چکیده
مهمترین دوره عمر انسان دوران نوجوانی و جوانی است این دوره مصادف است با بروز بیداری های متعدد که هر کدام می توانند زمینه ای باشند برای رشد و سعادت و در صورت عدم هدایت آنها موجب بدبختی و سقوط انسان می شود مانند: بیداری فطرت، بیداری مذهب، بیداری جهان بینی و بیداری وجدان
در هر کدام از بیداری ها باید به تربیت صحیح، محیط مناسبی را بوجود آورد تا رشد و تعالی جوان را به همراه داشته باشد. در دوره جوانی، شرایط و امکاناتی پدید می آید که گرد و خاک فطرت به کنار میرود و با هشیاری فطرت مذهب هم بیدار می شود. این بیداری در نوجوان عاملی برای رشد معنوی و اخلاقی می شود دید و بینش و نگرش خاص نسبت به جهان در او بوجود می آید جهان بینی او عوض می شود و وجدان هم در او بیدار شده و خود رای خویشتن قاضی و داور است اگر گناه و خطایی مرتکب شود خود را سرزنش می کند این بیداری خود از عنایات لطیف الهی و عاملی برای خود کنترلی است.
درآموزش و تعلیم هر موضوع، اصول و مبانی ساختار آن موضوع از اهیمت ویژه و اساسی برخورداراست نیاز به پرستش ونیایش یکی از نیازهای اساسی و عمیق است که در عمق روان بشر وجود دارد. انسان به اقتضای فطرت الهی خود و به دلیل آنکه موجودی است چند بعدی و به اعتبار کرامتی که دارای میل ها و جاذبه های معنوی است که سایر موجودات فاقد آن هستند.
بنابراین در دعوت جوانان و نوجوانان به دین و نماز باید به گونه ای عمل کنیم که آنها احساس آزادی کنند یعنی نباید هیچ گاه آنها را مجبور به دینداری کنیم یا برای انیکه مثلاً دیندار شوند به آنها مزایای زیادی بدهیم باید بتوانیم آنها را به عقیده ای معتقد کنیم، آن اعتقاد درونی خواهد بو. یعنی اعتقاد که نه برای جلب منفعت است و نه به دلیل ترس از قدرت خانواده مهمترین متولی تعلیم و تربیت دین بچه هاست برای انجام درست اینکار باید ابتدا انس دینی ایجاد شود و بچه عادت کند به انجام تعالیم دینی از جمله نماز بعد معرفت دینی بوجود می آید با استدلال و تجربه و تحلیل مسائل دینی زمینه تفکر دینی فراهم می گردد برای تجزیه و تحلیل مسائل دینی، لازم است با استفاده از سخنان بزرگان، اشعار ارزشمند سعدی، مولوی. حافظ و ... زمینه جذابیت و آشنایی با رازها و اسرار نماز و تفکر برای نیل به معرفت دینی را فراهم کنند. نقش خانواده و اطرافیان در این دوره بسیار حساس است زیرا با هدایت جوانان به سوی انتخاب دوستانی شایسته و معاشرت با افراد باتقوا، امر در دست یابی به شاکله دینی مدد می رساند. در این مسیر که انتخاب همنشین بسیار سفارش شده است. حضرت علی (ع) می فرمایند: « از مصاحبت با مردم فاسد بپرهیز که طبیعت تو به طور ناآگاه، ناپاکی و بدی را از طبع او می دزدد در حالیکه تو از آن بی خبری» یکی از برکاتی که رفتن به مسجد و نماز دارد پیدا کردن دوستانی خوب و مؤمن است.
