بعضی از محیطها برای یادگیری، انگیزهای بسیار جالب هستند و برخی دیگر بهترین و مؤثرترین وسایل را به فراخور استعداد افراد دربردارند.
عوامل سازنده محیط برای کودک عبارتند از: فضای کافی برای فعالیت، وسایل بازی مناسب، دوستان مهربان، آموزش و راهنمایی و وظایفی که به آنها محول میکنیم و در حیطه توانایی آنهاست.
برای اینکه یک وسیله به بهترین وجه ممکن طراحی شود باید تا حد امکان با مکان استفاده محصول آشنا بوده و خصوصیات آن را مشخص کنیم تا در انتخاب فرم، عملکرد، جنس و مسایل دیگر مربوط به طراحی محصول مواردی برگزیده شوند که بیشترین سازگاری با محیط و عناصر وابسته به آنها از جلمه اشیاء پیرامون محصول و استفادهگر را داشته باشد.
تشریح خصوصیات محیط استفاده: اتاق کودک به واسطه استفادهای که از آن میشود، دارای خصوصیات خاصی است که در اینجا به بررسی آن میپردازیم: 1- اتاق کودک، اتاقی است که در حدود 12 متر یا حدود 2*3 محسوب میشود.
2- دمای اتاق همواره متعادل است و از سرد و گرم شدن بیش از حد آن جلوگیری میشود.
3- حتی الامکان آفتاب گیر انتخاب میشود و نور خورشید به داخل اتاق میتابد.
4- کودک در اتاق خود احساس آرامش کرده و آنجا را حیطه قلمرو خود میداند.
5- در اتاق وی، معمولاً انواع و اقسام اسباب بازیها مشاهده میشود.
6- رنگ اتاق کودک معمولاً با دیگر اتاقها متفاوت است و با توجه به جنسیت کودک، دیوارها رنگ آمیزی میشوند.
7- لوستر، تابلوها و وسایل فانتزی و کودکانه در اتاق وی استفاده می شود.
8- والدین سعی میکنند، حتی الامکان وسایل اتاق کودکشان قابل شستشو باشد.
تاثیرات محیط بر محصول: تاثیرات بصری: - چهار گوش بودن اتاق و صاف بودن دیوارها - ابعاد اتاق کودک - وجود وسایل فانتزی و کودکانه در اتاق کودک - رنگ اتاق تاثیرات فیزکی و شیمیایی: - ایجاد ضربه به محصول از جانب کودک یا حین حمل و نقل باید توجه داشت که این محصول توسط گروه سنی 4 تا 6 سال استفاده میشود و این گروه مایل به حرکت، جنبش و بازی میباشند، در نتیجه ممکن است محصول با صدماتی روبه رو شود.
- رطوبت این محصول معمولاً سر و کاری با محیط مرطوب ندارد و قابلیت شستشوی محصول بستگی به جنس آن دارد.
- مواد رنگی (ابزارهای کار و نقاشی) خود مواد رنگی و ابزارهای نقاشی، کاردستی و خمیر بازی نیز می توانند عاملی برای آلودگی و آسیب رسی به محصول باشند.
- دستهای آلوده کودک: کودکان به علت شیطنت و کنجکاوی غالباً آلودگیهای مختلفی را از طریق دستهای خود به محصول منتقل مینمایند.
این آلودگیها به طور عمده شامل آلودگیهای خوراکی و غیر خوراکی است.
آلودگیهای خوراکی مانند شکلاتها معمولاً ذرات چربی و نشاسته بر محصول باقی میگذارند که معمولاً به وسیله آب و مواد شوینده قابل نظافت است ولی آلودگیهای غیر خوراکی می تواند شامل موارد مختلفی از جمله آلودگیهای شیمیایی باشد.
از دیگر عوامل محیطی تاثیر گذار بر محصول می توان به موارد زیر اشاره کرد: - گرد و غبار - تابش احتمالی نور خورشید -گرما تاثیرات محصول بر محیط: هر محصولی که در محیط و مکان مخصوص به خود قرار میگیرد، تاثیراتی هم از لحاظ فرمی و بصری و هم از لحاظ فیزیکی و شیمیایی بر محیط خواهد داشت.
نادیده انگاشتن این تاثیرات باعث می شود که طرح یا محصول مورد نظر، آن طور که باید موفق به نظر نرسد.
این تاثیرات در مورد اجزاء مختلف یک محصول نیز مشاهده میشود، به طوری که یک طرح از نظر فرم و به طور کلی عناصر بصری باید هماهنگی داشته باشد.
