به منظور بررسی اثرات مصرف کود های حاوی آهن ،منگنز،روی ومس وهمچنین تعیین حد بحرانی این عناصر درخاک های شدیداٌ آهکی طی سالهای 1375 تا 1378 چهار تحقیق گلخانه،هرتحقیق بر روی تعدادی از خاکهای مزارع گندم کاری منطقه زیر سددرود زن ،واقع در50 کیلومتری غرب شیراز انجام گرفت . خاکهای مورد مطالعه دارای کربنات کلسیم معادل 31 تا 49 در صد بودند و دامنه تغییرات عناصر عصاره گیری شده با روشDTPA در خاک مورد مطا لعه به ترتیب آهن از 2.8تا 12.8 ومنگنز از 2.3تا10.8 ،روی از 22.تا 1.12ومس از 36.تا2.28 میلی گرم در کیلوگرم خاک متغیر بود.آزمایش در سه تکرار و در قالب طرح کاملاًتصادفی بر روی گندم بهاره Triticum aestivum.L رقم غلات به اجرا در آمد. نتایج نشان داد مصرف هر یک از عناصرآهن ،منگنز ،روی ومس در مقایسه با شاهد مربوطه موجب افزایش عملکرد دانه (به ترتیب 8و13و17 و5درصد) عملکردکلش(به ترتیب10و11و13و6درصد) غلظت عنصرمورد آزمایش در دانه به ترتیب (16و11و127و23 در صد )غلظت آنها در کلش به ترتیب (26و35و88و12در صد ) جذب عنصر مورد آزمایش توسط دانه به ترتیب (25و24و127 و23درصد) وجذب آنها توسط کلش به ترتیب(37و47و112و18) در صد گردید . با مصرف عناصرفوق میزان پروتئین ، وزن هزار دانه وتعداد دانه در خوشه به طور معنی داری افزایش یافت.
حدود بحرانی آهن ،منگنز ،روی و مس در خاک نیز به ترتیب4 -4/3-74/0 و8/0 میلی گرم در هر کیلو گرم تعیین گردید .گندم برای رشد بهتر به مواد غذائی مختلف از جمله عناصر غذائی کم مصرف آهن ،روی ،منگنزو مس نیاز دارد .کمبود این عناصر در خاک نه تنها موجب کاهش عملکرد گیاه می گرددبلکه از طریق کاهش غلظت این عناصر در مواد غذایی ،از جمله دانه گندم موجب کاهش جذب آنها به وسیله انسان و دام می شود که این امرباعث بروز بیماریهای مختلف و در نتیجه پایین آمدن سطح بهداشت و سلامتی جامعه می گرددو کمبود این عناصر در مناطق خشک و نیمه خشک و در خاک های با واکنش قلیایی،خاک های شنی ،خاک های فرسایش یافته وبه خصوص در خاک های آهکی شیوع بیشتری دارد .(ولچ وهمکاران 1991) در بیش از 30 کشور جهان که تحقیق صورت گرفته معلوم گردید که بیش از30در صد از خاک ها به نوعی به کمبود یک یا چند عنصر کم مصرف مبتلا هستند .
چاک ماک و همکاران ( 1996)با بررسی وضعیت روی در خاک های ترکیه آن رامشکل بزرگ گندم کاری در منطقه آناتولی ذکر نموده اند .محققان اخیراً گزارش کرده اند که در اثر مصرف روی عملکرد گندم 5تا554 و به طور متوسط 43 در صد افزایش یافته بود.
آگروال (1992) ضمن مطا لعه نیاز گندم به عناصر کم مصرف ،حد بحرانی آهن، منگنز،روی،مسدر خاک های زیر کشت گندم را به ترتیب 5-5/5-8/0-78/0 گزارش نموده است.
تاندون(1995)افزایش عملکرد گندم بر اثر مصرف آهن ،منگنز،رویفمس را به ترتیب 780-540-860-480 کیلو گرم در هکتار گزارش کرده است .
چیبا و همکا ران(1994) با انجام یک تحقیق گلخانه ایبر روی گندم اثرات مصرف مقادیر صفر تا640میلی گرم مس در کیلو گرم خاک مطالعه نمودندو نتیجه گرفتند که عملکرد دانه و ماده خشک گندم بامصرف مس تا10 میلی گرم در کیلو گرم خاک روندافزایش سریع ،از10تا20میلی گرمدر کیلو گرمروند افزایش کند و از 20تا40 میلی گرم در هر کیلو گرم خاک روندکاهشی داشته است.به طوری که باتصرف بیش از 40میلی گرم در کیلو گرم خاک علائم مسمومیت ظاهر گردید.
مجیدی (1376) با مصرف سولفات روی عملکردو متوسط غلظت روی در دانه را در کردستان افزایش داد.