خانواده برای تربیت دینی و مذهبی فرزندان و ترغیب آنها به اقامهی نماز باید صادق و راستگو باشند. این اصل اول است خداوند می فرماید: « الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصاح یرفعه(1) سخنان پاک به سوی او بالا میرود و عمل صالح به ان رفعت می بخشد» در خانواده هایی که بزرگترها تظاهر به دینداری می کنند نمیتوانند بچه های خود بخصوص نسل جوان را جذب دین و نماز نمایند. اصل دوم اینکه گاهی ممکن است پدر و مادر سختگیری کنند برای تعلیم مسائل دینی ولی اصل همان تشویق است. خداوند در قرآن می فرماید: « خدا کسی است که با ملائکه بر شما درود می فرستد تا شما را از تاریکی به سوی روشنایی درآورد و به مؤمنان مهربان است.»(2)
این آیه نشانه می دهد که سرلوحه هدایت و رشد انسانها رحمت و مهربانی کردن با آنهاست. پس برای تشویق جوانان و نوجوانان بسوی نماز باید آنها را تشویق نمود. اصل بعد اینکه باید فلسفه نماز را برای فرزندان بیان نمود یکی از دلایلی که بعضی از جوانان نماز راسبک می شمارند بی اطلاعی آنها از فلسفه این فریضه الهی است قرآن کریم می فرماید: « ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکرالله اکبر...» (3) جوانان به حکم فطرت از آلودگیها نفرت دارند و دوست دارند به پاکی ها برسند پس بدانند نماز چاره ساز است و در جایی دیگر خداوند در قرآن کریم می فرماید: « یا ایها الذین امنو استعینوا بالصبر و الصلوه ان الله مع الصابرین» (4) پس یکی از حکمت های اقامه نماز مزین شدن به صفت استقامت و استعانت از ذکر الهی در دشواری هاست. جوانان باید بدانند خدا خیلی به آنها نزدیک است خداوند خود می فرماید: « و اذا سالک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان.»(5) نوجوانان و جوانان باید به کمک خانواده یاد بگیرند که اگر فرمان خدا را اجابت کنند خدا دعای آنها را مستجاب می کند. پس با عزمی قوی به سوی خدا می روند و به او پناه می برند.
پس اگر خانواده درست فرزندان را تربیت نمایند و آنها اهل باشند و تعلق به خانواده را مهم بدانند خط هدایت والدین را پیش می گیرند. پس هنر والدین اینست که اهلیت فرزندان را حفظ کنند. وقتی این امر به قوت خود با قیست فرمان به اقامه نماز هم اثر بخش خواهد بود.
این چکیده ای بوده از مطالب مطرح شده در مقاله علمی، پژوهش تحت عنوان « خانواده و نقش آن در گرایش جوانان به نماز»
« رب یسر و لا تعسر »
مقدمه
در جهان کنونی یکی از مهمترین دغدغه های بشر رسیدن به آرامش روحی و روانی در زندگی است که در پرتو آن بتوانند به اعتدال فکری، عقیدتی کامل برسند. در تعالیم انسان ساز اسلام این محقق نمی شود مگر با وصال به سرچشمه لایزال خداوندی و برقرار نمودن رابطه ای عمیق و پیوسته با او و این امر با نماز امکان پذیر است. نماز پیوند دهنده خلق و خالق است نماز، پرچم برافراشته دین، و نماز گزاران راه یافتگان سایه الهی هستند. نماز تمرین خوبی هاست در نماز به چشمها، « نگاه» به دستها،« سخاوت» به قلبها « صفا» به گامها، « استواری» و به همه مردم خوب زیستن، با خدا زیستن و رها از خود زیستن را آموزش می دهد و همین است که نماز سایه سنگین و سیاه « فحشا و منکر» را از وسعت زندگی بر می چیند.
همچنین قرآن کتاب بصیرت هاست و کلید حل مشکلات ماست باید با تمسک جستن به آن راه درست زندگی کردن را آموخت. راه و رسم مسلمان زیستن و تربیت صحیح آموخت. خشت های خانواده قرآنی مزین به مودت و رحمت است. در چنین خانه ای اگر چراغ ذکر الهی روشن شود، فرزندانی موحد پرورش می یابند.