این تاثیرات بدین شرحند: - تاثیرات فرمی و بصری (ایجاد فضاهای مختلف محیطی بر اساس فرم محصولات در محیط استفاده) - ایجاد فضاهای بصری مختلف بر اساس فرم محصولات (بزرگ یا کوچک جلوه دادن فضا و محیط) - ایجاد حس آرامش، ترس، اضطراب و … بوسیله فرم محصولات - ایجاد محیطی باز یا خفه به وسیله رنگ محصول - تغییر دادن احتمالی مسیر رفت و آمد افراد خانواده در اتاق کودک - تاثیرات فیزیکی و شیمیایی (صدمه زدن به کف پوش اتاق به وسیله پایههای محصولات، احتمال آسیب دیدن دیوارهای مجاور محصول در صورت بروز ضربههای احتمالی) - تاثیرات اجزاء محصولات بر یکدیگر (تخریب و استهلاک قطعهای به وسیله قطعات دیگر، خراب شدن سریعتر یک قطعه نسبت به قطعات دیگر، هماهنگی عناصر بصری اجزاء با یکدیگر) لازم به ذکر است که بررسی قابلیت تعمیر پذیری (Repair)، قابلیت ساخت مجدد (Remanufature) قابلیت بازیافت (Recycle) و قابلیت استفاده مجدد (Reuse) در محصول نیز حائز اهمیت است.
نتیجهگیری: در طراحی محصول مورد نظر، نکات زیر در رابطه با تاثیرات متقابل محیط و محصول بر یکدیگر و تاثیرات اجزاء محصول بر هم حائز اهمیت است: - توجه به محیط قرارگیری محصول (اتاق کودک) در رابطه با استفادهگر (کودک) (هماهنگی ابعاد و اندازه وشکل ظاهری محصول با محیط استفاده) - از لحاظ جنس مقاوم در برابر ضربات وارده، رطوبت و تابش نور خورشید.
- تا حد امکان، حداقل آسیب را به محیط استفاده وارد آورد (نداشتن لبههای تیز).
- تا حد امکان، قطعات کمترین آسیب را نسبت به هم وارد آوردند.
آنالیز بازار: در این بخش محصولات موجود مشابه شناسایی و مشخصات آنها با یکدیگر مقایسه شده است.
این نمونهها شامل نمونههای داخلی و خارجی میباشد.
نتیجهگیری: با مقایسه نمونهها مشخص میشود که اکثر آنها در فرم مستطیل (با لبههای نرم) و متریال چوب یا پلاستیک و رنگهای شاد مشترک هستند.
با توجه به بررسی نمونههای موجود، رعایت نکات زیر جهت به وجود آوردن محصول جدید لازم است: - قیمت مناسب محصول - افزایش طول عمر محصول با کاربرد جنس مناسب - تبدیل اجزاء به یکدیگر با اتصالات ساده و کار آمد - دوام مناسب قطعات - زیبایی مجموعه - در نظر گرفتن نیازها و خصوصیات کودک برای بازاریابی و فروش این محصول از بین سه گرایش بازار که عبارتند از : 1- گرایش محصول 2-گرایش فروش 3- گرایش بازاریابی باید از گرایش بازاریابی استفاده نمود.
این کرایش عبارت است از تعیین نیازها، خواستهها و ارزشهای بازار هدف و تطبیق سازمان در جهت ارضاء آنها به گونهای مؤثرتر از سایر رقبا.
در این حالت برای فروش باید مسائل زیر را مفروض نمود: 1- گروه اصلی یعنی کودکان کاملاً ارضاء شود.
2- برنامه دقیق برای آگاهی از خواستهها تدوین شود، چه از لحاظ فیزیکی و چه از لحاظ روانشناسی.
3- با ارائه کیفیت مناسب محصول گروه دوم استفادهگر (والدین) نیز در اختیار گرفته شود.
محیط بازاریابی محصول: محیط بازار مناسب برای این محصول به دلایل زیر بیشتر شمال، شمال غرب، شرق و تا حدودی مرکز پایتخت یعنی تهران است.
1- رفاه مالی مناسب جهت خرید محصولات رفاهی و تزئینی 2- سطح فرهنگی و تحصیلی مناسب والدین و در نتیجه اهمیت نقاشی کودکان عوامل اجتماعی بازار هدف: انواع عوامل اجتماعی بر بازار هدف تاثیر می گذارد.
فرهنگ یکی از این عوامل مهم میباشد.
در هر ناحیه از ایران فرهنگها و الگوهای متفاوتی موجود است.
فرهنگ این محصول در بازار معمولاً بستگی به کمکی دارد که این محصول در بالابردن انگیزه و تشویق خلاقیت کودک دارد.
چنانچه ارتباط بین هنر و پیشرفت کودک با محصول مشخص باشد خانوادهها با رقبت بیشتری محصول را خریداری میکنند.
سواد نیز یکی از عوامل بسیار مهم است.
پدر و مادرهای تحصیل کرده از این محصول استقبال بیشتری مینمایند.
استراتژی بازاریابی هدف: 1- بازاریابی یکسان و انبوه با متعادل ساختن قیمت محصول میتوان بخش عمده کودکان تهران و مراکز استانها را تحت پوشش قرار داد؛ در این حالت باید سطح قیمت را کاهش داد.
2- بازاریابی تمرکزی میتوان با در نظر گرفتن گروه کودکان مرفه، فقط برروی این گروه تمرکز پیدا کرد؛ در این حالت باید کوشید تا تمام نیازهای این گروه برآورده گردد.