نتایج در سال تحقیق توسط محققان موسسه تحقیقات خاک و آب در بیش از دو هزار مزرعه گندم در سراسر ایران حاکی از اثرات مثبت مصرف آهن و روی بر عملکردو غنی سازی گندم بوده است .در این تحقیقات مصرف 10 کیلو گرم در هکتار سکسترین آهن و40 کیلو گرم در هکتار سولفات روی ،محصول گندم را به طورمتوسط به ترتیب 463و483 کیلو گرم در هکتار افزایش داد.
بالا و آهک فراوان زمینه را برای کمبود عناصر کم مصرف فراهم می سازد. PH
مهمترین نقش منگنز ،دخالت این عنصر در آزادسازی اکسیژن فتوسنتزی در جریان شکستن مولکول آب است.به همین دلیل کمبود منگنزموجب کاهش فتوسنتزمی شود.در اثر کاهش فتوسنتز گیاهی میزان کربوهیدرات های محلول به خصوص درریشه ها به میزان زیادی کاهش می یابد .کاهش کربوهیدرات موجب کاهش تعداد دانه در خوشه و وزن هزار دانه ودر نتیجه موجب کاهش عملکردمی گردد.(مارشنر1995) همچنین اعلام شده است که مصرف روی در گندم موجب افزایش ارتفاع گیاه،تعدادپنجه وسرعت پنجه زنی شده و از طرفی سرعت رشد گیاه را تسریع کرده و موجب زود رسی دانه می گردد.علاوه بر این در اثر کمبود روی ،تشکیل پرچم ودانه گرده گندم آسیب دیده ودرنتیجه عملکرددانه به شدت پایین می آید.(براون وهمکاران 1993) ومحققین علت امر را کاهش مقدارIAA وپروتئین ذکر نموده اند.
نامبیار(1976) نیز در تحقیقی نشان داده است که مصرف سولفات مس موجب افزایش تعداد دانه در خوشه،تعداد خوشه در گیاه ووزن هزار دانه می گردد وبه همین دلیل افزایش عملکرد گندم در اثر مصرف مس در خاکهای فقیراز لحاظ این عنصر قابل انتظار است.
اگراوال (1992) نیز ضمن تعیین نیاز گندم به عناصر کم مصرف نشان داد که مصرف این عناصر موجب افزایش غلظت وهمان عنصر در برگ و همچنین افزایش عملکرد دانه گندم می شود.
تحقیقات محمد و همکاران 1990 حاکی از تاثیر مثبت مصرف آهن و روی بر غلظت ،جذب وعملکرد دانه می باشد. این محققین نشان دادند که محلول پاشی موجب ایجاد بالاترین غلظت و جذب این عناصر در اندام هوایی و مصرف خاکی موجب ایجاد بالاترین غلظت و جذب آهن در دانه می شود و اینکه کاربرد آهن و روی به هر روشی، عملکرد ماده خشک گندم را بالا می برد.
بانسال(1990)نیز نشان داد که بین روی در خاک و عملکرد دانه و عملکرد کل گندم رابطه معنی داری وجود دارد. وی حد بحرانی روی در خاک را 75/0 میلی گرم در هر کیلو گرم خاک تعیین نمود.
در تحقیقی توسط عبدالحسین ضیائیان و محمد جعفر ملکوتی در بررسی اثرهای مصرف سولفات منگنز به افزایش عملکرد و غنی سازی گندم آبی و تعیین حد بحرانی آن در خاکهای شدیداً صورت گرفت. در این تحقیق اثر دو سطح صفر و 10 میلی گرم منگنز به ازاء هر کیلوگرم خاک از منبع سولفات منگنز در گلدانهایی با گنجایش پنج کیلوگرم خاک در سه تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی مطالعه گردید و نتایج نشان داده که مصرف منگنز موجب افزایش معنی داری به ترتیب معادل 9 و35 و 47 درصد در وزن ماده خشک وغلظت و جذب کل منگنز در اندامهای هوایی گردیده است وبا مصرف منگنز مقدار پروتئن دانه، وزن هزار دانه و تعداد دانه در خوشه بطور معنی داری افزایش یافت.
تحقیقات امامی و بهبهانی زاده (1989) نیز حاکی از تاثیر مثبت منگنز بر تولید ماده خشک گیاهی بود.
اوکی (1984) اعلام نمود که کمبود منگنز تا 16 درصد از وزن اندامهای هوایی را می کاهد. وی علت این امر را به کاهش فتوسنتز و متابولیسم گیاهی ربط داد.
تحقیقات نشان می دهد که بر اثر سولفات منگنز، غلظت منگنز در اندامهای هوایی از 51.5 به 69.5 میکرو گرم در گرم و جذب آن توسط اندامهای فوق از 579 به 852 میکروگرم در گلدان افزایش یافته است.
تحقیقات امامی و بهبهانی زاده نیز حاکی همبستگی مثبت بین منگنز خاک وغلظت منگنز بود.
اوکی (1984) نیز گزارش نمود که با مصرف 20 کیلوگرم منگنز در هکتار غلظت منگنز در ساقه و دانه افزایش یافت.
تاندون (1990) افزایش عملکرد گندم در اثر مصرف منگنز در هندوستان را 560 کیلو گرم در هکتار ذکر کرد.