نماز پر و از گاه روح، جویبار تطهیر کننده قلب، روشنایی چشم عارفان، تکیه گاه مطمئن سالکان و رهپویان و پشتوانه آرامش و تسکین روان انسان است. فرصت نمازگزاردن، بهشتی است که انسان برای اعتلا و انبساط درون خویش می آفریند. آسمانی است که پذیرای بال های پرواز می باشد و کشتی نجاتی است که از موج حادثه ها به ساحل فلاح و سلامت می رساند.
گسترش فرهنگ نماز، تضمین مصونیت، تعالی و بندگی و همدلی و یگانگی جامعه است.
اگر در محیط خانواده، فرهنگ نماز گسترش و ژرفا یابد، اگر ترنم نماز فضای خانواده را معطر و متبرک سازد، اگر فرزندان، پدر و مادر را مقید و معتقد به نماز بیابند، بی هیچ تردید آنان نیز الگوی خویش را از خانواده خواهند گرفت و الفت با نماز خواهند یافت که ره آورد آن پرهیز از منکر و فشحا و گریز از آلودگی و همسایگی با پاکی و تهذیب و صفا و صداقت خواهد بود.
دوست داشتنی زمان برای بچه ها زمانی است که پدر و مارد نماز می خوانند پس باید سعی شود با نشاط، آرامش و زیبایی این فریضه را بجا آورد و به هیچ وجه شرایط سخت را برای فرزندان ایجاد نکرد تا حلاوت و شیرینی این لحظات را بچشند و کم کم جذب نماز شوند. در این جا این سوالات مطرح می شود که چه کنیم تا جوانان بیشتر جذب نماز شوند و به آن شوق و رغبت نشان دهند؟
نقش خانواده در این مسیر بسیار حساس چیست؟
چه عواملی در جذب هر چه بهتر و بیشتر آنان به سمت دین و نماز نقش دارند؟
در این مقاله سعی شده است با توجه به آیات قرآن و کلام پیشوایان دین در مورد نماز بحث شود. و نقش خانواده را در گرایش جوانان به نماز بررسی نماید.
و من الله التوفیق
الحمدلله رب العالمین و الصلاه و السلام علی سیدنا و مولانا محمد و علی آله الطیبین الطاهرین
نقش الگوی والدین
موضوع وظیفه خانواده است در تشویق جوانان به سوی نماز، بحث را با این آیه شریفه آغاز کنیم:
« ان المومنین الذین آمنوا بالله و رسوله ثم لم یرتابوا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اولئک هم الصادقون»(6) مومنین کسانی هستند که به حقیقت مومنند کسانیکه به خدا و رسولش ایمان آوردند و دیگر شک و ریبی به دل راه ندهند و در راه خدا جهاد می کنند با مالها و جانهایشان آنها همان راستگویان هستند.
مومن واقعی لبریز از یقین به پروردگار است بنابراین انس با او را در صدر برنامه های خد قرار می دهد و سعی می کند هر چه بهتر تقویت نماید. مؤمن شکی به دل راه نمی دهد چون اگر دچار شک و تردید بود عبادات و نمازش هم افتان و خیزان و گاه و بیگاه انجام می دهد. نماز یعنی انسان قطره کوچک و خرد وبی مقدار وجودش را به دریای او متصل می کند از فقر بگذریم و به عنای او ارتباط پیدا کنیم. « یا ایهاالناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی الحمید.» (7)
انسان هیچوقت با حضور در نماز احساس ملال و خستگی نمی کند بلکه با هر نمازی پله ای را بالاتر می رود. « الصلوه معراج المومن»
سخن درباره وظیفه خانواده در ارتباط با تشویق فرزندان و جوانان به سوی نماز بودو. می توان فرزند مومن را به ماهی تشبیه کرد که در آب متولد می شود. آیا ماهی که در آب متولد می شود نیازی به آموزش شنا دارد؟ البته نه، فرزندی هم که در خانوادهای لبریز از ذکر و یاد و محبت خدا متولد می شود هیچ نیازی ندارد که آموزش ویژه ای برای نماز ببیند چون از همان لحظه تولد در گوشش اذان و اقامه گفته اند و او را به صلاه و فلاح دعوت کرده اند. خانه ای که پر از ذکر خداست و فرزند در این ذکر پرورش پیدا کند هیچ وقت از خدای متعال نمی گریزد دلش در ذکر خدا جلا پیدا می کند. که حضرت علی (ع) می فرمایند: « ان الله جعل الذکر جلاء القلوب» پس پدر و مادر صالح و باایمان در تربیت دینی فرزند خیلی مؤثرند و هر لحظه باید از غفلت ها و بی توجهی های او جلوگیری نمایند. کسیکه نماز نمی خواند و اعتنایی به نماز ندارد در پرتگاه جهنم سقوط خواهد کرد پدر و مادر وظیفه دارند فرزندشان را نگه دارند و مثل وقتی که او را از خطرات زندگی حفظ می کنند باید از افتادن در این پرتگاه هم جلوگیری نمایند.