آنالیز کارکرد عملی: الف) آنالیز کارکرد جسمی (ارگونومی): در این آنالیز، محصول موجود به طریق زیر مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد: 1- آماده سازی (قبل از استفاده): 1-1- نشستن روی صندلی 2-1- بیرون کشیدن میز 2- کار (هنگام استفاده): 1-2- گذاشتن کاغذ بر روی میز 2-2- برداشتن ابزار نقاشی 3-2- نقاشی کردن 3- کار پس از استفاده (جمع آوری): 1-3- جمع کردن ابزار نقاشی و کاغذ 2-3- هل دادن میز به داخل (جای گذاری) 3-3- پایین آمدن از صندلی کودکان در هنگام نشستن وضعیتهای بدنی گوناگون را به خود میگیرند.
برای ارزیابی تناسب کودک با میز و صندلی که از آن استفاده میکند لازم است که کودک دارای وضعیت بدنی نشان داده شده در شکل زیر باشد.
این امر مستلزم رعایت هفت معیار است: الف- کف پاها بر روی زمین ب- فضای کافی بین پشت پاها و لبه جلویی نشیمنگاه وجود داشته باشد.
ج- هیچ گونه فشاری از طرف قسمت جلوی نشیمنگاه به سطح خلفی ران وارد نیاید.
د- فضایی کافی بین سطح بالایی ران و سطح زیرین میز برای حرکت آزادانه پاها وجود داشته باشد.
ر- آرنجها هنگامی که باز و عمودی هستند تقریباً در ارتفاع سطح رویی میز قرار گیرند.
و- تکیهگاهی مستحکم در ناحیه کمری و زیر تیغههای شانه وجود داشته باشد.
ز- فضائی کافی بین تکیه گاه پشت و سطح نشیمنگاه برای حصول اطمینان از حرکت آزادانه کفل موجود باشد.
توصیه های ارگونومی: - نشستن حالت کاملاً فعالی است که باید دقیقاً مکانیزمهای آن را شناخته و تاثیرات فیزیولوژیکی بدن را با آن بررسی کرد، تا مطلوبترین سطح ارتفاع نشیمنگاه بدست آید.
یکی از عوامل مهم در طراحی صندلی رعایت میزان ارتفاع آن میباشد، زیرا اگر این اندازه نامناسب باشد عوارض عدیدهای را برای انسان در برخواهد داشت.
چنانچه در شکل بالا ملاحظه میگردد؛ اگر ارتفاع نشیمنگاه صندلی بلند باشد پاها آویزان گشته فشار زیادی روی رگهای خونی و اعصاب رانها وارد میکند.
برای رفع این عیب یا باید ارتفاع صندلی قابل تنظیم باشد و یا زیر پایی مناسب داشته باشد.
از طرفی فشار ناشی از لبه جلوی صندلی نیز قابل بررسی است.
اگر لبه های جلو صندلی سفت باشد به نسوج فشار میآورد و برخلاف استخوان ران جریان خون را پایین میآورد، که سبب خواب افتادگی پاها و یا درد شدید میشود.
- شکل زیر مربوط به درازا و ارتقاع صندلی است.
اگر سطح نشیمن گاه صندلی کوچک باشد، زیر رانها حمایت نمیشود و فشار روی بافتهای دیگر زیاد شده باعث ناراحتی در کوتاه مدت میگردد و اگر سطح نشیمنگاه بزرگ باشد فرد برای استفاده پشتی بالاجبار طول لازم برای رسیدن به پشتی را با دادن زاویه زیادتر به بدن و پاها جبران میکند.
در نتیجه به مرور با زاویه دار شدن مرکز ثقل، بدن فرد به طرف جلو سر میخورد که نشستن او را دچار اخلال میکند.
نیازهای ایمنی: گروه استفادهگر مورد نظر بعلت شرایط خاص رفتاری دارای رفتارهای پیش بینی نشده هیجانی، نامتعادل، تند و سریع و… میباشند.
آنها به هر چیزی که دسترسی پیدا کنند آن را وسیله مناسبی برای بازی میبینند و این طرز تفکرشان کاملاً مغایر با تفکر و انتظار بزرگسالان است.
کودکان به علت حرکتهای زیاد بدنی، تلاش و عدم تعادل درست در بسیاری از موارد نمیتوانند متعادل بر روی صندلی قرار گیرند.
کودکان هنگام نشستن بر روی صندلی حرکتهایی مانند حرکت صندلی به جلو و عقب بر روی پایه، بلند شدن، تکان دادن دست و پا، از خود نشان میدهند که با تلفیق شدن با اعمال دیگر مانند نوشتن، نقاشی کردن و بازی کردن، تعادل کودک را بر روی صندلی بر هم میزند.
لذا تعادل فرم و طرح از جهت ایستایی و محکم بودن اجزاء طرح بسیاری ضروری به نظر میرسد.
لازم به توضیح است که حوادث معمولاً به دلیل در اختیار قرار دادن وسایل نامتناسب با گروه سنی کودکان یا استفاده غلط از آنها پیش میآید.
