را تحمیل خواهد کرد و در نتیجه فاصله میان دولت و مردم، نفاق اخلاقی و کارشکنی در جامعه پدید خواهد آمد.
در اینجا به چند تکثر احزاب اشاره می کنیم:1-فراهم شدن زمینه آزادی برای مردم زیرا هر حزبی با حزب دیگر رقابت دارد و در نتیجه تلاش می کند که وضع خود را بهتر سازد و برای ارائه خدمات بیشتر به مردم خود را آماده کند تا بتواند رقابت و فرصت را از دست حزب رقیب بگیرد و این سبب می شود که مردم آزادی داشته باشند و کسی نتواند در چارچوب نظام و به نام قانون به انها زورگویی کند.
2- انسان ها در پناه و در پرتو چنین سازمان ها و احزاب به اهداف و آرمان های خود می رسند.
هر حزبی میخواهد خود را دلسوز و خدمتگذار مردم نشان دهد و این سبب می شود که شایستگی و استعدادها پرورش یابد و جلوی نظام و تجاوز طلبی گرفته شود و کشور پیشرفت نماید.