جابرابن عبدالله انصاری از رسول خدا(ص) سوال کرد. یا رسول الله دانستیم که خود را چگونه از آتش جهنم نگهداریم با انجام واجبات و دوری از محرمات اما ندانستیم که فرزند و خانواده را چگونه از آتش جهنم نگه داریم.پیامبر اکرم (ص) فرمودند : « خودتان عامل خیر باشید» اگر پدر و مادر خودشان سروقت نماز بخواند فرزند هم یاد می گیرد نمی شود انسان خودش نمازش را آخرین لحظات وقت بخواند اما توقع از فرزندش داشته باشد که نمازش را اول وقت بخواند و « یاد خدا در دلهایشان زنده کنید» دلی که انباشته از تصویرهای نادرست، هیاهو و قهقهه و… باشد جایی برای آرامش و ذکر خدا ندارد ذهن انسان باید جایی برای خلوت با خدا داشته باشد. برای اینکه بتوانیم بچه ها و جوانان را جذب نماز کنیم باید محبت خدا را در دلشان بیافشانیم پرورش دهیم تا از این بوته محبت گل خوشبوی نماز بروید بدون ریشه و بوته این گل رشد و نمو نمی کند. باید نعمتهای خدا را بر ایشان بازگو کرد و به یادشان آورد آنوقت خدا را دوست خواهند داشت و اهل نماز خواهند شد چون نماز تواضعی است در برابر خالق مهربان، نمازش معنا پیدا می کند و رکوع و سجود و تکبیرش معنا پیدا می کند. وقتی که همه چیز برایش با معنی شد آرام آرام به این کار انس می گیرد لطف خدا را در نماز مییابد، پردهی غفلت برای او کنار می رود و در آن هنگام هیچ چیز نمی بیند غیر از وجود لایزال خداوندی.
محیط خانه باید محیط ذکر و یاد خدا باشد تا فرزندان نماز خوان شوند اگر محیط اینگونه باشد فرزندان خود برای نماز خواندن بلند می شوند و اجباری هم در کار آنها نیست. پدر بارفق و مهربانی و مادر هم همچنین به امر به معروف و نهی از منکر می پردازد او را از بدیها باز می دارند البته نباید اینکارها را بدو بلوغ انجام داد یعنی صبر کرد فرزند به حد تکلیف برسد دختر 9 سال و پسر 15 سال تمام بلکه باید از قبل ارتباط او را با خدا محکم نمود.
حساسیت نسل جوان
امام صادق (ع) گروهی از شاگردانش رابرای تبلیغ مسائل مذهبی و دینی به جایی فرستاد. وقتی برگشتند حضرت از آنها جویا شد چه نتیجه ای گرفتید؟ بعضی گفتند خیلی موفق بودیم. بعضی هم گفتند خیلی موفق شدیم. امام فرمودند با چه کسانی روبرو شدید؟ گفتند با پیرمردها و بزرگان . امام فرمودند: علیک بالا حداث یعنی بر شما باد که به سراغ نسل جوان و نسل نو بروید آنها انعطاف پذیرند و قدرت جذبشان قوی است. آنها هر چه بر آنها القا شود می گیرند. شما با کسانی روبرو بودید که ساخته شده اند یا خوب یا بد دیگر شما قادر به عوض کردن آنها نیستید.