باید در نظر بگیریم که میزان رشد جسمانی و ذهنی بچهها بسیار متفاوت است؛ لذا با توجه به شناختی که از کودک داریم باید وسیلهای در اختیار او قرار دهیم که متناسب با تواناییها و نیازهایش باشد.
لذا در طراحی وسایل کودکان رعایت نکات زیر ضروری می باشد: 1- در طراحی محصول برای کودک باید لبهها و گوشههای تیز و خطرناک را حذف کرد.
2- در طراحی وسایل مخصوص کودک باید از تعداد خطوط عمود بر هم کاست و بیشتر در لبهها از خطوط منحنی استفاده کرد.
3- صاف کاری و قسمتهای چوبی و فلزی میز و صندلی باید طوری باشد که در لباس و بدن کودک آسیب، زخم یا بریدگی ایجاد نکند.
4- اتصالات میز و صندلی باید کاملاً محکم و ثابت باشد، تا در اثر حرکت و جنب و جوش کودکان از هم جدا نشود.
5- مواد انتخاب شده نمیبایست خطرات برق گرفتگی و یا احتراق داشته باشد.
6-از مواد سمی که برای کودک خطر آفرین میباشد در طراحی محصول نباید استفاده کرد.
نیازهای بهداشتی: از آنجایی که گروه استفادهگر کودکان 6-4 سال میباشند و این گروه نسبت به بقیه گروههای انسانی آسیب پذیرتر هستند، لذا بایستی موارد بهداشتی در مورد آنان کاملاً رعایت گردد.
به خصوص در انتخاب مواد و مصالحی که در ساخت تجهیزاتی مانند میز و صندلی مورد استفاده قرار میگیرند، باید توجه خاصی مبذول داشت.
بدین ترتیب که در انتخاب مواد نکات زیر رعایت گردند: 1- ایجاد آلرژی و حساسیت نکند، زیرا کودکان دارای پوستهای نسبتاً حساس هستند.
2- بوی نامطلوب نداشته باشد.
3- مواد و مصالح انتخابی در اثر مرور زمان ورقه ورقه یا پوسته و تجزیه نشود.
4- جاذب گرد و غبار نباشد؛ مانند بعضی از پلاستیکها که به طور دائم غبار و پرز را به علت ایجاد بار الکتریکی جذب میکنند.
5- به راحتی قابل شسشتو و تمیز کردن باشد که این امر هم از لحاظ مواد ساخت و هم از جهت فرمی میبایستی رعایت گردد.
6- مواد باید طوری انتخاب گردد که در هنگام نشستن، کودک عرق نکند و محیط نامناسب بهداشتی ایجاد نشود.
آنتروپومتری: علم آنتروپومتری یکی از شاخههای فعال علم ارگونومی است که نه تنها به بررسی و تفحص و برآورد ابعاد و اندازهها و زوایای حرکتی اندامها و اعضاء وارگانهای وجود انسان در رابطه با سیستمهای مرتبط کاری و زندگی میپردازد، بلکه میزان انحرافات این اندازهها و مقدار اختلاف ابعاد و زوایای مختلف اعضاء بدن انسان را در بین گروههای سنی، نژادها و قومهای متعدد مورد بررسی قرار میدهد.
از موارد مهم آنتروپومتری در طراحی میز و صندلی تناسب صندلی با میز است.
اگر اندازههای مختلفی از میز و صندلی تعریف شده است صرفاً برای جوابگویی به تناسبهای بدنی متفاوت کودکان است؛ به طوری که از نشستن کودکان کوچکتر بر روی صندلیهای بزرگ و بر عکس جلوگیری شود.
برای اطلاع بیشتر از اندازههای آنتروپومتریکی کودکان 4 تا 6 سال که در طراحی و ساخت محصول جدید حائز اهمیت است به جداول () و () مراجعه شود.
آنتروپومتری کودکان 5-4 سال آنتروپومتری کودکان 5-4 سال آنتروپومتری کودکان 6-5 سال آنتروپومتری کودکان 6-5 سال عملکرد ارگونومیکی رنگ: عملکرد ارگونومیکی رنگ با ملاکهایی همچون دستیابی به ایمنی، شرایط دید خوب، دوام و بقای ظاهری محصول و توجه به ماهیت کالا مورد ارزیابی قرار میگیرد.
به نطر میرسد که عملکرد ساختاری رنگ، عملکرد ارگونومیکی آن را نیز شامل میشود، اما واقعیت این است که تاثیرات ساختاری رنگ برای دستیابی به اهداف ارگونومیکی مورد استفاده قرار میگیرد.
عملکرد ارگونومیکی رنگ در مطالعات بسیاری مورد تحقیق قرار گرفته است.
همچنین رنگ به عنوان یک ابزار کاهش کنتراست روشنی بین یک منبع نوری و محیط اطراف آن، مورد مطالعه قرار گرفته است.
از رنگ میتوان به عنوان یک ابزار کنترل و توزیع یکنواخت نور در یک اتاق بهره جست.