اگراوال (1991) نیز نشان دادکه منگنز اثر مثبتی برعملکرد دانه داشته است.
- با افزایش میزان منگنز قالب جذب خاک، غلظت و جذب کل این عنصر در دانه افزایش یافت.
- خالد و مالک (1982) نیز با آغشته نمودن بذور به منگنز غلظت این عنصر در دانه را بالا بردند.
داده های بدست آمده نشان داد که با مصرف سولفات منگنز در خاک میزان پروتئین کندم از 11.9 به 13.4 درصد افزایش یافته که این افزایش از لحاظ آماری در سطح 1 % معنی دار و معادل 13% بوده است . علاوه بر این بر اثر کاربرد منگنز تعداد دانه در خوشه از 32.2 به 35.7 و وزن هزار دانه از44.3 به 46.3 افزایش یافته است.
بطور کلی حد بحرانی منگنز بسته به PH خاک و نوع عصاره گیر از 0.4 تا 8 میلی گرم در کیلوگرم خاک تغییر می کند.
در تحقیقی دیگر تحت عنوان تولید گندم و بهبود سلامتی دام از طریق مصرف سولفات روی در مزارع گندم کشور صورت گرفته است. بر پایه یافته های این محقق کمبود عناصر آهن و روی حتی تا 50% در غذای افراد جامعه مشهود می باشد که این به کمی مصرف عناصر ریز مغذی بر می گردد. به طوری که در کشورهای غربی 2تا 4 در صد کود مصرفی را کودهای محتوی عناصر کم مصرف تشکیل می دهند . در حالی که این در صد در کشور ما نزدیک به صفر می باشد .
در سال زراعی 75-74 طرحی با استفاده از منابع مختلف روی ( سولفات روی و اکسید روی)به مقادیر20تا40کیلوگرم برهکتار در مزارع آبی و 10 تا20 کیلوگرم در مزارع دیم از دو منبع مختلف صورت گرفته است.
نتایج اولیه نشان داد که اثر مقادیر مختلف روی بر افزایش عملکرد در سطح یک در صد معنی دار ولی اثر منابع مختلف روی ،فقط در بعضی از مناطق در سطح پنج در صد معنی دار گردید .مصرف سولفات روی نسبت به اکسید روی ،عملکرد گندم را بیشتر افزایش داد.
روی،جریان اعمال موثر حیاتی بدن نظیر نگهداری و کارکرد سیستم آنزیمها و سلولها را هدایت و سرپرستی می کند .در کار امتزاج و پیوند پروتئین اهمیت دارد .انقباض عضلات را کنترل می کند وبه تشکیل انسولین کمک میکند دراعمال مغزومعالجه شیزوژنی دخالت می کند و برای ترکیب و تشکیلDNAلازم است. التیام یافتن زخمهای داخلی و خارجی را تسریع می کند . به معالجه ناراحتی های پروستات کمک می کند و رسوب کلسترول در رگها را کاهش می دهد .حس چشایی را تقویت می کندوغیره و مقدارمصرف توصیه شده برای بزرگسالان 15 میلی گرم است .برای زنان بار دار و شیرده کمی بیشتر بوده و کسانی که زیاد عرق می کنند به 30 میلی گرم از این عنصر در روز نیاز دارند .در غذاهای کنسروشده و مواد غذایی حاصل ازخاکهای دارای کمبود روی مقدار آن خیلی ناچیز است. تصلب شرایین و احتمالاً بزرگ شدن پروستات از علائم کمبود آن در بدن میباشد. گوشت ران گوساله و بره ،جوانه گندم ،مخمر آبجو،تخمه کدو،تخم مرغ ،شیرخشک بی چربی از بهترین منابع
طبیعی روی می باشند. روی به صورت قرص های سولفات روی عرضه می شود. غالباً در قرص های مولتی ویتامین و مواد معدنی موجود است .روی همراه با ویتامین ب-کمپلکس-ویتامین ث و منیزیوم هم عرضه می شود .روی خوشبختانه مسمومیت ایجاد نمی کند ومصرف بیش از 150 میلی گرم آن توصیه نمی شود .
ذکر چند مورد در مورد روی ضروری است:
اگر ویتامین B6 بیشتری مصرف شود به روی بیشتری احتیاج است و در مورد اشخاص مبتلا به بیماری قند نیز چنین است.
-به مردان با ناراحتی پروستات توصیه می شود که غلظت روی را در بدن خود بالا نگهدارند .
در مورد معالجه ضعف جنسی مصرف توام ویتامین B6 با روی موفقیت آمیز بوده است.
در اشخاص سالخورده مصرف روی و منگنز مفید بوده است برای تنظیم کردن عادت ماهانه خانمها قبل از اینکه به هورمون متوسل شوند بهتر است به عنوان مکمل غذایی از روی استفاده نمایند .
کمبود توام آهن و روی در مواد غذایی ایران عارضه ای بنام کم خونی ایجاد کرده است که در منابع خارجی از آن یاد شده است .