برای اینکه یک آینده مذهبی، معنوی و عبادی داشته باشیم و سراسر کشورمان غرق در معنویت و قداست شود باید سراغ بچه ها و نسل جوان برویم.
و آنها را با خدا و پیامبر و معنویات آشنا کنیم. باید سعی شود جنبه عقیدتی بچه ها را قوی نمود و آنها را با خدا آشنا نمود. وقتی ایمان انسان قوی شد آشنایی نسبت به خدا هم بیشتر می شود وقتی انسان بنده خدا شد وقت نماز که شد به نماز می ایستد.
تشویق به ایمان و معنویت
پس باید روضه معنویت و ایمان به خدا را در نسل جوان تقویت نمود. خانواده و مدارس باید این نقش را به خوبی انجام دهند. باید نسبت به ذات اقدس ربویی و پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) جنبهی عقیدتی آنها راقوی نماییم. آنها بیمه شوند یکی از کارهایی که باید حتماً بچه ها و جوانان را وادار به انجام آن نماییم نماز و عبادت خداست. باید آنها را تشویق به این امر نماییم که بسیار برای آنها مؤثر واقع می شود. تشویق اثر عجیبی و خوبی دارد. چه بهتر است وقتی برای بچه ها لباس، ساعت، دوچرخه، … می خریم آنها را به عنوان جایزه عبادت به آنها بدهیم.
نقش خانواده در تقویت رفتارهای مذهبی
زندگی مذهبی به یک معنا شکستن بن بستهاست. انسان غیر مذهبی در حصارهایی که خودش برای خودش درست کرده زندگی می کند. به تعبیر ویلیام جیمز زندگی مذهبی یعنی چشیدن طعم شیرینیها، زندگی مذهبی همراه شدن با گسترهی هستی (8)بچه هایی که با احساس مذهبی رشد می کننند از قدرت تخیل بیشتر برخوردارند، و خلاقیت بیشتری خواهند اشت. و نماز اصلی ترین نمود رفتار مذهبی در انسان است که نتیجهی مهمترین مسئله در غرب بیماریهای روانی است اضطراب، افسردگی دامنگیر آنهاست که نداشتن مذهب است و آنها از رفتارهای مذهبی گریزان هستند. با توجه به تحقیقی که بعمل آمده بیماریهایی روحی و روانی در افرادی که در غرب به کلیسا می روند خیلی کمتر است.
بچه ها از هر کس محبت ببینند به او توجه بیشتری دارند. از او بیشتر یادی می گیرند و تقلید می کنند. بنابراین بهترین و بیشترین اوقات بچه ها با پدر و مادرشان است. پس آموزشهای آنها می تواند پایدارتر و عمیق تر باشد. بهترین اوقات پدر و مادر وقتی است که آنها به نماز می ایستند، آرامترین شرایط همان زمان است، زیباترین جامه، خوشبوترین و معطرترین لباس در تن پدر و مادر زمانی است که می خواهند نماز بخوانند. این همه تعلیم وتربیت مذهبی است تشویق به نماز است و این نقشی است که خانواده در ظهور رفتار مذهبی دارد.
پس زیباترین و دوست داشتنی شرایط و اوقات برای بچه ها زمانی است که پدر و مادر نماز می خوانند، نباید خدای نکرده شرایط نماز را برای آنها سخت کنیم آنها را در بدترین شرایط روحی و روانی قرار دهیم. احساس بچه ها را آزرده نکنیم و آنها را در شرایط سخت قرار ندهیم. مثلاً همه جا سکوت باشد که بابا نماز می خواند و یا کسی راه نرود که حواسش پرت می شود اینها باعث می شود که روحیه بچه ها از نماز زده شود و دیدگاه آنها نسبت به موضوع فرق کند و همین تا جوانی و بعد هم باقی بماند و تقویت نشود.