جنبههای مطرح در عملکرد ارگونومیکی رنگ عبارتند از: الف- ایمنی: ایمنی را میتوان با انتخاب صحیح رنگ به منظور افزایش قابلیت دیده شدن اجزایی که پتانسیل خطر دارند، فراهم کرد.
با قرار دادن اجزای متحرک و خطرناک در کانون توجه ( به وسیله رنگهای روشن و زنده) این امر تحقیق پیدا میکند؛ به گونهای که همواره این قطعات با محیط اطراف خود کنتراست ایجاد کنند.
ب- قابلیت دیده شدن: در کارهای ظریف که شناسایی و تشخیص دقیقی را میطلبد، کنتراست روشنایی در سطح کار باید به حداکثر میزان خود برسد و در محیط اطراف سطح کار به حداقل این میزان.
مثلاً در مورد مطالعه یک کتاب روی میز، لازم است که در سطح کتاب، بیشترین کنتراست را داشته باشیم؛ اما این کنتراست بین صفحات کتاب و سطح میز باید به حداقل برسد.
به همین دلیل میزها باید دارای سطح نسبتاً روشنی باشند.
ج- دوام و بقای ظاهری محصول: اکثر کالاها در معرض عوامل آلوده کننده بسیار قرار دارند و این در حالی است که شرایط جوی (آب و هوایی) نیز در ظاهر کالا بیتاثیر نیست.
ظاهر محصول در اثر تماس با این آلوده کنندهها کثیف و خراب میشود.
چنانچه نتوان از آلوده شدن کالاها به وسیله این عوامل جلوگیری کرد، سه استراتژی در انتخاب رنگ این کالاها وجود دارد که با گزینش صحیح میتوان تا حد زیادی تاثیرات این عوامل آلوده کننده را کاهش داد.
این سه روش عبارتند از: 1) رنگی را انتخاب کنیم که با رنگ عوامل آلوده کننده سازگار باشد.
در اینجا هدف این است که ظاهر کالا، مستعمل به نظر نرسد.
2) رنگی را انتخاب کنیم که حتی اگر با عوامل آلوده کثیف شد، ظاهر آن همچنان مورد پذیرش باشد.
در اینجا میتوان از رنگهای خاکستری و سبز تیره استفاده کرد.
3) رنگی را انتخاب کنیم که با کوچکترین آلودگی، ظاهری ناخوشایند پیدا کند تا استفاده کننده را وادار سازد که آن را تمیز کند یا مراقبت بیشتری در نگهداری کالای خود اعمال نماید.
ضمناً تنها شرایط تعمیر و نگهداری کالا در تعیین رنگ محصول دخیل نیستند، بلکه عواملی مانند آسیبهای احتمالی حین حمل و نقل، جابهجاییها، یا زمانی که کالا در انتظار فروش است، تماماً از جمله عواملی هستند که در گزینش رنگ کالا باید مورد توجه قرار گیرند.
د- هویت و شناسایی: گروهی از رنگها تنها با بعضی از محصولات همراه هستند یا به عبارت واضحتر، بعضی از رنگها به صورت استاندارد شده مختص کالاها و محصولات خاصی هستند.
بنابر دلایل تجاری، این امر برای شناسایی سریع و هویت بخشیدن به این دسته از کالاها الزامی است.
هـ- سازگاری: رنگ یک محصول باید با محیط فراگیرنده آن سازگار باشد.
در پارهای از موارد، این امر بدان مفهوم است که محصول در محیط اطراف خود حل شود و جزئی از بافت فضای اطراف خود به حساب آید.
در پارهای دیگر، منظور این است که محصول به طور کامل و مشخص، از محیط اطرافش قابل تفکیک باشد.
باید توجه کرد که تمایل عمومی در رنگ آمیزی محصولات بسیار مرغوب، به سمت رنگهای روشن و در تاسیسات تولیدی مدرن به سمت تنوع رنگ است، چه در بعد معماری و چه در بعد تجهیزات.
برای انتخاب رنگ محصول، کم و کیف محلی که محصول در آنجا مورد استفاده قرار میگیرد ( از نظر رنگ، درجه حرارت، نورپردازی و شرایط آب و هوایی) نیز مطرح است.
رنگهای روشن نور و گرما را منعکس میکنند، در حالی که رنگهای تیره عامل جذب این ها هستند.
به عنوان یک نکته راهنما باید یاد آور شد که از انعکاس شدید نور روی سطوح محصولات اجتناب شود، چرا که این انعکاس موجب بر هم زدن راحتی و راندمان کاری می شود.
و- تعمیر و نگهداری: بسیاری از جنبههای مطرح کاربرد رنگ و تاثیر آن در تعمیر و نگهداری، همان جنبههایی هستند که در عملکرد روزانه تجهیزات، با آنها مواجه میشویم.
با استفاده از کدبندی رنگ میتوان عملکرد خاصی برای قطعات تعریف کرد، یا اینکه نحوه باز و بسته کردن یک محصول را کنترل کرد.
در مورد قطعات حساس و مهم، علاوه بر اینها طراحی قطعه نیز باید به گونهای باشد که امکان اشتباه بسته شده یا اشتباه عمل کردن آنها وجود نداشته باشد.
ب- آنالیز فنی: در محصول مورد بررسی پیچیدگی خاصی از نظر مکانیزم و اتصالات دیده نمیشود.
قرارگیری میز در پیکره به صورت کشویی و با حرکت بر روی ریل داخلی انجام میگیرد.
در بررسی اتصالات، نتایج زیر حائز اهمیت است: - به دلیل این که قطعات برای مدت طولانی باید به یکدیگر متصل باشند، بنابراین باید از نوعی از اتصال استفاده کرد که در طولانی مدت پاسخگو بوده و در اثر عوامل و شرایط مختلف آسیب کمتری دیده و مقاومت بیشتری داشته باشد.
- تا حد امکان اتصالی ساده باشد که در کنار محکم بودنش در صورت خرابی یا شکستن یا هر دلیل دیگر، کاربر و یا استفاده کننده که در منزل و بدون تخصص است بتواند آن را تعویض کند.
- در بازار فعلی موجود باشد تا برای تهیه مجدد آن در صورت بروز مشکل با مشکلات دیگری روبهرو نشویم.
آنالیز کارکرد زیبایی شناسی (استتیک): در آنالیز استتیک کلیه روابط روحی و احساسی موجود بین انسان و محصول مطرح میباشد؛ یعنی حس ایجاد شده از لحاظ خوشایندی و ناخوشایندی، لذت بردن، کنجکاوی، رضایت خاطر و … که در ارتباط با استفاده از محصول در استفادهگر ایجاد میشود و مهمترین ارتباط، ارتباط بصری با محصول است.
در نمونه مورد بررسی (شکل ) عناصر گشتالت عبارتند از: فرم غالب: مستطیل رنگ غالب: رنگ چوب بافت غالب: صیقلی مات جنس غالب: چوب در مورد ساختمان گشتالت، میتوان گفت که وجود تعادل و تقارن در نمونه موجود منجر به نظمی ساده شده است.
گشتالت در محصول: عناصر بصری به خودی خود فاقد تحرکند ولی میتوانند نیروهای ذهنی بیننده را برانگیزند و باعث القای حالتی نظیر حرکت، تعادل یا عدم تعادل گردند.
برای القای صحیح باید به یک تمامیت تصویری برسیم و محصول بتواند پیامهای خاص خود را ارائه نماید.
مهمترین این پیامها عبارتند از: 1- تشویق به نقاشی و برانگیختن شوق از طریق ترکیبات رنگی و شکلی مناسب 2- زیبایی و توجه به علایق کودکان 3- کشش بصری و جلب نگاه ایجاد حرکت بصری در محصول: تجربه انسان در رابطه با حرکت به وسیله قوه بینایی ایجاد میگردد و چگونگی مواد را ارزیابی میکند و سنگینی و سبکی اشیاء در رابطه با شکل، از اندازه و رنگ آنها سنجیده میشود.
به طور کلی استفاده از عناصر حرکتی، پویایی محصول را افزایش میدهد.
یک حرکت بصری کلی در محصول میتواند یکنواختی و سنگینی محصول را کم کند.
ریتم در محصول: ریتم در محصول میتواند بار دیداری محصول را برعهده بگیرد.
ریتم را میتوان در تمام عناصر دو بعدی و سه بعدی محصول دخالت داد.
ریتم نباید یکنواخت باشد چرا که برای کودکان خسته کننده خواهد بود.
انرژی تصویری محصول: در هر یک از سطوح و احجام انرژی ناپیدایی وجود دارد که انرژی تصویری محصول در نظر گرفته میشود؛ ولی این انرژی واقعیت نداشته و فقط حس میشود.
- محصول به شکل مربع دارای جلوهای کاملاً ایستا و متعادل است ( ایستایی + تعادل).
- محصول به شکل مستطیل نیز علاوه بر انرژیهای مربع دارای نوعی انرژی طولی است که در آن جهت و کشش ایجاد میکند (پویایی + تعادل).
- در دایره تمام نیروها از محیط آن به طرف مرکز در جریان است و یا از مرکز به طرف محیط دایره حس میشود (تعادل + حرکت).
میتوان با توجه بر بررسیهای بالا، مهمترین شکل برای قالب اصلی محصول را شکل مستطیل پیشنهاد داد، چرا که حرکت و کشش را داراست ولی میتواند تعادل نیز ایجاد کند.
در واقع به دلیل جذابیت فرمهای فضایی برای کودکان، ترکیبی از مستطیل و منحنی در محصول پیشنهاد میشود.
در طراحی محصولات برای کودکان باید لبههای تیز و خطرناک را به طور کلی حذف کرد.
از تعدد خطوط عمود بر هم کاست و بیشتر از خطوط منحنی و لبههای مواج استفاده کرد.
عملکرد ساختاری رنگ: عملکرد ساختاری رنگ، آن دسته از توانائیهای رنگ است که به شناخت محصول کمک میکند.
بر طبق این تعریف رنگ ابزاری است قابل کنترل و پیشبینی، که ساختمان یک محصول را تحت تاثیر قرار میدهد.
بعضیها عملکرد ساختاری رنگ را توانایی بیان فرم و تفکیک سطوح تعریف کردهاند و این در حالی است که تعریف دیگری هم بدین شرح ارائه شده است: عملکرد ساختاری رنگ، توانایی تاکید بر ساختاری سه بعدی اشیاء یا توانایی تصحیح تناسب ناموزون، از طریق تغییر فرم و جابهجایی کانون توجه در محصول است.
احساسهای بعدی را که میتوان از طریق عملکرد ساختاری رنگ بدست آورد عبارتند از: الف- کانون توجه: با ترکیب بندی رنگها به گونهای که رنگ مورد نظر، خود را از زمینهای که در آن قرار دارد جدا سازد، میتوان توجه افراد را به سمت آن محصول هدایت کرد.
این مهم با استفاده از رنگهای قوی و روشن (زنده) که با محیط اطراف خود کنتراست ایجاد میکنند تحقق مییابد.
اگر زمینه نیز دارای رنگهای روشن و قوی باشد، باید چاره دیگری جست.
در این مورد، استفاده از نوارهای رنگی فلورسنت یا حتی ایجاد کنتراست سیاه و سفید توصیه میشود.
همواره باید بخاطر داشت که کلید کانون توجه، ایجاد کنتراست است.
ب- تفرق و تجمع: با به بکارگیری مناسب رنگها، میتوان قطعات مجزای یک محصول را به گونهای رنگ آمیزی کرد که از نظر بصری محصول فرمی واحد را القا کند، یا برعکس قطعات بیش از آنچه که هستند مجزا از یکدیگر به نظر برسند، این موارد در القای مفاهیم «سادگی» و «پیچیدگی» محصول تاثیر به سزایی دارد.
یکی از مفیدترین روشهایی که برای تفرق سطوح (القای تعداد قطعات ودر نتیجه پیچیدگی محصول) و همچنین تجمع سطوح (القای یکپارچگی قطعات و در نتیجه سادگی محصول) کاربرد دارد، به ترتیب؛ قوت بخشیدن و ضعیف کردن خط مرزی بین دو سطح رنگی است، با قوت بخشیدن به حد فاصل بین دو سطح، به تفرق سطوح (پیچیدگی محصول) و با ضعیف کردن حد فاصل بین دو سطح، به تجمع (سادگی محصول) میرسیم.
ج- تناسب و تعیین وضع: تناسب بصری یک محصول را میتوان با تجزیه بصری محصول به سطوح رنگی، تغییر داد.
در مورد تعیین چگونگی قرارگیری محصول نیز همین اصل صادق است.
یعنی میتوان با یک سطح رنگی، حس عمودی یا افقی بودن محصول را القاء کرد.
با طرحهای رنگی میتوان از نظر بصری، فرم را تغییر داد.
این مورد در تکنیکهای استتار کاربرد فراوان دارد.
بررسی تاثیرات بصری رنگ در محصول: یکی از عوامل مهم در انتخاب محصول رنگ است و همچنین یکی از موارد مهمی که کودکان با آن در ارتباطند رنگ محصولات است.
رنگ همیشه وسیلهای برای بیان ارتباط و احساسات بوده و هست؛ به طوری که میتوان با زبان رنگها صحبت کرد.
در مورد رنگهای مختلف میتوان بسیار سخن گفت ولی موضوعی که بیشتر مورد نظر است محتوای روانی آنهاست.
همه مردم تمایزبین رنگهای گرم (قرمز، نارنجی، زرد) و رنگهای سرد (سبز، آبی) را میدانند.
از نظر روانی این دو گروه رنگی، عمیقاً با هم تفاوت دارند.
رنگهای گرم تحریک کننده، سبب فعالیت، جنب و جوش، الهام کننده روشنی و شادی، زندگی و مولد حرکت هستند.
در حالی که رنگهای سرد، برعکس حالتی منفعل، ساکن، بی حرکت و تلقین کننده غم و اندوه دارند.
زرد رنگی است با توان پرتو افکنی زیاد و بیشتر پرتوهای دریافتی را بازتاب میکند پرتوهای بازتابی آن به مثابه نیروهای نادیدنی هستند، که به چشم بیننده فرو میروند و او را از خود میرانند و نمیگذارند از حدی فراتر رود و خود را به زرد نزدیک کند.
این چنین زردی بیننده را تهدید میکند.
نارنجی نیز چنین خصیصهای دارد؛ لیکن با شدتی کمتر.
رنگ زرد ترش است و نمودار ترشیهای متفاوت.
همچنین این رنگ نمودار طبیعت انسانهای پر حرارت کاری و کمی تند خواست.
علاوه بر این با صداهای موسیقی همبستگی و هماهنگی دارد.
زرد یکدست نشاط آفرین است.
همچنین، بیخوابی، بیداری، هیجان، اضطراب و تلاطم فکری میآفریند.
رنگ زرد از لحاظ شکل با مثلث هماهنگ است.
آبی بر عکس انسان را به سوی دقیق شدن در بینهایت سوق میدهد و هر قدر روشن باشد، انعکاس موجی خود را بیشتر از دست میدهد، تا آنجا که به آرامی و خاموشی رنگ سفید میرسد.
آبی رنگی است آرام و درونگرا و بیننده را به سوی خود میکشد.
رنجها را درون خود نرم میسازد و به خواب میبرد.
آبی حرکت درون گرا دارد و به همین دلیل از شکلهای هندسی با دایره هماهنگی دارد.
طعمش به مثابه آب است.
قرمز، رنگ گرم و منبسط است.
قرمز رنگی زنده و در عین حال مصمم به نظر میرسد و بسته به اینکه چه رنگی به آن اضافه شود انعکاسهای مختلفی پیدا خواهد کرد.
قرمز طعم شیرین دارد و تونالیتههای آن شیرینیهای مختلف.
سبز رنگی است میانه و معتدل با ویژگیهای تاریک – روشن همسنگ خاکستری میانه.
سبز رنگ تعقل، تفکر و آرامش است.
طعم رنگ سبز نه شیرین است و نه شور و ترش و نه تلخ.
طعم رنگ سبز مانند میوه نارس است.
سبز رنگ صبر و شکیبایی و بردباری و پایداری است.
رنگ مورد استفاده در محصولات کودکان: کودک اصولاً با رنگ ارتباط قوی دارد.
کودکان کمتر از بزرگسالان مرزهای رنگی را تشخیص میدهند و حتی ممکن است رنگ قرمز و نارنجی را جزو یک گروه بدانند، در نتیجه تمایل به استفاده از رنگهای درخشان و واضح دارند.
کودکان تا دوره نوجوانی علاقه وافری به استفاده از رنگ دارند.
معمولاً رنگهایی که به کار میگیرند رنگهایی زنده با کنتراستهایی درخشان است.
در واقع میتوانیم از رنگهایی با تونالیتههای قوی برای رنگ آمیزی محصول استفاده نماییم.
رنگهای مناسب برای رنگ محصول رنگهای اصلی (زرد – آبی- قرمز) و کنتراست آنها و همچنین رنگهای ثانوی (ترکیب دو رنگ اصلی) میباشد.
کنتراست سه رنگ از این دو گروه نیز به نظر ترکیب مناسبی میآید.
رنگ از عوامل مهم در طراحی محصول برای کودک بوده و تاثیرات زیادی بر روی رفتار و حرکت و حالات روانی کودک میگذارد.
رنگها باعث شادی، تحرک یا حتی آرامش در کودک میشوند.
رنگهای مورد علاقه کودکان، رنگهای اصلی (قرمز، زرد، آبی) و رنگهای سبز و نارنجی و صورتی است.
در انتخاب رنگ محصول توجه به نکات زیر نیز ضروری است: - رنگ باید با بافت محصول ارتباط داشته باشد.
- رنگ باید با نوع مواد مصرفی در ساختمان محصول هماهنگی داشته باشد.
- رنگ باید با محل استفاده یا مصرف محصول مرتبط باشد.
نتیجهگیری: 1- کودکان به طور طبیعی به فرمهای مدور متمایل میباشند و از شکلهای گوشهدار دوری میجویند، به طوری که در انتخاب اشیاء و اسباب بازیهای مورد نیاز خود این گرایش طبیعی را نشان میدهند؛ اما معمولاً در اثر آموزش خانواده و اجتماع، برخلاف میل طبیعی خود به سمت اشکال زاویهدار روی میآورند بدون اینکه ارتباط حسی با آن برقرار کنند.
لذا با ارائه محصولی که خارج از چهارچوب متعارف جامعه است میتوان به پویایی ذهنی آنان در بیان احساساتشان به محیط کمک نمود و از راکد بودن فکر جلوگیری به عمل آورد، زیرا از لحاظ روانشناسی نیز اشکال زاویهدار نشانه محدودیت است.
2- کودکان از قدرت بیان زیادی برخوردار نیستند.
آنها طبیعتاً عاشق رنگند و به طور خود انگیخته به آن واکنش نشان میدهند.
کودکان به رنگ بیشتر از شکل واکنش نشان میدهند و با لذت تمام به آن دل میبندند.
به تدریج که سن کودکان بیشتر و وابستگی آنها به امیال آنیشان کمتر میشود.
بیشتر به انظباط تن میدهند و جاذبه درونی رنگ نیز برای آنها کمتر میشود.
کودکان کم سن و سال رنگهای درخشان قرمز، نارنجی، صورتی و زرد را ترجیح میدهند.
با این رنگها احساسات درونی آنها رهایی مییابد.
آنالیز کارکرد سیستماتیک در آنالیز سیستماتیک، محصول در مجموعه اشیاء و فضای فیزیکی پیرامون خود مورد بررسی قرار گرفته و ارتباط دو طرفه آن با هر یک از این اشیاء و اجزای فیزیکی بررسی خواهد شد.
محصولات مرتبط با محصول: به طور کلی دو گروه از محصولات با مبلمان کارهنری کودک در ارتباط هستند: